eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
304 دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#فلش_نشانه_شهیدرضازارع_الوانی 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾 🍀🌾 💐💐 🌾🍀 🌾🍀 💐 🍀🌾 🍀🌾💐 🌾🍀💐💐 🍀🌾💐💐💐 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 قسمت 6⃣ در مسایل مالی بیش از حد دقیق و سالم بود . و کلیه مسائل مالی کارهای گروهی رو اعم از کانون . تیم فوتبال تشکیلی . پایگاه . هیات رو به وی سپرده و انجام میداد . در سال ۷۵ اولین مراسم شهدای محل را با تلاش شبانه روزی آقا رضا و دوستان جرقه زده و هم اکنون هم این مراسم سالیانه برگزار میشه ، به شهداعجیب علاقه داشت ، عاشق امام رضا علیه السلام بود و در اردو ها کاملا بی ریا در کنار آشپز و خدماتی ها کمک شایانی می کرد . هیچ کس نمیتونه بگه رضا جان حتی واسه یه ثانیه اونو آزرده خاطر کرده ، در رفاقت وفادار بود حتی تا روزی که سوریه بره باز بمن بعنوان بزرگترش زنگ میزد و الکی احوالپرسی می کرد و منم نمیدونستم که داره سوریه میره ولی گویا داشت خداحافظی میکرد ازم هیچوقت دیانت و اخلاصش و تبلیغ نمیکرد . همه چیزش در خفا و نزد خداش بود ، تا روز شهادتش نزدیکترین دوستاش و خانوادش نه از درجات نظامی اش خبر داشتیم نه از مسولیتش ؛ هیچ کس نمیدونست فرمانده گردان صابرینه . 🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾 🍀🌾 💐💐 🌾🍀 🌾🍀 💐 🍀🌾 🍀🌾💐 🌾🍀💐💐 🍀🌾💐💐💐 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 قسمت 7⃣ ‍ حاج رضا باني تمام كارهاي خير بود . از راه انداختن هيئت تا جور كردن جهيزيه براي مستمندان، وقتي ميفهميد كسي تو زندگيش مشکل داره سريع كارشو حل ميكرد . يادمه يكي از بچه ها مشکل مالي براش پيش اومد حاج رضا نصف بيشتر حقوقشو بهش داد و گفت : برو كارت و انجام بده ؛ با اينكه زياد اوضاع مالي خوبي نداشت حاج رضا مثل پدر بود براي نيروهاش . تعدادی از دوستان حاج رضا بعد از مجروحیتش در سال۹۴ اومدند عیادت حاج رضاچند ديقه اول حاج رضا منکر مجروحيتش شد و میگفت : هیچی نبوده و بعداز كلي اسرار دوستان آخرش گفت : که كسي خبر نداره شماهم جايي نگين چون خانواده ام از این موضوع خبر ندارن !!.. موقع رفتن بود كه یکی از دوستان حاج رضا رو "شهید زنده" خطاب کرد و به پسرش گفت بیا با شهید زنده عکس بگیر . 🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾 🍀🌾 💐💐 🌾🍀 🌾🍀 💐 🍀🌾 🍀🌾💐 🌾🍀💐💐 🍀🌾💐💐💐 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 قسمت 8⃣ تازه بعنوان فرمانده عمليات تيپ معرفي شده بود ، داشتم كمكش وسايلشو ميبردم تو اتاقش كه به شوخي گفتم مباركه ان شاءالله فرمانده تيپ شي آقا رضا ؛ يه نگاهي كرد و گفت ديگه خطرناكه بيشتر از اين نميرم . بيست روز نبود رفت سوريه كه خبر شهادت شو آوردن ، تازه اون موقع فهميدم منظور از خطرناك بودن چيه ‍ عاشوراي سال پيش امضاي شهادتش را گرفت ، بعداز شهادت آقا سجاد بارها سر مزار آقا سجاد ميرفت ولي،هر سري كه ميرسيد دم گلزار شهداي رشت بيتابيش بيشتر ميشد و مثل بارون گريه ميكرد وقتي بالاي سر مزار آقا سجاد ميرسيد ناله ميزد واقعا من از گريه آقا رضا گريه مي كردم هميشه . ايندفعه قبل از رفتنشون هم سر مزارشهيد غريب رفتن و هم سر مزار آقا سجاد . 🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾 🍀🌾 💐💐 🌾🍀 🌾🍀 💐 🍀🌾 🍀🌾💐 🌾🍀💐💐 🍀🌾💐💐💐 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 قسمت 9⃣ حدودا دو سال پیش یکی از شبهای محرم بود ، در تاریکی آمد و به من گفت : کربلایی علی این کفش ها کثیفه، میشه واکسشون بزنم؟ گفتم نه مسجد بو میگیره ... گفت : راست میگی نمیشه !!. آمد یه تیکه پارچه ازم گرفت رفت ؛ پنهانی نگاهش کردم دیدم تو تاریکی داخل مسجد(موقع برگزاری هیئت) داره با پارچه کفش ها رو تمیزمیکنه . 🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
ڪاش مے‌گفتے چیستـــ ؟! آنچه از چشــمِ تـو... تا عمقِ وجـودم جاريستـــ .... #شهــیدِ_مدافعِ_حرم_رضازارع_الوانی 🍀🌾💐🌾🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾 🍀🌾 💐💐 🌾🍀 🌾🍀 💐 🍀🌾 🍀🌾💐 🌾🍀💐💐 🍀🌾💐💐💐 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 قسمت 0⃣1⃣ سال 90مرداد ماه منطقه جاسوسان روی یه تپه بعد از دوروز که گیر افتاده بودن تو کمین پژاک... سنگر ما روی تپه و سنگر حاج رضا ۶-۷متر پایین تر بود۰ اومد بالا پیشم یه بسته آجیل و پسته داشتم بهش دادم پسته رو باز کرد گذاشت تو دهنش ولی بحدی تشنه بود و دهنش خشک هر کاری کرد قادر به جویدن پسته ها نبود چون توی این دوروز چیزی نخورده بودن مثل پریروزش یه دونه شکلات از آقای میریان گرفته بودن . خودشون و نیروهاشون تشنه و گرسنه بودن.به اندازه یک استکان آب تو قمقمه داشتم هر کاری کردم حاضر نشد آب بخوره گفت نیروهام تشنه هستند و حاضر نمی شد آب بخوره و زبونش سفید شده بود.بهش هر چه اصرار کردم نپذیرفت بهش گفتم بهت فرمان نظامی میدم که آب بخوری میگه حاج رضا یه جوری شد خجالت کشید به زور قمقمه رو دادم شاید چند قطره بیشتر نخورد و میگفت بچه هام دورزه که تشنه و گرسنه ان و حاضر نمی شد که آب بخوره .به هر صورت شب اون روز با افرادم و فرداش حاج رضا و بچه هاش موفق شدن از تپه پایین بیان. 🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
طرح عکس شهید تقدیم به دوستداران شهدا 🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
کلید ظهور.mp3
6.85M
📌 پادکست زیبای کلید ظهور اگر اهل هیئت و روضه و خلوت و سحر و... هستی، اما در رابطه‌ی تو و امام زمانت، این چند تا نکته وجود داره؛ ۱ـ ❓ ۲ـ ❓ ۳ـ ❓ و .... از خودت خیلی بتـــرس ! 👤 استاد شجاعی 👤 استاد رائفی_پور
"امام باقر (ع) به شخصی فرمودند: «اگر اراده کردی که بفهمی بهشتی و یا جهنمی هستی، به قلبت مراجعه کن، اگر دیدی اهل طاعت را دوست داری، اهل بهشت و اگر اهل گناه را دوست داری، اهل جهنم هستی و انسان در قیامت با کسی که او را دوست دارد، محشور می‌شود»، در دوره آخرالزمان قلب مؤمن آب می‌شود؛ زیرا گناه را می‌بیند و استطاعات تغییر وضع را ندارد. 🔺ملاک بهشتی یا جهنمی بودن ⭕️ آیت‌الله مجتهدی
📩 #کلام_شهید 🌹شهــید علمـــدار: توی ذهـنت باشد ڪه یڪی دارد مرا #می‌بیـــــند دست از پا خطا نڪنیم مهدی فاطمه(سلام الله علیها ) خجالت بڪشد فـــــردای قیامت جــلوی حضرت زهرا سلام الله علیها چه جــــوابی می خواهـــیم بدهــیم #از_شهدا_بیاموزیم 🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺
یا #رومی رومی ؛ یا زنگی #زنگی ❗️ کدام طرفی #دخترجان ❓❗️ 👈 رومی یا زنگی 👉 #چادر به سر داری ... با #رژ صورتی گاهی ؟!!! #روسری میبندی لبنانی ... با #قهقهه شیطانی ؟!!! #ساق دست ست میکنی با روسری ؟! خط چشمت هم میکند گاهی #دلبری ... بلاخره کدام وری ؟! رومی یا زنگی ❓❗️ #شهامت_انتخاب #روراست_باش! #باطن_پاک_درظاهر_ناپاک ! #استاد_عزیزی #پویش_حجاب_فاطمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سلام_مولا_جانم❣ 🦋 ســلام... ای صاحب صبــ🌞ـح رهایی.. 🥀ســـلام... ای مظــهر عدل خـ😍ـدایی... ☆السلام علیک یاصاحب الزمان☆ ☆السلام علیک یا شریک القرآن☆ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃 #السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان🌸🍃 #صبحت_بخیر_مولای_من 🌸🍃 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
❁﷽❁ بال و پرم به شوق حرم باز می شود یعنی دوباره لحظه ی اعجاز می شود رو به ضریح حضرت آقای « ڪربلا » با یڪ سلام صبح من آغاز می شود #روزتون_حسینی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم ، شمایل تــو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم . . . 📎سلام ،صبحـتــون شهــدایــی🌺 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
کلام شهید: خدمت به انقلاب 🌷شهید حمیدرضا اسداللهی🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#فلش_نشانه_شهیدرضازارع_الوانی 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾 🍀🌾 💐💐 🌾🍀 🌾🍀 💐 🍀🌾 🍀🌾💐 🌾🍀💐💐 🍀🌾💐💐💐 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 قسمت 1⃣1⃣ پیش از اینکه من با آقا رضا صحبت کنم خواهرشان که واسطه وصلتمان بود به من گفتند آقا رضا شهید زنده است ! و شما قرار است با یک شهید زنده وصلت کنید . وقتی آقا رضا به خواستگاری آمد در همان صحبت‌های اولیه به من گفت : 13 تا از بهترین دوستان من شهید شده‌اند ما هم در خط پرواز هستیم . من این راه را با تمام وجود پذیرفتم و اگر شما هم این مسیر را می‌پذیرید ، یا علی و گرنه من به دنبال کسی هستم که هم (همسرم باشد و هم همسنگر من). من هم در پاسخ ایشان گفتم من به این طرز تفکر و عقیده افتخار می‌کنم. این نوع نگاه با توجه به شرایط کنونی که در آن زندگی می‌کنیم، بسیار ارزشمند است و من به شخصیتی چون شما افتخار می‌کنم . در حقیقت دوست دارم با صاحب این طرز تفکر ازدواج کنم چراکه همه فکر و ذکر خودم هم همین مسائل است . اما حیف که برای ما زنان جهاد تعریف دیگری دارد و تنها با همراهی و همسنگری با شما به منصه ظهور خواهد رسید . آن روزها که من و آقا رضا با هم آشنا شدیم سال 1393 بود . او 32 سال داشت و اوضاع و احوال سوریه هم بحرانی بود . خوب به یاد دارم که مراسم عقد ما به خاطر مأموریت‌های آقا رضا در سوریه به تأخیر افتاد . قرار بود در روز عید غدیر عقد کنیم که در نهایت 3 روز بعد از عید‌غدیر یعنی در روز 4 مهر ماه سال 1393 مراسم عقد و ازدواجمان برگزار شد. وقتی عقد ما به خاطر حضور رضا در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) به تأخیر افتاد دوستانم به شوخی می‌گفتند آقا رضا می‌خواهد به تو ثابت کند آنقدر به اعتقادات و کارش تعهد دارد که مراسم ازدواج خود را هم به خاطر حضرت زینب (سلام الله علیها) و اهل بیت (علیهم السلام) به عقب انداخته است . زندگی مشترک من و آقا رضا به دو سال هم نرسید و حاصل این زندگی محمدقاسم یک سال و سه ماهه است . نام محمدقاسم را هم خودش برای فرزندمان انتخاب کرد. ابتدا قرار بود اسم ایشان را محمد یا علی بگذاریم . رضا گفت ان‌شاءالله تا زمان به دنیا آمدن بچه ، ببینیم چه اتفاقی پیش می‌آید . اما گویی قبل از ازدواج ما یکی از همرزمان و دوستانش به نام قاسم قریب به شهادت رسید .آقا رضا خیلی به ایشان ارادت داشت و بعد از شهادت این دوستش نام محمدقاسم را برای فرزندمان انتخاب کرد . گفت من این نام را به عشق دوست شهیدم ، محمدقاسم انتخاب کردم . 🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾 🍀🌾 💐💐 🌾🍀 🌾🍀 💐 🍀🌾 🍀🌾💐 🌾🍀💐💐 🍀🌾💐💐💐 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 قسمت 2⃣1⃣ زمانی که من با ایشان ازدواج کردم بارها به سوریه اعزام شده بود . هر بار هم بعد از یک دوره 45 روزه بازمی‌گشت و کمی بعد راهی می‌شد . در این مدت تعدادی از بهترین دوستانش به شهادت رسیده بودند اما ایشان هرگز در جلوی چشمان من بی‌تابی دوستانش را نکرد و خم به ابرو نیاورد . البته در وصیتنامه‌اش نوشته بود : «چقدر از داغ برادرانم سوختم و دلتنگ‌ لقایشان هستم» من تا یک هفته قبل از آخرین اعزام هم اشک آقا رضا را ندیده بودم . تا اینکه یک روز به زیارت قبور شهدا رفتیم و آنجا آقا رضا بی‌تابی کرد . یک هفته قبل از آخرین اعزامشان برای اینکه فراغت و تفریحی باشد به شمال رفتیم . در آنجا به گلزار شهدا رفتیم . آقارضا سر مزار تک‌تک شهدای مدافع حرم و شهدای صابرین رفت و با آنها صحبت می‌کرد و از تک‌تک آنها التماس دعا داشت . وقتی سرمزار شهدا می‌رفتیم رضا خاطرات آنها را برایم روایت می‌کرد و از شاخصه‌های اخلاقی‌شان صحبت می‌کرد . همه شهدا را زیارت کردیم تنها سرمزار شهید روح‌الله عمادی نتوانستیم برویم . اما وقتی سرمزار شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا رفتیم ، تازه متوجه عمق فاجعه شدم که آقا رضا چقدر داغدار هستندو چه سینه سوخته‌ای دارند . رضا بعد از خواندن فاتحه به سجده افتادند و بلند گریه کرد . وقتی صدای گریه ایشان را شنیدم از آنجا رفتم تا ایشان راحت باشند . رضا با سجاد درددل می‌کرد و من فکر می‌کنم همانجا بود که همسرم برات بهشتی شد‌نشان را گرفت . بعد از شهادت سجاد گویی رضا قد خم کرده باشد . نگاه رضا به شهدا نگاهی ملتمسانه بود . مشاهده حال و هوای آقا رضا نشان از این داشت که ایشان می‌دانست دیگر وقت آسمانی شدنش رسیده است و در نهایت به عشقش رسید . 🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
دست نوشته شهید محمد رضا زارع الوانی برای دوست شهیدش قاسم غریب در سال ۸۱ 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾 🍀🌾 💐💐 🌾🍀 🌾🍀 💐 🍀🌾 🍀🌾💐 🌾🍀💐💐 🍀🌾💐💐💐 🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀 🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 قسمت 3⃣1⃣ شهادت ایشان همیشه در ذهن من تداعی می‌شد اما هرگز به شرایطی که امروز و بعد از شهادت رضا در آن قرار گرفته‌ام فکر نمی‌کردم . من به موارد اخروی آن می‌اندیشیدم . امروز که افتخار همسری شهید مدافع حرم نصیب من شده است، خوب فکر می‌کنم و می‌دانم شرایط دشواری پیش رو دارم . باید صبر زینبی پیشه کنم و از خدا و اهل بیت (علیهم السلام) امداد می‌جویم که بتوانم غم دوری و فراق ایشان را تاب بیاورم . وقتی با آقا رضا برنامه‌ تلویزیونی مدافعان حرم را نگاه می‌‌کردیم ، متوجه حالت غبطه و حسرت در نگاهشان می‌شدم . انگار می‌گفت پس من کی؟! بعد رو به من می‌کرد و می‌گفت : خانم شما هم باید اینگونه مثل همسران شهدا صحبت کنید . من ناراحت می‌شدم . رضا می‌گفت : من فکر می‌کردم شما دیگر پخته شده‌ای انگار هنوز آمادگی پیدا نکردی . این همه می‌گویی «با‌بی‌انت و امی» این همه می‌گویی «انی سلمً لمن سالمکم» ، پس اینها شعار بود . امروز دیگر زمان این رسیده که اهل عمل باشی . شوخی نیست . اهل بیت (علیهم السلام) که از ما تنها شعار خالی نمی‌خواهند . باید در راه تحقق بند بند زیارت عاشورا جان بدهیم ، خون بدهیم . این حرف‌های آقا رضا به خوبی به من می‌فهماند که این رفتن را دیگر بازگشتی نیست . محمدرضا در سجده آخر نماز‌هایش همواره این دعا را می‌خواندند که «اللهم اخرجنی حب الدنیا من قلوبنا و زدنی قلوبنا محبه امیرالمومنین(علیه السلام)» آقا رضا می‌گفت : اگر می‌خواهی پرواز کنی باید دل بکنی از دنیا و همه تعلقاتش . تا دل نکنی نمی‌توانی پرواز کنی و باید راه درست را برگزینی . ذکر رکوع نمازهای همسرم این بود : «یا هادی اهدنا صراط المستقیم» و من می‌دانستم «اللهم الرزقنا توفیق شهادت فی سبیلک»‌های همسرم در قنوت نماز‌هایش شهادتش را قطعی خواهد کرد . 🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🌾💐💐🌾🍀 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم