May 11
"پاتوق کتاب آسمان"
. #درباره_کتاب آنچه به نظر میآید این است که در این کتاب به زندگی سیاسی و مبارزاتی اهل بیت (ع) پ
.
این مخلوق بی نظیر الهی این انسان کامل که قبل از نزول وحی الهی به این مرحله از کمال رسیده است، از اولین لحظه بعثت یک جهاد مرکّب همه جانبه دشوار را آغاز کرد و ۲۳ سال در نهایت دشواری این جهاد را پیش برد. جهاد او در درون خود جهاد با مردمی که از حقیقت هیچ ادراکی نداشتند و جهاد با آن فضای ظلمانی مطلق بود، که امیرالمومنین در نهج البلاغه می فرماید:
"فِي فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَ قَامَتْ عَلَى سَنَابِكِهَا"
از همه طرف فتنهها مردم را میفشرد؛ دنیا طلبی، شهوترانی، ظلم و تعدی، رذایل اخلاقی در اعماق وجود انسانها و دست تعدی قدرتمندانی که بدون هیچ مانع و رادعی به سوی ضعفا دراز بود. این تعدی نه فقط در مکه و در جزیره العرب، بلکه در برترین تمدنهای آنروز عالم یعنی امپراطوری بزرگ روم و در شاهنشاهی ایران وجود داشت. تاریخ را نگاه کنید؛ صفحه ظلمانی تاریخ، سراسر زندگی بشر را فرا گرفته بود. مجاهدت با این قدرت عظیم و تلاش بیوقفه و غیر قابل تصور از اولین ساعات بعثت و تحمل وحی الهی برای پیغمبر آغاز شد و وحی الهی هم پیوسته مثل آب زلالی که به سرزمین مستعدی برسد، در قلب مقدس آن بزرگوار نازل میشد و او را نیرو می بخشید؛ و او همه توان خود را به کار برد تا اینکه بتواند این دنیا را در آستانه یک تحول عظیمی قرار بدهد؛ و موفق شد...
#بریده_کتاب
📚 انسان ۲۵۰ساله/ #آیت_الله_خامنه_ای
#نشر_صهبا
@skybook
هدایت شده از سیمای هنر و اندیشه/ سُها
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
چگونه بعد از جنگ توانستی ادامه دهی و کربلایت را ساختی و شهادت را به ارمغان آوردی
ای شهید!
چگونه شد به او که دستش را در راه خدا داده بود، گفتی: "هر شب نگاه کن ببین این دستت هست یا نه؟!"
مگر دستی که دیگر نیست و از دست رفته است دیده میشود؟
آری اما نه با چشمان ظاهر بین ما که فقط هر چه هست را می بیند و کاری به کار فقر و جاماندگی و هر آنچه که دیگر ندارد. و مگر چشم ظاهر بین میتواند آنچه نیست و از دست رفته را ببیند.
اما تو حاج احمد این فقر و واماندگی را دیدی و به شکرانهی به تنکردن لباس مقدس شهدا در سکوت و خلوت خدمت کردی و کشورت را ساختی و ازین جاماندگیات از قافلهی شهدا در هر جا که بودی مراقبت کردی و با خودت همراهش کردی و هیچ چیز اضافهای با خودت همراه نکردی. زیرا میدانستی آنچه که با تو میماند و تو را حتی بعد از مرگ هم همراهی میکند، همین جاماندگیست و همین دستی است که دیگر نیست و به یدالله پیوسته است که فوق ایدیهم است و از همهی دستها دیدنی تر...
@soha_sima
.
تربیت کوشش برای به فعلیت رساندن استعدادها برحسب اقتضای زمان است.
توضیح سخن این که استعدادهای آدمیان نامحدود است و تمام استعدادها هرگز متحقق نمیشود. پس تربیت قاعدتا باید ناظر به فعلیت بخشیدن به بعضی استعدادها باشد. آموزگاران و مربیان هر عصر کدام استعدادها را به فعلیت میرسانند؟
🔹 از مقدمه...
📚 درباره تعلیم و تربیت در ایران
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#نشر_سخن
#تعیلم_و_تربیت #فلسفه
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. تربیت کوشش برای به فعلیت رساندن استعدادها برحسب اقتضای زمان است. توضیح سخن این که استعدادهای آدم
.
در اروپای متجدد حکومتها نگفتند که در مدارس چه درسهایی بخوانند و دانشمندان در چه مسائلی پژوهش کنند. دانش جدید به تدریج که پیش میرفت مدرسه هم دگرگون میشد و صاحب نظران به تعلیم و تربیت و تحول آن میاندیشیدند، طراحی برنامههای آموزش هم بیشتر به عهده آنان بود. حکومت هم میپذیرفت که طرحهای صاحب نظران پس از این که به درجهای از مقبولیت رسید در آموزش و پرورش اجرا شود، در واقع دولت و دانش و درس و مدرسه کم و بیش با هماهنگی در راهی که از قرن هجدهم هموار شده بود پیش میرفتند...
