eitaa logo
شاعرانه
27.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
763 ویدیو
76 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ صبح زیبای من آن لحظه‌ی ناب است که تو... چشم خود را بگشایی... و طلوعم باشی... | صبحتون بخیر و پر انرژی 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
باده ده آن یار قدح باره را یار ترش روی شکرپاره را منگر آن سوی بدین سو گشا غمزه غمازه خون خواره را دست تو می‌مالد بیچاره وار نه به کفش چاره بیچاره را خیره و سرگشته و بی‌کار کن این خرد پیر همه کاره را ای کرمت شاه هزاران کرم چشمه فرستی جگر خاره را طفل دوروزه چو ز تو بو برد می‌کشد او سوی تو گهواره را ترک کند دایه و صد شیر را ای بدل روغن کنجاره را خوب کلیدی در بربسته را خوب کمندی دل آواره را کار تو این باشد ای آفتاب نور فرستی مه و استاره را منتظرش باش و چو مه نور گیر ترک کن این گنگل و نظاره را رحمت تو مهره دهد مار را خانه دهد عقرب جراره را یاد دهد کار فراموش را باد دهد خاطر سیاره را هر بت سنگین ز دمش زنده شد تا چه دمست آن بت سحاره را خامش کن گفت از این عالم است ترک کن این عالم غداره را 📜 @sheraneh_eitaa
در حسرتِ با تو بودنم می سوزم تا آمدنت دیده به ره می دوزم ای کاش که آگاه شوی از دلِ من ای غافل از اندوه و غمِ هر روزم 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق آمد و کرد عقل غارت ای دل تو به جان بر این بشارت ترک عجبی است عشق دانی کز ترک عجیب نیست غارت شد عقل که در عبارت آرد وصف رخ او به استعارت شمع رخ او زبانه ای زد هم عقل بسوخت هم عبارت بر بیع و شرای عقل می خند سودش بنگر ازین تجارت 📜 @sheraneh_eitaa
چند سالی نشست و باز ز عشق رفت با جمع خلق سوی دمشق باز از نو فکند صد غوغا جمله گفته زهی عجب سودا مدتی کرد شور های عجب گفته خلقان که چیست این یارب ما چنین عشق و شور نشنیدیم نی چنین شوق در کسی دیدیم ماهها در دمشق ساکن شد عاشقی کی ز عشق ساکن شد روز و شب یکدمش قرار نبود بی قدح خمر عشق می پیمود 📜 @sheraneh_eitaa
emami.gif
7.7K
ملک‌الشعراء رضی‌الدین ابوعبدالله محمد بن ابی‌بکر بن عثمان هروی (وفات ۶۸۶ ه‍. ق) متخلص به امامی از شاعران ایرانی اوایل روزگار ایلخانی است. زادگاه او هرات بوده و مدح پادشاهان کرت را کرده است. او از شاعرانی است که در سدهٔ هفتم روش شاعران شرقی را در شعر خود حفظ کرد. وی با شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی، خواجه مجدالدین همگر، شمس الدین محمد صاحب دیوان و معین الدین پروانه معاصر بوده و چنان‌که از دیوانش استنباط می‌شود علاوه بر شعر، در علوم بلاغی، ادبیات عرب و نیز علوم عقلی از سرآمدن روزگار خود بوده‌است. دیوان امامی نزدیک به دو هزار بیت (یا اندکی بیشتر) است که در قالب قصیده، غزل، ترجیعات، مقطعات و رباعیات است. از این شاعر، رساله ای به زبان عربی در شرح یکی از قصاید شاعر معروف عرب، ابوالحارث غیلان بن عقبه، مشهور به ذوالرمه (متوفی ۱۱۷ هجری) در دست است که این رساله را به نام یکی از اتابکان نوشته و در آن لطایف و نکات ادبی، نحوی و لغوی قصیده یاد شده را شرح کرده‌است. 📜 @sheraneh_eitaa
گفتم که فروغی ز لب لعل تو دیدم گفتا رقم دلشدگان بر تو کشیدم گفتم خبرت هست که خون می شودم دل گفتا ز می خون دلت نیز شنیدم گفتم که دل از عشق تو بی صبر و قراراست گفتا که من این بنده بدین عیب خریدم گفتم بدهم کام دل ارنه بدهم جان گفتا چو تو بسیار درین واقعه دیدم گفتم که بفریاد من بی دل و دین رس گفتا نه بفریاد دل و دینت رسیدم گفتم به عنایت به امامی نگر آخر گفتا که امامی به امامی نگزیدم 📜 @sheraneh_eitaa
مرحله‌نهایی سرزمین شعر با حضور چهار شاعر راه‌یافته به مرحله‌ی نهایی امشب ساعت ۲۱ شبکه‌ی چهارم سیما
به گفتار و کردار اگر راستی به یک دل دو عالم بیاراستی بجز بوده باز از گذشته مگوی و گر می توانی در آن ره مپوی مگو نیز در حال جز آنک هست چنان گو که بر حرف ننهند دست به آینده هرگز زبانت گرو مکن ور بگردی وفا کن برو به کردار در، لاابالی مباش بلی نه مقصر نه غالی مباش تو مابین این دو ره پیش گیر برو پای درکش سر خویش گیر گر از حد و اندازه در نگذری چو صادق روی ره به مقصد بری ازین جد و جهدت نباشد گریز اگر پند خواهی ز من یاد گیر برو یا اخی پیشه کن راستی اگر خدمت پادشا خواستی نصیحت به هنگام کردن نکوست طریق امانت سپردن نکوست بخشنودی از هر زبانی نیوش به جد باش در حق گزاری بکوش چنان حشمت ملک واجب شناس که واجب کند بر تو هر دم سپاس ز باران خود جز نکویی مگوی ز چرک حسد دامن جان بشوی اگر این شرایط بجای آوری سر حاسدان زیر پای آوری خردمند را راستی پیشواست خصوصا که در خدمت پادشاست 📜 @sheraneh_eitaa
از رضا خود نیست بهتر منزلی گوی این بیامد هر دلی اختیار خود بنه باری نخست پس رضا اندر میان بربند چست تا تو از علم حقیقی غافلی از چنین دار الأدب بیحاصلی چون نۀ فارغ زاندوه جهان کی شوی دانای این حرف نهان 📜 @sheraneh_eitaa
ای صوفی سیمی به صفایی نرسی تا جان ندهی به خونبهایی نرسی تو رهرو و منزلت در خواجه و میر این ره که تو می‌روی به جایی نرسی 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ تو می گویی بلای جان عاشق، شب هجران و غم‌های فراق است؟ ولی چشمان بی تاب تو گوید: بلای جان عاشق اشتیاق است...! شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ مثلِ هر صبح... تو خورشیدی و من مشتری ات؛ در مدارِ تو و چشمت،همه دنیاست؛سلام | صبحتون پر از خیر و امید🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
عجیب سرنوشتی است آنجا که مقصد مدام جابه‌جا می‌شود و چون در هیچ کجا نیست، همه جا می‌تواند بود آنجا که انسان، که امیدش هرگز خستگی نمی‌گیرد در طلب آرامشی کوتاه همواره می‌دود چون دیوانه‌ای. 📜 @sheraneh_eitaa
هر چندکه در زمانه یک محرم نیست بنیاد اساس دوستی محکم نیست مادر همه حال باغمش دلشادیم چون غم بسلامتست،دیگر غم نیست 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و تو آنی که من راز چشمانت را هزار باره با نسیم به نجوا گفته ام و از دستان سرخ دشت عطر مهرآگين تو را در تكرار رستخيز بودن نوشيده ام من از بلنداي آرزو زندگي را بقدر سخن گفتن با نگاهت يا لمس طعم لبخندت يا شنيدن سكوتي كه شرمش پيداست و از "دوستت دارم" هاي ناگفته مي رويد ديده ام همين قدر كوتاه، همين قدر سرشار و كس چه مي داند اندكي چنين چگونه وسعتي به اندازه ي يك عمر را آباد مي كند 📜 @sheraneh_eitaa
لبخند بزن! دنیا چیزی جز تصویر تو در آینه ها نیست. 📜 @sheraneh_eitaa
آقای علی سعیدی شاعر و یکی از بزرگان شهرستان ساوه است. وی زاده ۱۲۵۹ خورشیدی در شهرستان ساوه و صاحب دیوان اشعار «کلیات نسیم بهشت» است.وی با اینکه شغل بازرگانی داشت، تجوید قرائت قرآن و مسائل شرعیه را نیز به مشتاقان این علوم می آموختند. نام اثر وی کلیات نسیم بهشت است که شامل غزلیات، قصائد، تضمینات و مسمطات می‌باشد.او این اشعار را در طی عمر ۸۸ ساله خود سرود. پس از مرگ او، تمامی اشعار وی توسط آخرین فرزندش گردآوری و ویرایش گردید. به علت گذر سال‌ها و آسیب دیدن بعضی از نسخه‌های خطی شاعر، جمع‌آوری و دسته‌بندی آنها چندین سال طول کشید. بعد از تلاش‌های بسیار، برای اولین بار گزیده اشعار علی سعیدی تحت عنوان «نسیم بهشت» در سال ۱۳۷۲ خورشیدی توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات چاپ گردید و در نهایت بالغ بر ۵۰۰۰ بیت از اشعار وی در قالب دیوان اشعار «کلیات نسیم بهشت» در سال ۱۳۸۴ خورشیدی