eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
711 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 درخواستی از امام رضا علیه‌السلام 🔹 در شرح حال حضرت علیه‌السلام مطلبی ذکر شده که بايد به آن توجه کرد. وقتی حضرت ولايت‌عهدی را به اجبار پذيرفت، به ايشان گفتند که شما نماز عيد را بخوانيد، اما حضرت فرمودند: قرار است که من اين کارها را نکنم و به کارهای مربوط به کاری نداشته باشم، ولی چون خيلی اصرار کردند، حضرت فرمودند: اگر من نماز عيد بخوانم، نماز عيدی که جدّم و جدّم می‌خواندند، من هم مثل آن‌ها نماز می‌خوانم. و ما بايد از حضرت درخواست کنيم که و دانش آموزی و بودنمان را آن‌طوری که خودشان می‌خواهند به ما ياد دهند و ما آن‌گونه باشيم. بايد به حضرت عرض کنيم: شما می‌فرمایید اگر من برای برپایی نماز عيد بروم، همان‌طوری می‌روم که جدّم می‌رفتند؛ ما هم می‌خواهیم اگر دانشجو هستيم، آن‌طوری باشيم که شما و جدّ شما هستيد و دوست داريد. اين مطلب را بايد از حضرت بخواهيم و حضرت در امر دانش آموزی سلیقه‌شان اين است که مثل خانواده‌ی ايشان و اطهار باشيم. خانواده‌ی ائمه‌ی اطهار دستورات و امور علمی را نشان داده‌اند. جدّ بزرگوارشان حضرت علیه‌السلام در حکمت ۱۳۹ (نهج البلاغه مرحوم فيض الاسلام) اين موضوع را مطرح فرموده‌اند که به هر کسی نبايد آموخت زيرا از دانش استفاده‌ی ابزاری در راه می‌کند بلکه بايد افرادی که لياقت شدن را دارند انتخاب کرد برای دانشجويی. حضرت در آن حکمت چنين می‌فرمایند: ها اِنَّ هاهُنا لَعِلماً جَمّاً، لَو اَصَبتُ لَهُ حَمَلَةً! بَلَی اَصَبتُ لَقِناً غَيرَ مَأمُون عَلَيهِ، مُستعمِلاً آلَةَ الدّين لِلدُّنيا، وَ مُستَظهِراً بِنِعَم اللهِ عَلَی عِبادِهِ، وَ بِحُجَجِهِ عَلَی اولِيائِهِ، اَؤ مُنقاداً لِحَمَلَةِ الحَقِّ، لابَصيرَةََ لَهُ فی اَحنائِهِ، ينقَدِحُ الشَّکُّ فی قَلبِهِ لِاَوَّلِ عارِض مِن شُبهَة. الا لاذا وَ لاذاکَ! اَؤ مَنهُوماً بِاللَّذَّةِ، سَلِسَ القِيادِ لِلشَّهوَةِ، اَؤ مُغرَماً بِالجَمع وَ الاِدِّخار، لَيسا مِن رُعاةِ الدّين فِی شیء اَقرَبُ شیء شَبَهاً بِهِما الاَنعامُ السّائِمَةُ! کَذلِکَ يموتُ العِلمُ بِمَوتِ حامِلِيهِ!. حضرت خطاب به ابن زياد می‌فرمایند: بدان‌که در سينه‌ی من دانش فراوانی انباشته است، ای کاش کسانی را می‌یافتم که می‌توانستند آن‌را بياموزند!، آری می‌یابم، اما مورد نمی‌باشند؛ را وسيله‌ی قرار داده و با خدا بر بندگان و با الهی بر دوستان خدا فخر می‌فروشند!. يا گروهی که حاملان حق می‌باشند اما ژرف انديشی لازم را در حقيقت ندارند، که با اولين شک و ترديد در دل‌شان ريشه می‌زند، پس نه آن‌ها و نه این‌ها سزاوار آموختن دانش‌های فراوان من نمی‌باشند. يا فرد ديگری که سخت در پی بوده و اختيار خود را به داده است، يا آن که در اندوزی می‌ورزد، هيچ کدام از آنان نمی‌توانند از دين پاسداری کنند و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند! و چنين است که دانش، با دانشمندان می‌میرد. بنابراين بايد افرادی را که در دانش نظر دارند، تعليم دهند نه افرادی که نظر ناپاک دارند و از فراگيری به دنبال علاقه‌مندی به گناه و کارهای دنيوی هستند و چنان‌چه اين افراد علم بياموزند به ضرر می‌شوند!. ۱۳۸۷.۴.۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 نمونه‌هایی از دشمنی‌های نفس با انسان! 