eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
2هزار دنبال‌کننده
843 عکس
349 ویدیو
21 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۲ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 نامه به برادرش درباره «ره» در زمانی که او (برادرش محمد) ساکن آمریکا بود. 🔸«برادر، گرفتار تاریکی بودیم که امام خمینی از قلب تاریخی که می‌رفت تا فراموش شود، چون محمد فریاد برآورد که «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» و ما که هنوز دست و پا می‌زدیم تا به خویشتن خویش بازگردیم، از این سخن تازه شدیم و دریافتیم که آن چه می‌جستیم، یافته‌ایم! 🔸با همان عشقی که اباذر با محمد بیعت کرد، ما به امام خمینی پیوستیم و برادر، او را ندیده‌ای: دست خداست بر زمین؛ آن همه به صفات خداوندی آراسته است که هنگامی که دست محبتش را بر سر شیفتگان بالا می‌آورد، سایه‌اش زمین و آسمان را می‌پوشاند. 🔸من بوی خوشش را از نزدیک شنیده‌ام و صورتش را دیده‌ام که قهر موسی را دارد و لطف عیسی را و آرامش سنگین محمد را برادر! 🔸مادر به تو گفت (در پشت تلفن) که من کار پیدا کرده‌ام. این چنین نیست؛  من زندگی یافته‌ام. عشق خمینی بزرگ و عظمت فرهنگی آن چه می‌گوید، مرا آن چنان شیفته‌ی خود ساخته است که نمی‌توانم جز به حکمتی که در حال تدوین آن هستم بیندیشم و جز به فرهنگی که در حال احیای آن هستیم. 🔸کارم در راه خداست (فی سبیل الله) و برای آن پولی دریافت نمی‌کنم. تنها سهمی اندک از بیت‌المال می‌برم که خورد و خوراک را بس باشد و بس. جهادی را که آغاز کرده‌ایم، امام خمینی «جهاد سازندگی» نام نهاده است. شمشیرمان قلم است و بیل و کلنگ و در راه سازندگی ایرانی آزاد گام نهاده‌ایم؛ ایرانی که منشا حرکت نوین تاریخ و خاستگاه فرهنگ نوینی است که دنیای تاریخ را سراسر دربر خواهد گرفت.» @shahid_ketabi
بنّا بود،چون کر و لال بود، خیلی جدی نمیگرفتنش. یه روزکنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت”شهید عبدالمطلب اکبری! خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته‌‌ اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. ‏دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم! ‏وصیت نامه‌ش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود: "بسم الله الرحمن الرحیم یک عمر هرچی گفتم به من می‌خندیدند... یک عمر هرچی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره‌ام کردند... یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم. خیلی تنها بودم. اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام امام زمان عج حرف می‌زدم... آقا خودش بهم گفت: تو می‌شی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد." به یاد کارهامون رو نذر می‌کنیم❤️ @shahid_ketabi
دوباره سینه سپرهای کربلا جمعند ؛ که لحظه‌های خوشِ نوحه و دم آمده است 🌱|@shahid_ketabi
دل‌نوشته  در محرم در سال ۹۵ : خدایا، تو را به مُحرَم حسین علیه‌السلام مرا هم مَحرَم کن... یا رب‌الحسین علیه‌السلام خدایا؛ چندیست عقدۀ دل پیشت باز نکرده‌ام و باز به لطف شما فرصتی مهیا شد... خدایا؛ محرم حسین علیه‌السلام رسید... تاسوعا رسید... عاشورا رسید...محرم ره به اتمام است و من هنوز... خدایا؛ چه شده است؟ مگر چه کرده‌ام که این‎گونه باید رنج و فراق بکشم؟ خدایا؛ می‌دانم... می‌دانم روسیاهم، پرگناهم...اما... تو را به حسین علیه‌السلام... تو را به زینب سلام‌الله‌علیها... تو را به عباس علیه‌السلام...خدایا... دیگر بس است... اصلاً بگذار این‌گونه بگویم... غلط کردم. خدایا... بگذر... بگذر از گذشته‌ام. ببخش... باور ندارم در عالم کبریایی تو گنهکاران را راهی نباشد. ببخش آن گناهانی را که از روی جهالت انجام داده‌ام. ببخش آن خطاهایی را که دیدی و حیا نکردم. خدایا، تو را به حسین علیه‌السلام مرا هم مَحرَم کن... این غلام روسیاه پرگناه بی‌پناه را هم پناه بده... خدایا، یکسال گذشت و من کل سال را تنها با خاطرات همان چند روز جهاد گذراندم... زنده‌ام به امید دوباره رفتن... مپسند... مپسند که این‌گونه رنج بکشم...سینه‌ام دیگر تاب ندارد... مگر چند نفر شوق رفتن دارند؟ یعنی بین این همه خوبان روسیاهی چون من راه ندارد؟ مگر جز این است که حسین علیه‌السلام هم عباس علیه‌السلام را برد و هم حُر را...مگر جز این است که هم حبیب روسفید شد و هم جوْن... خدایا اگر شوقی هست، اگر شجاعتی هست، اگر روحم به تکاپو افتاده است برای رفتن همه و همه به لطف تو بوده و بس...می‌توانستی مرا هم در این دنیا غرق کنی...می‌توانستی مرا هم آنقدر سرگرم دنیا کنی که فکر جهاد هم نباشد جه برسد به رفتن... می‌توانستی آنقدر وابسته‌ام کنی که نتوانم از داشته‌هایم دل بکنم...اما خدایا، از همه چیز دل بریده‌ام... از زن و فرزندم گذشتم... دیگر هیچ چیز این دنیا برایم ارزشی ندارد جز آنچه که مرا به تو برساند... خدایا، من از همه چیز این دنیا گذشتم تو نیز از من بگذر... و این همه را فقط از لطف تو می‌دانم... پس: ای که مرا خوانده‌ای؛ راه نشانم بده ... حججی ۹۵/۷/۳۰ @shahid_ketabi
شهید علی اکبر ابراهیمی. شب سوم محرم ۱۴۰۲.mp3
18.59M
روایتگری خاطرات توسط 👈خواب و قول 👈پرنده‌ای که بر روی سر جنازه مطهر سایه می‌انداخت ! 👈غسل شهادت، پای مینی‌بوس! چقدر این را می‌شناسید؟ @shahid_ketabi
30.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت‌های شنیدنی رزمنده جانباز محمدحسن حمزه و پدر شهید مدافع حرم درباره 👈شهیدی که بیش از پنجاه بار امام عصر را ملاقات کرده است... 👈کاظم نزدیک ، نماز صبح را به اقتدا می‌کرد... 👈پیشگویی شهادت خودم را کرده بود ولی.. 👈دست این برای دادن حاجت خیلی باز است @shahid_ketabi
💔 بعد از شهادت، تکفیری‌ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند😔، اما فقط لباس‌های سوخت و بدن سالم ماند.‼️ مادر شهید می‌گفت: قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود، اما به خاطر عزاداری و سینه‌زنی برای امام حسین(ع)، هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.✨🌱 شهید غلامرضا لنگری زاده @shahid_ketabi
💥گلوله‌ام به هدف نخورَد، آبروی جمهوری اسلامی می‌رود! 🔹«همیشه امور و فنون نظامی را به سوری‌ها آموزش می‌داد. خودش تعریف می‌کرد: به سوری‌ها توپ ۱۰۶ داده بودیم. مدت‌ها بود نظامی‌های ارتش سوریه نقطه‌ای را با سلاح‌های منحنی‌زن هدف گرفته بودند ولی نمی‌توانستند بزنند. روزی که آمدم توپ را به آن‌ها آموزش بدهم، بنا بود اولین شلیک را هم خودم انجام بدهم تا آن‌ها ببینند. 🔹می‌گفت: به نظامی‌های سوری گفتم همان نقطه‌ای را که نمی‌توانید بزنید، همان جا را هدف قرار می‌دهیم! می‌خواستم اجرای آتش بکنم که توی دلم گفتم «خدا کند به هدف بخورد.» اگر نخورد آبروی جمهوری اسلامی می‌رود! 🔹برداشت من این است که محمودرضا آنجا به خودش به عنوان نماینده جمهوری اسلامی نگاه می‌کرد. می‌گفت: شلیک کردم و به هدف مورد نظر اصابت کرد. بلافاصله از بی‌سیم‌ها صدای فریاد خوشحالی بلند شد. 🔹می‌گفت: نظامی‌های ارتش سوریه دور ما حلقه زدند. چند دقیقه بعد سروکله فرمانده‌شان هم پیدا شد. آمد از من پرسید شما درجه‌تان چیست؟ فکر می‌کرد من آدم مهمی هستم! گفتم من از نیروهای مردمی هستم! 🔹می‌گفت بعد از اصابت توپ به هدف، توی دلم گفتم «خدایا شکرت که آبروی جمهوری اسلامی نرفت.» این جمله‌اش را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم! @shahid_ketabi
آخرین محرم مصطفی! مادرش می‌گوید: مصطفی اهل این نبود که کل ۴۰ روز را مشکی بپوشد، ولی محرم سال ۹۰، آخرین محرمش، همه ۴۰ روز را مشکی پوشید. دهه اول محرم بود. وقتی به صورتش نگاه کردم به نظرم خیلی قشنگ و نورانی شده بود. ریش بلند خیلی به او می‌آمد. گفتم: «مصطفی برو یکم ریش‌هایت را کوتاه کن. چشمت می‌زنند. صورتت خیلی قشنگ شده.» گفت: «خودت یادم دادی توی محرم نروم اصلاح.» نورانی شده بود و من نمی‌دانستم قرار است که بشود و برود پیش مولا. بعدا در گوشی‌اش دیدیم از خودش چند تا هم سلفی گرفته که انگار آخرین چهره‌اش که تغییر هم کرده بود، برایمان بماند. مصطفی از همه چیز خبر داشت... . @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 به بهانه سالروز پروازش‼️ 🔺مادر شهید محسن حججی: 🔹عکس سربریدن پسرم رو دیدم دلم آتیش نگرفت! صبرکردم، روز اول عکس اسارتش رو دیدم دلم نلرزید، صبر کردم اما یه صحنه دیدم زد؛ دیدم.....😭 @shahid_ketabi
آدم باید هیچ بشہ تا بہ خدا برسہ... توے شعرِ یہ توپ دارم قلقلیه‌ے خودمون هم میگہ "اوݪ توپ ‌زمین ‌می‌خوره بعد میره ‌آسمون!" ما هم باید مثل توپ باشیم اوݪ باید پیش خدا زمین بخوریم تا بتونیم بریم آسمون پیش خودش! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @shahid_ketabi
✍نامه دردناک به 🔵 در هشتمین روز کمین، گلوله تک‌تیرانداز نشست وسط دو اَبروی رستمعلی و پیشانیش را شکافت. صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه‌های کمین. با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد. ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود ، نوشته بود : ✔️رستمعلی جان، امروز پدر شدی، وای ببخشید من هول شدم، سلام عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم ؟ از جهاد اومده بودن دنبالت، می‌خوان اخراجت کنن، خندم گرفته بود.‏ مگه بهشون نگفتی که جبهه‌ای ؟ گفتن بخاطر غیبت اخراج شدی، مهم نیست، وقتی آمدی دوباره سر زمین، کار می‌کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگیمونُ نمیده، همون بهتر که اخراجت کنن. عزیزم زود برگرد، دلم واست تنگ شده...»😭 @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.♻️ اگر تا الان تصمیم به سفر اربعین نگرفتید، دل را بزنید به دریای خروشان حسینیان و عزم سفر کنید. این سفر عادی نیست... و اگر همچنان تردید دارید، به سخنان امیلی گرت ویل، مستندساز انگلیسی گوش کنید و یا علی را بگویید! @shahid_ketabi
🔸چهار دختر و سه پسر داشتم... اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم. دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم 🔸 بیرون خانه هم همه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!! در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت: این بچه را قبول می کنی؟ گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!! آن آقای نورانی فرمود: حتی اگر علی اصغرامام حسین علیه السلام باشد؟! بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت... گفتم: اقا شما کی هستید؟ گفت: علی ابن الحسین امام سجاد علیه السلام! 🔸هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است! صبح رفتم خدمت شهیدآیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم. آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!⁦ 🔸آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد علیه السلام به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!! 🔸علی اصغر، در عملیات محرم، در روز شهادت امام سجاد علیه السلام ، در تیپ امام سجاد علیه السلام شهید شد! شاید فرزندی که می‌شود، بنا باشد سردار سپاه ارباب باشد! به مادر و پدر او بودن افتخار کنیم... @shahid_ketabi
🔹️ زوار حسینی که این روزها قصد حرکت از نجف به سمت کربلای معلی را دارند، این مطلب را از دست ندهند! مدتی پس از سرنگون شدن رژیم صدام و اشغال عراق توسط متجاوزان آمریکایی در سال ۱۳۸۲ و در پی هتک حرمت عتبات عالیات توسط اشغالگران، گروهی از شیعیان عراق سلاح به دست گرفته و اقدام به دفاع در برابر متجاوزان می نمایند و اولین هسته های مقاومت شیعه، برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) در عراقِ پس از صدام شکل می گیرد و در همین زمان، تعدادی از جوانان غیرتمند کشورمان که تاب تحمل هتک حرمت حریم اهل بیت(ع) را نداشتند، خود را به جمع مدافعان حرم رسانده و در کنار شیعیان عراق، به مقابله با متجاوزان می پردازند و چهار تن از آن عزیزان، به نامهای «احمد کریمی»، «علی نیسیانی»، «داود اسماعیلی» و «محمد حسین خفانی» در نبرد رو در رو با اشغالگران آمریکایی به شهادت رسیده و در قبرستان وادی السلام مدفون میگردند. این شهدای عزیز، اولین گروه از شهدای مدافع حریم اهل بیت(ع) و از گمنام ترین شهدا هستند و چه خوب است که این روزها، زوار اربعین که در نجف هستند، به زیارت قبور مطهر این شهدا رفته و آنها را زیارت کنند. نشانی: قبرستان وادی السلام، شارع الغدیر الخدمی، مغتسل خیری الصدر، مقبرة الشهداء 🔻 موقعیت مزار اين شهدا در وادی السلام نجف - شماره قبور شهدای ایرانی: احمد کریمی: 598 علی نیسیانی: 730 داود اسماعیلی: 89 محمد حسین خفانی: 55 در ادامه به معرفی اجمالی هر یک از این چهار شهید سرافراز می پردازیم:👇 @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ همگی اشتباه کردیم! 🔰همه ما اشتباه فکر می‌کنیم، چه آنها که سفر اربعین را به دلیل حذف هزینه‌های اسکان و خوراک، کم‌هزینه می‌دانند و چه آنهایی که در طول سال برای همه این امور هزینه می‌پردازند تا به این زیارت مشرف شوند. برای سفر من و شما به هزینه‌های سنگینی پرداخت شده... @shahid_ketabi
💠 آمبولانسی داشتیم که دائم رسیدگی میشد. سابقه خـرابی نداشت. در راه برگشت از منطقـه، در یک سرپایینی خـاموش شد. هرچه استارت زدم روشن نشد.از تعمیرگاه ارتش هم آمدند اما فـایده ای نداشت. لذا تصمیم برآن شـد تا شـب نشده یک تانکـر بیـاید و بکسـل کند. اما وقتی به آمبولانس وصـل شد، گـاز که میداد خاموش میشد! گفتم: «فایده نداره، بعداً می آییم آنرا میبریم.» 🌹 صبح زود رفتم سراغش. تک و تنها توی حال خودم بودم که رسیدم به مکانی صخره مانند که دقیقـاً روبـروی مـاشین بود. دیدم تعـدادی پـلاک و استخوان افتاده بود. پیکر مطهـر هفت شهید بودند. بچـه ها را خبـر کـردم و پیکـرها را داخـل ماشین دیگـری گذاشتیم. بطـرف آمبولانـس کـه رفتم، بچه هـا فکر کردند من فـراموش کرده ام ماشین خـراب است؛ خندیدند! اما ماشین با همـان استـارت اول روشـن شـد! 🎙راوی: محمد احمدیان 📚 برگـرفته از کتاب تفحـص (با اندکی تغییر) @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا ؟؟ رو با چی عوض می‌کنی؟؟ اگه کُل دنیا رو بهت بدن؟؟ حُسینم بدون، تو اون خاک و خون، تو آتیش به قلب خدا می‌زنی یه روزی میاد، غریب غریب، توی خاک و خون دست و پا می‌زنی😭 @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از سال ۹۳ تا اسارتش، همه محرم‌ها، جبهه بود و سر کار، به جز یک سالی که رفت حج می‌گفتم: چرا مرخصی نمی‌گیری ؟ می‌گفت: "کسی که محرم رو با عمار* بوده باشه و پشت خاکریز، کسی که توی محرم، داغ داداش دیده باشه و کمرش خم شده باشه، دیگه هیچ جا غیر جبهه نمی‌تونه دووم بیاره ..."😔 الان دو ساله که محرّم رو در بند و اسارت داره می‌گذرونه ... به رسم وفا، لطفا، این شب‌ها هر جا رفتید و هر وقت سیم دلتون وصل شد و چشمهاتون بارونی، دعاش کنید .. برای اسیـر مدافـع حـرم و وطـن《محمدرضا نوری(ابوعباس)》 محمدرضا نوری (ابوعباس) بیش از دو سال است که در بغداد دستگیر شده و خبری از او منعکس نشده و وی در اسارت به‌سر می‌برد؛ موضوعی که گفته می‌شود این دستگیری از سوی نیروهای آمریکایی صورت گرفته است! *شهید محمدحسین محمدخانی @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که در قبر خندید! روایت مادر از دفن شهید: خودم هفت تا از دندان‌های محمدرضا را شمردم!😳 دخترکوچولو بالای لحد را نشان می‌داد و می‌گفت محمدرضا آنجا ایستاده!😢 در خواب به من گفت: وقتی هر چیزی که در دو دنیا بهتر از آن نیست را دیدم، خندیدم...🥺 در بچگی عاشق خودکار سه رنگ بود!🤔 @shahid_ketabi
✍ گویند "حر بن يزيد رياحي" اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد. "عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد! کي مي‌داند آخر کارش به کجا مي‌رسد؟ دنيا دارِ ابتلاست. با هر امتحاني چهره‌اي از ما آشکار مي‌شود، چهره‌اي که گاهي خودمان را شگفت‌زده مي‌کند. چطور مي‌شود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟ مي‌گويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بداني که نمي‌شود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني. ⚠️خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است. 💢شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و مي‌خواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيري‌ات" را بطلبي. @shahid_ketabi
کاظم در ادامه سیروسلوک معنوی به جایی رسید که بعضی وقت‌ها و در همان حال مخصوص به خودش() می‌گفت: بچه‌ها الان آقا[] اینجا بود... . و می‌پرسید : شما ندیدینِش؟! یکبار به شهید "زمان رضاکاظمی" با صراحت این جمله را گفته بود؛ من خودم این را از زمان شنیدم. بقیه هم با تعجب پرسیده بودند چه می‌گوید و یعنی چه آقا اینجا بود؟! برشی از کتاب ؛ خاطرات بی‌نظیر @shahid_ketabi