فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سرچشمه عشق با علی آمده است
گل کرده بهشت تا علی آمده است
شد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع)
کز کعبه صدای یا علی آمده است
پیشاپیش میلاد مظهر علم و عزت و عدالت و سخاوت و شجاعت
اسد الله الغالب،حضرت علی بن ابیطالب(علیه السلام)،بر همگان مبارک باد 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#مناسبت
#ششم_اسفندماه
#سالروز_شهادت
#تنها_طلبه_شهید
#شهرستان_خنداب
شهید سید فخرالدین حسینی اراکی 🌷
این شهید عزیز درسال1339 درروستای حصار اراک درخانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.
دوران ابتدایی وراهنمایی را در زادگاهش ودرکنارخانواده مذهبی وارزشی اش به پایان رسانید.
درسال1356 به جرگه روحانیت پیوست ودرمدرسه حاج محمدابراهیم شهرستان اراک ، اولین میزبان نوجوان طالب علم بود.
با فراهم شدن شرایط لازم برای هجرت به دیار قم رفت ودر جوار حرم مطهر حضرت معصومه (س) ادامه تحصیل داد.
او طلبه متقی،بردبار وپر تلاش بود.
درکنار درس ازفعالیتهای اجتماعی مبارزه با دستگاه شاه غافل نبود.
در تظاهرات واعتراضات مردمی فعال بود.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و
با آغاز جنگ تحمیلی فنون نظامی را فراگرفت وروانه جبهه هاشد.
درزمانی که آرامش نسبی در منطقه جنگی حاکم بود،برای رزمندگان کلاس اصول عقاید دایر مینمود وبه کارطلبگی می پرداخت.
شهید حسین مدتها درخط مقدم دلیرانه جنگیدوسرانجام در1359/12/6 دراثراصابت ترکش خمپاره درعملیات پدافندی در اروند رود آبادان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
مزار مطهر ش در گلزار شهدای روستای حصار اراک می باشد.
✅خصوصیات اخلاقی شهید
فردی بصیر و اگاه به امور زمان بود علیرغم کمبود رسانه و نبود امکانات و زندگی کردن در منطقه ای محروم از اخبار سیاسی روز اطلاع داشت .ولایت مدار بود و امر به معروف را بسیار انجام می داد به نحوی که کسی از ایشان ناراخت نمیشد و حرف ایشان را میپذیرفت.
✅فرازی از وصیت نامه شهید
این حقیقت برای کسانی که حق راپایمال نمیا کنند،روشن شده است که تنها گروهی که از اول تا بحال گول شیطان را نخورده اند وبرمبنای صحیح اسلامی باقی مانده اند،تنها این قشر پاک بوده اند که تربیت شدگان مکتب امام صادق (ع) هستند ولی اکنون یک عده ریاست طلب ونمک نشناس می خواهند چهره های پاک روحانیت رابد جلوه دهند.
#روحش شاد .....
#یادش گرامی ...
#شهدا را با ذکر#صلوات یاد کنیم ⚘
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#سالروز_شهادت
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حمید_باکری
دعا ڪنید ڪہ خداوند #شهادت را نصیب شما ڪند ڪہ در غیر این صورت زمانے فرا مےرسد ڪہ جنگ تمام مےشود و #رزمندگان سہ دستہ
مےشوند :
۱- دستہ اے بہ مخالفت با گذشتہ خود بر مےخیزند و از گذشتہ خود پشیمان اند .
۲- دستہ اے راه بےتفاوتے را بر مےگزینند و در زندگے مادے غرق مےشوند و همہ چیز را فراموش مےکنند .
۳- دستہ سوم به گذشتہ خود وفادار مےمانند و احساس مسئولیت مےڪنند ڪہ از شدت غصّہ
ها و مصائب دق خواهند ڪرد .
پس از خدا بخواهید با وصال #شهادت از عواقب زندگے بعد از جنگ در امان بمانید ، چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزء دستہ سوّم ماندن سخت و دشوار خواهد بود ...
#روحش شاد
#یادش گرامی با ذکر#صلوات
نثار ارواح طیبه #شهدا ، #امام شهداء و #اموات صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
‼️نماز با ذکر شهادت به ولایت امیرالمومنین
🔷س 5293: آیا نماز با ذکر شهادت به ولایت امیرالمومنین علی(علیهالسلام) در تشهد، باطل میشود؟
✅ج: نماز و از جمله تشهد را همان طور که مراجع عظام شيعه(کثّراللهامثالهم) در رساله هاى عمليّه بيان نموده اند بخوانيد و چيزى بر آن اضافه نکنيد هرچند که کلام حق و صحيحى باشد.
📕منبع: khamenei.ir
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙#حجت الاسلام قرائتی
🎥#امام خمینی "ره" فقط امام نیست #یک_دختر_یازده_ساله میتونه امام باشه.
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
هدایت شده از رسانه اجتماعی مسجد و محله
سلام
عیدتان مبارک
جشن میلاد امام اميرالمؤمنين علی علیهالسلام
فرداظهر پس از نماز
زیرزمین مسجد محل
همراه خانواده به صرف اطعام علوی
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#کتاب
#رؤیای_بیداری
#خاطرات_همسر_شهید_مدافع_حرم
#مصطفی_عارفی
#فصل_اول
#قسمت ۱۱
بعد از صحبتکردن پی بُردیم که نقاط مشترک زیادی داریم. آقامصطفی هم خوشصحبت بود و هم جسور. آنقدر جسارت داشت که وقتی دید کسی برایش نمیآید خواستگاری، خودش آمده بود و من این جسارتش را تحسین میکردم.
مراحل بعدی خواستگاری ما مثل خواستگاریهای معمولی نبود که همه جمع باشند و شیرینی و دستهگل بیاورند. خودش تنهایی میآمد.
این تنهایی آمدنهایش، سنتشکنیهایش، برای من جالب توجه و برای دیگران عجیب بود. مدام من را به خاطر انتخابم سرزنش میکردند، مخصوصاً برادرهایم. یک روز برادر بزرگم داشت با پدرم صحبت میکرد. خیلی هم عصبانی بود. میگفت: «ما تا حالا رسم نداشتیم که پسری تنهایی بیاد خواستگاری! هنوز دهنش بوی شیر میده، پا شده این همه راه اومده زابل که به من زن بدین! پدر و مادرش کجا هستن؟ بزرگتر نداره؟ کسی رو نداره؟»
از روز اولی که من آقامصطفی را قبول کردم از طرف همسنها، دوستها، آشناها و بعضی افراد خانواده یکسری جنگ اعصاب داشتم. قبولکردن یک پسر خیلیمؤمن از نظر آنها کار ناپسندی بود.
دیده بودم روحانیان چقدر غریباند. اگر کسی با روحانی ازدواج میکرد، همه مسخرهاش میکردند. میگفتند: «چه زندگی سختی داشته باشی! بین این همه فرد شما رفتی روحانی قبول کردی؟»
به من چنین حرفهایی میزدند: «بین این همه خواستگاری که داشتی این بندۀ خدا رو قبول کردی؟ نه شغلی، نه خانهای!»
برایشان قابل قبول نبود که برای من دین و ایمان آقامصطفی مهم است. چهطور میتوانستم به کسی که اعتقادی به دین ندارد از دین بگویم؟ میگفتم تو اصلاً قرآن میخوانی که برایت یک آیه از قرآن بیارم؟ تو پیغمبر را میشناسی که من یک روایت از پیغمبر برایت بیارم؟ همان روزها روایتی شنیده بودم که خیلی
روی من تأثیر گذاشته بود. شنیده بودم در زمان حضرت محمد؟ص؟ کسی خواستگار دخترش را به خاطر اینکه پول و مال و منال نداشته، قبول نکرده است با اینکه او فرد مؤمنی بوده و دخترش را به کسی داده که ثروت زیادی داشته است. وقتی پیغمبر فهمیده بودند، آن مرد را نکوهش کرده بودند که چرا شما اجازه ندادی این فرد مؤمن با دخترت ازدواج کند؟
من از اول تفاوتهایی با بقیه داشتم؛ زیاد مطالعه میکردم، معنی قرآن را میخواندم، از ششسالگی هم روزه میگرفتم هم نماز میخواندم، دوست نداشتم روزۀ کلهگنجشگی بگیرم اما خانوادهام اجازه نمیدادند روزۀ کامل بگیرم. زابل گرم بود و اذان ظهر که میشد بهزور روزهام را باز میکردند. بعضی وقتها هم تا بعدازظهر مقاومت میکردم. بعدازظهر که بیجان میشدم، میرفتم یک چیزی میخوردم. دوازدهساله بودم که به پدرم گفتم: «میخوام برم کلاس قرآن!»
⬅️ ادامه دارد .....
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#طنز_جبهه 😊
#لبخند_بزن_بسیجی
نصفه های شب بود که رزم شب شروع شد
با صدای گلوله و انفجار از جا پریدیم
بچه ها مثل قرقی از چادر پریدند بیرون و به صف شدیم
خوشحال هم بودیم که با آمادگی کامل خوابیدیم و کارمون بی نقص بوده
اما یهو چشامون افتاد به پاهای بی پوتینمون
تنها کسی که پوتینش پاش بود حسین بود
از تعجب داشتیم شاخ در می آوردیم
آخه ما همه شب موقع خواب با پوتین خوابیده بودیم و حسین بی پوتین
به بچه ها نگاه کردم ، داشتن از تعجب کُپ می کردند
فرمانده با عصبانیت گفت: مگه نگفتم آماده بخوابین و پوتینهاتون رو دم در چادر بذارین؟
این دفعه رو تنبیه تون می کنم که دفعه دیگه حواستون جمع باشه
زود باشین با پای برهنه دنبالم بیاین...
... صبح روز بعد همه داشتیم پاهامون رو از درد می مالیدیم
مدام هم غُر می زدیم که چطور پوتین از پاهامون در اومده
یهو حسین وارد شد و گفت: پس شما دیشب از قصد با پوتین خوابیده بودین؟
همه با حیرت نگاش کردیم و گفتیم:
آره! مگه خبر نداشتی قراره رزم شب بزنن و ما تصمیم گرفتیم آماده بخوابیم؟
حسین با تعجب گفت: نه! من خواب بودم ، نشنیدم
بچه ها که شاکی شده بودند گفتند:
راستی چرا دیشب همه ی ماها پاهامون برهنه بود جز تو؟
حسین که عقب عقب راه می رفت گفت: راستش من نصف شب بیدار شدم
خواستم برم بیرون چادر که دیدم همه با پوتین خوابیدن
گفتم حتما خسته بودین و از خستگی خوابتون برده و نتونستین پوتیناتون رو در بیارین
واسه همین اومدم ثواب کنم و آروم پوتین هاتون رو در آوردم ، بد کاری کردم؟
آه از نهاد بچه ها در نمی یومد
حسین رو گرفتیم و با یه جشن پتوی حسابی حالشو جا آوردیم
#سلامتی رزمندگان اسلام #صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
#افزایش_ظرفیت_روحی 42
❇️ گفتیم که خداوند متعال به این سادگی ها انسان رو کنار نمیذاره و تا آخرین لحظه زندگی هر کسی امتحانات مختلف رو براش پیش میاره تا بتونه خودش رو بالا بکشه.
🔶 ما باید نگاهمون رو نسبت به امتحان اصلاح کنیم تا این لطف و محبت پروردگار رو بهتر ببینیم و متوجه بشیم.
چطور؟
این قسمت از بحث رو خیلی بیشتر توجه کنید:
👈🏼 ببینید "امتحان یعنی ایجاد زمینه مبارزه با هوای نفس"
✅ در واقع وقتی میگیم خدا داره ما رو امتحان میکنه در حقیقت خدا 👈🏼 داره زمینه های مختلف مبارزه با هوای نفس رو برای ما فراهم میکنه.
🔶 هر کسی هم که ذره ای توی دنیا "مبارزه با نفس کنه" قطعا روز قیامت میلیاردها برابر سایر اعمالی که "بدون مبارزه با نفس" انجام داده براش ارزش داره.
☢️ در واقع روز قیامت فقط اون اعمالی رو از ما خریداری میکنند که از روی مبارزه با هوای نفس انجام دادیم... بقیه اعمال تقریبا صفر خواهد بود...
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#یاد_یاران
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_شصت_و_یک
💠 شهیدبی سر، ذوالفقارحسن عزالدین
سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده ی نیروی قدس سپاه پاسداران در بیان مصداق و مثال عینی درباره ی قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی ،خاطره ی شهید عزالدین را گفت که بغض گلوی خود و حاضرین در مراسم را گرفت.
ایشان گفتند : شهید هجده ساله ای که در آبان سال 92 به اسارت تروریسـتهای تکفیری داعش در می آید و تروریستها پس از اسارت دقیقا مانند شهیدحججی سر از تنش جدا می کنند و او را به شهادت می رسانند و پس از 5 سال پیکرش را حزب الله برمی گرداند.
ذوالفقار عزالدین از اهالی منطقه صور لبنان و متولد یازدهم اردیبهشت ماه سال 1374 بود که در اولین روزهای درگیریهای منطقه ی غوطه سوریه
توسط اصابت مین مجروح شد و به اسارت تکفیریها درآمد و تروریست ها او را به شهادت می رسانند.
تروریستهای تکفیری قبل از به شهادت رساندن ذوالفقار چندین سؤال از او می پرسند و پس از آن , ذوالفقار را مانند سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع), سر از تنش جدا کرده و او را به شهادت می رساندند.
عزالدین خواب را برای مادرش تعریف می کند و به مادرش می گوید، با توجه به خوابی که دیده ام این آخرین ناهاری است که با هم می خوریم اما مادر اجازه تعریف خواب را نمی دهد اما خودش برای دوستانش این گونه تعریف کرده بود ، ذوالفقار قبل از شهادتش در خواب دیده بود که سرش بریده می شود ، او بیدار می شود و به خواب می رود که این بار امام حسین(علیه السلام) را در خواب مجددا می بیند که ایشان به ذوالفقار می فرماید : "عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت ، اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت ...
چندی بعد خوابش تعبیر شد و همانگونه که درخواب دیده بود با سر بریده، به دیدار مولایش امام حسین(ع) شتافت .
💢منبع : گزارش شبکه المنار لبنان
📚من#قاسم_سلیمانی هستم
#ناصر_کاوه
#ادامه_دارد ....
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