eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
بازتاب دیدگاه‌های مخاطبان روزنه پیرامون تغییر کتب درسی حوزه/۱ 🔸الله اکبر: سلام علیکم... حقیر معتقد هستم که هر کتابی برای تدریس دوره ای دارد و باید از آن گذشت؛ کفایه و رسائل و... هم از این کبری مستثنی نیستند. ولی باید چند نکته را مد نظر داشت: 1. اولا باید دید که استاد در چه مقامی این مطلب را گفته اند؛ گاهی این حرف را می زنند که طلبه ها از این فضایی که برخی آقایان در قم درست کرده اند که اصول متورم است و... (و می دانید که چقدر انگیزه از طلبه ها گرفته است) خارج کنند و نسبت به درس خواندن اشتیاق و انگیزه پیدا کنند. در این صورت عجیب توصیف کردن کلام ایشان منصفانه نیست نوعی جو دادن است؛ چون همیشه این حرف ها زده می شود، حتی از جانب کسانی که منتقد درسی بودن این کتابهایند. 2. نقد این کتب هیچ اشکالی ندارد؛ منتهی باید حتما قیدی را که مقام معظم رهبری در این رابطه آورده اند، بیاورند و آن هم اینکه تا زمانی که کتب تغییر نکرده، خوب خوانده شود. ما در بدنه حوزه هستیم و می بینیم که عده ی زیادی به همین بهانه که کتب باید تغییر کند و یا اینکه اصول متورم است و از این حرف ها... خوب درس نمی خوانند و نتیجه اش چیزی نمی شود جز سردرگمی و بیسوادی... یعنی نقد بدون این قید می شود نقد آسیب زا... 3. باید توجه داشت که با فرض وجوب خارج کردن برخی کتب از چرخه تدریس، این اخراج چیزی از ارزش علمی این کتب کم نمی کند. 🔶پاسخ ضمن تشکر از نقد دقیق شما: تحول خواهی فطیر و غیرمعقول هرگز مورد نظر تحریریه روزنه نبوده است ولی از آن سو، ستیز با تحول که یک نمودش تغییر کتب است نباید به صورت شعار برخی حضرات دربیاید و ادبیات بعضا غیرقابل دفاع بعضی عزیزان طرفدار تحول، نمی تواند مستمسک این ستیزه جویی قرار گیرد. کاهش انگیزه طلاب معلول منحصره نقد کتب نیست بلکه بی اهمیت انگاشتن مطالبه رهبر معظم انقلاب اسلامی توسط متولیان و اصرار بر حفظ وضع موجود و قداست دادن به آن، خود انگیزه کش است. وجه اعجاب آور کلام این استاد ارجمند، گره زدن تضعیف کتب علمی (که ملاک تضعیف هم مبهم است) به تضعیف نظام است که دقیقا ممکن است کسی برخلاف آن استدلال ذوقی دیگری مطرح کند که اتفاقا حفظ وضع تعلیمی موجود مصداق تضعیف نظام است و چون لازمه اش بر زمین گذاردن مطالبه صریح ولی فقیه زمان است، مصداق تضعیف ایشان است. پس این نحو تقدس سازی و برچسب تراشی ها مایه تعجب و بدور از فضای بحث علمی است. @rozaneebefarda
بدون شرح! @rozaneebefarda
