#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
اگر که از جلواتش نقاب بر می داشت
از آن حقیقت نوری حجاب بر می داشت
بدون شک همگان را پیمبری میکرد
اگر زمان هبوطش کتاب بر می داشت
غبار از سر سجاده اش که بر میخواست
ستاره از قدمش آفتاب بر می داشت
حسین بود سراپا، حسن ز پا تا سر
حسینی و حسنی بین قاب بر می داشت
بنا به حلم خدایی بنای گریه نداشت
که کوفه را ز همان گریه آب بر می داشت
نخست زینب و بعداً حسین مکتوم است
شرافت علویه است؛ امکلثوم است
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
غم بر دل هر پیر و جوان است امشب
ماتم زده بغض آسمان است امشب
در سوگ غریبانهی «امّکلثوم»
محزون، دل صاحب الزّمان است امشب
#محمدرضا_یزدی_آینه
######
آن زینب او، عزیز مردم شده است
این فاطمهاش، ملیکهی قم شده است
افسوس! که نام «امّکلثوم» فقط
مانند مزار مادرش، گم شده است
#قاسم_صرافان
#######
تا آخر خط به خاطر مکتب رفت
جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت
در مهر و وفا بر «امّکلثوم» نگر
دنبال حسین، همره زینب رفت
#سید_محمد_رستگار
######
در راه شما هر که قدم بگذارد
پا در حرم جود و کرم بگذارد
فردا نکند شفاعت از او زهرا
در حقّ شما کسی که کم بگذارد
#سید_مجتبی_شجاع
#####
آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود
تو جان پدر بودی و او جان تو بود
آن کس که تمام خلق مهمان ویاند
آن شب به سر سفرهی احسان تو بود
#میثم_کریمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
یادم نمی رود سفر آخر حسین
یادم نمی رود که چه آمد سر حسین
یادم نمی رود که داماد کربلا
زد دست و پا مقابل چشم تر حسین
یادم نمی رود که آمد به خیمه ها
بین عبا جسم علی اکبر حسین
یادم نمیرود که زینب ز پا نشست
مثل عمود خیمه آب آور حسین
یادم نمی رود که خودم خاک ریختم
در پشت خیمه روی علی اصغر حسین
یادم نمی رود که شد از سوز تشنگی
مثل دو چوب خشک لب اطهر حسین
یادم نمی رود که دیدم ز روی تل
در زیر تیغ شمر لعین حنجر حسین
یادم نمی رود که شنیدم به قتلگاه
فریاد یا بنیَّ زند مادر حسین
یادم نمی رود که چها کرد ساربان
نامرد بهر غارت انگشتر حسین
یادم نمی رود که دیدم به چشم خویش
آثار نعل تازه روی پیکر حسین
یادم نمی رود که دیدم به نیزه ها
هفده سر بریده را پشت سر حسین
یادم نمی رود دم دروازه کف زدند
زنهای شام دور و بر خواهر حسین
یادم نمی رود به خرابه ، نداشت خواب
از شدت گرسنگیش دختر حسین
#عبدالحسین
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
پروردهيزهراست از اينرو رشيدهست
درياي بي پايانِ اوصاف حميدهست
او زينبصُغريست اينيعنيخدا،باز
"زینت"براي شاه مردان آفريدهست
مانند زهرا مثل زينب چون خديجه
او افتـخارِ بانوانِ برگُـزيدهست
آنسان که ما زهرا تر از زینب ندیدیم
چشم فلك زینب تر از او را نديدهست
وقتيكه دِق كردهست از داغ حُسينش
فرضاست برما كه بگوييم او شهيده ست
او از طفولیت شبیه خواهر خویش
ماتمكشيده زجردیده داغ دیدهست
پیری قبل از موعد او بی سبب نیست
بر شـانه از آغـاز بار غـم كشيده ست
اين سرو پابرجا اگر قدّش كماني ست
ميراثدارِ مادری قامت خميده ست
