د کمک مالی فرستاده با امکانات خود او را یاری داد
#زید در شب چهارشنبه ۱ صفر سال ۱۲۲هجری قمری #قیام کرد. بنا بود قیام او دیرتر از این تاریخ صورت گیرد اما به دلیل #کشتهشدن دو تن از یارانش و احتمال اینکه به آنان #شبیخون زده شود قیام آنها در تاریخ مذکور واقع شد. فرماندار #کوفه که از قیام #زید باخبر شده بود مردم را در مسجد #کوفه جمع کرد و با بستن درها، عملا آنان را زندانی کرد تا نتوانند به #سپاه زید بپیوندند. از این رو از پنجاه هزار نفری که با زید #بیعت کرده بودند، تنها ۲۸۰ نفر و به نقلی ۳۰۰ نفر اطراف او را گرفته بودند.
#شعار سپاهیان زید یا #منصور امت بود
#شهادت
سرانجام پس از دو روز درگیری میان #سپاه اندک #زید و سپاه #اموی، تیری به #پیشانی زید اصابت کرد و در اثر آن به #شهادت رسید😭 یارانش برای #مصون ماندن جنازه زید از تعرض #دشمن، آن را شبانه و #مخفیانه دفن کردند اما دشمن از آن آگاه شد. #امویان جنازه زید را بیرون کشیده سرش را از #بدنش جدا کرده،😔 به #شام نزد #هشام بن عبدالملک فرستادند و بدنش را به#دار آویختند.😭😭
نقل شده است که سر #زید پس از #شام به #مصر فرستاده شد. در مصر #بقعهای به سر #زید بن علی منسوب است. اما بدن وی تا زمان مرگ #هشام بر دار ماند😭 و پس از آن به امر #ولید بن یزید، جنازه را از #دار پایین آوردند و #سوزاندند و #خاکسترش را بر باد دادند
امام #صادق(ع) و قیام #زید
بسیاری از #علمای شیعه از جمله #شهید اول در القواعد، #مامقانی در تنقیح المقال، خوئی در #معجم رجال الحدیث و همچنین سید #علی خان #شیرازی در #ریاض السالکین، معتقدند قیام زید به اذن امام #صادق(ع) بوده است.
امام #رضا(ع) میفرماید: پدرم #موسی بن #جعفر(ع) از پدرش امام #صادق(ع) شنیده بود که میفرمود:
«زید برای #قیامش با من مشورت کرد، من به او گفتم عموجان اگر دوست داری که همان شخص بهدار آویخته در کُناسه #کوفه باشی، راه همین است.»
وقتی #زید از حضور حضرت امام #صادق (ع) بیرون رفت امام فرمود:
«وای بر کسی که ندای او را بشنود و به یاری او نشتابد»
#اعتقاد زید
از قول #زید نقل کردهاند که گفته است:
«در هر زمانی یک نفر از ما اهل #بیت حجت #خدا است و حجت زمان ما، #برادرزادهام جعفر بن #محمد است. هر کسی از او پیروی کند گمراه نخواهد شد و هر کس با او مخالفت کند هدایت نمییابد.»
برخی با استناد به روایت فوق، اعتقاد و التزام زید به #امامت امام #صادق(ع) را اثبات میکنند.
فرزندان زید
#یحیی بن زید
وی پس از پدرش در #سبزوار قیام کرد و در جوزجان #افغانستان به شهادت رسید.😔
#حسین، معروف به حسین #ذوالدمعه، این لقب بدان سبب به وی داده شده که در عزای پدرش بسیار گریه میکرد. پس از #شهادت زید،😔 امام #صادق(ع) تربیت وی را بر عهده گرفت.
#محمد که از اصحاب امام #صادق (ع) بود.
#عیسی که پس از عمری زندگی مخفیانه در سن ۶۰ سالگی در #کوفه درگذشت.😔 بنا بر گزارشاتی وی نیز از اصحاب امام #صادق(ع) بوده است.
نسل زید از سه فرزندش #عیسی، #محمد و #حسین باقی ماند
#شکل_گیری_فرقه_زیدیه
پس از شهادت امام_حسین(ع)😭 برخی از #علویان، اندیشه قیام مسلحانه را به عنوان یکی از شروط #امامت و راهبرد مقابله با ظالمان قلمداد کردند. با شکلگیری این تفکر سیاسی در دوره امام #سجاد(ع)، سنگ بنای #زیدیه نهاده شد.
