eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺ولادت حضرت عیسی (علی نبینا وآله و علیه‌السلام) 🔹درباره‌ی رو به خدا کردن در مساجد -که بنده و امثال بنده مانند در این مکان‌ها حضور پیدا می‌کنیم!- روایتی در کتاب از حضرت علیه‌السلام نقل کرده‌اند: «إن الله عزّوجل أوحی إلی عیسی بن مریم علیهماالسلام: قل للملأ من بنی إسرائیل لایدخلوا بیتاً من بیوتی إلا بقلوب طاهرة و أبصار خاشعة و أکفّ نقیة» ( ج۱ص۳۳۷ ج۴۲ص۱۶) [خداوند به حضرت عیسی وحی کرد که به بنی‌اسرائیل بگو وارد خانه‌ی من نشوند مگر با قلب‌هایی پاک وچشم‌هایی خاشع ودست‌هایی پاکیزه] همان‌طورکه در تمام برای ما حتی یک‌مرتبه هم اتفاق نیفتاده که با لباس کثیف وآلوده و نشُسته، در مجالس دیگران وارد شویم، خداوند به پیام داد: «لا یدخلوا بیتاً من بیوتی إلا...»؛ می‌فرماید که در خانه‌ی من داخل نشوند تا شرایطش را ایجاد کنند. «قلوب طاهرة»؛ برای [رسیدن به محضر] خداوند -بِلاتشبیه- مثل سروصورت برای ماست. چگونه است که اگر ما سر و صورت‌مان خون‌آلود و کثیف و چرک‌آلود باشد، هیچ‌گاه در هیچ مجلسی وارد نمی‌شویم؟ قلب ناپاک ما هم باید در مساجد حضور پیدا نکند، مگر این که شود. اگر ملتفت بشود که در حالی از حالات بدِ او، دیگران بر او مطلع شده‌اند، از خجالت می‌خواهد آب بشود و این برای او بزرگترین است. اگر این مصائب را ما مصائب بدانیم، دیگر مصائب دنیایی قابل نمی‌شود که به آن کنیم. همّ و غمّ‌مان واحد می‌شود. و بعد از آن که به خدا پیدا کرد، مصیبتش، مصیبت خداداری می‌شود. دیگر، مصیبت‌های خانه‌داری، زن‌داری، پدر و مادر داری، وطن‌داری، تمام این‌ها کوچک می‌شود. این مصیبت که قلب من ناپاک است، سرتاپا است، سرتاپا است، سرتاپا و و است و من دارم با این شکل می‌آیم به و رو به خدا می‌ایستم؛ اگر این مصیبت واقعاً برای انسان پیدا شود، دیگر همین‌طوری وارد مسجد نمی‌شود، بلکه در حال مخصوصی وارد مسجد می‌شود که فرمود: «لضحکتم قلیلاً و لبکیتم کثیراً»؛ [ ج۸۴ص۱۳۱]؛ یعنی کم و زیاد می‌شود. «و أبصارٍ خاشعة»؛ چه‌وقت ما ملتفت بودیم که همان‌طوری‌که بدون در شبستان و محراب وارد نمی‌شویم، بی چشم هم وارد نشویم؟! این معنی در برابر خداست؛ چیز تازه‌ای نیست، منتهی از بس‌که به مسائل اُنس گرفته‌ایم و از خدا دور بوده‌ایم، به نظرمان عجیب می‌آید؛ مگر می‌شود کسی نرود مگر با اشک چشم؟! بله، می‌شود؛ کافی است یک ذرّه خدا به ما بفهماند آن چیزی را که به و و و فهماند. «و أکف نقیّة»؛ دستی که به چیزی خورده که نباید بخورد -چه مال و چه غیر مال- این ناپاک است. با دست ناپاک وارد مسجد نشوید. با آلوده وارد مسجد نشوید. با چشم خشک وارد مسجد نشوید. همه‌ی این‌ها لوازم خداداری است، ولی ما به بُت‌هایی که داریم، انس گرفته‌ایم و کرده‌ایم خداداری می‌کنیم!. همین‌که در دوران بچگی و ابتدای به ما گفته‌اند بخوانید و دارد و با آب‌نبات ما را تشویق کرده‌اند، همان حال برای ما بعد از ۶۰-۷۰ سال مانده. برای بنده مانده. اسم این دولا راست شدن را گذاشته‌ام نماز. اسمش را گذاشته‌ام خدا. سوره‌ی ، سوره‌ی قل هو الله، . همه‌چیز به همین میزان در سطح مانده، ولی حقیقت آن چیزی است که بر زبان مبارک علیه‌السلام جاری شده. همان‌طوری‌که آدم اگر باشد، است بیاید در صف ، و حرام است وارد مسجد بشود، خرابی قلب و تاریکی و ناپاکی قلب هم یک جنابتی است برای قلب. مرحوم در بحار توضیح می‌دهد که «قلوب طاهرة» یعنی چه؟ می‌فرمایند: «أی من الإعتقادات الباطلة»؛ پس انسان باید هر کاری دارد بگذارد زمین. فقط به آن ضرورات بپردازد و برود دنبال تعمیر قلب، ، اصلاح . ما بشریم دیگر! که نیستیم! گوسفند که نیستیم. به ما می‌گویند شما خدا هستید. کو؟! کو؟ بنده، کجایم بنده‌ی خداست؟! مهمتر از همه باید قلب من با خدا باشد، که نیست. سرتاپایش را چیزهایی گرفته؛ آن موقعی‌که وسائل سواری و زینت انسان به اسب و قاطر و شتر بود، به افرادی‌که علاقه به این چیزها داشتند، گفته می‌شد قلب‌تان طویله است؛ چون اسب و شتر و قاطر درونش است. حالا قلب‌های ما گاراژ است. چون انواع موتور و ماشین و... درونش است. مرحوم‌مجلسی در ادامه می‌فرماید: «و الأخلاق الدنیة»؛ ، ، . آدم یک چیزی از همکارش می‌بیند، چقدر ناراحت می‌شود؛ مثلاً با هم، هم‌کلاس بوده‌اند، حالا مثلاً فلان جلسه برای هم‌کلاسی سابقش کف زده‌اند. آدم ناراحت می‌شود! این قلب که قلب نیست. کاش این قلب‌ها را که مثل قلب امثال بنده هستند سگ بخورد!... ✅ مرحوم‌آیت‌الله‌سیدابراهیم‌خسروشاهی @seyedololama
💢 شرح روایت حضرت عیسی علیه‌السلام 💢 (قسمت دوم) 2⃣ 🔺 2⃣ «و أبصارٍ خاشعة» چه وقت ما ملتفت بودیم که همان‌طوری که بی وضو وارد نمی‌شویم؛ در شبستان و محراب هم بی چشم هم وارد نشویم! این معنی حضور در برابر خداست. چیز تازه‌ای نیست. منتهی از بس که به مسائل مادی اُنس گرفته‌ایم و از خدا دور بوده‌ایم به نظرمان عجیب می‌آید. مگر می‌شود کسی نرود مگر با اشک چشم؟! بله، می‌شود. کافی است یک ذرّه خدا آن چیزی را که به و و و فهماند، به ما نیز بفهماند. 🔺 3⃣ «و أکف نقیّة» دستی که به چیزی خورده که نباید بخورد - چه مال و چه غیر مال - این ناپاک است. با دست ناپاک وارد مسجد نشوید. با آلوده وارد مسجد نشوید. با چشم خشک وارد مسجد نشوید. همه‌ی این‌ها لوازم خداداری است ولی ما به بُت‌هایی که داریم انس گرفته‌ایم و خیال کرده‌ایم خداداری می‌کنیم. همین‌که در دوران بچگی و ابتدای تکلیف به ما گفته‌اند نماز بخوانید و ثواب دارد و با آبنبات ما را تشویق کرده‌اند، همان حال برای ما بعد از ۶۰-۷۰ سال مانده. برای بنده مانده. اسم این دولا راست شدن را گذاشته‌ام . اسمش را گذاشته‌ام خدا، سوره‌ی حمد، سوره‌ی قل هو الله، . همه چیز به همین میزان در سطح مانده. ولی حقیقت آن چیزی است که بر زبان مبارک علی علیه‌السلام جاری شده. ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی @seyedololama