eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
شـھیـــــــدانــــــہ
#فرازےازوصیتنــامــــہ⇩ ▓«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم  / موجیم که آسودگی ما عدم ماست ▒ راه این ش
✨﷽✨ 💢 شهیده زینب کمایی، دختری ۱۴ ساله که تنها به جرم مسجدی و مذهبی بودن توسط منافقین جنایتکار به شهادت رسید. 🔻زینب را ابتدا ربودند و با چادرش ۴ حلقه به دور گلویش زدند و خفه‌اش کردند! 🔺مادر زینب می‌گوید: کنارش (جنازه زینب) نشستم و صورتش را، صورت لاغر و استخوانی‌اش را، چشمهایش را یکی یکی بوسیدم، لبهایش را بوسیدم، سرم را روی سینه زینب گذاشتم، قلبش نمی‌زد، بدنش سرد سرد بود، دستهای زینب را گ فتم و فشار دادم. راوی 👈 مادر شهیده ▫️شهید تـــــرور▫️ 🌷 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #شهیـــــدانہ فرق مادر شهید با تمام مادران دیگر زمین خلاصه می‌شود به این⇩⇩ مادر شهید پیش از آنکه مادر شهید می‌شود «شهید» می‌شود. #مادر_شهید #صبوری_دل_مادران_شهدا_صلوات ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوچهل‌وپنج 👈این داستان⇦《 تو... خدا باش 》 ــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 خدای دوزاری 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎به ساعتم نگاه کردم ... و بلند شدم ... - کجا؟ ... تازه وسط بازیه ... - خسته شدی❓... 🔹همه زل زده بودن به من ... - تا شما یه استراحت کوتاه کنید ... این خدای دو زاری، نمازش رو می‌خونه و برمی‌گرده ... 🔸چهره‌هاشون وا رفت ... اما من آدمی نبودم که بودن با خدای حقیقی رو ... با هیچ چیز عوض کنم ...✨🍃 فرهاد اومد سمتمون ... - من، خدا بشم❓ ... 🔻جمله از دهنش در نیومده ... سینا بطری آب دستش رو پرت کرد طرف فرهاد ... - برو تو هم با اون خدا شدنت ... هنوز یادمون نرفته چطور نامردی کردی ... دوست دخترش مافیا بود ... نامرد طرفش رو می‌گرفت ...😖😵 ▫️بچه ها شروع کردن به شوخی و توی سر هم زدن ... منم از فرصت استفاده کردم و رفتم نماز ...✨ 🔸وقتی برگشتم هنوز داشتن سر به سر هم میزاشتن ... بقیه هنوز بیدار بودن ... که من از جمع جدا شدم ... کیسه خوابم رو که برداشتم ...سینا اومد سمتم ... 🔹به این زودی میری بخوابی؟ ... کیانوش می‌خواد واسه بچه‌ها قصه ترسناک بگه ... از خودش در میاره ولی آخرشه ...😱 💢خندیدم و زدم روی شونه‌اش ... - قربانت ... ولی اگه نخوابم نمیتونم از اون طرف بیدار بشم... 🔹تا چشمم گرم می‌شد ... هر چند وقت یک بار جیغ دخترها بلند می‌شد ... و دوباره سکوت همه جا رو پر میکرد ... استاد قصه گویی بود ...👌 💠من که بیدار شدم ... هنوز چند نفری بیدار بودن ... سکوت محض ... توی اون فضای فوق العاده و هوای تازه ... وزش باد بین شاخ و برگ درخت ها ... نور ماه که هر چند هلالی بیش نبود ... اما می‌شد چند قدمیت رو ببینی ... 🍃✨وضو گرفتم و از نقطه اسکان دور شدم ... یه فرورفتگی کوچیک بین اون سنگ‌های بزرگ پیدا کردم ... توی این هوا و فضای فوق العاده ... هیچ چیز، لذت بخش تر نبود ... 🔹نماز دوم تموم شده بود ... سرم رو که از سجده شکر برداشتم ... سایه یک نفر به سایه های جنگل و نور ماه اضافه شد ... یک قدمی من ایستاده بود ...😳 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #ڪلام_شهیـــــد ●•°|ما افتخار می‌کنیم که مستقیماً با آمریکا دست به یقه شویم|°•● ▫️ســـــردار والامقام▫️ #شهید_مهـــــدی_زین‌الدیـــــن🌷 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
🍃🌷 #عملیـــــاٺ_بازےدراز #قسمت_دوم ....↯ 🔴 نام #بازےدراز نامی است پرآوازه كه بسیار از آن شنیده ایم
🍃🌷 ....↯ 🔘➼‌┅══┅┅───┄ 🔴 ↯↯↯ 🔷《دشمن در روزهای آغازین جنگ از بازی دراز برای دیده بانی استفاده می كرد اما ویژگی این ارتفاعات موجب شد با فعالیت های مهندسی روی آن جاده سازی شود و یگان های عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین سرپل ذهاب را نیز زیر دید خود بگیرند. 🔷 برای گرفتن این امتیاز مهم از دشمن پس از سه راه كار نیروهای شناسایی سپاه قرارگاه مقدم غرب سپاه و ارتش نخستین عملیات نیمه گسترده را در این منطقه طرح ریزی كردند كه با نام عملیات بازی دراز در تاریخ ۱۳۶۰/۰۲/۰۱ آغاز شد و به مدت ۸ روز طول كشید و طی آن نیروهای خودی و دشمن با رها به تك و پاتك متقابل پرداختند.》 ✍ ... ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #برگے_از_خاطراٺ 💢 در لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) برادری بود که عادت داشت پیشانی شهدا را ببوسد. ▫️وقتی خودش شهید شد بچـه‌ها تصمیم گرفتند به تلافی آن همه محبت، پیشانی او را غرق بوسه کنند... ▫️پارچه را که کنار زدند، جنازه بی‌سر او دل همه‌شان را آتش زد... و آن شهید کسی نبود جز 《شهید حاج محمدابراهیم همت》 ❣سردار دلهـــــا❣ #شهید_محمدابراهیم_همت🌷 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 با پدرم حرف بزن 》 🖇پشت سر هم زنگ می زد … توان جواب دادن نداشتم …اونقدر حالم بد بود که اصلا مغزم کار نمی‌کرد که می‌تونستم خیلی راحت صدای گوشی رو ببندم یا خاموشش کنم… توی حال خودم نبودم … دایسون هم پشت سر هم زنگ می‌زد … 💢چرا دست از سرم برنمی داری؟ … برو پی کارت … 🔹در رو باز کن زینب … من پشت در خونه‌ات هستم … تو تنهایی و یک نفر باید توی این شرایط ازت مراقبت کنه … 🔸دارو خوردم … اگر به مراقبت نیاز پیدا کنم میرم بیمارستان… 🔻یهو گریه‌ام گرفت … لحظاتی بود که با تمام وجود به مادرم احتیاج داشتم … حتی بدون اینکه کاری بکنه … وجودش برام آرامش بخش بود … تب، تنهایی، غربت … دیگه نمی‌تونستم بغضم رو کنترل کنم … ▫️دست از سرم بردار … چرا دست از سرم برنمی‌داری؟ …اصلا کی بهت اجازه داده، من رو با اسم کوچیک صدا کنی؟… 🔸اشک می‌ریختم و سرش داد می‌زدم … 🔹واقعا … داری گریه می‌کنی؟ … من واقعا بهت علاقه دارم… توی این شرایط هم دست از سرسختی برنمی‌داری؟ … ▫️پریدم توی حرفش … ❤️باشه … واقعا بهم علاقه داری؟ … با پدرم حرف بزن …این رسم ماست … رضایت پدرم رو بگیری قبولت می‌کنم … 💢چند لحظه ساکت شد … حسابی جا خورده بود … 🔻توی این شرایط هم باید از پدرت اجازه بگیرم؟ … ▫️آخرین ذره‌های انرژیم رو هم از دست داده بودم … دیگه توان حرف زدن نداشتم … 🔹باشه … شماره پدرت رو بده … پدرت می‌تونه انگلیسی صحبت کنه؟ … من فارسی بلد نیستم … 🌷پدرم شهید شده … تو هم که به خدا … و این چیزها اعتقاد نداری … به زحمت، دوباره تمام قدرتم رو جمع کردم… از اینجا برو … برو … 🔸و دیگه نفهمیدم چی شد … از حال رفتم … ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🔰 👉 @MODAFEH14 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #شهیـــــدانہ 🌹نگاه مضطرت را به آسمان نگاه شهـــــدا بینداز تا لابلای سو سوی عاشقانه‌شان تو را هم با خود حل کنند... آنقدر که آسمان نیمه شبت نور باران شود... و تو را هم مثل خود ستــ✨ـــاره کنند.. #نگاهشان_زیباست #شهـــــدا_همیشه_نگاهی ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #زندگے_نامه 💠 شهید کنعان فرزند سالم العاشور بزرگترین میلیاردر کشور عراق می‌باشد که صاحب دهها هتل و شرکتهای تجاری متعدد در استانهای مختلف عراق همچون بصره و شهر دبی در کشور امارات متحده عربی می‌باشد. 🔹شهید کنعان پیشنهادهای مکرر پدرش برای مدیریت این شرکتها را نپذیرفته و برای مبارزه با گروه تروریستی تکفیری داعش به جبهه‌های نبرد فلوجه شتافته بود. ▫️مدافـــــع حـــــرم▫️ #شهید_کنعان_سالم_داوود_العاشور🌷 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈سردار‌ مــدافـــع حـــرم🔻 #شهیــد_حاج‌عبدالله_خســـــروی🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا وَمَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتًا 🍃 کسی که شفاعت [= تشویق و کمک‌] به کار نیکی کند، نصیبی از آن برای او خواهد بود؛ و کسی که شفاعت [= تشویق و کمک‌] به کار بدی کند، سهمی از آن خواهد داشت. و خداوند، حسابرس و نگهدار هر چیز است. #سوره_نساء_آیه_۸۵ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #اول_هر_سپیده #سلام_امام_زمانم💗 حضرت دلبـــ💚ــر ●•°|این دود و هَـوای بَدِ این شهـــــر بهانه َسـت ●•°|کَمبــودِ حضورَت به خُــدا قَحطِ نَفَـسهاست ✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔆﷽🔆 #سݪام_بر_شھـــــدا بخندیـــــد که بهترینهـــــا در انتظارتان است✨ #ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے🌼 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌺🌿🌹🌿🌼🌿🌸 🌿🌼🌿🌸 🌺🌿 🕊 🌸 🌿 🕊 ✳️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرحیم✳️ ✨اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ ✨وَافْتَرَضْتَ عَلى عِبادِکَ فیهِ الصِّیامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد ✨وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى کُلِّ عام ✨وَاغْفِرْ لى تِلْکَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یا رَحْمنُ یا عَلاّمُ سلام علیکم 💢 با توجه به نزدیکی ، ماه بهار قرآن طبق روال سال قبل ختم روزانه قرآن رو ان‌شاءالله خواهیم داشت. ✔️هر روز یک ختم کامل به از شما بزرگواران نیز دعوت می‌کنیم در این راه، همگام و همراه ما باشید. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نکته : از افراد خانواده و دوستان هم می‌تونید کمک بگیرید؛ مثلا یه جز یا یه حزب بردارید و با کمک اونها بخوانید. لینک گروه ختم قرآن : http://eitaa.com/joinchat/2460811282G73bb1bc889 ڪانال_شھیــــدانہ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1 🌸 🌿 🌸 🕊 🌺🌿 🕊 🌿🌼🌿🌸 🌺🌿🌹🌿🌼🌿🌸
🔷🔹🔹 ●نام⇦مهدی شکوری ●تولد⇦ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۶۴ ●شهادت⇦۱۶ فروردین ۱۳۹۶ ●استان⇦گلستان ●شهر⇦گنبدکاووس ●مزار⇦گلزارشهرگنبدکاووس 🔻که به دست نیروهای خبیث گروهک تکفیری داعش در خاک سوریه به درجه رفیع نایل آمد. ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
🔷🔹🔹 #معـــــرفے_شهیـــــد ●نام⇦مهدی شکوری ●تولد⇦ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۶۴ ●شهادت⇦۱۶ فروردین ۱۳۹۶ ●استان⇦گلس
✨﷽✨ ✍ این شهید بزرگوار که همسر و دو فرزند داشت، مدتی قبل از اعزام به سوریه با اصرار، رضایت همسر، پدر و مادر خویش را گرفت تا برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) به چند هزار کیلومتر دورتر از زادگاهش برود.اگر چه مهدی شکوری نیک می‌دانست که راه بازگشت از این مسیر سخت و دشوار، خیلی ضعیف است اما وقتی عشق به شهادت در راه خدا و اهل بیت نبی مکرم اسلام (ص) درمیان باشد، سختی و مشقت راه نه تنها آسان می شود بلکه افتخار شهادت در راه دفاع از اسلام و قرآن و رسیدن به قرب الهی و روزی خوردن در آستان دوست، شیرینی و حلاوت خاصی دارد که قابل قیاس با هیچ یک از امور مادی در دنیای فانی نیست. ▫️مدافـــــع حـــــرم▫️ 🌷 《ســــالروز ولادتـــــ》🎊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #بر_باݪ_سخـــــن 🔴 چه زیبـــــا گفت #شهید_حمید_باکری‌ ⇩⇩⇩ 🔻بعد از جنگ رزمنده ها به سه گروه تقسیم می‌شوند: ۱. دسته‌ای به مخالفت با گذشته خود بر می‌خیزند و از گذشته پشیمان می‌شوند. ۲. دسته‌ای راه بی‌تفاوتی را بر می‌گزینند و در زندگی مادی غرق می‌شوند و همه چیز را فراموش می‌کنند. ۳. دسته‌ای به گذشته خود وفادار می‌مانند و احساس مسئولیت می‌کنند که از شدت مصائب و غصه‌ها دق خواهند کرد. #ســـــردار_بی‌نشان #شهیـد_حمیـــــد_باکـــــری‌🌷 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ 💢 قصه مجید ⇧⇧⇧ ▫️حر مدافعان▫️ #شهیــد_مجید_قربانخانی ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوچهل‌وشش 👈این داستان⇦《 خدای دوزاری 》 ـــــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 تیله‌های رنگی 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎جا خوردم ... نیم خیز چرخیدم پشت سرم ... سینا بود ... با نگاهی که توی اون مهتاب کم هم، تعجبش دیده می‌شد ... - تو چقدر نماز می‌خونی ... خسته نمیشی❓ ... 🔹از حالت نیم خیز، دوباره نشستم زمین و تکیه دادم به سنگ‌های صخره‌ای کنارم ... 🔸یادته گفتی تا آخر شب با رفیقت می‌گشتید ... از اون طرف هم گرگ و میش با بقیه رفقات، قرار بیرون شهر داشتی⁉️ ... 🔻چند لحظه سکوت کردم ... - خیلی دوست داشتم داستان کیانوش رو گوش کنم ... مخصوصا که صدای هیجان بچه‌ها بلند شده بود ... ولی یه چیزی رو می‌دونی؟ ... من از تو رفیق بازترم ... 💢با حالت خاصی بهم نگاه کرد ... و چشمش چرخید روی مهر و جانماز جیبیم ... هنوز ساکت بود اما معلوم بود داره به چی فکر می‌کنه ...🤔 🔹آفریقا پر از معادن بزرگ طلا و الماسه ... چیزی که بومی‌های صحرانشین آفریقا از وجودش بی‌خبر بودن ... اولین گروه‌های سفید که پاشون به اونجا رسید ... می‌دونی طلا و الماس رو با چی معامله کردن؟ ... شیشه‌های کوچیک رنگی ...😳 🔸رفتن پیش رئیس قبایل و به اونها شیشه‌های رنگی دادن ... یه چیزی توی مایه‌های تیله‌های شیشه‌ای ... اونها سرشون به اون شیشه رنگی‌ها گرم شد ... و حتی در عوض گرفتن اونها حاضر شدن به قبایل دیگه حمله کنن ... و اونها رو به بند بکشن ... انسانیت و آزادی، هموطن‌هاشون رو ... با تیله‌ها و شیشه‌های رنگی عوض کردن ...😱😱 🔻نگاهش خیلی جدی بود ... - کلا اینها با هم خیلی فرق داره ... قابل مقایسه نیست ... 🔹این بار بی مکث جوابش رو دادم ... - دقیقا ... این رفاقت توش خیانت و نارو زدن نیست ... از نامردی و پیچوندن و دو رویی خبری نیست ... 💢فقط باید ارزش طلا و الماس رو بدونی ... تا سرت به شیشه رنگی پرت نشه ... و یه چیز با ارزش‌تر رو فدای یه مشت تیله کنی ... 🍃این رفاقت چیزیه که کافیه پات رو بزاری توی عالمش و بیای جلو ... از یه جا به بعد ... هیچ لذتی باهاش برابری نمی‌کنه... خستگی توش نیست ... اشتیاقی وجودت رو پر می‌کنه که خواب رو از چشم‌هات می‌بره ...🍃✨ 💠سکوت عمیقی فضا رو پر کرد ... غرق در فکر بود ... نور مهتاب، کمتر شده بود ... چهره‌اش رو درست تشخیص نمی‌دادم ... فکر می‌کردم هر لحظه است که اونجا رو ترک کنه... اما نشست ...😳🤔 🔸در اون سیاهی شب ... جمع کوچک و دو نفره ما ... با صحبت و نام خدا ... روشن تر از روز بود ...🍃✨ 🔹بحث حسابی گل انداخته بود که حواسم جمع شد ... داره وقت نماز شب تموم میشه ... کمتر از ۱۰ دقیقه به اذان صبح باقی مونده بود ... 🔻یهو بحث رو عوض کردم ... - سینا بلدی نماز شب بخونی؟ .... ⚡️مثل برق گرفته‌ها بهم نگاه کرد ... این سوال ... اونم از کسی که می‌گفت ... نماز خوندن خسته کننده است ... بلند شدم ایستادم رو به قبله ...🍃 🍀نماز مستحبی رو لازم نیست حتما رو به قبله باشی ... یا حتما سجده و رکوعش رو عین نماز واجب بری ... نیت می‌کنی ... یه رکعت نماز وتر می‌خوانم قربت الی الله...🍃✨ 😍و ایستادم به نماز ... فکر می‌کرد دارم بهش نماز شب خوندن یاد میدم ... اما واقعا نیت نماز وتر کرده بودم ... 🔹به ساده ترین شکل ممکن ... ۵ تا استغفرالله ... ۱۴ تا الهی العفو ... و یک مرتبه ... اللهم اغفر لی و لوالدی ... و للمسلمین و المسلمات ... و المؤمنین و المؤمنات ... ❤️و این آغاز ماجرای دوستی جدید من و سینا بود ...🌸🌸 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #ڪلام_شهیـــــد 💢می‌گفت #رهبر را دریابید سیدعلی تنهاست، چشمتان به دهان آقا باشد و گوشتان به سخنانش. 🔹ســـــرداروالامقام🔹 #شهید_خیرالله_احمدی‌فر🌷 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #دلنــوشتــــــــــہ ❤️ما گم شده‌ایم در کوچه پس کوچه‌های زمان بر روی چشم ما پرده‌ای از خاک کشیده‌اند وگرنه شما را مرگی نیست ما اسیران غربت خاکیم ما را بیابید و راه را برای ما نشان دهید ▫️مدافـــــع حـــــرم▫️ #شهید_حسیـــن_جوینـــده🌷 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #شهیـــــدانہ 🔷 همه دوست دارند کہ به بهشت بروند، اما کسی دوست ندارد بمیرد !! 🔹بهشت رفتن ... جرأت مُردن می‌خواهد !  و #شهـدا چه زیبـا تفسیر ڪردند جرأت را ... #شهید_محمودرضا_بیضائی🌷 #شهید_حسین_ولایتی‌فر🌷 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1