eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
425 دنبال‌کننده
5 عکس
4 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. @stayashura99 📔وسائل الشیعه ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
می رسد روضه به یک طشت خدا رحم کند خیزران کاش به زخم دل ما رحم کند چند جای لبت از چوب ترک خورده حسین زخم چشمان ترت باز نمک خورده حسین با سرت خنده کنان حرمله بازی می کرد خیزران با دل یک قافله بازی می کرد مگر از خاطره ام می رود آن بزم عذاب می چکید از لب آن مردک سرمست شراب خواهرت می رسد از راه طنابی بر دست دشمنت دور سرت پیک شرابی در دست مست بود و به دهانش غزلی کفر آمیز تکیه می کرد به ضرب المثلی کفر آمیز دخترت خواست روی پنجه ی پا برخیزد به تماشای تو در طشت طلا برخیزد هر چه کردم نگذارم به تو سوگند نشد خیزران از لب و دندان تو دل کند نشد حسن_کردی ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
(نمااهنگ رسم ادب) امشبو به رسم ادب یاد قدیمیا کنیم به یاد درگذشته ها یه روضه ای به پا کنیم یاد همه اونا که زیر خاکن واسه حسین حسین ما هلاکن امشبو به یاد شهیدامونیم مخصوصا اونایی که بی پلاکن یاد همه اونا که با دلای بی قرار میومدن این شبا با علم سر قرار به سینه مون بزنیم با نوای سازگار گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمیشود یا اباعبدالله حسین اباعبدالله ... یاد پدر مادرامون باید باشیم تو این شبا اونایی که پرچم یا حسین دادن به دست ما هدیه کنیم ثواب گریه ها رو به پیرغلاما و به مو سفیدا نیابتن به سینه مون بکوبیم به یاد مادر پدر شهیدا مثل قدیم بی ریا به حسین رو بزنیم دلا رو تو روضه ها آب و جارو بزنیم رو سینه با نوحه و دم دلجو بزنیم همه جا کربلا همه جا نینوا تو حسین منی نور عین منی دست ادب بزن به سینه یاد کل ذاکرا اونایی که با ناله شون دلا میرفت تا کربلا به یاد کوثری به یاد آهی ، کافی و نادعلی کربلایی امشبو سینه بزنیم به یاد تموم روضه خونای خدایی با دمای قدیمی دل مبتلا کنیم مرغ دلو راهی صحن کربلا کنیم دوباره با نوحه حاج سلیم صفا کنیم زینب زینب کنز حیا زینب خوان وفا زینب زینب زینب درد آشنا زینب زینب زینب غرق بلا زینب ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
هدایت شده از 🏴سرای شعر محتشم🏴
enc_17205066782772430974791.mp3
4.85M
نمااهنگ رسم ادب❤️ ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
شام شلوغ و یادمه دیدم همه دف می زدن یه عده ای می خوندن و می رقصیدن کف می زدن خرابه و خستگی و نافله های عمه مون گریه های سه ساله و زوزه چوب خیزرون تو دست یکی یه سپر دست یکی گوشواره بود بین سنان و حرمله دعوا سر شیرخواره بود یادم نمیره آتیش محله یهودیا سنگای روی پشت بوم سرای زیر دست و پا بابا قرآن می خونه سنگا به اون لب می خوره هر کدوم خطا میره به عمه زینب می خوره شامیا خون به دل خسته و مغموم می کنن یتیم و با یه سر بریده آروم می کنن بابام که قرآن می خونه اشک رقیه در میاد میون مجلس شراب بین طبق یه سر میاد ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
هدایت شده از 🏴سرای شعر محتشم🏴
چقدر میگفتی منو میندازی یاد مادرم برام دعا میکردی که پیر شی الهی دخترم نشسته میخوابم یه ماهه که با پهلوی شکسته میخوابم چشام وَرم داره یه ماهه با چشای نیمه بسته میخوابم تبم نمی اُفته یه ماهه اسمت از روی لبم نمی افته یعنی عمو عباس دیگه به یاد عمه زینبم نمی افته؟ ▪️بابا حسین من، من الّذی أیتمنی بابا حسین من سخته که بابا باشه و تو بغلش جات نده بگو به دختر یزید به ماها خیرات نده شال رو دوشم سوخت گوشواره مو یکی کشید لاله ی گوشم سوخت خبر داری بابا لباسی که دلم میخواست برات بپوشم سوخت تنم که اب میره پاهام ورم که میکنه دوباره خواب میره کنار سر نیزه ت رباب بخاطر تو زیره آفتاب میره ▪️بابا حسین من، من الّذی أیتمنی بابا حسین من گشواره هام پیدا بشه صبح به بازار میبرم گوشواره هامو میفروشم کفن براتو میخرم برات بمیرم من نشد یه مجلس عزا برات بگیرم من دلم بغل میخواد تو بغل کسی به غیره تو نمیرم من مگه امون میده با خیزرون یزید لبِ تو رو نشون میده اخه چطور میشه گرسنته ولی سره توی بوی نون میده ▪️بابا حسین من، من الّذی أیتمنی بابا حسین من شاعران: محمدصادق باقی زاده امیرحسین ثابتی ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
پایش ز دست آبله آزار می کشد از احتیاط دست به دیوار می کشد درگوشه ی خرابه کنار فرشته ها "با ناخنی شکسته ز پا خار می کشد" دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح بر روی خاک عکس علمدار می کشد او هرچه میکشد به خدای یتیم ها از چشم های مردم بازار می کشد گیرم برای خانه اتان هم کنیز شد آیا ز پرشکسته کسی کار می کشد؟ چشمش مگر خدای نکرده چه دیده است؟ نقشی که میکشد همه را تار می کشد لب های بی تحرک او با چه زحمتی خود را به سمت کنج لب یار می کشد علی اکبر لطیفیان ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
آه ریان - بعد اسمش بنویس عطشان آه ریان - جد ما رو خاک و خون غلتان آه ریان - بگو برگه برگه شد قرآن شیب گوداله و شاه بی ردا / وا محمدا وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ آه ریان - ناله میزنم براش از جان آه ریان - حتی از شریعه خورد حیوان آه ریان - جلو چشمامه همین الان میزنه سنان جدا شمر جدا / وا محمدا وا محمدا برسه اگه صدایی به صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ شیب گوداله و شاه بی ردا / وا محمدا وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ آه ریان - کشته ی قتال در میدان آه ریان - حق دارن بهش بگن عریان آه ریان - جلو چشمامه همین الان لااقل صیدتو رو به قبله کن / شمر حوصله کن ۲ اول بکش، بعد هلهله کن / شمر حوصله کن۲ - ۲ آه ریان - دم‌ قتلگاه همه طفلان آه ریان - اولیا مخدره گریان آه ریان - حمله شد به حرم سلطان برید از خیمه ی ناموس خدا / وا محمدا وا محمدا روی خاک تنِ پاک شهدا / وامحمدا وامحمدا ۲ میزنه سنان جدا شمر جدا / وا محمدا وا محمدا برسه اگه صدایی به صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
مهمون اومده خواب دیدم کربلا بارون اومده زینبت با چشم گریون اومده مهمون اومده زوار اومده کاروان بی علمدار اومده زینبت اینبار از بازار اومده زوار اومده حبیب کجایی آقا شد غریب کجایی حسین کشتن چندتا نانجیب کجایی وهب کجایی داره میشه شب کجایی عزیز زهرا جونش شد به لب کجایی اقا السلام ای کشته جهل دنیا السلام زخمی روز عاشورا السلام آه از اربعین عطر تن تو میده این سرزمین السلام علی مقطوع الوتین آه از اربعین ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدف زندگی بندگی است ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
