دلم گرفته مرتضی....دلم گرفته مرتضی.... این همه چراغ ....توی این شهر....
هیچ کدوم چشم هامو روشن نمیکنه....
این همه چشم توی این شهر....
مرتضی هیچ کدوم دلمو گرم نمی کنه.... مرتضی این جا همه می دَوند که زنده بمونند ...
هیچ کس نمی دَوه که زندگی کنه......
این شهر همش شده زمین...
دیگه آسمونی نداره توی این شهر...
من #دلم آسمون میخواد مرتضی...😭
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
دلم گرفته مرتضی....دلم گرفته مرتضی.... این همه چراغ ....توی این شهر....
هیچ کدوم چشم هامو روشن نمیکنه....
این همه چشم توی این شهر....
مرتضی هیچ کدوم دلمو گرم نمی کنه.... مرتضی این جا همه می دَوند که زنده بمونند ...
هیچ کس نمی دَوه که زندگی کنه......
این شهر همش شده زمین...
دیگه آسمونی نداره توی این شهر...
من #دلم آسمون میخواد مرتضی...😭
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#ای_شـهیـد
باید خودت تمـام #دلـم را عـوض کنی
با این دلـم، به دردِ #شهادت نمی خورم
#خادمالشهدا
#شهیدحجتالهرحیمی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
خدایا لیاقت ندارم
دل که دارم...
#دلـم شہادت میخواد...😭
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
هدایت شده از ستارگان آسمانی ولایت⭐️
اے #شهید
این روزها عجیب #دلم
به سیم خاردار های دنیا !
#گیر کرده است ...
دسٺـم را بگـیر ..
#شهید_سعید_بیاضےزاده💞
#شبتون_شهدایی🌷
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#دلم تنگ شهیدانی ست
که مرا از بهر خویش نمی خواهند.😔
دلم تنگ شهیدانی ست
که مرا با رسم خویش می خواهند.☺️
دلم تنگ همانان است
که با پای خویش رفتند و با هزارن تابوت برگشتند.😔
دلم تنگ همانان است که از بهر حفظ من از جان خویش بگذشتند.😭
نه تنها منتی برمن ندارند که منتم را هم خریدارند
دلم تنگ همانان است.
دلم تنگ ستارگان خاکی از افلاک برگشته است
🌹دلم تنگ شهیدان ست.🌹
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
🍃🌸 هویزه یعنی⁉️ .... هویزه یعنی از همه طرف محاصره🔥 هویزه یعنی ایستادن تا آخرین نفس✌️ هویزه یعنی
🍃🌸
✍ #دلنوشته 💔
#هویزه نام دیگرش کوچه های بنی هاشم است،😢
نام #دیگرش خانه #فاطمه(سلام الله علیها)ست.😔
صدای شکسته شدن #استخوان_پهلو و سینه ،مساوی است با #له_شدن زیر شنی تانک، #تکرار حادثه در است و دیوار. 😭
آنجا #آتش بود و اینجا آتش، آنجا خون بود و دود و اینجا #تکرار آنجا.🔥
آنجا #زهرا(سلام الله) بود و اینجا #پسران زهرا 😞
و اما؛ شهدای #هویزه!
آمده ام تا با شما #عهد ببندم که راهتان را ادامه #می دهم.
آمده ام تا دلم را خانه #تکانی کنید
آمده ام تا عوض شوم، تا مثل شما پریدن🕊 را بیاموزم.
قبول دارم که #اشتباه کرده ام، اما دنیا که به آخر نرسیده است🚫
هنوز هم می توانم بازگردم و گذشته هایم را #قلم 🖍بکشم.
کافی است دستم را #بگیرید تا گم نشوم، تا #فریب نخورم 😓
#شهداء!
مرا به مهمانی #خدا دعوت کنید تا بزم عاشقانه را #بیاموزم.❤️
#دلم را زیر و رو کنید؛ مرا آنچنان بسازید که هیچ کس #نتواند خراب کند.😓
مرا با تمام وجودتان #بهم بزنید که خودم هم حس کنم #عوض شده ام و طرح وجود مرا #روشن کنید.🕯
من آمده ام، شما هم #بیایید تا دست خالی برنگردم.😓
من خجالت می کشم از #هویزه دست خالی بروم، برای #شما هم بد می شود «فاما السائل فلا تنهر».
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#ارسالی از
#پدر شهیدسعیدبیاضےزاده
سلام خدمت شما بزرگواران یک خاطره از فرزندم #حجت_الاسلام_سعیدبیاضی_زاده
از سوریه آمده بود ما خیلی خوشحال بودیم چون عزیزمان از سفر آمده سه روز گذشت دوستان و همکلاسیهایش #مشهد بودند او در این سه روز مرتب با همرزمانش در سوریه در تماس بود یکبار که #مادرش گفت سعید چه می کنی همه ی فکرت #سوریه شد گفت من حقیقت خودم اینجا هستم #دلم وفکرم فقط سوریه است. به من گفت بابا بیا چند روز برویم #مشهد من هم که عاشق مسافرت بودم در جواب گفتم از نظر من مشکلی نیست ببین مادرت چه می گوید به مادرش که گفت در جواب، مادرش گفته بود فکر کنم پدرت برنامه اش جورنیست شیخ سعید می گوید پدرم راضی کردنش بامن شما راضی هستی برویم مشهد زنگ زد به حاج آقای اسحاقیان که یک سویت برای ما گرفتند ما با ماشین خودمان با سجاد و سارا حرکت کردیم به طرف #مشهد شیخ سعید از همان زمان کودکی بسیار #احترام به من و مادرش میگذاشت ظهر که ما از #نماز می آمدیم چای آماده بود سفره هم آما ده نهار را همراه ما می خوردند بلافاصله پیش دوستانش می رفت از آنجا می رفت پیش چند نفر از رفقایش که از نجف اشرف به مشهد آمده بودند از اذان صبح که بلند می شدند تا آخرشب همش در حرکت بودند انگار خسته نمی شد به مادرش می گفت شما حتی چای نمی خواهد درست کنی فقط به #زیارت و #دعا توجه کن غذا هم برایمان می آورد پیش از اذان ما هر کجای حرم بودیم می آمد نماز کنار هم بودیم یک قرآن از حرم برایش هدیه داده بودند آن قرآن را هدیه به مادرش یک روز هنوز منتظر نماز ظهر بودیم حرف #جنگ و #سوریه را پیش کشید گفت ببینید امروز در #کربلا جنگ است و #امام_حسین (ع) به ما می گوید کسی هست از من و اهل بیت من #دفاع کند آیا کسی هست #جانش را برای #خدا و فرستاده خدا فدا کند ما باید چه جوابی بدهیم #مادرش گفت ما همه ی خانواده حاضریم برای آقا امام حسین #جان بدهیم #شیخ_سعید گفت امروز همان روز است ببین مادر این دنیا حالا زود یا دور می گذرد اما در نظر بگیر #روزقیامت حضرت فاطمه (س) به شما نگاه نکند شما پسر داشتی جوان داشتی چرا از #دخترم_زینب (س) و سه ساله ام #رقیه (س) دفاع نکردی یا سرت را بالا بگیری و فاطمه (س) به شما بگوید آفرین برتو #مادر و از مرگ و #شهادت صحبت می کرد برای ما قرآن می خواند و معنی میکرد او خودش به مشهدرفته بود که #شهادتش را امام رضا (ع) امضا کنند و ما را به مشهد برده بود که مادرش را برای رفتن به سوریه راضی کند او اینقدر به ما محبت می کردند خدا می داند ما خجالتمان می شد شهادت حق #شیخ_سعید بود خیلی در این راه تلاش کرد و زحمت کشید خدا روح شهدا را شاد کند و ان شاءالله از دست ما راضی باشند.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
دست نوشته #شهید_محرم_ترک، اولین شهید مدافع حرم:
❣امروز از ساعت چهار عصر به یکباره #دلم گرفت، به یاد دخترم #فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم.
❣ #عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد #حضرت_رقیه(س) افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله ...😭
❣در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما #همسرم هست که تماس گرفته
❣حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به #دخترم داد دیدم که #گریه امانش نمیدهد😳گفتم چی شده خانم طلا، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی؟!
❣گفت: بابایی دلم برات سوخته کی میایی، من #دوسِت دارم، بیا بابایی😢 دیدم حال فاطمه خیلی #بد بود شروع کردم به #نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم، گفتم: برای بابایی #شعر می خونی؟
❣در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام #اشک می ریختم، اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند...😭
#شهید_محرم_ترک🌷
#یادش_باصلوات
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷هر کی میخواد امشب بره کربلا ببینه....
همین امشب....🌷
❤️فدای دل تنگ و اشکای قشنگتون...
#آقا عجیب #دلم تنگ شده برایتان...
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
هدایت شده از ستارگان آسمانی ولایت⭐️
⭐️ #دلم می سوزد و
کاری ز دستم بر نمی آید😢
🌟 #شبـان آهسته می گریم
که شاید کم شود دردم💔
⭐️تحمل می رود
اما #شب_غم سر نمی آید
#شبتون_شهدایی🌙
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💐🌸🌺🌷🌺🌸💐
#همسرانه
#همسرداری_شهدا
#همسر_سردار_شهید
#یوسف_کلاهدوز
شاید #علاقه_اش را خیلی به من نمی گفت ولی در #عمل خیلی به من #توجه می کرد.
با همین کارهایش #غصه_دوری از خانواده ام #یادم می رفت.
#حقوق که می گرفت، می آمد #خانه و تمام #پولش را می گذاشت توی #کمد من و می گفت: هر جور خودت #دوست داری #خرج کن .
خرید #خانه با من بود.
اگر خودش #پول لازم داشت می آمد و از من می گرفت.
هر وقت هم که #دلم برای #پدر و #مادرم تنگ می شد ، آزاد بودم یکی دو هفته بروم #اصفهان. اصلاً سخت نمی گرفت. از #اصفهان هم که بر می گشتم، می دیدم #زندگی خیلی #مرتب و #تمیز است.
#لباسهایش را خودش #می_شست و #آشپزخانه را مرتب می کرد.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313