eitaa logo
شاعرانه
22.2هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
آخر ای دوست نخواهی پرسيد که دل از دوری رويت چه کشيد سوخت در آتش و خاکستر شد وعده های تو به دادش نرسيد داغ ماتم شد و بر سينه نشست اشک حسرت شد و بر خاک چکيد آن همه عهد فراموشت شد چشم من روشن، روی تو سپيد جان به لب آمده در ظلمت غم کی به دادم رسی ای صبح اميد آخر اين عشق، مرا خواهد کشت عاقبت داغ مرا خواهی ديد دل پر درد فريدون مشکن که خدا بر تو نخواهد بخشيد. 📜 @sheraneh_eitaa
دم به دم حلقه ی اين دام شود تنگتر و من دست و پایی نزنم خود ز كمندت نرهانم سر پر شور مرا نه شبی ای دوست به دامان تو شوی فتنه ساز دلم و سوز نهانم ساز بشكسته ام و طایر پر بسته نگارا عجبی نیست كه اين گونه غم افزاست فغانم نكته ی عشق ز من پرس به یک بوسه كه دانی پیر اين دیر جهان مست كنم گر چه جوانم گر ببینی تو هم آن چهره به روزم بنشینی نیمشب مست چو بر تخت خیالت بنشانم كه تو را ديد كه در حسرت ديدار دگر نيست آری آنجا كه عيان است چه حاجت به بيانم؟ شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
الهی صبح امروزت ز غم دور دلت ازحسرت هر بیش و کم دور خدا یارت، نگهدارت، به هرجا از اقبالت، دو چشم پر زِ نَم دور |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
من مظهر نطق و نطق حق ذات من است در هر دو جهان صدای اصوات من است از صبح ازل هر آنچه تا شام ابد آید به وجود و هست ذرات من است 📜 @sheraneh_eitaa
دلم رفت و گم شد در آن کو مرا توان یافت گر اوست دلجو مرا صبا آمد و رفت عقلم به باد ز زلف که آورد این بو مرا رقیبش بدم گفت و دانست راست دریغا ندانست نیکو مرا مرا عاقبت خواهد آن غمزه کشت چنین گر نباشد بکش گو مرا میفکن دگر کشتن من به هجر که بسیار شد منت او مرا چو با من نخواهد که بویش رسد چرا زنده دارد به این بو مرا کمین بنده ماست گفتی کمال کم است این قدر بیش ازین گو مرا 📜 @sheraneh_eitaa
طنزی بر طنز 🌹🌹🌹🌾🌾🌾🌹🌹🌹🌾🌾🌾🌹🌹🌹 نیمه شب که اون‌ تل آویو شده بود موشک بارون گفته بود یک ظریفی به اون خبرنگارمون ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون 🌹🌹 سپاه و نیروی قدس و بروبچه های ما موشکامون فرستادن میون آسمون ولمون کن بابا جون، ولمون کن بابا جون 🌹🌹 گویی از وحشت اون لحظه دلم گشته جدا زلزله افتاده اطراف تموم خونه مون ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون 🌹🌹 جلوتر نیا که آتیش میزنی به جون من دستتو نذار به اطراف و حریم قلبمون ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون 🌹🌹 چکنم چاره ز کف دادم و بیچاره شدم حیف از اون برجام بیچاره که دوختن واسمون ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون 🌹🌹 حالمو نگیر بذار برم به کارم برسم رهامون کن یه دمی بریم تو حال بدمون ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون 🌹🌹 من دیگه طاقت این حرف و حدیث و ندارم هی دلم می شکنه از قدرت این موشکامون ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون 🌹🌹🌾🌾🌹🌹🌾🌾🌹🌹🌾🌾 📜 @sheraneh_eitaa
آن را که در هوای تو یک دم شکیب نیست با نامه ایش گر بنوازی غریب نیست اشکم همین صفای تو دارد ولی چه سود؟ آینه ی تمام نمای حبیب نیست فریاد ها که چون نی ام از دست روزگار صد ناله هست و از لب جانان نصیب نیست سیلاب کوه و دره و هامون یکی کند در آستان عشق فراز و نشیب نیست آن برق را که می گذرد سرخوش از افق پروای آشیانه ی این عندلیب نیست... 📜 @sheraneh_eitaa