🔹 مسئله‌ی مخالفت با به قدری مهم است که در حدود ۸۰ سال پیش اول از همین حدیث جهاد با نفس، کتاب را شروع کردند؛ منتهی این‌ها به صورت _اساسی روی میزها نیامده؛ فلذا باید خلاصه‌گیری کرد و این‌ها را در وارد کرد، در شورای وارد کرد که آقایانی که می‌آیند از روی این برنامه، و را تشخیص دهند. و در هر کاری که اشتغال داریم اعم از این‌که کار ، ، ، ، کار خیر کردن، خیّر شدن و ... باشد، این مسائل را دخالت دهیم. مثلاً بعضی‌ها هستند اما برای چه؟! برای نفس‌شان!. چون اگر به آن‌ها بگویی بیا حساب خودت را بکن، نمی‌آید. اما را که فیلم‌برداری شده و پخش می‌شود که این آقا از خیّرهای فلان استان است و به این طرف و آن طرف دعوت می‌شود، را حاضر است!. این هم یک‌طور متابعت نفس است که به صورت خیّر شدن است. خوب اگر شما خیّری، برای شما چه فرقی می‌کند؟ چرا مالی‌ات را حساب نمی‌کنی؟ باید از این خیّرها سؤال بشود که این کاری که می‌کنند به عنوان خدمت به است و کاری به ندارند که اسلام چه فرموده؟ یا نه باید سال به سال اموال‌شان را حساب کنند؟ بعد اگر زیاد ماند می‌توانند کار خیر انجام دهند، می‌توانند مشرف بشوند، می‌توانند مشرف بشوند، بروند، برای کار بکنند، برای کار بکنند؛ همه‌ی خیرات بعد از واجبات است. اگر ما دیدیم که علاقه‌مان به اموری هست که آن‌ها از واجبات دسته دوم و سوم است، باید به این متوجه بشویم که نکند ما دارد صورت پیدا می‌کند؛ آن‌چه را که ما می‌پسندیم عمل می‌کنیم!. ⏪...دینی که یک‌یک دستورات را بیان کرده و نفس متابع آن دستورات است، این و است. ولی اگر نه، ما عمل بکنیم؛ یک یتیمی را زیربال خود بگیریم، یک ، مدرسه‌ای، تأسیس کنیم اما از این کارها منظوری داشته باشیم یا بسازیم و منظور ما غیر از اطاعت دستور و برنامه‌ی الهی باشد، این مطابق نفس است نه مطابق دستور!. یعنی از روی خودش آمده با برنامه‌ای مشترک با دین شریک شده، آن وقت این‌جا این را نمی‌تواند به حساب دین بگذارد. هر چقدر هم که خرجش بشود! و ای بسا که بعضی عمره‌ها از این جهت باشد که انسان از یا از یا از فرهنگ یا از هر چیز خسته است، پی یک مسافرتی می‌گردد. حالا این مسافرت پیش آمده و هم اجازه می‌دهد که به عمره برود. در صورتی‌که این خرجی که می‌کند الآن حساب نشده است. یعنی ، برادرزاده‌اش، ، خواهرزاده‌اش، موقع ازدواج‌شان است، نمی‌توانند کنند. آن‌وقت ایشان می‌خواهد چند میلیون خرج کند و به عمره برود!. این است که پرهیز می‌دهند به ما که نفس مانند که دشمن می‌آید انسان را پایین می‌آورد، کارهایش را از آثار خیر و به خیری دور می‌کند. این نفس هم آمده در برنامه‌ی انسان رخنه کرده است. ۹۴/۵/۸= ۱۳ المکرم ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
بسم الله الرحمن الرحیم مسئله‌ی اول در رساله‌ی [تألیف مرحوم آیت الله ، چاپ قدیم] این بود که فرمودند: «من از صمیم دل و یقین راسخ قلب با سراسر وجود و هستی‌ام معتقدم به وجود الله تعالی.» الله تعالی عربی است یعنی خداوند بالذات. خداوند معنایش معلوم نیست. واجب بالذات هم معنایش معلوم نیست؛ این‌ها توضیح می‌خواهد. توضیحش بعدش است. «مبدأ همه‌ی موجودات و سرچشمه‌ی همه‌ی هستی‌ها...»