eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین (قسمت دوم) 💠 الکمال کلُّ الکمالِ التفقُّهُ فی الدین و الصبرُ علی النائبة وتقدیرُ المعیشة؛ ( ج۱ ص۳۲) 🔹 یکی از موقتی و دم دستی حال امروز همین مسئله‌ی است که در پیش است. بعضی از آقایان روحانی که متصدی اعتکاف بودند، روز گذشته به این‌جا تشریف آوردند و ما خدمت‌شان رسیدیم. بنده این تذکرات را خدمت‌شان عرض کردم که ما یکی از مسائل تفقهی دین‌مان این است که هیچ‌وقت واجبی را به واسطه‌ی یک کار خوب و مستحب و پرثواب و پرنتیجه از دست ندهیم. واجب دو قسم است؛ عمل کردن به واجبات و ترک که این نتیجه‌ی است. یکی از کلاس‌های مهم فهمیدن این است که ما چند چیز در شبانه‌روز برایمان لازم و واجب است و چند چیز برایمان ممنوع است. حالا اگر اعتکاف یا سفر مبارکِ عتبات و یا سفر مبارکِ عمره پیش آمد، نمی‌شود این‌ها را در برابر هم قرار داد؛ یعنی گفت: ما آماده‌ی عمره هستیم! یعنی بماند برای بیست روز دیگر یا یک ماه دیگر!. یکی از مسائل تفقه در دین که نجات‌بخش ماست این است که هیچ‌وقت کار نباید در برابر کار قرار بگیرد. همیشه بالاترین وظیفه‌، واجب است که یا انجام عملی است یا ترک آن. اگر به جای این‌که ما چند ساعت کنیم، یا بخوانیم، می‌توانستیم به جای آن چند مسئله‌ی دینی یاد بگیریم و این کار را نکردیم، این خلاف است و از تفقه دینی به دور است. فرمایش امام علیه‌السلام این‌جا معلوم می‌شود. یعنی باز کننده‌ی جملات بسته. ادامه دارد... ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 #انسان اگر بخواهد در #اسلام، #قلب و #روحش ترقی کند ناچار است از انجام #واجبات وترک #محرمات و #جبران گذشته و مخالفت‌هایی که قابل ترمیم و #اصلاح است؛ به همین دلیل باید خیلی در مورد واجبات و محرمات مطالعه کنیم. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 حفاظت زینب کبری سلام الله علیها از ثقلین 🔺 «إنی تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدی: كتاب الله، وعترتی أهل‌بيتی، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض» و ؛ این دو از هم جدا شدنی نیستند و همیشه با هم هستند. بعد از رحلت (صلی‌الله علیه وآله) عترت این وظیفه‌ی خودش را نشان داد. حضرت سلام‌الله‌علیها و حضرت علیه‌السلام تا توانستند به خود کردند تا نوبت رسید به وجود مقدس کبری علیهاالسلام که ایشان در مجالسی که فرصتی یافت این وظیفه را که جدّش معین کرده بود انجام داد. می‌گوید: عیال علیه‌السلام را نزد علیه‌اللعنة آوردند. حالا این یعنی چه؟! این چیزی است که همه‌ی می‌دانند. این جریان سال ۶۱ قمری است. یعنی پیامبر برای بشر آمده است و برای آتیه هم یک چنین مرکز و امانی به نام قرآن و عترت گذاشته و از رفته، تقریباً ۵۰ سال طول کشیده فرزند پیغمبر را آوردند در ؛ همان کوفه‌ای که حاکمش بوده به نام وارد کرده‌اند در مجلس ابن‌ زیاد!. ابن‌ زیاد چه کسی است؟ باید بیان کند و نسبش را بگوید. در تاریخ آمده که حضرت زینب لباسی نپوشید که به مجلس بیاید که کسی کند که او یک خانم متمایز است. بلکه لباس کهنه‌ای که کسی او را اعتنا نکند، پوشید. ناشناس با جامه‌های کهنه بودند. کنیزها آمدند اطراف‌شان نشستند. ابن زیاد گفت: او چه کسی بود که رفت آن گوشه نشست؟ سه دفعه پرسید او کیست؟ یکی از آن زن‌ها گفت: زینب دختر بنت رسول‌الله است. ببینید این جهان ما چه جهانی است و این دنیا چه دنیایی است؟ چه بشری است؟ چقدر زحمت و و می‌خواهد؟! ابن زیاد دید فرصت خوبی است و باید زخم زبانش اثر بدهد!. گفت: «الحمدُلله الذی فَضَحکُم!»؛ خدا شما را رسوا کرد! یعنی شما خاندان ثقلینی که پناه و بشریت بودید، رسوا شدید؛ چون دروغ‌گو هستید!. شما به چه روشن شد؟ به این‌که نتوانستید کاری بکنید. این را در جایی گفتند که این‌ها در راه بین و کوفه هستند و در این حال این زن و بچه چه کار می‌توانستند بکنند؟! -همه می‌دانند که کاری نمی‌توانستند انجام دهند- که تو می‌گویی که چون کاری نتوانستید بکنید، خدا رسوای‌تان کرد. این‌ها چه کاره بودند؟! چه خلافی داشتند؟! این خانم چند نفر کشته بود که خدا رسوایش کرد؟! ولی این بانوی پاسخ داد: «الحمدُلله الذی اَکرَمنا بِنَبیّهِ مُحمدٍ صلی‌الله علیه وآله» نه فضحنا؛ خدا ما را گرامی داشت، یعنی در تمام تاریخ بشر و آینده کسی مثل جدّ ما نیست! تو یک پیغمبر بیاور که پیغمبریِ این پیغمبر بدون کتاب قرآن جدّ ما بشود ثابت کرد! چنین چیزی نیست. اصلاً مدرکی برای نیست. پس ما مکرّم خدایی هستیم. «اَکرَمنا و طَهّرَنا مِنَ الرّجسِ»؛ یعنی ما بشریت را که در و و غرق‌اند، کنار می‌گذاریم. ما پاکیم و ما در بین آن‌ها نیستیم. بنابراین این فضاحت و رسوایی برای ما نیست، برای است. قبلاً قسمت‌هایی از مقدمه‌ی کتاب مرحوم را خواندیم. مرحوم مشکینی می‌فرماید من کتابی برای شما نوشتم و و شما را نشان دادم که اگر انجام ندهید، فاسق می‌شوید. می‌فرماید: «اِنّما یَفتَضِحُ الفاسِقُ»؛ رسوایی برای فاسق و است که خدایش را می‌کند و دروغ برای فاجر و بی‌پروا و بی‌تقواست و ما از این‌ها به دور هستیم. غیر ما دروغ‌گو هستند الحمدلله. دو تا الحمدلله گفت؛ یعنی یکی برای این‌که خدا ما را حفظ کرده و مکرم و معظم کرده، باعث این شده‌ایم که و ادیان سندیت پیدا کنند. ما چنین مقامی است که در تمام بشر نظیر ندارد و نخواهد داشت. یک الحمدلله هم برای این‌که غیر از ما هر که با ما است، فاسق، فاجر، گنه‌کار، روسیاه و ناپاک است. این ملعون گفت: کار خدا را با خود چگونه دیدی؟! ببینید می‌خواهد مَغْلطه کند. اما با کسی که مغلطه‌شناس است. می‌کند خدا با شما چنین کرد! خدایی که می‌گویید ما را مطهر کرد. فرمود این‌ها که تو می‌گویی به سرشان چه آمد، این‌ها بود. این‌ها شهادت را خواسته بودند و نصیب‌شان شد. سوی آرام‌گاه خود شتافتند. یا به روایت : جز نیکی ندیدم! هرچه بود اگر از طرف خدا بود، نیک بود. خداوند میان تو و این‌ها جمع فرماید و با آن‌ها محاجّه و خصومت‌خواهی خواهد کرد. در آن روز ببین چه کسی است و چه کسی