خاكم به سر، زخم زبان از شمر خورده
وقتي دم دروازه ي ساعت رسيده ست
خاكم به سر، از آفتاب گرم و سوزان
هم چادرش پوسيده هم رنگش پریده ست
از كعب ني بايد بپرسي چند منزل
جان يتيمان برادر را خريده ست ؟
اينكه رقيّـه تشـنه جان داد و گرسنه
در بينِ ويرانه امانش را بُريده است
#محمد_قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
وقتی که عالم با وجودت آبرو داشت
باید برای بردن نامت وضو داشت
بیت علی یک عمر با تو رنگ و بو داشت
زهرا دمادم دیدنت را آرزو داشت
عصمت ز سیمای تو معلوم است معلوم
ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم
روح دعا ،أخت الوفا، بنت الوقاری
روح ادب زهرا نسب حیدر تباری
مثل علمداری ، شکوهی ، اقتداری
مانند زینب خواهرت همتا نداری
پروردهء دست عطوف چند معصوم
ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم
نقش تو در کرببلا انکار، هرگز
چون خواهرت تسلیم استکبار ، هرگز
در راه کوفه تو بگو یکبار ، هرگز
زینب نشد بی یاور و غمخوار، هرگز
ای خواهر کوچکترِ ارباب مظلوم
ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم
بر ناقه، اطفال برادر را نشاندی
یک لحظه از احوالشان غافل نماندی
خاک از لباس و چادر خواهر تکاندی
مانند زینب جایِ جایش خطبه خواندی
کاخ بنی شیطان به ذلت گشت محکوم
ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم
ای همسفر مانند زینب با سرِ یار
ای همقدم با خواهرت در کوچه بازار
ای مثل خواهر سنگ کوفی خورده بسیار
ای ساقی لب تشنگان بعد از علمدار
یک عمر با این روضه گریانیّ و مغموم
ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم
یادت نرفته کربلا رنجی که دیدی
از خیمه ها با زینبت بیرون دویدی
بی بی نمی دانم به تلّ ، آیا رسیدی؟
دیدی خودت یا اینکه از زینب شنیدی
با چکمه زد بر سینه اش آن دشمن شوم
ای دختر شیر خدا یا ام کلثوم
#مهدی_مقیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
تا بوسهی خنجری به حلقوم نشست
بر نیزه، سر امام مظلوم نشست
تنها نه فقط میان رگهای حسین
آن نیز به قلب «امّکلثوم» نشست
#قاسم_صرافان
#######
شأن تو و درک ما، همان سنگ و سبوست
نشناختهایمت آن چنانی که نکوست
در نای تو، نطق مرتضی جاری بود
«از کوزه همان برون تراود که در اوست»
#علی_زمانیان_عارف
######
او نور چراغ خانهی حیدر بود
در شام ستم، چراغ روشنگر بود
آن روز که تکیهگاه آن قافله شد
یک شانه برای گریهی خواهر بود
#قنبر_یوسفی
#######
الگوی فرشتگان معصوم است او
بر واژهی صبر و عشق، مفهوم است او
از خطبهی آتشین او پیدا شد
بانوی قیام، «امّکلثوم» است او
#سید_محمد_میرهاشمی
#######
در چرخ وجود، محور خورشید است
خاک قدمش تاج سر خورشید است
باید که فروغ چشم زهرا باشد
در خانهی ماه، دختر خورشید است
#سید_محمد_رستگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
تربیت را تو به دامان پیمبر دیدی
عفت وپاکی زهرای مطهر دیدی
زینب دوم بیت علی وفاطمه ای
که غم فاطمه و غصه ی حیدر دیدی
پیش چشمان تو آتش به در خانه زدند
چه بگویم که چها در پس آن در دیدی
مات و مبهوت در آن کوچه نظر میکردی
طفل بودی که کتک خوردن مادر دیدی
ام کلثوم!دعا کن که نبیند چشمی
صحنه هایی که تو با چشم ز خون تر دیدی
نه فقط شاهد غارت شدن پیرهنی
که تو در کرب و بلا غارت معجر دیدی
آسمان تیره شد آندم که به پشت خیمه
دست یک مشت حرامی سر اصغر دیدی
ام کلثوم!به شائق بگو از سوز جگر
که در آن دشت چها با دل مضطر دیدی
#محمود_اسدی_شائق
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
از گُل یاس یاد باید کرد
یاد کوثر زیاد باید کرد
یاد کن اَختران مولا را
روضۀ دختران زهرا را
یاد اُخت الحسین یاد حسین
مونس زینب ، امتداد حسین
بانوی بانوان هر دو جهان
ام کلثوم ، تاجدارِ جنان
همه جا مثل سایه با زینب
بر لبش صبح و شام یا زینب
کیست این سایه ، شاخۀ طوبا
اولین روضه خوان عاشورا
یا حسینش همیشه بر لب بود
اولین نوحه خوان زینب بود
داشت بر لب میان اهل حرم
درد دل با پیمبر اکرم
ما که مهمان کربلا بودیم
ما گرفتار هر بلا بودیم
خون ز دلها چکید یا جدّا
جان به لبها رسید یا جدّا
ظلم و جورِ حرامیان دیدیم
سنگ باران ز کوفیان دیدیم
وای از کوفه و پذیرایی
دخترانت همه تماشایی
دید چشمان ما جنایت را
معجر زخم آل عصمت را
روز پَرده نشینی از ما رفت
آبرویی ز آل طاها رفت
ناقه ها بی جهاز و ما خسته
دستهامان به ریسمان بسته
بود چشمان مَردمان بر ما
پوستها سوخته شد از گرما
بهتر ای مادرا نبودی تو
وسط ماجرا نبودی تو
حَرمی را که هیچ مَحرم نیست
غیر نامَحرمش مجسّم نیست
بعد ظلم حرامیِ ملعون
همه غارت زده همه محزون
بود بی سایۀ برادرها
گریه ها گریه های دخترها
شاهد ظلم بی حساب شدیم
وارد مجلس شراب شدیم
لب و دندان ز چوب کینه شکست
مادرا حرمت سکینه شکست
نام او را چه زشت می بردند
پیش زینب شراب می خوردند
روز ما سخت روزگاری شد
که حسینت به طشت قاری شد
چشم تو در عزای او گرید
تا قیامت برای او گرید
دخترانت بلند می گِریند
نوحه سر می دهند می گریند
نام ما تا ابد به شام آید
منتقم روز انتقام آید
#محمود_ژولیده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
چون در آغاز،که اسلام پیمبر مخفی ست
جایگاه تو در اوهام سخنور مخفی ست
طبع را تیشه زدم تا که به گنج تو رسم
رگه در معدن یاقوت سراسر مخفی ست
کم نوشته ست ز تو در دل تاریخ قلم
در دل خاک سیه چهره ی گوهر مخفی ست
فاطمه چون شب قدر است اگر پنهانی
تو شدی آیه ی چارم که به کوثر مخفی ست
رؤیت رب ز بزرگیش نگردد حاصل
شأن تو نیز چنان مرقد مادر مخفی ست
ذره دانست اگر مدعی وصل شود
آتش کینه ی خورشید مطهر مخفی ست
پس نگویید که مرداب به مهتاب رسید
دوزخی پشت همین تهمت ابتر مخفی ست
ناخدا هست اگر زینب و کشتی ست حسین
ام کلثوم در این بحر چو لنگر مخفی ست
خواهر کوچک زینب شده کز روی ادب
هرچه شمشیر برافراخته خنجر مخفی ست
نعره ی شیر نگردید به زنجیر مهار
پشت هر خطبه ی او جلوه ی حیدر مخفی ست
قدرت نطق تو از کوفه خرابه سازد
زور بازوی علی بر در خبیر مخفی ست
دامن عصمت تو در دل بازار سرود
شرف زن به همین ساحت معجر مخفی ست
مادرانه تو مرا لطف نمودی که مدام
پشت ارباب کرم داشته نوکر مخفی ست
با تو وحشت ز قیامت ننموده ست غریب
دانه کی از نظر لطف کبوتر مخفی ست
#محسن_قاسمی_غریب
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
می نویسم به اذن ثارالله
از زنی با وقار همچون ماه
راوی صادق بنی هاشم
از علوم خفی حق آگاه
مهد علم و مفسر قرآن
کوه عصمت، مقرب درگاه
چون حسین و حسن سخاوتمند
مثل زینب صبور آل الله
مثل زینب بلا چشیدن را
ام کلثوم بوده خاطرخواه
با صلابت مبارزه می کرد
با سلاح دعا و اشک و آه
خطبه مانند مرتضی می خواند
خطبه هایی پر از غم جانکاه
مدح او را بس است چون بوده
دختر فاطمه، سخن کوتاه
دختر دوم ولی خدا
ام کلثومِ حضرت زهرا
آن قدر داغ و دردسر دیده
قد کمان و نحیف گردیده
بعد داغ غم رسول الله
یاس را در دل شرر دیده
وسط کوچه ی بنی هاشم
یک نفر به چهل نفر دیده
خاک غم روی چادرش مانده
چون شکاف سر پدر دیده
جگرش پاره شد کنار حسن
طشت لبریز از جگر دیده
چادر خواهر بزرگش را
وسط خیمه شعله ور دیده
لب گودال بر زمین خورده
غارت جسم محتضر دیده
کوفه و شام پر بلا رفته
بر سر نیزه ها قمر دیده
نیزه ها را ببر از این جا شمر
دور کن چشم بی حیا را شمر
با دلی پر شراره و گریان
لقمه ها را گرفت از طفلان
خطبه اش شام و کوفه را لرزاند
دشمنش شد از این بیان حیران
داغ بازار شام را حس کرد
وسط چشم های بی ایمان
با دو چشم خودش تماشا کرد
خیزران خورد بر لب و دندان
رفت ویرانه ای که شامش بود
سرد و روزش جهنمی سوزان
گریه می کرد پا به پای رباب
تا دهد بر دلش سر و سامان
چه فراقی کشید این خواهر
اربعین بود آخر هجران
درد، این است قدر این بانو
مانده حتی میان ما پنهان
ما بدهکار ام کلثومیم
عبد دربار ام کلثومیم
#محمد_جواد_شیرازی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر!
هم غمخور مادریّ و هم یار پدر
در لیلهی قدرِ آخرِ عمرِ علی
شد مهر تو، سفرهدار افطار پدر
#سید_رضا_مؤید
######
داغ است، دل لالهی صد چاک دمشق
زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق
خورشید به سوگ «امّکلثوم» گریست
تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق
#سید_محمد_رستگار
#######
هم ماه مدینه است و هم زهرهی شام
همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام
ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان
از جانب ما به «امّکلثوم»، سلام
#سید_محمد_رستگار
########
در دفتر عشق، حرف منظوم شدم
تا آینهدار پنج معصوم شدم
هر کس به ردیف عشق نامی را خواند
من خادم بیت «امّکلثوم» شدم
#حسین_دیلم_کتولی
######
هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه
هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه
بعد از سخنان تو بگفتا زینب:
لا حول و لا قوّة الّا بالله
#محمدرضا_یزدی_آینه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
بايد اول به او كرَم بشود
تامگر دست بر قلم بشود
كارما نيست لااقل بايد
شاعرت شخص محتشم بشود
كاش مى شد كه تا در اين شبها
دورقبرت پُر ازعلم بشود
بانوى با وقار عاشورا
كه بنا نيست بى حرم بشود
دورقبر تو روضه خوانى هم
اخرش قول مى دهم بشود
دورماندم از اب تا حالا
بس كه ديدم سراب تا حالا
از تو كم گفته اند شاعرها
دختر بوتراب تا حالا
ناقه ات را بدون شك بوده
پاى اكبر ركاب تا حالا
سايه ات رانديده،اى بانو
لحظه اى افتاب تا حالا
سعى كردم كه روضه ام نرود
سمت بزم شراب تا حالا...
تو و زينب دوهمسفر باهم
بوده ايد ازهمه نظرباهم
لحظه رفت و امد نيزه
گريه كرديد پاى سرباهم
هر دوتا روى ناقه عريان
ردشديد از سرگذر باهم
تاكه دردانه ها كتك نخورند
گشته بازويتان سپرباهم
مثل زهرا تو را زدند انجا
يك نفرنه!چهل نفر باهم
رفت ازپيكرتوجان كم كم
امد از راه خيزران كم كم
رفت بالا ولى فرود امد
خورد روى لب و دهان كم كم
با لب چوب لب تَرك برداشت
پيش چشمان بانوان كم كم
خيزران جاى خويش را وا كرد
روى لبها در ان ميان كم كم...
#على_زمانيان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
در فصل بهار خود خزان را دیدی
آن غصه که میبرد امان را دیدی
از کرببلا و از مصیبتهایش
ما هرچه نوشتیم تو آن را دیدی
#سیدمحمد_مظلومان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
نگاه آسیهها محو درقداست اوست
حیا، ادبشدهی مکتب نجابت اوست
به شأن و رتبهی او غبطه میخورد مریم
دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست
غریبتر ز حسن نام ام کلثوم است
که خاکخوردن نامش نشان غربت اوست
نوشتهاند فلک غرق ذکر تسبیح است
حسین گفتن با آه هم عبادت اوست*
لهوف مختصری از مصائب بانوست
لهوف گریهکن روضهی اسارت اوست
فقط مقابل او نام شام را نبرید...
اگرچه شام اسیر شکوه و هیبت اوست
دوباره مرثیهی قتل صبر میخواند
از آن شلوغی گودال این غنیمت اوست*
شهیدهی غم گودال باید او را خواند
حسین ذکر مدام دم شهادت اوست
#محسن_حنیفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
ای نامه سربه مهر مکتوم
ای مادر صبر، ام کلثوم!
ای میوه بوستان احمد
ای حاصل وصلت دو معصوم
مجهول جهانیان، چو زهرا
چون زهره، ولی به عرش،معلوم
هرچند که غافل از تو تاریخ
ما گرچه به غفلت ازتو محکوم
مانند حسین، گشته جاری
عطر تنت از حجاز تا روم
در صبر و وقار، همچو زینب
پرونده ظلم کرده مختوم
خدمت شده افتخار جبریل
وقتی تو و زینبید، مخدوم
شرمنده خطبه بلیغت
منظومه هر کلام منظوم
"" نان و نمک تو خورده مولا
درآن شب واپسین محتوم""
دیدی تو اگر چه داغ زهرا
هم غربت دفن، در شبی شوم
هم داغ برادری که بی سر
هم داغ برادری که مسموم
هم داغ برادری که بی دست
افتاده به خاک از آب، محروم
هم اکبر خود که گشته پرپر
هم قاسم خود که گشته مقسوم
اما زتو صبر گشته عاجز
زیرا تو فراتری ز مفهوم
هم ظلمت کوفه از تو نابود
هم شام سیاه، ازتو معدوم
جانم به فدای خاک پایت
ای سرو خمیده، ام کلثوم!...
#افشین_علا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیر سایه ی تاج سرت باشی
صدف باشی و بی اندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستی تحت الشعاع خواهرت باشی
نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب
مدینه ازحسن هم یک نفر مظلوم تر دارد
همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد
فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد
که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد
برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد
علی میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد
قسم بر غربت تاریخ ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافیست ؛ این پیوند ممکن نیست
علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضی سوگند ؛ ممکن نیست
فلانی را بگو شهر نبی دروازه ای دارد
نمیداند مگر که هرکسی اندازه ای دارد
دراین مکتب که حفظ شان کعبه می شود لازم
تویی کعبه ، که گرد تو جوانان بنی هاشم
برادرزاده هایت از ادب پیش تو چون خادم
حجابت قامت اکبر ، رکابت زانوی قاسم
چنان عباس ، جانت از وفاداری لبالب بود
که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود
شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سر ها
سوار ناقه خواهرها ، سوار نی برادر ها
چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادر ها
چهل منزل کشیدی خار از پای کبوتر ها
گمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را
که بستی باسکینه زخم پیشانی زینب را
بمیرم ، در شلوغی های شام آنچه نباید ، شد
خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد
همینجا بود که حال عروس مادرت بد شد
نه....از دروازه ی ساعات باید زودتر رد شد
رباب آنجا که دایم آه حسرت می کشد اینجاست
و جایی که ابوفاضل خجالت می کشد اینجاست
#مجید_تال
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
به جای آن که بگوییم شعر کرب و بلاست
و سوز آه نفسگیر او در آن صحراست
به جای آن که بگوییم آن چه او دیده
همان غمی است که در چشم خواهرش زیباست
به جای آن که بگوییم او از این منظر
که أخت أم مصائب شده است بی همتاست
به جای آن که بگوییم پاسخ دشمن
به خطبه های به منطق نشسته ، سربالاست
و یا اگر که زمین را ندا دهد که بگیر
به شام دشمن دین را ، چه جای چون و چراست
هزار سال قلم ها نوشت بر کاغذ
که همسرش نشد آن کس که دشمن مولاست
چه غم اگر که عَلَم روی دوش زینب بود
که از چهار پسر هم یکی فقط سقاست
همه فضائل او جای خود ولی کافی است
فقط همین که بفهمیم دختر زهراست
#سید_علی_احمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
كيست او؟ خواهرِ امام حسين
زينــبِ ديگرِ امام حسين
امّ كلثوم ، دخترِ حيدر
نائبِ مادرِ امام حسين
مثل زينب ز هر نظر باشد
بهترين مَظهرِ امام حسين
بعد زينب مليكه ي عشّاق
اوست در كشورِ امام حسين
بعد زينب ركاب حضرت اوست
پاي آب آورِ امام حسين
تكيه گاه رشيد او هم هست
شانه ي اكبرِ امام حسين
بغلش بوده تا سحر اصغر
در شب آخرِ امام حسين
آخر كار كرده دقْ مرگش
روضه هاي سرِ امام حسين
ديدن نيزه زار گودال و
خنجر و حنجرِ امام حسين
ديدن ساعتي كه از سُم اسب
خُرد شد پيكرِ امام حسين
چه وفاتي ؟ كه اين همه داغ است
قاتل خواهرِ امام حسين
رفت وقتي كه معجرش ، ديدند
رفت انگشترِ امام حسين
ناقه ي بي جهاز، منبر او
نيزه شد منبرِ امام حسين
پير شد در خرابه يك شبه از
---رفتن دخترِ امام حسين
غربتش جنس غربت زهراست
أُمّ كلثوم ، آه ، أُمّ بُكاست
#محمد_قاسمي
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
نام تو در دلم جلا دارد
حب تو بین سینه جا دارد
الگوی صبر و مظهر ادبی
مثل بانوی ما کجا دارد
سید الاوصیاست بابایت
مادرت فخر بر نسا دارد
نه عجب اینکه حضرت مریم
سوی تو دست التجا دارد
زنده کردی تو یاد حیدر را
خطبه های تو مرحبا دارد
تو و زینب قیام ها کردید
گرچه یک دست هم صدا دارد
همسر توست زاده ی جعفر
که به تو تا ابد وفا دارد
شده مصداق خیر خلق الله
آنکه در روضه ات بکا دارد
هر کسی نوکرت شده بی بی
عاقبت رزق کربلا دارد...
مثل زهرا چقدر مظلومی
خواهر زینب ام کلثومی
نامتان، بَه ،چه لذتی دارد
بر لبانم حلاوتی دارد
نوکرت سرور است در واقع
چه مقام و شرافتی دارد
کِی بیایم برای عرض ادب؟
هرکس اینجاست نوبتی دارد..
باز ، بانو! مرا دعایم کن
تو دعایت اجابتی دارد-
-که رقیه به عمه میگوید
هر زمانی که حاجتی دارد
کاسه ام خالی است گرچه ولی
به تو قلبم ارادتی دارد
روز محشر گرفته برگ نجات
هر کسی با تو نسبتی دارد
ای تو مستجمع صفات علی
دومین زینب از بنات علی
بانوی بی شکیب عاشورا
روضه خوان غریب عاشورا
صبر تو بوده است بانو از
معجزات عجیب عاشورا
شام را کرده است کرببلا
نطق تو ای خطیب عاشورا
آخر شعر بر مشامم خورد
کمی از بوی سیب عاشورا
راست است اینکه پیش چشمانت
کشته شد عندلیب عاشورا؟!
پیش چشمان تو به نیزه شده
رأس شیب الخضیب عاشورا
گوشوار تو مانده در دست
دشمن نانجیب عاشورا
از غمت گشته ایم خانه خراب
أدرکیــنی شـریـکة الاربــاب
#عبدالزهرا_هاشمیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
خروش گریه ی او شهر را تکان می داد
و پای روضه ی او هر که بود جان می داد
میان قوم عرب یک نسب شناس کجاست
که لحن خطبه علی را فقط نشان می داد
نگاه کرد به تسبیح خواهرش زینب
که این حماسه به او قدرت بیان می داد
کلام دختر نهج البلاغه نافذ بود
و درس غیرت و مردی به کوفیان می داد
خطاب کرد: «شما تا ابد دو رو بودید
اگر خدا به شما عمر جاودان می داد
به پاس این همه مدت که دم تکان دادید
خلیفه کاش همان قدر استخوان می داد
در این معامله کوفی سفیه بود سفیه
که دین خویش نفهمیده رایگان می داد
نشسته اید سر سفره ی حرام آن قدر
که نامه های شما نیز بوی نان می داد
و رود های روان را بر آن کسی بستید
که اذن ریزش باران به آسمان می داد
به بی پناهی اهل خیام در صحرا
فقط حرارت خورشید سایبان می داد
شما به نام محمد چقدر می کشتید
خدا اگر به علی همچنان جوان می داد»
و کاش خطبه او تا همیشه جاری بود
و کاش گریه کمی بیشتر امان می داد
نوشته اند که شورش به راه می افتاد
اگر زمانه کمی بیشتر زمان می داد
#محمدمهدی_خانمحمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
منم که شعله کشد هرم آفتاب از من
گلم، که مانده پس از کربلا گلاب از من
غریب صفحه ی تاریخ ام کلثومم
که قول صبر گرفته ابو تراب از من
منم همان که نگاهم به علقمه افتاد
گرفت تا که رقیه سراغ آب از من
خدا نخواست که رفع عطش شود گرچه
همیشه بوده دعاهای مستجاب از من
سپرده بود به من طفل تشنه ی خود را
نخواست گرچه علی را دگر رباب از من
بساط شعله ی اتش به خیمه ها افتاد
چنانکه سوخت در اتش دل کباب از من
نرفت چادرم از سر اگر که سر میرفت
فلک به یاد ندارد رود حجاب از من
برای اینکه ببندد دخیل بر دستم
هزار مرتبه منت کشد طناب از من
شبیه فاطمه ام ، مثل حیدرم ، شیرم
یزید کافر اگر میبرد حساب از من
خرابه شد ز من اباد ، کاخ کفر اما_
به خطبه های علی وار شد خراب از من
#سید_حجت_بحرالعلومی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
ای پشت و پناه قافله چون زینب
همراز نماز نافله، چون زینب
در شام نیفتادهاي از پا، بانو!
یک لحظه در این مقابله چون زینب
#یوسف_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
ای زینب دوم محمّد
زهرای دگر به بیت احمد
چون خواهر خویش،هست زهرا
قرآن علی به دست زهرا
مظلومه و دختر دو مظلوم
مشهور به نام امِّ کُلثوم
ریحانهء مادر ولایت
هم سنگر خواهر ولایت
توحید زمنطق تو،پیروز
هفتادو دو داغ دیده،یک روز
عصمت زتو اعتبار دارد
زینب به تو افتخار دارد
در دُرج حیا،دُرِّ حسینی
حقّا که تفاخُر حسینی
توحید به چون تو،عشق ورزید
دشمن زِخِطابهء تو لرزید
یک آیه ز آیه های کوثر
در حنجره ات صدای کوثر
خون از سِتَم زمانه خورده
چون فاطمه تازیانه خورده
از کعب نی ات به تن نشانی
می بود مدال قهرمانی
آتش به دل عدو فِشاندی
در کوفه و شام،خطبه خواندی
ای پارهء آیه های تطهیر
ای در نَفَست،صدای تکبیر
سر تا قدمت،همه فروغ است
حوریّه و دیو؟!این دروغ است
تو دخترِ دخترِ رسولی
سر تا به قدم،همه بتولی
حیدر که بُوَد ولیّ ذوالمَن
هرگز ندهد تو را به دشمن
ای اختر آسمان عصمت
ای بانوی قهرمان عصمت
از تربیت علی است،معلوم
قدر و شرف تو،ام کلثوم
من (میثم)میثمِ شمایم
فریاد محرّم شمایم
اوصاف شماست،هست و بودم
پیوسته به جانتان،دُرودم
#غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
گلوی هجر فشردم که داده آزارم
فراق یار چه کرده است با دل زارم
سلام صبح امیدم، سلام مطلع فجر
هنوز منتظر صبح روز دیدارم
برای من که گدایم جهان نمی ارزد
اگر ز دامن لطف تو دست بردارم
به اینکه آبرویم ریخته نگاه نکن
نگاه کن چقدر بی پناه و ناچارم
گره به کار من افتاده است بازش کن
مرا ز خانهء خود رد نکن گرفتارم
کسی نبودم و قدر و بها به من دادی
کسی نبوده بجز فاطمه خریدارم
تمام نوکریم را به روضه مدیونم
تمام زندگیم را به تو بدهکارم
صدای خواهر زینب می آید از کوفه
دوباره سینه زن خواهر علمدارم
هنوز گریه کن کوچه های شام و یهود
هنوز مضطر راه شلوغ بازارم
#رضا_دین_پرور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
گلوی هجر فشردم که داده آزارم
فراق یار چه کرده است با دل زارم
سلام صبح امیدم، سلام مطلع فجر
هنوز منتظر صبح روز دیدارم
برای من که گدایم جهان نمی ارزد
اگر ز دامن لطف تو دست بردارم
به اینکه آبرویم ریخته نگاه نکن
نگاه کن چقدر بی پناه و ناچارم
گره به کار من افتاده است بازش کن
مرا ز خانهء خود رد نکن گرفتارم
کسی نبودم و قدر و بها به من دادی
کسی نبوده بجز فاطمه خریدارم
تمام نوکریم را به روضه مدیونم
تمام زندگیم را به تو بدهکارم
صدای خواهر زینب می آید از کوفه
دوباره سینه زن خواهر علمدارم
هنوز گریه کن کوچه های شام و یهود
هنوز مضطر راه شلوغ بازارم
#رضا_دین_پرور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7