سیدالعلماء
🔺 اهمیت نعمتشماری
🔹 گام اول تشکر، شناخت #نعمت است. اگر انسان #نیّت کند که میخواهم رحمتهای خدا نسبت به خودم را شمارش کنم و در دفتری بنویسم، این اولین قدمی است که به سوی #انسانیت و به سوی #تشکر از نعمتهای خدا برداشته است؛ چون تا #انسان نداند که دست #رحمت الهی در وجود او چه کرده است، چگونه میتواند حال #شکر را در درون خودش ایجاد کند؟
شکر یک حالت اختیاری نیست بلکه باید مقدماتش را فراهم کرد. مثلاً اگر به شما #نوجوانان و #جوانان بگویند که #پدر و #مادر بر شما حق زیادی دارند و در کلاس #دینیتان هم درسش را بخوانید که پدر و مادر بر ما خیلی حق دارند و باید تلافی کرد، اما اگر افرادی اصلاً پدر و مادرشان را ندیده باشند - مثل کسانی که پدر و مادرشان #شهید شدهاند- هر چه در کلاس بخوانند که حق پدر و مادر زیاد است، وقتی زحمات آنها را ندیده باشند چگونه در حال تشکر قرار میگیرند؟ و چگونه در دلشان آن عطوفت و عاطفهی اولاد نسبت به والدینش تحریک میشود؟! چنین چیزی مشکل است.
پس اول قدم تشکر ما بندگان نسبت به حق تعالی، این است که نعمت خدا را ببینیم، و بشناسیم که ما چه بودیم و چه شدیم و این جهان چه بوده و چه شده است...
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 تذکراتی پیرامون دعای شریف صباح؛ یادگاری از مولا امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه
🔹 ما #فکر میکنیم چون اسم اینها #دعاست فقط باید در ضمن خواندن آن، چیزی از خدا خواسته شود، در صورتیکه خیلی از فرازهای ادعیه، #مناجات کردن با خدا و القای #معارف به انسانها میباشد. #توجه به این مسائل در صورت داشتن #وجدان پاک، انسان را #سالک میکند.
۸۹/۲/۱۳
🔹 چند سطر ابتدای این دعای شریف #صباح برنامهای میشود برای کسی که میخواهد #صبح اول وقت در حال آسودگی #خیال و #فکر، درگیر نشدن با #مشکلات درون و بیرون #منزل و #اداره و اینها، چند کلمهای به فکر خودش حرکت بدهد. حرکت فکری در این موارد، قدم اولش تقریباً تا #انسان شروع کند، به #تحیر و سرگردانی میرسد، چون گاهی هست که زیادی بعضی چیزها آدم را متحیر میکند.
۷۶/۱۰/۱۰
🔹 يكی از دستوراتی كه #علما نوشتهاند و به ما #توصيه کردهاند، بنده هم خدمت برادران عرض میكنم، اين دعای شريف صباح است که اول صبح خوانده میشود. لحن این دعا همين لحنهاست و دردش همين دردها است و نجاتش همين #نجاتها است.
وقتی انسان صبح، #وضو گرفته و #نماز خوانده است؛ به جای افكاری كه فكر او و نَفَس، راه، و انرژی او را رو به خودش میچرخاند، اين #دعا هدف را معلوم میكند. میگويد: الآن كه #فرصت داری، هنوز نه اداره است، نه #مدرسه، نه چيز ديگر، از آن كسی كه ديشب تو را خواباند و تو از او #غافل بودی #تشكر كن: « يَا مَنْ أَرْقَدَنِی فِی مِهَادِ أَمْنِهِ وَ أَمَانِه»؛ مِهاد #امن و امان يعنی چه؟ خدایا تو مرا در گهواره امن خواباندی، دست خدا در كار بود كه بنده و شما خوابيديم وگرنه بعضی از افراد هستند كه #آرزو دارند بتوانند يك ساعت آرام بخوابند!. دارو میخورند که بخوابند يا نمیشود يا اگر بشود فوری از خواب میپرند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 صلی الله علیک یا علی بن الحسین یا زین العابدین و رحمة الله و برکاته
🔺 این شجرهی #نبوت یعنی این شاخههای پربار را خداوند برای تغذیهی ارواح و #هدایت بشر قرار داده.
وقتی #سیدالشهداء علیهالسلام برای این که #اسلام به دست حکومت #یزیدی نیفتد و نابود نشود، #قیام کرد و به #شهادت رسید، فشار بر این شجرهی مبارکه از اطراف زیاد شد. ارتباط با این درخت و با این میوهها قطع شد.
💠 خب در این دوران حضرت #سجاد علیهالسلام برای اینکه دست #تربیت و هدایتش از خلق کوتاه نشود، چارهای اندیشید و آن خریدن بندگان سیاه بود. حضرت اینها را میخرید و میآورد در منزل، اینطوری دیگر بازرسان نمیگفتند که علی بن الحسین چرا با مردم ارتباط گرفته؛ چون اینها ارزشی نداشتند در #اجتماع . اینها را میخرید و میآورد و تربیت میکرد. و بعضیهایشان را به مقام #اولیاء رساند.
#سعید_بن_مسیب به طوریکه #مسعودی نقل کرده میگوید در سالی خشکسالی و قحطی شد. مردم در بیابان آمده بودند برای طلب باران، ولی هیچ اثری از بارش نبود. #غلام سیاهی را دیدم که آمد بر یک بلندی، از تپهای بالا رفت، من هم به او نزدیک شدم، دیدم لبانش در حرکت است. هنوز لبان او از حرکت باز نمانده بود و دعایش تمام نشده بود، دیدیم که ابر دارد بالا میآید. این غلام سیاه وقتی این را دید، از خدا #تشکر کرد و دور شد. من به دنبالش رفتم دیدم رفت در منزل حضرت سجاد علیهالسلام. رفتم خدمت حضرت، عرض کردم یکی از بندگان شما را میخواهم از شما بخرم. فرمود: چرا بخری؟ کدام را میخواهی تا به تو بدهم؟ دستور داد آنها را حاضر کردند. من نگاه کردم، دیدم هیچکدام نیست. فرمود: دیگر نیست؟ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻧﺪ: فقط یکی هست که مسئول اسبهاست. میرآخور است. ﻓﺮﻣﻮﺩ: او را هم بیاورید. رفتند و او را هم آوردند. دیدم بله همان است. حضرت به او فرمود که تو دیگر در اختیار سعید بن مسیب هستی با او برو.
تا این را گفت، او رو کرد به من گفت: چه باعث شد که مرا از #مولای خودم جدا کردی؟!
معلوم میشود که این در #ظاهر میرآخور بوده، ولی در #باطن همنشین با امام سجاد بوده و تربیت میشده در زیر تربیت و #عنایت آن حضرت.
اینها را عرض میکنم برای خودم و برای برادرها که ما خودمان را از امام #مهدی علیهالسلام و از تربیتهای او محروم نکنیم. میتوانیم با #ذکر آن حضرت، #دعای آن حضرت، #قرائت قرآن برای پدر و مادر بزرگوارش و اینجور چیزها از او بخواهیم که ما را هدایت کند.
گفت: چه باعث شد؟ گفتم: من مراقب تو بودم، آمدی آنجا و درخواست کردی؛ در حالیکه اصلاً خبری نبود، یک مرتبه ابر آمد و باران شروع شد.
تا این را شنید عرض کرد: خدایا بین من و بین مقام مقدس تو یک رمز و رازی بود، آن را کشف کردی. من دیگر نمیخواهم #زندگی بکنم. مرا ببر پیش #لطف و #کرم و #احسان خودت.
تا این را گفت، حضرت گریست، حاضران گریستند، من هم حالم منقلب شد، گذاشتم آمدم. منزل که رسیدم، از طرف حضرت فرستادهای آمد که سعید اگر میخواهی که تشییع جنازهی رفیقت شرکت کنی، بیا. بازگشتم دیدم، فوت کرده و از #دنیا رفته.
✅ حالا ببینید #بشر اینجوری است. من و شما اینجوری هستیم. خدا در وجود ما یک چنین #لطافت و #ظرافت و #صفایی قرار داده که اگر دست #ولیای از اولیاء به باطن ما نفوذ کند و ما را بسازد، سیاه و سفید و #اروپایی و #آفریقایی ندارد. #انسان به این مقامات میرسد و کارهایی میکند که به هیچ #مرتاضی نمیشود نسبت داد.
۷۶.۹.۱۳
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama