eitaa logo
شاعرانه
27.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
768 ویدیو
78 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
در سَمَن با آن طراوت، حُسن این رخسار نیست در شکر با آن حلاوت، ذوق این گفتار نیست ای به شیرینی ز شِکَّر در جهان معروف‌تر شهد با چندان حلاوت، چون تو شیرین‌کار نیست چون تو روزی مرهم وصلی نهی بر جان من گر به تیغ هجر مجروحم کنی آزار نیست بر دل تنگم اگر کوهی نهی کاهی بُوَد کآنچه جز هجر تو باشد، بر دلِ من، بار نیست تا درآید اندرو غمهای تو هر سو در است؛ خانه ی دل را که جز نقش تو بر دیوار نیست مستی و دیوانگی از چون منی نبوَد عجب کز شراب عشق تو در من رگی هشیار نیست گر همه جان است اندر وی نباشد زندگی؛ چون کسی را دل ز درد عشق تو بیمار نیست در سخن هر لفظ کاندر وی نباشد نام تو صورتش گر جان بود آن لفظ معنی‌دار نیست هر که عاشق نیست از وصلت نیابد بهره‌ای هر که او نبود بهشتی، لایق دیدار نیست سیف فرغانی چو روی دوست دیدی ناله کن عندلیبی و تو را جز روی او گلزار نیست چون مدد از غیر نبود صبر کن تا حل شود «ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست» 📜 @sheraneh_eitaa
آدم های خیالباف همیشه حالشان خوب است. با کسی که دوستش دارند به میهمانی می روند چای می نوشند و می رقصند شادِ شادند کسی را که دوستش دارند همیشه هست نه می رود نه می میرد و نه خیانت بلد است آدم های خیالباف خوشبخت ترینند آنقدر فکر می کنند تا باورشان شود و بالاخره هم روزی جذب می کنند آنچه را که می خواهند. 📜 @sheraneh_eitaa
و شعر پاسخی است که ما را به پذیرش چالش روز جدید ترغیب میکند چونان کشیشی که بیانگر اندیشه ای واحد است هنر تنها سرچشمه و تنها هدف است. 📜 @sheraneh_eitaa
داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌ كه‌ كند مادرِ تو با من‌ جنگ‌ هركجا بینَدَم‌ از دور، كند چهره‌ پرچین‌ و جبین‌ پر آژنگ‌ با نگاه‌ غضب‌ آلود، زَنَد بر دل‌ نازك‌ من،‌ تیر خدنگ‌ مادر سنگدلت‌ تا زنده‌ است‌ شهد در كام‌ من‌ و تُست،‌ شَرَنگ‌ نشوم‌ یكدل‌ و یكرنگ‌ ترا تا نسازی‌ دل‌ او از خون‌ رنگ‌ گر تو خواهی‌ به‌ وصالم‌ برسی‌ باید این‌ ساعت‌ بی‌ خوف‌ و درنگ‌ روی‌ و سینه‌ تنگش‌ بدری‌ دل‌ برون‌ آری‌ از آن‌ سینه‌ تنگ‌ گرم‌ و خونین‌ به‌ مَنَش‌ باز آری‌ تا بَرَد زآینه‌ ی قلبم،‌ زنگ‌ عاشق‌ بی‌ خِردِ ناهنجار نه،‌ بَل‌ آن‌ فاسق‌ بی‌ عصمت‌ و ننگ‌ حرمت‌ مادری‌ از یاد ببرد خیره‌ از باده‌ و دیوانه ی‌ زنگ‌ رفت‌ و مادر را افكند به‌ خاك‌ سینه‌ بدرید و دل‌ آورد به‌ چنگ‌ قصدِ سرمنزل‌ معشوق‌ نمود دل‌ مادر به‌ كفَش،‌ چون‌ نارنگ‌ از قضا خورد دم‌ در به‌ زمین‌ و اندكی‌ سوده‌ شد او را آرنگ‌ وان‌ دل‌ گرم‌ كه‌ جان‌ داشت‌ هنوز اوفتاد از كف‌ آن‌ بی‌ فرهنگ‌ از زمین‌ باز چو برخاست‌ نمود پی‌ برداشتن‌ آن‌ آهنگ‌ دید كز آن‌ دل‌ آغشته‌ به‌ خون‌ آید آهسته‌ برون‌ این‌ آهنگ‌ آه‌ دست‌ پسرم‌ یافت‌ خراش‌ آه‌ پای‌ پسرم‌ خورد به‌ سنگ‌! شرنگ‌: هر چیز تلخ_ زهر 📜 @sheraneh_eitaa
