#خاطره 5
#حاج_قربی
#کربلا
♻️ اولین باری بود که میخواستم به #کربلا مشرف بشم. خیلی سخت بود. سفر به جایی که هم عاشقش هستی و هم خودت رو لایقش نمیدونی. با افراد مختلفی از اساتید و بزرگان صحبت کردم و راهنمایی خواستم که #ادب_زیارت رو یاد بگیرم.
♻️ در این بین یاد #حاج_قربی افتادم. زنگ زدم گفتم حاجی میخوام برم کربلا چی کنم. حاجی اسم کربلا میشنید گریه می کرد.
خیلی چیزها گفت و حال من رو منقلب کرد تا اینکه فرمود: رسیدی اونجا بگو:
#ارادة_ربی_فی_مقادیر_أمورها_تهبط_إلیکم_و_تصدر_من_بیوتکم.
💢 ترجمه: خواست و مشیت الهی در مقدرات امور بر شما نازل می شود و از خانه های (به واسطه ی) شما صادر می شود. ( شما مجرای فیوضات الهی هستید)
🔹🔸 حاجی باور داشت امام #همه_کاره_عالم است و با این نگاه بود که میشد #زیارت_بامعرفت رفت.
🔻🔻 احساس کردم نگاهم رو تغییر داد. ارتقا داد. حالا بهتر میفهمم کجا دارم میرم. چون این عبارت رو با همه ایمانش گفت، وجودم و قلبم رو متأثر کرد. حس کردم هیچ کسی اینطور #کربلا رفتن رو بهم یاد نداد که حاجی یاد داد.
@taalighat
14.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 #اختصاصی
♻️ کلیپ شعرخوانی دلسوخته سیدالشهدا مرحوم #حاج_قربی
🔆 حرم آب ندارد...
🔆 علی خواب ندارد
🔆 روم خیمه بگویم...
🔆 که شد کشته عمویم
#شادی_روحش_صلوات
@yadhaa
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢 #اطلاعیه
🔹🔸 بنابر پیشنهاد برخی عزیزان ازاین پس #خاطراتی را که از نزدیکان و اطرافیان مان درباره بزرگان، علما، صلحا، شهدای بزرگواری که کمتر یادی از آن ها می شود و در اطراف مان زندگی می کردند را نیز خواهیم نوشت.
🔹🔸 اولین خاطره جدید را با یاد #شهدا آغاز می کنیم که حسن مطلع باشد.
🔻🔻 برخی خاطرات که #ساده از کنار آن ها می گذریم گاه نکته ای ظریف دارد و اگر آن را ثبت نکنیم از دست می رود پس وظیفه داریم به ثبت آن ها بپردازیم.
@yadhaa
#خاطره1
#شهید_سیداحمد_برقعی
♻️ سیداحمد، جوانی که در خانواده ای مذهبی، اصیل و متمکن بزرگ شده بود. شیخ حسین #انصاریان هر وقت همدان می آمد، مهمان این خانه بود. شیخ حسین درباره وصیت نامه اش گفته بود انگار یک عارف به مقصد رسیده این متن را نوشته...
🔸🔹یک روز که سید احمد مریض شده بود، یکی از رفقایش او را دید. گفت: سید #خدا_بد_نده...
♻️ سید اینقدر بهم ریخت و ناراحت شد، گفت اخوی مگه خدا بد میده؟؟؟
🔻🔻 شهدا در نگاه به خدا، در سخن گفتن و در همه جملاتی که برای ما عادی شده، دقیق بودند. همین دقت ها است که کم کم به انسان #رشد می دهد.
(به نقل از حاج حمید ایزدی)
@taalighat
#خاطره2
#شهید_سیداحمد_برقعی
♻️ پدر سیداحمد یک ماشین آریا داشت. جوانی توی سن و سال سید احمد آرزو داشت چنین ماشینی داشته باشه و بره دور دور و #خوش_گذرانی....
🔹🔸 سرمای همدان معروف بود. #زمستان های سخت و سرد و پر برف. اون سال ها اتوموبیل هم فراوان نبود و جابجایی مردم توی سرمای زمستان با سختی انجام می شد.
🔻🔻 #سیداحمد صبح های زود یا آخر شب ماشین پدر رو برمیداشت و می زد به دل خیابان و دور دور...
