eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
2.1هزار دنبال‌کننده
861 عکس
341 ویدیو
20 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۲ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه دائم الوضو بود. موقع اذان خیلی‌ها می‌رفتند وضو بگیرند، ولی حاج حسن، اذان و اقامه‌اش رو می‌گفت و نماز رو شروع می‌کرد. می‌گفت: «زمین جای جمع کردن ثوابه...حیف زمین خدا نیست آدم بدون وضو روش راه بره...؟» 🕊 🕊 @shahid_ketabi
محمدحسین رابطه خوبی با داشت؛ از این نکته هم نباید غفلت کرد. او از بچگی با خاطرات امثال «» بزرگ شد؛ شهیدی که امام زمانی بود و از حضرت دم می‌زد. نَفَسِ این شهیدی که مورد عنایت بود به نفسِ محمدحسین گِره خورده بود. خلاصه از کسانی بوده که وصلِ به شهدا بود و از طریق آنها با امام زمان(عج) خودش... . همه، عنایت حضرات معصومین(ع) را به عینه دیدیم. اما محمدحسین از همه نزدیک‌تر. ایمان قوی می‌خواست که او داشت. برای خودم حداقل چند اتفاق افتاد که یقین کردم این گلوله‌باران(منطقه درگیری در سوریه) و هدفش، حساب و کتاب دارد. یکی از آنها این خاطره است: مسئول ایثارگران فاطمیون در «الحاضر»، روحانی سیدی بود. خودش برای ما می‌گفت که من در کفْن و دفن خیلی از فاطمیون حاضر بودم. دقت کردم و دیدم بسیاری از نیروهای فاطمی، از ناحیه پهلو تیرخورده‌اند؛ قسم می‌خورد! و این را یک نشانه و سند تأیید می‌دانست. خودش می‌گفت شبی خواب حضرت صدیقه طاهره(س) را دیدم. مشاهده کردم حضرت، دو دست خود را بالا آورده و نگه داشته است. دیدم یک دستِ حضرت، سوراخ سوراخ است و دستِ دیگرش خونی است. با تعجب گفتم: «مادر جان! اینا چیه؟» خانم فرمودند: «من با یک دستم، بچه‌های شهید خودم را جمع می‌کنم و با دست دیگرم جلوی تیر و ترکش‌های دشمن را می‌گیرم... .» مکاشفه عجیبی بود. برشی از کتاب خاطرات که در کتاب نیاوردم @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 ۲۲ بهمن سالروز شهادت علمدار کانال کمیل و اسوه دفاع مقدس، گرامی باد. تنها صوت بازمانده از شهید هادی قبل از شهادت را بشنویم. @shahid_ketabi
💠 آمبولانسی داشتیم که دائم رسیدگی میشد. سابقه خـرابی نداشت. در راه برگشت از منطقـه، در یک سرپایینی خـاموش شد. هرچه استارت زدم روشن نشد.از تعمیرگاه ارتش هم آمدند اما فـایده ای نداشت. لذا تصمیم برآن شـد تا شـب نشده یک تانکـر بیـاید و بکسـل کند. اما وقتی به آمبولانس وصـل شد، گـاز که میداد خاموش میشد! گفتم: «فایده نداره، بعداً می آییم آنرا میبریم.» 🌹 صبح زود رفتم سراغش. تک و تنها توی حال خودم بودم که رسیدم به مکانی صخره مانند که دقیقـاً روبـروی مـاشین بود. دیدم تعـدادی پـلاک و استخوان افتاده بود. پیکر مطهـر هفت شهید بودند. بچـه ها را خبـر کـردم و پیکـرها را داخـل ماشین دیگـری گذاشتیم. بطـرف آمبولانـس کـه رفتم، بچه هـا فکر کردند من فـراموش کرده ام ماشین خـراب است؛ خندیدند! اما ماشین با همـان استـارت اول روشـن شـد! 🎙راوی: محمد احمدیان 📚 برگـرفته از کتاب تفحـص (با اندکی تغییر) @shahid_ketabi
🌷شهید کاظم عاملو .mp3
14.53M
👤سخنرانی در حسینیه شهدای مدافع حرم سمنان در شب میلاد با سعادت حضرت حجت(عج) و مروری کلی و خاص(!) بر خاطرات شهید @shahid_ketabi
مکاشفه شهید ابوالقاسم دهرویه.mp3
17.52M
مکاشفه و دیدار با (عج)😱😳 نکته مهم : یک سال‌ونیم بعد، کاظم در یکی از خلسه‌ها(👈 این صوت) به شهید دهرویه می‌گوید: وقتی شهید شدی، آقا رو توی خواب دیدی؟ من توی بیداری....دیدم! برایم شنیدن این خاطره از زبان نبی‌الله عبدوس(پدرشهید) بسی شیرین بود؛ اینهم تأییدی دیگر از حقایقی که کاظم در حال می‌دیده است... تو رو خدا شوخی نگیر!😖 *ابوالقاسم دهرویه بيست‌وششم فروردين ۱۳۶۱، در «بوكان» هنگام درگيري با گروه‌هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. وی از دوستان نزدیک شهید عاملو و اهل جهادیه بود. این خاطره مربوط به یک روز قبل از شهادت دهرویه است! از گفته‌های سایر راویان معلوم می‌شود که امام عصر(عج) به او گفته: فردا شهید می‌شوی...😭 @shahid_ketabi
تابلویی(ویترای) که آن را با دست مبارکش ساخته و به یکی از دوستانش هدیه داده است. این تابلو را دوست شهید بیش از ۴۰ سال در محل کار(مغازه) خود به عنوان یادگار نگه داشته است. 👈کسانی که کتاب را مطالعه کرده‌اند، می‌دانند که شهید در نقاشی روی شیشه(ویترای) مهارت داشته و آن را تهیه می‌کرده و به دوستان و هدیه می‌داده است.🥀 نوشته روی تابلو که هنرمندانه به شکل یک کِشتی با بادبانی با نام «الله» نوشته شده، این است : سلام بر مهدی یا قائم آل محمد منجی انسان‌ها @shahid_ketabi