eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
859 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشا روزی که مهدی باز گردد اناالمهدی طنین انداز گردد... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein #یابن_الحسن_ادرکنی ❤️
در این روزهای سخت زندگی ما را هم از رزق آسمانی تان نمک گیر کنید... که عاقبتمان بخیر شود و ... همان عاقبت به خیر شدن است... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌸 ❤️ امامزاده علی اکبر چیذر - تهران
🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌊 دانشگاه من نزدیک محل کار بابا بود و بیشتر شب ها با او بر می گشتم خانه. خب باید صبر می کردم تا کارهایش تمام شود، بعضی وقت ها به ساعت ۱۱ یا حتی دیرتر هم می کشید، به غیر از ماه رمضان به یاد نمی آورم بابا زودتر از ۸ شب آمده باشد خانه. 👤 من می رفتم در یک اتاقی و مشغول به درس خواندن می شدم. بعضی وقت ها هم دراز می کشیدم و چرتی می زدم. 🚶 وقتی با بابا بر می گشتیم خانه، برای من دیگر جانی باقی نمانده بود. اما بابا که قطعا خیلی بیشتر از من دویده بود و خسته شده بود، در خانه را که باز می کرد چنان سلام گرمی می کرد که انگار تازه اول صبح است و بیدار شده است. ☺️ می گفت : «خیلی مخلصیم»، « خیلی چاکریم»! همیشه در تعجب بودم که بابا چه حالی دارد با این همه کار و خستگی این قدر شارژ و سرحال است. 🌐 منبع : shohada-esf.ir @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت دهم 🔺 🍃🌸 🌹 : ۱۳۳۷، نجف آباد - اصفهان : ۱۳۸۴، ارومیه 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃
🔺 نامه‌ای عجیب از شهید "سیدمجتبی میرغفاری" که ۳۰ سال پس از شهادت به خانواده‌اش رسید. در بخشهایی از این نامه آمده است: 🔹وقتی در شلمچه با دشمن نبرد می‌کردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی کربلا می‌آید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکه‌ای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن اباعبدالله الحسین در کنار سرور شهیدان یافتم، آری مادر، آری مادر شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان. 🔹 مادر ماها پشت سر سرور شهیدان نماز می‌خوانیم، هنوز باور ندارم چه می‌بینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچه‌های فلاح به من خوش‌آمد می‌گویند، همه بچه‌ها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچه‌ها جویای حال خانواده‌شان بودند... مادر حال می‌فهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بی‌جانی بیش نبوده‌ام... کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
Karimi-Shab8Moharram1396[04]-1.mp3
8.46M
تقدیم به شهدای گلگون کفن، علی اکبرهایمان و تنت روی خاکای صحرا، علی جان... علی جانم علی جانم علی جان علی جان... 🎙 کربلایی محمود کریمی 🌹 خیلی التماس دعا @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 📖 (۵۰) 🌹 محمد حسین در ۱۵ اسفند ۱۳۶۵ مصادف با پنج رجب ۱۴۰۷ هجری قمری چشم به جهان گشود. 😔 در همان نوزادی به بیماری سختی مبتلا شد که سه بار عمل جراحی شد. محمدحسین در شرایطی به دنیا آمد که دو دایی شهید و یک عموی اسیر در دست بعثیان خاطراتش را رقم می زد. ❤️ پدرش ، رزمنده و ؛ مادرش، خواهر دو که همین امر باعث شد با فرهنگ ایثار و شهادت رشد کند. ☺️ مراحل تحصیل را تا دیپلم به پایان رسانید سپس به کِسوَت لباس سبز قامتان پر افتخار درآمد. 😍 محمدحسین علاقه شدیدی به مسائل نظامی داشت؛ آخرین مدل سلاح های سبک و سنگین دنیا را از اینترنت دریافت می کرد و با مهندسی معکوس با پیچیدگی آنها آشنا می شد و در صورت ضرورت در و تداوم آموزش تدریس می کرد؛ کم کم شایستگی خودش را نشان داد تا لیاقت استادی آموزش سلاح های پیشرفته و به روز را دریافت کرد. 