علی باباچاهی متولد سال ۱۳۲۱ در بندر کنگان استان بوشهر است. وی دوره دبستان و دبیرستان را در بوشهر گذراند. در دوره اول متوسطه، به شعر و ادبیات علاقه‌مند شد. در مسابقه ادبی دانش‌آموزی دبیرستان‌های بوشهر و سپس شیراز رتبه اول را به دست آورد. در این دوره شعرهایش در مجلات تهران، با نام مستعار «ع. فریاد» چاپ می‌شد. اما وقتی یکی از شعرهای این شاعر در مجله امید ایران به عنوان «بهترین شعر هفته» به چاپ رسید، شعرهایش را به امضای خودش در مجلات چاپ کرد. وی پس از اتمام دوره دبیرستان در بوشهر، حدود سال ۴۰–۳۹ به دانشکده ادبیات شیراز راه یافت. او در این سال‌ها به اتفاق چند تن از دانشجویان، جلساتی ادبی در دانشکده ادبیات شیراز برگزار کرد. ویرایش کتاب‌های مختلف، تنظیم نمایشنامه‌های رادیویی بیشتر بر اساس داستان‌های کوتاه چخوف، همکاری با نشر «پاپیروس»، همکاری با نشر «پیشبرد»، تحقیق در متون کهن فارسی (گزینش عناصر نمایشی) در یک مؤسسه دولتی، همکاری با مرکز نشر دانشگاهی تعریف نگاری لغات متون کهن فارسی که از سال ۶۸ تا ۱۳۸۴ ادامه داشت. مسئولیت صفحات شعر «آدینه» (یک دهه) و قبل از آن مسئولیت شعر و نقد شعر مجله «نافه» را پذیرفت. در تابستان سال ۱۳۹۰ فیلم مستندی با عنوان این قیافهٔ مشکوک پیرامون شعر و حیات شعری علی باباچاهی به طراحی و کارگردانی وحید علیزاده رزّازی ساخته شد. در این فیلم با آرا و عقاید چهره‌هایی هم‌چون هوشنگ چالنگی، مسعود بهنود، محمد محمدعلی، محمد قائد، مدیا کاشیگر، احمد پوری، فتح‌الله بی‌نیاز، فرخنده حاجی‌زاده، بهزاد خواجات، رضا عامری، اردشیر رستمی، علی عبداللهی، علیرضا مجابی و بابک صحرانورد دربارهٔ زوایای گوناگون شعری و شخصیتی باباچاهی آشنا می‌شویم. 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از  طریق المهدی
📣 اطلاعیه| 🚩🏴 ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُه ▫️همقدم می شویم در طریق المهدی از حرم کریمه اهل بیت علیهم السلام تا مسجد مقدس جمکران جهت عرض تسلیت به مناسبت عزای خانم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها عمه با کرامت امام زمان علیهما السلام 🚩 بر همه‌ی مسلمانان فرض است که با خود در کنار مردم و سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم‌غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند. 🟢 با یاد سردمداران معرکه نبرد با صهیونیسم؛ شهیدان مقاومت سید حسن نصرالله، حاج قاسم، ابومهدی، نیلفروشان و ... 🗓 سه شنبه: ۲۴ مهرماه ۱۴۰۳ ⏱ آغاز پیاده روی: ساعت ۱۶ 🚏مکان: بلوار پیامبر اعظم شهر مقدس قم ( از عمود ۱۲ تا مسجد مقدس جمکران ) 🤝مشارکت در هزینه های برنامه طریق المهدی شامل هزینه های آب،یخ، فضاسازی، سیستم صوت و... تمام مسیر:👈 💳|
5892 1070 4515 1308
