در جهان هیچ سینه بیغم نیست
غمگساری ز کیمیا کم نیست
خستگیهای سینه را نونو
خاک پر کن که جای مرهم نیست
دم سرد از دهان بر آه جگر
بازگردان که یار همدم نیست
هیچ یک خوشهٔ وفا امروز
در همه کشتزار آدم نیست
کشتهای نیاز خشک بماند
کابرهای امید را نم نیست
به نواله هزار محرم هست
به گه ناله نیم محرم نیست
گر بنالی به دوستی گوید
هان خدا عافیت دهد، غم نیست
دانی آسوده کیست در عالم؟
آنکه مقبول اهل عالم نیست
هست سالی دو روز شادی خلق
چون نکو بنگری همان هم نیست
زانکه یک عید نیست در علام
که در او صد هزار ماتم نیست
خیز خاقانیا ز خوان جهان
که جهان میزبان خرم نیست
#شعر #خاقانی #غزل
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | این شعرخوانی فوق العاده را یکبار که ببینی دوباره و سه باره برمیگردی و نگاهش میکنی
🔷 این نماهنگ که خوانده میشود ، چیزی که برداشت از آن است اینکه شعرش ، خواننده اش، مکانش ، حضارش و آقایمان همه سر تا سر غرق در نور هستند.
◇ یک جایی دلها بدجوری آتش میگیرید که شاعر میگويد: "ای صبا دست سلیمانی" و حضرت آقا با بغض می گوید: "چه شد؟"
🔻 بعد حضرت آقا بغضش را کنترل میکند و به جمعیت نگاه می اندازد و شاعر در ادامه دوباره غوغا میکند:
●ای ستون خیمهای که گفته او...
📜 @sheraneh_eitaa
بکوش و دانشی آموز و پرتوی افکن
که فرصتی که ترا دادهاند، بی بدل است
#پروین_اعتصامی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بیاعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خوابآلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بیحبیب خود نمیکردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
#شعر #غزل #شهریار
📜 @sheraneh_eitaa
گاهی بیا "کنار غزلهای من بخواب"
همچون گلیرهاشده در برکهروی آب
ای ماه روشنای شب بی قراریام
از لابهلای شعر غمانگیز من بتاب
گاهیمرا ببوس پر از زخم کاریام
تا التیام بوسه بکاهد از التهاب
میخواهم از حکایت نایم شکایتی
بنویسم از ملالِ خزانهای بیحساب
یک شب بیا به روی غزلهای منبخند
حتی اگر به دیدهی اِغماز و از عتاب
بسروز وشب بهیاد توعمرمگذشت و رفت
هرگز نشد نصیب جوانی مرا به خواب
دیگر بیا غزال غزلهای سرکشم
با من بمان، همیشه، نه نوبت به آسیاب
آری بمان که بی تو به شعرم قلم شکست
غیر از قلم، دلم، تن و جانم از اضطراب
#محمدحسین_نظری #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پُرم در هوای تو
یک شب ستارههای تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو...
#فریدون_مشیری #شعر
شبتون بخیر و شادی
📜 @sheraneh_eitaa
شعر سپید خیالم صبح نگاه توست..
پلکی بزن تا همه دنیا غزل شود..
#نگار_حسینی #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت ❄️☃️
📜 @sheraneh_eitaa
خسته تر از صدای من، گریه ی بی صدای تو
حیف که مانده پیش من، خاطره ات به جای تو
رفتی و آشنای تو ، بی تو غریب ماند و بس
قلب شکسته اش ولی، پاک و نجیب ماند و بس
طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن، دل به ستاره ها بزن
تکیه به شانه ام بده، دل به ترانه ام بده
راوی آوارگی ام، راه به خانه ام بده
یکسره فتح می شوم، با تو اگر خطر کنم
سایه ی عشق می شوم، با تو اگر سفر کنم
شب شکن صد آینه، با شب من چه می کنی؟
این همه نور داری و صحبت سایه می کنی!
وقت غروب آرزو بُهت مرا نظاره کن
با تو طلوع می کنم، ولوله ای دوباره کن
با تو چه فرق می کند ، زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از، زخم نخورده بودنم
#افشین_یداللهی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
خواهرانه
اگرچه کم بودند و اگرچه کم شده اند
مدافعان حرم، صاحبِ عَلم شده اند
برای عرض ادب محضرت، چه سرداران
که تا کمر، پای گنبد تو خم شده اند
ببین که حیدریون در کنار فاطمیون
چگونه همدل و همراه و هم قسم شده اند
اگر نبودند این شیرها و شُبّرها
خبر می آمد که... وارد حرم شده اند.
خوشا به حال کسانی که در بیابان ها
به قدر چند قدم با تو همقدم شده اند
تو خواهرانه کنار برادران بودی
مدافعان حرم با تو محترم شده اند
و خانواده آنها، چقدر مظلومند!
همان سکوت ترین ها که متهم شده اند
همان حسینی هایی که زینبی ماندند
به مرگ، خنده زدند... آبروی غم شده اند
شده ست مَزبله قبر معاویه، بانو
ستمگران جهان، نقشی از عدم شده اند
علم به دست علمدار باقی اَست هنوز
برای «بیت» تو آن دست ها قلم شده اند
#محمد_عابدی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تقدیم به ماهواره ها وماهواره بر های ایرانی:
سیمرغ ایرانی و سی مرغ ایرانی
خوشا سیمرغ ایران خوش احوال
چه زیبا در فضا دارد پر و بال
به همراه خودش دهها پرنده
خوشا برده سفر پر ؛ از خط و خال
خوشا سی مرغ با سیمرغ ایران
همه با شور و شوق و ناز و خوشحال
مرتب عرصه ی ناب فضایی
رسد در سرزمین من به اکمال
عدو هرگز توان آن ندارد
کند در این ره پرشور ؛ اخلال
خوشا علم نجوم و مهد ایران
که هر دو متصل در اوج اجلال
چه زیبا کشورم اکنون فتاده
به تاریخ جهان در قرعه ی فال
شکوه کشور م با مرغ و سیمرغ
خوشا کرده عدو را خسته و لال
چنین سیمرغ و سی مرغ گرانقدر
به از سیمرغ ناز رستم زال
خوشا ایران پاک و ( دلنشینم)
به اوج کهکشانها دارد اقبال
#دلنشین_شالی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
سلام خسته نباشیددوست دارم اشعارم رابه گروه شاعرانه ارسال کنم
✍️سلام در همین لینک ناشناس بفرستید در صورت تایید منتشر می کنیم.
زندگى مو جنون گرفته، برگرد
جلو چشامو خون گرفته، برگرد
این دفه دیگه نقل هر سالیت نیست
انگارى که زبون خوش حالیت نیست
حکم تو شلّاقه، اگه قاضىام
جیک بزنى، به مرگتم راضىام
مثل یخ، آبت مىکنم ضعیفه
خونهخرابت مى کنم ضعیفه
من نه از او چشم سیات مىترسم
نه از ننهت، نه از بابات مىترسم
هرچى ازت تلخى چشیدم، بسه
تو زندگى هر چى کشیدم، بسه
این دفه مىخوام نوکتو بچینم
من نخوامِت، کیو باید ببینم؟
خانوم شدى پیش یه مُشتى فَعله
یابو ورت داشته که یعنى بعله؟
همهش مىخواى بگم که «بعله قربان»؟
«جنیفر»ى یا دختر اوتورخان؟
نذار بگم تو کوچه زیرت کنن
یا آبجىهام خرد و خمیرت کنن
نذار بگم تو رو تو شر بندازن
نذار بگم نسل تو ور بندازن
تا سر شب، خلاصه ختم کلام
خودت میاى یا خبرت، والسلام!
اینها رو من از این و اون شنفتم
اما از این حرفا بهت نگفتم
نوشتمش به خوارى و به خفّت
آخه من و حرف خلافِ عفت
مىخوام بگم اهل بخیه نیستم
مودّبم، مثل بقیه نیستم
خسته شدى، دِ باشه جونم فدات
یه جفت کفش نو خریدم برات
الانه مىفرستمش، روم سیا
جلدى پاشو، کفشاتو پاکن بیا!
#شعر #شعر_طنز #ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
📜 @sheraneh_eitaa