با حمایت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد منتشر گردید. از ویژگی‌های دیوان اشعار «کلیات نسیم بهشت»، تنوع قالب‌های شعری می‌باشد. این دیوان مشتمل بر غزلیات، قصائد، تضمینات و مسمطات می‌باشد. تضمینات آورده شده در این دیوان از بزرگانی چون حافظ، سعدی و خاقانی می‌باشد. از دیگر ویژگی‌های برجسته این دیوان، تضمین‌های بجا و سرودن اشعاری بسیار هماهنگ با آنها است، به گونه‌ای که تشخیص آنها از بیت‌های سروده شده توسط شاعر بسیار دشوار می‌باشد. اشعار علی سعیدی عمدتاً حاوی توحیدنامه، مدح ائمه اطهار و پند و اندرز می‌باشند. همچنین در بسیاری از اشعار، استفاده از واژه ایران یا دیگر واژه‌های شناخته شده اساطیری، بسیار مشهود می‌باشد. سرانجام علی سعیدی در سحرگاه یکی از روزهای اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۷ خورشیدی در اثر سکتهٔ قلبی درگذشت. وی در امامزاده سید علی اصغر شهرستان ساوه به خاک سپرده شد. 📜 @sheraneh_eitaa
ما مست و خراب از می میخانهٔ عشقیم آباد نگردیم که ویرانهٔ عشقیم ای عاقل فرزانه – ز رندان مطلب عقل ما عقل چه دانیم که دیوانهٔ عشقیم غرقیم چو غواص به دریای معارف وندر طلب گوهر یکدانهٔ عشقیم ما بال و پر و جان سر خویش بسوزیم یعنی که همه پیرو پروانهٔ عشقیم زین زن صفتان رشته الفت ببریدیم تا در کنف همت مردانهٔ عشقیم گویند سعیدی ز کجا یافت سعادت مسعود ز بخشایش شاهانهٔ عشقیم 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | نامه های مرد زن ذلیل شعرخوانی طنز ابوالفضل زرویی نصرآباد 📜 @sheraneh_eitaa
«نصرالله» نمی‌دانم کجا به خاک سپرده خواهی شد اما می‌دانم هر جا که باشد آسمان به زمین حسادت می‌کند؛ کوران مادرزاد از آن شفا می‌گیرند و هر کس گم‌کرده‌ای دارد کنار مرقدت خواهد یافت. کاش شمعی بودم و هر شب تا سحر برایت اشک می‌ریختم؛ کاش لبخندت را کتاب‌ها منتشر کنند و خاطراتت در کافه‌ها دست به دست شود؛ فصل‌ها گرداگردت حلقه بزنند و دم به دم عبایت را استلام کنند؛ اندوهت را باد، روی سر بگذارد و شهر به شهر و کشور به کشور جار بکشد و تو باز برخیزی و پشت تریبون تمام مساجد آیه های جهاد بخوانی لشکر تجهیز کنی و عقابان تیزچنگ حزب‌الله را بر گرگ‌های هار صهیون بشورانی که «ان نصرالله قریب»* ------------------------------------------ *-سوره بقره، آیه ۲۱۴. 📜 @sheraneh_eitaa
2856.mp3
699.8K
سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه، که کاشانه بسوخت تنم از واسطهٔ دوری دلبر بگداخت جانم از آتشِ مهرِ رخِ جانانه بسوخت سوز دل بین که ز بس آتش اشکم، دل شمع دوش بر من ز سر مِهر، چو پروانه بسوخت آشنایی نه غریب است، که دلسوز من است چون من از خویش برفتم، دل بیگانه بسوخت خرقهٔ زهدِ مرا، آب خرابات ببرد خانهٔ عقلِ مرا، آتش میخانه بسوخت چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست همچو لاله، جگرم بی می و خُمخانه بسوخت ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی که نَخُفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت 📜 @sheraneh_eitaa
راه تو راه نجات است اباعبدالله روضه ات شرط حیات است اباعبدالله سینه زن سینه کبود است به یاد بدنت سینه اش نذر ذکات است اباعبدالله هر کجا گفته ام از عشق تو مقصد بودی عشق تو جلوه ی ذات است اباعبدالله بی تو با هر قلمی هر غزلی سر گیرد بازی ِ با کلمات است اباعبدالله شب ما سوختگان را قمری لازم نیست پرچمت نور صراط است اباعبدالله میزبان حرمت هر شبِ جمعه است خدا عقل از این مرتبه مات است اباعبدالله اربعین کرببلا رفته فقط می داند اشک ها برگ برات است اباعبدالله کشته ی اشکی و سوگند به لب تشنگی ات تشنه ات آب فرات است اباعبدالله 📜 @sheraneh_eitaa