ولی نه دور دور خوش گذرونی بلکه دور شهر می چرخید تا اگه مسافری توی برف گیر کرده و نمی تونه به مقصد برسه رو سوار کنه...
♻️ خوش گذرونی #نسل_جنگ توی کمک به مردم و دستگیری از خلق الله بود.
(به نقل از حاج حمید ایزدی)
@taalighat
💢 یک توضیح و #اعتذار
♻️ مخاطب این کانال متنوع است، برخی عزیزان دوستان #همدان و برخی دیگر دوستان #قم و رفقای سابق دوره تحصیل هستند، برخی دوستان هم از نقاط دیگر که با هر کدام از بزرگواران #خاطرات_مشترک داریم.
♻️ اما این اشتراک در خاطرات با همه نیست، لذا برخی خاطرات برای گروهی جذاب و برای دیگری غیر ملموس است، از این بابت از همراهان عزیز #عذرخواهی می کنم.
💢 یکی از رفقا پرسید با چه سیری مطالب کانال را پیش خواهی برد؟ عرض کردم به اقتضای حال و هوای #دلم. گاهی دلتنگ حاج قربی ام و گاهی دلتنگ حاج مهدی، گاهی در فکر دوران معصومیه هستم و گاهی در فکر حاج آقا تهرانی، لذا کار را به دست دل می سپارم.
در هر صورت کاستی ها را بر ما ببخشید🙏
@yadhaa
♻️ به دلیل مسئله ای که اخیرا پیش آمده، انشالله از امشب بخشی از خاطراتم درباره #مدرسه_معصومیه قم که سال های مهم زندگی ام را در آن گذرانده ام، با شما در میان خواهم گذاشت.
🔻🔻 از خاطرات شما عزیزان در این زمینه استقبال می کنم.
#معصومیه
#فصل_جدید_خاطرات
@yadhaa
#از_معصومیه_ای_که_بود...
#بخش_اول
🔹🔸 اینکه من و خیلی ها مثل من به #معصومیه عشق می ورزند، نه فقط به خاطر یک مشت خاطرات نوستالژیک و احساسات صرف است که هر کسی از دوران مدرسه اش داشته و دارد. که اگر این بود خیلی عشق متمایزی به شمار نمی آمد.
🔹🔸 معصومیه برای خیلی ها ویژه، متمایز و برجسته است ولی هر کسی از ظن خود یار #معصومیه شد. یکی دلباخته بچه های درس خوان آن بود، یکی شیفته اینکه در این مدرسه مکالمه عربی و انگلیسی رواج دارد، یکی مجذوب دعای ندبه های آقاتهرانی اش و هر کسی از زاویه ای...
معصومیه همه این ها هست ولی فقط این ها نیست.
🔹🔸 معصومیه، نماد #حوزه_انقلابی واقعی بود. معصومیه با بچه های جبهه و جنگ پایه گذاری شد و #دغدغه-جهاد از اجزای لاینفک آن بود. در قم کم نیستند حوزه های علمیه ای که طلبه درس خوان تربیت می کنند ولی طلبه درس خوانِ انقلابی و دائر مدار انقلاب ... کم!!!
🔻🔻 معصومیه، جلوه ی #حوزه_انقلاب_اسلامی در قم بود. معصومیه پایگاه تربیت #طلبه_تراز انقلاب اسلامی بود. معصومیه علم و معنویت را در راستای اهداف انقلاب توأمان می خواست نه علم صرف و نه معنویت صرف، #منهای_انقلاب.
❌❌ خیلی ها معصومیه را این گونه نمی خواستند پس طرح #انقلاب_زدایی از معصومیه و خنثی سازی معصومیه #کلید خورد...
#توطئه_علیه_معصومیه
#انقلاب_زدایی
@taalighat
🔹🔸🔹
#از_معصومیه_ای_که_بود...
#بخش_دوم
🔻🔻#معنویت_معصومیه1
🔹🔸 معصومیه بود و #انسان_های_بزرگی که گوشه کنار حجره ها بی ادعا زندگی می کردند. در معصومیه همه جور آدمی بود. نه اینکه همه عارف و مجاهد بودند ولی جو غالب با بزرگی هایی بود که چشم پوشیدنی نیست...