روی شماره بزنید کپی می‌شود. 🇱🇧🇵🇸🇮🇷تا جان در بدن داریم؛ هستیم بر آن عهد که بستیم✊ 🔳 ضمناً جهت راه اندازی موکب به صورت خانوادگی و یا گروهی به @poshtibani پیام دهید. 👈 قرار عاشقان بقیة الله الاعظم، سه‌شنبه ها عصر، بلوار پیامبراعظم قم @tariq_almahdi
به باز آمدنت چنان دل‌خوشم که طفلی به صبح عید، پرستویی به ظهر بهار و من به دیدن تو چنان در آینه‌ات مشغولم که جهان از کنارم می‌گذرد بی آن که سر برگردانم در فصل‌های خونین هممی توان عاشق بود به قمریان عاشق حسد می‌ورزم که دانه بر می‌چینند و به ستاره و باران که بر نیمرخ مهتابی‌ات بوسه می‌زنند و به گلی که با اشاره‌ی تو می‌شکفد در فصل‌های خونین هم می‌توان عاشق بود مگر از راه در رسی مگر از شکوفه سر بر زنی مگر از آفتاب در آیی وگرنه روز تابوتی است بر شانه‌های ابر که ما را به افق‌های نا پیدا می‌سپارد و عشق آهوی محتضری است که سر بر شانه‌های باران می‌گذارد بیا! با اندامی از آتش بیا! و جلوه‌ای از آذرخش هیهات!!! من کجا باز بینمت ای ستاره‌ی روشن؟ که بی‌تو تا شبگیر پیر می‌شوم چندان که باز آیی ستاره‌ها همه عاشق می‌شوند و جوانی در باران از راه می‌رسد. 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی آقای میثم داوودی اتاقم، قایقی که غرق خوابم از تکان هایش که سر، از پنجره بیرون کشیده بادبان هایش 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برایت دلتنگی عصر پاییز را می فرستم مثل کلاغ های دم غروب هیچ جا نیستم فقط گاهی یکی از پرهایم می افتد . 📜 @sheraneh_eitaa
گریه هم بر غم این فاصله مرهم نشود مثل یک قهوه که از تلخی آن کم نشود روز و شب پیش همه روی لبم لبخند است تا حواس احدی جمع به بغضم نشود آرزو میکنم ای کاش دلش چون مویش پیش چشم کسی آشفته و درهم نشود من که بیچاره شدم کاش ولی هیچ دلی گیر لحن بم مردانه ی محکم نشود شده حتی به دعا دست برآرم که : خدا برود مشهد و برگردد و آدم نشود خون دل خوردم و حرفی نزدم تا شاید مهربان تر بشود ، تازه اگر هم نشود با من ساده همین بس که مدارا بکند عاشقم هم که نشد، خب به جهنم نشود ! 📜 @sheraneh_eitaa
آن که از سُنبُلِ او، غالیه تابی دارد باز با دلشدگان ناز و عِتابی دارد از سَرِ کُشتهٔ خود می‌گذری همچون باد چه توان کرد؟ که عمر است و شتابی دارد ماهِ خورشید نُمایَش ز پسِ پردهٔ زلف آفتابیست که در پیش سَحابی دارد چشمِ من کرد به هر گوشه روان سیلِ سرشک تا سَهی سَروِ تو را تازه‌تر آبی دارد غمزهٔ شوخِ تو خونم به خطا می‌ریزد فرصتش باد که خوش فکر صوابی دارد آب حَیوان اگر این است که دارد لبِ دوست روشن است این که خِضِر بهره سرابی دارد چشمِ مخمورِ تو دارد ز دلم قصدِ جگر تُرک مست است مگر میلِ کبابی دارد جانِ بیمارِ مرا نیست ز تو روی سؤال ای خوش آن خسته که از دوست جوابی دارد کِی کُنَد سویِ دلِ خستهٔ حافظ نظری چشمِ مستش که به هر گوشه خرابی دارد 📜 @sheraneh_eitaa
3169.mp3
810.9K
🎙 | خوانش: فریدون فرح اندوز 📜 @sheraneh_eitaa
خوشا شبی که به آرامگاه من باشی من آسمان تو باشم، تو ماه من باشی شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ صبح زیبای من آن لحظه‌ی ناب است که تو... چشم خود را بگشایی... و طلوعم باشی... | صبحتون بخیر و پر انرژی 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
باده ده آن یار قدح باره را یار ترش روی شکرپاره را منگر آن سوی بدین سو گشا غمزه غمازه خون خواره را دست تو می‌مالد بیچاره وار نه به کفش چاره بیچاره را خیره و سرگشته و بی‌کار کن این خرد پیر همه کاره را ای کرمت شاه هزاران کرم چشمه فرستی جگر خاره را طفل دوروزه چو ز تو بو برد می‌کشد او سوی تو گهواره را ترک کند دایه و صد شیر را ای بدل روغن کنجاره را خوب کلیدی در بربسته را خوب کمندی دل آواره را کار تو این باشد ای آفتاب نور فرستی مه و استاره را منتظرش باش و چو مه نور گیر ترک کن این گنگل و نظاره را رحمت تو مهره دهد مار را خانه دهد عقرب جراره را یاد دهد کار فراموش را باد دهد خاطر سیاره را هر بت سنگین ز دمش زنده شد تا چه دمست آن بت سحاره را خامش کن گفت از این عالم است ترک کن این عالم غداره را 📜 @sheraneh_eitaa
در حسرتِ با تو بودنم می سوزم تا آمدنت دیده به ره می دوزم ای کاش که آگاه شوی از دلِ من ای غافل از اندوه و غمِ هر روزم 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق آمد و کرد عقل غارت ای دل تو به جان بر این بشارت ترک عجبی است عشق دانی کز ترک عجیب نیست غارت شد عقل که در عبارت آرد وصف رخ او به استعارت شمع رخ او زبانه ای زد هم عقل بسوخت هم عبارت بر بیع و شرای عقل می خند سودش بنگر ازین تجارت 📜 @sheraneh_eitaa
چند سالی نشست و باز ز عشق رفت با جمع خلق سوی دمشق باز از نو فکند صد غوغا جمله گفته زهی عجب سودا مدتی کرد شور های عجب گفته خلقان که چیست این یارب ما چنین عشق و شور نشنیدیم نی چنین شوق در کسی دیدیم ماهها در دمشق ساکن شد عاشقی کی ز عشق ساکن شد روز و شب یکدمش قرار نبود بی قدح خمر عشق می پیمود 📜 @sheraneh_eitaa
emami.gif
7.7K
ملک‌الشعراء رضی‌الدین ابوعبدالله محمد بن ابی‌بکر بن عثمان هروی (وفات ۶۸۶ ه‍. ق) متخلص به امامی از شاعران ایرانی اوایل روزگار ایلخانی است. زادگاه او هرات بوده و مدح پادشاهان کرت را کرده است. او از شاعرانی است که در سدهٔ هفتم روش شاعران شرقی را در شعر خود حفظ کرد. وی با شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی، خواجه مجدالدین همگر، شمس الدین محمد صاحب دیوان و معین الدین پروانه معاصر بوده و چنان‌که از دیوانش استنباط می‌شود علاوه بر شعر، در علوم بلاغی، ادبیات عرب و نیز علوم عقلی از سرآمدن روزگار خود بوده‌است. دیوان امامی نزدیک به دو هزار بیت (یا اندکی بیشتر) است که در قالب قصیده، غزل، ترجیعات، مقطعات و رباعیات است. از این شاعر، رساله ای به زبان عربی در شرح یکی از قصاید شاعر معروف عرب، ابوالحارث غیلان بن عقبه، مشهور به ذوالرمه (متوفی ۱۱۷ هجری) در دست است که این رساله را به نام یکی از اتابکان نوشته و در آن لطایف و نکات ادبی، نحوی و لغوی قصیده یاد شده را شرح کرده‌است. 📜 @sheraneh_eitaa
