این روشنفکرانِ غرباندیشِ تروریست!
بازخوانی تاریخچه ترور مظلومانه علما و مجتهدین در ماجرای #مشروطه
[صفحه ۱ از ۲]
اختصاصی|| میثم عبدالهی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
این روزها تصویر لحظه اعدام عالم مجاهد، ثقه الاسلام تبریزی و چند نفر دیگر از مشروطه خواهان تبریزی در روز عاشورای 1330ق در فضای مجازی دست به دست میشود.
اعدام و ترور مجتهدین در عصر مشروطه، از مسائل عجیب و کمسابقه و عبرتآموز در تاریخ معاصر ایران است. ترورها و حذف های عصر مشروطه در دو سطح انجام شد، ابتدا علما و رئوس جریان مشروعه خواهی در کشور ترور شدند و سپس علما و بزرگان جریان مشروطه خواهی به دست جریان روشنفکری سکولار ایران ترور و حذف خونین شدند.
ترور مجتهدین مشروعه خواه در ایران در عصر مشروطه، با ترور مجتهد برجسته گیلان، شهید آیت الله حاج ملا محمد خمامی رشتی، یکی از سه راس جریان مشروعه خواهی ایران، در 29 ذیالحجه 1326ق آغاز شد و سپس چند مجتهد در رشت و قزوین و تهران و زنجان صرفا برای حفظ استقلال ایران و مقابله فکری و فرهنگی با استعمار انگلیس به شهادت رسیدند که صرفا به این خاطر که دارای تفکر اصیل اسلامی و شجاعت در بیان حقیقت بودند و مطابق با خواست عوامل استعمار انگلیس رنگ عوض نمیکردند و رنگ ثابتی مطابق با اسلام داشتند و به خاطر بیان حق و نقد کردن دقیق و درست جریان غربگرا، توسط عوامل استعمار و رسانه های شان ابتدا ترور شخصیتی شده و سپس ترور و حذف فیزیکی شدند چرا که حضورشان مانع بزرگی برای منافع استعمار و روشنگر مردم در مقابل عوامل سرویسهای بیگانه بودند. آنها بدون هیچ گناهی، مظلومانه به شهادت رسیدند. آخرین شخصیت بزرگ از این جریان که به دست جریان جلاد به شهید آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری، رهبر جریان مشروعه خواهی ایران و بزرگترین مجتهد پایتخت بود که در روز
13 رجب 1327ق به شهادت رسید.
بین زمان شهادت مجتهد خمامی تا مجتهد نوری حدود هفت ماه فاصله است و در این بین علما و شریعتخواهان بسیاری به شهادت رسیدند یا دستگیر و تبعید و از شهرها اخراج شدند و جنایات سبعانه ای علیه این بزرگان در این مدت کوتاه رقم خورد. معروفترین علمایی که در فاصله هفت ماه به شهادت رسیدند:
آیت الله شیخ علی فومنی از سران جریان مشروعه خواهی در رشت در روز 2 ربیع الثانی 1327ق؛ آیت الله میرزا مسعود شیخ الاسلام قزوینی در خانه اش به دست مشروطه خواهان گیلانی فاتح قزوین در روز 15 ربیع الثانی 1327ق؛ آیت الله آقامیر (سیدحسین) بحرالعلوم رشتی از سران جریان مشروعه خواهی رشت به همراه پسر جوانش سیدجواد در روز 18 ربیع الثانی 1327ق؛ آیت الله سیدمحمد تولمی رشتی از سران جریان مشروعه خواهی در رشت در ربیع الثانی 1327ق؛ آیت الله شیخ حسین جوقینی از علمای مشروعه خواه زنجان در روز 7 جمادی الاولی 1327ق به دست مشروطه خواهان سکولار به شهادت رسیدند. البته ملاقربانعلی مجتهد زنجانی، برای خاطر اقدامات موثرش در زنجان، به طرز وحشیانه ای به دست عوامل استعمار دستگیر شده و به کاظمین تبعید شد تا زنجان به دست عوامل استعمار قرار گیرد. همچنین آیت الله میرزا حسن مجتهد تبریزی، مجتهد بزرگ آذربایجان، از شهر تبریز اخراج شد و تا سالها در منطقه ای در حاشیه زندگی تا آن مناطق برای قرار گرفتن به در دست عوامل استعمار، آماده شود.
#موج_دوم_ترورها و حرفها بعد از فتح تهران آغاز شد. تا زمان فتح تهران، علمای بسیاری نهضت مشروطه را رهبری کردند و تا زمان فوت، از رهبران جریان مشروطه خواهی بودند و از عملکرد مشروطه خواهان حمایت میکردند و در حمایت از مشروطه، فتوا داده بودند و برای پیروزی مشروطه خواهان و شکست محمدعلی شاه تلاش کرده بودند.
بعد از فتح تهران، در کشور یک جریان غربگرا و متحجر و دیکتاتور و تمامیتخواه تلاش کرد تا نهضت مشروطه را به انحراف ببرند و آن را به نهضتی برای تامین منافع انگلیس تبدیل کنند و نهضت مشروطه را به خدمت استعمار در آورند. اولین گام برای انحراف مشروطه، حذف و ترور علما و بزرگان و مراجع تقلیدی بود که مستقل بودند و مطابق با اندیشه اسلامی مشروطه را رهبری میکردند.
@rozaneebefarda
این روشنفکرانِ غرباندیشِ تروریست!
بازخوانی تاریخچه ترور مظلومانه علما و مجتهدین در ماجرای #مشروطه
[صفحه ۲ از ۲]
#روشنفکری_و_روشنفکران_غربزده، علیرغم شعارهای آزادیخواهانه، هیچ مخالف و منتقدی را باقی نگذاشت و حذفهای خونینی را رقم زد و در نهایت کار را به جایی رساندند که جریان اصیل مشروطه خواه و رهبران مشروطه را هم ترور و از صحنه سیاسی حذف کردند.
آنان سران جریان مشروطه خواه سالم را نیز از جمله آیت الله بهبهانی، آیت الله طباطبایی، ستارخان، باقرخان، آخوند خراسانی، ملا عبدالله مازندرانی، سیدعبدالحسین لاری، آقا نجفی اصفهانی، حاج آقا نورالله اصفهانی، ملا غلامعلی مجتهد ساروی و... را هم ترور کردند و یا به نحوی سر به نیست کرده و از صحنه سیاسی کشور حذف کردند. حتی حضور این علما و بزرگان که رهبران مشروطه بودند را هم تحمل نکردند، این جریان باید پاسخ دهند که چرا بهبهانی را ترور کرد؟ آیا بهبهانی هم مسبتد بود؟!! چرا طباطبایی را خانهنشین کردند و اجازه هیچ حرکتی به او ندادند؟
چرا ستارخان و نیروهایش را به طرز خونینی از صحنه مشروطه حذف کرد و او را زخمی و بدنام و خانهنشین کردند؟ چرا تیم تروریستی برای ترور آقا نجفی اصفهانی و برادرش حاج آقا نورالله اصفهانی به اصفهان فرستادند؟ چرا نیروی نظامی سرکوبگر برای جنگ با مجتهد لاری به جنوب فرستادند؟ چرا تیم تروریستی برای ترور مراجع تقلید نجف فرستادند؟ چرا آخوند خراساني را در صبح روزی که عازم ایران برای اصلاح مشروطه بود، به طرز مشکوکی مسموم کرده و کشتند؟ چرا مجتهد ساروی را در ساری به طرز فجیعی ترور کرده و کشتند؟ این جریان باید تمام اقدامات حذفی و خونینی که به نفع منافع استعمار انجام داده، باید پاسخگو باشد.
در ابتدای مبارزات نهضت مشروطه در سال 1324ق، یک طلبه جوان به نام «سید عبدالحمید وفسی» وقتی به دست عوامل عین الدوله، صدراعظم وقت، تیر خورد و به شهادت رسید و نخستین شهید نهضت مشروطه گردید، مردم و طلاب و علما و رهبران مشروطه، به این جنایت اعتراضات بسیاری کردند و برای او مراسم گرفتند و از دربار درخواست کردند که قاتل او را تحویل مردم دهند و خون این طلبه جوان، در پیروزی نهضت و عزل عین الدوله تاثیر بسزایی داشت. مردم تا زمان ابتدای نهضت مشروطه چنین اعتقادی به علما و حتی طلاب جوان داشتند و در قبال این طلبه جوان که به ناحق کشته شده بود، خونخواهی کردند و چنین واکنشی نشان دادند. میزان اعتقاد و علاقه مردم به علما و مجتهدین بزرگ ایران قابل وصف نیست.
موج عظیم تخریب و هتاکی و دروغ بستن روزنامهها و رسانههای آن روز علیه مجتهدین بزرگ خصوصا عالم مجاهد، حاج شیخ فضل الله نوری، بزرگترین مجتهد پایتخت که اغلب مردم تهران از او تقلید میکردند و بسیار متنفذ بود و مردم اعتقاد بسیاری به این مرد الهی داشتند؛ شروع شد. موج تخریب بعد از دو سال کار خودش را کرد و ذهنیتها را نسبت به این مجتهد عوض کرد و مجتهد بزرگ را بدون کوچکترین اعتراضی از سوی مردم پایتخت، در میدان مرکزی تهران جلوی چشم همه مردم، اعدام کردند!
موج تخریبها در تبریز هم وجود داشت. میرزا حسن مجتهد تبریزی، مجتهد آذربایجان، نقدهای دقیقی به عملکرد و سخنان ضددینی جریانات معاند در تبریز داشت. عوامل کجاندیش به جای آن که سخنانش را بپذیرند و خودشان را مطابق با آن اصلاح کنند، به او حمله کرده و موج تخریبی شدیدی را علیهاش ایجاد کردند. سپس انجمن تبریز طی حکم عجیب و بیسابقهای اعلام کرد که مجتهد باید از تبریز اخراج شود و به تهران برود! اخراج مجتهد بزرگ آذربایجان و هتک حرمت او در تاریخ آذربایجان سابقه نداشت ولی این حرمتشکنیها خصوصا توسط شیخ سلیم، عضو تندروی انجمن تبریز، صورت گرفت. پایان عمر شیخ سلیم عبرتآموز است، وی بعد از این، عمر چندانی نکرد و در زمره کسانی بود که همراه ثقه الاسلام در تبریز اعدام شد. آنها بعد از رفتن مجتهد هم به خانه اش حمله کردند و آن خانه را غارت و تخریب کردند. البته اخراج مجتهد، اعتراضات برخی از مردم و علما از جمله ثقه الاسلام تبریزی را به همراه داشت که به نشانه اعتراض به عملکرد انجمن تبریز، شهر را ترک کرد، ولی آنها چندان به آنها توجهی نکردند.
اعدام و شهادت ثقه الاسلام تبریزی در روز عاشورای 1330ق توسط سالداتهای روسیه تزاری و با تایید کنسول انگلیس صورت گرفت. این ماجرا از جمله میراثهای شومی بود که جریان غربپرست در ایران به جا گذاشته بود و بنای کج آن با شهادت سبعانه مجتهد بزرگ تهران، آیت الله حاج شیخ فضل الله نوری و شهادت آیت الله مجتهد خمامی و سایر بزرگان ایران نهاده شده بود. اگر قبل و بعد از فتح تهران، این جنایتهای و وحشیگریها توسط عوامل استعمار، صورت نمیگرفت و حرمت علما و مجتهدین بزرگ پاس داشته میشد، قطعا شاهد چنین واقعه تلخی در سه سال بعد از آن نبودیم.
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یهود و ماجرای عاشورا
تحلیلی از جناب استاد مهدی طائب
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
◾ امام حسین علیهالسلام در یکی از سخنرانیهای روز #عاشورا خطاب به دشمن میفرمایند:
این نبرد بین ما و شما توسط یک دشمنی ایجاد شده است که او تنها دشمن من نبوده و دشمن شما نیز میباشد.
◾گنهکار، تحریفکنندگان کتاب و سنت،
#قاتلان_انبیاء و اوصیای انبیاء، اوصافی است که حضرت برای آن دشمن مشترک بیان مینمایند.
◾تمامی اوصاف دشمن مشترکی که حضرت از آن یاد فرمودهاند، در قرآن برای #یهود ذکر شده است!
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی فارسی شیعیان بحرین در شب تاسوعا
▫️جمع کثیری از اهالی بحرین فارسیزبان هستند و تا مدتها فارسی زبان بسیار رایج در بحرین بوده و هماکنون نیز علیرغم همه تبلیغات منفی، همچنان پابرجاست.
سران مستبد بحرین به دنبال تغییر بافت جمعیتی با وارد کردن افراد سنیمذهب رادیکال از ملیتهای دیگر هستند و همچنین با تمام قوا به دنبال حذف و کمرنگکردن نمادهای همگرایی فرهنگی شیعیان بحرین با شیعیان ایران هستند که زبان فارسی یکی از آنهاست.
الحمدلله به برکت عاشورا، این همبستگی تاریخی همچنان حفظ شده است اما باید فکری کرد...
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشکهای عاشورایی #علامه_مصباح بر مظلومیت امام حسین علیه السلام در مراسم مقتلخوانی روز عاشورا
@rozaneebefarda
30-23-00-2.mp3
949.1K
بوی بهشت میوزد از کربلای تو....
ای صدهزار جانِ گرامی فدای تو...
@rozaneebefarda
انا لله و انا الیه راجعون
آیت الله سیدکمال فقیه ایمانی به رحمت حق پیوست.
@rozaneebefarda
مروری بر زندگانی و خدمات اجتماعی مرحوم آیتالله سیدکمال فقیهایمانی
[صفحه ۱ از ۲]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
سید کمال فقیه ایمانی، در سال ۱۳۱۳ خورشیدی (برابر با ۱۳۵۳ قمری)، در خانواده ای روحانی در محله امام زاده اسماعیل اصفهان چشم به جهان گشود. پدر ایشان آیت الله حاج سید مصطفی فقیه ایمانی و پدر بزرگشان آیت الله حاج کاظم، از علمای بزرگ اصفهان بودند.
سید کمال فقیه ایمانی، پانزده ساله بود که وارد مدرسه جده بزرگ اصفهان شد؛ مدرسه ای که محل تحصیل و تدریس بسیاری از بزرگان و اعلام بود. جامع المقدمات را نزد آقای شیخ محمدحسن نجف آبادی آموخت و مطوّل را زیر نظر آیت الله ادیب خواند. در همان مدرسه، حجره نشینی را تجربه کرد و در حجره پدر و دایی اش به تحصیل و زندگی طلبگی ادامه داد و آقایان حاج احمد امامی و ابراهیم امینی از جمله همدورهایها و هممباحثهایهای ایشان بودند.
ایشان پس از گذراندن مقدمات در مدرسه جده، راه قم را در پیش گرفت. وی در همان ابتدای ورود به قم، به دارالشفا رفت و تتمه مغنی را نزد حاج شیخ مصطفی که اهل آذربایجان بود، گذراند و پس از آن شرح لمعه را نزد آقایان خلیلی و باقری بهره برد.
سیدکمال چند سال اول را با برادر بزرگ تر خود در مدرسه دارالشفا هم حجره بود و بعد به مدرسه فیضیه رفت که با آقایان احمدی گلپایگانی و شهید باهنر همحجره شد.
او در سال ۱۳۳۳ شمسی، لباس روحانیت را به تن کرد و به دیدار امام خمینی نیز رفت. امام او را در آغوش گرفت و این روز فرخنده و این اتفاق مبارک را به وی تبریک گفت و حسب نقل سپس فرمود: «از امروز تاج رسول الله بر سر شماست. مبادا در راه رفتن، خندیدن و حرکات خود کاری کنید که برای اسلام زیان بار باشد!».
سید کمال در مدت تحصیل در حوزه، از محضر استادان دیگر نیز بهره برد و در مدارس حجتیه، فیضیه، دارالشفا و مدرسه خان رفت و آمد داشت. همچنین، در محضر استادان بزرگواری چون آیت الله نوری همدانی، حاج شیخ عبدالجواد اصفهانی، آیت الله مجاهدی تبریزی، آیت الله طباطبایی، آیت الله سلطانی و آیت الله مشکینی شاگردی کرد.
سید کمال پس از گذراندن سطح، به فراگرفتن درس خارج روآورد و توانست کتاب الزکوة را نزد آیت الله داماد و کتاب الصلوة رانزد آیت الله العظمی بروجردی به پایان برساند. وی همچنین، از درس خارج آیات عظام امام خمینی و آیت الله العظمی گلپایگانی بهره برد.
آیت الله فقیه ایمانی به علت فوت پدرش به اصفهان بازگشت و خدمات گسترده تبلیغی و علمی خود را آغاز نمود. ایشان در اصفهان، به تدریس و تربیت طالبان علوم دینی پرداخت و برای شروع تدریس، شرح لمعه را برگزید. پس از آن جلسه درس رسائل را برپا کرد و توانست مشتاقان زیادی را جذب کند.