در جهان متجدد مآب کار حکومت به یک اعتبار آسانتر بود زیرا طرح سازمان مدرسه و نظام تعلیم و تربیت را از یک کشور اروپایی یا آمریکای شمالی میگرفت و معمولا در آن هیچ تصرفی نمیکرد و حتی به شرایط اجرای آن نمیاندیشید. در هر صورت مشکل آموزش و پرورش چندان اساسی است که با اخذ تصمیمهای اداری و به صرف تدوین آیین نامه و دستورالعمل به رفع آن نمیتوان پرداخت. راهنماییهای استادان آموزش و پرورش در صورتی کارساز است که شرایط و مقدمات لازم برای اجرای آنها فراهم شده باشد. کاش می توانستیم به بهترین وجه از این راهنماییها بهرهمند شویم و اصول و قواعد تعلیم و تربیت را از کتابها و کلاسهای درس دانشگاه به خانه و مدرسه و کوچه و بازار بیاوریم.
🔹طرح مسئله کتاب از مقدمه...
📚 درباره تعلیم و تربیت در ایران
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#نشر_سخن
#تعیلم_و_تربیت #فلسفه
@skybook
.
منطقهی بین النهرین، از هزارهی ششم تا هزارهی اولِ پیش از میلاد مهم ترین مرکزِ تمدنِ بشری بود و پهلوان نامهی گیلگَمِش به طورِ دقیق بزرگ ترین یادگارِ مکتوبِ آن دوران است. هرچند این حماسه به تمامیت و كمالِ آثارِ کوتاهترِ آن عهد نیست، بهدلیل زبان فخیم و غنای مایهها و درخششی که در سرتاسر دنیای متمدن عصر خود بافت شایستهگی آن را دارد که به مثابه گویاترین نمایندهی تعهد انسانی-اجتماعیِ شاعر یا شاعران گذرگاهی از تاریخ مورد بررسی انتقادی قرار گیرد.
📚 گیلگَمِش/ برگردان #احمد_شاملو
#نشر_چشمه
@soha_sima
"پاتوق کتاب آسمان"
. منطقهی بین النهرین، از هزارهی ششم تا هزارهی اولِ پیش از میلاد مهم ترین مرکزِ تمدنِ بشری بود و
.
باید توجه داشت که پهلوان نامهی گیلگَمِش درحقیقت نه محصول نقطهی جغرافیایی ویژهیی از آن منطقه است نه دستاورد زمان مشخصی از شروعِ آن دوران پنج هزار ساله و نه حتا یادگار ملت واحد. این، متجهی اسطورهییِ سومریست که در مدتی بیش از هزار سال به یکسان در قلمرو آشوریان و بابلیان به شکوفه نشسته مرزها را از همه سویی درنوشته بیدرنگ در قلمرور گستردهیی از فلسطین تا قلبِ آناتولی و دربار پادشاهان هیتی مورد ترجمه یا گرته برداری قرار گرفته است.
کامل ترین متن آن که به ما رسیده متنی است که بر الواحی از خشت نگاشته آنگاه در کوره پختهاند. این مجموعه شامل دوازده لوح است، هر لوح مشتمل بر شش ستون پله وار به صورت شعر، که ضمن کاوش در بقایای کتابخانهی آشور بانیپال پادشاهِ آشور به دست آمد. هر یک از این دوازده لوح با دوازده سرود شامل شش ستون است در سیصد سطر شعر"، مگر آخرين لوحِ آن که آشکارا الحاقی و به وضوح از یازده لوح قبلی کوتاه تر است.
این حماسهی بلند. در مجموع سه هزار و چهارصد و شصت سطری، ماجراهای زندگی گیلگمش را شرح میدهد که یکی از قدیمی ترین پادشاهانه اوروک بود و به خاطر کارهای نمایان و اعمال مخاطره آمیزش شهرت بسیار یافت.
🔹 از مقدمه #احمد_شاملو بر کتاب
@skybook
.
#تازه_ها
📚 حکمت تاریخ/ نگرشی بر فلسفه تاریخ در پرتو معارف قرآن و اهل بیت(ع)
#آیت_الله_میرباقری
چاپ اول ۱۴۰۱
۴۱۰ صفحه/ قیمت ۱۱۰.۰۰۰ تومان
@skybook
.
#تازه_ها
📚 مکتب امام خمینی به روایت رهبر انقلاب اسلامی
#آیت_الله_خامنه_ای
برگرفته از ۳۱ سخنرانی در سالگردهای رحلت امام خمینی(ره)
چاپ اول ۱۴۰۱
۷۰۰ صفحه/ قیمت ۲۰۰.۰۰۰ تومان
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. تربیت کوشش برای به فعلیت رساندن استعدادها برحسب اقتضای زمان است. توضیح سخن این که استعدادهای آدم
.
وقتی ما به دبستان میرفتیم کلاس ششم ابتدایی گلستان سعدی و کلیله و دمنه میخواندیم و کسی نمیگفت مشکل است و اینها را نباید خواند. شاید هم آن درسها با مطلوب آموزش و پرورش آن زمان تناسب داشت. ولی اکنون نمیدانم مطلوبی داریم که برنامههای درسی را برای رسیدن به آن تدوین کنیم یا در فکر تعلیم مطالبی هستیم که به طور کلی خوبند و باید فرا گرفته شوند.
