#حضرت_معصومه_شهادت
در آخرين دَم مَحرمي دور و برش نيست
جز سايه ي پيك اجل روي سرش نيست
ميراث دار گريه هاي مادر است و
دريا حريف رودِ چشمان ترش نيست
با اينكه مسمومه ست بانوي كريمه
طشت پر از خون در كنار بسترش نيست
هرچند كه تاليّةُ الزّهراست ، صد شُكر
بازو و پهلويش شبيه مادرش نيست
مثل رقيّه دختر شاه است امّا
چشم كسي دنبال برق زيورش نيست
شُكر خدا خطهاي سُرخ ردّ سيلي
برصورت از برگ گُل نازك ترش نيست
هر چند كه تنهاست اين بانو در اين شهر
دلواپس حفظ حريم معجرش نيست
چون اهل قم اهل ادب هستند، آني
زنجير دور دست سائل پرورش نيست
روز عزايش گرچه در قم هست محشر
روزي شبيه روز جدّ بي سرش نيست
از غصّه قلبش آب شد چون ديد زينب
عمّامه و پيراهن و انگشترش نيست
بوسيد رگهاي گلويش را كه مي ديد
يك جاي سالم در تمام پيكرش نيست
سوگند بر آيات فجر و سوره ي كهف
قرآن ناطق ، بر سر نِي منبرش نيست
#محمد_قاسمی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_شهادت
آمدم ديدن دلدار پيمبر كه نشد
هدفم بود طواف گل حيدر كه نشد
از مدينه شده ام راهي ايران شايد
برسم محضر پرنور برادر كه نشد
سختي راه خريدار شدم با جان تا
خواهرش باشم و در منصب مادر كه نشد
نشد آري نشد اما نشنيدم دشنام
با اسارت،غم من چند برابر كه نشد
من فقط از غم هجران رضا سوخته ام
پيش من بر سر ني راس مطهر كه نشد
من نرفتم سربازار،نديدم آزار
گل من در وسط معركه پرپر كه نشد
عمه ام رفت به زحمت دم گودال بلا
رفت تا شمر لعين بگذرد از سر كه نشد
زخم بر زخم فقط در بدن بي سر ديد
خواهرش خواست زند بوسه به پيكر كه نشد...
#محسن_صرامی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_شهادت
از جگر سوختگان آه شرربار ببین
خیز از طوس و بیا حال مرا زار ببین
کاش میشد که دل سیر تماشات کنم
یار گمگشته! تو برگردی و پیدات کنم
چقدَر کوه و کمر را پی تو آمده ام
به تمنای رُخت ناله ی هجران زدم
چندماه است که آوارگی اقبال من است
چادر خاکی من شاهد احوال من است
منِ معصومه کجا رنج بیابان گردی؟!
کاش یکبار به این خسته نظر میکردی
خبری باد صبا از تو نیاورد آخر
دست تقدیر مرا راهی قم کرد آخر
پیِ تکریمِ منِ پرده نشینِ بدحال
سربه زیر آمده بودند همه استقبال
سر هر کوچه که رفتیم سلامم کردند
مثل پروانه همه دور و برم میگردند
دور بودم همه جا از نظر بیگانه
خانه ام خانه ی نور است نه یک ویرانه
گریه کردیم ولی حین مناجات فقط
کوچه رفتیم ولی کوچه سادات فقط
کاش بودی که ببینی چقدر تب کردم
من در این شهر فقط گریه به زینب کردم
کاش میشد بنویسند دروغ است دروغ
رفتن عمه ما بر سر بازار شلوغ
چه کسی داشت گمان از سر ایوان بلند..
عده ای بی سر و پا سنگ به زینب بزنند!
فکر کن دور نوامیس خدا معرکه بود
فکر کن چادر ناموس خدا دست که بود؟!
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_شهادت
#حضرت_معصومه_مدح
مشهد بُوَد برادر و قم هست خواهرش
اما چه خواهری که جدا از برادرش
دردانه خواهری که به دریایِ معرفت
شد غرقِ در مقام رضا پای تا سرش
در وصف آن سلاله ی عصمت همین بس است
خوانند پاره ی تن موسی بن جعفرش
دارالسلام خانه ی آن خانمی است که
محضِ سلام آمده جبریل محضرش
بانوی قم که با سخن "اِشفَعی لَنا"
خواندند آب و آینه خاتون محشرش
حوا به وصف پاکی او خواند مریمش
هاجر به شرح عصمت او خواند کوثرش
گفتم به دل زیارت زهرا کجا کنم ؟
گفتا برو به جنّت قم نزد دخترش
ای اهل قم ستاره بچینید از آسمان
تا لحظه ی ورود بریزید بر سرش
ای کاروان که محمل آیینه میبری
ای وای اگر غبار نشیند به معجرش
خون جای اشک میچکد از چشم کائنات
سخت است این مصیبت و سخت است باورش
زندانِ غم بود دلش از ماتمِ پدر
زنجیر غم به پا بود از مرگِ مادرش
داغ جدایی از پدر او را شهید کرد
شد ماجرای هجر رضا داغ دیگرش
این داغ دیده خواهر والا مقام را
بُردند دو امام به قبر مطهرش
بسیار ناله کرد و فراوان گریست او
دیگر ندید آتش و خون دیده ی ترش
گریم به خواهری که روی خاکهای گرم
می دید بی کفن تن پاک برادرش
گریم به خواهری که ملائک گریستند
وقتی ز بی کسی زده بر سینه و سرش
خواهر به روی تَلّ و برادر به زیر پا
زد دست و پا برادر و خواهر برابرش
می دید مادر آمده بوسد گلوی او
می دید خون چکد ، ز کف شمرو خنجرش
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_مدح
#حضرت_معصومه_شهادت
ای بـه قـم آفتـــاب قلـب جهـان
دخـت مـــوسی سـلالـۀ قــــرآن
عمه و دخت و خواهر سه امام
مـــــادر کـــــل عــــالـم امکــــان
تــو بــه چشـــم ائمـه زهـــرایی
بعـد زهـرا بـه قدر و عزت و شان
زینـــب دوم بنــــــی الــــــزهـــرا
عمـــۀ چــــــار حجــــت یـــــزدان
هـــم وجـــودت کـــریمـۀ عتــرت
هـــــم ولایـــت حقیـقت ایمــــان
فیـض فیضیـه از کــرامت تـوست
شهـر قـم از تو گشته مهد امان
حـــــــرم یـــــــازده ولــــی خـدا
حــرم تــوست ای سپهــر مکـان
مـــدح تـــو ای ملیکـــۀ هستـی
وصـــف تــــــو ای یگـــــانـۀ دوران
نـه تـوان بـا هـزار دسـت نوشت
نــه تـــوان گفت بــــا هــزار زبـان
صحـن تـو مسجـد الرسول همه
حـــرم امـن تــوست کعبــۀ جـان
پـــدر و مـــــــادرم بـــــه قـربانت
نـه، همــه جـــان عــالمت قربان
کــــوثـر کــــوثـر رســـــول خـــدا
عصــمـت عصــمـت الله منّــــــان
قـــم جـــلال مدینـــه پیــدا کـرد
تـــا نهـــــادی قــدم بـه دیـدۀ آن
گشــت روز ورود تـــــــو در قـــم
روز عیــــد کــــرامت و احســــان
روز عیــد نـــــــزول رحمــت هـــا
روز عفــــو و عنــــایـت و غفـــران
اهـــل قـــم از بـــرای استقبــال
همـه بـا دستـه گـل شدند روان
مــرد و زن دور محملـت گشتنـد
اشــک شوق همـه ز دیـده روان
قـم دل از گلشن بهشت گرفت
محملت بس که گشت گل باران
همـه گفتنـد فــاطمه در حشــر
پــای بنهــــاده ای گنـــه کــاران
حــرمت شیعیـــان قـم ز تـو کرد
ستــم اهــــل شــــام را جبــران
کاش زینب به قم سفر می کرد
تــا نمی دیــد آن همـــه طغیــان
اهــل قــم کـی بـــرند مهمان را
گـه بـه بـــزم شـراب و گه زندان
جــای تــو بیـت مـــوسی خـزرج
جــای زینـب بـــه گـوشۀ ویـــران
دور تــو عـــالمان فقــه و اصــول
دور او ابن سعد و شمر و سنان
دور تو دسته های گل در دست
دور او سنـگ بـــود و زخــم زبان
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_شهادت
خبر از معطلی ات بر سر بازار نبود
خبر از هلهله و خنده اشرار نبود
بود یک شهر همه دست ادب بر سینه
دور تا دور شما دشمن بسیار نبود
چقدر نقل به روی سرتان پاشیدند
خبری از نی و ساز و کفِ حضار نبود
دور آن محمل پوشیده کسی پرسه نزد
بانوی ما وسط کوچه گرفتار نبود
هر که آمد به برت بر تو خوش آمد می گفت
یک نفر در صدد محنت و آزار نبود
شد به هر کوی و محل مقدمتان گل باران
سنگ در دست کسی عازم دیدار نبود
با خودش هیچ کسی چکمه وشلاق نداشت
از کبودی به روی پیکرت آثار نبود
شکر حق در بر چشمان شما ای بانو
بر روی نیزه اعدا سر دلدار نبود
#اسماعیل_روستایی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
در این روزگاری که دل بیقرار است
گدای کریمه شدن افتخار است
ثواب زیارت برایم نوشتند
خودم نه، دلم سوی تو رهسپار است
دوباره حرم قسمتم نه نشد - آه
چقدر این دل بینوا بد بیار است
چنان گنبدت جلوه دارد که انگار
حریم تو در آسمانها مدار است
کسی که قدم میزند در حیاطت
روی فرش بال ملائک سوار است
نگاهت مرا از غریبی در آورد
ببین خنده روی لبم آشکار است
همین هم نشان از کرم خانه دارد
گدا زادهای با شما همجوار است
کریمه! کرم کن گدای خودت را
گدایی که در ماتمت سوگوار است
چکید اشک تو بر زمین، بعد از آن بود
که از ساوه تا قم درخت انار است
دلم خون شده از غم ماجرایت
دلت تنگ بوده برای رضایت
#محمدحسن_بیاتلو
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
عنوان این حدیث که از صادق و رضاست
بر دوستان آل علــــی مایه ی رجاست
فرموده اند آن دو امـــام بزرگــــــــوار
ای شیعه شهر قم حــرم اهلبیت مــــاست
#کلامی_زنجانی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_دودمه
عصمت تو نور زهرا را نمایان میکند
حضرت معصومه
خواهر سلطان درعالم کار سلطان میکند
حضرت معصومه
#قاسم_نعمتی
@raziolhossein
.
عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست
شب زیارت مخصوص سیدالشهداست
🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷
وعلی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل
والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
لبیک یاحسین
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان
ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات
.
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
از بس حسین بخشش بسیار می کند
لطفش مرا همیشه بدهکار می کند
این اشک های قیمتی روضه های او
خیلی برای عاقبتم کار می کند
دستش درست انکه دلم را به دست عشق
در این جهان دین زده دیندار می کند
او دلبرانه بین من و هر چه غیر خود
با دست های عاطفه دیوار می کند
با دانه های اشک که خون نامه های ماست
ما را چه عاشقانه وفادار می کند
خاکش مسیح بود و چه زیبا دل مرا
دوری کربلاش گرفتار می کند
#حسن_کردی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#قتلگاه #روز_یازدهم
آه ، ای بی کفنِ کرببلا وایحسین
تنت اینجاست سرت رفته کجا وایحسین
خاک عالم به سرم خاک نکردند تو را
خاک آلود تنت گشته رها وایحسین
آنقدر دور تو شمشیر و سنان ریخته است
شده گودال تو چون کوه منا وایحسین
پدرت از زرهِ قیمتی عَمْر گذشت
از لباست نگذشتند چرا وایحسین
چادر سوخته ای دارم اگر بگذارند
میکشم بر تن تو جای عبا وایحسین
روز جمعه نه ، تو را روز دوشنبه کشتند
قاتل مادرمان کشت تو را وایحسین
هرکجا مادر تو بوسه زده نیزه زدند
جایی یک بوسه نداری به خدا وایحسین
قطعه قطعه شدی و بعد از آن ذبح شدی
قتلِ صبرت به خدا کُشت مرا وایحسین
تو کریمی غم انگشتریت را نخورم
بگو انگشت تو افتاده کجا وایحسین
من که یک عمر فقط با تو سفر می رفتم
حال با شمر روم شام بلا وایحسین
کعب نی میخورم اما چه کنم این نامرد؟
بین مردم نبرد اسم مرا وایحسین
روی نی حرف بزن ، آیه بخوان ، کاری کن
نشود خواهرت انگشتنما وایحسین
@raziolhossein