در روزهای حکومت ستمشاهی، آیت الله سید کمال فقیه ایمانی به شدت زیرنظر بود. ایشان وجوه شرعی را با اسم مستعار برای امام خمینی می فرستاد. مأموران ساواک که این مطلب را دریافته بودند، ادعا داشتند که ایشان در ظاهر نمایند آیت الله خویی است، ولی در عمل به سود امام کار می کند. امام نیز با واسطه آیت الله فقیه ایمانی برای آیت الله خادمی پیام ارسال میکردند. در یکی از این پیام ها، آیت الله فقیه ایمانی با منزل آیت الله خادمی تماس می گیرد و می گوید: «آقا از نجف تلفن کردند که اجازه بدهید نماز و منبر آزاد شود. الان دولت از خدا می خواهد منبر و نماز تعطیل باشد.»
وی دعوت ساواک برای استقبال از شاه را نپذیزفت و مورد غضب آن ها واقع شد. همچنین روزی که روزنامه اطلاعات مقاله توهین آمیزی درباره امام چاپ کرد، آیت الله فقیه ایمانی روحانیون اصفهان را فراخواند و آنها را از این رفتار زشت آگاه ساخت. سپس با محکوم کردن روزنامه تأکید کرد که باید حرمت مراجع حفظ شود و مسئولان باید به این امر رسیدگی گنند.
آیت الله فقیه ایمانی درباره نحوه دستگیریشان توسط ساواک می گویند:
«شب اول حکومت نظامی اصفهان که ماه رمضان هم بود وارد منزل بنده شدند، منزل حقیر مرکز فعالیت علماء اعلام و انقلابیون واقع شد و به دلیل همکاری با نهضت امام خمینی و رساندن پیام ایشان به مردم پس از مزاحمت زیاد نیروهای طاغوت مرا به مرکز نیروهای ارتش و نظامی بردند. دو روز بازداشت بودم سپس به زندان منتقل شدم تا بالاخره دادستان نظامی برای من حکم صادر کرد و اعلام نمود با توجه به اینکه منزل وی مرکز توطیه علیه شاه و نظام شاهنشاهی بوده و با آیت الله خمینی ارتباط دارد برای من تقاضای اعدام نمود».
اما پس از چندی، با اعلام آزادی زندانیان سیاسی ایشان نیز از زندان آزاد شدند.
درگیری با #جریانهایدگراندیش_و_انحرافی از جمله نقاط بارز کارنامه سیاسی ایشان است که بنا به اخلاص و نجابت ایشان در سالهای حیاتشان چندان از آن سخن به میان نیامده و جای پرداخت تفصیلی دارد.
@rozaneebefarda
مروری بر زندگانی و خدمات اجتماعی مرحوم آیتالله سیدکمال فقیهایمانی
[صفحه ۲ از ۲]
آیت الله حاج سید کمالی فقیه ایمانی در دوران حیات پر برکت خود منشأ خدمات و اثرات بزرگ عمرانی، اجتماعی، فرهنگی و درمانی زیادی بودهاند که از آن جمله میتوان به عناوین ذیل اشاره کرد؛
تهیه و تدوین اثر ارجمند «نور القرآن فی تفسیر القرآن»
آیت الله فقیه ایمانی درباره سفارش امام خمینی جهت تفسیر انگلیسی قرآن می گوید:
«... یک بار رفتم خدمت حضرت امام. فرمودند: «آقای فقیه علمای بزرگوار گذشته شاید غفلت کردند یا توجه خاصی نبوده که تفسیر قرآن به زبان انگلیسی و روسی نداریم. ترجمه داریم اما تفسیر نداریم. خواهش می کنم شما همه کارهای آخوندی را بگذار کنار و وارد این مرحله شو که این کار زنده شود.» من هم گفتم: چشم اطاعت می کنم.» گفتند: «هر کاری هم داری من در خدمتم.» گفتم: نه من فقط دعا می خواهم. دعا کنید که بتوانم. گفتند: «چند نفر هم به میدان آمدند اما عقب زدند. سفت و محکم برو جلو بلکه به حول و قوه خدا این کار انجام گرفت.» آمدم اصفهان و چند نفر از رفقا را جمع کردم. بنا شد فارسی این کار را خودم انتخاب کنم. از چند تفسیر سنی و شیعه گلچین می کردم. مواردی که رویش حساسیت بود را نمی آوردم. اخبار اهل بیت علیهم السلام از فریقین را هم چاشنی آن می کردم. آن گروه این را از من می گرفت و ترجمه می کرد. در زمان حیات امام سه جلدش بیرون آمد. باقی اش هم بیست جلد شد. آقا خیلی از این کار خوشحال بودند...؛ تفسیر در بیست جلد به انگلیسی منتشر شد و نسخه روسی هم چون حروف و صفحه اش را ریزتر گرفتند، هجده جلد شد...».
تفسیر «نورالقرآن فی تفسیر القرآن» گلچینی از تفسیرهای گوناگون است که با چشم پوشی از اختلاف های لغوی و موارد اختلاف شیعه و سنی، مجموعه ای روان و قابل اعتماد را به مخاطبان عرضه کرده است. روزانه ۶۰ تا ۷۰ جلد تفسیر برای درخواست کنندگان فرستاده می شد، حتی برخی از کشورها نیز خود تصمیم به چاپ این کتاب گرفتند. همچنین، این کتاب در اینترنت نیز موجود و در اختیار علاقه مندان است.
ایجاد کتابخانه بزرگ و با حجم زیادی از کتابهای ارزنده به نام کتابخانه امیرالمومنین علیه السلام و مرکز تحقیقات و پژوهشهای علمی
تأسیس حوزه علمیه اصفهان به نام دارالحکمه باقر العلوم علیه السلام با گنجایش بیش از ۱۰۰۰ طلبه و اداره طلاب آن
پژوهش، چاپ و نشر کتابهای ارزشمند در این مرکز شیعه و فرستادن آنها به سراسر جهان
تأسیس بیمارستان امام حسین علیه السلام و مرکز تخصصی بیماری های عفونی
تأسیس مراکز درمانی از جمله:
بیمارستان سوانح سوختگی امام موسی کاظم علیه السلام
بیمارستان زنان و زایمان حضرت زهرا(سلام الله علیها)
و درمانگاه شهدا
تأسیس مدرسه حجتیه مشهد
تأسیس صندوق جهیزیه
سفرهای تبلیغی به خارج از کشور از جمله هلند، بلژیک، کویت، عراق، لبنان، بوسنی، پاکستان و…
ساخت واحد های مسکونی برای طلاب نیازمند
تأسیس صندوق قرض الحسنه
رحلت آیتالله الله سید کمال فقیه ایمانی را محضر امام عصر(عجلالله تعالی فرجه الشریف)، مقام معظم رهبری، مراجع عظام تقلید و مردم عالم پرور اصفهان تسلیت عرض مینماییم.
@rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگزاری مراسمات عاشورا و عزاداری محرم توسط عالم اهل سنت چابهار؛ جناب مولوی ترنج زر
#اختصاصی
@rozaneebefarda
روزنه
انا لله و انا الیه راجعون آیت الله سیدکمال فقیه ایمانی به رحمت حق پیوست. @rozaneebefarda
پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی درگذشت حاج آقا کمال فقیه ایمانی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسم الله الرّحمن الرّحیم
درگذشت #عالم_فرزانه جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج آقا کمال فقیه ایمانی رضواناللهعلیه را به علمای اعلام و جامعهی روحانیت و عموم مردم عزیز اصفهان، به ویژه خاندان مکرّم و فرزندان گرامی و نیز به ارادتمندان بیشمار آن روحانی جلیلالقدر تسلیت عرض میکنم.
ایشان نمونهی بارزی از #مجاهدت_فرهنگی و #حضور_مردمی و #فعالیت_اجتماعیِ علمای دینی را در آن شهر جهاد و مقاومت در منظر همگان قرار داده و در طول سالیان متمادی، خدمات ارزشمندی در نشر معارف اسلامی در عرصههای بینالمللی ارائه نمودند.
از خداوند متعال رحمت و مغفرت برای آن عالم بزرگوار مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۳۰ مرداد ۱۴۰۰
@rozaneebefarda
در ستایش سلوک حوزوی حاجآقا کمال فقیهایمانی
اختصاصی|| مرتضی محسنی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
اخیرا خبر ناگوار رحلت عالمی منتشر کردید که علی رغم آنکه سالیان طولانی از سرشناسترین علمای شهر اصفهان بود و ارتباط نزدیکی با علما و مراجع طراز اول کشور داشت اما چون یک امام جماعت ساده که گویی نه کسی او را می شناسد و نه او کسی را می شناسد در مسجد و مدرسه خود تمام وجه همت و اعتبار خود صرف پرورش طلاب انقلابی و رسیدگی به امور امت و مستضعفین میکرد.
هرکس مدتی را به ویژه در عالم طلبگی در اصفهان گذرانده باشد مسجد حاج آقا کمال برایش راه آشنا و نام آشنا ست مسجدی که اعتبار و شهرتش مرهون عالمی است که بی پیرایه هر سه وعده نماز را در آنجا اقامه می کرد و مومنین از بازاریان و عموم مردم به ویژه طلابی که هر کدام به دنبال نَفَس حقی می گردند که آنان را چراغ راهی باشد در مسیر کمالشان، هم اهل علم باشد و هم اهل عمل که همه ی این ها در وجود و سلوک حاج آقا کمال فقیه ایمانی به کمال یافت می شد. ایشان مجسمه ی زهد و تقوا بود که عمر خویش را صرف تعالی اسلام و انقلاب می کرد.
این ویژگی منحصر به مسجد نبود، هرکجا حاج آقا کمال حضور داشت و به ایشان منتسب بود همین ویژگی ها را داشت و بالاتر از همه هرکجا ایشان بود سنگر انقلاب بود و هر کاری آنجا صورت می پذیرفت جهت گیری و اهدافش همه در راه انقلاب بود.
حاج آقا کمال علاوه بر سلوک تربیتی و مجاهدت در تربیت طلاب انقلابی، خود از پیش گامان و مجاهدان این راه بود و بی پیرایه و منت همه ی توان و آبروی خود را صرف دفاع از انقلاب و رهبری می کرد.
در حوادث گوناگون اقدام به روشنگری و زدودن شبهه از ذهن طلاب و عموم مردم می کرد و ایشان را تشویق به حمایت و موضع گیری به نفع انقلاب و رهبری می کرد.
در فتنه 88 طلابی که به دلیل نهی برخی به تردید افتاده بودند که آیا انتقاد و موضع گیری و تحلیل پیرامون سران فتنه آیا مشکل شرعی دارد یا نه، به ایشان مراجعه کردند و پاسخ را اینگونه یافتند که فاسق غیبت ندارد و این ها فاسقند.
علاوه بر این ها اگر لازم بود حمایتی بفرمایند تا طلاب بتوانند حرکتی یا حتی فعالیتی در فضای مجازی به نفع انقلاب داشته باشند، حمایت و هزینه مالی اش را فراهم می کردند.
ایشان در هزینه کرد آبرو و موضع گیری صریح هم هیچ ابایی نداشت و همیشه با روشنگری و تبیین های خود حمایت از «آقا» را به صورت عملی به صحنه می آورد.
یکبار ایشان خاطره ای مهمی از آیتالله فاضل در مسجد خود نقل کردند به این مضمون که؛
ایشان ارتباط وثیقی با مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی داشتند شبی را منزل ایشان در قم مهمان بودند و هنگامی که عزم بازگشت به اصفهان میکنند، آیت الله فاضل به علت بارندگی شدید و آب و هوای نا مساعد و خظرناک بودن سفر در این شرایط مانع میگردند و حاج آقا کمال را نزد خود نگه میدارند.
ایشان نقل می فرمودند که پس از ماندگار شدن، با آیتالله فاضل هم کلام و مشغول گفت و گو میشوند تا اینکه صحبت به رهبری حضرت آقا میرسد که آیت الله فاضل بیان میفرمایند ایشان(حضرت آقا) به خوبی توانستهاند مسیر امام را ادامه دهند و از رهبری آقا تعریف مینمایند و پس از آن در مقام تعریف از جایگاه علمی مقام معظم رهبری، سه بار پشت سر هم فرمودند، ایشان انصافاً هم ملاست، انصافاً هم ملاست، انصافاً هم ملاست.
حاج آقا کمال و مسجدش مأمن و آرام دل طلاب انقلابی بود. عالمی که وجود و سلوکش آرامش بخش هر دلی بود که میخواست به چهره یک عالم ربانی و خاکی، به یک پدر و استاد متواضع و همراه بنگرد و قلبش مطمئن و قدم هایش استوار گردد. او حقیقتا مصداق آن روایتی است که فرمود:« إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»؛
عاش سعیداً و مات سعیداً
@rozaneebefarda
▫️الإمام زينُ العابدين عليه السلام:
جاءَ رَجلٌ إلى النبيِّ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رسولَ اللّه ِما مِن عَمَلٍ قَبيحٍ إلّا قَد عَمِلتُهُ ، فهَل لِي مِن تَوبَةٍ؟
فقالَ لهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : فهَل مِن والِدَيكَ أحَدٌ حَيٌّ؟
قالَ: أبي ، قالَ : فاذهَبْ فَبَرَّهُ .
قالَ : فلَمّا ولّى ، قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لَو كانَت اُمُّهُ!
🔘امام سجاد علیهالسلام میفرماید؛
مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و به ايشان عرض كرد: هيچ كار زشتى نيست كه نكرده باشم. آيا راه توبه و بازگشت برايم وجود دارد؟
حضرت فرمود: آيا از پدر و مادرت كسى زنده هست؟ عرض كردم: پدرم.
فرمود: برو و به او نيكى كن. وقتى آن مرد رفت، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كاش مادرش مى بود!
@rozaneebefarda
#مصائب_الاسارة
▪️وَ أَمَّا أُمُّ كُلْثُومٍ فَحِينَ تَوَجَّهَتْ إِلَى الْمَدِينَةِ جَعَلَتْ تَبْكِي وَ تَقُول: ....أَ فَاطِمُ لَوْ رَأَيْتِينَا سَهَارَى وَ مِنْ سَهَرِ اللَّيَالِي قَدْ عَمِينَا
🔸حضرت ام کلثوم صلوات الله علیها هنگام بازگشت به مدینه با چشمی گریان فرمودند: ای فاطمه! کاش ما شب بیدارانی که از زیادی بیخوابی کور شدهایم را میدیدی.
📚بحارالأنوار (ط.بيروت)، ج45، ص197
@rozaneebefarda
بداخلاقی رسانهای در #جهان_آرا
#تلنگر
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در برنامه امشب جهانآرا با موضوع #طالبان و آینده افغانستان، دو کارشناس حضور داشتند که رویکردشان کاملا نسبت به طالبان جانبدارانه بود.
تا اینجای کار شاید قابل درک باشد که این برنامه در قالب مأموریت رسانهای خود عمل کند ولو اینکه برای برخی نخبگان حوزوی و دانشگاهی قابل قبول نباشد.
اما روند برنامه در هنگام سخن گفتن میهمان تلفنی برنامه، از طلاب افغانستانی ساکن مشهد، به شدت #غیراحلاقی و ناعادلانه پیش رفت!
طلبهای به نام سیدمجاهد که از منتقدان طالبان بود، تا آغاز به سخن کرد با واکنش تند یکی از میهمانها به نام اسلامزاده مواجه شد و او هتاکانه این طلبه را #دروغگو خطاب کرد و به دامن زدن به #جنگ_طایفهای متهم ساخت!
بدتر آنکه او اجازه نداد بحث این طلبه منتقد منعقد شود و در برخوردی تند و خشن و تحقیرآمیز، بحث او را منهدم کرد!
جالب آنکه مجری هم یا نتوانست و یا نخواست او را جای خود بنشاند و از این رو بحث آن برادر افغانستانی شیعه ناتمام و ناقص ماند و مجبورا در حد یک دقیقه فرصت یافت تا بحثی خنثی که به آقای میهمان برنخورد، مطرح سازد!!
جالبتر آنکه در آخر این کارشناس رادیکال و تندگو ۸ دقیقه فرصت یافت تا مثلا تحلیلهای خود را ارائه کند!
این سبک اداره برنامه جهانآرا، بسیار زننده و برخلاف اخلاق انقلابی است.
فارغ از همه خدمات شبکه انقلابی افق و برنامه بسیار موفق جهانآرا، این رویه القای مستقیم یک پیام رسانهای سفارشی و تحقیر میهمان افغانستانی و بیان مطالبی که در فضای رسانهای معاندان و حتی در فضای رسانهای داخل افغانستان و افغانستانیهای داخل ایران، موجب القای #تطهیر_طالبان گردیده است، هیچ نسبتی با مبانی رسانهای جریان انقلابی ندارد و اساسا با عقلانیت رسانهای نیز ناسازگار است؛
چه اینکه هم موجب بدنامی جریان انقلابی میشود و بر تهمت همگرایی طالبان با انقلابیون دامن میزند و هم موجب رنجش و بلکه انزجار مردم شیعه افغانستانی خواهد شد و سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی و عمق راهبردی نظام اسلامی را نابود خواهد کرد!
این برادران آمده اند ابرو را درست کنند، حالا انگار دارند چشم را کور میکنند!
نکته مهم دیگر آنکه، در جهانآرا و تلویزیون ایران پژواک صدای افغانستانیها نیست و #مردم حضور ندارند و این یعنی آب در هاون کوبیدن!
این چند کلمه درد دل هرگز به معنای باطل بودن سخنان آن کارشناس تندمزاج نیست، چه اینکه نباید به معنای تأیید مواضع آن طلبه افغانستانی هم تلقی شود. صرفا تذکری است در جهت بهتر شدن اوضاع آشفته یک برنامه انقلابی و مؤثر.
به هر حال لازم است جبران کنند، تا بیش از این خسارت به بار نیامده است.
خود دانند....
🔶پیافزود
پیوست رسانهای هماهنگ با عملیات میدانی سیاسی، نظامی و دیپلماتیک، کاملا منطقی است و این قابل درک و قابل دفاع است که اگر به هر دلیل فعلا نظام با لحاظ مجموع مصالح عالیه تشیع و اسلام و مردم افغانستان، تصمیم خاصی اتخاذ کرده باید تمام قد به تقویت و همراهی پرداخت اما انتظار بیجایی نیست که همین مأموریت را دوستان به طور تمیز انجام دهند!
موجبات رنجش افغانستانیها را فراهم نکنند!
از این گذشته، باید برخی دوستان درک کنند که #سکوت_حکیمانه و بهنگام در مورد مسائل پیچیده هم بخشی از پیوست رسانهای است!
گاهی برخی اقدامات سطحی ممکن است زحمات چندین ساله سربازان مجاهد بدون مرز را بر باد بدهد یا نخبگان حوزوی و دانشگاهی افغانستانی را از ایران دور کند یا به القائات دشمن در مورد نحوه مواجهه جمهوری اسلامی با مردم افغانستان دامن بزند و اگر چنین شود، گاه قابل جبران نیست.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
#محرم_و_انقلاب_اسلامی/(۷)
#زیست_عاشورایی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️فلسفه تاريخ از جمله رشته های پرمناقشه و پردامنه است که بسیاری از تولیدات فکری در حوزه علوم انسانی را متأثر کرده است. در تمام سالهای پس از شکل گیری «نهضت امام خمینی»، مواجهه با مکاتب فکری مختلف، امری رایج بوده است و بسیاری از این مناقشه ها، به چگونگی و ماهیتِ روایت تاریخی از هستی، باز می گردد. از جمله استفاده های جریان های فکری اسلامی، از مقوله روایت تاریخی، مسئله «تطبیق تاریخی» و یا «عبرت های تاریخی» بوده، که گاه دامنه آن به مقوله «تکرار تاریخ» کشیده شده است. گرچه سایر مکاتب فکری نیز گاه و بی گاه از این ادبیات استفاده کرده و می کنند، اما در ادبیات سیاسی رهبرانِ دینی، مقوله های پیشگفته، جایگاه محوری دارد که در حقیقت معبری است برای استفاده از سیره سیاسی-اجتماعی حضرات معصومین(ع) و تطبیق آن بر موضوعاتِ روزمره. همچنین استفاده از مسئله «تطبیقات تاریخی» در حقیقت استفاده از ذهنیت عمومی مردم در یک اجتماعِ دینی است و القای مفاهیم و مرادات را سهل الوصول تر خواهد کرد.
🔹در آغاز نهضت امام خمینی، یکی از بحث های پردامنه، تطبیق زمانه(مجموعه شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی و اجتماعی) بر عصر ائمه(ع) بوده است؛ مسئله مهم که در تعیین سیره سیاسی علما نیز دخالت مستقیم داشت، این بود که آیا مجموعه مختصات محیطی در دهه 40 به هنگامه عاشورای سال 61 هجری و عصر امام حسین(ع) نزدیک است و یا به عصر صلح امام حسن(ع) و یا عصر صادقین(ع) که مبارزه فرهنگی و علمی در آن اولویت دارد! امام خمینی را باور آن بود که هنگامه عاشورایی دیگر است و نباید برکنار ماند و در مقابل برخی دیگر از بزرگان نظر دیگری داشتند.
🔸مذاکره و محاجّه امام با آیت الله حکیم در پائیز 1344، گوایای این اختلاف دیدگاه در تحلیل اوضاع و شرایط عصری و تاریخی است؛
«آیت الله...: [اگر] اقدام حاد کنیم مردم از ما تبعیت نمی کنند، مردم دروغ میگویند، آنها پی شهوتند، برای دین سینه چاک نمیکنند.
امام: چطور مردم دروغ میگویند؟ این مردم که جان دادند، زجر دیدند، حبس کشیدند، تبعید شدند، اموالشان به غارت رفت. چطور مردم بقال و عطار سر محل که سینه جلو گلوله دارند، دروغ میگویند؟
آیت الله...: تبعیت نمیکنند، مرید شهوات و اغراض مادیه هستند!
امام: عرض کردم که مردم در 15 خرداد جوانمردی و صداقت خود را نشان دادند.
آیت الله...: اگر قیام کنیم و خون از بینی کسی بریزد، سر و صدایی بشود، مردم به ما ناسزا میگویند و سر و صدا راه میاندازند.
امام: ما که قیام کردیم از احدی به جز مزید احترام و سلام و دستبوسی ندیدیم و هر که کوتاهی کرد، حرف سرد شنید و مورد بیارادتی مردم واقع شد!.... مگر قیام حسین بن علی-علیهماسلام- به تاریخ خدمت نکرد؟ و چه بهره بزرگی از قیام آن حضرت می گیریم؟
آیت الله...: راجع به امام حسن(ع) چه می فرمایید؟ ایشان که قیام نکردند.
امام: اگر امام حسن هم به اندازه شما مرید داشت قیام می کرد. در اول امر قیام کرد دید مریدها فروخته شده اند، لذا فتح نکرد. اما شما در تمام ممالک اسلامی مقلد و مرید دارید.
آیت الله...: من که نمی بینم کسی را داشته باشم که اگر اقدامی کردیم تبعیت نماید.
امام: شما اقدام و قیام نمایید من اولین کسی خواهم بود که از شما تبعیت خواهم کرد!»
◽️پس از روزهای پرآشوب فتنه 78، بازهم نزاع بر سر تحلیل شرایط زمانه ای و تطبیق آن بر تاریخ صدر اسلام بالا گرفت و رهبری معظم با اعلام تحلیل راهبردی خود از اوضاع، این نزاع را اینگونه خاتمه داد: « من به شما عرض کنم که... امروز به برکت ملتِ هوشیاری مثل ملت ایران، به برکت افکار برانگیختهای مثل افکار ملت ایران، به برکت انقلاب بزرگی مثل انقلاب اسلامی ایران، نه امریکا و نه بزرگتر از امریکا - اگر در قدرتهای مادّی باشد - قادر نیستند حادثهای مثل حادثه صلح امام حسن(ع) را بر دنیای اسلام تحمیل کنند. اینجا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه کربلا اتّفاق خواهد افتاد»(1/2/79)
▪️بعدتر در کوران تحریم های ظالمانه نیز، برخی شرایط را به «شعب ابی طالب» تشبیه کردند و در مقابل، ایشان موقعیت ایران اسلامی را «موقعیتِ بدر و خیبر» نامید. در هنگامه مذاکرات هسته ای بار دیگر برای آماده سازی شرایط برای انعقاد یک پیمان بین المللی غیر شفاف(برجام)، برخی از دولتمردان در تحلیلی بی سابقه، حتی عاشورا را هم «مکتب درس آموزی مذاکره» نامیدند!
@rozaneebefarda
سروش محلاتی و تحریف قیام عاشورا!
[صفحه ۱ از ۴]
#اختصاصی|| جعفر بحرینی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️چندیست جریان غربگرای حوزوی که معلول و مرتبط با جریان غربگرا در قدرت سیاسی کشور است، برای تحمیل تحلیلهای جهتدار سیاسی خود به واقعه عاشورا متمسک شده و تلاش دارد با ارائه تفسیرهای سیاستزده و تحریفآمیز از تاریخ عاشورا، به ایجاد گفتمان انتقادی و جریانسازی اجتماعی علیه نظام اسلامی بپردازد.
#سکولارهای_حوزوی با فعال کردن شبکه رسانهای و سیاسی خود با تمام توان به تولید ادبیات و پمپاژ محتوا مشغولاند!
▫️سروش محلاتی چند صباحی است که برای القای انگارههای سیاسی و تأیید ادعاهای سست خود به سراغ مفاهیم و منابع دینی رفته است. او در چارچوب سخنرانیهای محرم امسال، در اظهار نظری عجیب مدعی شده «دشمن ستیزی امام حسین علیه السلام ، تحمیلی نبوده» متبادر عمومی از کلمات محلاتی این است که او به الزام های حکومت و بعضا فقهاء اشکال دارد و «آزادی سکولار» را مطلوب می پندارد.سخنرانیهای گذشته او مویِّد این مطلب است. و برای اثبات ادعای خود به برخی از حوادث قیام از جمله برداشتن بیعت از اصحاب اشاره می کند.
محلاتی مدعی می شود، کار حضرت یک قاعده کلی برای همه زمان هاست و حتی با تعمیمی عجیب تر آنرا به قرآن کریم، حضرت رسول(ص) هم سرایت می دهد. و سرانجام در تعبیری زشت مدعی می شود:
«مردم گلَّه نیستند که برای آنها جاده بسازیم و به سمت و سویی کشیده شوند و احدی حق تخلُّف از راهی که ما تعیین می کنیم را نداشته باشد».
🔲کلمات محلاتی از جهات مختلف قابل اشکال و نقد است که در ادامه به برخی نکات اشاره میگردد:
1-ابهام در مفاهیم؛ مفاهیمی و معانی اخذ شده دچار ابهام و کژتابی هستند، منظور از «آزادی»، «تحمیل»، «دشمن ستیزی» و .. مشخص نیست. آیا محلاتی اصرار دارد از «ابهام استراتژیک» استفاده کند؟
2-مشخص نبودن مبانی و مبادی؛ هر بیننده ای حق دارد ، مبانی و مسلمات گوینده را بداند. تا در قضاوت کلام به نتایج مطلوب تری برسد. سروش محلاتی نه در این سخنرانی نه در سخنرانی های دیگر معلوم و مشخص نمی کند که از کدام مبانی و مبادی بهره جسته است ، آیا با مبانی سکولار به سراغ منابع دینی آمده؟ اگر از مبادی دین شناسی و جهان شناسی دینی استفاده کرده است ، آنها چگونه اند؟!
3-غربیها هم قائل به تحمیلاند؛ هر کشوری برای اجرای خود الزاماتی را در نظر گرفته و حتی در موارد متعددی شدت عمل به خرج می دهد. مثلا در همه جای دنیا نسبت به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی الزاماتی وجود دارد. یا حتی در همین دوران کرونا محدودیت های وسیعی در اروپا اجرا شد.یا موارد متعدد دیگر.اصل اجرای تحمیل نامطلوب نیست، مگر اینکه محلاتی قائل باشند غربی ها هم مستبد هستند!
4-آزادی جنگلی اساسا امکان ندارد؛ تصویری که سروش محلاتی از آزادی ارائه می دهد، اساسا شدنی نیست!هر جامعه یا کشوری از افراد مختلفی تشکیل شده است، به عنوان مثال در مسائل راهنمایی و رانندگی، سرچهار راه هر کسی بخواهد راه خودش را برود، آیا چنین چیزی شدنی است؟
آیا هیچ عاقلی در عالم پیدا می شود که چنین «آزادی جنگلی» را ترویج کند؟
هر حکومت و نظامی بر اساس مبانی که دارد، چارچوبی را برای خود و جامعه در نظر می گیرد و بر اساس آنها قوانینی را تنظیم می کند و حکومت آنها مردم را نسبت به آن قوانین ملزم میکند. مثلا حجاب در برخی از کشورها ممنوع است. یا شرب خمر در حین رانندگی ممنوع است! آیا آین قوانین تحمیلی اند؟!
5- عدم فهم درست «رابطه حکم و مصلحت»؛ وقتی پزشکی تشخیص میدهد فلان غذا برای بیمار مضر است، حکم می کند که «فلان غذا ممنوع است» اگر اینجا الزامی باشد ، الزام برای مصلحت شخص است. نمی توان گفت اطبا مردم را گلِّهای فرض کرده اند که در یک مسیر هدایت می کنند! همچنانکه اگر فقیهی حکم می کند«ربا حرام است یا حجاب واجب است و یا دروغ حرام است» الزام مکلَّفین به آنچیزی است که مصلحت آنها و جامعه است نه کنار گذاشتن مطلق اراده و آزادی!
6- قائل شدن به تصویب؛ سروش همانند برخی از فرقه های اسلامی گویا قائل به تصویب هستند. که هر کسی هر حکمی را به نظرش درست برسد باید اجرا کند و آزاد است.البته قائلان به تصویب در مورد مجتهدین این نظر را قائلند نه همه مردم ولی گویا سروش آنرا به تمام مردم سرایت می دهد!بنا بر آنچه قاطبه دین شناسان شیعه، قائلند در هر واقعیَّت مصالح و مفاسدی وجود دارند که بر اساس آن احکام تدوین شدهاند.و تمام همَّت فقیه باید این باشد که بر اساس امکانات استنباطی خود آن حکمی را استنباط کند که مطابق مصالح و مفاسد واقعیَّه باشد.
@rozaneebefarda
سروش محلاتی و تحریف قیام عاشورا!
[صفحه ۲ از ۴]
7-عدم فهم الزام ناشی از مصالح واقعیه؛ فقیه وقتی به سراغ منابع دینی می رود، با ادله برای او احراز شده است که فلان حکم مطابق واقعی است یا حجَّت شرعی است. لذا اگر حکمی الزامی چون تحریم یا وجوب صادر می کند، ناشی از همان مصالح و مفاسد واقعیِّه است نه از خواست شخصی.
پس الزام مکلّفین الزام به مصالح و ترک مفاسد واقعیَّه است و عقل همگانی نه تنها پذیرای چنین الزامی است بلکه آنرا برای سعادت فردی و اجتماعی لازم میشمارد!
8-عدم فهم درست رابطه حکم عالمان و وظایف حاکمان؛ در همه جای دنیا کشورها ، مجری احکامی هستند که کارشناسان مختلف استنباط کرده اند. مثلا کارشناسان اقتصادی یا اجتماعی و یا سیاسی بنا بر مبانی علمی مورد قبولشان وهمچنین منافع حکومتشان ، حکمی را وضع می کنند مثلا قائل به جواز یا عدم جواز می شوند. و حکومت ها مجری نظرات آنها هستند. شاهد بودیم در اروپا ، سیستم پزشکی حکم به الزام ممنوعیت تردد و یا قرنطینه کامل داد و حکومت ها مردم را بر این حکم، الزام(تحمیل) کردند.یا بسیاری از کشورها سربازی در هنگام جنگ را اجباری و همگانی می دانند! انگلستان در جنگ جهانی حتی دانشمندانش را هم به جنگ فرستاد، موزلی فیزیکدان جوان در جنگ جهانی اول کشته شد!
9-نادیده انگاشتن احکام الزامی حکومت حضرت رسول(صلَّی الله علیه و اله و سلَّم): حضرت رسول در زمان حکومت اسلامی خود ، احکامی را وضع کرده و این احکام بر مردم الزام شده است. از باب نمونه به بعضی اشاره می شود:
1- الزام به آمدن نماز جماعت؛ عبد اللّه بن میمون: عن الصادق علیه السّلام عن آبائه قال: «اشترط رسول اللّه (ص) علی جیران المسجد شهود الصلاة و قال لینتهینّ اقوام لا یشهدون الصلاة او لآمرنّ مؤذنا یؤذّن ثم یقیم ثم لآمرنّ رجلا من اهل بیتی و هو علی بن ابی طالب فلیحرقنّ علی اقوام بیوتهم بحزم الحطب لأنهم لایؤتون الصلاة»[وسائل الشیعه،ج 5، باب 2 از ابواب صلاةالجماعه، ح 6، ص 376].
2- ممنوع کردن فروش آب و مرتع ؛عن ابی عبد اللّه علیه السّلام قال: قضی رسول الله(ص) بین اهل المدینة فی مشارب النخل انّه لا یمنع نفع الشی ء و قضی بین اهل البادیة انه لا یمنع فضل ماء لیمنع به فضل کلاء و قال لا ضرر و لاضر[وسائل الشیعه، ج 17، باب 7 از ابواب احیاء الموات، ح 2، ص 333]
3-حکم به خراب کردن دیوار های مدینه؛عن عبد اللّه بن سنان عن ابی عبد اللّه علیه السّلام قال: ... قد نهی رسول الله(ص) ان تُبنَی الحیطان بالمدینة لمکان المارّه قال: و کان اذا بلغ نخله امر بالحیطان فخربت لمکان المارّه[همان، ج 13، باب 8 از ابواب بیع الثمار، ح 12 ص 17] و 4- قرار دادن شرط برای تجارت برخی افراد، 5-نهی از خوردن گوشت الاغ، 6-مصادره اموال کسانی که زکات نمی دهند؛ 7-مصادره اموال شکارچی، 8-مصادره اموال آوازه خوان و تنبیه او ؛ 9-منع قبیله بنی اسد از شکار حیوانات، 10-تخریب مسجد ضرار و ....
10-نادیده انگاشتن احکام الزامی حکومت حضرت امیر علیه السلام؛ حضرت امیر در زمان حکومت خود احکام الزامی داشتهاند که به برخی از آنها اشاره می شود؛ 1-سوزاندن اموال محتکر،2-جلوگیری از اشتغال ذمّیان به تجارت صرافی ، 3- قیمت گذاری ، 4- مصادره اموال 5- جلوگیری از داستان سرایی در مسجد و... .
11- نادیده انگاشتن احکام الزامی قرآن کریم؛ قرآن کریم احکام الزامی دارد مانند 1-جهاد با ائمه کفر«وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ»(توبه-12) 2-منع ربا در جامعه ،«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٢٧٨﴾ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ..(279)(بقره) ؛3-احکام جزایی «وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»(نور-4)
@rozaneebefarda
سروش محلاتی و تحریف قیام عاشورا!
[صفحه ۳ از ۴]
12- نادیده انگاشتن احکام الزامی قرآن کریم درباره جهاد؛ تعابیر مختلفی از آیات قرآن کریم وجود دارد که بر واجب بودن جهاد اشاره دارد. از باب نمونه به آیات سوره توبه توجَّه شود تعابیری از قبیل « بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ» یا « فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ» و یا «قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ » ،« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ » ،«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا» و آیات دیگر قرآن کریم.
آیا محلاتی از افعال امر و مفاهیم الزامی این آیات شریف ،«اختیار داشتن در پذیرفتن یا نپذیرفتن مکلّفین» معنی میکنند؟
اینگونه فهمیدن معانی و تحلیل در تاریخ بیسابقه است!
13-انتخاب سلیقه ای از فرمایشات اباعبدالله(علیهالسلام)؛ سروش محلاتی بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و تمام کلمات سالار شهیدان، فقط به مواردی اشاره می کند که مطلوب دیدگاه سیاسی او و همچنین، همگرا با رویکرد جریان سکولار است. از باب نمونه اباعبدالله(ع) در روز عاشورا به سپاه شقیّ اینگونه فرمودند:
« وَيْلَكُمْ مَا عَلَيْكُمْ أَنْ تُنْصِتُوا إِلَيَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلِي وَ إِنَّمَا أَدْعُوكُمْ إِلَى سَبِيلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِي كَانَ مِنَ الْمُرْشَدِينَ وَ مَنْ عَصَانِي كَانَ مِنَ الْمُهْلَكِين» طبق فرمایش حضرت اینگونه نبود که مخالفان ایشان بین پذیرش فرمایش ایشان مختار باشند بلکه آنانی که در مقابل ایشان قرار گرفته اند جزء هلاک شدگان قطعی هستند. آیا قوِّه عاقله سروش محلاتی از برای هلاک شدن جماعتی جواز قائل می شوند!
14-لغو بودن قیام حضرت از نگاه سروش محلاتی؛ طبق مبانی سروش وقتی اکثریت جامعه ای که در مقابل امام حسین علیه السلام قرار داشتند، و حاضر به بیعت با یزید (به هر دلیلی با اختیار یا ترس) شده بودند؛ چرا حضرت با آنها مخالفت کرد و حتَّی با آنها مقاتله کرد؟ آیا ایستادگی حضرت در عدم پذیرش بیعت، تحمیل آنها به جنگ با او و کشتن فرزند رسول خدا صلَّی الله علیه و آله نبود؟ طبق کدام تفسیر از آزادی و حقوق عمومی سکولار، این قیام توجیه دارد؟!
15- مخالفت امام حسین(ع) با اکثریت؛ طبق نظر سکولارها ، اکثریت در انتخاب راه خود مختارند، و اقلیَّت باید تابع قول اکثریت باشند! پس طبق استدلال آنها حضرت می بایست تابع قول اکثریت شوند و بیعت را می پذیرفتند! و حال آنکه حضرت هیچگاه حاضر به پذیرش بیعت نشد، نه در مدینه، نه در مکَّه ، نه در طول مسیر و نه در کربلا ، حتی دوستان یا آشنایانی که او را دعوت به عدم قیام می کردند هم ایشان نمی پذیرفتند! و فرمودند «و علي الاسلام السلام اذ قد بليت الامة براع مثل يزيد و لقد سمعت جدي رسول الله «ص» يقول: الخلافة محرمة علي آل ابي سفيان»
16- بیمعنی معرفی کردن خونخواهی از سالار شهیدان؛ یکی از مفاهیم بلند شیعه ، خون خواهی و تظلُّم خواهی از قاتلان شهیدان کربلاست.
این خونخواهی هم بعد ازشهادت اباعبدالله(علیهالسلام) دنبال شد و هم از اعتقادات شیعه است که یکی از اهداف حضرت مهدی، خون خواهی خونهای پاک آن شهیدان و انتقام از قاتلان حضرت اباعبدالله(علیه السلام) است.
حال سوال از امثال سروش محلاتی این است که اگر آنها در انجام فعل خود مختار بودند، پس کار اشتباهی نکرده اند و پس نباید مورد بازخواست و انتقام واقع شوند! و از طرف دیگر آنهایی که حضرت را تنها گذاشتند هم نباید مورد شماتت و سرزنش واقع شوند!
@rozaneebefarda
سروش محلاتی و تحریف قیام عاشورا!
[صفحه ۴ از ۴]
17- تفسیر مخدوش از ماهیت قیام امام حسین(علیهالسلام)؛
شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی، ذیل اشاره به اشتباهات کتاب شهید جاوید، این بحث را مطرح می کنند که منطق امام حسین علیه السلام در قیام، منطق شهید و منطق هجوم بود لذا بعد از فهم مخالفت کوفیان با قیام ایشان(عدم همراهی اکثریت با ایشان) بازهم حاضر به بیعت نمی شوند.از نگاه ایشان حضرت به «امر به معروف و نهی از منکر» تعالی بخشید، پس از کلام شهید مطهری و بزرگان دیگر می توان اینگونه استنباط کرد که چون قیام ایشان قیامی برای همیشه تاریخ بوده است.
میبایست این صدای رسا بدون ابهام و شائبه به گوش همگان برسد. لذا ایشان با برداشتن بیعت در طول مسیر، میخواست افراد خالصی که با تمام وجود این راه را قبول دارند انتخاب شوند، افرادی که بتوانند تمام سختی های راه با بپذیرند و تسلیم دشمنان نشوند.
این خالص کردن اصحاب به معنی مطلوب بودن عدم پذیرش آنها نیست! یعنی همه کسانی که حضرت را تنها گذاشتند مجرم شناخته می شوند.
چون قیام در مقابل یزید وظیفه واجب همگانی بوده است. لذا شهید مطهری میگویند:
«من به نویسنده شهید جاوید اشکال کردم که چرا وقتی شب عاشورا بیعت را از اصحاب برداشتند ، نفرمودند ماندن شما در اینجا حرام است؟ برای اینکه آنها می خواهند مرا بکشند و با شما کاری ندارند؟
چرا نفرمودند حفظ جان شما واجب است و باید خود را نجات بدهید؟ چرا بعد از اینکه پایداری اصحابشان را دیدند ، بر قیامشان تاکید کردند و اسراری را به آنها گفتند که تا آنروز نگفته بودند؟ و چرا از حبیب ابن مظاهر خواستند شب عاشورا افراد قبیله بنی اسد را برای جنگ همراه کند تا تعداد کشتگان زیادتر شود؟»
یعنی از نگاه شهید مطهری ، مساله قیام ،یک مساله شخصی نبوده که دیگران وظیفهای نداشته باشند و همچنین ، مساله بسیار غیر ضروری نبوده که دیگران در پذیرش یا عدم پذیرش مختار باشند، پس مساله «برداشتن بیعت» را باید مناسب معنی کرد نه تفسیر «آزادی سکولار»!
آری اگر آنروز نویسنده کتاب «شهید جاوید» تفاسیر غلطی را از قیام سالار شهیدان ترویج میکردند، امروز هم امثال سروش محلاتی همان راه را دنبال میکنند!
18- موقعیت حضرت برای تحمیل عدم ملکه بوده؛
حضرت با اکثریتی مواجه بودند که با ایشان همراه نبودند و از طرف دیگر قیام علیه یزید را لازم و ضروری می دانستند پس حاضر به بیعت با یزید نبودند، امَّا بخاطر اینکه قدرت و امکاناتی نداشتند، تحمیل بیعت بر اصحاب از اساس منتفی بوده است. و وقتی این مساله منتفی باشد، برداشتن بیعت دلیلی بر «عدم تحمیل» نیست. چون فرض تحمیل جایی محقق است که امکانش باشد. از همین رو اگر کسی از اصحاب می خواست در روز عاشورا فرار کند، هیچ امکانی برای جلوگیری از فرار او میسَّر نبود.
19-نداشتن تفسیر درست از بیعت با توجُّه به سابقه تاریخی؛
«برداشتن بیعت» در زمان حضرت رسول(ص) و حضرت علی علیه السلام و حضرت مجتبی(ع)، مشاهده نمی شود و در مورد حضرت سیدالشهداء مشاهده شده است.و در مورد ائمه دیگر هم چنین گزارشی مشاهده نشده است! پس این مساله را نمیتوان عمومیت داد. از طرف دیگر باید در تحلیل و تفسیر آن دقَّت بخرج داد. پیامبر و حضرت امیر که حکومت داشتند هیچگاه بیعت را از اصحاب برنداشتند.
در آخرین تجربه تاریخی امام مجتبی که بیعت را از اصحاب برنداشته بود، بخاطر خیانت اصحابش که حاضر شده بودند ایشان را دست بسته تحویل معاویه دهند، حاضر به پذیرش صلح تحمیلی شده بودند! اگر این تجارب تاریخی را کنار هم بگذاریم چه برداشتی از «برداشتن بیعت» متصوّر می شود؟!
میتوانیم اینگونه استنباط کنیم که سالار شهیدان، برای تامین اهداف زیر بیعت را برداشتند:
یک) اصحاب ناخالص به ایشان خیانت نکنند و ایشان را تحویل سپاه دشمن ندهند.
دو) اصحاب در حین مبارزه، فرار نکنند.
و سه) افرادی باقی بمانند که با تمام وجود به قیام و هدف قیام ایشان باور دارند و آنهایی که زنده میمانند هم تا اخر مسیر که اسارت و سختی های بیشمار هست استوار باقی بمانند.
حضرت از این سه هدف مقدماتی یک هدف اصیل دیگر را دنبال میکردند که عدم بیعت ایشان بصورت واضح و شفاف به تمام عالم و تاریخ مخابره شود. و منطق قیام ایشان ، راهگشای تمام آزادگان عالم شود.
20- اعتدالیها و تفاسیر حزبی و جناحی از عاشورا؛
آنروزی که جریان #اعتدال برای اغراض سیاسی به سراغ تحریف وقایع تاریخی شیعی رفت، حامیان حوزوی آن به تئوریزه کردن این مسیر غلط پرداخته، در تحمیل لطمات سنگین به کشور و ملَّت مشارکت ورزیدند.
آنها مقدسات شیعه را ابزار منفعتطلبی جریان حزبی قرار دادند و حتی بعد از بار آمدن خسارتهای سنگین به کشور، از رویَّه غلط خود توبه نکردند و هرگز از ملَّت عذرخواهی نکردند!
امَّا جدای از اینکه اغراض سیاسی این جماعت چیست، بر دلسوزان مفاهیم بلند شیعی است که اجازه تحریف مسائل اعتقادی را ندهند.
@rozaneebefarda
اهداف تصویر سازیهای کاذب
داود مهدوی زادگان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
📌 جبهه معارض داخلی و خارجی با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات، توانمندتر از گذشته شده است. در نتیجه قدرتش برای تصویر سازی های کاذب علیه شؤون و سطوح مختلف انقلاب و نظام اسلامی نیز بیشتر شده است.
❓ نکته مهم در این تصویر سازی های کاذب آن است که مسبوق به دانش مدرن است. ماهیت ابزاری و معطوف به هدف بودن علوم مدرن، کنش تصویر سازی را سازمان یافته و هدفمندتر می کند. از این رو، آگاهی از آن اهداف و روش ها و شیوه های تصویرسازی به منظور خنثی سازی آن اهمیت به سزایی دارد.
📌 باید توجه داشت که این تصویر سازی ها انتزاعی و غیر انضمامی نیست. زیرا غایت اصلی این کار، تاثیر گذاری بر واقعیت های عینی است. به همین خاطر، در این تصویر سازی، سعی می شود که مواد و مصالح کار از متن و ساخت اجتماع استخراج شود. با وصف این، صورت پردازی هایی که بر مواد استخراج شده به عمل می آید، متکی بر باورهای ایدئولوژیکی و منافع شخصی و گروهی و یا حزبی است.
در اینجا به برخی از اهداف تصویر سازی های کاذب که معطوف بر واقعیات و مقتضیات سیاسی و اجتماعی امروز ایران است، اشاره می شود.
1⃣ پنهان کاری مسببان اصلی وضعیت موجود؛ یکی از مطالبات مردمی در انتخابات 1400 علاوه بر تغییر وضعیت نابسامان موجود، شناسایی و مجازات عاملان آن است. نسبت دادن این وضعیت به عاملان غیر واقعی و ساختگی با هدف انحراف افکار عمومی و ایجاد حاشیه امن قضایی است.
2⃣ ایجاد اشتباه محاسباتی؛ ولی فقیه همواره جبهه انقلابی را از گرفتار شدن در دام اشتباه محاسباتی که توسط دشمن زمینه چینی می شود، حذر داده است.
3⃣ عملیات روانی؛ آنچنان که برخی از نظریه پردازان جبهه معارض گفته اند، عملیات روانی عبارت از القای آگاهی کاذب در مخاطب است تا رفتاری مغایر با منافع واقعی خود داشته باشد ( سعید حجاریان ).
4⃣ جابجایی اصالت واقعیت و مجاز؛ آنچه اصالت دارد، واقعیت عینی است. واقعیت مجازی ذیل و سایه ای بیش نیست. هدف در تصویر سازی کاذب جابجایی اصالت واقعیت و مجاز است تا جامعه در تاریکی و فضای غیر واقعی که فاقد پشتوانه منطقی و عقلانی است، تصمیم بگیرد. کنترل انسان ها در فضای مجازی بسیار ساده تر از واقعیت خارجی است.
5⃣ زمین گیر کردن و به انفعال کشاندن جبهه انقلابی؛ با به قدرت رسیدن رئیس جمهور انقلابی، نهضت تحول خواهی برای تغییر وضعیت نابسامان اقتصادی موجود که توسط مدیریت غربگرا پدید آمده است، جان تازه ای گرفته است. هدف تصویر سازی کاذب متوقف کردن همین روحیه تحول خواهی است.
6⃣ کاستن شجاعت خطر پذیری؛ تحول خواهی به شجاعت در ریسک پذیری و خطر کردن بالا نیاز دارد. تولید انبوهی از آگاهی های کاذب، این شجاعت را از جبهه انقلابی می گیرد.
7⃣ اصل تفرقه بیانداز و حکومت کن؛ جبهه معارض برای بازگشت یا تثبیت قدرت، با تولید تحلیل های کاذب تلاش می کند تا جبهه اتقلابی را دچار انشقاق درونی، دو گانگی های ساختگی و خصومت ورزی های کاذب کند.
✅ بطور قطع اهداف دیگری برای تصویر سازی های کاذب که از سوی جبهه معارض با انقلاب تولید می شود، وجود دارد؛ لکن در اینجا به همین هفت مورد بسنده می شود. عمده سخن این است که باید در مواجهه با تصویر سازی های کاذب به نحو عقلانی و مدبرانه عمل کرد. عمل عقلانی آن است که اهداف و دامنه تاثیر گذاری بر گروه مخاطب تصویر سازی کاذب را معلوم ساخته پاسخ بجا و به موقعی به آن داد. حواسمان باشد که پاسخی که به تصویر سازی کاذب می دهیم، ضریب آن را بالا و پایین می کند. و هدف از پاسخ دادن ها این است که ضریب آن به صفر و بلکه به زیر صفر برسد؛ یعنی زهر تصویر کاذب به خودش باز گردد. پس، باید قبل از هرگونه اقدام نظری یا عملی با تصویر سازی های کاذب، به تحلیل علمی نسبتاََ دقیقی از آنها دست یابیم. انشالله
@rozaneebefarda
▪️انا لله و إنا الیه راجعون
روح بلند و ملکوتی عالم عامل، اندیشمند مجاهد، علامه #محمدرضا_حکیمی به ملکوت اعلی پیوست.
این بزرگمرد فرهیخته عصاره فقاهت در فروع و اصول و پیشگام در بازتولید مجتهدانه اندیشههای اجتماعی در دوران معاصر بود.
زهد، تقوا، معنویت، مجاهدت علمی و عملی، نواندیشی چارچوبمند، احیای تاریخ مجاهدتهای عالمان شیعه، تولید آثار فاخر در رشتههای مختلف علوم اسلامی، عدالتخواهی ضابطهمند از شاخصههای بارز ایشان بود.
علامه حکیمی از ارادتمندان خالص و مخلص و ثابتقدم امام خمینی و از یاران صدیق انقلاب اسلامی و از نخستین کسانی بود که در ابتدای دهه چهل، رهبر نهضت اسلامی مردم ایران را با عنوان #امام_خمینی یاد کرد.
@rozaneebefarda