سخنان چالش برانگیز و عجیب جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی درباره قلمرو دین و علم و نسبت آن با سیاست!
💥قابل تامل
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
↙️ فیلم کامل گفت و گوی ایشان با گروه اقتصادی تجارت فردا(اکو ایران) را اینجا ببینید:👇
https://www.ecoiran.com/fa/tiny/news-2105
🔶حاشیه روزنه
الف) این مصاحبه از دو جهت اهمیت و ارزش دیدن دارد:
1- حاوی نکاتی است که روشنگر مرام سیاسی و مسلک فکری گوینده است و از آنجا که در #مقام_بیان صادر شده، زین پس می تواند مورد استشهاد منتقدان ایشان واقع شود.
2- خلط و خطا، در سه عرصه دین، تاریخ و سیاست، در آن کم نیست لذا جای نقد و بررسی جدی دارد.
ب) ایشان بدون توجه به اسناد و شواهد متقن، و همگام با #دوگانه_سازی_های_غیرواقعی برخی تاریخ جویان معمم معاصر، تلاش کرده تمام چهره های انقلابی انقلابی و خاصه روحانیان مبارز را #چپ (اعم از سوسیالیست و مائوئیست و....) معرفی نماید؛ از #شهید_مطهری تا #شهید_صدر، از فدائیان اسلام تا کارگزاران روحانی نظام اسلامی در دهه شصت(گرچه بدون ذکر نام، اما مصادیقش مشخص است!)
حال باید ایشان یا اطرافیان شان برای مدعای تحلیلی خویش مستندات تاریخی قابل قبول و محکمه پسند ارائه دهند.
ج) ارائه تصویری التقاطی از فعالان نهضت امام خمینی، یکی از مهم ترین خلط ها و خطاهای این گفتگوست؛ آنجا که نخشب و شریعتی و امثالهم را که فرسنگ ها با راه و اندیشه امام فاصله داشتند، با انقلابیون اصیل و پیروان مکتب امام، یک کاسه می کند و از این راه، به جریان انقلاب اسلامی، برچسب #چپ_گروی و احیانا #التقاط می زند!
د) مسئله عجیب در طرح بحث مصاحبه شونده محترم، شباهت عجیب ادبیات و گفتمان سیاسی وی با گفتمان پهلوی (و خاصه شخص شاه معدوم) است؛ چه اینکه شاه و رسانه های مزدورش در یادکرد انقلابیون و طرفداران امام مدام از تعبیر #مارکسیستهای_اسلامی استفاده می کردند. تعبیری که تاریخ نگاران زاویه دار(مکلا-معمم) نیز به صورت نامرئی به نشر آن دامن زدند! یک روز با طرح دوگانه فدائیان/ بروجردی، از زعیم عظمای قم چهره ای غیرمبارز و العیاذ بالله طرفدار رژیم طاغوت ساختند، و روز دیگر فدائیان را عناصری وهابی زده و سوسیالیست شمرده، در عین حال نماد #حوزه_انقلابی معرفی نمودند. غافل از آنکه نماد حوزه انقلابی، همان آیتالله العظمی بروجردی بود که به دلیل اقدام برای #قیام_علیه_رضاخان به خواست مراجع نجف، هشتاد و اندی روز را در زندان پهلوی به سر برد و شاه بزدل دوم نیز مثل موش از او حساب می برد و اگر نبود کارشکنی های برخی #اطرافیان_وابسته و #درباری، و نامهربانی های همرهان سست عناصر، او مرد اقدام و قیام و شهادت بود؛ چنانکه به روایت آیت الله گلپایگانی، از ناکام ماندن در اقدام علیه رضاشاه و دست نیافتن به شهادت، تا پایان عمر حسرت بر دل داشت.
نماد حوزه انقلابی شخص #امام_خمینی و شاگردان فاضل و مجاهدش(همچون ربانی شیرازی ها و مشکینی ها) هستند که برچسب های مکاتب مادی و خاصه چپ زدگی، بر دامن کبریایی شان نمی چسبد و گویندگان اینچنین #تهمت_ها(عامدانه باشد یا از سر بی اطلاعی) در دنیا و آخرت باید پاسخگو باشند.
🔻این چند حاشیه کوچک، در #حد_هیچ است؛ #نقد این #گفتگو نیازمند بحث های علمی/استدلالی تفصیلی است که انشاءالله متخصصان رشته های مرتبط (از فقه تا #اقتصاد و سیاست و تاریخ و تراجم) بدان پاسخ خواهند گفت و #روزنه احساس مسئولیت همه عزیزان در واکنش بهنگام و تخصصی به این سنخ سخنان را ارج می نهند و به سهم خود بسترساز بازنشر نقدهای احتمالی خواهد بود. انشاالله.
@rozaneebefarda
بخش هشتم/ الف
مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین!
[صفحه 2 از 5]
♦️ابوالفضل فاتح؛ از ایسنا و فتنه88 تا شفقنا و حوزه قم
فاتح بعد از یوم الله #9دی 88 به جای توبه از گذشته، بیانیه هفدهم موسوی را که #عاشورا_ستیزان را مردمان_خداجو نامیده بود، ستود و گفت :
" اینک موسوی حجت را بر همه تمام کرده است."(خبرآنلاین، 11/10/1388)
در این زمان بود که #حمید_رسایی، دوست قدیمی #فاتح لب به سخن گشود و از گذشته فاتح گفت. او با تمجید از گذشته فاتح در #هاشمی_ستیزیاش و تبعیت از رهبری، از دلدادگی دیرینه فاتح به #میرحسین_موسوی سخن گفت و چنین نوشت:
" دوست #انگليسنشين ما علي رغم اصرار دوستاني نزديک و صميمي مثل من در ايام بعد از انتخابات در برابر ده ها مورد نظر صريح رهبري، حاضر نشد موضعي تاييدآميز اتخاذ کند بلکه همواره سکوتش را يک اقدام مثبت مي دانست و هر بار به اين جمله بسنده مي کرد که من نمي توانم جلوتر از مهندس #موسوي حرکت کنم! من نمي توانم مثل شما فکر کنم و چه کنم، من را اگر روي زمين بگذاريد به سمت #چپ قِل مي خورم !"(سایت الف، 12/10/1388) بعدها در پیام تسلیتش به مناسبت درگذشت مادر رهنورد، به تمجیدهای مبالغهآمیز از موسوی پرداخت(جماران،1/12/1396) و نشان داد همچنان از موسوی عبور نکرده و به سمت چپ قل می خورد.
نکته تاریخی جالب اینکه #فاتح با جریان های نزدیک به #احمدی نژاد نیز رابطه داشته است. هر چند در دوران فتنه 88 این رابطه ها شکرآب شده بود اما رابطه چنان قوی و تاریخی بوده است که #عبدالرضا_داوری از مشاوران رسانه ای آقای احمدی نژاد و قائم مقام فاتح در ایسنا، مرادوه عاطفی خود با فاتح را دلیل بر مناظره نکردنش با او دانسته است(انصاف نیوز، مصاحبه دهباشی با داوری، 29/9/1395).
فاتح بعد از 88 نیز همچنان از کار رسانه ای دست نکشید و یادداشت های او از خارج از کشور، در برخی رسانه های غربگرای داخلی انتشار می یابد.
یکی از مهم ترین اقدامات فاتح بعد از فتنه88، ایجاد یک خبرگزاری حوزوی با رویکرد بین الملل گرا بود که از قضا به بیت مرجعیت اعلای عراق انتساب داشت و از این لحاظ، در انعکاس اخبار داخلی دو حوزه قم و نجف، حائز اهمیت بود.
کارنامه سیاسی فاتح و حضورش در لندن، و وابستگی خانوادگی به بیت روحانیت(او خواهرزاده یکی از رجال روحانی محترم مشهد است) و ورود در عرصه حساس حوزه و روحانیت، نشان می دهد که پروژه پسافتنه فاتح، به مراتب پیچیده تر از پروژه سیاسی/رسانه ای وی در سال 88 است. سالی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، فتنه گران تلاش کردند آنتی تز انقلاب اسلامی را از قم تولید کنند.
گرچه اکنون ارتباط فاتح با #خبرگزاری_شفقنا چندان به طور علنی مطرح نیست اما خوشبختانه چند سال قبل، خبرآنلاین به این موضوع تصریح کرده است(خبرآنلاین، 10/10/1395) انتساب شفقنا به دفتر #آیت_الله_العظمی_سیستانی در قم، نیز در برخی رسانهها مطرح شده است(اَبنا، 6/12/1390).
فاتح در تمجید نامه ای در وصف آقای #شهرستانی نماینده دفتر آیت الله العظمی سیستانی در قم می نویسد:
"در این میانه از نمونه های سرشناس و بسیار موفق نماینده مرجعیت از مکتب اعتدالی نجف و قم که متاسفانه اینک در بستر بیماری هستند، حجت الاسلام والمسلمین سید جواد #شهرستانی است، که از بزرگان بسیاری تحسین ایشان را شنیده ام و شخصا نیز تجربه کرده ام ."(جماران، 11/4/1399)
مرحوم آقای صانعی در شهریور99 در دیدار با سردبیر و جمعی از دبیران شفقنا ضمن اشاره تلویحی به انتساب شفقنا به آقای شهرستانی، از این خبرگزاری به عنوان یگانه رسانه منعکس کننده دیدگاه های خود یاد کرد و تحریریه شفقنا را از دوستان قدیمی خود برشمرد و چنین گفت:
" ابتدای سخن باید از حضرت آیت الله العظمی سیستانی و حجت الاسلام والمسلمین شهرستانی تشکر کنم؛ در مرحله بعد از همه شما دست اندرکاران و مدیریت شفقنا که از دوستان بسیار قدیمی هستند تشکر می کنم. در مورد سایت شفقنا هم باید عرض کنم که این رسانه نسبت به بنده خیلی لطف داشتند و شاید تنها راهی که بتوان با استفاده از آن مسائل ما مطرح شود همین شفقناست و همه شما ماجور و موفق باشید و خداوند به همه شما سعادت دنیا و آخرت عنایت بفرماید."(شفقنا،99/6/22)
@rozaneebefarda
ادامه👇
چپکرده را تدبیر نیست!
مدل موضعگیری #مسیح_مهاجری و #محمد_مهاجری امروز در نزد حزباللهیها بسیار روشن و حتی نخنماست؛ افرادی با سابقه همکاری در برخی مراکز و مجموعههای انقلابی که به مرور #چپ کردهاند اما همچنان از موضع انقلابیگری و اصولگرایی اظهارنظر میکنند و برای همه، خصوصا انقلابیها نسخه میپیچند و به اصطلاح با حربه نقد درونگفتمانی، گاه تیشه به ریشه میزنند!
این سنخ افرادِ قبلا انقلابی، که به هر دلیل دچار #دگردیسی_سیاسی شده باشند، امروز کم نیست!
بچههایی که روزگاری حزباللهی دوآتشه بودهاند، روزگاری با چهرههای مشهور سیاسی، خاصه بزرگان جریان انقلابی پالوده خوردهاند، روزگاری جریانساز بودهاند، روزگاری شمشیر به دست بودهاند، گاه فی سبیلالله و صرفا برای رضای خدا و گاه پروژهبگیر نهادهای انقلابی بودهاند.
اما حالا همانها علیه گذشته خویش شمشیر کشیدهاند، برای تردیدافکنی در ارزشهایی که روزگار جوانیشان به ترویج آن ارزشها گذشته، شبانهروز مشغول کارند!
جالب آنکه نظام و ولایت و مردم و حزباللهیها را بخاطر عملکرد گذشته و دگردیسی سیاسی امروزِ خودشان ملامت میکنند و انگار که هزینه تغییر سلایق و افکار اینان را دیگران باید بدهند!
و جالبتر آنکه هر فتنه یا هر انتخابات ریاستجمهوری که میگذرد، با یک طیف تازه از این #چپکردهها مواجه میشویم!
گرچه الگوی سیاستورزیشان و آثار مخرب مواضع خودمتناقضشان تقریبا مشابه است اما علت چپ کردنها البته یکسان نیست؛ گاهی میزی و پستی از کسی گرفته شده، گاهی برخورد نامناسبی، گاهی ارتباطات آلوده، گاهی روشنفکرنمایی، گاهی مشکلات شخصی، گاهی ضعف بنمایههای ایمانی و تقوای سیاسی، گاهی سیلی رویکرد غیرمنصفانه و غیرضابطهمند قبلی، گاهی آهِ یک دل شکسته، گاهی دلایلی که هرگز معلوم نمیشوند....
این جماعت نوعا عصبیاند، خودعلامه پندارند، فکر میکنند آدم مهمی هستند و نظرشان میتواند جریانساز باشد، توهم خودبزرگبینی دارند، فکر میکنند چون خودشان چپ کردهاند، پس احتمالا انقلاب و نظام اسلامی هم به ته خط رسیده است، فکر میکنند کار جبهه حق وابسته به بود و نبود آنهاست، فکر میکنند سطحشان بالاتر از حزباللهیهای معمولی جان برکف مخلص است، فکر میکنند از همه، حتی آقا هم بیشتر میفهمند، یک عده را برچسب توهم توطئه میزنند، یک عده را برچسب بیخردی، عده دیگر را خوارج مینماند، دیگران را نفوذی و آن دگران را انقلابینما و قس علی هذا!
نوک انگشت خودشان درد میکند و بدون اینکه بدانند به هر کجا که انگشت مینهند، دردشان میگیرد!
خدا کمکشان کند، عاقبت به خیرشان کند، به برکت روزهایی که در جبهه حق مجاهدت کردهاند، انشاءالله امام و شهدا دستشان را بگیرند، آنان موی دماغ جبهه حق شدهاند _دانسته یا نادانسته_، اتلاف وقت و تغییر اولویتهای جبهه حزباللهیها که امروز باید در راه خدمت به خلقالله شب و روز نشناسد، گناه کمی نیست!
میتوان اسم و رسم شان را گفت اما چه سود؛ اینهم خود مصداق دیگری از اتلاف وقت و تغییر اولویتهاست؛ چه اینکه معلوم نیست اثری در تنبه و تغییر رویه این جماعت داشته باشد؛ چرا که چپکرده را تدبیر نیست!
امام عزیز در اغلب نامهها در دوران تبعید از مخاطب میخواست برای عاقبت به خیریاش دعا کند! انشاءالله پیرو همان امام باشیم!
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
بامداد ۵ تیرماه ۱۴۰۰
@rozaneebefarda