🔹🔸 بعضی ساختمان ها، یک حجره را مثل #سنگر کرده بودند و با گونی و سر بند و... تزیین کرده بودند وارد که می شدی انگار وارد جبهه شدی... روزها گاهی دوتا دوتا در این سنگرها برای هم روضه می خواندند، شب ها #نماز_شب...
🔹🔸 شب های جمعه برخی چند نفری تا صبح در سرداب ساختمان شهید مطهری بساط #روضه و گریه داشتند. برخی شبهای جمعه دل به صحرا می زدند و در #بیابان های اطراف جمکران بساط اشک و آه و روضه داشتند.
🔹🔸 اما این ها بی دلیل نبود. یاد #شهدا واقعا بین بچه زنده بود. بعدا از واحد شهدا هم می نویسم که چه بود و چه کرد. #معنویت معصومیه، عافیت طلبانه نبود، #مجاهدانه بود.
🔹🔸 #اساتید_اخلاق، اساتید دروس بچه ها و رفیق آن ها بودند نه فقط استاد کرسی اخلاق. آقای #مویدی و آقای #فروغی و آقای #مهریزی و آقای علوی زاده و ... همه از شاگردان مرحوم آیت الله پهلوانی و ملازمان آیت الله بهجت بودند و در مدرسه درس فقه و اصول و... می گفتند. صبح به صبح دیدن این قله های نور، نور به دل طلبه ها می ریخت.
🔹🔸 #درس_اخلاق های هفتگی، واقعا درس اخلاق و #اشک و آه بود. درس اخلاق #بخشی_از_زندگی بچه ها بود نه یک اجبار یا یک عادت، و واقعا درس تصمیم های بزرگ بود. واقعا لحظه تحول بود. یادش بخیر گریه بچه ها پا به پای اشک های آقای فروغی ...
#معنویت_معصومیه
#معنویت_مجاهدانه
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#از_معصومیه_ای_که_بود...
#بخش_سوم
🔻🔻#معنویت_معصومیه2
🔹🔸 #نماز_شب بین بچه ها #رونق داشت. سحرها که بیدار می شدی، از این اتاق به آن اتاق که سرک می کشیدی خیلی ها مشغول نماز شب بودند. برخی که نمی خواستند داخل #حجره نماز بخوانند تا مزاحم استراحت دیگری نشوند، داخل کلاس ها و به اصطلاح مدرس را انتخاب می کردند. سحرها، مدرس خالی برای نماز پیدا نمی کردی...
🔹🔸 برخی قبل از نماز صبح #مباحثه روایی داشتند. مباحثه اصول کافی، مباحثه کلیات احادیث قدسی، و...
🔹🔸 بعضی بچه ها مسئول بیدار کردن بقیه بودند. بچه هایی که خواب می موندند، به بقیه می سپردند که ما رو فلان ساعت بیدار کنید. تعاونوا علی البر و التقوی بود هر سحر...
🔹🔸 روزهای جمعه معصومیه دیدنی بود. #دعای_ندبه حاج آقاتهرانی و اشتیاق بچه ها و ناله های فراق حاج آقامرتضی... بعد از دعا، صبحانه عدسی حسابی می چسبید. بچه هایی که شب جمعه تا صبح مشغول تدارک و پخت و پز بودند هم حال و هوایی داشتند... #عصر_جمعه خیلی از بچه ها دسته جمعی می رفتند #جمکران...
🔹🔸 شب های طول هفته هم خیلی ها برنامه منظم #زیارت_حرم داشتند، حرم رفتن را مثل کلاس درس رفتن، منظم و سر وقت و با رعایت آداب انجام می دادند. بچه ها با بی بی وعده داشتند. خیلی ها بی بی را #مادرانه دوست داشتند و همه مشکلات رو با ایشون در میان می گذاشتند... از مشکلات کوچک مثل حجره و هم بحث تا مشکلات اساسی و جدی...
🔹🔸 احتیاط و #مراقبه در رفتار خیلی از بچه ها موج می زد. احساس برادری و اخوت فی الله را لمس می کردی. بچه ها شاد بودند، در عین معنویت اهل شوخی و مزاح بودند و از همه مهمتر اینکه #برادرانه دلسوز هم بودند و رفیق و شفیق ...
#نماز_شب
#زیارت
#دعای_ندبه
#اخوت_فی_الله
https://eitaa.com/taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