گفتم که فروغی ز لب لعل تو دیدم گفتا رقم دلشدگان بر تو کشیدم گفتم خبرت هست که خون می شودم دل گفتا ز می خون دلت نیز شنیدم گفتم که دل از عشق تو بی صبر و قراراست گفتا که من این بنده بدین عیب خریدم گفتم بدهم کام دل ارنه بدهم جان گفتا چو تو بسیار درین واقعه دیدم گفتم که بفریاد من بی دل و دین رس گفتا نه بفریاد دل و دینت رسیدم گفتم به عنایت به امامی نگر آخر گفتا که امامی به امامی نگزیدم 📜 @sheraneh_eitaa
مرحله‌نهایی سرزمین شعر با حضور چهار شاعر راه‌یافته به مرحله‌ی نهایی امشب ساعت ۲۱ شبکه‌ی چهارم سیما
به گفتار و کردار اگر راستی به یک دل دو عالم بیاراستی بجز بوده باز از گذشته مگوی و گر می توانی در آن ره مپوی مگو نیز در حال جز آنک هست چنان گو که بر حرف ننهند دست به آینده هرگز زبانت گرو مکن ور بگردی وفا کن برو به کردار در، لاابالی مباش بلی نه مقصر نه غالی مباش تو مابین این دو ره پیش گیر برو پای درکش سر خویش گیر گر از حد و اندازه در نگذری چو صادق روی ره به مقصد بری ازین جد و جهدت نباشد گریز اگر پند خواهی ز من یاد گیر برو یا اخی پیشه کن راستی اگر خدمت پادشا خواستی نصیحت به هنگام کردن نکوست طریق امانت سپردن نکوست بخشنودی از هر زبانی نیوش به جد باش در حق گزاری بکوش چنان حشمت ملک واجب شناس که واجب کند بر تو هر دم سپاس ز باران خود جز نکویی مگوی ز چرک حسد دامن جان بشوی اگر این شرایط بجای آوری سر حاسدان زیر پای آوری خردمند را راستی پیشواست خصوصا که در خدمت پادشاست 📜 @sheraneh_eitaa
از رضا خود نیست بهتر منزلی گوی این بیامد هر دلی اختیار خود بنه باری نخست پس رضا اندر میان بربند چست تا تو از علم حقیقی غافلی از چنین دار الأدب بیحاصلی چون نۀ فارغ زاندوه جهان کی شوی دانای این حرف نهان 📜 @sheraneh_eitaa
ای صوفی سیمی به صفایی نرسی تا جان ندهی به خونبهایی نرسی تو رهرو و منزلت در خواجه و میر این ره که تو می‌روی به جایی نرسی 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ تو می گویی بلای جان عاشق، شب هجران و غم‌های فراق است؟ ولی چشمان بی تاب تو گوید: بلای جان عاشق اشتیاق است...! شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ مثلِ هر صبح... تو خورشیدی و من مشتری ات؛ در مدارِ تو و چشمت،همه دنیاست؛سلام | صبحتون پر از خیر و امید🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
عجیب سرنوشتی است آنجا که مقصد مدام جابه‌جا می‌شود و چون در هیچ کجا نیست، همه جا می‌تواند بود آنجا که انسان، که امیدش هرگز خستگی نمی‌گیرد در طلب آرامشی کوتاه همواره می‌دود چون دیوانه‌ای. 📜 @sheraneh_eitaa
هر چندکه در زمانه یک محرم نیست بنیاد اساس دوستی محکم نیست مادر همه حال باغمش دلشادیم چون غم بسلامتست،دیگر غم نیست 📜 @sheraneh_eitaa