کلید ظهور.mp3
6.85M
📌 پادکست زیبای کلید ظهور
اگر اهل هیئت و روضه و خلوت و سحر و... هستی، اما در رابطهی تو و امام زمانت، این چند تا نکته وجود داره؛
۱ـ ❓
۲ـ ❓
۳ـ ❓ و ....
از خودت خیلی بتـــرس !
👤 استاد شجاعی
👤 استاد رائفی_پور
#مهدویت
"امام باقر (ع) به شخصی فرمودند: «اگر اراده کردی که بفهمی بهشتی و یا جهنمی هستی، به قلبت مراجعه کن، اگر دیدی اهل طاعت را دوست داری، اهل بهشت و اگر اهل گناه را دوست داری، اهل جهنم هستی و انسان در قیامت با کسی که او را دوست دارد، محشور میشود»، در دوره آخرالزمان قلب مؤمن آب میشود؛ زیرا گناه را میبیند و استطاعات تغییر وضع را ندارد.
🔺ملاک بهشتی یا جهنمی بودن
⭕️ آیتالله مجتهدی
#کلام_علما
یا #رومی رومی ؛ یا زنگی #زنگی ❗️
کدام طرفی #دخترجان ❓❗️
👈 رومی یا زنگی 👉
#چادر به سر داری ...
با #رژ صورتی گاهی ؟!!!
#روسری میبندی لبنانی ...
با #قهقهه شیطانی ؟!!!
#ساق دست ست میکنی با روسری ؟!
خط چشمت هم میکند گاهی #دلبری ...
بلاخره کدام وری ؟!
رومی یا زنگی ❓❗️
#شهامت_انتخاب
#روراست_باش!
#باطن_پاک_درظاهر_ناپاک !
#استاد_عزیزی
#پویش_حجاب_فاطمی
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀 🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾 🍀🌾 💐💐 🌾🍀 🌾🍀 💐 🍀🌾 🍀🌾💐
قسمت های ۶ تا ۱۰ فلش نشانه شهید الوانی
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾
🍀🌾 💐💐 🌾🍀
🌾🍀 💐 🍀🌾
🍀🌾💐
🌾🍀💐💐
🍀🌾💐💐💐
🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
قسمت 1⃣1⃣
#همسروهمسنگر
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#محمدرضازارع_الوانی
پیش از اینکه من با آقا رضا صحبت کنم خواهرشان که واسطه وصلتمان بود به من گفتند آقا رضا شهید زنده است ! و شما قرار است با یک شهید زنده وصلت کنید . وقتی آقا رضا به خواستگاری آمد در همان صحبتهای اولیه به من گفت : 13 تا از بهترین دوستان من شهید شدهاند ما هم در خط پرواز هستیم . من این راه را با تمام وجود پذیرفتم و اگر شما هم این مسیر را میپذیرید ، یا علی و گرنه من به دنبال کسی هستم که هم (همسرم باشد و هم همسنگر من). من هم در پاسخ ایشان گفتم من به این طرز تفکر و عقیده افتخار میکنم. این نوع نگاه با توجه به شرایط کنونی که در آن زندگی میکنیم، بسیار ارزشمند است و من به شخصیتی چون شما افتخار میکنم . در حقیقت دوست دارم با صاحب این طرز تفکر ازدواج کنم چراکه همه فکر و ذکر خودم هم همین مسائل است . اما حیف که برای ما زنان جهاد تعریف دیگری دارد و تنها با همراهی و همسنگری با شما به منصه ظهور خواهد رسید . آن روزها که من و آقا رضا با هم آشنا شدیم سال 1393 بود . او 32 سال داشت و اوضاع و احوال سوریه هم بحرانی بود . خوب به یاد دارم که مراسم عقد ما به خاطر مأموریتهای آقا رضا در سوریه به تأخیر افتاد . قرار بود در روز عید غدیر عقد کنیم که در نهایت 3 روز بعد از عیدغدیر یعنی در روز 4 مهر ماه سال 1393 مراسم عقد و ازدواجمان برگزار شد. وقتی عقد ما به خاطر حضور رضا در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) به تأخیر افتاد دوستانم به شوخی میگفتند آقا رضا میخواهد به تو ثابت کند آنقدر به اعتقادات و کارش تعهد دارد که مراسم ازدواج خود را هم به خاطر حضرت زینب (سلام الله علیها) و اهل بیت (علیهم السلام) به عقب انداخته است . زندگی مشترک من و آقا رضا به دو سال هم نرسید و حاصل این زندگی محمدقاسم یک سال و سه ماهه است . نام محمدقاسم را هم خودش برای فرزندمان انتخاب کرد. ابتدا قرار بود اسم ایشان را محمد یا علی بگذاریم . رضا گفت انشاءالله تا زمان به دنیا آمدن بچه ، ببینیم چه اتفاقی پیش میآید . اما گویی قبل از ازدواج ما یکی از همرزمان و دوستانش به نام قاسم قریب به شهادت رسید .آقا رضا خیلی به ایشان ارادت داشت و بعد از شهادت این دوستش نام محمدقاسم را برای فرزندمان انتخاب کرد . گفت من این نام را به عشق دوست شهیدم ، محمدقاسم انتخاب کردم .
🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾
🍀🌾 💐💐 🌾🍀
🌾🍀 💐 🍀🌾
🍀🌾💐
🌾🍀💐💐
🍀🌾💐💐💐
🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
قسمت 2⃣1⃣
#سینه_سوخته_ازداغ
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_مدافع_حرم
#محمدرضا_زارع_الوانی
زمانی که من با ایشان ازدواج کردم بارها به سوریه اعزام شده بود . هر بار هم بعد از یک دوره 45 روزه بازمیگشت و کمی بعد راهی میشد . در این مدت تعدادی از بهترین دوستانش به شهادت رسیده بودند اما ایشان هرگز در جلوی چشمان من بیتابی دوستانش را نکرد و خم به ابرو نیاورد . البته در وصیتنامهاش نوشته بود : «چقدر از داغ برادرانم سوختم و دلتنگ لقایشان هستم» من تا یک هفته قبل از آخرین اعزام هم اشک آقا رضا را ندیده بودم . تا اینکه یک روز به زیارت قبور شهدا رفتیم و آنجا آقا رضا بیتابی کرد . یک هفته قبل از آخرین اعزامشان برای اینکه فراغت و تفریحی باشد به شمال رفتیم . در آنجا به گلزار شهدا رفتیم . آقارضا سر مزار تکتک شهدای مدافع حرم و شهدای صابرین رفت و با آنها صحبت میکرد و از تکتک آنها التماس دعا داشت . وقتی سرمزار شهدا میرفتیم رضا خاطرات آنها را برایم روایت میکرد و از شاخصههای اخلاقیشان صحبت میکرد . همه شهدا را زیارت کردیم تنها سرمزار شهید روحالله عمادی نتوانستیم برویم .
اما وقتی سرمزار شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا رفتیم ، تازه متوجه عمق فاجعه شدم که آقا رضا چقدر داغدار هستندو چه سینه سوختهای
دارند . رضا بعد از خواندن فاتحه به سجده افتادند و بلند گریه کرد . وقتی صدای گریه ایشان را شنیدم از آنجا رفتم تا ایشان راحت باشند . رضا با سجاد درددل میکرد و من فکر میکنم همانجا بود که همسرم برات بهشتی شدنشان را گرفت . بعد از شهادت سجاد گویی رضا قد خم کرده باشد . نگاه رضا به شهدا نگاهی ملتمسانه بود . مشاهده حال و هوای آقا رضا نشان از این داشت که ایشان میدانست دیگر وقت آسمانی شدنش رسیده است و در نهایت به عشقش رسید .
🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾
🍀🌾 💐💐 🌾🍀
🌾🍀 💐 🍀🌾
🍀🌾💐
🌾🍀💐💐
🍀🌾💐💐💐
🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
قسمت 3⃣1⃣
#بابی_انت_وامی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_مدافع_حرم
#محمدرضا_زارع_الوانی
شهادت ایشان همیشه در ذهن من تداعی میشد اما هرگز به شرایطی که امروز و بعد از شهادت رضا در آن قرار گرفتهام فکر نمیکردم . من به موارد اخروی آن میاندیشیدم . امروز که افتخار همسری شهید مدافع حرم نصیب من شده است، خوب فکر میکنم و میدانم شرایط دشواری پیش رو دارم . باید صبر زینبی پیشه کنم و از خدا و
اهل بیت (علیهم السلام) امداد میجویم که بتوانم غم دوری و فراق ایشان را تاب بیاورم . وقتی با آقا رضا برنامه
تلویزیونی مدافعان حرم را نگاه
میکردیم ، متوجه حالت غبطه و حسرت در نگاهشان میشدم . انگار میگفت پس من کی؟! بعد رو به من میکرد و میگفت : خانم شما هم باید اینگونه مثل همسران شهدا صحبت کنید . من ناراحت میشدم . رضا میگفت : من فکر میکردم شما دیگر پخته شدهای انگار هنوز آمادگی پیدا نکردی . این همه میگویی «بابیانت و امی» این همه میگویی «انی سلمً لمن سالمکم» ، پس اینها شعار بود . امروز دیگر زمان این رسیده که اهل عمل باشی . شوخی نیست . اهل بیت (علیهم السلام) که از ما تنها شعار خالی نمیخواهند . باید در راه تحقق بند بند زیارت عاشورا جان بدهیم ، خون بدهیم . این حرفهای آقا رضا به خوبی به من میفهماند که این رفتن را دیگر بازگشتی نیست . محمدرضا در سجده آخر نمازهایش همواره این دعا را میخواندند که «اللهم اخرجنی حب الدنیا من قلوبنا و زدنی قلوبنا محبه امیرالمومنین(علیه السلام)» آقا رضا میگفت : اگر میخواهی پرواز کنی باید دل بکنی از دنیا و همه تعلقاتش . تا دل نکنی نمیتوانی پرواز کنی و باید راه درست را برگزینی . ذکر رکوع نمازهای همسرم این بود : «یا هادی اهدنا صراط المستقیم» و من میدانستم «اللهم الرزقنا توفیق شهادت فی سبیلک»های همسرم در قنوت نمازهایش شهادتش را قطعی خواهد کرد .
🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾
🍀🌾 💐💐 🌾🍀
🌾🍀 💐 🍀🌾
🍀🌾💐
🌾🍀💐💐
🍀🌾💐💐💐
🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
قسمت 4⃣1⃣
#آخرین_وداع
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_مدافع_حرم
#محمدرضا_زارع_الوانی
آخرین وداع خیلی سخت بود ، بر عکس همه خداحافظیها ؛ همسرم حلالیت طلبید و من نمیدانستم چه باید جواب رضا را بدهم . همیشه با آب و قرآن بدرقهاش میکردم اما برای اولین بار خیلی با سرعت از ما جدا شد و من فرصت هیچ کدام از این کارها را پیدا نکردم . آقا رضا ساکش را برداشت و با دل کندن از همه تعلقات دنیوی چون پرندهای به سرعت پرید و رفت . آقا رضا خیلی تند و سریع خداحافظی کرد تا وابستگیها کار دستش ندهد .
#جای_مزارش_رانشانم_داد
خداحافظی عجیبی بود ؛ میخواهم خاطره آخرین فلافل خوردنمان را هم برای شما روایت کنم. خیلی جالب بود. همین اواخر رفتن رضا با هم بیرون از منزل بودیم ایشان گفت : بیا برویم فلافل بخوریم من گفتم نه برویم خانه
تا من غذایی آماده کنم . اما آقا رضا گفت: خانم این آخرین فلافل عمر من است که میخواهم بخورم . دو بار این جملهاش را تکرار کرد . خوب به یاد دارم شبهای جمعه همیشه دلش هوای باغ بهشت (گلزار شهدا) را میکرد . آماده که میشد به من میگفت حاضر شو برویم اگر نیایی خودم تنها میروم . من هم خیلی زود آماده میشدم . آنقدر نبودنهایش در خانه زیاد بود که وقتی به مرخصی میآمد دوست داشتم از تکتک لحظههایی که هست ، استفاده کنم . هر لحظه با آقا رضا بودن برایم غنیمت بود . وقتی باغ بهشت میرفتیم مکان خاکسپاریاش را کنار مزار شهید غفاری به من نشان میداد و به من میگفت اینجا مزار من خواهد بود. مزار شهید محمدرضا الوانی .
🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐💐🌾🍀🌾
🍀🌾 💐💐 🌾🍀
🌾🍀 💐 🍀🌾
🍀🌾💐
🌾🍀💐💐
🍀🌾💐💐💐
🌾🍀🌾🍀🌾🍀🌾🍀
🍀🌾🍀💐💐💐🍀🌾🍀
قسمت 5⃣1⃣
#سفربه_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهید_مدافع_حرم
#محمدرضا_زارع_الوانی
بعد از آخرین اعزامش 20 روزی گذشت . در این مدت با هم در تماس بودیم . وقتی تماس میگرفت از حال و احوال خانواده جویا میشد از دلتنگی و دوری حرف میزدیم . قبل از شهادتش با اصرار از من خواست که گذرنامهام را آماده کنم تا همراه چند نفر از دیگر خانوادههای رزمنده برای زیارت به سوریه برویم . خیلی برای این کار عجله داشت . انگار میدانست آخرین دیدارمان خواهد بود . وقتی همه مقدمات آماده شد با ایشان تماس گرفتم و گفتم ما آمادهایم . اما انگار خبری در راه باشد گفت باید صبر کنید . پیش خودم گفتم این همه عجله و اصرار آخر هم اینگونه پاسخ من را میدهد ، بگذار از سوریه برگردد به او خواهم گفت . از پشت تلفن خوب نیست . انگار آقا رضا میدانست زمان پرواز نزدیک شده است .
#خبرشهادت
یکی دو تا از دوستانش با من تماس گرفتند و آدرس منزل را خواستند .
تعجب کردم . با خودم گفتم آدرس منزل و بازدید از خانواده ما برای چه ! منتظر تماس رضا شدم تا موضوع تماس دوستان و پرس و جویشان برای آدرس را به ایشان بگویم . مادر آقا رضا که تماس گرفت صدایش گرفته بود .
علتش را پرسیدم که به بهانه
سرماخوردگی از سرش باز کرد . کمی شک کردم ، بعد از این همه تماسها
یکی از دوستان رضا پیامک زد و
نوشت «شهادت برادر عزیزم را خدمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) مقام معظم رهبری و شما تسلیت میگویم و امید که با شهدای کربلا محشور شود» بعد از خواندن این پیامک با خواهر رضا تماس گرفتم ، اما گوشی دست همسرش بود گویی آنها در جریان بودند و من بیخبر مانده بودم . در نهایت با ارسالکننده پیام تماس گرفتم ایشان که دیدند من اطلاعی از شهادت همسرم ندارم گفتند که پیام را اشتباه ارسال کردهاند . مجدد با یکی دیگر از خواهرهای رضا تماس گرفتم . مدام میگفت چیزی نیست ، اما از همین «چیزی نیست» گفتنها متوجه شدم رضا به آرزوی قلبیاش رسیده است و من هم تسلیم امر خدا شدم و گفتم «اللهم رضاً برضائک». بعد از آن هم به لطف خدا صبوری را پیشه کردم . آقارضا در هفتمین روز از مهر ماه سال 1395 با اصابت تیر در حلب سوریه به شهادت رسیده بود .
🍀🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🌾🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🌾💐💐🌾🍀
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سهم یاد امروز از امام زمان
🔴🎥 سخن عجیب آیت الله بهلول در مورد سال ۱۴۰۰
🔺آیت الله بهلول: سنه ۱۴۰۰ شمسی دنیا به دست امام_زمان (عج) است!
🗓 به مناسبت هفتم مرداد، سالروز وفات علامه بهلول گنابادی
#مهدویت
✨عرفه را دریابیم✨
💠امام علی علیه السلام :مِنَ الذُّنوبِ ذُنوبٌ لاتُغفَرُ إلّا بِعَرَفَاتٍ
🍃برخی از گناهان جز در عرفات بخشوده نمیشوند
📚دعائم الاسلام ، ج 1 ، ص 294 .
#حدیث_روز
🍃✨🍃✨
🔴خانه امن الهی
📍وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ
(سوره بقره آیه ۱۲۵)
ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ]ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﻪ [ ﻛﻌﺒﻪ ] ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩم ﻣﺤﻞ ﮔﺮﺩﻫﻤﺎیی ﻭ ﺟﺎﻱ ﺍﻣﻦ ﻭﺍﻣﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ، ﻭ [ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﻳﻢ : ] ﺍﺯ ﻣﻘﺎم ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺟﺎﻳﮕﺎهی ﺑﺮﺍی ﻧﻤﺎﺯ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﻴﺪ . ﻭ ﺑﻪ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍم ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻃﻮﺍﻑ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺍﻋﺘﻜﺎﻑ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺭﻛﻮﻉ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭﺳﺠﺪﻩ ﮔﺬﺍﺭﺍﻥ [ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩگی ﻇﺎﻫﺮی ﻭ ﺑﺎطنی ]ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﻛﻨﻴﺪ .✳✳✳
📍" ﻣﺜﺎﺑﺔ" ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﻩ" ﺛﻮﺏ" ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺖ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻛﻌﺒﻪ ﻣﺮﻛﺰﻯ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻮﺣﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺁﻥ ﺭﻭ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺟﺴﻤﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺭﻭﺣﺎﻧﻰ ﻧﻴﺰ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﻭ ﻓﻄﺮﺕ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﻰ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﺮﻛﺰ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻫﻤﻴﺸﮕﻰ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺤﻞ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺁﺳﺎﻳﺶ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﻛﻠﻤﻪ" ﻣﺜﺎﺑﻪ" ﻳﻚ ﻧﻮﻉ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺁﺳﺎﻳﺶ ﺧﺎﻃﺮ، ﻧﻴﺰ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻰ ﺑﺎ ﻛﻠﻤﻪ" ﺍﻣﻨﺎ" ﻛﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺁﻥ ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺗﺎﻛﻴﺪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﻛﻠﻤﻪ" ﻟﻠﻨﺎﺱ" ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﻛﺰ ﺍﻣﻦ ﻭ ﻧﻴﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺗﻮﺩﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﺮﺩم.✴✴✴
#کلام_وحی
🔺هفت) ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان
🔹سابعاً: نماد پُرابّهت و باشکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهانخوار و جنایتکار، روزبهروز برجستهتر شد. در تمام این چهل سال، تسلیمناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشتهی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناختهشدهی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم بهشمار میرفته است. قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دستاندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانستهاند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیاتبخش انقلاب توانست نخست دستنشاندهی آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از آن هم تا امروز از سلطهی دوبارهی قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند. «بیانیه گام دوم»
#کلام_رهبری
🗓 هشتم ذی حجه؛ در این روز، #امام_حسین علیه السلام به #کوفه نامه نوشت و از مکه به سمت این شهر خارج شد:
📜"بسم الله الرحمن الرحیم: از طرف حسین بن علی بسوی برادران مؤمن و مسلمان
سلام علیکم.
.... من روز سه شنبه هشتم ماه ذی حجه که روز ترویه است از مکه معظمه بسوی شما حرکت نموده ام. موقعی که فرستاده من بر شما وارد شد در کار خود شتاب کنید و کوشا باشید زیرا من در همین روزها نزد شما خواهم آمد و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته."
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شهیدی که به صورت ایستاده دفن شد❗️
محسن علاقه شدیدی به پرواز داشت گویی خداوند را به هنگام پرواز میدید و در دوران زندگانی کوتاه اما پربارش هرگز کسی را از خود ناراحت نکرد و تمام هم و غمش انقلاب و نظام بود آن زمان نیز به ما تعلیم رانندگی میداد و می گفت که باید روی پای خود بایستید.
همرزم شهیدان شیرودی و کشوری بود که ضد انقلاب او را پس از اسارت به صورت #ایستاده دفن کردند و تا #گردن در خاک بود و به صورتش عسل مالیدند و روز بعد که صورتش بخاطر #نیش حشرات از بین رفته بود و کمی رمق داشت با گلوله تیر خلاص زدند.
سرلشگر شهید محسن درخشان معروف به
#شهید_ایستاده
#از_شهدا_بیاموزیم
✈️✈️✈️✈️✈️✈️🚀🚀🚀🚀🚀🚀🚀