؛ هر جمله‌ای جمله‌ی قبلش را تفسیر می‌کند. وقتی می‌گوید: «من معتقدم با تمام وجودم» این یک مطلب، «یقینِ راسخِ قلب با سراسر وجود» این می‌خواهد بگوید که آن و آن و آن به درد می‌خورد که در وجود انسان یک سر مو باقی نماند مگر این‌که این علم بشود. این بشود. ببینید ما الآن معتقدیم به این‌که باید جان‌مان را از خیلی سخت به هر شکلی که شده بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوان‌ها شاید زمان موشک‌باران را یادتان نباشد که وقتی می‌گفت: توجه! توجه! دیگر همه‌ی کاری تعطیل می‌شد. تاکسی‌ران‌ها می‌ایستادند، اتوبوس‌ها می‌ایستادند، این‌طرف آن‌طرف می‌رفتند. چرا؟! یک توجه توجه این‌قدر اثر دارد؟ بله!. چون این خبر می‌کند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که ما می‌خواهیم باشیم، می‌خواهیم موجود باشیم، می‌خواهیم کشته نشویم، این خواسته‌ها و این علم‌ها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. می‌گوید این‌طور باید به خدا بود. اگر انسان در خود معتقد هست نه در و و خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده. آن علومی که در در و و به ما می‌دادند آن این‌طوری نبود، بود، بود، بود، بود، آن‌جا به درد ما می‌خورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود. ضرری به ما وارد نمی‌کند. این است که ما کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی و می‌کنیم هم یک چنین چیزی است. یک سطری بخوانیم، یک امتحانی بدهیم. نه!. این نه خداشناسی است، نه است، نه به درد شخص خود ما می‌خورد نه به درد می‌خورد. آن‌چه که اسمش را می‌شود گذاشت واقعی - حالا چه برسد به علوم دینی یا یا اسلامی، و این‌طور چیزها- آن‌چه که اصل که پذیرفته باشد و انسان خودش پیش خودش بفهمد که است، آن وقتی است که جان و تن و همه چیزش را مثل یک کف آب در خدا ببیند. وقتی که باران می‌آید این حباب و کفی که روی آب می‌بینیم پیدا می‌شود، این هیچ چیزی از خودش ندارد غیر از باران و استخر و آب و این‌ها. فقط یک نمایشی بیشتر نیست. آن هم از بین می‌رود. همه‌ی ماها این‌طور هستیم؛ حتی این ما، این ما، این ما مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین می‌رود. منتهی هر چیزی زودش یک‌طور است. مگس یک زود و دیری دارد، پشه یک‌طور، مورچه یک‌طور، فیل یک‌طور، انسان یک‌طور، زمین یک‌طور، کهکشان یک‌طور. همه حبابند. حباب‌های مختلفند در قدرت الهی. این‌ها نابودند، موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارنده‌ی تمام اشیاء است. یک چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و و باور کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسی‌که اول وارد کلاس شده دارند روی تخته برایش می‌نویسند: این یک، این دو، این سه، این چهار و...، این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم! نه، باید وارد بشویم در خداشناسی. یک خداشناسی‌ای که موقع رفتن به درد بخورد، موقع شدن به درد بخورد، موقع وکیل شدن به درد بخورد. یک محل چقدر می‌تواند بکند؟ چقدر می‌تواند جنس بد به مردم بفروشد؟ چقدر می‌تواند به مردم بد نگاه کند؟ چقدر می‌تواند بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. @seyedololama ص۱ ⬇️