است پسر مرجانه! (اسم مادرش بود و به کارهای ضد معروف بود) ۱۵ المرجب ۱۴۳۵=۹۳/۲/۲۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺ضرورت و اهمیت «تفقه در دین» (قسمت اول) 🔹 یکی از افتخارات در ایشان، اشاره به نام علیه‌السلام است که مقام مقدسی دارد و به جز علیهم‌السلام کسی نمی‌تواند آن را درک کند. حدیثی از شخص بزرگواری که مایه‌ی افتخار امثال مرحوم امام به شاگردی ایشان است نقل شده: «الکمال کل الکمال التفقه فی الدین...» در برابر تمام مزایا و مدارک ، مدارک ، مدارک و بسیار دقیق، مانند ارزش خاکستر در برابر سایر . چرا؟ برای این‌که همه‌ی می‌گویند که ما بعد از این به دنیایی وارد می‌شویم که تمام نشدنی است. یعنی دیگر در آن نیست. دنیایی که از اول زایمان تا وقت مرگ ۵۰ سال یا ۱۰۰ سال بیشتر نیست، نسبت به دنیایی که در آن دیگر راه ندارد، فاقد ارزش است. مثل اقیانوس در برابر یک قطره. بنابراین ما همیشگی هستیم و مردنی نیستیم، بلکه ما جاودانه هستیم. این جاودانی و ابدی از اول مرگ شروع می‌شود. اول برخوردی که دم مرگ می‌کنیم، با کیفیتی است که در وجود خود پیدا کردیم. آیا است یا ؟ انبیاء و اولیاء است یا شعارهای پوچ و دنیوی و شیطانی است؟ بنابراین این «الکمال کل الکمال» یک جمله بیشتر نیست، اما ارزشی فوق ارزش‌ها دارد. اگر به آن دقت کند، در می‌یابد که هیچ‌چیز به اندازه‌ی تفقه در دین برایش ارزش پیدا نخواهد کرد. دنیای کنونی مانند رحم مادر است، منتهی قدری وسیع‌تر. پس پیدا شدن ما در دنیای دیگر، اولِ واقعی است. اول زندگی واقعی، شیر و پستانش چیست؟ ماست. اعمال ما از کجا پیدا می‌شود؟ "تفقه فی الدین" این است. پس گویا واقعاً امام علیه‌السلام در این جمله‌ی کوتاه برای ما یک خلعتی فرستاده تا در آن بیاندیشیم و هر مشکلی که در این راه باشد را نادیده بگیریم. 🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین 🔹 الکمال کلُّ الکمالِ التفقُّهُ فی الدین و الصبرُ علی النائبة وتقدیرُ المعیشة؛ ( ج ۱ ص ۳۲) 🔹 یکی از موقتی و دم دستی حال امروز همین مسئله‌ی است که در پیش است. بعضی از آقایان روحانی که متصدی اعتکاف بودند، روز گذشته به این‌جا تشریف آوردند و ما خدمت‌شان رسیدیم. بنده این تذکرات را خدمت‌شان عرض کردم که ما یکی از مسائل تفقهی دین‌مان این است که هیچ‌وقت واجبی را به واسطه‌ی یک کار خوب و و پرثواب و پرنتیجه از دست ندهیم. واجب دو قسم است؛ عمل کردن به واجبات و ترک که این نتیجه‌ی تفقه در دین است. یکی از کلاس‌های مهم فهمیدن این است که ما چند چیز در شبانه‌روز برای‌مان لازم و واجب است و چند چیز برای‌مان ممنوع است. حالا اگر اعتکاف یا سفر مبارکِ عتبات و یا سفر مبارکِ عمره پیش آمد، نمی‌شود این‌ها را در برابر هم قرار داد؛ یعنی گفت: ما آماده‌ی عمره هستیم! یعنی بماند برای بیست روز دیگر یا یک ماه دیگر!. یکی از مسائل تفقه در دین که نجات‌بخش ماست این است که هیچ‌وقت کار مستحب نباید در برابر کار واجب قرار بگیرد. همیشه بالاترین وظیفه‌، واجب است که یا انجام عملی است یا ترک آن. اگر به جای این‌که ما چند ساعت کنیم، یا بخوانیم، می‌توانستیم به جای آن چند مسئله‌ی دینی یاد بگیریم و این کار را نکردیم، این خلاف است و از تفقه دینی به دور است. فرمایش امام علیه‌السلام این‌جا معلوم می‌شود. یعنی باز کننده‌ی جملات بسته. @seyedololama ص۱ ⬇️
🏴 حفاظت زینب کبری سلام الله علیها از ثقلین 🔺 «إنی تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدی: كتاب الله، وعترتی أهل‌بيتی، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض» و ؛ این دو از هم جدا شدنی نیستند و همیشه با هم هستند. بعد از رحلت (صلی‌الله علیه وآله) عترت این وظیفه‌ی خودش را نشان داد. حضرت سلام‌الله‌علیها و حضرت علیه‌السلام تا توانستند به خود کردند تا نوبت رسید به وجود مقدس کبری علیهاالسلام که ایشان در مجالسی که فرصتی یافت این وظیفه را که جدّش معین کرده بود انجام داد. می‌گوید: عیال علیه‌السلام را نزد علیه‌اللعنة آوردند. حالا این یعنی چه؟! این چیزی است که همه‌ی می‌دانند. این جریان سال ۶۱ قمری است. یعنی پیامبر برای بشر آمده است و برای آتیه هم یک چنین مرکز و امانی به نام قرآن و عترت گذاشته و از رفته، تقریباً ۵۰ سال طول کشیده فرزند پیغمبر را آوردند در ؛ همان کوفه‌ای که حاکمش بوده به نام وارد کرده‌اند در مجلس ابن‌ زیاد!. ابن‌ زیاد چه کسی است؟ باید بیان کند و نسبش را بگوید. در تاریخ آمده که حضرت زینب لباسی نپوشید که به مجلس بیاید که کسی کند که او یک خانم متمایز است. بلکه لباس کهنه‌ای که کسی او را اعتنا نکند، پوشید. ناشناس با جامه‌های کهنه بودند. کنیزها آمدند اطراف‌شان نشستند. ابن زیاد گفت: او چه کسی بود که رفت آن گوشه نشست؟ سه دفعه پرسید او کیست؟ یکی از آن زن‌ها گفت: زینب دختر بنت رسول‌الله است. ببینید این جهان ما چه جهانی است و این دنیا چه دنیایی است؟ چه بشری است؟ چقدر زحمت و و می‌خواهد؟! ابن زیاد دید فرصت خوبی است و باید زخم زبانش اثر بدهد!. گفت: «الحمدُلله الذی فَضَحکُم!»؛ خدا شما را رسوا کرد! یعنی شما خاندان ثقلینی که پناه و بشریت بودید، رسوا شدید؛ چون دروغ‌گو هستید!. شما به چه روشن شد؟ به این‌که نتوانستید کاری بکنید. این را در جایی گفتند که این‌ها در راه بین و کوفه هستند و در این حال این زن و بچه چه کار می‌توانستند بکنند؟! -همه می‌دانند که کاری نمی‌توانستند انجام دهند- که تو می‌گویی که چون کاری نتوانستید بکنید، خدا رسوای‌تان کرد. این‌ها چه کاره بودند؟! چه خلافی داشتند؟! این خانم چند نفر کشته بود که خدا رسوایش کرد؟! ولی این بانوی پاسخ داد: «الحمدُلله الذی اَکرَمنا بِنَبیّهِ مُحمدٍ صلی‌الله علیه وآله» نه فضحنا؛ خدا ما را گرامی داشت، یعنی در تمام تاریخ بشر و آینده کسی مثل جدّ ما نیست! تو یک پیغمبر بیاور که پیغمبریِ این پیغمبر بدون کتاب قرآن جدّ ما بشود ثابت کرد! چنین چیزی نیست. اصلاً مدرکی برای نیست. پس ما مکرّم خدایی هستیم. «اَکرَمنا و طَهّرَنا مِنَ الرّجسِ»؛ یعنی ما بشریت را که در و و غرق‌اند، کنار می‌گذاریم. ما پاکیم و ما در بین آن‌ها نیستیم. بنابراین این فضاحت و رسوایی برای ما نیست، برای است. قبلاً قسمت‌هایی از مقدمه‌ی کتاب مرحوم را خواندیم. مرحوم مشکینی می‌فرماید من کتابی برای شما نوشتم و و شما را نشان دادم که اگر انجام ندهید، فاسق می‌شوید. می‌فرماید: «اِنّما یَفتَضِحُ الفاسِقُ»؛ رسوایی برای فاسق و است که خدایش را می‌کند و دروغ برای فاجر و بی‌پروا و بی‌تقواست و ما از این‌ها به دور هستیم. غیر ما دروغ‌گو هستند الحمدلله. دو تا الحمدلله گفت؛ یعنی یکی برای این‌که خدا ما را حفظ کرده و مکرم و معظم کرده، باعث این شده‌ایم که و ادیان سندیت پیدا کنند. ما چنین مقامی است که در تمام بشر نظیر ندارد و نخواهد داشت. یک الحمدلله هم برای این‌که غیر از ما هر که با ما است، فاسق، فاجر، گنه‌کار، روسیاه و ناپاک است. این ملعون گفت: کار خدا را با خود چگونه دیدی؟! ببینید می‌خواهد مَغْلطه کند. اما با کسی که مغلطه‌شناس است. می‌کند خدا با شما چنین کرد! خدایی که می‌گویید ما را مطهر کرد. فرمود این‌ها که تو می‌گویی به سرشان چه آمد، این‌ها بود. این‌ها شهادت را خواسته بودند و نصیب‌شان شد. سوی آرام‌گاه خود شتافتند. یا به روایت : جز نیکی ندیدم! هرچه بود اگر از طرف خدا بود، نیک بود. خداوند میان تو و این‌ها جمع فرماید و با آن‌ها محاجّه و خصومت‌خواهی خواهد کرد. در آن روز ببین چه کسی است و چه کسی است پسر مرجانه! (اسم مادرش بود و به کارهای ضد معروف بود) ۱۵ المرجب ۱۴۳۵=۹۳/۲/۲۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 منزل اراده 🔹 دو قسم بر ترک و اتيان بايد را بکشاند و مثل باشد و او را رها نکند. چنين ارده‌ای تنها از و پيدا می‌شود، و جلسات تفکری و آموزشی و و سازی لازم است، که اين کاری است، و به نقل از استادشان مرحوم فرموده‌اند: «اراده جوهره‌ی انسانيت است» و انسانی‌که ندارد، اصلاً وارد نشده، مثل گوسفند که تصميمی ندارد و اساساً تصميم برای او معنا ندارد. کسانی‌که این اراده را پیدا نکرده‌اند، در حکم گوسفندان هستند، چون در هيچ‌کدام از آن‌ها اين مطلب پيدا نشده که شما انسان‌زاده هستيد، و شما بودند، شما مسلمان بوده‌اند و آن‌ها در راه جان‌فشانی کرده‌اند، اين تصميمی که در به‌وجود آمد و اين همه خون داده شد، اين همه و مفقود پيدا شد، همه‌ی اين‌ها در اثر اين بود که خداوند کرد و تصميم و اراده‌ای به جوان های ما مرحمت فرمود، اما اين تصميمات موقتی است؛ چون ساخته شده نيست و اين‌ها از ناحیه‌ی است که يک‌مرتبه پيدا می‌شود؛ از باب «إذا جاءَ نَصرُ الله و الفتح (۱) و رَأيتَ الناسَ يَدخُلُونَ فِی دين الله أفواجاً»¹؛ است، خدا وقتی‌که می‌خواهد مطلبی را به پيش ببرد، يک‌مرتبه عده‌ای را صاحب تصميم می‌کند، اما اين تصميم‌ها، تصميمات با و تعقل نيست؛ فلذا خدای نکرده در جنگ‌ها شرکت می‌کند، ولی بعد وقتی‌که به او نمره خوبی ندادند و از او قدردانی نکردند، يک‌مرتبه می‌بينيد که عوض می‌شود!. بنابراين این اراده و تصميمی بر اتيان واجبات و ترک محرمات پيدا می‌شود، بسيار مهم است. ۸۷٫۵٫۱۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی _____ ۱) [ :۲] @seyedololama
🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین 💠 «الکمال کلُّ الکمالِ التفقُّهُ فی الدین و الصبرُ علی النائبة وتقدیرُ المعیشة»¹ 🔹 یکی از های موقتی و دم‌دستی حال امروز همین مسئله‌ی است که در پیش است. بعضی از آقایان روحانی که متصدی اعتکاف بودند، روز گذشته به این‌جا تشریف آوردند و ما خدمت‌شان رسیدیم. بنده این تذکرات را خدمت‌شان عرض کردم که ما یکی از مسائل تفقهی دین‌مان این است که هیچ‌وقت واجبی را به واسطه‌ی یک کار خوب و مستحب و پرثواب و پرنتیجه از دست ندهیم. واجب دو قسم است؛ عمل کردن به واجبات و ترک که این نتیجه‌ی است. یکی از کلاس‌های مهم فهمیدن این است که ما چند چیز در شبانه‌روز برای‌مان لازم و واجب است و چند چیز برای‌مان ممنوع است. حالا اگر اعتکاف یا سفر مبارکِ و یا سفر مبارکِ پیش آمد، نمی‌شود این‌ها را در برابر هم قرار داد؛ یعنی گفت: ما آماده‌ی عمره هستیم! یعنی بماند برای بیست روز دیگر یا یک ماه دیگر!. یکی از مسائل تفقه در دین که نجات‌بخش ماست این است که هیچ‌وقت کار نباید در برابر کار قرار بگیرد. همیشه بالاترین وظیفه‌، واجب است که یا انجام عملی است یا ترک آن. اگر به جای این‌که ما چند ساعت کنیم، یا بخوانیم، می‌توانستیم به جای آن چند مسئله‌ی دینی یاد بگیریم و این کار را نکردیم، این خلاف است و از تفقه دینی به دور است. فرمایش امام علیه‌السلام این‌جا معلوم می‌شود. یعنی باز کننده‌ی جملات بسته. @seyedololama ص۲ ⬇️
🏴 حفاظت زینب کبری سلام الله علیها از ثقلین 🔺 «إنی تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدی: كتاب الله، وعترتی أهل‌بيتی، وإنهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض» و ؛ این دو از هم جدا شدنی نیستند و همیشه با هم هستند. بعد از رحلت (صلی‌الله علیه وآله) عترت این وظیفه‌ی خودش را نشان داد. حضرت سلام‌الله‌علیها و حضرت علیه‌السلام تا توانستند به خود کردند تا نوبت رسید به وجود مقدس کبری علیهاالسلام که ایشان در مجالسی که فرصتی یافت این وظیفه را که جدّش معین کرده بود انجام داد. می‌گوید: عیال علیه‌السلام را نزد علیه‌اللعنة آوردند. حالا این یعنی چه؟! این چیزی است که همه‌ی می‌دانند. این جریان سال ۶۱ قمری است. یعنی پیامبر برای بشر آمده است و برای آتیه هم یک چنین مرکز و امانی به نام قرآن و عترت گذاشته و از رفته، تقریباً ۵۰ سال طول کشیده فرزند پیغمبر را آوردند در ؛ همان کوفه‌ای که حاکمش بوده به نام وارد کرده‌اند در مجلس ابن‌ زیاد!. ابن‌ زیاد چه کسی است؟ باید بیان کند و نسبش را بگوید. در تاریخ آمده که حضرت زینب لباسی نپوشید که به مجلس بیاید که کسی کند که او یک خانم متمایز است. بلکه لباس کهنه‌ای که کسی او را اعتنا نکند، پوشید. ناشناس با جامه‌های کهنه بودند. کنیزها آمدند اطراف‌شان نشستند. ابن زیاد گفت: او چه کسی بود که رفت آن گوشه نشست؟ سه دفعه پرسید او کیست؟ یکی از آن زن‌ها گفت: زینب دختر بنت رسول‌الله است. ببینید این جهان ما چه جهانی است و این دنیا چه دنیایی است؟ چه بشری است؟ چقدر زحمت و و می‌خواهد؟! ابن زیاد دید فرصت خوبی است و باید زخم زبانش اثر بدهد!. گفت: «الحمدُلله الذی فَضَحکُم!»؛ خدا شما را رسوا کرد! یعنی شما خاندان ثقلینی که پناه و بشریت بودید، رسوا شدید؛ چون دروغ‌گو هستید!. شما به چه روشن شد؟ به این‌که نتوانستید کاری بکنید. این را در جایی گفتند که این‌ها در راه بین و کوفه هستند و در این حال این زن و بچه چه کار می‌توانستند بکنند؟! -همه می‌دانند که کاری نمی‌توانستند انجام دهند- که تو می‌گویی که چون کاری نتوانستید بکنید، خدا رسوای‌تان کرد. این‌ها چه کاره بودند؟! چه خلافی داشتند؟! این خانم چند نفر کشته بود که خدا رسوایش کرد؟! ولی این بانوی پاسخ داد: «الحمدُلله الذی اَکرَمنا بِنَبیّهِ مُحمدٍ صلی‌الله علیه وآله» نه فضحنا؛ خدا ما را گرامی داشت، یعنی در تمام تاریخ بشر و آینده کسی مثل جدّ ما نیست! تو یک پیغمبر بیاور که پیغمبریِ این پیغمبر بدون کتاب قرآن جدّ ما بشود ثابت کرد! چنین چیزی نیست. اصلاً مدرکی برای نیست. پس ما مکرّم خدایی هستیم. «اَکرَمنا و طَهّرَنا مِنَ الرّجسِ»؛ یعنی ما بشریت را که در و و غرق‌اند، کنار می‌گذاریم. ما پاکیم و ما در بین آن‌ها نیستیم. بنابراین این فضاحت و رسوایی برای ما نیست، برای است. قبلاً قسمت‌هایی از مقدمه‌ی کتاب مرحوم را خواندیم. مرحوم مشکینی می‌فرماید من کتابی برای شما نوشتم و و شما را نشان دادم که اگر انجام ندهید، فاسق می‌شوید. می‌فرماید: «اِنّما یَفتَضِحُ الفاسِقُ»؛ رسوایی برای فاسق و است که خدایش را می‌کند و دروغ برای فاجر و بی‌پروا و بی‌تقواست و ما از این‌ها به دور هستیم. غیر ما دروغ‌گو هستند الحمدلله. دو تا الحمدلله گفت؛ یعنی یکی برای این‌که خدا ما را حفظ کرده و مکرم و معظم کرده، باعث این شده‌ایم که و ادیان سندیت پیدا کنند. ما چنین مقامی است که در تمام بشر نظیر ندارد و نخواهد داشت. یک الحمدلله هم برای این‌که غیر از ما هر که با ما است، فاسق، فاجر، گنه‌کار، روسیاه و ناپاک است. این ملعون گفت: کار خدا را با خود چگونه دیدی؟! ببینید می‌خواهد مَغْلطه کند. اما با کسی که مغلطه‌شناس است. می‌کند خدا با شما چنین کرد! خدایی که می‌گویید ما را مطهر کرد. فرمود این‌ها که تو می‌گویی به سرشان چه آمد، این‌ها بود. این‌ها شهادت را خواسته بودند و نصیب‌شان شد. سوی آرام‌گاه خود شتافتند. یا به روایت : جز نیکی ندیدم! هرچه بود اگر از طرف خدا بود، نیک بود. خداوند میان تو و این‌ها جمع فرماید و با آن‌ها محاجّه و خصومت‌خواهی خواهد کرد. در آن روز ببین چه کسی است و چه کسی است پسر مرجانه! (اسم مادرش بود و به کارهای ضد معروف بود) ۱۵ المرجب ۱۴۳۵=۹۳/۲/۲۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama