🔥 #زرتشت :
اگر زنی را پیدا نکردی، با مادرت همبستر شو!
👤 #ابوریحان_بیرونی، یکی از بزرگترین #مورخین و #تاریخدانان #ایرانی، در کتاب خود، پاسخ عجیبی را از زرتشت نقل میکند:
🔻یکی از پرسش هایی که از زرتشت کردند این بود که، اگر مردی با #مادر خود از میان توده و جامعه دور افتاده باشد و دسترسی بزن دیگری نداشته باشد در چنین حالی رواست که با #مادر خود نزدیکی کند.🔺
📖 ابو ریحان بیرونی، #آثار_الباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت، انتشارات امیر کبیر سال 1386، صفحه 300
l1l.ir/taf 👈 اسکن کتاب
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👈 #سگ مهم تر از انسان در نظر #زرتشتیان
🔥🔥مجازات غذای داغ دادن به سگ اعدام است برخلاف انسان!
منابع زرتشتی به روشنی نشان می دهد که ـ دست کم از بعضی جهات ـ سگ عزیزتر و مهم تر از انسان است؛ زیرا مجازات دادن غذای داغ به سگ اعدام است
📚(وندیداد، شرح هاشم رضی، ج ۳، ص ۱۴۷۸، ف ۱۵، ش ۳)
👈و نیز مجازات رماندن سگ آبستن، اعدام بوده است
📚(وندیداد، ج ۳، ص ۱۴۷۸، ف ۱۵، ش ۵)
در حالی که مجازات کسی که با انسان چنین کارهایی کند، اعدام نبوده است!
مادها،پارس هارا دزد میدانستند.
🚮برخلاف ادعای باستانگرایان، دو قوم ماد و پارس شدیدا با هم دشمن بودند و از کوچکترین اقدامی علیه یکدیگر کوتاهی نمیکردند.
اوج دشمنی این دو قوم را میتوان از برخورد بی رحمانه #کوروش دوم در زمان فتح #اکباتان متوجه شد. کوروش شهر را غارت، مردم ماد را کشت و به #بردگی گرفت.
ر ک: دیاکونوف،تاریخ ماد،ترجمه کریم کشاورز،صفحه۵۱۹
تاریخدان و زبان شناس بی نظیر آلمانی #والتر_هینتس گوشه ای دیگر از این دشمنی بین قوم #ماد و #پارس را به زیبایی نقل میکند:
"هوخشتره با استفاده از فرصت، کورش و اریارمنه ی هخامنشی را نیز تحت سیطره ی خود در آورد. او ظاهر پادگان هایی مادی نیز تا انزان تأسیس کرد.
در تأیید این مطلب می توان به این نکته توجه کرد که نام پاسارگاد که بعدها پایتخت کورش بزرگ شد، یعنی «پاثرگدا »، یک نام مادی است و نه پارسی و معنای آن «جایگاه پاییدن دزدها »است"
📖 والترهینتس،داریوش و ایرانیان،ترجمه پرویز رجبی،نشرماهی،صفحه۶۵
⚠️بیان چند نکته : #هوخشتره در سراسر اراضی تحت سلطه خود پادگان های نظامی تاسیس کرد و میتوان گفت مهم ترین آن پادگان ها،پادگان نظامی بود که در #انزان یا #انشان ساخت، انزان مرکز قوم پارس بود که پارس ها بزور آنرا از صاحبان اصلی آن یعنی #ایلامی ها تصاحب کردند.(بعدا بصورت کاملا توضیح خواهم داد)
🔻اوج نکته اینجاست که هوخشتره پادشاه ماد نام پادگان انزان را #پاثرگدا یا همان پاسارگاد به معنی جایگاه پاییدن #دزد ها است. این بدین معنی است که مادها پارس ها را دزد میدانستند و به همین دلیل پادگانی نظامی در مرکز آنها ساختند تا پارسی های دزد را تحت مراقبت و پاییدن قرار دهند.
✍نویسنده: #محمد_پورعلی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
توصیف خانه های اشراف هخامنشی
👤 #والتر_هینتس ایران شناس، متخصص خط و زبانهای ایرانی و تمدن ایلام و تاریخدان بی نظیر آلمانی در مورد خانه های #اشراف_هخامنشی اینطور مینویسد:
"طبیعتا خانه های اربابی شرق ایران کم تکلف تر از کاخ #کورش بودند؛ اما به شهادت #يشتها این خانه ها هم بالایی بلند داشتند، آرمیده بر تیرکهایی مقاوم، با نرده های چوبی فراوان و پنجره های بدون شیشه. خدمتکاران بی شماری در حیاط بزرگ میانی به چارپایان می رسیدند، که اتاقکهای محقرشان در گوشه ی حیاط با حالتی درهم چپیده ردیف شده بودند. از میهمانان با غذاهای همیشه مهیا به طور مفصل پذیرایی می شد. بوی کباب بره فضای خانه را به گونه ای هوس انگیز پر می کرد. در اتاق های خانه ی اربابی تختهایی خوش ساخت قرار داشتند، با پایه های طلاکاری شده، با تشک و روکش های زیبا و بالش ها و متکاهای خوش بو . در اتاقهای #حرمسرا #همسر ارباب و #دختران نژاده به سر می بردند، با میانی بسته و گوشواره و سینه ریز زرین و خلخالی سیمین بر مچ پا. کاروانیان از سرزمین های دور برای بانوان حرم زر و سیم و پارچه های پر زرق و برق می آوردند و آنها را با محصولات ملک ارباب معاوضه میکردند."
📖والترهینتس،داریوش و ایرانیان،ترجمه پرویز رجبی،نشرماهی،صفحه ۴۲
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
حمام به سبک زرتشتی :
آرتور کریستین سن شرق شناس و تاریخدان مشهور دانمارکی در کتاب خود به نقل از آگائیاس(مورخ مشهور یونانی)،نحوه حمام کردن و نظافت زرتشیان را این چنین توضیح میدهد:
«ایرانیان احترام آب را بیش ازهرچیز واجب میشمردند، چنانکه حتی صورت خود را در آب نمی شستند و جز برای آشامیدن آب دادن به نباتات با این عنصر مقدس دسمت نمیزدند). در کتاب وندیداد شرح مسوطی راجع به آب و تأثیر آن در تطهیر مندرج است. فقط چیزی، که در تطهیر مؤثرتر از آب محسوب میشد : بول گاو بود.
📖کریستین سن، ایران در زمان ساسانیان،ترجمه مرحوم رشید یاسمی،صفحه 212
goo.gl/G92EXz 👈 اسکن کتاب
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✍ #محمد_پورعلی
توهین داریوش به اجداد کوروش، استفاده از مهر شاهی جد کوروش هخامنشی برای ترخیص گاو و گوسفند‼️
🔍 #والتر_هینتس ایران شناس، متخصص خط و زبانهای ایرانی و تمدن ایلام و تاریخدان بی نظیر آلمانی در کتاب گرانبهای خود داریوش و ایرانیان چنین میگوید:
"داریوش اجازه داد تا از این مهر در دربار او، برای تأیید تحویل گاو و گوسفندانی که مخصوص سفرهی شاهی بودند، همچنان استفاده شود. یعنی مهر #کورش اول در دربار داریوش در خدمت کاری کم اهمیت بود. این مهر با تصویر سوارکار پهلوان خود، در دست گَدَوگَه ، قصاب دربار، که در این زمان از آن استفاده میکرد، تا حدودی بی اعتبار جلوه می کرده است."
📖والترهینتس،داریوش و ایرانیان،ترجمه پرویز رجبی،نشرماهی،صفحه۶۱
⚠️ دوستان #باستانگرا یک سوال دارم⁉️
الان #داریوش هم #عرب_پرست و #ایران_ستیز است یا نه؟!
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔥 #زرتشت از زبان #بلعمی؛ یکی از بزرگترین مورخین ایرانی
👤 #بلعمی (متوفای ۳۲۵ هجری) وزیر فرهیختهی دربار #سامانیان میگوید: «و مغان را يكى پيغمبر است. او را #زردشت گويند كه اين دين #مغى او نهاد ايشان را، و دعوى كرد كه من پيغمبرم و #آتش_پرستى ايشان را صواب نمود، و كتابى آورد كه آن را زند و اَستا خوانند، و خواهر و مادر را به زنى كردن او آورد و می خوردن را.
📖تاریخ بلعمی، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۸. ج ۱ ص 469
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اعتقاد خرافی #زرتشتی ها به #لاشخور
🔥🔥به گفته ی زرتشتی های امروز، دلیل #دخمه_گذاری مردگانشان و خوراک #لاشخورها شدن آنها، این بوده که زمین آلوده نشود.
👈چه بسا یک دلیلش این بوده اما عبارتی از اوستا نشان می دهد که اعتقادی خرافی نیز در کار بوده است.
👈 معتقد بودند همین که مردی مرد، دیو مرگ به او حمله می کند. با دو راه این دیو فرار می کند: یکی با نگاه کردن سگ به مرده و دیگر اینکه پرنده ی #لاشخور بر فراز مرده پرواز کند یا جنازه را بخورد
📚هاشم رضی،وندیداد، ج۱،چاپ اول
وندیداد ص ۷۴۱__وندیداد ص ۷۴۲
🔥🔥هنوز #اجساد زرتشتیان هند خوراک #لاشخور ها میشود
👈از زبان دکتر #کتایون_مزداپور
خانم دکتر کتایون مزداپور ـ پژوهشگر زرتشتی و نویسنده ی آثار زرتشتی ـ در مصاحبه با مجله ی هفت آسمان (بهار ۱۳۸۴، شماره ۲۵، صفحه ۱۶) تصریح کرده است که هنوز زرتشتی های هند مردگان خود را در دخمه می گذارند (برای مصرف کرکس ها!) می گوید:
«ایرانیان کمتر پایبند به سنت اند و پارسیان هند از این بابت ایرانیان را پنهانی و در نظر، سرزنش می کنند. مثال این سنت شکنی در ایران ترک رسم دخمه گذاری جسد است. امروزه حتی دخمه های ایرانی را مردم معصب دارند خراب می کنند تا به خیال خود ثواب کرده باشند، حال آن که پارسیان هند با همه ی دشواری ها و معضلات هنوز آن آداب کهن (دخمه گذاری اموات) را حفظ کرده اندو دخمه ی بمبئی مثل بهشتی زیبا و دلگشا است و پر از صفایی نادر و غریب.»
🔻🔺دکتر زرین کوب / #پذیرش_اسلام:
#قسمت_اول
🔷🔸 آیین اسلام که پیام دعوتش را فاتحان با خود می آوردند به امتیازات دیرینهء نجبا و موبدان که طی قرنها بیشترینه مردم ایران را در بندگی محنت بار نگهداشته بود خاتمه میداد، دیوارهای عظیم طبقاتی را که بین واستریوشان محروم با واسپوهران و موبدان و آزاتان فاصله یی عبور ناپذیر به وجود آورده بود فرو می ریخت (۱)
🔷🔸 و پیداست که مقاومت در مقابل آن فقط تا وقتی دوام میداشت که عادت به تقالید کهنه، عام خلق را از درک محتوای این پیام پرمعنی مانع می آمد و یا غرور قومی همکاری و برادری با کسانی را که ورودشان با غارت و خشونت ناشی از طبع بدوی شان همراه بود و "" اخلاق اسلامی هنوز در بسیاری از خود آنها رسوخ نکرده بود "" (۲) در نزد ایشان تحمل ناپذیر میساخت.
📖کتاب "تاریخ مردم ایران" - چاپ اول
(صفحه 12)
🚩پی نوشت: (صفحه 522)
👈۱- راجع به احوال طبقات و محرومیت پیشه وران و کشاورزان مقایسه شود با: تاریخ ایران بعد از اسلام/ 5-161
👈۲- اقدام خالدبن ولید در در قتل مالک بن نویره، "" اقدام راشدبن خریت در عصیان بر ضد علی بن ابی طالب(ع) "" و رفتار مصلقة بن هبیره در مورد نصارای بنی ناجیه و فرار او از پرداخت ضمان، نمونه هایی از عدم رسوخ اخلاق اسلامی در وجود این اعراب بدوی و غیر بدوی در آن ایام است.
جنجال خوارج بر ضد حکمیت و غدر اعراب کوفه با نوادهء رسول خدا در یوم الطف نمونه های دیگریست...
🔷🔸برای تفضیل بیشتر:
Caetani, G., Annali dell , Islam, II/399-405
🔻🔺دکتر زرین کوب / #پذیرش_اسلام:
#قسمت_دوم:
🔷🔸افق تازه (ورود اسلام)، طلوع دنیایی را اعلام میکرد که به حکم قرآن کریم می بایست در آن دیگر هرگز بعضی مردم بعضی دیگر را به بندگی نگیرند، و موبدان و واسپوهران هرچه را به مینونگ و گیتیگ تعلق دارد بین خود چنان تقسیم ننمایند که واستریوشان و کشاورزان و شبانکارگان ملک از همه چیز محروم بمانند.
فرار بسیاری ازین واسپوهان و موبدان و آزاتان که همراه موکب یزدگرد شهریار یا به دنبال آن، با عجله از غرب به شرق و از ولایات پارس و ماد و فهله به خراسان و طبرستان و آنسوی رود آموی می گریختند و از ثروت و مکنت غارت کرده و " طی سالیان دراز اندوختهء" خود آنچه را قابل حمل بود با جان "ناقابل" خود نجات میدادند و رعایای خود را در مقابل دشمن رها می کردند نیز نشانهء طلوع دنیایی بود که دیگر نوبت آنها در "پنج روزهء" زندگی پرتجمل و اشرافی شان خاتمه می داد و دور تازه یی را برای مردم ایران آغاز میکرد.
📖(فصل افقهای تازه - صفحه 12و 13)
🔷🔸درین دنیای تازه همه چیز در زمین و آسمان جابجا شد اما همه چیز در پرتوی نظمی دیگر ، که صبغهء الهی و منشأ آسمانی داشت باز همچنان استوار باقی ماند : أنگره مینو با نام تازه اش همچنان بار گناهان را به گردن میگرفت و اوهرمزد با یک اسم دیگر خویش در اوج قله تنزیه و تقدس ماند. امشاسپند و سروش و دیو و فرشته نیز با نامهای تازه آرزوها و نیازهای انسان را همراهی کرد و...
"" اما باورهای تازه برای کسانی که تدریجا آیین فاتحان را با میل و علاقه استقبال کردند امیدهای تازه و اندیشه های تازه آورد و آنان را نیز که بر کیش سابق پدران باقی ماندند با پرسش های تازه روبرو ساخت. ""
👈مع هذا آنکس که کیش خود را رها کرد و از آمده خویشتن را شادمان یافت، از گذشته نکرد دیگر یاد. آن کس هم که کیش خویش رها نکرد تاوقتی گزیت سر و خراج زمین خویش را میپرداخت فاتحان را چندان مایهء آزار نمی دید.
📖کتاب "تاریخ مردم ایران ۲" - چاپ اول
(صفحه 14)
🔻🔺دکتر زرین کوب / #پذیرش_اسلام:
#قسمت_سوم:
🔷🔸ادامهء قسمت دوم ... اما آن کس که با اصرار در حفظ آیین پدران از ورود بیگانه و از آنچه نخوت و تعدی فاتحان میخواند ناخرسندی نشان می داد، از سلطهء این سواران نیزه گذار خود را در رنج می دید، با آنها به کینه جویی بر میخاست و جان و خواستهء خود و کسانش را در راه این ستیهندگی خویش به زیان می آورد. "" لیکن وی نیز آنچه آن را به عنوان نخوت و تعدی ناروا در نزد برخی ازین فاتحان محکوم می کرد، خود و پدرانش یک دو نسل پیش در نبردهای خسروپرویز و تاخت و تازهای هیاطله در عهد پیروز و خسرو به صورتهای دیگر در نقش غالب یا مغلوب تجربه کرده بود و حتی نیم قرنی پیش ازین خود با کسانش نظیر آن را در نواحی ارمنستان و سوریه و مصر و فلسطین نسبت به کسانی که مقهور دستگاه جنگی سپاه خسرو شده بودند اعمال کرده بود.! ""
📖(فصل افقهای تازه- صفحه14 و 15)
🔷🔸بدینگونه، بنای چهارصدساله یی که در واقع خسروپرویز " با ستیزهای بیحاصل و خونریزیهای بدفرجام خویش " پایه هایش را به شدت سست و متزلزل کرده بود بر سر یزدگرد شهریار که در سنین هشت سالگی سرش در زیر بار مسئولیتهایی که یک تاج لرزان و و نامتعادل بر آن تحمیل می کرد به شدت خم گشته بود فرود آمد!
این آخرین ملکان ملکای خاندان اردشیر و شاپور با سلطنت کوتاه سراسر تشویش و آشوب خود جریمهء سلطنتهای طولانی و سراسر تجمل و تعدی اجدادی را پرداخت که آنچه دوران بعد از خسرو پرویز را در آشوبگری و نابسامانی دودمان برانداز دربار و پریشانی و نافرمانی تمام کشور فرو برد(۱) جز حاصل اجتناب ناپذیر آن بشمار نمی آمد و توالی رویدادها بار سنگین تمام مسئولیت های ناشی از آن احوال را بر دوش ناتوان وی افکنده بود. سرانجام مرگی نچندان آبرومند ، اورا در زیر سقف محقر یک آسیاب دور افتاده، تنها و بی پناه ملاقات کرد. (صفحه17)
📖کتاب "تاریخ مردم ایران ۲" - چاپ اول
📝پی نوشت:
۱- ادوارد گیبون مورخ معروف انگلیسی درین باره خاطر نشان میسازد که "هر ولایت، و تقریبا هر شهر ایران صحنهء جدایی طلبی، اختلاف و خونریزی بود" (پیش از حمله اعراب)
طول این مدت در روایت یوتیکس که مأخذ گیبون درین باب بوده هشت سال مستمر ذکر شده.
مقایسه شود با:
Rawlinson, G, The seventh Monarchy/545