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺«إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما»¹ 🔹 پیام (علیهم‌السلام) به 🔸 و اصلی، دادن کلید به انبیاء است 🔺 خطر دل‌بستگی به 🔹 اولین برنامه ۹۱٫۱۰٫۲۸ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ :۵۶] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 به مناسبت معراج پيامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلّم؛ ( ۱۷ المبارک ۱۲ ه‌ق) 🔹 در [ابتدای] ، حدیث چهلم، از که از بهترین و معتبرترین کتب است «بسند المتصل الی الشیخ الاجل ابن قولولیه قمی بسنده عن حماد عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ صلی الله علیه وآله إِلَى السَّمَاءِ»؛ وقتی‌که آن حضرت به مشرَّف شد، که خودش یک بحث بسیار معنوی عجیبی در دارد. عروج به عوالم و بالای ملکوت و و و این‌ها که خودش اصلاً علمی است و افرادی‌که از این آب زلال چشیده‌اند، باید برای معراج توضیح بنویسند که اصلاً معراج است، معراج است، ائمه معراج است، یعنی چه؟ حالا آن وقتی‌که حضرت به معراج رفتند، به او از طرف پروردگار متعال گفته شد که: خداوند تو را در سه چیز سنجش و اختبار و می‌کند!؛ «لِيَنْظُرَ كَيْفَ صَبْرُك»؛ تا ببیند تو را. «قال: أُسَلِّمُ لِأَمْرِكَ يَا رَب»؛ پیامبر عرض کرد: خدا من هر چه دارم مال توست، من توام. «وَ لَا قُوَّةَ لِی عَلَى الصَّبْرِ إِلَّا بِك»؛ اما این صبرم را تو می‌دهی، نه این‌که من صبر داشته باشم. خب این سه چیز چیست؟ «فَمَا هُنَّ؟ قيلَ لَهُ: أَوَّلُهُنَّ الْجُوعُ»؛ اول گرسنگی کشیدن است. در چه بابی؟ «وَ الْأَثَرَةُ عَلَى نَفْسِكَ وَ عَلَى أَهْلِكَ»؛ ایثارگری. یک عده‌ای می‌شوند، گرسنه‌اند و تو لقمه‌ی دهان خودت و عزیزان و خانواده‌ات را به دهان آن‌ها می‌گذاری. به این می‌گویند: . عرض کرد: «قَبِلْتُ يَا رَبِّ وَ رَضِيتُ وَ سَلَّمْتُ»؛ قبول کردم. «وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ. وَ أَمَّا الثَّانِيَةُ فَالتَّكْذِيبُ وَ الْخَوْفُ الشَّدِيدُ»؛ اما آن دومی این است که وقتی تو پیامبریِ خود را با و این‌ها بیان می‌کنی؛ یک و ترسی از طرف مخالفین بر تو پیدا می‌شود. از ناحیه‌ی مخالفت و تکفیرگری و نشان دادن‌ها به راستی‌های تو و گفته‌های صحیح تو!. «وَ بَذْلُكَ مُهْجَتَكَ فِينا»؛ در این‌جا دیگر از خود خدا نقل شده. این جانت را، عزیزت را، هر چه هست درباره‌ی من می‌دهی!، بر اهل محاربه پیدا می‌کنی. مالت، جانت، همه چیزت در معرض تلف شدن قرار می‌گیرد!. مجروح می‌شوی، خون آلود می‌شوی، شکستگی داری. «قَالَ قَبِلْتُ يَا رَبِّ وَ رَضِيتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ»؛ از تو صبر برسد ان‌شاءالله صبر می‌کنم. @seyedololama ص۱ ⬇️
🔺 خداشناسی 🔹 آن و و به درد انسان می‌خورد که در وجود انسان، یک سر مو باقی نماند، مگر این‌که این علم و بشود. ببینید ما الآن معتقدیم به این‌که باید جان‌مان را از خطرات خیلی سخت، به هر شکلی که شده بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوان‌ها شاید زمان موشک‌باران را یادتان نباشد که وقتی رادیو می‌گفت: توجه! توجه!، دیگر همه کاری تعطیل می‌شد؛ تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها می‌ایستادند، مردم این‌طرف، آن‌طرف می‌رفتند. چرا؟ یک توجه توجه این‌قدر اثر دارد؟ بله. چون این خبر می‌کند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که: ما می‌خواهیم سالم و موجود باشیم و کشته نشویم. این خواسته‌ها و این علم‌ها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. این‌طور باید به خدا معتقد بود. اگر در خود فقط معتقد هست، نه در و جان و روح خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده و به درد هم نمی‌خورد؛ نه به درد خودش، نه به درد دیگری. آن علمی که در ، در و و به ما می‌دادند، آن علوم، علوم این‌طوری نبود. و و و بود. آن‌جا در کلاس به درد ما می‌خورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود؛ ضرری به ما وارد نمی‌کند. این است که ما کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی، می‌کنیم هم یک‌چنین چیزی است که یک سطری بخوانیم و یک امتحانی بدهیم. در حالی‌که نه؛ این نه خداشناسی است، نه است، نه به درد شخص خود ما می‌خورد، نه به درد می‌خورد. آن‌که اسمش را می‌شود گذاشت واقعی -حالا تا چه برسد به علوم دینی یا یا اسلامی، و این‌طور چیزها- آن است که اصل اسلام را پذیرفته باشد و انسان خودش، پیش خودش بفهمد که مسلمان است و این در وقتی است که جان و تن و همه‌چیز خودش را مثل یک کف روی آب، در خدا ببیند. وقتی‌که باران می‌آید، حباب و کفی که روی آب می‌بینیم پیدا می‌شود، این هیچ‌چیزی از خودش ندارد غیر از آن‌چه از باران و آب دارد. فقط یک نمایشی بیشتر نیست که آن هم از بین می‌رود؛ همه‌ی ماها این‌طور هستیم. حتی این کهکشان و و ما، مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین می‌رود. منتهی هر چیزی زودش یک‌طور است. مگس یک زود و دیری دارد، مورچه یک‌طور، فیل یک‌طور، انسان یک‌طور، زمین یک‌طور، کهکشان یک‌طور؛ همه حباب‌اند. حباب‌های مختلف‌اند در قدرت الهی. این‌ها نابودند از خودشان و موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارنده‌ی تمام اشیاء است. یک‌چنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و و کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسی‌که اول وارد کلاس شده، دارند روی تخته برایش می‌نویسند: این یک، این دو، این سه. دو، دو تا می‌شود چهار. این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم. نه!. باید جدی وارد بشویم در . یک خداشناسی‌ای که موقع رفتن به درد بخورد، موقع شدن به درد بخورد، موقع مجلس شدن به درد بخورد. حتی موقع کاسب محل شدن به درد بخورد؛ یک چقدر می‌تواند بکند؟ چقدر می‌تواند جنس بد به بفروشد؟ چقدر می‌تواند به مردم بد نگاه کند؟ چقدر دزدی می‌تواند بکند؟! پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. پس این یک موضوعی است که وجود ما را باید بگیرد و هنوز نگرفته است. بنده خودم را عرض می‌کنم شما ان‌شاءالله گرفته باشید. تا دم در این کلاس ما باید کار بکنیم. خیال نکن که حالا یک کاری است که خواندیم و تمام شد. این‌ها حرف‌های دبستان و دبیرستان است. خداشناسی یک‌چیز مهمی است که بعضی از پیغمبر از عهده‌اش برنیامدند و رفوزه شدند! با این‌که در بهترین کلاس‌های دنیا شرکت کرده بودند که مدیر و و ناظمش، خدا بود. خطرناک است و چیز مهمی است!. یک‌وقتی یادم می‌آید که جناب معظم صحبت می‌کرد در . گویا شنیدم که می‌فرمود که «بعضی از روشن‌فکرها دارند رو به جای دیگر عقب‌گرد می‌کنند و به اسلام پشت می‌کنند»؛ واقعش این‌طوری است و مخصوص هم نیست، هم همین‌طور است، و هم همین‌طور است، و اساتید هم همین‌طورند. هر کسی در این دنیا یک‌طور دارد؛ یک‌طور امتحان، یک‌طور. یک‌طور. یک‌طور. پس این‌که کسی بخواهد از این امتحانات ان‌شاءالله به در برود، خیلی کار می‌خواهد و خیلی هم نتیجه دارد. یک شاهی و صنار نیست. حتی به قدر ارزش تمام کره‌ی زمین هم نمی‌شود گفت هست. ارزش مسلمانی و اسلام خیلی از این چیزها بالاتر است. ۷۷٫۳٫۹ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺«إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما»¹ 🔹 پیام (علیهم‌السلام) به 🔸 و اصلی، دادن کلید به انبیاء (علیهم‌السلام) است 🔺 خطر دل‌بستگی به 🔹 اولین برنامه‌ی ۹۱٫۱۰٫۲۸ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ :۵۶] @seyedololama
ایمان به فرامین الهی از جانب رسول الله صلی‌الله علیه و آله-@seyedololama.mp3
3.41M
#غدیر 🔺چرا اهداف متعالی #اسلام به‌طور کامل پیاده نشده؟ 🔹اسلام ظاهری #منافقین در ابتدای اسلام 🔸اهمیت دقت در خواست‌گاه قلبی تجمع‌کنندگان پیرامون انبیاء الهی؛ «وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَىٰ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَٰذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ»¹؛ مشکلات اعتقادی #عایشه و #حفصه 🔺چرا بعد از #غدیر خم، اصحاب #سقیفه زیر بار امیرالمؤمنین #علی علیه‌السلام نرفتند و به بیت حضرت #زهرا سلام‌الله‌علیها هجوم آوردند؟! 🔹مخالفت با فرمان الهی انتخاب جانشینی امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه از جانب جماعت بی ایمان! 🔸«فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»²؛ عدم #ایمان و #تسلیم در صورت عدم پذیرش حکم و فرمان #پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در اختلافات ۸۶٫۳٫۹ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ________ ۱) [ #تحریم :۳] ۲) [ #نساء :۶۵] @seyedololama
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺«إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما»¹ 🔹 پیام #انبیا (علیهم‌السلام) به #انسان 🔸 #تسلیم و #بیداری اصلی، دادن کلید #زندگی به انبیاء است 🔺 خطر دل‌بستگی به #دنیا 🔹 اولین برنامه #جمهوری_اسلامی ۹۱٫۱۰٫۲۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ #احزاب :۵۶] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 به مناسبت معراج پيامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلّم؛ ( ۱۷ المبارک ۱۲ ق) قسمت اول 🔹 در ، حدیث چهلم از که از بهترین و معتبرترین کتب است "بسند المتصل الی الشیخ الاجل ابن قولولیه قمی بسنده عن حماد عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ صلی الله علیه وآله إِلَى السَّمَاءِ"؛ وقتی‌که آن حضرت به مشرَّف شد که خودش یک بحث بسیار معنوی عجیبی در دارد. عروج به عوالم و بالای ملکوت و و و این‌ها که خودش اصلاً علمی است و افرادی که از این آب زلال چشیده‌اند باید برای معراج توضیح بنویسند که اصلاً معراج است، معراج است، ائمه معراج است، یعنی چه؟ حالا آن وقتی که حضرت به معراج رفتند به او از طرف پروردگار متعال گفته شد که خداوند تو را در سه چیز سنجش و اختبار و می‌کند!؛ "لِيَنْظُرَ كَيْفَ صَبْرُك"؛ تا ببیند تو را. "قال: أُسَلِّمُ لِأَمْرِكَ يَا رَب"؛ پیامبر عرض کرد: خدا من هر چه دارم مال توست، من توام. "وَ لَا قُوَّةَ لِی عَلَى الصَّبْرِ إِلَّا بِك"؛ اما این صبرم را تو می‌دهی، نه این‌که من صبر داشته باشم. خب این سه چیز چیست؟ "فَمَا هُنَّ؟ 1⃣ قيلَ لَهُ: أَوَّلُهُنَّ الْجُوعُ"؛ اول گرسنگی کشیدن است. در چه بابی؟ "وَ الْأَثَرَةُ عَلَى نَفْسِكَ وَ عَلَى أَهْلِكَ"؛ ایثارگری. یک عده‌ای می‌شوند، گرسنه‌اند و تو لقمه دهان خودت و عزیزان و خانواده‌ات را به دهان آن‌ها می‌گذاری. به این می‌گویند: . عرض کرد: "قَبِلْتُ يَا رَبِّ وَ رَضِيتُ وَ سَلَّمْتُ"؛ قبول کردم. "وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ". 2⃣ "وَ أَمَّا الثَّانِيَةُ فَالتَّكْذِيبُ وَ الْخَوْفُ الشَّدِيدُ"؛ اما آن دومی این است که وقتی تو پیامبریِ خود را با و این‌ها بیان می‌کنی؛ یک و ترسی از طرف مخالفین بر تو پیدا می‌شود. از ناحیه‌ی مخالفت و تکفیرگری و نشان دادن‌ها به راستی‌های تو و گفته‌های صحیح تو!. "وَ بَذْلُكَ مُهْجَتَكَ فِينا"؛ در این‌جا دیگر از خود خدا نقل شده. این جانت را، عزیزت را، هر چه هست درباره من می‌دهی!، بر اهل محاربه پیدا می‌کنی. مالت، جانت، همه چیزت در معرض تلف شدن قرار می‌گیرد!. مجروح می‌شوی، خون آلود می‌شوی، شکستگی داری. "قَالَ قَبِلْتُ يَا رَبِّ وَ رَضِيتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ"؛ از تو صبر برسد انشاءالله صبر می‌کنم. ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 (۲) 🔹 «شجرة النبوة و موضع الرسالة»؛ [مفاتیح الجنان، صلوات شعبانیه]؛ ما با خدای خودمان چه ربطی داریم؟ اگر ما مسلمانیم ـ که إن‌شاءالله هستیم-، یعنی انسانِ به خداوند. خب ما از کجا بدانیم خدا را چگونه تسلیم هستیم و تسلیم خدا بشویم؟ جز از راه و راهی نیست. پس «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»؛ (آل عمران:۱۰۳)؛ حبل خدا این‌ها هستند. و این‌ها دو دستگیره‌ی هستند. «و مختلف الملائكة»؛ رفت و آمد موجودات، واسطه‌ی بین خدا و خلق این‌ها هستند. همان‌طوری‌که که درباره کشف معدن‌های طلا و نقره و سایر فلزات قیمتی چقدر سرمایه می‌خواهد، ما هم باید به همین مقدار در تهیه‌ی زحمت و سرمایه باشیم تا با معدن که این‌ها هستند، رابطه پیدا کنیم. «و معدن العلم و اهل بيت الوحی، اللهم صل على محمد و آل محمد، الفلك الجارية فی اللجج الغامرة»؛ این‌ها کشتی روان در گرداب‌های فروگیر و فراگیر و غرق کننده هستند. چنین اقیانوسی است که کشتی‌هایی در آن می‌شوند. طلب دنیا، به دنیا؛ تنها، هدفی که دنیاست، را تا به حالا این‌طور سرگردان کرده و به جان هم انداخته. آن‌وقت این‌ها کشتی هستند. «من ركبها نجی و من تخلف عنها غرق»؛ «يأمن من ركبها و يغرق من تركها»؛ یعنی نجات برای این چند روزه‌ی دنیا و سرانجام رهایی از هرگونه گرفتاری‌ها، این کشتی نجات است که کسی که بر این‌ها سبقت بگیرد می‌شود و از خارج می‌شود. کسی که خود را به این کشتی نرساند، نابود است؛ «و المتأخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق»؛ با آن‌ها بودن، از آن‌ها یا جلو یا عقب نیفتادن راه نجات است. باز تشبیه دیگری: «اللهم صل على محمد و آل محمد الكهف الحصين»؛ پناه‌گاهی که نجات‌بخش است. «و غياث المضطر المستكين»؛ اگر به خود و بیچارگی خود توجه کند، می‌بیند پریشان است، می‌بیند راه به دستش نیست. این‌ها هستند که باعث نجات بشریتند. «و ملجأ الهاربين و عصمة المعتصمين»؛ خب، چون وقت نیست ما از دوستان می‌خواهیم که در این لحظه توجهی هم به بی‌پناهان نیمه شب یازدهم در بیابان پر از خار، پر از ریگ و سنگ، در تاریکی و با دشمنان بی‌رحم، کنند. «و ملجإ الهاربين و عصمة المعتصمين»؛ آن‌جایی که تنها کسی که پناه آن کودکان بی‌پناه بود، دختر بزرگ حضرت علیه‌السلام، (حضرت ، علیها‌السلام) بود. خدایا به آبروی آن زحمات دختر بزرگ ، به آن دل‌سوزی و به آن چشم، به آن دل شریفِ لرزان و تپان، خدایا به داد برس. خدایا و کینه را به اهل خودشان برگردان. در همه‌ی نقاط عالم هیچ مسلمانی را و بیچاره مگذار. خدایا ما مضطریم، فرزندان، نوه‌ها، نتیجه‌ها و نسل ما را از دست جن و انس حفاظت بفرما. وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین ۹۴.۳.۲۱=۲۳ شعبان المعظم ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 (۲) 🔹 «شجرة النبوة و موضع الرسالة»؛ [مفاتیح الجنان، صلوات شعبانیه]؛ ما با خدای خودمان چه ربطی داریم؟ اگر ما مسلمانیم ـ که إن‌شاءالله هستیم-، یعنی انسانِ به خداوند. خب ما از کجا بدانیم خدا را چگونه تسلیم هستیم و تسلیم خدا بشویم؟ جز از راه و راهی نیست. پس «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»؛ (آل عمران:۱۰۳)؛ حبل خدا این‌ها هستند. و این‌ها دو دستگیره‌ی هستند. «و مختلف الملائكة»؛ رفت و آمد موجودات، واسطه‌ی بین خدا و خلق این‌ها هستند. همان‌طوری‌که که درباره کشف معدن‌های طلا و نقره و سایر فلزات قیمتی چقدر سرمایه می‌خواهد، ما هم باید به همین مقدار در تهیه‌ی زحمت و سرمایه باشیم تا با معدن که این‌ها هستند، رابطه پیدا کنیم. «و معدن العلم و اهل بيت الوحی، اللهم صل على محمد و آل محمد، الفلك الجارية فی اللجج الغامرة»؛ این‌ها کشتی روان در گرداب‌های فروگیر و فراگیر و غرق کننده هستند. چنین اقیانوسی است که کشتی‌هایی در آن می‌شوند. طلب دنیا، به دنیا؛ تنها، هدفی که دنیاست، را تا به حالا این‌طور سرگردان کرده و به جان هم انداخته. آن‌وقت این‌ها کشتی هستند. «من ركبها نجی و من تخلف عنها غرق»؛ «يأمن من ركبها و يغرق من تركها»؛ یعنی نجات برای این چند روزه‌ی دنیا و سرانجام رهایی از هرگونه گرفتاری‌ها، این کشتی نجات است که کسی که بر این‌ها سبقت بگیرد می‌شود و از خارج می‌شود. کسی که خود را به این کشتی نرساند، نابود است؛ «و المتأخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق»؛ با آن‌ها بودن، از آن‌ها یا جلو یا عقب نیفتادن راه نجات است. باز تشبیه دیگری: «اللهم صل على محمد و آل محمد الكهف الحصين»؛ پناه‌گاهی که نجات‌بخش است. «و غياث المضطر المستكين»؛ اگر به خود و بیچارگی خود توجه کند، می‌بیند پریشان است، می‌بیند راه به دستش نیست. این‌ها هستند که باعث نجات بشریتند. «و ملجأ الهاربين و عصمة المعتصمين»؛ خب، چون وقت نیست ما از دوستان می‌خواهیم که در این لحظه توجهی هم به بی‌پناهان نیمه شب یازدهم در بیابان پر از خار، پر از ریگ و سنگ، در تاریکی و با دشمنان بی‌رحم، کنند. «و ملجإ الهاربين و عصمة المعتصمين»؛ آن‌جایی که تنها کسی که پناه آن کودکان بی‌پناه بود، دختر بزرگ حضرت علیه‌السلام، (حضرت ، علیها‌السلام) بود. خدایا به آبروی آن زحمات دختر بزرگ ، به آن دل‌سوزی و به آن چشم، به آن دل شریفِ لرزان و تپان، خدایا به داد برس. خدایا و کینه را به اهل خودشان برگردان. در همه‌ی نقاط عالم هیچ مسلمانی را و بیچاره مگذار. خدایا ما مضطریم، فرزندان، نوه‌ها، نتیجه‌ها و نسل ما را از دست جن و انس حفاظت بفرما. وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین ۹۴.۳.۲۱=۲۳ شعبان المعظم ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama