eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
در 11 آذر 1302 در محله پاچنار تهران در خانواده ای روحانی دیده به جهان گشود. پدر او سیداحمد حسینی طالقانی از روحانیان مبارز دوران استبداد رضاخانی بود. مادرش بانو امینه بیگم اسلامبولچی، خواهرزاده دانشمند گران مایه مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی، صاحب اثر نفیس و ارزشمند الذریعة است. تولّد جلال مقارن با دوره انقراض سلسله قاجار و به قدرت رسیدن رضاخان بوده است که یکی از دوره های بسیار تاریک تاریخ ایران محسوب می شود. پدرجلال در آن ایّام امام جماعت و حاکم شرع محل بود و در اعتراض به بی حرمتی های رضاخان به روحانیان و مردم دین دار و زیر پا نهادن احکام دینی، امامت جماعت و کار در محضر را رها کرده خانه نشین شده بود. جلال زیر سایه پدر و در این عصر پربیداد ـ که هرروز مردم شاهد ستم تازه ای بودند ـ دوران کودکی را سپری کرد. تحصیلات جلال پس از پایان دوره دبستان پدر جلال او را به منظور آموختن علوم اسلامی و ادبیات عرب به مدرسه خان مروی نزد استاد خودش مرحوم سیدهادی طالقانی می فرستاد و از ادامه تحصیل او در دبیرستان جلوگیری می کند. او معتقد بود تحصیل در این مدارس به بی دینی می انجامد. از این به بعد جلال در کنار تحصیل علوم دینی، در بازار نیز به کار مشغول می شود. از آن جا که جلال به ادامه تحصیل در دبیرستان بسیار علاقه مند بود، پنهان از پدر، در کلاس های دبیرستان دارالفنون شرکت می کند و در سال 1322 دوران دبیرستان را به پایان می رساند. جلال خود در این باره می نویسد: «.. و من بازار رفتم امّا «دارالفنون» هم کلاس های شبانه بازکرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار ساعت سازی، بعد سیم کشی برق، بعد چرم فروشی و از این قبیل... و شب ها درس و با درآمد یک سال کار مرتّب، الباقی دبیرستان را تمام کردم». سفر به نجف اشرف مرحوم آل احمد پس از پایان دوره دبیرستان به اصرار پدر برای تکمیل تحصیلات علوم اسلامی ره سپار نجف شد. او در سال آخر دبیرستان با نوشته های افرادی چون احمد کسروی و شریعت سنگلجی آشنا شده بود. مطالعه این آثار و از طرف دیگر سخت گیری های دینی پدر و خفقان حاکم بر جامعه در نتیجه حاکمیت طاغوت و کم تجربگی دوره نوجوانی و جوانی مجموعه عواملی بودند که نسبت به مبانی دینی ومذهبی در اندیشه جلال تشکیک به وجود آورده بود. این امر موجب شد که وی از ادامه تحصیل در نجف خودداری کند. او پس از سه ماه اقامت در نجف به تهران بازگشت و در همان سال در دانش سرای عالی در رشته ادبیات فارسی به ادامه تحصیل پرداخت. در همین دوره بود که به همراه دوستانش به صورت دسته جمعی به عضویت حزب توده درآمد و هم زمان با ادامه تحصیل در دانش سرا، در نشریات حزب توده به نویسندگی پرداخت و پس از پایان دوره دانش سرا در سال 1326 به استخدام وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) درآمد و تا پایان عمر به معلّمی پرداخت. روی گردانی از حزب توده جلال آل احمد در سال 1322 تحت تأثیر تبلیغات گسترده حزب توده و فضای حاکم بر جامعه و همین طور بر اثر کمی تجربه و داشتن تصویر نازیبا از مذهب ـ که در نتیجه سخت گیری های پدر ایجاد شده بود ـ به عضویّت حزب توده درآمد؛ امّا طولی نکشید که در رده های مختلف حزبی متوجّه بی اساس بودن ادعاهای رهبران حزب شد و از حزب توده ـ علی رغم پیدا کردن پایگاه مناسبی در آن ـ کناره گیری کرد. وی در این باره می نویسد: «روزگاری بود و حزب توده ای بود و سخنی داشت و انقلابی می نمود و ضد استعمار حرف می زد و مدافع کارگران و دهقانان بود و چه دعوی های دیگر و چه شوری که انگیخته بود و ما جوان بودیم و عضو آن حزب بودیم و نمی دانستیم سرنخ دست کیست و جوانی مان را می فرسودیم... برای خود من امّا روزی شروع شد که مأمور انتظامات یکی از تظاهرات حزبی بودم... چشمم افتاد به کامیون های روسی پر از سرباز که ناظر و حامی تظاهر ما، در کنار خیابان صف کشیده بودند. یک مرتبه جاخوردم. چنان خجالت کشیدم که تپیدم توی کوچه سیدهاشم و بازوبند را سوت کردم. بعد قضیه آذربایجان و بعد دفاع حزب از اقامت روس و بعد شرکت حزب در کابینه قوام... و دیگر قضایا که به انشعاب کشید». 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
روی کرد دوباره به دین جلال آل احمد پس از انشعاب از حزب توده، مدتی نیز در حزب سوسیالیست ـ که خود از جمله بنیان گذاران آن بود ـ به فعالیت می پردازد و در کنار این کار به ترجمه و نوشتن کتاب هایی که در آنها سیاست های حزب توده و استالینیسم و هم چنین تمدّن ماشینی جدید مورد انتقاد قرار می گرفت پرداخت که از جمله آنهاست ترجمه بازگشت از شوروی اثر آندره ژید. بعدها جلال آل احمد در جامعه سوسیالیست های نهضت ملی ایران، حزب زحمت کشان ملت ایران و... به فعالیت سیاسی ادامه داد؛ امّا در نهایت پس از بررسی های فراوان به این نتیجه رسید که با کنارزدن توانمندی های فکری و فرهنگی خود و تکیه کردن به افکار وارداتی ساخته و پرداخته غرب و شرق نمی شود کاری از پیش برد و صریحا گفت: «به شعارهای وارداتی فرنگ دل خوش کردن و الگوی اصلاح اجتماعی را در ایران، طبق فرموده حکمای فرنگی، تهیّه کردن چه عاقبتی جز این می توانسته است داشته باشد؟» از این به بعد جلال آل احمد مسیر فعالیت های خود را با نقد گذشته عوض می کند و بدون ترس از جوّسازی ها روی کرددوباره به مذهب را در پیش می گیرد. جلال آل احمد و کودتا وقوع کودتای 28 مرداد در سال 1332 فرصت بیشتری را پیش می آورد تا آل احمد به سیر آفاق و انفس بپردازد. وی به دنبال این کودتا ابتدا همانند همه آزادی خواهان و مبارزان ضد استبداد و استعمار دچار افسردگی شدیدی می شود و تقریبا به گوشه خلوت خود می خزد و در وضعیّت مأیوس کننده پس از کودتا به درون خویش باز می گردد. وی در این باره می نویسد: «شکست جبهه ملّی و برد کمپانی ها در قضیّه نفت... سکوت اجباری مجددی را پیش آورد که فرصتی بود برای به جِدّ در خویشتن نگریستن و به جست وجوی علّت آن شکست ها به پیرامون خویش دقیق شدن و سفر به دور مملکت». جلال، مسافر جاده مستقیم جلال آل احمد پس از عمری جست وجو به این حقیقت رسید که هرچه مکتب غیرخودی هست جز فریب و استثمار و استعمار چیزی ندارند و در نتیجه، بازگشت به خویشتن خویش را یگانه راه نجات تشخیص داد. تا زمانی که او به این واقعیت دست نیافته بود همچون مسافری بود که در کوچه پس کوچه های اندیشه ورزی به دنبال صراط مستقیم بود. وقتی با پشت سرنهادن تجربه ها و آزمون های زیاد به خویشتن خویش رسید، دیگر حتّی برای دوستان دیروز قابل تحمّل نبود؛ چون او مسیری را راه نجات شناخته بود که از دید آنها بی راهه و از نگاه نظام حاکم و اربابانش خطرناک ترین و در عین حال موثرترین بود. جلال بعد از کودتای 28 مرداد به ساواک فرا خوانده شد و مجبور شد تعهّد بدهد که با سیاست کاری نداشته باشد. پس از آن تاریخ کار تشکیلاتی و حزبی را کنار گذاشت، اما سیاست به معنی واقعی را نه تنها کنار نگذاشت، بلکه با اعتقادی به مراتب بیشتر دنبال کرد. جلال پس از پانزده خرداد آل احمد از سال 1341 به بعد، روی کرد واقعی خود به فرهنگ، مذهب و سنن اسلامی و ایرانی را آغاز می کند و توجّه او به مذهب و روحانیّت، مخصوصا بعد از حادثه 15 خرداد 42 بیشتر می شود. این دوره جلال، را دوره پختگی و بازگشت او به اصالت ها می توان نامید. او در این دهه هر روز بیش از پیش به ذخایر فرهنگی و ملی و به ویژه مذهبی ایران اسلامی امیدوار می گردد و به صورت بسیار صریح به نقد استعمار و استبداد و دست آوردهای آن می پردازد و بعد از حادثه خونین 15 خرداد نظریه معروف خود را درباره روحانیّت و امام رحمه الله به عنوان یک خطّ ترسیم کرد که بر اساس آن تنها امید رهایی و بسیج توده ها در دست روحانیّت آگاه است نه در دست روشن فکرانی که هریک دل در گرو قدرتی در شرق یا غرب دارند. این نظریه مترقی و واقعی بینانه با پیروزی انقلاب شکوه مند اسلامی در سال 1357 به حقیقت پیوست. مرگ جلال آل احمد پس از آن همه تجربه و بررسی در مکاتب و روی گردانی از مکاتب رنگارنگ غربی و شرقی، جلال آل احمد به این نتیجه رسید که راه رهایی را باید در فرهنگ و مذهب این آب و خاک جست؛ چرا که سایر مکاتب ریشه در جاهای دیگری دارند و خود عامل استعمار و استبداد و... هستند. بر این اساس بعد از این که جلال نسبت به روحانیّت، به ویژه امام خمینی رحمه الله ، پس از 15 خرداد 1342 اظهار علاقه نمود، عوامل طاغوت احساس خطر کردند و به عناوین مختلف او را مورد تهدید و آزار قرار دادند و سعی کردند که او را از روحانیّت جدا کنند. در سال 1347 به مرگ تهدید شد ولی او بیدی نبود که با این بادها بلرزد و لحظه ای از تکلیفی که احساس می کرد دست بردار نبود. سرانجام در روز سه شنبه 18 شهریور 1348، بدون هیچ گونه سابقه بیماری، هنگامی که در اسالم گیلان بود، به صورت مرموزی فوت کرد و پس از انتقال جسدش به تهران، در مسجد فیروزآبادی، نزدیک حرم حضرت عبدالعظیم، به خاک سپرده شد. روزنامه ها با فشار ساواک مرگ او را عادی جلوه داده، آن را بر اثر سکته قلبی قلمداد کردند 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🕹 روایت جلال آل‌احمد از دیدار با امام خمینی 🔻جلال آل احمد، از سرآمدان روشنکفران زمانه خود بود که پس از تجربه‌‌های متفاوت و متضاد از روشنفکری به سبک غربی، در راه مبارزه با غرب و غرب‌زدگی قدم برداشت و در این راه به تالیف آثاری نیز همت گماشت. جالب این که او از نخستین سال‌های نهضت اسلامی، با امام خمینی آشنا شد و یک بار نیز امام را ملاقات کرد. جلال درباره آن دیدار که در نخستین سال‌های نهضت اسلامی اتفاق افتاد می‌گوید: 🔻«من پس از شنیدن نطق ایشان [امام خمینی]... احساس کردم باید ایشان را ببینم. به قم رفتم. در خانه ایشان کتاب "غرب‌زدگی" خود را کنار دستشان دیدم. گفتم: شما هم این خزعبلات را می‌خوانید؟ با نگاهی به من پرسیدند: شما آقای آل احمد هستید؟ گفتم: بله. گفتند: آنچه ما باید بگوییم شما گفته‌اید.» جلال می‌گوید: «من حتی دست پدرم را نبوسیده بودم، اما دست ایشان (امام) را بوسیدم.» 🗓 18 شهریور سالروز درگذشت جلال آل احمد 📍 منبع: کتاب "روشنفکر میهنی"؛ مؤسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۸شهریورماه ، حجةالاسلام گرامی باد. 🥀 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
کانال محتوای روایتگری راویان
۱۸شهریورماه ، #سالروز_شهادت #روحانی #مدافع_حرم حجةالاسلام #شهید_فرهاد_طالبی گرامی باد. 🥀 🇮🇷 کانال ا
طالبی در یکم خرداد ماه 1372 در روستای دهنو فاضلی بخش چاهورز شهرستان لامــرد دیـده به جهــان گشـود. پس از گذراندن دوران کودکی جهت تحصیل و آموختن علم سال ۱۳۷۹ قدم به دبـسـتان یــاســر دهنـو فاضـلـی چـاهـورز گذراشت. دوران ابتدایی را با موفقیت و با معـدل بالا به اتمام رساند، او در هـمـه سالها بعـنـوان دانش آموز نـمـونه بـود . دوران راهنمایی را در مدرسه شهید عابدینی اوز گذراند. سپس اول دبیرستان را در مدرسه نمونه شهیدنصیری لار و دوم و سوم دبیرستان را در رشته ریاضی در مــدرسه امـــام صـــادق(ع) لامـــرد بـاموفـقـیت پشت سر گذراشت. اخلاق و خصوصیات فرهاد در طایفه و روستا زبانزد خاص و عام بود، شوخ طبعی و اهل ریا نبودن از خصوصیات بارز ایشان بود، و از آنجایی که او در کنکور در رشته هسته ای رتبه قابل توجهی را کسب نموده بود، اما عشق و علاقه وافر او به مکــتـب سیـــدالشـهداء و درس طلبگی، باجدّیت وارد حوزه علــمیـه شــد. سه سال در حوزه علمیه خــفــر بعنوان طرح سفیران هدایت به درس و بحث مشغول بود و سپس وارد(حوزه علمـیه قــوام شیراز)شــد و پایه ششم حوزوی خود را به اتــمام رسـاند. طی این سالها همزمان با دوران تحصیل، قـریب بـه یکـسال بــعـنـوان(امام جـماعت مسجــد بـازار وکـیـل) شیراز و چندین مسجد و مدرسه بود. و در یازدهم تیرماه ۹۷ رهسپار دفاع از حرم حضرت زینب(س) در کشـور ســوریـه گردید و در بیستم شهریور ماه۹۷ (مصادف با اول محرم الحرام سال ۱۴۴۰قمری) در سـن۲۵سالگی بر اثر ترکش مین ‌در یکی از مناطق عملیاتی سوریه به درجه رفیع شهادت نائل و به خیل همرزمان مدافع حرم پیوست. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
📋 سالروز شهادت 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید طالبی / شهیدی که روز بازگشت پیکرش را اعلام کرده بود. آن روز که خبر شهادتش در استان فارس و شهرستان لامرد منتشر شد، در فضای مجازی این جمله «زمانه عجیبی است، هفتادساله‌ها برای ریاست دست‌وپا می‌زنند و دهه هفتادی‌ها برای شهادت؛ فرهاد جان شهادت مبارک» دست‌به‌دست می‌شد. فرهاد طالبی نیز مانند محسن حججی از نسل دهه هفتادی‌ها بود که در دفاع از حرم عقیله بنی‌هاشم(س) به شهادت رسید. حادثه تروریستی اهواز آن‌هم در مراسم رژه نیروهای مسلح به ما یادآوری شد که اگر فرهاد طالبی‌ها نبودند هرروز شاهد این‌چنین اتفاقات دردناک و وحشتناک در سطح کشور بودیم و باید قبول کرد که امنیت اتفاقی نیست. فرهاد طالبی اول خرداد ۱۳۷۲ در روستای دهنو فاضلی از توابع دهستان شیخ عامر، بخش چاه ورز، شهرستان لامرد دیده به جهان گشود. وی پس از گذراندن دوره ابتدایی در زادگاهش، دوره راهنمایی را در مدرسه نمونه شهید عابدینی اوز و دوران متوسطه را در دبیرستان‌های نمونه شهید نصیری لار و امام صادق(ع) لامرد با موفقیت به پایان رساند. باوجود قبولی در رشته هسته‌ای، به دانشگاه نرفت و به سبب علاقه وافرش به علوم حوزوی وارد حوزه علمیه خفر جهرم شد و ۳ سال به فراگیری دروس حوزوی در آن مدرسه مشغول و سپس وارد حوزه علمیه قوام شیراز شد و در آنجا تحصیلات خویش را ادامه داد. هم‌زمان با دوران تحصیل به‌عنوان امام جماعت در مسجد بازار وکیل شیراز و چند مسجد و مدرسه به اقامه نماز جماعت پرداخت. حجت‌الاسلام طالبی یازدهم تیرماه ۱۳۹۷ رهسپار سوریه شد تا از حرم عمه سادات حضرت زینب کبری(س) دفاع کند. وی سرانجام در بیستم شهریورماه ۱۳۹۷ مصادف با اول محرم‌الحرام ۱۴۴۰ هجری قمری در سن ۲۵ سالگی براثر ترکش مین در یکی از مناطق عملیاتی سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. باقر طالبی می‌گوید فرزندم همیشه می‌گفت برایم دعا کن تا شهید شوم و پدر نگران نباش و به دنبال شهادت بود. بازگشت در همان تاریخ اعلام شده از سوی شهید مادر شهید طالبی نیز بابیان اینکه فرزندم یک پسر بسیار فهمیده و روشنی بود اظهار داشت: چندین بار فرهاد گفت که اگر شهید شدم برای من گریه نکن بلکه برای مصیبت‌های حضرت زینب(س) گریه کن و افتخار می‌کنم که چنین فرزندی بزرگ کردم. رباب رحمانی ادامه داد: در آخرین تماس فرهاد گفت نگران نباش مادر که ششم محرم برمی‌گردم و همان ششم محرم هم بازگشت و افتخار می‌کنم که پسرم در این راه و به خاطر حضرت زینب (س) شهید شده است. جانباز مدافع حرم نیز بابیان خاطراتی از شهید طالبی تصریح کرد: بسیار اصرار داشت که می‌خواهم برای دفاع از حرم عقیله بنی‌هاشم(س) بجنگم و شرایط بسیار سخت بود و جواب رد شنید و دیدم شروع به گریه کردن کرد و گفت که امام حسین(ع) را خواب‌دیده‌ام و گفته است اگر نگذاشتند بروی،گریه کن و مجوز خروجت را بگیر. محمود مهدی یار ادامه داد: بالاخره مجوز خروجش را گرفت و خنده بر لبانش آمد و گفت این سری که بروم دیگر برنمی‌گردم. مدافعان حرم احسان نیز که مدافع حرم است و به‌تازگی از جبهه مقاومت بازگشته و بدنش پر از ترکش است به بیان خاطرات خود با روحانی شهید پرداخت و بیان داشت: شهید طالبی در جبهه مقاومت چندین کیلومتر طی می‌کرد و آب‌خنک برای رزمندگان مدافع حرم تهیه می‌کرد. وی بیان داشت: مدافعان حرم به شهید طالبی می‌گفتند یاور یخی که نمی‌گذاشت رزمندگان تشنه باشند و کم‌تر دیدیم خودش روزها آب بخورد. احسان ادامه داد: شهید طالبی در معرفی خودش می‌گفت من ایرانی‌ام و انتخاب‌شده حضرت زینب(س) هستم. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۸ شهریورماه ، گرامی باد . 🥀 ولادت⇦18اسفند سـال1373 محـل ولادت⇦سیستانه_تویسرکان شهـادت⇦18شهریور سـال1397 محـل شهـادت⇦حلب_سوریه نحـوه شهـادت⇦در گرفتارے با تله بمب گذاری داعشی‌ ها بـہ فیـض عظیـم شهادت نائل آمـدند. شادی روح همه شهدا ، امام شهدا وهمه اموات صلوات ... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فرازی از ' عزیزان دلم اگر امروز من اصغر، سرباز کوچیک امام زمان (عج) و رهبر عزیز برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و دفاع از مظلوم میرم فقط و فقط اندازه ناچیزی به حرف رهبرم عمل می‌کنم و پیرو خط امام حسین (ع) میشم. پس تو این راه منو دعا کنید که پیروز بشم و پرچ اسلام و شهدا رو برم بالا. از شما چند درخواست دارم: آی رفقا تو رو حضرت زهرا (س) برای ظهور امام زمان (عج) دعا کنید و همیشه و در همه حال به حرف‌های رهبر عزیزمون گوش کنید و به حرف‌های آقا عمل کنید و مثل شهدا عمل کنید. خواهر گلم همیشه در همه حال حجابتو رعایت کن و به پدر و مادر احترام بذار . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
✍ راویت؛ مادر شهید ✨مدام می گفت مادر من را کن. من مادر هستم نمی توانستم دعای کنم، تنها از خدا می خواستم هرچه لیاقتش هست به او بدهد. ✨وقت رفتن، گفت مادر اگر بروم بدرقه ام می کنی؟ گفتم تو بدرقه شده خداهستی داده که به سوریه بروی. خواستم بدرقه کنم دیدم قدش آنقدر است که فقط چند سانت تا چهارچوب فاصله دارد. ✨نگاهش نکردم، گفتم نکند وسوسه ام کند که داری چه کار می‌کنی؟ چرا اجازه می‌دهی پسرت برود. ولی اجازه ندادم این افکار در سرم باشد، گفتم پسرم برو خدا به همراهت. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