❇️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ الحُسَینِ عَلیهِ السَّلٰام❇️ بردار مداح سلام🤚 یک مداح موفق نیاز به منبع شعر و اشعار جامع و کاملی داره👌✅ ❤️شعر سلاح مداحه❤️ 🩸اگه دوست داری با اشعار طبقه بندی شده و هشتک دار آشنا بشی 🩸اگه دوست داری جامع شعر خوبی داشته باشی برای عزاداری ها 🩸اگه دنبال اشعار سبک دار و خوب برای روضه هستی 👈👈 عضو کانال سرای شعر محتشم بشو🖤 ❇️🔗 سرای شعر محتشم با توجه به نیازهای یک مداح، کانالی است تا جامع شعر خوبی برای برادران عزیز مداح فراهم آورد ✅ در ثواب انتشار این کانال و مطالب آن سهیم باشید و بنر را منتشر کنید ❤️ _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ @stayashura313
چه غریبانه غریب الغربا را کشتند با دل زار معین الضعفا را کشتند آه ای اهل خراسان همه خون گریه کنید که ولی نعمت و مهمان شما را کشتند این خبر را به مدینه ببر ای باد صبا هشتمین بضعه پیغمبر ما را کشتند خواهرش زنده اگر بود از این غم میمرد بین یک حجره در بسته رضا را کشتند از عبایی که سرش بود غلامش فهمید آخر آن نور دل آل عبا را کشتند مثل یک مار گزیده به خودش میپیچید با چه زهری مگر آن  نور هدا را کشتند صورتش را به روی خاک نهاد و می گفت چه غریبانه شه کرببلا را کشتند جگر سوخته اش روضه برایش میخواند با لب تشنه چرا خون خدا را کشتند ته گودال که با نیزه به پهلوش زدند روی تل عمه مظلومه مارا کشتند پای راس شهدا بسکه کف و سوت زدند سربازارچه ی شام اسرا را کشتند 🔸شاعر: ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
از قصر بيرون زد، عبا روى سرش بود در احتضار انگار جسم مضطرش بود دور و برش "گريه كنى" اصلاً نيامد اى كاش پيش اين برادر، خواهرش بود ازبس زمين افتاد و ازبس غَلت مى‌خورد وقت گذر خاكىِ خاكى پيكرش بود دستش به پهلو بود و مشكل راه مى‌رفت خيلى در اين ساعات، يادِ مادرش بود با اينكه دربِ حجره‌اش را بست اَباصَلْت امّا جوادش آمد و دور و برش بود شكرخدا سر روى دامان پسر داشت وقت سفر گريانِ جدّ اطهرش بود وقتى حسين از روى اسب افتاد بر خاک وقتى كه با زانو كنار اكبرش بود در بين مقتل يك على افتاد، اما... حالا صد و ده تا على دور و برش بود شاعر: سید_پوریا_هاشمی ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
خدا رو شاکرم، که باز هوایی ام ببین منم آقا امام رضایی ام قول دادی که سه جا بیای کنار من بشی تو مونس و تاب و قرار من موقع کفن و دفنم بیا کنار من باش به روم که خاک میریزن سر مزار من باش تو شب اول قبر بیا جواب من باش خالیه دستم آقا حساب کتابِ من باش «آقام آقام رضا جان..» ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
مرا ز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی چه شد که با همه جرم و خطا پذیرفتی به جای آنکه رهایم کنی رهم دادی کرم نمودی و گفتی بیا پذیرفتی تو شهریار وجودی به رأفتت نازم که دسته دسته به کویت گدا پذیرفتی به رأفت تو بنازم که با تمام بدی مرا در این حرم با صفا پذیرفتی تو زاده ی علی مرتضایی و همه را به شیوه ی علی مرتضی پذیرفتی به جان فاطمه راضی مشو به اخراجم کنون که از کرمت یا رضا پذیرفتی ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
دلم شکسته و در سینه ام نوایی نیست به بینوایی من هیچ بینوایی نیست تمام زندگی من تویی امام رضا مرا بجز تو در این شهر آشنایی نیست به حلقه های ضریحت دلم گره خورده است دخیل عشق توام من در این ریایی نیست کسی به گوش دلم در میان صحنت گفت به با صفایی این آستانه جایی نیست _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیم بنده را نام خویشتن نبود هر چه ما را لقب دهند آنیم گر برانند و گر ببخشایند ره به جای دگر نمی‌دانیم چون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیم دوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر افشانیم مر خداوند عقل و دانش را عیب ما گو مکن که نادانیم هر گلی نو که در جهان آید ما به عشقش هزاردستانیم تنگ چشمان نظر به میوه کنند ما تماشاکنان بستانیم تو به سیمای شخص می‌نگری ما در آثار صنع حیرانیم هر چه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم سعدیا بی وجود صحبت یار همه عالم به هیچ نستانیم ترک جان عزیز بتوان گفت ترک یار عزیز نتوانیم _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
ز آستـــان رضـایــــــم خـدا جـدا نکند من و جدائی از این آستان،خدا نکند به پیــش گنبد زرینــش آفتــــاب منیر ز رنــگ زردی خود دعـــوی بهــا نکند به صحن او نکند کس به دل هوای بهشت مگر کسی که ز روی رضا حیا نکند ز درگه کــرمش دست التــجا نکشم گدا که دامـن صاحب کـــرم رها نکند چه زائریسـت که گر بگـذرد ز درگه او مقیــــم آن نشـــود ترک ما سوا نکند به نـزد حق نبود هیــچ طاعتی مقبول از آن کسی که رضا را ز خود رضا نکند شها به زائر خود داده ای تو وعده لطف کجا به گفته خود چون توئی وفـــا نکند _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
حرم لبریز زائرها مسافرها مجاورها گروهی آذری ها و گروهی از شمالی ها یکی از پای قالی و یکی از بین شالی ها و حالا هر کدام آرام زبان واکرده در این ازدحام ، آرام : " ببین این دست پینه بسته را آقا ببین این شانه های خسته را آقا به بیخوابی دو چشم خویش را مجبور کردم من به زحمت پول مشهد آمدن را جور کردم من نشستم تا بگیرم دامن ایوان طلایی را به سمتت باز کردم دست خالی گدایی را" یکی درد دلش را با امام مهربان می گفت یکی بالای گلدسته اذان میگفت یکی بغض میان آه را میگفت یکی هم خستگیِ راه را میگفت جوان زائری در گریه هایش "آمدم ای شاه" را میگفت خلاصه عده ای اینجا و خیلی ها ز راه دور ، دلگیر حرم هستند همان هایی که جا ماندند و حالا پای تصویر حرم هستند... _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
این جاست کـه هر دلبر و دلداده بیاید هم شخص گرفتار هم آزاده بیاید در این حرم قدس که باغی ز بهشت است هـرکس به توّلای تو دل داده بیاید پُر نور شود آینۀ بود و نبودش آن کس که چو آئینه دلان ساده بیاید این جا میِ توحید به زوّار ببخشند هـر دل که بُوَد تشنۀ این باده بیاید پرواز ز خود تا به خدا از حرم توست از بهر سفر هرکه شد آماده بیاید این گنبد و گلدسته نشانی است که گوید هرکس که بهشتی است از این جاده بیاید بر سر در این کعبۀ امیّد نوشتند هرکس که به کارش گره افتاده بیاید از حق طلب جلب رضای تو نماید هرگاه «وفائی» سر سجّاده بیاید _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
می‌آید و بر سر عبایش را کشیده انگـــار رنگ صورت آقا پریده حالش مساعد نیست پاها نا ندارد می‌سوزد و دارد نفس‌هایی بریده در راه کوچه دست می‌گیرد به دیوار دستش به دیوار است با قدی خمیده یک بار دیگر کوچه و اولاد زهرا این طایفه از کوچه‌ها خیری ندیده آتش‌گرفتــه پیکرش از زهر انگار این شعله‌ها با جان او در هم تنیده دارد می‌آید حالتش تغییر کرده گویی که درد زهر تا جانش رسیده خواهد که تنها بین حجره بر روی خاک یادی کند از تشنه کامی سر بریده هر چند می‌پیچد به خود از درد اما دور و بر خود ناسزایی، کی شنیده؟ بر خاک می‌غلتد ز دردِ زهر و دارد می‌سوزد از گودال و یک جسم دریده صد شکر اینجا نیست گودال و ندارد نعل نو و اسبان بر پیکر دویده _______________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
نوکر خوبی نبودم ، خودمم می دونم آقا ولی من هرچی که باشم ، پای تو می مونم آقا دمِ غروب میگیره دلم نگو حرم که میره دلم همه رفیقام رفتن من موندم و آه به جون هرچی مَرده قسم اگه به کربلا برسم برا تو میمیرم تنها با یه نگاه میبینی آقا، شده گریه کار نوکرت شب و روز میبینی آقا، چقدر حرم ندیده مونده هنوز میبینی آقا... "حسین وای" شنیدم شبای جمعه ، حرمت داره چه حالی مادرت میرسه از راه ، دوباره جای ما خالی اگه بشم مسافر تو یه شب جمعه زائر تو دیگه دلم آرومِ آرومه آقا یه دل سیر نگات کنمو تو حرمت صدات کنمو دیگه نمیخام چیزی از تو به خدا می ترسم آقا، دم آخری نیای بالا سرمو می ترسم آقا، بمیرم نبینم آخرش حرمو میبینی آقا، شده گریه کار نوکرت شب و روز میبینی آقا، چقدر حرم ندیده مونده هنوز میبینی آقا... حسین.... به خدا غم یه دنیا ، میشینه میون سینم هردفعه یه جایی عکسِ ، حرم تو رو میبینم دیگه رسیده آخر خط دیگه برام تو موندی فقط آخه نمیتونم از تو دل بکنم منم و آرزوی حرم کجا رو دارم آخه برم چی میشه پایین پات سینه بزنم میشناسی منو، همونم که رو زدم به تو همیشه میشناسی منو، اگه من حرم برم آخه چی میشه میشناسی منو ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک : آه ریان https://eitaa.com/stayashura313/657 آه بابا یتیمی زوده برایِ ما آه بابا با دلت چه کرده این دنیا آه بابا ای غریبِ شهر سامرا داره میسوزه چو شمعی حاصلم ای وای دلم پدرم جون میده در مقابلم ای وای من به کی بگم چی اومد به سرم وای از جگرم لرزه افتاده به جسم پدرم وای از جگرم آه بابا بی تو من غریبم و تنها آه بابا یه سحر دیگه بمون با ما آه بابا غمت آتیش زده بر دلها تو شدی پرپر و من شکسته پر ای جان پدر اگه میشه با خودت منو ببر ای جان پدر رسید آتیش از جگر بر بدنت میلرزه تنت مثه مادر توی خونه کشتنت میلرزه تنت آه بابا بدنت نمونده رو خاکا آه بابا رو تنت نرفته مرکب ها آه بابا نزدی رو خاکا دست و پا حرمتت رو نیزه داری نشکست قلب ما شکست بی حیایی روی سینه ات ننشست قلب ما شکست لبِ خشکیده ی تو نخورده چوب خون شده قلوب ناموست نگشته یک صبح تا غروب خون شده قلوب میثم مؤمنی نژاد ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
در مناجات شب اخر خود افتادی پیش چشمان تر همسر خود افتادی گریه ی چشم ملک از قبل مهدی بود چقدر خوب سرت در بغل مهدی بود ناله کردی همه با مهر جوابت دادند تشنه بودی و سپس جرعه ای آبت دادند اهل خانه کفنی بر تن پاکت کردند بعد تشییع بلافاصله خاکت کردند پیکرت تابش سوزنده ی خورشید ندید بوریا جای کفن دور خودش دید ؟ ندید سامرا با سپر و سنگ و سنانت نزدند پیرمردان که عصایی به دهانت نزدند سامرا صحبتی از گودی گودال نشد سینه ات زیر سم اسب که پامال نشد سر انگشترت انگشت به غارت که نرفت آه… ناموس تو آقا به اسارت که نرفت علیرضا خاکساری ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313