🔶 در میادین مختلف و مراسمات و یادبودها حاضر بود؛ در یادواره ، عضو فعال و مبتکر ؛ در یادمانهای ،  در مراسم اعتکاف در ساخت و ساز مسجد و حسینیه و… خلاصه هرجا خلاء ای  احساس می کرد آنجا را با حضورش پر می کرد؛ چه مسائل نظامی، چه فرهنگی یا اجتماعی و عبادی و خانوادگی… 💞 در سال ۱۳۸۶ با خانواده ای مذهبی و از نسل سادات شهرستان طالقان، روستای اورازان ازدواج کرد. دو عموی همسرش بنام های سید حسن و حسین میرنوراللهی به شهادت رسیده بودند. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای محمدمحسن و زینب است؛ و یک مسافر در راه که دیگر چهره پدر را ندید… 💐 محمدحسین عاشق ولایت بود؛ حضور همیشگی چفیه بر دوشش نشان از همرنگی با مقام معظم رهبری داشت. با دیدن شرایط خاص سیستان و بلوچستان دوبار به ماموریت داوطلبانه به آن مناطق رفت و سپس برای کمک به به سوریه اعزام شد. ✅ بار اول در سال ۹۴ به مدت ۳ ماه در سوریه حضور داشت اما در بازگشت به وطن، بدون همرزم شهیدش، ، کاملا در نقطه غیرت و قدرت ادامه راه قرار گرفت. برای بار دوم هم داوطلبانه، عازم منطقه حلب سوریه شد و مسئولیت فرماندهی گروهان را در خط پدافندی به عهده گرفته بود که سرانجام در صبح پنج شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۵ مصادف با ۶ رجب (سالروز ایام ولادتش به قمری) ساعت ۸:۳۰ بر اثر اصابت گلوله ۱۰۶ دشمن، پرواز کرد. takrimeshahid.ir @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein : ۶۵/۱۲/۱۵، سمنان : ۹۵/۱/۲۶، حلب، سوریه 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸 📖 (۵۱) سیدمحمدحسین سال ۷۰ در شاهرود به دنیا آمد و در سمنان اولین سال تحصیل خود را در حالی آغاز کرد که به دلیل مأموریت‌های بی‌وقفه پدرش همواره مجبور بود به شهرهای مختلف نقل‌مکان کنند. 🌼 از ۱۲ سالگی وارد بسیج شد. فعالیت‌های چشمگیر و عشق بی‌نظیرش به ولایت، او را در صف اول مبارزه با فتنه‌گران سال ۸۸ قرار داد. به تعبیر برادرش سیدقاسم که علی‌رغم برادری، نقش همکاری هم داشته مشوق بسیاری در پیروی و تبعیت از فرمان حضرت‌آقا در جلوگیری از تشدید هجمه‌های سال ۸۸ بود. ✅ همان سال سیدمحمدحسین به خدمت مقدس سربازی می‌رود. جایی که رفته‌رفته با شرایط و فضای روحانی و رزمندگی‌اش انس عجیبی به پیدا می‌کند. 🍃 یگان ویژه صابرین همان جایی‌که بسیاری در آرزوی پوشیدن جامه آن هستند. در نهایت سید محمدحسین ۲۰ ساله با گذراندن مراحل گزینشی و آموزش‌های تخصصی رزمی، عضو یگان صابرین می‌شود. 🔶 به گفته همرزمانش در همه مأموریت‌ها حضور فعال داشته و همه او را به شوخ‌طبعی و خوش‌خلقی می‌شناسند و برادرش می‌گوید به حفظ بیت‌المال شهره بوده است. سیدقاسم که شش سال از برادرش سید محمدحسین بزرگتر است و او هم توفیق رزمندگی در یگان صابرین را دارد این روزها احساس تنهایی شدیدی می‌کند. او می‌گوید سیدمحمدحسین تنها برادرم نبود؛ از وقتی به لحاظ جسمانی نتوانستم با او در مأموریت‌ها همراه شوم بسیار رنجورِ خاطر بودم و حسرت می‌خوردم. @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein از مبارزانِ با گران ۸۸ 🌸🍃🌸🍃🌸
چرا بعضی ها اصرار دارند بگن شهید شده؟! و مستقیما در صدا و سیما پخش میشه این حرف که همون شهید شدن! همون موقع سال ۶۱ بوده، ولی مقام معظم رهبری سال ۷۵ فرمودن که ما منتظر ایشون هستیم. چه سودی می برند، پشت این ماجرا چی هست؟ حتی حاج احمد در اسارت هم براشون خطرناکه؟ برگشتش خطر داره؟ چرا در صدا و سیما مستقیم پخش میشه این موضوع و فوری آهنگ احساسی پشتش میزنند که باور جمعی بشه؟ من به حرف رهبرم منتظر حاجی هستم با اینکه بعد از جبهه و جنگ متولد شدم. و طبق معمول تا عمری باقی باشه پستی مخصوص ایشون قرار میدم. ✍ اِن شاءالله @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹 یک آیت الکرسی هدیه به امام رضا (ع)، برای برگشتن حاجی و باخبر شدن از وضعیتش... ❤️ الهی به امید تو 💔
💍💕💍💕💍💕 💕💍 💍 🕊 🌹 عبدالمهدی يك بار يك خوابی ديده بود. بعد از آن رفت پيش يكی از علمای اصفهان و خواب را تعريف كرد. آن عالم گفته بود برای تعبيرش بايد بروی قم با آيت الله بهجت ديدار كنی. 💝 همسرم به محضر آيت‌الله بهجت شرفياب می شود تا خوابش را به ايشان بگويد. آقا هم دست روی زانوی عبدالمهدی گذاشته و می گويند : جوان شغل شما چيست؟! همسرم گفته بود طلبه هستم. ايشان فرموده بودند : 🔶 بايد به ملحق بشوی و لباس سبز مقدس را بپوشی. 🌸 آيت الله بهجت در ادامه پرسيده بودند : اسم شما چيست؟ گفته بود : فرهاد. (ابتدا اسم همسرم فرهاد بود) ايشان فرموده بودند : حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدي بگذاريد. 🍃 آيت‌الله بهجت فرموده بودند : شما در تاجگذاری امام زمان (عج) ‌به شهادت خواهيد رسيد، شما يكی از سربازان امام زمان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان (عج) با ايشان رجوع می‌كنيد. وقتی عبدالمهدی از قم برگشت خيلی سريع اقدام به تعويض اسمش كرد. 🌐 javanonline.ir @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت هشتم 🔺 🍃🌸 💍💕💍💕💍💕💍💕💍💕💍 💫 🕊 📜 روایت ازدواج و همسرش 💍 💕💍 💍💕💍💕💍💕
دو شهید در یک قاب #شهید_عبدالرضا_مجیری و #شهید_عبدالمهدی_کاظمی #مدافعان_حرم 🌸🍃
در بزم وصالش همه طالب دیدار تا یار که را خواهد و میلش به که باشد... 🕊
❤️ امشب به یاد #شهید_روح_الله_طالبی_اقدم صلواتی ختم می کنیم...❤️ 🌹 مهمانان شهدا خوش آمدید... برای برگشت پیکر #شهید_عباس_عبدالهی و دیگر شهدا ۱۴ صلوات 🌹 برای پیروزی رزمندگان و آسودگی مرزدارانمان دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... شبتون بخیر و نیکی التماس دعای شهادت دارم 🌹 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 #استاد_پناهیان : ⚔ نفرت از باطل علامت رسوخ حق در وجود آدمی است. 👈 البته نفرت از باطل در یک انسان رشد یافته، همیشه همراه با بردباری و تحمل جهالت‌ها و ضعف‌های دیگران است. سلام عصر زمستانی شما عزیزان بخیر @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ مقام معظم رهبری برای من این تقسیمات اصولگرا و اصلاح‌طلب مطرح نيست؛ امّا روی مسئله‌ی حسّاسم... ۹۵/۰۴/۱۲ ۸۸ @SORENAE @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✉️ ارسالی
دل من تنگ همین یک لبخند... و تو در خنده ی مستانه ی خود می گذری نوش جانت اما گاه گاهی به دل خسته ی ما هم نظری... ۸۸ توسط داعش داخلی توسط داعش خارجی
به یاد شهید محسن حججی
دل من تنگ همین یک لبخند... و تو در خنده ی مستانه ی خود می گذری نوش جانت اما گاه گاهی به دل خسته ی م
🌸🍃🌸🍃🌸 در فتنه ۸۸ که در تبریز هم جریان پیدا کرده بود، پدرش به عنوان فرمانده ناحیه تبریز فعالیت داشت و مأموریت هایی را به بسیجیان و محول می کرد. 💠 یک مرتبه پدر صادق به خودش می گوید : 🤔 «آقا رضا تو که به این سادگی جوانان مردم را به مأموریت می فرستی که احتمال هرگونه خطری برای شان وجود دارد، چرا پسر خودت را نمی فرستی؟!» ✅ وقتی این جرقه در ذهنش زده می شود صادق را صدا می زند و می گوید : «آماده شو و تیمی که برای مأموریت اعزام می کنم را همراهی کن.» ☺️ صادق با ادب و احترام کامل و بدون اینکه اعتراضی به خواسته پدرش داشته باشد، دستش را بر روی چشمانش گذاشته می گوید : «چشم بابا!» 🌹 صادق چهار شانه و تنومند بود، وقتی پدر بدرقه اش می کرد یاد بدرقه امام حسین (ع) افتاد که پسرش را با دعا راهی میدان جنگ کرده بود و او نیز به تأسی از امام حسین (ع) در دلش دعا زمزمه می کند؛ حتی یک آن این فکر به ذهنش می آمد : 😔 «من که پسرم را با این شور و شوق راهی اش می کنم شاید زخمی برگردد!» ولی می گوید چاره ای نیست، وقتی فردی مأموریتی را می پذیرد تبعاتش نیز برایش نوش است، اما در دل نگرانی داشت و با صلوات به ائمه متوسل شد. ⏰ چند ساعت بعد خبر مجروحیت صادق را آوردند و در آن لحظه فقط می گوید : «خدایا رضایتم در رضایت توست و به آنچه امر می کنی تسلیم هستم.» بعد می پرسید که از چه ناحیه ای مجروح شده است؟ گفتند : «کمی دستش زخمی شده است.» چند ساعت بعد با دستی باند پیچی شده آوردنش. به پدرش می گوید : 😊 بابا چیزی نشده فقط کمی دستم خراش برداشته. پدرش نمی خواهد که زیاد به عمق قضیه وارد شود و معذبش کند.... 😔 بعد از چند هفته پدرش متوجه می شود که دستش باد کرده وضعیت مساعدی ندارد، با یکی از همکاران راهی بیمارستانش می کند و عکسبرداری کرده و متوجه می شوند که تاندون یکی از انگشتانش قطع شده و نیاز به عمل دارد، هزینه عمل هم که ۴۰ هزار تومان شده بود، پرداخت کرد. 💠 بعد از چهار، پنج ماه یک روز پدرش سرکار در اتاقش بوده که همکارش وارد می شود و می گوید : «امروز صادق هزینه عملی را که خرج دستش کرده بودیم را در پاکتی آورده و گفته که این پول را به بیت المال برگردانید، چون من نمی خواهم مدیون بیت المال باشم.» @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🕊 : ، پدر صادق ۸۸ توسط داعش داخلی توسط داعش خارجی 🌸🍃🌸🍃🌸
میگفت : جنگ نرم مثل خمپاره ۶۰ میمونه چون نه صدا داره نه سوت! فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌸
یه سری شهید دفاع مقدس ما جانباز دوره انقلاب و منافقین بودن... و حالا یه سری شهید مدافع حرم هم از جانبازان فتنه های داخلی و خارجی سال های اخیر... مبارزان در راه اسلام، بسیجیان انقلابی، همیشه هستند حتی اگر مجروح هم بشوند از پا نمی نشینند و قوی تر خواهند شد. تیری که به آنها اصابت میکنه و خراشی که بر میدارند، آنها رو محکم تر میکنه، نترسند، بیم ندارند... پایان ماموریت بسیجی است... ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌊 #دریا_دل_عاشق 🌹 شهید کاظمی با اسرای جنگی با رأفت اسلامی برخورد می کردند و اگر توانمندی خاصی در اسیری می دیدند به او بها می دادند. 🔶 در لشکر حدود چهل، پنجاه تا نیروی متخصص عراقی فعالیت می کردند، بعنوان مثال یک متخصص تانک اسیر شد. 😊 وقتی عطوفت و مهربانی حاجی را دید درخواست کرد در لشکر بماند و حاجی او را نگه داشت، از تخصصش استفاده می شد تا اینکه شهید شد. 👤 اسیر دیگری هم بود به نام عبدالله که یک انقلابیِ عراقی شد. مدتی هم محافظ آیت الله حکیم بود. حتی با بعثی ها درگیر شد. 💝 حاجی به همه به چشم انسان نگاه می کرد و درون آدمها را می دید نه ظاهر آنها را. این نحوه برخورد و استفاده از توان آنها توسط سردار کاظمی؛ انسان را به یاد اسرای جنگی در زمان پیامبر می انداخت. 🌐 منبع : shohada-esf.ir @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت یازدهم 🔺 🍃🌸 #شهید_احمد_کاظمی 🌹 #شهید_سانحه_ی_هوایی #تاریخ_ولادت : ۱۳۳۷، نجف آباد - اصفهان #تاریخ_شهادت : ۱۳۸۴، ارومیه 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست اظهارِ احتیاجِ خود آنجا چه حاجت است... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein #یابن_الحسن_ادرکنی ❤️