eitaa logo
شمیم فقاهت
199 دنبال‌کننده
816 عکس
55 ویدیو
138 فایل
دروس استاد احمد ابراهیمی سال تحصیلی ۰۴_۱۴۰۳ #فقه_معاصر_شخص_اعتباری #تفسیر_سوره_مبارکه_اسراء #مکاسب_محرمه #مکاسـب_بیع #مشاوره_خارج مشاوره درسی وعلمی @Ebrahimi_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
فقه ۶ ش ۲۲.mp3
6.95M
باسمه تعالی ادامه بررسی اشکالات سوم؛ قاعده شامل تمام افراد خیار نمی شود. جواب قاعده شامل سه خیار مجلس و شرط و حیوان است. مقام از موارد خیار شرط است. فرض دوم؛ تلف ثمن قبل از رد ثمن بر اساس قاعده مذکور مشتری ضامن است. اشکال بنابر یک مبنی در رد ثمن که شرط تحقق خیار است قبل از رد ثمن خیاری وجود نداشته و قاعده جریان ندارد. جواب اولاً که مبنا قابل پذیرش نیست. ثانیاً دلیل قاعده شامل خیار شانی است و در مقام قبل رد ثمن خیار شانی وجود دارد. گفتار ششم قدرت بایع بر رد ثمن به بدل سه فرض در مساله اول: خصوص مشتری به نحوه تقیید ثمن حتماً به شخص مشتری داده شود در این فرض امکان قیام بدل وجود ندارد. دوم: در متن عقد تصریح به بدل شده است بایع می تواند ثمن را به بدل تحویل دهد. سوم: مشروط به رد مشتری است لکن به نحوه تقیید نیست. اگر امکان رد ثمن به مشتری بخاطر عذر عقلی مانند غایب بودن وی و یا شرعی مانند جنون وی وجود نداشته باشد سه قول وجود دارد: اول: با رد ثمن به حاکم شرط فسخ حاصل شده است. دوم؛ با رد به حاکم شرط حاصل نشده است. سوم؛ مشتری می تواند به صورت امانت نزد خود نگه دارند. الحمد لله رب العالمین
باسمه تعالی امر سوم از امور هفت گانه قطع عبارت است از اقسام قطع و احکام آن. در این امر سوم سه محور مورد گفتگو قرار خواهد گرفت. محور اول: اقسام قطع محور دوم: قیام امارات جای اقسام قطع محور سوم: قیام اصول عملیه جای اقسام قطع محور اول: اقسام قطع الف. قطع طریقی قطع در خطاب شارع اعتبار نشده است و حکم روی ذات موضوع رفته است. مانند حکم شارع به حرمت شراب که روی شراب رفته است و برای احراز موضوع مکلف باید قطع حاصل نماید که مایع شراب است. ب. قطع موضوعی قطع به یک حکم در موضوع حکم مخالف اعتبار شده است. صور اخذ قطع به یک حکم در حکم دیگر: ۱. قطع به حکم در موضوع خود همان حکم شارع بگوید اگر قطع به وجوب نماز جمعه داشتی همان نماز جمعه بر تو واجب است. این فرض دور لازم می آید زیرا وجوب نماز جمعه متوقف بر قطع به وجوب نماز جمعه است. ٢. قطع به حکم در موضوع حکم مماثل شارع بگوید اگر قطع به وجوب نماز جمعه داشتی یک نماز جمعه دیگر بر تو واجب است. این فرض اجتماع مثلین است و محال می باشد. ٣. قطع به حکم در موضوع ضد آن حکم شارع بگوید اگر قطع به وجوب نماز جمعه داشتی نماز جمعه بر تو حرام است. این فرض اجتماع ضدین بوده و محال است. ۴. قطع به حکم در موضوع نقیض آن حکم شارع بگوید اگر قطع به وجوب نماز جمعه داشتی نماز جمعه بر تو واجب نیست. این فرض اجتماع نقیضین است و محال می باشد. ۵. قطع به حکم در موضوع حکم دیگر شارع بگوید اگر قطع به نماز جمعه داشتی باید صدقه بدهی این فرض ممکن می باشد و مراد از قطع موضوعی همین صورت است. اقسام قطع موضوعی ۱. قطع تمام الموضوع باشد. اگر قطع به وجوب نماز جمعه داشتی صدقه بپرداز ٢. قطع جز موضوع باشد. و جز دیگر مثلا اصابه به واقع باشد. اگر قطع به وجوب نماز جمعه داشتی و قطعت موافق واقع بود صدقه بپرداز. هر کدام از این دو قسم اخیر می تواند به دو نحو صفتی و یا طریقی باشد. در صفتی خود صفت قطع برای شخص لحاظ شده است و در طریقی آن صفت مراد نیست بلکه طریقیت به واقع ملحوظ است. خلاصه اقسام قطع عبارت است از؛ ۱. قطع طریقی ٢. قطع موضوعی تمام الموضوع به نحو لحاظ صفت قطع ٣. قطع موضوعی تمام الموضوع به نحو لحاظ طریقیت به واقع ۴. قطع موضوعی جز العله به نحو لحاظ صفت قطع ۵. قطع موضوعی جز العله به نحو لحاظ طریقیت به واقع الحمدلله رب العالمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقه ۶ ش ۲۳.mp3
6.96M
بسمه تعالی نقد و بررسی قول سوم صاحب حدائق: فقها متفق اند که در فرض غیبت مشتری ثمن به صورت امانت نزد بایع باقی می ماند. و روایات دال بر حضور مشتری هنگام فسخ است. نقد مصنف ۱. کسی از فقها قائل به قول جواز فسخ بایع و امانت بودن ثمن در نزد وی نیست. آنچه فقها مطرح مطرح کرده‌اند این است که بر خلاف نظر عامه، حضور مشتری برای اصل فسخ از حیث فسخ بودن شرط نیست. و این عدم شرطیت غیر از شرط حضور مشتری برای تحقق عملیات رد ثمن است. در رد ثمن باید مشتری حضور داشته باشد و این غیر از شرطیت حضور در نزد فقهای عامه است. ۲. شرطیت حضور در روایات به جهت دریافت ثمن توسط وی است و این غیر از شرطیت حضور برای فسخ است لذا ممکن اشت بین فسخ و رد ثمن فاصله زمانی باشد. نعم؛ اگر با رد ثمن فسخ حاصل شود دلالت روایات بر شرطیت حضور در فسخ صحیح است. لکن؛ فقها حضور مشتری را در هنگام فسخ شرط دانسته فلذا دلالت روایات بر مدعا تمام خواهد بود. فافهم؛ هر چند حضور مشتری شرط شده لکن موضوعیت نداشته بلکه مقدمه و طریق برای تحقق عملیات رد ثمن است. الحمدلله رب العالمین
باسمه تعالی محور دوم: بررسی جایگزینی امارات مقام قطع ۱. شکی نیست که امارات چون طریق به واقع هستند و بنابر ادله حجیت امارات احتمال خلاف لغو شده است به منزله قطع طریقی قرار می گیرد زیرا هر دو طریق به واقع اند وتنها تفاوت عدم احتمال خلاف در قطع است که با ادله حجیت امارات این احتمال لغو شده است. ٢. شکی نیست که امارات جایگزین قطع موضوعی وصفی نمیشود زیرا با ادله حجیت امارات تنها احکام نفس قطع که منجزیت ومعذریت است بار می شود و آثار و احکام قطع از حیث صفت بودن بار نمی شود. ٣. از اینکه آثار فی نفسه قطع غیر از آثار به عنوان موضوع بودن است روشن می گردد که آثار قطع موضوعی طریقی هم بار نمی شود مثلا اگر حکم جواز اقتدا بر موضوع عدالت بار شده است شجاعت نمیتواند جایگزین عدالت شود مگر اینکه دلیلی بر تنزیل شجاعت جای عدالت بیاید. توهم: دلیل اعتبار حجیت امارات که احتمال خلاف را لغو می نماید ظن را به منزله قطع قرار می دهد و تمام آثار فی نفسه و آثار اخذ در دلیل بر ظن معتبر هم بار می شود. جواب: دو تنزیل در مقام است یکی ابزاری و دیگری استقلالی . در تنزیل ابزاری قطع طریق به واقع است و مودای ان را نازل منزله واقع قرار می دهد. لکن در تنزیل استقلالی خود ظن باید جای قطع قرار گیرد و چنین تنزیلی نیازمند دلیل دیگری بر تنزیل است. نعم اگر در مقام دو تنزیل جداگانه باشد یا بتوان یک جامع بین تنزیل الی و استقلالی فرض نمود امارات مطلقا جایگزین قطع می شود لکن تنزیل دوم یا جامع وجود ندارد. اشکال: وقتی جامع بین دو تنزیل نبود ودر امارات فقط یک تنزیل داشتیم اجمال لازم میاید که کدام تنزیل است؟ جواب: تنزیل آلی وابزاری محل شک نیست قدر متیقن تنزیل طریق بودن امارات است و تنزیل استقلالی نیازمند دلیل و نصب دیگر است. لایخفی که بنابر محال بودن دو تنزیل با یک تنزیل فرقی بین اقسام قطع موضوعی نیست زیرا در هر 4 قسم نیازمند تنزیل استقلالی است. بنابراین تفصیل مرحوم شیخ بین اقسام قطع موضوعی که در صفتی جایگزین نمی شود ودر موضوعی طریقی جایگزین می شود بی اساس است. الحمدلله رب العالمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقه ۶ ش ۲۴.mp3
