eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.9هزار دنبال‌کننده
759 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای خواب به چشمی که نمی خفت بیا ای خندۀ غنچه ای که نشکفت بیا دیوار و در کوفه زبان شد که مرو امّا چه کنم فاطمه می گفت بیا @raziolhossein
به اشک دیده چو گفتم اذان آخر را شنید کوفه خداحافظی حیدر را زبسکه خسته از این مردمم، ندارم من به غیر مرگ به دل آرزوی دیگر را دگر نبود نیازی به تیغ تو ،دشمن که داغ فاطمه می کشت آخر حیدر را حسین من ،حسنم ای همه عزیزانم دوباره زنده نمایید یاد مادر را به یاد مادرتان مادری که سیلی خورد به خانه باز مهیا کنید بستر را به پای خود بگذارید سوی خانه روم نخواهم اینکه ببینم سرشک دختر را خدا کند که در این شهر زینبم دیگر به روی نیزه نبیند سر برادر را @raziolhossein
تا بر آن روح دعا، تیغ ز بیداد آمد «حالتی رفت که محراب به فریاد آمد» خانۀ دین الهی همه ویران گردید خرمن شرع نبی یکسره بر باد آمد طی شد ایّام گرفتاری و بی‌همنفسی آخر آن طایر قدس از قفس آزاد آمد دیدگانش به در و منتظر فاطمه بود تا در آن اوج غریبیش به امداد آمد گفت سی سال غمش خوردم و آخر دم مرگ تا کند یار، دل غم‌ زده‌ام شاد، آمد آنکه با رفتن خویش، از نفس انداخت مرا بار دیگر چو علی از نفس افتاد، آمد @raziolhossein
اى تیغ همیشه بى خبر مى آیى یك روز به شكل میخ در مى آیى امروز تو شمشیرى و فردا قطعا درقالب یك تیر سه پر مى آیى * یك مرتبه كم شتاب باشى خوب است با قاعده با حساب باشى خوب است فكر دل فاطمه نبودى اما فكر جگر رباب باشى خوب است * اى تیغ همین قَدَر نمى فهمى نه فرق پدر و پسر نمى فهمى نه آن روز چه قدر گریه كردم گفتم زن آمده پشت در،نمى فهمى نه؟ *** ماندم كه چرا تو با غضب مى رفتى این گونه سوى شاه عرب مى رفتى آن روز كه میخ  بودى اما اى كاش از پشت در خانه عقب مى رفتى @raziolhossein
شام آخر بود و بودم میهمان دخترم با همه گفتم که این باشد اذان آخرم کردم از خون سرم موی سپیدم را خضاب خواستم تا که روم این گونه نزد داورم تا گذارد مرهمی بر روی زخمم ای خدا کاش زهرا بود امشب در کنار بسترم کاش زهرا بود در مسجد که نگذارد عدو بشکند با تیغ زهرآلوده اش فرق سرم یک نفر بر فرق من شمشیر زد زهرا ندید وای بر من زآنچه دیدم بادو چشمان ترم من که دیدم روز تنهایی چهل نامرد پست راه را بستند در کوچه به تنها یاورم قنفذ از سویی ،مغیره می زد از سوی دگر تا میان کوچه ها نقش زمین شد در برم او کتک می خورد و می زد لطمه بر رخ زینبم او پدر می گفت و زینب ناله می زد مادرم تا نفس دارم همین باشد دعایم زیر لب بشکند دستی که سیلی زد به روی همسرم @raziolhossein
ﻋﻠﯽ از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد ﺧﺒﺮ زﺧﻢ ﺳﺮش ورد زﺑﺎن ﻫﺎ اﻓﺘﺎد آﺳﻤﺎن ﻫﺎ ﻟﺮزﯾﺪ ﻧﺎﮔﻬﺎن وﻟﻮﻟﻪ در ﻋﺮش ﻣﻌﻠﯽ اﻓﺘﺎد روﺿﻪ ای ﺑﺮﭘﺎ ﺷﺪ مصطفی در وسط ﺻﺤﻦ ﻣﺼﻠﯽ اﻓﺘﺎد ﺗﺎ زﻣﯿﻦ ﺧﻮرد ﻋﻠﯽ ﮐﻨﺞ ﻣﺤﺮاب دﮔﺮ ﺣﻀﺮت زﻫﺮا اﻓﺘﺎد ﯾﺎدی از فاطمه ﮐﺮد غرق خون ﺑﺮ روی ﺳﺠﺎده ﺳﺮش ﺗﺎ اﻓﺘﺎد ﺑﻪ در ﺧﺎﻧﻪ رﺳﯿﺪ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻤﺎن ﺗﺮ زﯾﻨﺐ ﮐﺒﺮی اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ زﺧﻢ زﺑﺎن ﺑﺎر دﯾﮕﺮ ﺷﺮری در دل آﻗﺎ اﻓﺘﺎد ﻫﻤﮕﯽ دﻟﮕﯿﺮﻧﺪ ﻣﺤﻨﯽ در دل ﻣﺮﻏﺎﺑﯽ درﯾﺎ اﻓﺘﺎد ﺑﺴﺘﺮی ﭘﻬﻦ ﮐﻪ ﺷﺪ ﯾﺎد ﺑﺎغ ﮔﻞ اﻧﺴﯿه ی ﺤﻮرا اﻓﺘﺎد ﻧﻪ ﻓﻘﻂ در ﮐﻮﻓﻪ ﮐﺮﺑﻼ ﻫﻢ ﻋﻠﯽ دﯾﮕﺮی از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد إﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ آﻣﺪ ﺣﯿﺪری در دل دشمن تک و تنها اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ ﺿﺮب ﻋﻤﻮد ارﺑﺎ ارﺑﺎ ﭘﺴﺮی در دل ﺻﺤﺮا اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ ﻓﺮق دو ﻧﯿﻢ از سر زﯾﻦ ﺑﻪ زﻣﯿﻦ اﮐﺒﺮ ﻟﯿﻼ اﻓﺘﺎد پدر از راه رسید ﺗﺎ ﺑﻪ زاﻧﻮ ﺑﮕﺬارد ﺳﺮش اﻣﺎ اﻓﺘاد ساعتی بعد از آن سر طفلی به روی شانه ی بابا افتاد روضه در لفافه ست سیب سرخی بغل حضرت مولا افتاد ﻋﺎﺷﻘﯽ دردﺳﺮ اﺳﺖ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻧﺎم ﻋﻠﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺧﻄﺮﻫﺎ اﻓﺘﺎد @raziolhossein
سلام ما به علی و نماز آخراو به حال راز و نیاز و به دیدۀ تر او سلام ما به علی و به عدل و ایمانش سلام ما به رخ غرق خون و منبراو سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد سلام ما به رخ غرق خون اطهراو سلام ما به پریشانی حسین وحسن سلام ما به دل پُر زآه دختراو سلام ما به نفس های نفس پیغمبر سلام ما به فروغ نگاه آخر او سلام ما به غمی کز مدینه دارد او سلام ما به ملاقات او و همسراو چوخاک اوست سزای ابوذر ومقداد فتاده است «وفائی» به خاک قنبراو @raziolhossein
فغان كه عارفِ مردُم پسند را كُشتند پناه و ملجأ هر دردمند را كُشتند علی عدالتِ مَحض است از چه رو؟اين قوم چنين عدالت بی چون و چند را كُشتند يقين كه دشمن مستضعفند، اگرنه چرا؟ اُميد و ياور هر مُستمند را كُشتند گرفته كامِ يتيمان كوفه را تلخی به كامشان زِ چه رو؟شهد و قند را كُشتند به كوفه ،بيوه زنان هم اسيرِ سيلِ غمند كه اَبلهانِ زمان سيل بند را كُشتند كسی كه بود كلامش ،كلام و پند خدا نه شخصِ پند دهنده،كه پند را كُشتند چرا تبسُّمِ اَيتام ،بَر نتابيدند؟ زِ كينه بَر لبشان نوشخند را كُشتند به كوفه حيدر دُل دُل سوار را كُشتند علی،يگانه ی دهر و ديار را كُشتند كسی كه بود وجودش حقيقت تاريخ اميرِ قافله ی حق شعار را كُشتند علی عدالتِ محضِ درونِ تاریخ است چرا عدالتِ کامل عیار را کُشتند ؟ خدای من زِ چه؟شب سيرَتان به ماهِ صيام به سجده عارفِ شب زنده دار را كُشتند عجيب بدعت نحسی گذاشتند آن قوم نخست امام ز هشت و چهار را كُشتند   @raziolhossein
نوحه افلاکیان ، وای علی کشته شد ذکر سماواتیان ، وای علی کشته شد کوفه شده کربلا ، پیر و جوان در نوا دادرس بی کسان ، وای علی کشته شد فاطمه خونین جگر ، جن و ملک نوحه گر یگانه مرد جهان ، وای علی کشته شد حسین گریه کنان ، زینب مویه کنان حسن به آه و فغان ، وای علی کشته شد علی امام الهدی ، علی ولی خدا میر همه مومنان ، وای علی کشته شد علی است خید الامیر ، علی سراج المنیر امام انس ، و جان ، وای علی کشته شد قلب پیمبر شکست ، رکن هدایت گسست قسیم نار و جنان ، وای علی کشته شد گر به دلی غصه دار ، رفت از این روزگار غربت او شد عیان ، وای علی کشته شد دلش پر از درد بود ، غصه یک مرد بود غصه یک پهلوان ، وای علی کشته شد آن یل خیبر شکن ، بسته به دستش رسن میان کوچه روان ، وای علی کشته شد اهل مدینه بدند ، فاطمه اش را زدند کوچه و نامحرمان ، وای علی کشته شد @raziolhossein
به دامان خدا سر داشت کعبه به سینه داغ همسر داشت کعبه به تیغ نامسلمانی دوباره شب تاری ترک برداشت کعبه @raziolhossein
آن غلافی که به کوچه بازوی زهرا شکست واومصیبت زین عزا تیغ آن محراب کوفه فرق حیدر را شکست واومصیبت زین عزا @raziolhossein
  یک شمع برای بال پروانه بس است یک طعنه برای زخم جانانه بس است ای تیغ،چه حاجت بشکافی سر را سی سال نگاه بر در خانه بس است... @raziolhossein