دیروز بچه ها در مدرسه چیزهایی را یاد می گرفتند اما امروز آن چیزها را یاد نمیگیرند. از چیزهایی که امروز به زحمت یاد گرفته می شود درست نوشتن است. چرا وقتی بچه ها از مدرسه بیرون می آیند نمی توانند یک نامه اداری درست بنویسند. چرا ده پانزده سال درس می خوانیم اما نمی توانیم در زبان مادریمان ده سطر بی غلط بنویسیم؟ چرا در سابق شش سال درس می خواندند و می رفتند منشی می شدند و می توانستند نامه درست با خط خوش بنویسند. شاید مزایای قانونی تصدیق ششم ابتدایی چشم انداز شان بود و آنها را مستعد یاد گرفتن میکرد.
#درباره_ما
📚 درباره تعلیم و تربیت در ایران
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#نشر_سخن
#تعیلم_و_تربیت #فلسفه
@skybook
.
این اتفاق مسخره درست زمانی روی داد که تجدید حیات مام مهربان میهنمان با نیرویی مهارناپذیر آغاز شده بود، با شور و شوقی چنان معصومانه که آدمی را متأثر میساخت، و با تلاش تمامی فرزندان دلیرمان که با جوش و خروش در پی سرنوشتها و آرزوهای تازه گام بر میداشتند.
📚 یک اتفاق مسخره/ #فئودور_داستایفسکی
#نشر_ماهی
#ادبیات_کلاسیک_جهان
@skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. این اتفاق مسخره درست زمانی روی داد که تجدید حیات مام مهربان میهنمان با نیرویی مهارناپذیر آغاز ش
.
#درباره_کتاب
یک اتفاق مسخره داستان خود ماست...
داستانی که راست یا دروغ آمده است تا به راستیهای زندگی فروغ ببخشد. تا در بزنگاههای تصمیم در زندگیهایمان روشنگر راه باشد.
این داستان ظاهرا دو سر دارد، در یک سر آن ایوان ایلیچ و در سر دیگر آن استپان نیکیفوروویچ قرار دارد و نام آن یک اتفاق مسخره است.
آدمها میتوانند خودشان خیال پرداز و ایده آل. نگر و حتی مضحک باشند ولی اتفاقات مسخره را رقم نزنند. این اتفاق از آن حیث مسخره است که ایوان ایلیچ دوست داشتنی و خیال پرداز ما هنوز نمیداند که اگر آدم خوبی است و بخصوص افکار خوب در سر دارد، باید به آینده خود هم فکر کند تا اگر خواست به آنها تحقق ببخشد و در راه دچار ناملایمات شد، خوبی یکسره از میان رخت برنبندد و بدی و بدبینی و بدکرداری یعنی پشت کردن به همه خوبیها جای آنرا نگیرد. اگر نه در آخر ناچار نادم و پریشان و ترسیده ادامه زندگی برایش همان سرنوشت استپان نیکیفوروویچ خواهد بود. کسی که در ابتدای داستان ظاهرا نقطه مقابل خود ایوان ایلیچ است. استپان نیکیفوروویچ آینه سرنوشت همان ایوان ایلیچ ماست و مگر نه اینکه ایوان ایلیچ در آخر همان سخنی که استپان در اول به او گفته بود را بر زیر لب تکرار میکند. آنگاه که نادم و مایوس در آینه خود را دید و نرسیده بر زیر لب گفت (تاب نیاوردم...)
عبارتی که در ابتدای داستان ماهم از شنیدنش رنجیدیدم و در آخر ما هم مثل شخصیت داستان پشیمان آنرا تصدیق کردیم.
راستی حالا ایوان ایلیچ ناچار است از همه آن ایدهها و فکرها انصراف دهد و او مانند استپان در شصت و پنج سالگی مرد عذبی خواهد بود تا تنها درون خانهاش بنشیند و سخت تنها و مقرراتی شود. یعنی درست همان اوصافی که ما را از استپان بیزار کرده بود. یعنی انصراف از همه شعارها و مضحک و مسخره خواندن همه آن خیالات. وضعیت ایوان ایلیچ به وضعیت خیلی از ماها بی شباهت نیست.
ما هم با فهم اینکه خیلی از اوصاف پسندیده را گرچه دوست داریم اما در عمل و در راه تحقق بخشیدن به آنها تاب نمیآوریم، از قدم گذاشتن در چنین راهی بکلی انصراف دادهایم. اما فهم اینکه بی طاقتیم با انصراف دادن یکی نیست. میتوانیم با محدودیتهایی که به خوبی از آن آگاه هستیم قدم در راه بگذاریم و اگرنه زندگی تنها و انضباطی زندگی نیست گذاشتن نقطه پایان زندگی است.
🔹 متن از شهابالدین کرمانی
📚 یک اتفاق مسخره/ #فئودور_داستایفسکی
#نشر_ماهی
#ادبیات_کلاسیک_جهان
@skybook