6.84M
باسمه تعالی اقوی این است که در فرض سوم قائم مقام مشتری می تواند ثمن را دریافت کند. دلیل؛ معیار حصول ثمن به مشتری است و با تحویل دادن به قائم مقام مشتری معیار حاصل می‌شود. سه شاهد یک. پرداخت ثمن به وارث مشتری کفایت می‌کند چون شخص مشتری موضوعیت ندارد. دو. وارث بایع می تواند ثمن را بپردازد چون شخصه بایع مدخلیت ندارد. سه. ولی بایع می تواند ثمن را بپردازد. اشکال سه مقدمه یک. عمل حاکم باید بر اساس مصلحت غائب باشد. دو. دریافت ثمن گاهی به مصلحت وی نیست. سه. برای مشتری مالکیت ایجاد نخواهد شد زیرا دریافت از روی مصلحت نیست. جواب اولا تصرف حاکم یک تصرف اختیاری نیست تا منوط به مصلحت باشد بلکه تصرف اجباری است. ثانیاً فسخ بایع متوقف بر قبول مشتری نیست بر این اساس عدول مومنین می تواند از طرف غایب دریافت نماید. فرع اگر پدر خانه ای را برای طفل بخرد در حالی که بایع خیار دارد آیا بایع می تواند با رد ثمن به ولی دیگر معامله را فسخ کند؟ سه احتمال است؛ یک. مطلقا زیرا هر دو به منزله واحد هستند. دو. ظاهر شرط در عقد این است که اگر پدر وجود دارد امکان پرداخت به جد صحیح نیست. سه. فقط حق پرداخت به پدر را دارد. الحمدلله رب العالمین
کفایه ۳ ش ۲۴.mp3
6.12M
باسمه تعالی امر سوم محور سوم: جایگزینی اصول عملیه مقام قطع ۱. اصول عملیه غیر از استصحاب این اصول فقط وظیفه انسان شاک و جاهل را بیان کرده است وطرق به واقع نمی باشد و جایگزین هیچ یک از اقسام قطع طریقی و موضوعی نمی شود. وآثار قطع که منجزیت است را ندارد و منجزیت ان بعد از فقدان قطع است و در مرتبه متاخر است. ان قلت احتیاط منزله قطع قرار میگیرد زیرا همانطور که تکلیف با علم منجز میشود با احتیاط هم منجز خواهد شد و طریق برای تحفظ بر واقع است. و طریق برای حصول واقع است. قلت الف. احتیاط عقلی نفس تنجز تکلیف است و چیزی نیست که تنجز بر ان بار شود در حالیکه بر قطع تنجز بار میشود و بین قطع و تنجز مغایرت است پس این احتیاط منزله قطع نمی باشد. ب. احتیاط نقلی گرچه وقتی شارع گفت قف عند الشبهه اثر ان تنجز است و مانند قطع با تنجز مغایرت دارد لکن در شبهات بدویه احتیاط نقلی نداریم و در اطراف علم اجمالی هم احتیاط عقلی است و نقلی ارشاد به همان است. ٢. استصحاب در استصحاب جهت کشف است پس منزله قطع طریقی قرار میگیرد لکن جایگزین قطع موضوعی نمی شود زیرا نیاز به دو تنزیل است. و جامعی بین دو تنزیل نیست. ۱. تنزیل الی که مشکوک به منزله متیقن و واقع است. ٢. تنزیل استقلالی که نفس شک منزله یقین است. الحمدلله رب العالمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقه ۶ ش ۲۵.mp3
6.73M
باسمه تعالی معامله توسط حاکم اول پرداخت ثمن به حاکم دوم هرچه در مساله پدر و جد مطرح شد در بحث دو حاکم قابل بیان است. اشکال در تصرف حاکم دوم شرط است که مزاحم حاکم اول نباشد در مقام دریافت ثمن مزاحم معامله حاکم اول است. جواب دریافت ثمن چون یک تصرف اجباری است مزاحم معامله حاکم اول نیست. گفتار هفتم رد بعض ثمن سه فرض در مساله وجود دارد. فرض اول اشتراط فسخ عقد مطلق است. اگر بعضی از ثمن پرداخت شود اولاً امکان فسخ نیست. ثانیاً مشتری حق تصرف در آن بعض ثمن را ندارد. ثالثاً اگر بعض تلف شد مشتری ضامن خواهد بود. فرض دوم شرط شود که با رد هر جزء از ثمن جزئی از مبیع فسخ شود. فسخ در مقابل آن جزئی ثمن صحیح است. فرض سوم شرط فسخ در کل با رد جز معین یا مبهم شود. با رد بعض معین یا مبهم عقد فسخ خواهد شد. الحمد رب العالمین