✅مادرشهید: ۴ روز بعد از شهادت اصغر رفت و امد در منزل زیاد شد، همش به فکر این بودم که یه خانه تکانی حسابی انجام بدم، چند وقت بعد از مراسم سالگرد این فرصت پیش آمد، شروع کردم به شستن فرش و موکت خانه و نظافت آشپز خانه... دو روزی بود که به طول انجامیده بود، یکی از همسایه ها امد و گفت: رقیه خانم دیشب خوابِ اصغر را دیدم بهم سفارش کرد که بیایم و به تو در خانه تکانی کمک کنم، گفتم: خیره ان شاالله، خندیدم و اهمیت چندانی ندادم با خود فکر کردم از روی دلسوزی میخواهد کمک کند اصغر را بهانه کرده، اما نفر بعدی و نفر بعدی هم با همین مضمون مراجعه کردن، الهی قربون محبت پسرم برم اون زنده است اون می بیند و درک میکند، اصغر برایم نیروی کمکی فرستاده بود تا مادر خسته نباشد که مادر دست تنها نباشد، خیلی به فکر من و خانواده بود و تمام تلاشش را میکرد که من دست به سیاه و سفید نزنم. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 کشف پیکر مطهر شهید مدافع‌ حرم در سوریه 🌷 پیکر مطهر شهید مدافع حرم «محمد اینانلو» طی عملیات تفحص در سوریه کشف و هویت او از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. 🌷 شهید محمد اینانلو ۱۸ فروردین ۱۳۶۷ چشم به هستی گشود و از جمله عاشقان ولایتی بود که به بانوی بی‌مزارمان اقتدا کرد و برای دفاع از حریم آل‌الله در جبهه‌های سوریه و نبرد علیه تکفیری‌ها حاضر شد و سرانجام ۲۱دی‌ماه۱۳۹۴ در منطقه خانطومان جام شهادت را نوشید و پیکرش مفقود شد. 🌷 حالا بعد از گذشت حدود شش‌سال از شهادتش، پیکرش کشف شده و به کشور بازگشته است. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
Roze_Shab-Jome_Mirzamohamadi_19.mp3
15.96M
🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ... به رسم شب های جمعه 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجموعه راوی سی ساله راوی ثابت منطقه عملیاتی خوزستان هستم ... اهل آبادان که در حصر آبادان بشهادت رسید ، خواهرش تعریف می‌کرد: خانواده ما بعنوان جنگ زده در شیراز زندگی می کردند من و خواهرم مریم با عده ایی از خواهران یک گروه تشکیل دادیم ، هم سغقایی می کردیم هم مجروحین را مداوا می کردیم و هم بموقع کمک رزمنده ها بودیم و می جنگیدیم. یه روزی شهیده مریم به من گفت خواهرم فاطمه! پدر و مادر احتیاج به تو دارند ، تو برو شیراز سه سال بعد ازدواج می کنی و اولین فرزندت دختر است! اسمش را نام من مریم بگذار و داشتم به شیراز می امدم مریم گفت من هم به شهادت می رسم... گفت رفتم سه سال بعد ازدواج کردم واولین فرزندم دختر بود دقیقا کل حرفش اجرا شد ... در هنگام زایمان دچار مشکل شدم ، نیمه شب بود و پزشکان مانده بودند ! ناگهان از پنجره نوری وارد اتاقم شد ، دیدم خواهرم مریم است پیراهن سبزی دستش بود ، گفت خواهرم فاطمه جان ، این را از حضرت امام رضا علیه‌السلام گرفتم ، بگیر بپوش به لطف امام رئوف زایمان راحت می کنی ! پوشیدم لحظه ایی تنم بود بعد درآورد و گفت مریض های زیادی دارم باید سرشان بزنم و رفت ... راحت زایمان کردم اما متوجه شدم اطرافیان نمی دیدندو من فقط می دیدم ... ... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓سالروز رحلت آیةالله طالقانی 💠 : آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او یک شخصیتی بود که از حبسی به حبس و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود؛ و هیچ گاه در جهاد بزرگ خود سستی و سردی نداشت. من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکی پس از دیگری از دست بدهم. او برای اسلام به منزلۀ حضرت ابوذر بود؛ زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر بود؛ بُرنده بود و کوبنده. مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت. ۵۹/۶/۱۹ 💠 : ایشان واقعاً مؤمن بود. آن‌وقت همین ایشان، در مقابل امام تواضع میکردند. من تواضع ایشان را در مقابل امام دیدم، هم در غیاب امام، هم در حضور امام. در غیاب امام ایشان به بنده گفتند که آقای خمینی گاهی یک حرفهایی میزند که به نظر آدم نشدنی می‌آید، بعد می‌بینیم واقعاً شد، ایشان به یک‌جایی متّصل است! یعنی برداشت آقای طالقانی این بود -به این مضمون، حالا عین عبارت ایشان یادم نیست- میگفت از یک‌جایی به ایشان خبر میرسد، به یک‌جایی ایشان متّصل است. در حضور امام هم من دیده بودم، ایشان کمال تواضع را در مقابل امام میکردند؛ این آدمی که آن جاه و جلال آن دستگاه‌ها برایش صفر بود و هیچ نبود، در مقابل امام تواضع میکرد ۹۵/۵/۲۵ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۹ شهریور سالروز درگذشت ، یار با وفای حضرت امام، عالم مجاهد و انقلابی مبارز، آیت الله ، اولین امام جمعه تهران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۸ ه.ش.) گرامی باد . 🥀 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
◼️ عالم مجاهد آيت ‏اللَّه رضوان‌الله‌علیه ✍️📝 آیت الله سید محمود علایی طالقانی در ۱۳ اسفند سال ۱۲۸۹ هجری شمسی (۴ ربیع الاول ۱۳۲۹ هجری قمری) در طالقان (روستای گلیرد) دیده به جهان گشود. 🔹 ایشان پس از فراگیری دروس مقدماتی در زادگاه خود، راهی قم شد و پس از شرکت در درس خارج حضرات آیات سید محمد حجت کوه کمره ای و سید محمدتقی خوانساری؛ از آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی اجازه اجتهاد گرفت. 🔹 مبارزات ایشان از زمان ورود به حوزه علمیه قم شروع شد. در سال ۱۳۱۸، برای اولین بار، خشم خویش به رژیم را با صدور یک اطلاعیه در رابطه با کشف حجاب ابراز کرد و در پی آن دستگیر و زندانی شد. 🔹 پس از شهریور ۱۳۲۰، مبارزه را به طور رسمی آغاز کرد و پس از وقفه ای در این میان، به جرم پنهان کردن شهید نواب صفوی 🌷 راهی زندان شد. 🔹 ایشان در سال های ۱۳۳۰ و ۱۳۳۱ بنا به پیشنهاد آیت الله بروجردی برای شرکت در تشریک مساعی بین مسلمین، به کشورهای مصر و اردن سفر کرد. 🔹 آیت الله طالقانی با پیروی از حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) 🌺 مجدداً در سال ۱۳۴۲ وارد مبارزه با رژیم ستمشاهی شد که در این راه چندین بار محکوم به زندان شد. 🔹 او در طول دوران زندان، مرارت های فراوانی را تحمل کرد ولی در راه تحقق آرمان بلند خویش، لحظه ای از خود خستگی و تزلزل نشان نداد. 🔹 آیت الله طالقانی در طی بیش از یازده سال زندان، همواره به عنوان الگوی مقاومت و پایداری مطرح بود و پس از هر بار آزادی، راه گذشته خود را در مسیر انقلاب اسلامی ادامه می داد. 🔹 این عالم مجاهد، پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۵۷، همراه با سایر علماى مبارز، نقش مهمی در برپایی راهپیمایی عظیم و پرشور تاسوعا و عاشورای آن سال داشت. 🔹 پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از شهادت استاد شهید آیت الله مطهری ، آیت الله طالقانی توسط حضرت امام به ریاست شورای انقلاب برگزیده شد. ایشان در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد. 🔹 این مبارز نستوه، در اوایل مرداد ۱۳۵۸، از سوی حضرت امام خمینی ، به امامت جمعه مردم تهران منصوب شد. 🔹 آیت الله طالقانی اولین نماز جمعه را در روز ۵ مرداد ۱۳۵۸ هجری شمسی (۲ رمضان ۱۳۹۹ هجری قمری) در دانشگاه تهران اقامه نمود و آخرین نماز جمعه ایشان در روز ۱۶ شهریور به مناسبت اولین سالگرد شهدای ۱۷ شهریور ، در بهشت زهرای تهران برگزار شد. 🔹 مجموعاً در مرداد و شهریور ۱۳۵۸، شش نماز جمعه و یک نماز عید فطر به امامت آیت الله طالقانی اقامه شد. 🔹 در همه سخنرانی ها و خطبه ها به خصوص در خطبه عید فطر ۱۳۹۹ ه.ق. (۲ شهریور ۱۳۵۸) و همچنین در آخرین خطبه نماز جمعه (۱۶ شهریور ۱۳۵۸)، آیت الله طالقانی به شدت به گروهک های ضدانقلاب، راستگرا، چپ گرا، حزب دموکرات و جوجه کمونیست ها حمله کرد و از خط مستقیم انقلاب اسلامی و رهبری حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) 🌺 حمایت نمود. 🔹 آیت الله طالقانی در کنار سال های متمادی مبارزه، از فعالیت های علمی غافل نشد و آثار متعددی را به وجود آورد که تفسیر «پرتوی از قرآن» در ۶ جلد، «پرتوی از نهج البلاغه»، «آزادی و استبداد»، «درسی از قرآن»، «درس وحدت»، «اسلام و مالکیت»، «حاشیه بر تنبیه الامه و تنزیه المله»، «به سوی خدا می‌رویم»، و «ترجمه و توضیح بخشی از نهج البلاغه» از آن جمله اند. ▪️ سرانجام این عالم بزرگ و مبارز انقلابی در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ در سن ۶۹ سالگی دار فانی را وداع گفت و پس از تشییعی بسیار باشکوه در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔴وقتی تشییع آیت الله طالقانی، انجام شد. نویسندگان روزنامه ها نسبت به پیش از انقلاب خیلی تغییر نکرده بودند و تیترها جنجالی بود. ها در روزنامه‌ها تبلیغ می‌کردند که شکوه و عظمت به خاطر گرایشات ملی‌گرایانه آن مرحوم بوده است. ♦️امام خمینی(ره) در سخنرانی خود به این موضوع، اینگونه واکنش نشان دادند: شما آن وقت که ایشان را دفن می‌کردند، در تلویزیون دیدید، شعارهای مردم را شنیدید؛ شعار چه بود؟ انگیزه مردم از شعارشان پیدا می‌شود. توی اتاقهای دربسته نویسنده‌ها ننشینند برای خودشان وجه درست کنند، انگیزه درست کنند! انگیزه‌های علمی و توهُّمی، غیر از انگیزه‌های واقعی محسوس است. چه می‌گفتند مردم؟ چه شعار می‌دادند؟ «ای نایب پیغمبر ما جای تو خالی». این نَفَس مردم بود ... ♦️ شما دیدید که آن بیل و کلنگی که قبر ایشان را کنده بودند و با او خاک را بیرون آورده بودند و مردم با آن بیل و کلنگ چه می‌کردند، می‌بوسیدند؛ چرا می‌بوسیدند؟ بیل و کلنگ که بوسیدنی نیست! برای اینکه آقای طالقانی یک مرد دمکراتی بود بیل و کلنگش را می‌بوسیدند؟! ♦️وقتی می‌خواهند بنویسند می‌گویند که آقای طالقانی یک مرد روشنفکری بود از این جهت مردم ...! تو هم هستی، چطور مردم برایت نمی‌خوانند! 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📝مرحوم از مبارزان مهم دوران ستم شاهی و موثران پس از انقلاب است که تلاش ها و روحیه آزادی خواهی ایشان باید الگو برداری شود . 🎞 سازمان هنری و رسانه ای اوج، دال 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani