eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
توضیحات آقا سیدموسی صدر به دایی‌اش حاج سیدباقر طباطبایی قمی پیرامون برگزاری مراسم ختم برای شریعتی در لبنان [صفحه ۱ از ۲] ▫️اختصاصی|| بازنشر به مناسبت درگذشت دکتر شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اشاره آقا سید موسی صدر ضمن اقامه نماز بر پیکر دکتر شریعتی، مراسم چهلم باشکوهی برای او در بیروت برگزار کرد که مورد انتقاد شدید طیف گسترده‌ای از حوزویان از جمله دایی وی واقع گردید. پس از اعتراضات، سیدموسی برای توجیه و دفاع از اقدامات خود در بزرگداشت شریعتی، به دایی خود نامه نوشت. متن زیر، نامۀ ایشان به آقا سیدباقر طباطبایی قمی است که در آن دربارۀ برگزاری مراسم چهلم و مراسم تشییع پیکر آقای شریعتی، توضیحاتی ارائه داده است. بسم الله الرحمن الرحیم سرور مکرم و خالوی بزرگوار حضرت آیت‌الله معظم آقای حاج سیدباقر طباطبایی قمی دامت بركاته. سلام و دعاگویی گرم و قرین تشكر فراوان و شوق زائدالوصف خود را پس از بازگشت از سفر مبارك حج بوسیله این نامه تقدیم می‌دارم و به راستی نیازمند دعا و محبت و دیدار شما هستم. نامه مبارك نیز دلیل دیگری بر محبت و رعایت آن سرور نسبت به خواهرزاده مخلص بی‌غرضشان بود كه از راه دور عنایت فرمودید امیدوارم همیشه مشمول این تفقد باشم و به مصداق دعای ماثور، الهی لا تكلنی الی نفس طرفه عین ابداً، ما را در این محیط پربلا رها نفرمایید. اما،‌محبت و روش آن سرور درباره آقایان لبنانی‌های ارسال شده به ایران هرچند بی‌نهایت ارزنده و مفید بوده و خواهد بود ولی باز هم مقتضای عنایت و وابستگی «كه عزت من معرفت شما و سرشکستگی من در آن سرور اثر می‌گذارد» بعید است خداوند وجود معظم را برقرار و حفظ كند. درباره فاتحه و تشییع جنازه مرحوم دكتر شریعتی با كمال محبت و دقت نصایح آن سرور را مطالعه و مراجعه كردم و لازم بود مفصلا جواب را عرض كنم كه اگر در ذهن دیگران مطالبی و تصوراتی بوده و هست روشن گردد و در این نامه نمی‌خواهم درباره انتقاداتی كه از كتاب‌های ایشان شده است بحثی كرده و از آن دفاع كنم و هیچ‌وقت بدان صدر نخواهم بود. سرور محترم دست تقدیر مرا در لبنان قرار داده است و زمان و وضع منطقه و بحران‌های خطرناك منطقه و قضیه فلسطینی‌ها و زد و خورد با مسیحیان و غیره لوازمی گوناگون دارد به علاوه نزدیكی لبنان به اروپا و رفت‌وآمد من و وجود ده‌ها هزار محصل مسلمان در اروپا و انقطاع آنها از رعایت روحانیت مسئولیت خاصی برای اینجانب ایجاد كرده است. دكتر شریعتی، همان‌طور كه می‌دانید تاثیر فراوانی در جوانان مسلمان و محصلین همه و حتی در بسیاری از جوان‌های خوب و متدین و ارحام خودمان از كوچك و بزرگ، دختر و پسر گذاشته است و آنان را كه از وابستگی به كمونیست‌ها امتناع دارند و در عین حال نمی‌خواهند همدست و هم‌روش دولت‌ها و دست‌راستی‌ها باشند و تمایلات اصلاحی دارند، آنان را به اسلحه فكری مناسبی مجهز كرده است و شاید بدانید كه كتاب هایش دست به دست و چاپ پشت سر چاپ و در جلسات و حوزه‌های جوانان مسلمان خوانده می‌شد. جوانانی كه بدون مبالغه در اروپا و آمریكا خودشان را حفظ كرده، عبادت و طاعت و معصیت و هوا و هوس و همه‌چیز را بر طبق اوامر اسلام مراعات می‌كنند و من، خود، خدا شاهد است كه وضع این دختران و پسران را از نزدیك دیده‌ام. البته اینان كه كتاب‌های دكتر را می‌خوانده و مورد بحث و جدل قرار می‌دادند می‌دیدند كه در كتاب‌ها جنبه انتقادی و خراب كردن مكتب‌های سنتی زیادتر از جنبه‌های مثبت است به علاوه كاملاً می‌دیدند كه تغییراتی عمیق در افكار او كه به صورت سخنرانی درآمده به وجود می‌آید و اصولاً كلمات او را وحی منزل ندانسته و انتقاداتی هم داشتند ولی با این حال و با توجه به این سه موضوع (انتقاد، تغییر، عدم موافقت كامل) مطالب او را در میدان بحث و جدل با افكار انقلابی معاصر و علیه رژیم‌های راست‌گرا و چپ‌گرایان ملحد وسیله‌ای مؤثر می‌دانستند. وقتی كه دكتر از ایران خارج شد و به اروپا رسید، همه امیدوار شدند كه در گوشه‌ای آرام، دور از حمله‌ها، دفاع‌ها و مشكلات سیاسی، او به زودی یک تز كامل و افكار سازنده برای آنها خواهد داد كه اولاً مثبت باشد و ثانیاً بعد از تجربه‌ها، مطالعه‌ها و محیط جدید ثابت باشد و تناقض هم نداشته باشد، ولی ناگهان دیدند كه مرگ او را فرصت نداد. به راستی درجۀ تاثر و مصیبت‌زدگی جوانان را نمی‌توان وصف كرد. @rozaneebefarda
توضیحات آقا سیدموسی صدر به دایی‌اش حاج سیدباقر طباطبایی قمی پیرامون برگزاری مراسم ختم برای شریعتی در لبنان [صفحه ۲ از ۲] بازنشر به مناسبت درگذشت دکتر شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در این حال، وضع روحی، انتقادها را تشدید كرد و روابط این جوانان مسلمان را با روحانیت كه ضمانت اسلام و راه معرفت احكام و تعالیم اسلام هستند، تهدید می‌كرد. متاركه علمای ایران [...] و تسلیت نگفتن ایشان، حزن و عصبانیت این جوانان را تشدید كرد و من به راستی مشاهده می‌كردم كه دلجویی از اینها، فقط می‌تواند مقداری كه از رابطه جوانان مسلمان با روحانیت باقی مانده است، حفظ و تقویت كند و امكان اصلاح اشتباهاتی كه هست و شده است، باقی بگذارد. وگرنه خطر آنكه آنها برای همیشه از روحانیت جدا شده و گرفتار انحرافات و خطرهایی كه در دوری از روحانیت گریبانگیر آنان می‌شود آنان را تهدید می‌کند. از این جهت، من با جود آنكه می‌دانستم این كار مورد انتقاد برادران، و روحانیون، می‌گردد و من در این اوضاع و گرفتاری‌ها ممكن است صدمه‌های شدید بخورم، فداكاری كرده و به این روش اقدام كردم و تحمل نتایج این كار را ثواب و اجر آخرت دانستم و امیدوارم خداوند قبول كند. در عین حال، در وقت اعلان، در جلسه فاتحه و در مقاله روزنامه با منتهی درجۀ صراحت اعلام كردم كه با او اختلافات زیادی در افكار داریم و خیلی از مطالب او را نمی‌پذیریم و احترام و یادبود او فقط از این نظر است كه یك داشته است و به همین جهت از فتح هم با احترام یاد می‌كنیم و این مطالب در صورت‌جلسه، در نوارها و در مقاله و كتاب ضبط است.  اما درباره ترجمه كتاب‌ها و مقالات: فقط یك مقاله كه ضدماركسیست بود، در روزنامه خودمان، «امل و رساله»، ترجمه و به مناسبت چهلم او درج شد،‌ كتاب دعا و «آری، چنین بود برادر» پنج سال قبل در عراق به وسیله سعید علی ترجمه شده و در اینجا فقط كتاب شهادت، با اختصار و به واسطه دوستانش، چاپ شد. و هیچ دیگر از آن وقت، یعنی بعد از چهلم او، هیچ كتاب و هیچ مقاله‌ای و هیچ یادی نشده است. و لازم است در اینجا عرض كنم كه من نسبت به روحانیت ایران احترام می‌گذارم و خودم را جزئی از آن می‌دانم و به ارتباط با آنان مفتخرم و به هیچ وجه برای دكتر شریعتی یا مهم‌تر از او، رنجش خاطر آقایان را فراهم نكرده و نمی‌خواهم بكنم و امیدوارم این موضوع كاملاً واضح باشد كه هیچ‌وقت در مقام انتخاب بین دو راه نبوده و نیستم. راه من راه روحانیت است. من امیدوارم همیشه خدمتگزار روحانیت و تشیع بوده و باشم و تاریخ زندگی و مبارزه سهمگین شانزده ساله من این روش را ثابت كرده است. در مصر هم همان وقت كه آقای سعید آمدند و از كتاب تذكره التوحید یاد كردند، فوراً در خدمتشان به شیخ ازهر مراجعه کرده و چون او را از نامه سابق رنجیده یافتم، نامه دیگری نوشته و حضوراً دستور تغییر داد و جواب نامه آقای سعید را هم با احترام و [...] نوشت. در كشور سعودی هم با ملك خالد و برادرانش ملاقات حاصل شد و از موضوع كتاب «تاریخ» و مجله دعوت و غیره صحبت شد و فوراً امر تغییر و حذف كلمات ناروا صادر شد و اعلام كردند كه به‌هیچ‌وجه این موضوع مورد رضایت آنها نبوده است. به علاوه قرار شد و خواستار شدند با علمای آنها تماس حاصل شود و زمینه این كار هم فراهم می‌شود. به هر حال این اقدامات، به علاوه سخنرانی در منا (كه فقط سه نفر صحبت كردند و اولین بار بود كه یك عالم شیعه صحبت می‌كرد) و روشی كه با من داشتند لطف خدا سبب عزت شیعیان بوده و هست هرچند كسانی ناراحت شدند و به تشویش و تیره‌كردن و گل‌آلود كردن آب پرداختند. آنچه مهم است، آن است كه به آن سرور بزرگوار تأكید كنم كه ما با خداوند عهدی ثابت و قاطع و ازلی داریم كه در خدمت دین او و اولیای معصومین او تلاش كرده، جان خود را در گروش بگذاریم. سلام حضور حضرت اخوی آیت‌الله عظمی قمی اعلام می‌دارم. موسی صدر @rozaneebefarda
یک مطالبه بایسته از موسسه تحقیقاتی امام موسی صدر @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 با توجه به‌ قرائن تاریخی، نامه‌های انتقادی فراوانی از علمای ایران خطاب به آقا سیدموسی صدر(اعاده الله الینا) نگاشته شده که حاوی نکات تاریخی بسیار ارزنده و مهمی است و مع‌الاسف متن آن تا کنون منتشر نشده است! از آن جمله می‌توان به مجموعه نامه‌های انتقادی پیرامون اقامه نماز و برگزاری مراسم چهلم برای دکتر شریعتی اشاره کرد. خصوصا نامه اعتراضی دایی و اخوی بزرگتر ایشان. همچنین طبق خاطرات صادق طباطبایی، امام خمینی نیز در قالب یک نامه انتقادی صریح، تذکراتی پیرامون برخی عملکردهای ایشان بیان فرموده‌اند که توضیحات مکتوبی را به دنبال داشته است. آیا عجیب نیست که به طرزی مشکوک و شاید مهندسی شده، این قبیل نامه‌ها، هرگز از آرشیوها بیرون داده نمی‌شود؟! آیا برخورد گزینشی با داده‌های تاریخی درست است؟ جناب آقا سیدموسی صدر که از مجاهدان فرهنگی ایران معاصر بوده، همچون سایر هم‌طرازان خویش خدمات بزرگی به تشیع روا داشته و شایسته تقدیر دائمی است و در عین حال ممکن است به برخی عملکردها و مواضع شان انتقادها یا ابهاماتی وارد باشد که صدالبته منطق و استدلال برای توجیه و دفاع از همان نقدها هم وجود دارد. لذا بایسته نیست از خوف نشر برخی نقدها، اسناد تاریخی بطور گزینشی منتشر گردد! به طور مشخص درخواست می‌شود سه نامه انتقادی مذکور(نامه امام، آقا سیدرضا صدر، آقا سیدباقر طباطبایی) توسط آن مؤسسه منتشر گردد. @rozaneebefarda
نامه آقا سیدموسی صدر به برادرش در پاسخ به انتقادات پیرامون اقامه نماز بر پیکر دکتر شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سرور معظم و برادر بزرگوار دست مبارک را می‌بوسم و ملتمس دعا هستم. ...متأسفانه مطالب از دور طور دیگری جلوه و تفسیر شده است. و امیدوارم شناسایی و اطمینان سابق و حسن‌ظن و خدمات کم‌نظیر سابق که به لطف خدا انجام گرفته روشنگر باشد. درباره دکتر شریعتی، متأسفانه مطالب یاد شده و پیام رسیده و حتی تفسیرها دور از حقیقت بوده است. هیچ جبهه‌گیری و دفاعی و تبنی وجود ندارد. فقط و فقط جوانان مسلمان زیادی که من آنها را می‌شناسم و خود را مسئول آنها می دانم و برای راهنمایی آنها تلاش‌ها کرده‌ام بعلت وضع سیاسی و جبهه‌گیری در مقابل چپ به‌خصوص به مطالب ایشان نیازمند بودند و در عین حال نقص داشتن را معترف بودند. منتظر بودند در مرحله آینده دکترین مثبت برای آنها در اروپا تهیه کند و چون فوت شد سخت محزون و پریشان شدند و چون هیچ‌کس حتی کوچکترین صحبتی با آنها نکرد، نزدیک بود به کلی رشته و روابط آنها با روحانیت قطع شود. من با این احترام – و فداکاری فراوان- مانع انقطاعشان از روحانیت و انحرافشان شدم و در خطاب گفته و می‌گویم که افکار ما با او فرق دارد. و به همین دلیل موفقیت حاصل و امیدوارم همه نواقص و سوء‌تفاهم‌ها جبران شود. موضع دیگر هم براستی من در حال دفاع بوده و هستم. نمی‌دانم چرا از . . . مرتب کارشکنی و تحریک ادامه دارد تا آنکه وضع خطرناک بود و حملۀ من فقط صورت دفاع داشته است. امیدوارم مفصل‌تر عریضه‌ای تقدیم دارم... @rozaneebefarda
مردم‌ستیزی مجاهدین در دل اروپا و رسوایی تاریخی برای حامیان داخلی و خارجی این گروهک جلاد! حمله و اهانت منافقین مزدور به رأی‌دهندگان ایرانی، آنهم در دل اروپا، بزرگترین رسوایی برای گروهک جلاد و همه حامیان داخلی و خارجی آن بود.‌ آنان با اقدامات وحشیانه، به مردم محترم رأی‌دهند حمله‌ور شدند و گاه این تهاجم، علاوه بر فحاشی و جسارت و اهانت، با ضرب و جرح نیز همراه شد! ماهیت پلید این جلادها که از قبل بر مردم ایران روشن بود اما در سال ۹۶، بیت منتظری با انتشار فایل صوتی گفتمانی را کلید زد که نهایتا توسط حسن روحانی در تریبون‌های تبلیغاتی بدان دامن زده شد و نهایتا به تعبیر رهبر حکیم و فرزانه، جای جلاد و شهید را عوض کردند! حالا اما تشت رسوایی این وحوش عصر مدرن، بار دیگر از بام افتاده و موجب رسوایی بیشتر حامیان داخلی و خارجی شان شده است. @rozaneebefarda
خاتمی و جنبش فورواردینگ از نوچه‌های سیاسی! در این ایام سرنوشت‌ساز و تاریخی، اوج کنش‌گری سیاسی رئیس‌ دولت اصلاحات خلاصه شده در فوروارد پیام‌های رادیکال نوچه‌های سیاسی! این جماعت نهایت تلاش خود را برای کارشکنی در مشارکت حداکثری و مخدوش کردن انتخابات به کار بستند؛ یک طیف شان همگام با مریم رجوی و احمدی‌نژاد به کمپین تحریم پیوستند! طیف دوم از و و سخن گفتند! حالا پس از آنکه تمام زورشان را در تضعیف انتخابات که مصداق بارز است، زده‌اند، در حال فرار دزدانه از کارشکنی‌هاشان هستند و برای نسخه می‌نویسند و در کسوت مطالبه‌گری نشسته‌اند! جریان انقلابی/مردمی نسخه‌نویس لیبرال و رادیکال نمی‌خواهد؛ راه‌حل را بلد است چون با مشکلات عمیقا آشناست. شما اگر بلد بودید، مردم را به ستوه نمی‌آوردید! خاتمی، روحانی، مصطفوی، و سایر دوستان و آشنایان شان، اعم از نوچه‌ها و پدرخوانده‌ها، همه پیروان خط غرب‌اندیشی که نمادشان خسارت محض ۸ ساله روحانی بود، فعلا تا سال‌ها فقط باید باشند! بعد از آن نقد و مطالبه‌شان مسموع است. مردم بیدارند و ۱۴۰۰ به تحریم‌کنندگان و تضعیف‌کنندگان انتخابات، نشانه همین بیداری است. دوران بزن در رو تمام شده است.... @rozaneebefarda
تبیین نقش مردم در حکومت اسلامی توسط مقام معظم رهبری(دهه شصت) @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 وقتی ما میگوییم حکومت اسلام یک حکومت مردمی است، معنای این حرف این نیست که حکومت اسلامی، حکومت خدا نیست. معلوم است که همه‌ی ادیان الهی به حکومت خدا دعوت کرده‌اند و همه‌ی پیغمبران و جانشینان آنها مردم را به نظامی الهی که در آن حاکمیت از آنِ خدا و قوانین خدا است، فراخوانده‌اند؛ امّا در اسلام حکومت «اللَّه» با حاکمیت مردم بر سرنوشت خود منافاتی ندارد. حکومت مردم به معنای حکومت مردم، آن‌چنان که در دمکراسیهای غربی بیان میشود، نیست و در این‌باره مختصری قبلاً عرض کرده‌ام. حکومت مردم به همان اندازه‌ای است که بر طبق فرمان خدا به مردم اجازه و امکان تصمیم‌گیری و اقدام داده شده است و لذا در قرآن درباره‌ی بنی اسرائیل می‌فرماید: وَ نُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّهً؛ یعنی حکومت، حکومت مستضعفان است و این منافاتی ندارد که حکومت مستضعفان به معنای حکومت خدا و در چهارچوب احکام الهی باشد.  و امّا یک بخش دیگر و یک گوشه‌ی دیگر از این بحث گسترده این است که مردمی بودن حکومت اسلامی به دو معنا است: یکی این است که مردم در اداره‌ی حکومت و تشکیل حکومت و تعیین حاکم و شاید در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند. مردمی بودنِ حکومت یعنی نقش دادن به مردم در حکومت. یک معنای دیگر برای مردمی بودنِ حکومت اسلامی این است که حکومت اسلامی در خدمت مردم است؛ آنچه برای حاکم اسلامی مطرح است، منافع عامّه‌ی مردم است؛ نه منافع اشخاص معین یا قشر معین و طبقه‌ی معین. اسلام به هر دو معنا دارای یک حکومت مردمی است؛ امّا مادامی که حکومت مردمی به معنای اوّلی تأمین نشود، یعنی مردم نقشی در حکومت نداشته باشند، نمیشود گفت که حکومت به معنای دوّمی - یعنی آن حکومت در خدمت مردم است  - مردمی است.  ✅خطبه‌های نماز جمعه تهران_۱۳۶۲/۵/۱۴ @rozaneebefarda
یک نکته برجامی! 🔹نظر به تصریح کارگزاران و رسانه‌های رسمی آمریکایی و اسرائیلی مبنی بر تعجیل در نهایی کردن توافق مجدد با ایران پیش از انتقال قدرت به جریان مردمی/انقلابی، معقول نیست فرمان مذاکرات با غرب به دست دولت فعلی باشد و لذا آنگونه که هم‌اکنون نیز در نهادهای عالی نظام در حال تمهید است، برای ادامه مذاکرات، لازم است تیمی جدید با حضور عناصر متخصص و متعهد برای اعلام نظر کارشناسی وارد میدان شود. 🔻حتما کسب نظر از رئیس‌جمهور منتخب ملت با ضمانت تأثیر در روند مذاکرات هم امری کاملا بایسته و معقول است؛ چه اینکه هر توافقی که امضا شود، در ۴ سال آتی دامنگیر دولت جدید خواهد بود. ▫️طبعا گذشته از شورای امنیت ملی بعنوان نهاد متولی و معتمد نظام، نیز در کنترل فرایندهای نامرئی دولت روحانی برای پیشگیری از چوب حراج به منافع ملی و انعقاد توافقات خسارت‌بار مجدد، وظیفه ویژه‌ای برعهده دارد. ▫️تحرکات عجولانه و مرموزانه طرف غربی و ولع سیری‌ناپذیر و تکاپوی مشکوک اعتدالی‌ها برای به نتیجه رساندن مذاکرات، قطعا به نفع ملت ایران نیست و ممکن است کلاهی گشادتر از برجام بر سر ملت ایران برود که به مثابه یک در مسیر دولت مردمی آقای عمل کند و تمام ظرفیت‌های تحولی جدید را معطل یا مشغول کند. ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ @rozaneebefarda
💠 پرسش و پاسخ از حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت ره ❓بعضی می‌‌گویند: «اگر در مقابل ، برداشته می‌‌شود و وضع بهتر می‌‌شود». نظر شما چیست؟ ✅ کوتاه بیایند یعنی چه؟ در این‌صورت () می‌‌آید و آنجا می‌‌نشیند. هم که نیست تا بیرونش کند و تمام می‌‌شود. (آمریکا) از خدا می‌‌خواهد که بیاید. ناگهان می‌‌بینی شب تا صبح پر شد. این شما هستی که می‌‌گویی: «بهتر می‌‌شود»؛ اما این‌طور نیست. این‌‌ها حرف‌های . ما به عنوان باید و این را تحمل کنیم. اگر او تحریم کند و ما هم شویم، کار تمام می‌‌شود. . اگر صبر نکنی، باید تسلیم شوی و را به آن‌ها بدهی. او هم می‌‌آید و در رأس می‌‌نشیند و تمام می‌‌شود. تا درست شود ان‌شاءالله. 🔰کانال رسمی حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت تهرانی (ره) 🆔 @Khoshvaght_ir
رمزگشایی از توییت هوشمندانه 🔷سید مقاومت با انتشار تصویر سردار در کنار رئیس جمهور منتخب ، به آیه (۱۲۵ بقره) اشاره می‌کند: «وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ...»: به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم: خانه‌ام را از هرچه رنگ‌وبوی بت‌پرستی دارد، پاک کنید.» ▫️در این آیه‌ی شریفه، خداوند متعال مأموریتی ویژه به ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) داده است که همانا پاک کردن خانه خدا از وجود شرک و بت‌پرستی است! به نظر می‌رسد این توئیت کنایه از تقویت جبهه مقاومت و مأموریتی الهی در پاک‌سازی قبله اول مسلمین از وجود منحوس صهیونیست‌های دین‌ستیز است. انشالله. 🔹حوادث واقعه نشان می‌دهد که کیاست مؤمنانه سیدحسن ریشه در مکتب الهی امام خمینی دارد و درود بر مردم هوشیار و حکیم ایران که به درستی به عمق افکار او پی برده‌اند و سال‌هاست فریاد می‌زنند: ؛ ! پ.ن: این حساب کاربری غیررسمی است و تعبیر توئیت منتسب به سیدحسن نصرالله دقیق‌تر است. @rozaneebefarda
از جمهوریت رضاخانی تا جمهوری اسلامی درنگی در تحریف اخیر سروش محلاتی پیرامون دیدگاه امام خمینی در باب جمهوریت اختصاصی|| @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۳] آقای سروش محلاتی اخیرا بحثی با عنوان «امام خمینی، جمهوریت و ایران امروز» داشته و در آن دو بحث را مطرح نمود. بحث اول وی حول مواجه امام خمینی(ره) با موضوع «جمهوریت» است. وی ادعا دارد امام در سن 23 سالگی با این موضوع مواجه شده‌اند و نظری مخالف تمام علما و رجال سیاسی زمان خود داشته‌اند. بحث دوم سروش‌محلاتی در مورد استدلال‌های امام خمینی(ره) بر تایید جمهوریت است. به زعم سروش محلاتی استدلال‌های امام خمینی(ره) هر نوع جمهوریتی را حتی اگر اسلامی نباشد، مورد تأیید قرار داه‌اند! وی نکته اساسی و محوری این بحث را به رسمیت شناختن حق مردم در تعیین سرنوشت خود می‌داند. درنتیجه حتی جمهوری رضاخانی نیز حکومتی صحیح است و مردم حقّ دارند جمهوری اسلامی یا غیراسلامی را انتخاب نمایند.(دقیقه ۴۷:۳۱) در انتها نیز از این که افکار امام با میدان‌داری جریان فکری انقلاب در حال آسیب دیدن است‌، احساس خطر می‌کند. سخنان سروش محلاتی، نمونه عینی تحریف اندیشه‌های متعالی امام خمینی(ره) است. در ادامه به بررسی و نقد سخنان وی پرداخته می‌شود. 1. سروش محلاتی و تحریف دیدگاه امام خمینی درباره جمهوریت در آستانه انتخابات برای تفسیر دیدگاه امام خمینی(ره) باید تمام کلمات ایشان را ملاحظه نمود و به یک جمله کوتاه که در مقام مقایسه‌ی حکومت از نوع جمهوری و سلطنت است، بسنده ننمود. صرف آوردن عبارتی کوتاه از ایشان و عدم لحاظ دیگر سخنان امام، معنایی جز تحریف عمدی امام ندارد. سروش محلاتی به دنبال آن است که از این جمله امام که در ضمن تعریف از شهید مدرس بیان می شود، این استفاده را ببرد که امام با مطلق جمهوریت موافق است ولو اینکه بر راس آن دیکتاتوری چون رضاخان باشد! متن بیان امام چنین است: «اینها از انسان می ترسند. اینها دیدند که یک مدرس در زمان رضاخان بود نمی گذاشت رضاخان آن وقت که جمهوری درست بکند. مدرس نگذاشت ولو برخلاف مصالح شد و اگر درست شده بود بهتر بود، لکن آن وقت اینها نظر سوء داشتند. یعنی او به سلطنت که نرسیده بود می خواست رئیس جمهور شود و بعدش هم کارهای دیگری بکند و کسی که جلو او را گرفت مدرس بود که نگذاشت این کار عملی شود... و بالاخره هم جانش را از دست داد.»(صحیفه امام، ج 4، ص 201 (30/4/1358)) نکته مهم آن است که این سخنان امام تحلیلی پسینی از اتفاقات بیش از پنجاه سال گذشته است. به دیگر بیان امام خمینی(ره) ضمن تأیید و تمجید شهید مدرس و تعریف از فهم دقیقش از نیات و اهداف جمهوری رضاخانی، در تحلیلی کلی آن هم بعد از گذشت نیم قرن از تاریخ ایران، این برداشت را دارند که چه بسا «جمهوری دیکتاتوری رضاخانی»، در مقایسه و نسبت‌سنجی با «پادشاهی مطلق رضاخانی» دارای مفسده کمتر و مصالح بیشتری می‌توانست باشد. درحقیقت این سخنان صرفا در مقام مقایسه است نه اینکه امام خمینی(ره)، به طور مطلق و بدون هیچ قید و توضیحی، جمهوریت و به‌طور خاص جمهوری رضاخانی را تأیید نموده باشند. از منظر فقهیِ امام خمینی تنها «جمهوریت در چارچوب اسلام» مورد تایید دین است، ولی اگر تحقق چنین حکومتی در سال ۱۳۰۳ ممکن نبود، چه بسا جلوگیری از فساد و اصلاح امور در آینده، توسط یک جمهوری غیر دینی، آسان‌تر از مدل سلطنتی ‌بود، گرچه بعد از مرگ رضاخان، چرا که او به دنبال ریاست جمهوری مادام العمر همانند آتاترک بود. لذا در مقام تزاحم، جمهوریت بر سلطنت ترجیح دارد. نظیر این موضوع، در قضیه مشروطه است که به تصریح مرحوم نائینی در کتاب تنبیه الامه، سلطنت مشروطه موافق حکم اولی اسلام نیست، ولی از باب وجوب کم کردن ظلم و نزدیک شدن به حکومت صحیح اصلی، چاره‌ای از قبول آن نیست. (تنبیه الامه، ص 8، 40، 46 و تفصیل در کتاب الحاکمیه فی الاسلام، ص646) نیز امام خمینی در کتاب ولایت فقیه، ص44 در نفی حکومت جمهوری غیر دینی چنین میفرمایند: فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومتهای مشروطه سلطنتی و جمهوری در همین است... (برنامه ریزی و نه قانون گذاری در عرض تشریع الهی) ایشان از این نوع جملات کم ندارند! امام هرگز جمهوری غیر دینی را تایید نکرده اند. @rozaneebefarda
از جمهوریت رضاخانی تا جمهوری اسلامی درنگی در تحریف اخیر سروش محلاتی پیرامون دیدگاه امام خمینی در باب جمهوریت [صفحه ۲ از ۳] آقای سروش محلاتی و همفکرانشان معتقدند مردم حق دارند حتی فرد فاسدی همچون پهلوی را به عنوان حاکم انتخاب نمایند و این از نظر اسلامی نیز مورد تایید است. شوربختانه کسی که داعیه دار امام شناسی است چنین مطلب واضح البطلانی را به امام خمینی نیز نسبت می دهند! روشن است که خاستگاه حقوق از نگاه دینی، خداوند متعال است. اوست که برای انسان‌ها حقوقی را قرار داده است البته اگر شخصی منکر نگاه توحیدی و معتقد به مکتب پوزیتویستی حقوق باشد، چنین اعتقادی نخواهد داشت. این بحث از منظر امام خمینی طرح شده و محل بحث، حکومتی است که از منظر دینی مورد تایید است. باید دقت نمود که بحث، در آزادی تکوینی مردم نیست؛ از نظر تکوینی خداوند این قدرت را به هر انسان مختاری داده است که مرتکب معصیت، حتی قتل و جنایت‌ شود، ولی از نظر تشریعی او را نهی کرده و چنین حقی به او نداده است! حال آیا می‌توان معنای معقولی برای این گزاره یافت که خداوند به مردم حق داده است هر شخصی حتی فاسدترین‌ها را به عنوان حاکم خود انتخاب کنند؟ البته حق مردم در انتخاب بالاترین مقام کشور مورد تایید قانون اساسی است. امام خمینی (ره) و بزرگان انقلاب که به شکل صحیح نظریه ولایت فقیه را تقریر نموده‌اند، اذعان می‌کنند امام معصوم، فقهای جامع شرایط را برای به دست گرفتن مجاری امور در دوران غیبت به مردم معرفی نموده‌اند و تطبیق چنین فقیهی بر یکی از فقهای موجود به عهده مردم است و حکومت باید این حق مردم را به رسمیت بشناسد. اینکه مردم حق دارند چنین شخصی را به عنوان حاکم انتخاب نمایند، مورد انکار کدام فقیه است؟ بنابراین سروش محلاتی از یک جمله کوتاه امام و اینکه فرمودند (مردم حق دارند تنها برای خودشان حاکم انتخاب کنند نه نسل های آتی) مطالب نادرستی که خود می‌پسندد را به امام نسبت داده است. 2. آیا امام خمینی(ره) در سن ۲۳ سالگی نظری مخالف همه فقها و رجال سیاسی داشته اند؟ سروش محلاتی در بحث اخیر خود در خصوص جمهوریت، مدعی است که امام خمینی در سن ۲۳ سالگی(در قضیه تلاش رضاخان برای تاسیس جمهوریت) با این موضوع مواجه شدند و در حالی که همه علما و رجال سیاسی مخالف جمهوریت رضاخانی بودند، امام مصلحت کشور را در جمهوری می‌دید‌ند و لو در رأس آن رضاخان باشد.(دقیقه ۵۰:۵۰) سروش محلاتی می‌گوید: «در برابر قاطبه علما و بزرگان یکی استاد بزرگوارشان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری و دو تن از مراجع بزرگ آن عصر سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله نائینی و بعد جبهه بزرگ مبارزه با استبداد که رهبرش مدرس است، در قبال همه این‌ها این طلبه جوان ۲۴-۲۵ ساله اعتقاد دیگری دارد. چنان جمهوریت برای امام خمینی اهمیت دارد که در آن سنّ و سال که آغاز فعالیت فکری و سیاسی حضرت امام تلقی می‌شود می‌گوید ای کاش جمهوری رضاخانی تحقق پیدا می‌کرد...»(دقیقه ۳۳) واقعیت آن است که این نسبت به امام خمینی صحیح نیست. آقای محلاتی چطور از سخن امام در سال ۱۳۵۸ که: اگر جمهوری در سال ۱۳۰۳ تشکیل شده بود در مقایسه با سلطنت و فجایعی که بعدا رخ داد بهتر بود، برداشت کرده‌اند ايشان در همان سال و در سن ۲۳ سالگي چنين نظري داشت اند؟! این تحلیل پسینی از یک واقعه تاریخی است و لزوما به این معنا نیست که امام خمینی(ره) در همان زمان هم این فکر را داشته اند. اساسا در آن سال هنوز معلوم نبود كه بعد از منتفی شدن جمهوري رضاخاني، سلطنت وی مطرح خواهد شد، تا علما اهمّ و مهمّ كرده و در تزاحم اين سلطنت یا جمهوریت رضاخانی يكي را ترجيح دهند. مساله‌اي كه در سال 1358 مبتنی بر تجربه ای تاریخی و تحلیلی پسینی امکان پذیر بود. محلاتی اذعان دارد که علما با قدرت يافتن رضاخان مشكل داشتند نه جمهوريت؛ لذا طبعا علما سلطنت او را نيز نمي‌پذيرفتند! اساسا در آن فضاي پر فتنه و ابهام، صحنه آنچنان روشن نبود که کسی بتواند با اطمینان جمهوری رضاخانی را نسبت به وقایع سیاه و پرخسارتی که قرار بود در آینده واقع شود، ترجیح دهد. اگر هر عالم و فقیهی به این نتیجه می‌رسید که مبارزه و اصلاح امور و لو بعد از مرگ رضاشاه به عنوان رئیس جمهور مادام العمر نزدیک‌تر و ساده‌تر است، بی تردید با توجه به اصول فقهی آن را تجویز می‌نمود. از این رو تحلیل امام خمینی یک تحلیل پسینی است که بعد از گذشت ۵۴ سال شکل گرفته است و به همین جهت هرگز نمی‌توان نظر امام خمینی را در آن سال‌ها در برابر نظر آیات حائری و اصفهانی و نائینی دانست، آنطور که در سخنان آقای محلاتی بیان شده است. طرح موضوع جمهوریت در ایام انتخابات بی‌جهت با اغراض سیاسی نیست؛ آیا و طرفداران ناکارامد با قرار گرفتن در معرض شکست سیاسی در پی انتقام از نظام برآمده و به طرح چنین مباحث تحریف‌آمیزی می‌پردازند!؟ @rozaneebefarda
از جمهوریت رضاخانی تا جمهوری اسلامی درنگی در تحریف اخیر سروش محلاتی پیرامون دیدگاه امام خمینی در باب جمهوریت [صفحه ۳ از ۳] 3.ژست دفاع از جمهوریت همراه با توهین به امام خمینی! در بحث اخیر آقای سروش محلاتی راجع به نگاه امام خمینی به جمهوریت، به ظاهر با تلاش ایشان برای دفاع از حق مردم مواجه هستیم. اما آیا حقیقتا مایه گذاشتن جریان اصلاح طلب و اعتدال، از امام خمینی همراه با اعتقاد است یا دست کم بعضا با انگیزه‌های سیاسی، غیر صادقانه و قدرت طلبانه رو به هستیم؟ اگر نیش و کنایه‌های آقای سروش محلاتی و مخاطبان اصلی ایشان که رسانه های کاسب ترس و شیفتگان فرهنگ و ظواهر غرب هستند، را بشناسیم، از برخی سخنان، اغراض دیگری استشمام می‌کنیم. سروش محلاتی در روز ۴دی۹۹ در کانال تلگرامش می‌نویسد در دنیای مسیحیت، خدا انگاری مسیح، به کلیسا داده شد و کلیسا حلول خداوند را به خود تطبیق داد و خود را فرمانروای مفترض الطاعه معرفی کرد و در دنیای اسلام هم چنین اتفاقی افتاد(به نقل از علامه طباطبایی) سپس ادعا می‌کند باید علائم عبودیت را در جامعه شناسایی کرد. اگر زجر و شکنجه، سختی زندگی، ذلت و تحقیر شخصیت، اضطرار و درماندگی و محرومیت از دفاع همچون جامعه ای که فراعنه بر آن حکومت می‌کردند در جامعه دیده شود، یعنی حاکم مردم را به بردگی کشیده و همچون فرعون خود را خدا انگاشته و بعد با اشاره به برخی منازعات سیاسی روز می‌گوید انسان‌های سلطه‌گر می‌خواهند حتی فراتر از خدا باشند چون خداوند نخواسته همه را هدایت کند، اما این مدعیان می‌خواهند همه انسان‌ها را به سعادت موهوم خود برسانند و گیتی را یکپارچه هدایت کنند!(خلط اراده تکوینی و تشریعی خداوند) این سخنان موضوع دیگری را تداعی میکند که در آن آقای سروش محلاتی، نظر امام خمینی را به چالش کشیده است. امام فرموده‌اند: ما اگر بتوانیم مکلّفیم با کفر و ظلم در همه جهان مقابله کنیم. محلاتی می‌گوید ما اکنون در شرایطی هستیم که آن وظایف، تکالیف‌ها و آرمان‌ها برعهده ما نیست، وقتی شرایط فراهم شد و حضرت ظهور کرد، تکالیف هم تغییر پیدا می‌کند.(https://fa.shafaqna.com/news/171369/) (برای نقد؛ تاریخ الغیبه الکبری،ج2،ص359) البته ایشان دم از امام می‌زند و می‌گوید برای شناخت امام به رسانه های رسمی اکتفاء نکنید و در مقام ستایش امام مدعی است، فقه بعد از ایشان در روندی نزولی است و علت آن را کمرنگ شدن نقش مردم در مشروعیت حکومت برمی‌شمارد.(نقد: https://eitaa.com/rozaneebefarda/662) او و همفکرانش از ولایت فقیه با تفسیر مشهور، اینطور تعبیر می‌کنند که باید ولی فقیه را مفترض‌الطاعه و نقش مردم را صرفا اطاعت دانست(با تعبیری که درباره خداانگاری کرد مقایسه نمایید) گرچه این ملاک درباره معصوم(ع) هم می‌آید و نزدیکان فکری وی همچون مهدی حائری و کدیور، قائل به آنند، لذا حکومت معصوم را هم امری زمینی و خارج از ما انزل الله می‌پندارند!! پرسش آنکه اگر مردم برای رسیدن به آرمان های بلند خود و به امید پیروزی و رفاه بیشتر خود و نسلشان، مقاومت کنند و سختی و زجر را (به تعبیر شما) تحمل نمایند، بردگی است، چرا این را درباره شرایط سخت دهه شصت نمی‌گویید؟! حامیان و تئوریسین‌های ، با آنکه با تمام قوا علیه جریان انقلابی و فرزندان فکری امام خمینی فعالیت می‌کنند و از تندگویی و تحریف هم ابا ندارند، اما در عین حال زبان به تمجید و ستایش امام خمینی می‌گشایند و اغلب از نقد صریح و طعن مستقیم ابا دارند. آیا محلاتی فراموش کرده‌ که قبلا این دیدگاه که مکلفیم همه انسان‌ها را به حقّ هدایت کنیم را به امام نسبت داده و ردّ کرده بود؟ چگونه چنین مطلب موهنی را به قائلان آن نسبت می‌دهد؟ آیا معاذ الله، امام خمینی ادعای خدایی داشت و مردم را به بردگی کشید؟ شاید بجای پاسخ، این روايت بی‌مناسبت نیست. امام صادق(ع) در روایتی با توسعه مفهوم ناصبي فرمودند: لَيْسَ النَّاصِبُ‏ مَنْ‏ نَصَبَ‏ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ لِأَنَّكَ لَا تَجِدُ أَحَداً يَقُولُ أَنَا أُبْغِضُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ لَكِنَّ النَّاصِبَ مَنْ نَصَبَ لَكُمْ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّكُمْ تَتَوَلَّوْنَا أَوْ تَتَبَرَّءُونَ مِنْ أَعْدَائِنَا...(معاني الأخبار،ص365) «ناصبی کسی نیست که (صرفا) با ما اهل بیت دشمنی کند، زیرا کسی را نمی یابی که بگوید من از محمد و آل محمد تنفر دارم! لکن ناصبی کسی است که با شما شیعیان دشمنی می کند در حالی که می داند شما ولایت ما را دارید یا از دشمنان ما برائت می جویید.» به نظر می‌رسد در زمانه ما نیز برخی قلم بدستان که توانایی مواجهه مستقیم با اندیشه و سیره امام خمینی را ندارند، با کاربست روش‌های پیچیده ژورنالیستی به تقابل با آن حقیقت عالم‌گیر روی آورده‌اند! آنگونه که خود را داعیه‌دار امام معرفی می‌کنند و همزمان به تحریف افکار و اندیشه‌های متعالی ایشان همت گماشته‌اند! @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد ولی‌نعمت‌مان حضرت امام رضا علیه السلام را به عموم مخاطبان ارجمند، پیشاپیش تبریک عرض می‌کنیم. @rozaneebefarda
1722500_921(1).mp3
2.32M
🔈بشنويد|| عليه السلام و نگاه بلندمدت در @rozaneebefarda
روزنه
یک نکته مهم انتخاباتی جریان غربگرا از #فتنه۸۸ به این سو همواره با اشکال مختلف به دنبال #انتقام_س
مجلس اخلال در انتخاب را بررسی خواهد کرد 🔹رئیس مجلس: روز جمعه یک بار در نوبت صبح و آغاز رأی‌گیری و یک نوبت در نیمه روز قبل از ساعت ۱۰:۳۰ دو اشکال جدی در فرآیند رأی گیری ایجاد شد. 🔸قالیباف به کمیسیون اصل ۹۰ و کمیسیون شوراها و امور داخلی مأموریت داد که به این موضوع رسیدگی کرده و گزارش آن را به صحن علنی مجلس ارائه دهند. @rozaneebefarda
آقای عراقچی، قلّاب نگیرید، تضمین بگیرید! محمد ایمانی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای عراقچی دیروز گفت "بدون امریکا، توافقی صورت نمی‌گیرد. یکی از مباحث ما در مذاکرات، ایجاد اطمینان نسبت به عدم تکرار اقدام امریکا در ترک برجام است. ما برای بازگشت به برجام، نیازمند تضمین هستیم". ♦️سه هفته دیگر، ششمین سالگرد برجام است. توافقی نامتوازن، و فاقد ضمانت و مکانیسم شکایت معتبر برای ایران. روزگاری که آقای ظریف، صاحب نظران منتقد را دست می انداخت و با اطمینان می گفت "آمریکا از برجام خارج نمی شود"، آقای عراقچی سخنی گفت که تیتر روزنامه شرق شد: "امضای کری تضمین است"! 🔹تب اطمینان به شیطان بزرگ چنان تند بود که وقتی آمریکا آذر 92، توافق موقت ژنو را نقض کرد، مرحوم در مصلای کرمان به مردم گفت: "وزیر خارجه امریکا با اعتراف به خلف وعده، قول داده واشنگتن جبران کند. وقتی او به آقای ظریف می گوید خُلف وعده خود را جبران می کنیم و مذاکرات باید ادامه یابد؛ یعنی عزم قدرت های غربی برای گفت و گوهای دوستانه جدی است. تغییر رویکرد غرب، به خاطر هوشیاری مردم در انتخابات است که دنیا را مجبور کرد با ایران در فضای برابر مذاکره کند". 🔹شیدایی چنان بود که در برابر تحریم های پیاپی دولت اوباما تغافل شد. آقای روحانی حتی 27 دی 95 گفت «برجام، توافق دوجانبه نیست که ترامپ بگوید خوشم می‌آید یا بدم می‌آید». اما به فاصله یکی دو ساعت، جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید در دولت اوباما پاسخ داد: "ما برای آینده توافق در دولت بعدی نداده‌ایم. اوباما بارها گفته که این دولت در خصوص آنچه دولت بعد می‌کند، هیچ تضمینی نداده است. دولت بعدی بر اساس اینکه چه چیزی را در راستای منافع ملی تشخیص می‌دهد، تصمیم مقتضی را در قبال توافق خواهد گرفت"! 🔹حسین دهباشی، سازنده فیلم تبلیغاتی روحانی و آموزگار او در گفتن "هم چرخ سانتریفیوژ باید بچرخد و هم چرخ اقتصاد" بود. اما کار که از کار گذشت، شهریور 96 نوشت: "برجام اصلا خیانت نبود، صرفا خریّت بود! امثال ما نیز بی‌غیرتی کردند، وقتی قبل از تصویب برجام، نقدهای شان را علنی نکردند". ♦️روحانی چنان مایه عبرت جهانیان شد که گفت"داستان مضحکی اتفاق افتاده؛... آمریکا با زبان و عمل می‌گوید که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورهای شرق آسیا می‌ گوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر ديوانه‌ اند كه با شما مذاكره كنند؟ شما به مذاكره‌ اي كه به تاييد سازمان ملل رسيده، پايبند نيستيد". 🔹شش سال از امضای برجام گذشته و وزارت خارجه، این بار به اصرار رهبری، شورای عالی امنیت ملی و مجلس، از آمریکا "تضمین معتبر" مطالبه می کند. با این وجود، روحانی چند ماه است بدون احترام به عبرت و عقلانیت جمعی، و بدون گرفتن تضمین، ادعا می کند "توافق تمام شده است"! ♦️آنچه آمریکا می خواهد این است که قبل از پایان روحانی، به برجام برگردد و از مکانیسم ماشه آن علیه ایران استفاده کند، بدون این که تحریم های اصلی را لغو کند و تضمین معتبر بدهد. دولت بایدن شش ماه فرصت داشت و جبران نکرد. حالا هم فقط به آخرین قلاب گرفتن روحانی امید بسته است! @rozaneebefarda
بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در تقدیر از حضور شکوهمند و حماسی ملت ایران در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم‌الله الرحمن الرحیم ملت شریف ایران نمایش عظیم حضور پرشور و آگاهانه شما در 28 خرداد 1400، یک‌بار دیگر بصیرت و روشن‌بینی ملت سرافراز ایران را آشکار کرد و میدان انتخابات ریاست جمهوری، شوراهای شهر و روستا، میاندوره‌ای مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی را به یک حماسه بزرگ تبدیل نمود. امتیاز ویژه این دوره از انتخابات و حضور هوشمندانه مردم در آن، این بود که جامعه ما در موج عظیمی از تبلیغات سوء و شبهه افکنی‌های پیچیده به سر می‌برد و برخی تلخ‌کامی‌ها از مشکلات اقتصادی و وضعیت شیوع کرونا، آسیب‌های جدی به فضای ذهنی مردم وارد کرده بود؛ اما نصرت و قدرت الهی که دلهای مردم به دست اوست بار دیگر شامل حال ملت فهیم ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی گردید. بدخواهان و دشمنان کینه‌توز نظام اسلامی بدانند پیوند مردم و انقلاب اسلامی پیوندی عمیق و ناگسستنی است و این ملت تا آخرین نفس در میدان مجاهدت نقش‌آفرینی می‌کند. زبان در بیان تشکر از شما مردم مؤمن و انقلابی در پیشگاه خداوند متعال، قاصر و الکن است اما این سعی عظیم در درگاه‌الهی مشکور و مأجور بوده و ان‌شاءالله مایه نزول رحمت و برکات الهی خواهد بود. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن تبریک پیروزی به همه منتخبان ملّت به ویژه حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید ابراهیم رئیسی(زید عزه) در جلب اعتماد مردم به عنوان رئیس جمهور منتخب این کشور، در راستای تواصی به‌حق و تذکر اعلام می‌دارد: امید است همه منتخبان به ویژه دولت با تمام قدرت و در نهایت ارادت و قدردانی از مردم نسبت به تکریم آنان همت گماشته و وعده‌های داده‌شده و امید‌های برانگیخته‌شده را محقق گردانند. امروز این مسئولیت خطیر و این فرصت خدمت، امانتی از سوی شهیدان و مؤمنین به اسلام و انقلاب در دستان منتخبان ملت است. امید داریم تحت توجهات حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و هدایت‌های حضرت امام (قدس الله نفسه الزکیه) و براساس منویات مقام معظم رهبری «مدظله العالی» مستظهر به تأییدات الهی و در توفیق خدمت مستدام و استوار باشند. از همه‌‌ی دست‌اندرکاران برگزاری انتخابات و نیز از همه‌‌ی کسانی که در تحقق این مشارکت حماسی تلاش داشته‌اند به‌ویژه مراجع معظّم تقلید «دامت برکاتهم» و نهادهای مسؤول، علمای اعلام و نخبگان جامعه صمیمانه تشکر و قدردانی می‌نماییم و از خداوند متعال عزّت اسلام و سربلندی و بهروزی ملّت بزرگ ایران را مسئلت داریم. سید هاشم حسینی بوشهری رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم @rozaneebefarda
جابجایی مرزهای استدلال سیاسی توسط شیخ اعتدالی‌ رادیکال! 🔶حاشیه روزنه اگر افراط‌گرایی در این کشور مصداقی داشته باشد، آن سران هستند که دست‌شان توسط ملت بصیر ایران از دست‌اندازی غیرقانونی به قدرت قطع شد و البته بار دیگر از آستین تزویر درآمد و الحمدلله دگر بار قطع شد! همه ملت ایران به هر کسی که رأی داده باشند، محترم‌اند و رئیس‌جمهور منتخب نیز شرعا و قانونا مکلف به خدمت‌رسانی به همه مردم ایران است. شما اما باید به واسطه طرفداری از خط سازش و تسلیم‌طلبی که جز خسارت محض چیزی نتیجه نداده، به ملت ایران پاسخگو باشید. شما چند نفر سیاست‌مدار مدعی ورشکسته منظور است نه مردم. همه مردم ایران یکصدا به غربگرایان نه گفتند؛ چه حاضران پای صندوق و چه آنها که به واسطه کارشکنی و ناکارآمدی برجامیان عاشق آمریکا، دلزده بودند! مردم ایران در انتخابات ۱۴۰۰ به زبان‌های مختلف به و تسلیم‌طلبی و ترس از دشمن و کاهلی و کم‌کاری و کوته‌نظری، ! نعل وارونه و فرافکنی جواب نمی‌دهد، توبه و جبران لازم است! @rozaneebefarda
وقتی ژورنالیست‌های مروج تسلیم‌طلبی و سازش با آمریکا، نگران نفوذ می‌شوند! 🔶حاشیه روزنه نفوذ آن است که کرسی تفسیر و ترویج آرا و اندیشه‌های امام را عده‌ای از نااهلان و نامحرمان کنند و بجای حریم‌داری به حرم‌بانی مشغول شوند و باند قائم‌مقام معزول را بالانشین مجموعه منتسب به امام نمایند! نفوذ آنست که امام آزادی‌خواهان و استکبارستیزان عالم را موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بنمایانند و بین جمهوریت و اسلامیت از یک سو و بین جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی از دیگر سو، دوگانه کاذب درست کنند! نفوذ آنست که دو نفس ذکیه را به دروغ در مقابل هم‌ معرفی کنند و چنین القا کنند که مشی و مرام مرجع اعلای نجف در تقابل با ولی فقیه و جمهوری اسلامی است! نفوذی آنست که در ذیل پرچم امام مخفی شود ولی به یاران صدیق انقلاب اسلامی و امام، بزرگانی همچون آیت‌الله یزدی و علامه مصباح اهانت کند. نفوذی آنست که در یک دست پرچم انقلابی‌گری و در دستی دیگر پرچم سازش و تسلیم بلند کرده باشد! نفوذی آنست که نان امام را می‌خورد ولی سینه‌چاک منتظری‌ست! نفوذی را هرچه بنامیم، باز هم حق مطلب ادا نمی‌شود، نفوذی نفوذی ست! آری! اینچنین است برادر.... @rozaneebefarda
یک ؛ صد خلاص! حکایت پاسخ قاطع و حکیمانه رئیسی به ماجرای رابطه با @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙بشنوید|| دین و دنیا در کلام مرحوم آیت‌الله ممدوحی(رحمه‌الله) 🔷اولین خصوصیت دین اصلاح دنیا است ❇️شاید خیلی از بریز و به پاش هارا نداشته باشد ✅اما بهت آرامش میده ..... @rozaneebefarda
هدایت شده از حسینیه امام خمینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ای صفای قلب زارم مدیحه‌سرایی آقای امیر عارف در دیدار جمعی از شاعران آئینی و مداحان خراسان با رهبر انقلاب. ۱۳۹۵/۰۴/۲۴ علیه‌السلام ✳️ صفحه ویژه مراسم‌های حسینیه امام خمینی 💻 @hoseinie_emamkhomeini
حامیان حوزوی و بازی با سرنوشت یک ملت نقدی بر یادداشت جنجالی اخیر سروش محلاتی اختصاصی|| قاسم عارف @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 2] در کوران انتخابات سرنوشت‌ساز ۱۴۰۰، آقای به جای دعوت مردم به در تعیین سرنوشت خود، با استفاده نادرست از برخی مباحث فقهی به دنبال تئوریزه کردن عدم وجوب شرکت در انتخابات بر آمد که ما در اینجا ضمن صورت‌بندی فقهی ادعاهای ایشان، به نقد آن می‌پردازیم. ایشان در فراز نخست متن خود اصل وجوب اقدام به تعیین سرنوشت خود را پذیرفته اما از سه طریق خواسته است تلازم آن را با وجوب شرعی حضور در انتخابات نفی نماید؛ بالاتر آن‌که به صورت غیرمستقیم دعوت به عدم حضور نموده است. اول آن‌که شیوه اقدام به تعیین سرنوشت را اعم از روش سلبی و ایجابی معرفی می‌نماید تا بدین ترتیب عدم حضور در انتخابات را نیز خود نوعی تعیین سرنوشت قلمداد نماید. دوم آن‌که وجوب آن را از باب مقدمه واجب ذکر نموده و با استناد به دیدگاه برخی از فقهاء مثل حضرت امام (ره) و آیت‌الله خویی مبنی بر عقلی بودن وجوب مقدمه واجب ، شرعی بودن وجوب حضور در انتخابات را نفی می‌نماید. سوم آن‌که با توصلی دانستن این وجوب؛ آن را متفرع بر احراز ترتب فایده معرفی می‌نماید و با واگذاری تشخیص ترتب اثر بر عهده‌ی خود مکلف، حضور یا عدم حضور در انتخابات را به تشخیص سودمندی و ترتب اثر بر آن از سوی خود مکلف وابسته می‌کند. در تحلیل این مطلب باید گفت: پیرامون هر یک از سه ادعای فوق، نقدهای روشنی وجود دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می گردد. اما پیرامون تعمیم تعیین سرنوشت نسبت به حضور یا عدم حضور در انتخابات باید گفت : اولاً: ایشان ظاهرا مسأله انتخابات را با رفراندوم (همه‌پرسی) اشتباه گرفته است؛ زیرا در رفراندوم است که با رأی سلبی دادن می‌توان سرنوشت خود را تعیین نمود، اما در انتخابات چون اولا عدم شرکت، دارای زبان گویا نیست و ثانیا بالأخره با رأی دیگران ، فردی انتخاب می شود، پس رأی ندادن را نمی توان مصداق تعیین سرنوشت خود تلقی نمود. توضیح آن‌که در انتخابات از آن جا که رقابت بین دو یا چند نامزد مشخصی است که صلاحیت اولیه‌ی آن‌ها از سوی یک مرجع قانونی تایید شده است پس ترک رأی بار معنایی منفی و ظهوری در چگونگی تعیین سرنوشت ندارد؛ زیرا عدم حضور شخص در انتخابات می‌تواند ناشی از یکی از چهار احتمال عدم قبول نامزدها؛ اشکال به اصل انتخابات؛ اشکال به اصل نظام و یا عذر شخصی باشد و لذا معنای خاصی که مربوط به یکی از این احتمالات باشد را نمی‌توان از آن برداشت نمود. به علاوه در انتخابات بالاخره فردی که احتمالا مورد پسند شخص نیست؛ انتخاب می‌گردد؛ پس حتی اگر هیچ‌یک از نامزدها نیز مقبول شخص نباشد؛ باز از آن جا که قطعا میزان عدم مقبولیت آن‌ها متفاوت خواهد بود؛ بایستی از باب قاعده عقلی دفع افسد به فاسد با انتخاب فردی که از نظر او فساد کمتری دارد مانع از روی کار آمدن فرد افسد گردد و نمی‌تواند با این توجیه که هیچ یک را قبول ندارد؛ در انتخابات شرکت نکرده و یا حتی رای سفید دهد. قابل توجه آن‌که قاعده وجوب دفع افسد به فاسد در فقه نیز در مسأله وجوب أکل میته در فرض بروز خطر جانی مورد تأکید قرار گرفته است. بر همین اساس نیز در هیچ سیستم عقلائی عدم حضور در انتخابات و بلکه حتی عدم شرکت در همه پرسی را به نام تعیین سرنوشت قلمداد نمی‌کنند. بله از آن جا که همه‌پرسی بر محور پذیرش یا عدم پذیرش مساله‌ای صورت می‌پذیرد؛ رأی منفی به رفراندوم می تواند مصداق تعیین سرنوشت تلقی شود. ثانیاً حتی اگر رأی سلبی را مصداق تعیین سرنوشت بدانیم شارع مقدس موارد استفاده از رای ایجابی و سلبی را تعیین نموده است، بدین صورت که در فرض استقرار نظام حق که حضور در پای صندوق تایید آن محسوب گردد با رای ایجابی و در فرض استقرار نظام باطل که رای دادن به منزله ی تایید آن باشد با رای سلبی این کار را انجام دهند و البته تشخیص همین مساله (تایید باطل بودن یا نبودن حضور در انتخابات و همه پرسی نظام طاغوتی) نیز بایستی از سوی امام یا نایب او معین گردد. چنان که حضرت امام شرکت در رفراندوم انقلاب سفید شاه و ملت را از همین باب تحریم کردند.(پرتال امام خمینی؛ کد مطلب: ۴۹۶۱۰؛ تاریخ مطلب: ۱۳۹۲/۱۱/۰۳) این مسأله را می توان از ادله وجوب کفر به طاغوت، نصرت حق، اقامه دین و... که به صورت متضافر در آیات و روایات شریفه مورد تأکید قرار گرفته است نیز استفاده نمود. بنابراین در زمان تشکیل حکومت اسلامی چه از طرف امام و چه نایب خاص و یا عام او ، قطعاً تعیین سرنوشت بایستی با حضور در انتخابات صورت می پذیرد و ذکر این قاعده در زمان وجود حکومت اسلامی بدون ذکر این معیار، مغالطه ای بیش نیست. @rozaneebefarda
حامیان حوزوی و بازی با سرنوشت یک ملت نقدی بر یادداشت جنجالی اخیر سروش محلاتی اختصاصی|| @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 2 از 2] اما پیرامون عقلی بودن {وجوب} مقدمه واجب باید گفت: اولاً این ادعا با صدر کلام ایشان تهافت دارد، چون ایشان در ابتدای یادداشت صراحتاً تعیین سرنوشت را مسئولیتی الهی می‌دانند و در اینجا با ایجاد تقابل بین حکم شرعی و عقلی، می‌خواهند الهی (شرعی) بودن آن را انکار نمایند. افزون بر این بدون هیچ مستندی، دلیل فتاوای متعدد علما را محصور در مساله‌ی مقدمه‌ی واجب نموده و سپس با استناد به عقلی دانستن وجوب مقدمه واجب از سوی دو نفر از آنان؛ استفاده‌ی وجوب شرعی از همه‌ی آن‌ها را انکار می‌نماید که در هریک از این مراحل استدلال، مغالطات و تفسیر به رای هایی نهفته است که بر اهل نظر پوشیده نیست. ثانیاً گرچه حضور در انتخابات مقدمه حفظ نظام است؛ اما مصداق تعیین سرنوشت نیز می‌باشد که به اقرار یادداشت‌نویس وجوب شرعی دارد، لذا وجوب مقدمه واجب تنها دلیل آن نیست تا با نفی وجوب شرعی آن ، بتوان شرعی بودن وجوب حضور در انتخابات را نفی نمود. ثالثا بر فرض پذیرش انحصار استدلال به مسئله مقدمه ی واجب، از آن جا که این مساله از مصادیق غیرمستقلات عقلیه است بر طبق قاعده ی ملازمه و سپس حجیت عقل، تنجز شرعی دارد؛ گرچه جزء ادله نقلیه محسوب نمی‌شود. در واقع در اینجا بین وجوب نقلی که در برابر وجوب عقلی است و بین وجوب شرعی که اعم از وجوب عقلی و نقلی است خلط شده است. چنان که خود حضرت امام که به اقرار یادداشت‌نویس معتقد به عقلی بودن وجوب مقدمه واجب هستند شرکت در انتخابات را جزء واجبات شرعی دانسته و عدم حضور را در زمره ی گناهان بزرگ قلمداد می‌نمایند.(همان؛ کد مطلب: ۱۵۰۱۴۴تاریخ مطلب: ۱۳۹۶/۰۲/۱۷) رابعاً حتی اگر به وجوب عقلی مقدمه واجب نیز اکتفا نماییم؛ چون در حال حاضر راه جایگزینی برای إتیان ذی المقدمه(حفظ نظام) جز از طریق این مقدمه (حضور در انتخابات) نیست و در حقیقت مقدمه منحصره است، نمی‌توان به صرف عقلی دانستن آن، حکم به جواز ترک آن نمود. اما پیرامون توصلی بودن وجوب حضور در انتخابات و لزوم احراز ترتب فایده از سوی مکلف باید گفت: اولاً این مسأله صرفاً در مورد موضوعات عرفیه ای که توسط آحاد مکلفان قابل فهم باشد قابل قبول است، نه در موضوعات تخصصی که فهم آن تنها از اهل خبره و کارشناسان آن هم با دسترسی به اطلاعات جزئی بر می‌آید مثل مدیر و مدبر بودن و یا رجولیت سیاسی و مذهبی. لذا اصل تشخیص صلاحیت نامزدها را نه می‌توان به عهده مردم گذاشت؛ و نه بر عهده کارشناسان تعیین شده از سوی آن‌ها؛ وگرنه با انتخاب افراد مختلف از سوی مردم، هم هرج و مرج لازم آمده و هم اطلاعات محرمانه ی نامزدها در جامعه منتشر خواهد شد. بنابراین مردم بایستی به کارشناسانی که حاکمیت برای احراز اصل صلاحیت نامزدها تعیین نموده اعتماد نمایند و صرف تصور خطای آن ها نیز مجوزی برای عدم شرکت آن ها در انتخابات نیست؛ چون افزون بر فقدان توان کارشناسی؛ آن ها نسبت به اطلاعات و سوابق نامزدها آگاهی کافی را ندارند. بنابراین اصل حضور در انتخابات بر همگان واجب و تنها تعیین اصلح بر عهده آنها است. ثانیا در خود موضوعات عرفیه نیز در صورتی که اختلال نظام را در پی داشته باشد؛ ادله حرمت اختلال نظام مانع از واگذاری آن به عهده ی آحاد مکلفان می‌گردد. توضیح آن‌که اگر قرار باشد اصل حضور در انتخابات در نظام اسلامی بر عهده مکلفان گذاشته شود و هرکس به تشخیص خود تصمیم به حضور یا عدم حضور بگیرد، غرض انتخابات که تعیین نماینده مردم از سوی آن‌ها است نقض می شود و اصل انتخابات بی‌معنا می‌شود و در بلندمدت منجر به اختلال نظام می‌گردد که قطعا مورد نظر شارع مقدس نیست. بلکه اساساً شارع مقدس در عین واگذاری حق تعیین سرنوشت به مردم، آن‌ها را موظف و مسئول تعیین سرنوشت خود قرار داده است؛ لذا معنا ندارد که آن‌ها را نسبت به تعیین یا عدم تعیین سرنوشت خود مختار بدانیم. با عنایت به مطالب فوق؛ آشکار می‌گردد که یادداشت مذکور بیش از آن‌که مبانی فقهی نگاشته شده باشد، مقاصد سیاسی یک گروه خاص را مورد نظر قرار داده است؛ و لذا با یاری خداوند این قبیل تشکیک ها خدشه‌ای در اراده ی مردم عزیز ایران در تعیین سرنوشت خود نخواهد داشت. و علی الله التکلان @rozaneebefarda