eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
740 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 ورود به ماه رمضان با کفر! 📖 در کتاب در دعای شب آخر و شب اول این عبارت هست: «اللهم ما کان فی قلبی من شک و ریبة أو جحود أو قنوط أو فرح أو بذخ أو بطر أو خیلاء أو ریاء أو سمعة أو شقاق أو نفاق أو کفر...» امام علیه‌السلام دعایی برای ما آورده که آخر ماه شعبان بخوانیم که خدایا هرچه در ما از است! این‌ها را خواهش می‌کنم برطرف کنی، مرا کنی. پس ما، ما، ما، ما، از بالا تا پایین، ، ، همه یک جور کفری درونش هست!. کفر به الاهی. به این معنا که مثلاً چاقو را بر می‌داریم هلو را پاره می‌کنیم، ولی هنری که این‌جا به خرج رفته اصلاً یادمان نیست. مثل این‌که این یک خشتی است افتاده روی زمین، برداشتیم می‌خواهیم استفاده کنیم!. باباجون این یک لقمه‌ی عجیبی است!. است. هنری که سال‌ها و قرن‌ها بشر باید در این ها بکند ولی نمی‌کند. پس است. پس اجتماعات و کفرانه است به نعمت‌های الاهی. «اللهم ماکان فی قلبی من شک... أو فسوق أو عصیان أو عظمة أو شئ لا تحب فأسئلک أن تبدلنی مکانه ایمانا بوعدک و وفاء بعهدک...» خدایا این‌ها را برای من عوض کن. من را جاروب کن. مهمان کثیفی هستم. اگر یک کارگر فاضلاب یادش رفته باشد که امشب است، با فاضلابی بیاید، یک‌مرتبه درب خانه، چه می‌گوید؟ می‌گوید حمام کجاست؟ صاحب‌خانه! من را هدایت کن به حمام. اول بروم آن‌جا. یک دست لباس هم به من امروز عاریه بده که من بتوانم سر سفره حاضر شوم. ما باید در ماه این‌جوری عرض کنیم پیش خدا. خدایا ما را عوض کن به جای این‌ها: «ایماناً بوعدک و وفاءً بعهدک و رضاً بقضائک و زهداً فی الدنیا»؛ اصلا به غیر خودت در ما نماند. کثافت است. با کثافت داریم سر سفره احسان تو می‌نشینیم. ما را پاک کن. اول برویم حمام، پاک بشویم، بعد بیاییم سر سفره‌ی تو. «و رغبةً فیما عندک و أثرةً و طمأنینةً و توبةً نصوحاً.» این هم دعای شب آخر این ماه است، هم دعای شب اول ماه است، هم برنامه‌ی ما تا آخر عمر است. که وقتی می‌میریم این دعا در حق ما مستجاب شده باشد. با کفر نمی‌ریم. ۸۸.۵.۲۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 درخواستی از امام رضا علیه‌السلام 🔹 در شرح حال حضرت علیه‌السلام مطلبی ذکر شده که بايد به آن توجه کرد. وقتی حضرت ولايت‌عهدی را به اجبار پذيرفت، به ايشان گفتند که شما نماز عيد را بخوانيد، اما حضرت فرمودند: قرار است که من اين کارها را نکنم و به کارهای مربوط به کاری نداشته باشم، ولی چون خيلی اصرار کردند، حضرت فرمودند: اگر من نماز عيد بخوانم، نماز عيدی که جدّم و جدّم می‌خواندند، من هم مثل آن‌ها نماز می‌خوانم. و ما بايد از حضرت درخواست کنيم که و دانش آموزی و بودنمان را آن‌طوری که خودشان می‌خواهند به ما ياد دهند و ما آن‌گونه باشيم. بايد به حضرت عرض کنيم: شما می‌فرمایید اگر من برای برپایی نماز عيد بروم، همان‌طوری می‌روم که جدّم می‌رفتند؛ ما هم می‌خواهیم اگر دانشجو هستيم، آن‌طوری باشيم که شما و جدّ شما هستيد و دوست داريد. اين مطلب را بايد از حضرت بخواهيم و حضرت در امر دانش آموزی سلیقه‌شان اين است که مثل خانواده‌ی ايشان و اطهار باشيم. خانواده‌ی ائمه‌ی اطهار دستورات و امور علمی را نشان داده‌اند. جدّ بزرگوارشان حضرت علیه‌السلام در حکمت ۱۳۹ (نهج البلاغه مرحوم فيض الاسلام) اين موضوع را مطرح فرموده‌اند که به هر کسی نبايد آموخت زيرا از دانش استفاده‌ی ابزاری در راه می‌کند بلکه بايد افرادی که لياقت شدن را دارند انتخاب کرد برای دانشجويی. حضرت در آن حکمت چنين می‌فرمایند: ها اِنَّ هاهُنا لَعِلماً جَمّاً، لَو اَصَبتُ لَهُ حَمَلَةً! بَلَی اَصَبتُ لَقِناً غَيرَ مَأمُون عَلَيهِ، مُستعمِلاً آلَةَ الدّين لِلدُّنيا، وَ مُستَظهِراً بِنِعَم اللهِ عَلَی عِبادِهِ، وَ بِحُجَجِهِ عَلَی اولِيائِهِ، اَؤ مُنقاداً لِحَمَلَةِ الحَقِّ، لابَصيرَةََ لَهُ فی اَحنائِهِ، ينقَدِحُ الشَّکُّ فی قَلبِهِ لِاَوَّلِ عارِض مِن شُبهَة. الا لاذا وَ لاذاکَ! اَؤ مَنهُوماً بِاللَّذَّةِ، سَلِسَ القِيادِ لِلشَّهوَةِ، اَؤ مُغرَماً بِالجَمع وَ الاِدِّخار، لَيسا مِن رُعاةِ الدّين فِی شیء اَقرَبُ شیء شَبَهاً بِهِما الاَنعامُ السّائِمَةُ! کَذلِکَ يموتُ العِلمُ بِمَوتِ حامِلِيهِ!. حضرت خطاب به ابن زياد می‌فرمایند: بدان‌که در سينه‌ی من دانش فراوانی انباشته است، ای کاش کسانی را می‌یافتم که می‌توانستند آن‌را بياموزند!، آری می‌یابم، اما مورد نمی‌باشند؛ را وسيله‌ی قرار داده و با خدا بر بندگان و با الهی بر دوستان خدا فخر می‌فروشند!. يا گروهی که حاملان حق می‌باشند اما ژرف انديشی لازم را در حقيقت ندارند، که با اولين شک و ترديد در دل‌شان ريشه می‌زند، پس نه آن‌ها و نه این‌ها سزاوار آموختن دانش‌های فراوان من نمی‌باشند. يا فرد ديگری که سخت در پی بوده و اختيار خود را به داده است، يا آن که در اندوزی می‌ورزد، هيچ کدام از آنان نمی‌توانند از دين پاسداری کنند و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند! و چنين است که دانش، با دانشمندان می‌میرد. بنابراين بايد افرادی را که در دانش نظر دارند، تعليم دهند نه افرادی که نظر ناپاک دارند و از فراگيری به دنبال علاقه‌مندی به گناه و کارهای دنيوی هستند و چنان‌چه اين افراد علم بياموزند به ضرر می‌شوند!. ۱۳۸۷.۴.۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 لحظاتی با دل پاک به نعم الهی فکر کنیم 🔹 ... همین الآن، همین‌جا که در خدمت برادران هستیم کنیم؛ کنیم ما الآن در چه حالی هستیم؟ روی چه هستیم؟ الآن زیر پای ما با سرعتی مافوق جت دارد حرکت می‌کند؛ آن هم به حرکات مختلف؛ به دور خورشیدش به یک‌جور؛ خیلی سریع، شاید صد برابر یک هواپیما!. و به دور خودش هم باز سریع اما با سرعتی کمتر. این شب و روزی که برای ما الآن دارد پیدا می‌شود اگر بخواهیم تشبیه کنیم، باید تشبیه کنیم به یک طفلی که او را در یک گاهواره‌ای خوابانده‌اند و دست‌های پر از لطف و دارند او را می‌چرخانند. الآن زمین ما با ما یک همچنین حالی را دارد؛ دارد می‌گردد و در حین گردش چنان مواظب است که این اکسیژن‌ها و هواها از ما دور نشود، ما از روی زمین پرت نشویم، آب‌های اقیانوس بالا و پایین نیایند؛ خشکی‌ها را بگیرند و ما را غرق کنند، حرارت نزدیک نشود ما را بسوزاند، زمین به لرزه درنیاید که زیر پای ما همه چیز فرو برود، و جانورها، مارها، موذی‌ها، عقرب‌ها به جان ما نیفتند، زیاد نشوند، تکثیر نشوند، ابر و باد و مه و خورشید به موقع فعالیت کنند. گندم و جو ها به بار بیاید، میوه‌ها برسند. 🔹شما ببینید اگر بنشینم و بشماریم و بنویسیم، سر از کجا در می‌آورد؟! مخارج این‌ها را بخواهیم در بیاوریم چقدر می‌شود؟ یک حرکت زمین را اگر بشر بخواهد ایجاد کند چقدر نیرو باید مصرف کند؟ چند میلیون، چند میلیارد تن باید نفت و گاز و ذغال سنگ مصرف کند تا یکی از این کارها بشود انجام بگیرد یا نشود؟! تمام این اوضاع و احوال پیام است برای یک دلی که باشد، عین پیام لفظی و تلگرافی و بی‌سیمی که بنویسند و بیاورند جلوی ما بگذارند و بگویند برای تو، خدای تو پیام داده گفته: آیا من صبح با تو این جور نکردم؟! یک ساعت بعد از صبح این‌جور نکردم؟ آیا هوا روشن نشد؟ خورشید این‌جوری نشد؟ این‌جوری نشد؟ زمین این‌جوری نشد؟ من چقدر به فکر تو باشم و آن‌وقت تو پشتت را به من بکنی و به فکر من نباشی؟! این‌ها پیام‌هایی است که پاک می‌گیرد و دل‌هایی که امثال دل بنده هست اصلا نمی‌فهمد!. علاوه بر این نیز، پیام‌های که از سر و روی ما می‌بارد، از ما می‌بارد، از و ما می‌بارد. چشم با ما حرف می‌زند: می‌دانی من چگونه به تو داده شدم؟ از کجا آوردی این چشم را؟ فکر کردی؟! گوش به ما می‌گوید: می‌دانی چه‌جوری من برای تو تنظیم شده‌ام؟ چه مهندسی تو را با این همه لوازم ظریف و لطیف و عجیب جایگزین کرد، جاسازی کرد؟ در جایی قرار داد که با وسائل و اسباب محفوظ بماند! و همچنین دستگاه مغز و دستگاه‌های دیگر. همه‌ی این‌ها پیام است. اما روشنی دل می‌خواهد. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺ولادت حضرت عیسی (علی نبینا وآله و علیه‌السلام) 🔹درباره‌ی رو به خدا کردن در مساجد -که بنده و امثال بنده مانند در این مکان‌ها حضور پیدا می‌کنیم!- روایتی در کتاب از حضرت علیه‌السلام نقل کرده‌اند: «إن الله عزّوجل أوحی إلی عیسی بن مریم علیهماالسلام: قل للملأ من بنی إسرائیل لایدخلوا بیتاً من بیوتی إلا بقلوب طاهرة و أبصار خاشعة و أکفّ نقیة» ( ج۱ص۳۳۷ ج۴۲ص۱۶) [خداوند به حضرت عیسی وحی کرد که به بنی‌اسرائیل بگو وارد خانه‌ی من نشوند مگر با قلب‌هایی پاک وچشم‌هایی خاشع ودست‌هایی پاکیزه] همان‌طورکه در تمام برای ما حتی یک‌مرتبه هم اتفاق نیفتاده که با لباس کثیف وآلوده و نشُسته، در مجالس دیگران وارد شویم، خداوند به پیام داد: «لا یدخلوا بیتاً من بیوتی إلا...»؛ می‌فرماید که در خانه‌ی من داخل نشوند تا شرایطش را ایجاد کنند. «قلوب طاهرة»؛ برای [رسیدن به محضر] خداوند -بِلاتشبیه- مثل سروصورت برای ماست. چگونه است که اگر ما سر و صورت‌مان خون‌آلود و کثیف و چرک‌آلود باشد، هیچ‌گاه در هیچ مجلسی وارد نمی‌شویم؟ قلب ناپاک ما هم باید در مساجد حضور پیدا نکند، مگر این که شود. اگر ملتفت بشود که در حالی از حالات بدِ او، دیگران بر او مطلع شده‌اند، از خجالت می‌خواهد آب بشود و این برای او بزرگترین است. اگر این مصائب را ما مصائب بدانیم، دیگر مصائب دنیایی قابل نمی‌شود که به آن کنیم. همّ و غمّ‌مان واحد می‌شود. و بعد از آن که به خدا پیدا کرد، مصیبتش، مصیبت خداداری می‌شود. دیگر، مصیبت‌های خانه‌داری، زن‌داری، پدر و مادر داری، وطن‌داری، تمام این‌ها کوچک می‌شود. این مصیبت که قلب من ناپاک است، سرتاپا است، سرتاپا است، سرتاپا و و است و من دارم با این شکل می‌آیم به و رو به خدا می‌ایستم؛ اگر این مصیبت واقعاً برای انسان پیدا شود، دیگر همین‌طوری وارد مسجد نمی‌شود، بلکه در حال مخصوصی وارد مسجد می‌شود که فرمود: «لضحکتم قلیلاً و لبکیتم کثیراً»؛ [ ج۸۴ص۱۳۱]؛ یعنی کم و زیاد می‌شود. «و أبصارٍ خاشعة»؛ چه‌وقت ما ملتفت بودیم که همان‌طوری‌که بدون در شبستان و محراب وارد نمی‌شویم، بی چشم هم وارد نشویم؟! این معنی در برابر خداست؛ چیز تازه‌ای نیست، منتهی از بس‌که به مسائل اُنس گرفته‌ایم و از خدا دور بوده‌ایم، به نظرمان عجیب می‌آید؛ مگر می‌شود کسی نرود مگر با اشک چشم؟! بله، می‌شود؛ کافی است یک ذرّه خدا به ما بفهماند آن چیزی را که به و و و فهماند. «و أکف نقیّة»؛ دستی که به چیزی خورده که نباید بخورد -چه مال و چه غیر مال- این ناپاک است. با دست ناپاک وارد مسجد نشوید. با آلوده وارد مسجد نشوید. با چشم خشک وارد مسجد نشوید. همه‌ی این‌ها لوازم خداداری است، ولی ما به بُت‌هایی که داریم، انس گرفته‌ایم و کرده‌ایم خداداری می‌کنیم!. همین‌که در دوران بچگی و ابتدای به ما گفته‌اند بخوانید و دارد و با آب‌نبات ما را تشویق کرده‌اند، همان حال برای ما بعد از ۶۰-۷۰ سال مانده. برای بنده مانده. اسم این دولا راست شدن را گذاشته‌ام نماز. اسمش را گذاشته‌ام خدا. سوره‌ی ، سوره‌ی قل هو الله، . همه‌چیز به همین میزان در سطح مانده، ولی حقیقت آن چیزی است که بر زبان مبارک علیه‌السلام جاری شده. همان‌طوری‌که آدم اگر باشد، است بیاید در صف ، و حرام است وارد مسجد بشود، خرابی قلب و تاریکی و ناپاکی قلب هم یک جنابتی است برای قلب. مرحوم در بحار توضیح می‌دهد که «قلوب طاهرة» یعنی چه؟ می‌فرمایند: «أی من الإعتقادات الباطلة»؛ پس انسان باید هر کاری دارد بگذارد زمین. فقط به آن ضرورات بپردازد و برود دنبال تعمیر قلب، ، اصلاح . ما بشریم دیگر! که نیستیم! گوسفند که نیستیم. به ما می‌گویند شما خدا هستید. کو؟! کو؟ بنده، کجایم بنده‌ی خداست؟! مهمتر از همه باید قلب من با خدا باشد، که نیست. سرتاپایش را چیزهایی گرفته؛ آن موقعی‌که وسائل سواری و زینت انسان به اسب و قاطر و شتر بود، به افرادی‌که علاقه به این چیزها داشتند، گفته می‌شد قلب‌تان طویله است؛ چون اسب و شتر و قاطر درونش است. حالا قلب‌های ما گاراژ است. چون انواع موتور و ماشین و... درونش است. مرحوم‌مجلسی در ادامه می‌فرماید: «و الأخلاق الدنیة»؛ ، ، . آدم یک چیزی از همکارش می‌بیند، چقدر ناراحت می‌شود؛ مثلاً با هم، هم‌کلاس بوده‌اند، حالا مثلاً فلان جلسه برای هم‌کلاسی سابقش کف زده‌اند. آدم ناراحت می‌شود! این قلب که قلب نیست. کاش این قلب‌ها را که مثل قلب امثال بنده هستند سگ بخورد!... ✅ مرحوم‌آیت‌الله‌سیدابراهیم‌خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 ورود به ماه رمضان با کفر! 🔹 در کتاب در دعای شب آخر و شب اول این عبارت هست: «اللهم ما کان فی قلبی من شک و ریبة أو جحود أو قنوط أو فرح أو بذخ أو بطر أو خیلاء أو ریاء أو سمعة أو شقاق أو نفاق أو کفر...» امام علیه‌السلام دعایی برای ما آورده که آخر ماه شعبان بخوانیم که خدایا هرچه در ما از است! این‌ها را خواهش می‌کنم برطرف کنی، مرا کنی. پس ما، ما، ما، ما، از بالا تا پایین، ، ، همه یک‌جور کفری درونش هست!؛ کفر به الاهی. به این معنا که مثلاً چاقو را بر می‌داریم، هلو را پاره می‌کنیم، ولی هنری که این‌جا به خرج رفته، اصلاً یادمان نیست. مثل این‌که این یک خشتی است افتاده روی زمین، برداشتیم، می‌خواهیم استفاده کنیم!. باباجون این یک لقمه‌ی عجیبی است!. است. هنری که سال‌ها و قرن‌ها بشر باید در این ها بکند ولی نمی‌کند. پس است. پس اجتماعات و ها کفرانه است به نعمت‌های الاهی. «اللهم ماکان فی قلبی من شک... أو فسوق أو عصیان أو عظمة أو شئ لا تحب فأسئلک أن تبدلنی مکانه ایمانا بوعدک و وفاء بعهدک...» خدایا این‌ها را برای من عوض کن. من را جاروب کن. مهمان کثیفی هستم. اگر یک کارگر فاضلاب یادش رفته باشد که امشب است، با فاضلابی بیاید، یک‌مرتبه درب خانه، چه می‌گوید؟ می‌گوید حمام کجاست؟ صاحب‌خانه! من را کن به حمام. اول بروم آن‌جا. یک دست لباس هم به من امروز عاریه بده که من بتوانم سر سفره حاضر شوم. ما باید در ماه این‌جوری عرض کنیم پیش خدا. خدایا ما را عوض کن به جای این‌ها: «ایماناً بوعدک و وفاءً بعهدک و رضاً بقضائک و زهداً فی الدنیا»؛ اصلاً علاقه‌ی به غیر خودت در ما نماند که کثافت است. با کثافت داریم سر سفره‌ی احسان تو می‌نشینیم. ما را پاک کن. اول برویم حمام، پاک بشویم، بعد بیاییم سر سفره‌ی تو. «و رغبةً فیما عندک و أثرةً و طمأنینةً و توبةً نصوحاً.» این هم دعای شب آخر این ماه است، هم دعای شب اول ماه است، هم برنامه‌ی ما تا آخر عمر است. که وقتی می‌میریم این دعا در حق ما مستجاب شده باشد. با کفر نمیریم. ۸۸٫۵٫۲۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺ولادت حضرت عیسی (علی نبینا وآله و علیه‌السلام) 🔻«إن الله عزّوجل أوحی إلی عیسی بن مریم علیهماالسلام: قل للملأ من بنی إسرائیل لایدخلوا بیتاً من بیوتی إلا بقلوب طاهرة و أبصار خاشعة و أکفّ نقیة» ( ج۴۲ص۱۶) 🔻 [خداوند به حضرت عیسی وحی کرد که به بنی‌اسرائیل بگو وارد خانه‌ی من نشوند مگر با قلب‌هایی پاک وچشم‌هایی خاشع ودست‌هایی پاکیزه] 🔺 «قلوب طاهرة»؛ برای [رسیدن به محضر] خداوند -بِلاتشبیه- مثل سروصورت برای ماست. چگونه است که اگر ما سر و صورت‌مان خون‌آلود و کثیف و چرک‌آلود باشد، هیچ‌گاه در هیچ مجلسی وارد نمی‌شویم؟ قلب ناپاک ما هم باید در مساجد حضور پیدا نکند، مگر این که شود. 🔻 اگر ملتفت بشود که در حالی از حالات بدِ او، دیگران بر او مطلع شده‌اند، از خجالت می‌خواهد آب بشود و این برای او بزرگترین است. 🔻 با دست ناپاک وارد مسجد نشوید. با آلوده وارد مسجد نشوید. با چشم خشک وارد مسجد نشوید. همه‌ی این‌ها لوازم خداداری است. 🔻 همان‌طوری‌که آدم اگر باشد، است بیاید در صف ، و حرام است وارد مسجد بشود، خرابی قلب و تاریکی و ناپاکی قلب هم یک جنابتی است برای قلب. 🔻 مرحوم در بحار توضیح می‌دهد که «قلوب طاهرة» یعنی چه؟ می‌فرمایند: «أی من الإعتقادات الباطلة»؛ پس انسان باید هر کاری دارد بگذارد زمین. فقط به آن ضرورات بپردازد و برود دنبال تعمیر قلب، ، اصلاح . 🔴 مهمتر از همه باید قلب من با خدا باشد، که نیست. سرتاپایش را چیزهایی گرفته؛ آن موقعی‌که وسائل سواری و زینت انسان به اسب و قاطر و شتر بود، به افرادی‌که علاقه به این چیزها داشتند، گفته می‌شد قلب‌تان طویله است؛ چون اسب و شتر و قاطر درونش است. حالا قلب‌های ما گاراژ است. چون انواع موتور و ماشین و... درونش است... ✅ مرحوم‌آیت‌الله‌سیدابراهیم‌خسروشاهی @seyedololama
🔺ولادت حضرت عیسی (علی نبینا وآله و علیه‌السلام) 🔻«إن الله عزّوجل أوحی إلی عیسی بن مریم علیهماالسلام: قل للملأ من بنی إسرائیل لایدخلوا بیتاً من بیوتی إلا بقلوب طاهرة و أبصار خاشعة و أکفّ نقیة» ( ج۴۲ص۱۶) 🔻 [خداوند به حضرت عیسی (علی نبیّیا وآله وعلیه السلام) وحی کرد که به بنی‌اسرائیل بگو وارد خانه‌ی من نشوند مگر با قلب‌هایی پاک وچشم‌هایی خاشع ودست‌هایی پاکیزه] 🔺 «قلوب طاهرة»؛ برای [رسیدن به محضر] خداوند -بِلاتشبیه- مثل سروصورت برای ماست. چگونه است که اگر ما سر و صورت‌مان خون‌آلود و کثیف و چرک‌آلود باشد، هیچ‌گاه در هیچ مجلسی وارد نمی‌شویم؟ قلب ناپاک ما هم باید در مساجد حضور پیدا نکند، مگر این که شود. 🔻 اگر ملتفت بشود که در حالی از حالات بدِ او، دیگران بر او مطلع شده‌اند، از خجالت می‌خواهد آب بشود و این برای او بزرگترین است. 🔻 با دست ناپاک وارد مسجد نشوید. با آلوده وارد مسجد نشوید. با چشم خشک وارد مسجد نشوید. همه‌ی این‌ها لوازم خداداری است. 🔻 همان‌طوری‌که آدم اگر باشد، است بیاید در صف ، و حرام است وارد مسجد بشود، خرابی قلب و تاریکی و ناپاکی قلب هم یک جنابتی است برای قلب. 🔻 مرحوم در بحار توضیح می‌دهد که «قلوب طاهرة» یعنی چه؟ می‌فرمایند: «أی من الإعتقادات الباطلة»؛ پس انسان باید هر کاری دارد بگذارد زمین. فقط به آن ضرورات بپردازد و برود دنبال تعمیر قلب، ، اصلاح . 🔴 مهمتر از همه باید قلب من با خدا باشد، که نیست. سر تا پایش را چیزهایی گرفته؛ آن موقعی‌که وسائل سواری و زینت انسان به اسب و قاطر و شتر بود، به افرادی‌که علاقه به این چیزها داشتند، گفته می‌شد قلب‌تان طویله است؛ چون اسب و شتر و قاطر درونش است. حالا قلب‌های ما گاراژ است. چون انواع موتور و ماشین و... درونش است... ✅ مرحوم‌آیت‌الله‌سیدابراهیم‌خسروشاهی @seyedololama