eitaa logo
به سوی سماء
958 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
487 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
حقیقت آیینه‌ای بود که از آسمان به زمین افتاد و شکست. هرکس پاره‌ای از آن را برداشت و خود را در آن دید، گمان کرد حقیقت نزد اوست. (فيه ما فیه) @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
صفر، ماهی است که خاتم الانبیاء (ص) در آن رحلت می‌کند. ظرفی از زمان که جایگاه فقدان نبوت است. لذا نَحس و بلاخیز است. هر جایگاهی که فاقد روح نبوت باشد، نحس و بلاخیز است. البته زمان و مکان، به خودی خود، نه نحس‌اند و نه سعد. اما اتفاق‌هایی که در آنها روی می‌دهد بدان‌ها رنگ می‌دهد و سبب نحسی یا سعدی آن‌دو می‌گردد. مانند روز عاشورا و مکان کربلا که نقش ویژه‌ای در تربیت نفوس دارد. ماه صفر نیز جایگاه رحلت خاتم الانبیاء (ص) است. و هرجا که روح نبوت نباشد نحس خواهد بود. اما ربیع‌الاول (که جایگاه میلاد نبی است) سعد و موجب رشد آدمی است. منسوب است که پیامبر (ص) فرمود: «هرکه مرا به خروج صفر بشارت دهد، او را به بهشت بشارت می‌دهم». مراد این است که هرکس از اقامت در صفر (فقدان روح نبوت) خارج شود، وارد بهشت شده است. حرام و مکروه، «صفر» اند؛ یعنی فاقد روح نبوت هستند، و واجب و مستحب، «ربیع» اند؛ یعنی واجد روح نبوت هستند. @sooyesama
🔰موسسه علمی تربیتی آوای توحید 🔅فراخوان مقاله هفت شهر عشق 👤به مناسبت سالگرد ارتحال علامه ذوفنون حسن‌زاده آملی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه، فراخوان مقاله با محوریت ابداعات و نوآوری‌های علمی مرحوم علامه برگزار می شود. ⌛️مهلت ارسال آثار: ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ ⏱زمان نتایج داوری : ۱۰ مهر ۱۴۰۳ علاقه‌مندان برای دریافت اطلاعات بیشتر و ارسال مقالات می‌توانند به سامانه ارسال مقاله آوای توحید مراجعه کنند . https://lms.avayetowheed.com/cont/2196 ▫️به مقالات برتر همایش علاوه بر چاپ و انتشار ، جوایز ارزنده تقدیم می شود. 🔘کانال رسمی https://eitaa.com/joinchat/3576430603Cf4a92fc96a
امام رضا (ع): أفضَلُ العَقلِ مَعرِفَةُ الإِنسانِ نَفسَهُ برترین اندیشه، خودشناسى است. (بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۵۲) @sooyesama
این کودکان خفته، بیداری ندارند شوقی برای زندگی، آری، ندارند در خواب آمد بمب و بیداری ز تن رفت هرگز کسی بهر عزاداری ندارند @soyesama
موسی از راه خود رفت که "لَما جاء موسی لِمِيقَاتِنَا" (أعراف: ۱۴۳) لاجرم دست رد بر سينه او زدند و گفتند: "لَن تَرَانِي". اما خواجه [حضرت مصطفی] عليه السلام، را چون از راه حضرت بردند كـه "سبحانَ الَّذِي أَسرَى بِعبدِهِ لَيلًا" (إسراء: ۱) و از قاب قوسين در گذرانيدند و به‌مقام "اَو اَدنی" رسانيدند. هرچه لباس هستی محمدی بود از سرّ وجود او بركشيدند كه "ما كَانَ محمّدأَ أبا أَحدٍ من رجالِكُم" (أحزاب: ۴۰) و خلعت صفت رحمت در پوشانيدند و آن صورت رحمت را به خلق فرستادند. چون می‌رفت، محمد (ص) بود و چون می‌آمد، رحمت. (مرصاد العباد) @sooyesama
الکمالات و الخیرات کلّها نور و اکمل الانوار معرفة الله سبحانه همه کمالات و خوبی‌ها نورند و کامل‌ترین آن‌ها شناخت خدای سبحان است. (هزار و یک نکته، نکته ۴۲۲) @sooyesama
در زمان ما جماعتی از اصحاب عیسی (ع) و یونس (ع) زندگی می‌کنند. اما از مردم بریده‌اند. آن قومی که از یونس بودند، جای پای یکی از آن‌ها را در ساحل دیدم که اندکی پیش از من بود. جای پایش را وَجَب کردم، سه وجب و نیم و یک‌چهارم، به وجب من بود! (فتوحات مکیه، باب ۳۶: معرفت عیسویین، بخش ۲۰ از فتح مکی) @sooyesama
ششم ربیع‌الاول سال‌روز رحلت عارف کبیر آیت‌الله سید علی قاضی قسمتی از وصیّتنامه ایشان: امـا وصـيـت‌هـاى ديـگـر، عـمـده آنـهـا نـمـاز اسـت. نـمـاز را بـازارى نـكـنـيـد، اول وقـت بـه جـا بـيـاوريـد بـا خضوع و خشوع ! اگر نماز را تحفظ كرديد، همه چيزتان مـحـفـوظ مـى‌مـاند و تسبيحه صديقه كبرى سلام الله عليها و آية الكرسى در تعقيب نماز تـرك نـشـود... در مـسـتـحبات تعزيه‌دارى و زيارت حضرت سيدالشهداء مسامحه ننماييد و روضه هفتگى ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشايش امور است و اگر از اول عـمـر تـا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزيت و زيارت و غيرهما به جا بياوريد، هـرگـز حـق آن بـزرگـوار ادا نـمـى شـود و اگـر هـفـتـگـى مـمـكـن نـشـد، دهـه اول محرم ترك نشود. ديـگـر آنـكـه، اگـرچـه ايـن حرف‌ها آهن سرد كوبيدن است، ولى بنده لازم است بگويم، اطـاعـت والدين، حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن و ترك خدعه و حيله، تقدم در سلام و نيكويى كردن با هر بر و فاجر، مگر در جايى كه خدا نهى كرده. اين‌ها را كه عـرض كـردم و امـثـال ايـن‌هـا را مـواظـبـت نـمـايـيـد! الله الله الله كـه دل هيچ كس را نرنجانيد! حمد و ۱۱ توحید را به روح بلندش هدیه نماییم @sooyesama
در میانه این همه غوغا که دور و برت را گرفته، گاهی سکوت کن، ببین و بیاندیش... چیزی چندانی نیست. گرچه ۷۰ یا ۸۰ سال عمر دنیا دراز می‌نماید، اما کوتاه است. چونان ورزش کوتاه صبح‌گاهی، که بخاطر خستگی‌هایت، اکنون چند ساعتی به‌درازا کشیده است. دنیا همه‌اش و همه اجزایش چنین است، برش‌هایی کوتاه و کم‌بها، که بخاطر گره‌ها دراز و لاینحل می‌نمایند. اما هر گره را که می‌گشایی تازه می‌فهمی چه‌اندازه ناچیز بود. و چرا این‌قدر نگرانش بودی؟ به همین ترتیب، روزی از همه گره‌ها زاییده می‌شوی و این ۷۰ سال کوتاه را به پایان می‌بری. آن‌گاه به پشت‌سرت می‌نگری که چه بود؟ هیچ نبود جز پرسه صبح‌گاهی در جنگلی مه‌آلود، که بخاطر خستگی‌هایت اندکی به‌درازا کشید. اکنون، چه می‌شود؟ با این عمر دراز هزاران ساله چه باید کرد؟ به کجا خواهی شد؟ هیچ نمی‌دانی؟ این دلهره آن‌قدر جدی است که دیگر هیچ خاطره‌ای از پرسه صبح‌گاهی در خاطرت نمانده است. حالا تو روییده‌ای. از درون خویش جوانه زده‌ای. انسان دیگری در جهان دیگری، ناآشنا و نگران گوشه‌ای می‌نشینی و آرام زمزمه می‌کنی: آه ای آشنای دل رنجورم، کجایی؟ اکنون آمدم... @sooyesama