عدم تطابق رفتار جناب آقای علوی تهرانی (بروجردی) با سیره آیت‌الله العظمی بروجردی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 «از زبان آیت الله بروجردی نقل شده است که :« دعوت آقایان به من رسید؛ اما به دو دلیل به قم نیامدم و دعوتشان را اجابت نکردم؛ اول این‌که عده‌ای می خواستند مرا در قم در مقابل آقاسید ابوالحسن اصفهانی علم کنند. من حاضر نبودم مقام و موقعیت و جایگاه سید، مرجع اعلای شیعه، به سبب حضور من کاهش پیدا کند؛ دلیل دوم اینکه به هر حال مراجع ثلاث در قم از موقعیت و جایگاهی برخوردار بودند و آمدن من به قم باعث ایجاد اخلال می شد و من به این دو دلیل راضی نبودم به قم بیایم. از این لحاظ در بروجرد ماندم و مشغول به کار خودم شدم». این نقل آیت الله بروجردی را به واسطه شاگردان طراز اول ایشان شنیدم. (مصاحبه آقای علوی بروجردی با حریم امام، شماره ۳۵۰) این نقل آقای علوی؛ در دایره تاریخ شفاهی می‌گنجد که صحت‌سنجی آن نیاز به بررسی و تدقیق بیش‌تری دارد. اما فارغ از صحت یا عدم صحت؛ طبق این نقل مرحوم آیت‌الله بروجردی برای این‌که موقعیت مرجعیت تشیع با تکثر مراجع تضعیف نشود حتی از ورود به قم نیز ابا داشتند. جدا از این‌که آیا ایشان صلاحیت علمی و عملی احراز مرجعیت را دارد یا نه؛ آیا ایشان -که خود را منسوب به این بیت شریف می‌داند- برای عمل به این سیره اولی نیست؟ به علاوه؛ دوری‌گزینی آیت‌الله بروجردی از مطرح کردن خود برای جلوگیری از تضعیف ولایت آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی بود. آیا که با فعالیت‌های خود در راستای و مقدسه گام برمی‌دارد؛ تشکلی برای تضعیف نظام و ولایت اسلامی حاکم بر آن نیست؟ @rozaneebefarda
تحلیل مقام معظم رهبری از فتنه‌گریهای دشمن علیه بعد از ارتحال /بخش ۴ :۲۳-۹-۷۳ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸بعد از رحلت مرحوم ، همین امام بزرگواری که دیدید دنیایی را متوجّه خود کرد و مشت او آن چنان گنجایش داشت که میتوانست بشریّت را در مشت بگیرد، رساله نداد و رفت در خانه نشست. هر چه اصرار کردند، رساله نداد. بنده خودم جزو کسانی بودم که به ایشان عرض کردم. ایشان آن وقت جواب نمیداد و فقط میفرمود: آقایان هستند. تا این‌که بالاخره یک عدّه رفتند و ایشان را وادار کردند. فتاوی ایشان معلوم بود؛ رساله‌ی ایشان را تنظیم کردند و بیرون دادند. از این قبیل فراوان است. 🔹امروز در گوشه و کنارِ حوزه‌ها کسانی از بزرگان هستند که سی یا بیست سال پیش، شایسته بودند که اسمشان آورده شود. اما نه خودشان اسم خودشان را آوردند و نه به آنهایی که میشناختند اجازه‌ی این کار را دادند. دیگران هم که نمیشناختند. چه جنگ قدرتی!؟ کسانی که اطراف شبهه‌ی مرجعیّتند، بیشترین کاری که ممکن است انجام دهند این است که تعدادی رساله‌ی خودشان را چاپ کنند و در خانه‌شان بگذارند، تا اگر کسی مراجعه کرد، بگویند: آقا، این هم رساله‌ی ما؛ بگیر و برو. بیشترین کاری که میکنند این است. بیشتر از این کاری نمیکنند. رادیوها را پرکردند که: آقا، جنگ قدرت است! چه جنگ قدرتی!؟ از جمله حرفهای بیاساس و مفتضحی که خواستند در این تبلیغات عنوان کنند، یکی هم این بود که بیشترِ علما و بزرگان حوزه‌های علمیّه با دخالتِ دین در سیاست مخالفند؛ پس با حکومت اسلامی و ولایت فقیه مخالفند. اکثریّت اینهایند؟ بفرمایید؛ این اکثریّت. 🔹 همینهایی که اعلامیه میدهند، اینها اکثریّتند؛ همینهایی که امروز اسمشان مطرح است، اینها اکثریّتند. البتّه در روحانیّت هم آدمهای ناباب هستند؛ ما نمیگوییم نیستند. در روحانیّت هست، در کسبه هست، در دانشگاهی هست، در ارتش هست، در دستگاههای مختلف هست؛ آدم ناباب همه جا هست. در روحانیّت هستند آدمهایی که نان امام زمان را خورده‌اند، نمک امام زمان را خورده‌اند؛ امّا نمکدان امام زمان را شکسته‌اند و با راه امام زمان مخالفت کرده‌اند. هستند؛ ما نمیگوییم نیستند. رادیوهای بیگانه بروند هرچه میخواهند با آنها مصاحبه کنند. حاضرند به اندازه‌ی ده جلد کتاب هم به همه‌ی مقدّسات جمهوری اسلامی فحش بدهند! نه این‌که نیستند؛ هستند. اما، اوّلاً بسیار کم و ثانیاً منفور ملّت ایران و مسلمانان انقلابیاند. شما خیال میکنید کسانی که رادیوهای بیگانه و دستگاههای استکباری، برای مرجعیّت دل به آنها بسته‌اند، در داخل ایران کسانیاند که اگر خودشان را در معرض اطّلاع ملّت قرار دهند، ملّت، آنها را آرام میگذارد؟ ملّت ایران از خائنین نمیگذرد. تا امروز نگذشته است، در آینده هم از خیانتکاران نخواهد گذشت.   🔻یک نکته را لازم است عرض کنم. از برادران و خواهران عزیز خواهش میکنم این مطلب را بدون احساسات گوش کنند. آن روزی که در مجلس خبرگان، بعد از رحلت امام رضوان‌اللَّه‌علیه - آن روزِ اوّل که بنده هم عضو مجلس خبرگان بودم - بحث کردند چه کسی را انتخاب کنیم و بالاخره اسم این بنده‌ی حقیر به میان آمد و اتّفاق کردند بر این‌که این موجود حقیر ضعیف را به این منصب خطیر انتخاب کنند، من مخالفت کردم؛ مخالفت جدّی کردم. 🔹نه این‌که میخواستم تعارف کنم؛ نه. او خودش میداند که در آن لحظات در دل من چه میگذشت. رفتم آن‌جا ایستادم و گفتم آقایان! صبر کنید، اجازه بدهید. اینها هم ضبط شده، موجود است. هم تصویرش هست، هم صدایش هست. 🔹 شروع کردم به استدلال کردن که مرا برای این مقام انتخاب نکنید. گفتم نکنید؛ هر چه اصرار کردم، قبول نکردند. هر چه من استدلال کردم، آقایان، مجتهدین و فضلایی که آن‌جا بودند، جواب دادند. من قاطع بودم که قبول نکنم؛ ولی بعد دیدم چاره‌ای نیست. چرا چاره‌ای نیست؟ زیرا به گفته‌ی افرادی که من به آنها اطمینان دارم، این «واجب» در من «متعیّن» شده است. یعنی اگر من این بار را برندارم، این بار بر زمین خواهد ماند. این‌جا بود که گفتم قبول میکنم. چرا؟ چون دیدم بار بر زمین میماند. برای این‌که بار بر زمین نماند، آن را برداشتم. اگر کس دیگری آن‌جا بود، یا من میشناختم که ممکن بود این بار را بردارد و دیگران هم او را قبول میکردند، یقیناً من قبول نمیکردم. بعد هم گفتم پروردگارا! توکّل بر تو. خدا هم تا امروز کمک کرد. قبل از آن هم همین‌طور بود. @rozaneebefarda ادامه در پست بعد
تحلیل مقام معظم رهبری از فتنه‌گریهای دشمن علیه بعد از ارتحال /بخش پنجم /۲۳-۹-۷۳ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸من دو دوره به ریاست جمهوری انتخاب شدم و در هر دو دوره هم قبول نمیکردم. دوره‌ی اوّل - که تازه از بیمارستان آمده بودم - دوستان گفتند اگر تو قبول نکنی، این بار بر زمین میماند؛ کسی نیست. ناچار شدم. 🔸دوره‌ی دوم، خودِ امام به من فرمودند که بر تو متعیّن است. خدمت ایشان رفتم و گفتم: آقا؛ من قبول نمیکنم. من دیگر این دفعه به میدان نمیآیم. گفتند: بر شما متعیّن است. یعنی واجب، واجب کفایی نیست؛ متعیّناً بر شما واجب است؛ واجب عینی است.   🔸 عزیزانم! اگر واجب عینی باشد، من از زیر هیچ باری دوش خودم را خالی نمیکنم. در قضیه‌ی مرجعیّت، موضوع این‌گونه نیست. بار بر زمین نمی‌ماند. این قضیه متوقّف به فرد نیست. آری؛ آقایان فهرست دادند و اسم این حقیر را هم در آن فهرست آوردند. امّا اگر از من سؤال میکردند، میگفتم این کار را نکنید. بدون اطّلاعِ من این کار را کردند. بعد از آن‌که اعلامیه‌شان صادر شده بود، من خبردار شدم؛ والّا نمیگذاشتم. حتّی من به تلویزیون اطّلاع دادم و گفتم اگر آقایان ناراضی نمیشوند، اعلامیه‌ی آنها را که میخوانید، اسم مرا نخوانید. بعد گفتند که نمیشود؛ تحریفِ اعلامیه است. آقایان نشسته‌اند، چند ساعت جلسه کرده‌اند؛ نمیشود. 🔸من اکنون به شما عرض میکنم: ملّت عزیز! عزیزان من! آقایان محترم و بزرگانی که از گوشه و کنار گاهی به بنده پیغام میدهید که رساله بدهم! بار فعلی من بسیار سنگین است. بار رهبری نظام جمهوری اسلامی و مسؤولیتهای عظیم دنیایی، است. این را شما بدانید. اگر چند مرجعیّت را روی همدیگر بگذارند، ممکن است بارش به این سنگینی شود؛ ممکن است. 🔹 فعلاً . آری؛ اگر العیاذ باللَّه وضع به جایی میرسید که میدیدم چاره‌ای نیست، میگفتم عیبی ندارد. من با همه‌ی ضعف و فقری که دارم، به فضل پروردگار، آن‌جا که ناچار باشم - یعنی ضروری باشد - برای برداشتن ده بار به این سنگینی هم حرفی ندارم که بردارم و روی دوش خودم بگذارم. اما فعلاً آن‌گونه نیست. فعلاً نیازی نیست. 🔹بحمداللَّه این همه مجتهدین هستند. من قم را اسم آوردم؛ غیر قم هم هستند. مجتهدینی هستند، افراد شایسته‌ای هستند. چه لزومی دارد حال که این بارِ سنگین را خدای متعال بر دوش نحیف این حقیرِ ضعیف گذاشته است، بار مرجعیّت را هم رویش بگذارند؟ احتیاجی به این معنا نیست. پس کسانی که اصرار میکنند و میگویند: آقا رساله بدهید، توجّه کنند که من برای خاطر این از قبولِ بار مسؤولیتِ مرجعیّت استنکاف میکنم. 🔸 بحمداللَّه آقایان هستند و نیازی به این معنا نیست. البتّه، خارج از ایران حکم دیگری دارد. بارِ آنها را من قبول میکنم. چرا؟ برای خاطر این‌که آن بار را اگر من بر ندارم، ضایع خواهد شد. آن روزی که احساس کنم آقایانی که امروز بحمداللَّه در این‌جا هستند و به عقیده‌ی من کافی هستند - و میبینیم کفایت لازم و بلکه فوق اندازه‌ی ضروری برای تحمّل بار مسؤولیت هم امروز در قم وجود دارد - میتوانند بارِ خارج را هم تحمّل کنند، آن‌جا باز من کنار میکشم. امروز من درخواست شیعیان خارج از ایران را قبول میکنم؛ برای خاطر این‌که چاره‌ای نیست. مثل همان جاهای دیگر است که ناگزیر هستیم. اما در داخل ایران هیچ احتیاجی نیست.   🔸وجود مقدّس ولیعصر ارواحنافداه و عجّل‌اللَّه‌تعالی فرجه‌الشّریف، خود ناظر و حافظ و نگهبان حوزه‌های علمیّه است؛ حافظ و پشتیبان علمای بزرگ است؛ هدایت کننده‌ی دلهای مراجع و دلهای مردم است. امیدواریم خدای متعال، این مرحله را هم برای ملّت ایران مرحله‌ی مبارکی قرار دهد.   والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته @rozaneebefarda
روزنه
همه پازل های یک حمله سازمان یافته جدید علیه آیت‌الله یزدی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹شواهد حک
نشریه در شماره ۳۸۳ چهره واقعی خود را رو کرده است! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آنگونه که در بدایت بروز هجمه سازماندهی شده علیه آیت‌الله یزدی، در این یادداشت روزنه (https://eitaa.com/rozaneebefarda/1629) پیش بینی کرده بودیم، نشریه هم وارد دعوا شد و با درج گزارشی تفصیلی(حدود ده صفحه رنگی آ سه) به بازتاب دیدگاه‌های هجمه کنندگان به آیت‌الله یزدی پرداخت. این نشریه که با بودجه دولتی و از بیت‌المال مسلمین اداره می شود، بنا به وظیفه ذاتی خود باید ترویج دهنده آثار و افکار امام خمینی باشد اما همانگونه که از روند تولید محتوای آن قابل قضاوت است، نشریه ای کاملا جناخی، سیاسی و زرد است که از نام امام عزیز نانخانه ای برای یک عده خاص ساخته و عملا پیگیری پروژه های سیاسی اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان را مأموریت خود می داند. اگر حساب و کتابی در تخصیص بودجه به مؤسسه تنظیم و نشر و مجموعه‌های اقماری آن وجود می داشت و اگر آنان نسبت به هزینه کرد دریافتی هنگفت و میلیاردی خود به فکار عمومی پاسخگو بودند، حتمن دست سوءاستفاده کنندگان از بیت‌المال خیلی زودتر از اینها قطع می شد. نمایندگان انقلابی مجلس، خاصه آقای ذوالنور اگر واقعا به آرمان امام و شهدا ثبات قدم دارند، بهتر است در این امور گامی بردارند تا در آتیه نزدیک متهم به کوتاهی در مقابل انحرافات عمیق از سنخ آنچه شرح شد، نشوند. @rozaneebefarda
💥وقتی حناچی صادر می کند! 🔻از نظر مقام معظم رهبری دوچرخه‌سواری زنان خالی از اشکال شرعی نیست لذا هم دولتی ها، هم شهرداری‌چی ها و هم مسئولین قوه قضائیه باید به این مهم توجه داشته باشند. 🔸فتوای مقام معظم رهبری در مورد دوچرخه‌سواری زنان را اینجا بخوانید: 👇 https://www.leader.ir/fa/content/16227/www.leader.ir @rozaneebefarda
🔸فتوای مقام معظم رهبری در مورد دوچرخه‌سواری زنان @rozaneebefarda
وقتی و معرفی می کنند... 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹با بررسی تحولات چندساله اخیر حوزه علمیه و حجم بالای تولیدات رسانه‌ای در باب ، این تز کاملا قابل اثبات است که عده‌ای از در داخل و حتی خارج از ایران به خود جرأت داده‌اند که علاوه بر ارائه تحلیل وضعیت حال و آینده مرجعیت شیعه، به مقوله معرفی کاندیدای مرجعیت نیز وارد شوند! 🔸افزون بر ژورنالیست‌ها، برخی سلیبریتی های سیاسی نیز بحث مصداقی بر سر مرجعیت شیعه را به شبکه‌های اجتماعی کشانده اند و حالا وضعیتی پیش آمده که انگار در مورد این مسأله راهبردی تشیع، باید در بستر رسانه‌های مکتوب و مجازی تصمیم‌گیری شود. 🔹اظهارنظرهای عوام فریبانه و ظاهرا جذاب برخی از کاندیداهای مرجعیت جریان‌های سکولار عرفی و مذهبی نیز مزید بر علت شده است! هر از گاهی کسانی در قاب رسانه ظاهر می شوند و به سان یک کاندیدای انتخاباتی به اتخاذ مواضع عامه پسند و آکنده از تساهل و تسامح مذهبی اقدام می کنند. انگار که در مقام اولویت قراردادن جذب سبد رأی اقشار و طیف‌های مختلف فکری و سیاسی باشند، به تبیین دیدگاه‌های خاص و بعضا شاذ و انگار از پیش نوشته شده شان می پردازند! دیدگاه‌هایی که بعضا با سلوک سیاسی و حوزوی شان فرسنگ‌ها فاصله دارد! 🔹به نظر می رسد در عصر فراگیری رسانه‌ها، همگام با ژورنالیست‌ها و سلیبریتی ها، عده‌ای از مجتهدان محترم جایزالتقلید نیز در محاسبات شان دچار خطای راهبردی شده و گمان برده‌اند می‌توانند با اتکا بر عنصر رسانه به کرسی مرجعیت تکیه زنند! فارغ از آنکه این مقوله معنوی را نمی‌توان گره به فضای پوشالی و بستر سست فضای ژورنالیسم گره زد. چه اینکه هرآنکه بر این نردبام بالاتر نشسته باشد، در روز واقعه استخوانش سخت تر خواهد شکست! 🔸در تاریخ تشیع مرجعیت و زعامت از فرآیندی خاص و کاملا بومی و حوزوی برخوردار بوده که ماحصل ماهیت خودپالایش نهاد روحانیت بوده است. شیعیان همواره مراجع خود را از نه با هیاهوی تبلیغات چی ها و یا سروصدای اطرافیان و یا دعوت به خود افراد در مظان، که با معرفی شناخته اند! برهم زدن این نظم تاریخی با وجود پشتوانه‌های عقلایی و شرعی، فارغ از پشت پا زدن به اصالت‌های حوزوی، مرجعیت را به ورطه خطرناکی خواهد انداخت که ممکن است به سادگی قابل حفظ و اصلاح نباشد. 🔸طبعا آنان که عمیقا با ماهیت رسانه و خاصه ژورنالیسم آشنا هستند بهتر می دانند که عوامل موثر بر این عرصه بسیار محدود و برای قدرتهای سیاسی/استعماری سهل الوصول است. فرض کنید افرادی امروز برای تصدی چند روز بر کرسی رئاست مذهبی، بازی خطرناک ژورنالیسم را بپذیرند و وارد آن شوند! و فرض کنید حتی اگر ندانند یا نخواهند، عده قلیلی از قدرت‌طلبان و بدخواهان بخواهند با استفاده از ابزار رسانه، نقش نرده بام تعالی و تصدی این کرسی را بازی کنند! حتی اگر بعدا هیچ نخواهند، آنان بزرگترین دستاورد را کسب کرده‌اند و آن رسیدن به جایگاه سیاستگذاری برای تعیین مرجعیت شیعه است که لازمه‌اش خلع ید از نخبگان حوزوی و تشکلهای معتبری چون است. @rozaneebefarda
حوزه در آتش نمام‌ها و حمالة الحطب‌ها 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔻هیاهوی نبرد رسانه‌ای اخیر خوابیده است. هرچند هر از چند روز تلاش می‌کنند آتش اختلاف را با ترفندهای رسانه‌ای روشن نگه دارند. 🔹دو روز پیش آقای با گفت و گو کرد و علی رغم میل و بزرگان دینی؛ سخنانی گفت که به بازگشت التهاب‌ها و اختلاف‌ها کمک می‌کرد. او در این سخنان طرفین ماجرا را به متهم کرد و برای پشتوانه‌سازی از حرف‌های خود به کلمات آیت‌الله جوادی مدظله استناد کرد و چنین گفت که: « آیت‌الله جوادی آملی درباره اختلاف علما فرمودند که این اختلاف‌ها بلای آسمانی است و باید ببینیم این بلا کفاره کدام گناه است.» البته این سخن ؛ سخنی عام است و چه بسا نظارتی به فضای موجود نداشته باشد اما در هر صورت سخنی دقیق و عالمانه است. 🔹اکنون که خوابیده است باید به این سخن بیش‌تر فکر کنیم و «ببینیم این بلا کفاره کدام گناه است.»؟ 🔸یکی از رذائل رفتاری که در روایات ما بسیار مذموم شمرده شده است : « » یا همان سخن‌چینی به منظور افساد(تاج‌العروس ج17 ص707/ المیزان ج19 ص371) است که در قرآن کریم نیز دارنده این صفت پست مذموم شمرده شده است. (قلم/11) 🔹در روایت وارده آمده است :«کسی که در راستای سخن‌چینی و افساد بین دو نفر گام بردارد خداوند متعال بر قبرش آتشی را مسلط می‌گرداند که او را تا روز قیامت می‌سوزاند و وقتی از قبرش خارج شد مار بزرگ و سیاهی را بر او مسلط می‌کند که تا آتش [جهنم] او را می‌گزد.»(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص284) 🔸هم‌چنین این کردار زشت در روایات ما یکی از نشانه‌های دانسته شده است. در مصباح الشریعه به نقل از حضرت امام صادق علیه‌السلام آمده است: « منافق به دوری از پروردگار راضی شد چراکه اعمال ظاهری‌اش شبیه شریعت است در حالی که اهل لهو و لغو و بغی قلبی از حقیقت شریعت است، و علامت نفاق... برانگیختن به نمیمه است »(ص145) ⁉️پس از شناخت جایگاه این رذیله به صحنه اجتماعی که گذشت نگاهی بیندازیم: آغاز این درگیری رسانه‌ای و شناختی چگونه بود؟ یک خبر با تیتر آلوده‌ای که بوی متعفن دو به هم‌زنی و سخن‌چنین و نمیمه داشت از سوی یک منتشر شد و چندی نگذشت که سایر رسانه‌های هم‌سو با او جهت خبری را دنبال کرده؛ آن را در بوقهای فتنه کردند و آتش اختلاف شعله‌ور شد. این رسانه‌ها در مسیر خود برخی را هم با خود همراه کردند و در نهایت آتشی که پدید آمده بود؛ ی خود را نیز یافت. ❓آیا این اولین باری بود که این اتفاق می‌افتاد؟ خیر. دو به هم‌زنی‌های و اختلاف‌افکنی نفوذی‌ها مسبوق به سابقه است اما آیا نهادهای نظارتی و قضایی برخورد مؤثری با آن کرده‌اند؟ 🔸پس آن شخصیت دینی به درستی فرمودند که: « این اختلاف‌ها بلای آسمانی است و باید ببینیم این بلا کفاره کدام گناه است.» با دقت نظر مشخص می‌شود که این بلا کفاره نمامی و سخن‌چینی و دو به هم‌زنی و هرکس که در این امور نقشی داشته باشد در عقوبت دنیا و آتش آخرت خواهد سوخت و اگر نهادهای نظارتی و قضایی به وظایف ذاتی خود عمل نکنند و عموم طلاب نیز به روشنگری و نهی از منکر نپردازند قطعا در این عقوبت شریک خواهند شد. @rozaneebefarda