اختلاف میان #علویان به دو دیدگاه مبارزه فرهنگی یا قیام مسلحانه علیه دستگاه اموی برمیگشت. نتیجه این اختلاف پس از #شهادت امام #زین العابدین(ع) پدید آمد. عده ای امامت امام #محمدباقر (ع) را پذیرفتند و گروهی دیگر که معتقد به اندیشه قیام به #سیف بودند به امامت زید بن علی برادر امام #محمدباقر(ع) معتقد و به #زیدیه مشهور شدند. بر این اساس شیعیانِ معتقد به قیام مسلحانه، زید بن علی را پس از امام #علی (ع)، #حسنین(ع)و #حسن مثنی به عنوان امام پنجم اهل بیت (ع) میدانند.
پانویس
↑ نگاه کنید به: ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۱۲۴.
↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۷۴.
↑ طبری، تاريخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۷، ص۱۶۰.
↑ صبحی، فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۴۸.
↑ صبحی، فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ج۳، ۱۴۱۱ق، ص۴۸ـ۵۲؛ خزاز قمی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۳۰۵.
↑ نگاه کنید به: خزاز قمی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۳۰۵
↑ طبری، تاريخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۷، ص۱۸۱.
↑ طبری، تاريخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۷، ص۱۸۱-۱۸۲؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۱۳۲.
↑ طبری، تاريخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۷، ص۱۸۰.
↑ طبری، تاريخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۷، ص۱۸۰.
↑ طبری، تاريخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۷، ص۱۸۰؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۱۳۲.
↑ طبری، تاريخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۷، ص۱۶۲-۱۶۶.
↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۷۳.
↑ طبری، تاريخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۷،
#از #صبر #و #شکیبایی #شما #عزاداران #حسینی #سپاسگزارم
#
هرکجا سفره شود پهن،
کنارش نمک است
نمک سفره ی جمعه
دعای فـــــــرج است
اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
____🍃🌸🍃____
هدایت شده از گل زهرا
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
یکی از علمای اهل بصره میگوید:
روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم
تا جایی که من و همسر و فرزندم
چیزی برای خوردن نداشتیم
خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم
گرفتم خانهام را بفروشم و بجای دیگری بروم
در راه یکی از دوستانم به اسم ابانصر را
دیدم و او را از فروش خانه باخبر ساختم
پس دو تکه نان که داخلش حلوا بود بمن داد
و گفت: برو و به خانواده ات بده
به طرف خانه به راه افتادم
در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم
به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت:
این پسر یتیم و گرسنه است و نمیتواند
گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده
خدا حفظت کند
آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه
فراموش نمیکنم
گفتم این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد
بخدا قسم چیز دیگری ندارم و در خانهام
کسانی هستند که به این غذا محتاج ترند
اشک از چشمانم جاری شد و در حالی که
غمگین و ناامید به طرف خانه برمیگشتم
روی دیواری نشستم و به فروختن خانه
فکر میکردم که ناگهان ابو نصر را دیدم
که از خوشحالی پرواز میکرد و به من گفت:
ای ابا محمد چرا اینجا نشستهای
در خانه ات خیر و ثروت است
گفتم: سبحان الله!
از کجا ای ابانصر؟
گفت: مردی از خراسان از تو و پدرت
میپرسد و همراهش ثروت فراونی است
گفتم: او کیست؟
گفت: تاجری از شهر بصره است
پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت
گذاشت اما بی پول و ورشکست شد
سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت
و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد
و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد
همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی
که بدست آورده
خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر
یتیمش گشتم و آنان را بی نیاز ساختم
در ثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از
تاجران شدم مقداری از آن را هر روز بین
فقرا و مستمندان تقسیم میکردم
ثروتم کم که نمیشد زیاد هم میشد
کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم
را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای
ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم
و یکی از صالحان درگاه خدا بودم
شبی از شبها در خواب دیدم که قیامت
برپا شده و خلایق همه جمع شدهاند
و مردم را دیدم که گناهانشان را بر پشتشان
حمل میکنند تا جایی که شخص فاسق
شهری از بدنامی و رسوایی را بر پشتش
حمل میکند
به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند
گناهانم را در کفهای و حسناتم را در کفه دیگر
قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت
و کفه گناهانم پائین آمد
سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده
بودم را برداشتند و دور انداختند چون در
زیر هر حسنه «شهوت پنهانی» وجود داشت
از شهوتهای نفس مثل:
«ریا» «غرور» «لذت به گناه»
«تعریف و تمجید مردم نسبت به خود»
چیزی برایم باقی نماند و در آستانه هلاکت
بودم که صدایی را شنیدم
آیا چیزی برایش باقی نمانده؟
گفتند: این برایش باقی مانده
و آن همان تکه نانی بود که به آن زن
و پسرش بخشیده بودم
سپس آن را در کفه حسناتم گذاشتند
و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که به
آنها کرده بودم در کفه حسناتم قرار دادند
کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی
که صدایی آمد و گفت: نجات یافت
👈 .... بله دوستان من
خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ما
قبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی
را کوچک نشماریم و هر عبادت و کار خیری
را خالصانه برای الله تعالی انجام دهیم
📗کتاب وحی القلم
✍تألیف: مصطفی صادق
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
زیارتنامه حضرت رقیه(سلاماللهعلیه)
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ،عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ
صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ
فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَ مَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
🏴🚩شهادت بابالحوائج، حضرت رقیه خاتون(س) را بر امام زمان(عج) و محبین اهل بیت(ع) تسلیت باد
التماس دعا
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣️دل من را خدایی کن رقیه
❣️مراهم کربلایی کن رقیه
❣️بحـق نام زیبای عـمویت
❣️برای من دعایی کن رقیه
⚫️شهادت حضرت رقیه (س)
پیشگاه مقدس وملکوتی
امام زمان (عج)
وشیعیان تسلیت باد⚫️
____🍃🖤🍃____
🌻ماجراي نبش قبر حضرت رقيّه(ع) در سال 1242 و جسد مطهر در کمال سلامت🌻
👌پیشاپیش شهادت باب الحوائج دختر سه ساله امام حسین حضرت رقیه سلام الله علیهما را تسلیت میگوئیم🌷🌷🌷
👈 ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر #حضرت_رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (س) در سال ۱۲۸۰ هجری،را نقل میکند :
👈 جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علمالهدي منتهي ميشد بعد از نبش قبر حضرت رقیه (س)، مدام از شدت گریه و غصه غش میکرد. چون به هوش میآمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف میکرد😢😢😢
👈می گفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر میخواست.😭😭
👈 اما حکایت :
قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند.
والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباسهاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.
صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم.
حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلامالله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است.
سيّدابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند
😢سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند،
😭😭هي ميگفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. 😭😭به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده
ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نميكنم، ميترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه ميكرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.😭😭
وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه ميگذاشت. پس از فراغ از نماز برميداشت و بر زانو مينهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد.
و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد.
دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت.
آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد.
اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است:
«فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب»
« آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.»😭😭
پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد.فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند
اين موضوع پيش از اين به صورت روضهخواني از سوي حجتالاسلام سيد حسين مؤمني و حجتالاسلام سيد عبدالله فاطمينيا، در حرم مطهر امام رضا(ع) خوانده شده و مورد تأييد علما نيز قرار گرفته است.
📚 منابع روایت؛
منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸.
اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦.
مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸.
تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳
🌻
هدایت شده از تاریخ تشیع
🌻ماجراي نبش قبر حضرت رقيّه(ع) در سال 1242 و جسد مطهر در کمال سلامت🌻
👌پیشاپیش شهادت باب الحوائج دختر سه ساله امام حسین حضرت رقیه سلام الله علیهما را تسلیت میگوئیم🌷🌷🌷
👈 ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر #حضرت_رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (س) در سال ۱۲۸۰ هجری،را نقل میکند :
👈 جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علمالهدي منتهي ميشد بعد از نبش قبر حضرت رقیه (س)، مدام از شدت گریه و غصه غش میکرد. چون به هوش میآمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف میکرد😢😢😢
👈می گفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر میخواست.😭😭
👈 اما حکایت :
قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند.
والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباسهاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.
صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم.
حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلامالله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است.
سيّدابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند
😢سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند،
😭😭هي ميگفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. 😭😭به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده
ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نميكنم، ميترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه ميكرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.😭😭
وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه ميگذاشت. پس از فراغ از نماز برميداشت و بر زانو مينهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد.
و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد.
دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت.
آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد.
اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است:
«فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب»
« آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.»😭😭
پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد.فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند
اين موضوع پيش از اين به صورت روضهخواني از سوي حجتالاسلام سيد حسين مؤمني و حجتالاسلام سيد عبدالله فاطمينيا، در حرم مطهر امام رضا(ع) خوانده شده و مورد تأييد علما نيز قرار گرفته است.
📚 منابع روایت؛
منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸.
اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦.
مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸.
تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳
🌻
سه الی پنج سال بیشتر نداشت اما بزرگی عاشورای حسین (ع) در چشم های کوچکش خلاصه شده بود و غربت کربلا در عمق نگاهش تفسیر می شد.
سلام بر تو که در ضمیر لبخند حسین (ع) رها بودی و در دامانش، تصویر زیبای حق و عشق را به تماشا نشستی.
تو دختر خورشيدی و از تبار نور که جلوه زیبایی از شكوه و عظمت حماسه کربلا شدی و گواهی بر حقانیت نهضت عاشورا
اگر نیک بنگریم و تأمل کنیم، حضور اين كودک خردسال در متن نهضت سرخ حسينی به واقع گویای تمام عدالت است .
رقیه جان...
تو براتی بودی در واقعه عاشورا، که همگان بدانند حسین (ع) بنای جنگ و پیکار نداشت ...
یا رقیه (س) چه بدعهدی کردند که در جواب بی تابی های کودکانه ات سر بریده را به آغوشت رساندند...
غمگین مباش اگر خرابه های شام گهواره ات بود، چون امشب فرشتگان به استقبال گوهر وجودت میآیند و تو را به آغوش خواهند کشید.
تو باب الحوائج کوچک حسین (ع) هستی که با انگشتان کودکانه ات گره ها میگشایی؛ بگشای گره کور این روزهای جهان را ...
شهادت مظلومانه سه ساله کربلا تسلیت باد.🖤
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
📖🕋📖🕋📖
🕋📖🕋📖
📖🕋📖
🕋📖
📖
📖✨ختم زیارتنامه و صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام به مناسبت هفتم صفر، شهادت این امام بزرگوار در گروه برگزار میشود
❇️به نیابت از امام زمان عج الله تعالی فرجه شریف هدیه به این امام حسن مجتبی علیه السلام
و بر آورده شدن حاجات افراد شرکت کننده 🙏
زیارت و صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام در زیر
⬇️⬇️⬇️
🌺✨زیارتنامه امامحسن مجتبی(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمین
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّء
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَةَ اللّه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمین
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِِیُّ النَّقِىّ
السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیقُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُه
🌸✨صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بْنِ
سَیِّدِالنَّبِیِّینَ وَوَصِیِّ أَمِیرِالمُؤْمِنِینَ
السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ رَسُولِ الله
السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّیَنَ،
أَشْهَدُ أَنَّکَ یابْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ
أَمِینُ الله وَابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ
مَظْلُوماًوَمَضْیَت شَهِیداً،وَأَشْهَدُأَنَّکَ
الإمام الزَّکِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ،
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَبَلِّغْ رُوحَهُ
وَجَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَةِ
أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
🏴 به روایتی سالروز شهادت
جانگداز دومین جانشین
رسول خدا صلی الله علیه وآله،
امام حسن مجتبی(ع)
برپیشگاه مقدس آقاامام زمان(عج)
وهمه دوستداران امامت و ولایت تسلیت وتعزیت باد.🏴
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم الرزقنا کربلا
هدایت شده از یوسف الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
مرد خراسانی خسته ی راه آمده بود که امام را ببیند.
پیاده آمده بود و گواهش پاهای مجروحش....
هر قدمی که برداشته بود «دانه شکری کاشته بود» که به دیدن امامش میرود.
حالا با پایی خون آلود به امام میگفت که دوستتان دارم، به خدا محبت شما باعث شده این راه طولانی را تحمل کنم...
و مهربانی امام، چون باران بر سرش فرو ریخت...
نه آن بارانی که دانه را میرویاند، بارانی که سنگ را جان میدهد!
مرد خراسانی در انتظار آن آفتابی است که:
«می رسد ز راه
عبور میدهد او را ز روزهای سخت
خاک را پرنده میکند
سنگ را درخت...»
که ناگهان امام باقرعلیهالسلام میفرمایند:
"به خدا اگر سنگی ما را دوست بدارد، خداوند او را با ما محشور گرداند و آیا دین چیزی جز محبت است؟"
این روزها که به حسرت زیارت دوبارهی حرم و دوری از وصال یار مشغولی،
مژدهی امام پنجم یادت باشد...
که دوست داشتن آغاز راه وصال است... راهی که باید در آن ثابت قدم باشیم تا به محبوب برسیم...
این روزها،
یادت باشد شوق مرد خراسانی و پاهای مجروحش را و حسرت زائر از حرم دورماندهای را که با خود زمزمه میکند:
سلیمانا ازین خرمن فقط یک خوشه میخواهم
ز گوشه گوشه ی دنیا، فقط شش گوشه میخواهم... 💔
#اربعین
#