jarooni.gif
حجم: 7.4K
سلیمی جرونی شاعر سدهٔ نهم هجری و معاصر شاعران نامداری چون نورالدین عبدالرحمان جامی، مکتبی شیرازی، شمس‌الدین محمد لاهیجی و شاه داعی شیرازی گویا از ساکنان بندر جرون یا گمبرون (بندرعباس کنونی) است که از زندگی وی اطلاعات زیادی در دست نیست و تنها اثر باقیمانده از او مثنوی «شیرین و فرهاد» اوست که به تقلید از نظامی سروده شده است. وی در آغاز میل به سرودن غزل داشته ولی پس از دیدار مولا همام‌الدین کرمانی خلیفهٔ طریقتی شاه قاسم انوار با عرفان آشنا شده و با تشویق او به سرودن مثنوی روی آورد و هوای خمسه‌سرایی در سر می‌پرورد. سرودهٔ دیگر سلیمی «منبع‌الاطوار» بوده که به تقلید از مخزن‌الاسرار نظامی سروده است ولی متأسفانه امروز از این منظومه نسخه‌ای در دست نیست. سلیمی علاوه بر مثنوی، غزل، قطعه و شعرهای دیگری نیز سروده است که هیچ‌کدام از آثار او به جز همین مثنوی که تنها نسخه آن در شهر ژنو در مجموعه خصوصی بنیاد مارتین بودمر نگهداری می‌شود، در جایی یافت نشده است. مثنوی شیرین و فرهاد در سال ۸۲ توسط مرکز پژوهشی میراث مکتوب با تصحیح و مقدمه عالمانه دکتر نجف جوکار منتشر شده است. 📜 @sheraneh_eitaa
دوم پند آنکه با نادان مشو یار که از نادان، کشی اندوه بسیار ز نادان، عاقل آن به کو گریزد که از او جز سیه رویی نخیزد ز دانا گر رسد صد جور بهتر که نادانت دهد صد بدره زر ببر از مرد جاهل تا توانی که با او هست ضایع، زندگانی مکن هم صحبتی با هیچ جاهل که خوش زد این مثل، آن مرد کامل که با ناجنس، صحبت داشت یک دم اگر جنت بود، باشد جهنم اگر خواهی که هرگز نبودت بد نشین تا می توان، با بهتر از خود سخن بشنو ز دانا، تا که بتوان مبین نادان که بادا مرگ نادان تو شیرینی شنو این پند شیرین که دانایان پیشین گفته اند این که با ناجنس منشین و میامیز بود تا سعیت از نادان بپرهیز که یک نادان، برانگیزد از آن گرد که صد دانا نیارد چاره اش کرد 📜 @sheraneh_eitaa
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی خانم عاطفه جوشقانیان تو خونی در رگ خاورمیانه، ماجرا این است هزاران آینه مات تو اند، ای روح سرگردان 📜 @sheraneh_eitaa
عقل را نیست تاب معرفتش چون نهد نام و کی کند صفتش نود و نه اشارت است بدان که نداند خرد تمامی آن شرع باید که تا کند تعریف مذهب راست چیست جز توقیف به قیاس خرد نشاید گفت نام حق وین سخن نباید گفت او کریم است و نام او ز کرم می​نگفت او سخن مگوی تو هم 📜 @sheraneh_eitaa
ساقی باقی که جانم مست اوست باده در داد کان بیرنگ و بوست بی دهن جان باده را در کشید کاو منزه از خم و جام و سبوست نور می در جان و در دل کار کرد نار وی در استخوان و مغز و پوست دیدم از مستی چو مستی را قفا عالمی را بی قفا دیدم که روست چون حجاب ما یقین شد مرتفع هردو عالم را بکل دیدم که اوست مهر بکد آنرا که ذره خواندمی بحر بود آنرا که می گفتم جوست زشت و نیکو می نمود اما نبود هر کرا من گفتمی زشت و نکوست هر کرا دشمن همی پنداشتم آخرالامرش چو دیدم بود دوست مغربی چون اختلافی نیست هیچ رو زبان درکش چه جای گفتگوست 📜 @sheraneh_eitaa