eitaa logo
شاعرانه
26.5هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
807 ویدیو
80 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی بیا "کنار غزلهای من بخواب" همچون گلی‌رهاشده در برکه‌روی آب ای ماه روشنای شب بی قراری‌ام از لابه‌لای شعر غم‌انگیز من بتاب گاهی‌مرا ببوس پر از زخم کاری‌ام تا التیام بوسه بکاهد از التهاب میخواهم از حکایت نایم شکایتی بنویسم از ملالِ خزانهای بی‌حساب یک شب بیا به روی غزلهای من‌بخند حتی اگر به دیده‌ی اِغماز و از عتاب بس‌روز‌ و‌شب به‌یاد توعمرم‌گذشت و رفت هرگز نشد نصیب جوانی مرا به خواب دیگر بیا غزال غزلهای سرکشم با من بمان، همیشه، نه نوبت به آسیاب آری بمان که بی تو به شعرم قلم شکست غیر از قلم، دلم، تن و جانم از اضطراب 📜 @sheraneh_eitaa
تو آسمان آبی آرام و روشنی من چون کبوتری که پُرم در هوای تو یک شب ستاره‌های تو را دانه چین کنم با اشک شرم خویش بریزم به پای تو... شبتون بخیر و شادی 📜 @sheraneh_eitaa
شعر سپید خیالم صبح نگاه توست.. پلکی بزن تا همه دنیا غزل شود.. |صبحتون بخیر و پر برکت ❄️☃️ 📜 @sheraneh_eitaa
خسته تر از صدای من، گریه ی بی صدای تو حیف که مانده پیش من، خاطره ات به جای تو رفتی و آشنای تو ، بی تو غریب ماند و بس قلب شکسته اش ولی، پاک و نجیب ماند و بس طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن قلب مرا ستاره کن، دل به ستاره ها بزن تکیه به شانه ام بده، دل به ترانه ام بده راوی آوارگی ام، راه به خانه ام بده یکسره فتح می شوم، با تو اگر خطر کنم سایه ی عشق می شوم، با تو اگر سفر کنم شب شکن صد آینه، با شب من چه می کنی؟ این همه نور داری و صحبت سایه می کنی! وقت غروب آرزو بُهت مرا نظاره کن با تو طلوع می کنم، ولوله ای دوباره کن با تو چه فرق می کند ، زنده و مرده بودنم کاش خجل نباشم از، زخم نخورده بودنم 📜 @sheraneh_eitaa
خواهرانه اگرچه کم بودند و اگرچه کم شده اند مدافعان حرم، صاحبِ عَلم شده اند برای عرض ادب محضرت، چه سرداران که تا کمر، پای گنبد تو خم شده اند ببین که حیدریون در کنار فاطمیون چگونه همدل و همراه و هم قسم شده اند اگر نبودند این شیرها و شُبّرها خبر می آمد که... وارد حرم شده اند. خوشا به حال کسانی که در بیابان ها به قدر چند قدم با تو همقدم شده اند تو خواهرانه کنار برادران بودی مدافعان حرم با تو محترم شده اند و خانواده آنها، چقدر مظلومند! همان سکوت ترین ها که متهم شده اند همان حسینی هایی که زینبی ماندند به مرگ، خنده زدند... آبروی غم شده اند شده ست مَزبله قبر معاویه، بانو ستمگران جهان، نقشی از عدم شده اند علم به دست علمدار باقی اَست هنوز برای «بیت» تو آن دست ها قلم شده اند 📜 @sheraneh_eitaa
تقدیم به ‌ماهواره ها و‌ماهواره بر های ایرانی: سیمرغ ایرانی و سی مرغ ایرانی خوشا سیمرغ ایران خوش احوال چه زیبا در فضا دارد پر و بال به همراه خودش دهها پرنده خوشا برده سفر پر ؛ از خط و خال خوشا سی مرغ با سیمرغ ایران همه ‌با شور و شوق و ناز و خوشحال مرتب عرصه ی ناب فضایی رسد در سرزمین من به اکمال عدو هرگز توان آن ندارد کند در این ره پرشور ؛ اخلال خوشا علم نجوم و مهد ایران که هر دو متصل در اوج اجلال چه زیبا کشورم اکنون فتاده به تاریخ جهان در قرعه ی فال شکوه کشور م با مرغ و سیمرغ خوشا کرده عدو را خسته و لال چنین سیمرغ و سی مرغ گرانقدر به از سیمرغ ناز رستم زال خوشا ایران پاک و ( دلنشینم) به اوج ‌ کهکشانها دارد اقبال 📜 @sheraneh_eitaa
💬 | متن پیام: سلام خسته نباشیددوست دارم اشعارم رابه گروه شاعرانه ارسال کنم ✍️سلام در همین لینک ناشناس بفرستید در صورت تایید منتشر می کنیم.
زندگى مو جنون گرفته، برگرد جلو چشامو خون گرفته، برگرد این دفه دیگه نقل هر سالیت نیست انگارى که زبون خوش حالیت نیست حکم تو شلّاقه، اگه قاضى‌ام جیک بزنى، به مرگتم راضى‌ام مثل یخ، آبت مى‌کنم ضعیفه خونه‌خرابت مى کنم ضعیفه من نه از او چشم سیات مى‌ترسم نه از ننه‌ت، نه از بابات مى‌ترسم هرچى ازت تلخى چشیدم، بسه تو زندگى هر چى کشیدم، بسه این دفه مى‌خوام نوکتو بچینم من نخوامِت، کیو باید ببینم؟ خانوم شدى پیش یه مُشتى فَعله یابو ورت داشته که یعنى بعله؟ همه‌ش مى‌خواى بگم که «بعله قربان»؟ «جنیفر»ى یا دختر اوتورخان؟ نذار بگم تو کوچه زیرت کنن یا آبجى‌هام خرد و خمیرت کنن نذار بگم تو رو تو شر بندازن نذار بگم نسل تو ور بندازن تا سر شب، خلاصه ختم کلام خودت میاى یا خبرت، والسلام! این‌ها رو من از این و اون شنفتم اما از این حرفا بهت نگفتم نوشتمش به خوارى و به خفّت آخه من و حرف خلافِ عفت مى‌خوام بگم اهل بخیه نیستم مودّبم، مثل بقیه نیستم خسته شدى، دِ باشه جونم فدات یه جفت کفش نو خریدم برات الانه مى‌فرستمش، روم سیا جلدى پاشو، کفشاتو پاکن بیا! 📜 @sheraneh_eitaa
محمد سهرابی ۹ بهمن ۱۳۵۴ در تهران متولد شد. وی اصالتاً زنجانی است و سرودن را از سال ۱۳۷۰ آغاز کرد. او دارای مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی است. با ترغیب نزدیکان در کنکور کارشناسی‌ارشد شرکت کرد و به دانشگاه علامه طباطبایی راه یافت و پس از گذراندن نیم ترم، از تحصیل در دانشگاه انصراف داد. وی سال‌ها به ویراستاری و بازنویسی متون مشغول شد و با ناشران مختلفی همکاری کرد. سهرابی از شیفتگان مکتب هندی است و با تفأل به دیوان صائب تبریزی، تخلص «معنی» را برای خود برگزید. «تختۀ مشق»، «سایۀ صدا»، «نسخۀ نسیان» و «فانوس خیال» برخی از مجموعه شعرهای او است. 📜 @sheraneh_eitaa
سلطان کربلا حسن است دعای زنده‌دلان صبح و شام یا حسن است که موی تیره و روی سپید با حسن است حسین می‌شنوم هرچه یاحسن گویم دو کوه هست ولی کوه بی‌صدا حسن است 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی آقای محمد سهرابی در مورد حضرت علی(علیه السلام) 📜 @sheraneh_eitaa
کاش می شد از خجالت آب شد وز گناه و معصیت در خواب شد کاش می شد در هیاهوی خیال ماند و فارغ از غم مرداب شد کاش می شد رفت و جان را هدیه کرد تاجر بازار استرلاب شد کاش می شد از طریق بندگی سرور و سالار نه، ارباب شد کاش می شد همچو خوبان جهان دُرّ یکتا، گوهر نایاب شد کاش می شد شهد خجلت را بریخت تا که مست حوریان ناب شد کاش می شد همچو «ضرغام» زمان در مسیر کربلا توّاب شد کاش می شد در پی عشق ولی راهی منزلگه و سرداب شد کاش می شد در اتاق انتظار پرده ی جامانده را نصّاب شد کاش می شد عکس روی یار را بر سر دیوار دنیا قاب شد کاش می شد اشک های دیده را زد به انگور دل و بی تاب شد کاش می شد با نگاه حضرتش عاقبت همسایه ی مهتاب شد 📜 @sheraneh_eitaa