زندگی، آن مرد نابینای تنهاییست که
چشمها را شسته در رؤیای نورانیشدن...
@shokoohsher✨
#حسنا_محمدزاده🪴
✨شکوهِ شعر✨
زندگی، آن مرد نابینای تنهاییست که چشمها را شسته در رؤیای نورانیشدن... @shokoohsher✨ #حسنا_محمدزاد
ابرهای بغض، در رؤیای بارانیشدن
سینهها، دریاچهای در حال توفانیشدن
پنجهی خونینِ بالشها پُر از پرهای قو
خوابها دنبال هم در حال طولانیشدن
زندگی، آن مرد نابینای تنهاییست که
چشمها را شسته در رؤیای نورانیشدن
قطرهای پلک مرا بیتاب و سنگین کردهاست
مثل اشکِ برّهها در شامِ قربانیشدن
خوب میفهمم چه حالی دارد، از بیهمدمی
پابهپای گرگها سرگرم چوپانی شدن
برکههای تشنه میبینند با چشمان خیس
نیمهشبها خوابِ گرمِ ماهپیشانیشدن
خالیام از اشتیاقِ بودن و تلخ است، تلخ
جای هر حسّی، پُر از حسّ پشیمانی شدن
چارهی لیلای بیمجنونِ این افسانه چیست؟
یا به دریا دل سپردن، یا بیابانیشدن...
@shokoohsher✨
#حسنا_محمدزاده🪴
هر چند که تازه میکنی دردم،
ای صبح! سلام بر تو، خوش بر دم...
@shokoohsher✨
#مهدی_اخوان_ثالث🌱
با رفتگرهای سحرخیز خیابانت
با شور و شوق هفتِ صبح دور میدانت
با حرفهای رادیو در تاکسیهایت
با قبضهای آب و برقت،قیمت نانت
کیف و کتاب و دفتر و نان و پنیر و سیب
با خنده های راه خانه تا دبستانت
با کارگرهای نجیب سخت مشغولت
در هرم تابستان و سرمای زمستانت
از روزهای سختِ با قصد فراموشی
هی راه رفتن راه رفتن زیر بارانت
از لحن میزی که نباید فاصله میشد
در بین دست گرم مردم با وزیرانت
با عینک تحلیلگرهای سیاسی که
گویا خبر دارند از پیدا و پنهانت
با این سرود ملی در بادها افشان،
با جلوۀ سبز و سپید و سرخ طوفانت
با رزم سرداران همواره کفن پوشت
در جنگل و دریا و در کوه و بیابانت
من میشناسم راه و رسم و خلق و خویت را
بیش از همه اما وطن جان، با شهیدانت...
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند☘️
#ایران_من
بوی بهشت میشنوم از صدای تو
نازکتر از گُل است، گُلِ گونههای تو
ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من
ای بوی هرچه گل، نفس آشنای تو
ای صورت تو آیه و آیینهی خدا
حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو
صد کهکشانْ ستاره و هفت آسمانْ حریر
آوردهام که فرش کنم زیر پای تو
چیزی عزیز تر ز تمام دلم نبود
ای پارهی دلم! که بریزم به پای تو
امروز تکیهگاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگیام شانههای تو
در خاک هم دلم به هوای تو میتپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو
@shokoohsher✨
#قیصر_امینپور🪴
امان دهید به گنجشکهای مستأجر
در این گرانی بیرحم، لانههای عزیز!
@shokoohsher✨
#حسنا_محمدزاده 🍃
هم سنگِ عدم بود وجودم بی تو
آهنگ تو داشت تار و پودم بی تو
خوشحالم از این که حال تو خوش بودهست
خوشنودم از اینکه خوش نبودم بی تو
@shokoohsher✨
#میلاد_عرفانپور🌱
تنها
اگر دمی
کوتاه آیم از تکرارِ این پیشِپا افتادهترین سخن که «دوستت میدارم»
چون تندیسی بیثبات بر پایههای ماسه
به خاک درمیغلتی
و پیش از آنکه لطمهی درد درهمات شکند
به سکوت
میپیوندی.
پس، از تو چه خواهد ماند
چون من بگذرم؟
تعویذِ ناگزیرِ تداومِ تو
تنها
تکرارِ «دوستت میدارم» است؟
با اینهمه
بغضم اگر بترکد… ــ
نه
پَرِّ کاهی حتی بر آب بنخواهد رفت
میدانم!
@shokoohsher✨
#احمد_شاملو ☘️
با منِ برنو به دوشِ یاغیِ مشروطه خواه
عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه
بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد؟
با منِ تنها تر از ستارخان بی سپاه
موی من مانند یال اسبٕ مغرورم سپید
روزگار من شبیه کتری چوپان سیاه
هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق
کُنده ی پیر بلوطی سوخت نه یک مشت کاه
کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود
یک نفر باید زلیخا را بیاندازد به چاه
آدمیزادست و عشق و دل به هر کاری زدن
آدم است و سیب خوردن آدم است و اشتباه
سوختم دیدم قدیمی ها چه زیبا گفته اند
“دانه ی فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه”
@shokoohsher✨
#حامد_عسکری🍃
#ذکر_شب
أنت
أجمل شيء ینبض بقلبي
کل ليلة...
تو قشنگترین چیزی هستی
که هر شب
در قلبم میتپد...
@shokoohsher✨
#محمود_درویش🪴