🔹🔸 مثل شب های جمعه هر هفته، برای نماز رفتم خیابان چهارمردان، کوچه ای باریک که وسطش، انتهای یک کوچه بن بست مسجد آیت الله #جوادی_آملی بود. قبل از اذان رسیدم، آقای جوادی وارد شدند، با همه سلام و علیک کردند، به یکی دو نفر هم تعارف کردند: آقا بفرمایید شما نماز را اقامه کنید،... نهایت تواضع و وقار
🔻🔻 بعد از نماز رفتند گوشه ای از مسجد به پشتی های قرمزی که حالا کمی هم رنگ و رو رفته شده بود، تکیه دادند. سخنران به نشانه ادب، خدمت شان رسید و اجازه خواست، بعد بالای منبر رفت. روضه شروع شد، در همین اثناء آیت الله #علوی_گرگانی وارد شدند، آقای جوادی به احترام شان قیام کردند، رفتند و کنار آیت الله جوادی نشستند، کمی گذشت آقای #امجد وارد مسجد شدند همان وسط جمعیت دم در نشستند.
🔻🔻 عجله داشتم، بلند شدم و از پله های مسجد به سختی از وسط جمعیت پایین می آمدم که ناگهان....
🔸 یک پیرمرد با جلالت و ابهت و جذبه و در عین حال در اوج لطافت و مهربانی را مقابلم دیدم که عصا زنان از پله های مسجد بالا می آمد... جناب علامه #حسن_زاده_آملی بودند. وای خدای من چقدر لحظه ی بی نظیری بود، بار اولی بود که ایشان را از نزدیک می دیدم.
🔻🔻 بقیه هم مثل من به وجد آمده بودند، یک روحانی نسبتا مسن با دیدن علامه، به سرعت به سمت ایشان رفت و خم شد که پای شان را ببوسد... آقای #حسن_زاده یک مرتبه عقب کشیدند و با یک تلنگر و درعین آرامش فرمودند: آقاجان، نکنید این کارها را، من دست شما را می بوسم، نکنید این کارها را...
#نفحه_ای بود چند لحظه دیدن این مرد الهی...
https://eitaa.com/taalighat
#خاطرات_معصومیه
#از_معصومیه_ای_که_بود
🔰️ پیش از آغاز نگارش #فصل_دوم از خاطرات مدرسه معصومیه س، برای دسترسی به مطالب مربوط به #فصل_اول خاطرات معصومیه، لینک مطالب قبلی تقدیم می شود. 🔻🔻
1⃣ از معصومیه ای که بود، #مقدمه🔻🔻
https://eitaa.com/yadhaa/53
2⃣ معنویت معصومیه، بخش اول:🔻🔻
https://eitaa.com/yadhaa/54
3⃣ معنویت معصومیه، بخش دوم:🔻🔻
https://eitaa.com/yadhaa/55
4⃣ معنویت معصومیه، #نماز_شب و #درس_اخلاق🔻🔻
https://eitaa.com/yadhaa/72
5⃣ معنویت معصومیه،#روضه_های_حجره🔻🔻
https://eitaa.com/yadhaa/73
6⃣ معنویت معصومیه، #زیارت🔻🔻
https://eitaa.com/yadhaa/76
7⃣ معنویت معصومیه، #پیوند_با_شهدا 🔻🔻
https://eitaa.com/yadhaa/90
8⃣ معنویت معصومیه، #مسجد🔻🔻
https://eitaa.com/yadhaa/91
9⃣ معنویت معصومیه، #نمازهای_خاص🔻🔻
https://eitaa.com/yadhaa/93
🔸🔹🔸🔹
@yadhaa
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢 متاسفانه اطلاع پیدا کردیم استاد بزرگوار اخلاق جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای سید احمد #فقیهی، از ملازمان مرحوم آیت الله #بهاالديني و از معتمدین آيت الله #مصباح_یزدی دچار سانحه #تصادف و آسیب جدی شده اند.
🔰️ از همه بزرگواران تقاضا داریم برای عافیت و سلامتی ایشان و دفع بلا از وجود شریف شان #حمد شفا قرائت فرمایند🙏
@yadhaa
تعلیقات
💢 متاسفانه اطلاع پیدا کردیم استاد بزرگوار اخلاق جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای سید احمد #فقیهی، از
🍀 با لطف خدای متعال و به برکت دعای مؤمنین حال عمومی جناب استاد #فقیهی خوب و امیدوار کننده است و عوارض ناشی از تصادف انشالله به مرور رفع خواهد شد.
💢 تذکر و اعتذار
🔰️ انشالله طی هفته آتی به ادامه خاطرات از مدرسه #معصومیه می پردازم. از عزیزانی که با این مسئله تعلق خاطر خاصی ندارند تا پایان این پرونده عذرخواهی می کنم.
🔰️ هدف ازاین مهم، ارزیابی وضعیت کنونی معصومیه، کمک به طراحی مدرسه تراز انقلاب و #تاریخ_نگاری معصومیه است.
@yadhaa
#از_معصومیه_ای_که_بود
#بخش_دهم
#معصومیه_کانون_دغدغه_مندی
🍀 معصومیه کانون #دغدغه_مندی بود. دغدغه درباره #انقلاب و مسائل آن از سطوح سیاسی و اجتماعی گرفته تا سطوح عمیق تئوریک. هر کسی برای دغدغه اش طرحی در می انداخت. این شده بود که معصومیه کانون پویایی و حرکت و #تحول بود. معصومیه از بی تفاوتی رنج می برد.
🌿 در همین قم مدرسه داشتیم که روزنامه و تلویزیون در آن #ممنوع بود. طلبه دعوت به بی تفاوتی میشد، ولی در معصومیه همه چیز در جای خودش تعریف شده بود. معنویت به درس لطمه نمی زد، انقلابی گری به معنویت، و علم ورزی به انقلابی گری. کانون اعتدال و مستجمع جمیع صفات انقلابی، معصومیه با این اوصاف شده بود جمع بین: معنویت و علمیت #در_خدمت_انقلاب
(#تذکر: درمدرسه داشتیم کسانی که فقط غرق درس یا فقط غرق معنویت بودند یا کلا بی خیال و بیکار بودند ولی کم نبودند انسان هایی با اوصافی از جامعیت)
💢#واحد_شهدا
🌿 معصومیه #بسیج داشت ولی دغدغه فقط محدود به بسیج نبود.
عده ای از دغدغه مندان جایی تأسیس کردند به نام «واحد شهدا»؛ هفته ای یک شب، یک راوی دعوت می کرد و خاطره می گفت، بعد هم توسل و روضه و گعده دوستانه. چه صفایی داشت هر هفته زنده کردن عشق به شهدا و #شهادت. همین واحد شهدا اردوی راهیان نور می برد، #کتابخانه تخصصی شهدا داشت، خاطره نگاری شهدا و...
💢 #واحد_مهدویت
🌿 عده ای دیگر با دغدغه #مهدویت دفتر مهدویت زده بودند و کتابخانه تخصصی و تمرکز بر فعالیت های مربوط به این حوزه...
💢#دفتر_جنبش
🍀 عده ای با دغدغه های تئوریک نظام «دفتر #جنبش_نرم_افزاری و تولید علم» راه انداخته بودند و در پی زمینه سازی برای دغدغه حیاتی #اسلامی_سازی علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی بودند. برگزاری دوره های علم دینی، غرب شناسی، روش تحقیق و پژوهش و...
💢#بسیج
🌿 نشست های بصیرتی هفتگی بسیج هم که در همه قم شهره بود. هفته ای یک چهره ی سیاسی معروف و سخن از مهمترین مسائل روز. اقدامات به هنگام، اردوی مشهد و جنوب و ده ها اقدام دیگر
💢#دفترقرآن_و_عترت
🌿 جمعی از بچه های قرآنی فعالیت های مختلفی درباره ترویج قرآن و حفظ و مفاهیم و... انجام می دادند. ساختمان حفاظ داشتیم که بچه های قرآنی را گردهم آورده بود.
💢#اقدامات_خودجوش
🌿 یکی تابلویی زده بود در حیاط مدرسه و درموضوعات چالشی مقاله می نوشت، فردا کسی در رد آن مقاله می نوشت و در تابلو درج می شد، روز بعدش جوابیه بعدی و #آزاداندیشی به معنای واقعی در بین طلبه ها رایج بود.
🔰️ این بود #معصومیه. همه در کار بودند و همه در فعالیت. همه جا نشاط بود و پویایی و فعالیت...
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#از_معصومیه_ای_که_بود
#بخش_یازدهم
#علم_ورزی
#دانش
🌿 معصومیه کانون #علم_ورزی بود. خیلی از بچه ها با همه وجود درس می خواندند. بچه ها درس خواندن رو #مجاهدت می دونستند.
🔅 کلاس ها معمولا با رونق و سرزنده بود و برخی کلاس ها نشاط علمی استاد را به وجد می آورد.
🌿 بعد از درس برخی اساتید، طلبه ها دور تا دور استاد را می گرفتند و همه با سوال های پی در پی او را محاصره می کردند. این صحنه به یاد ماندنی و خاطره همگانی است، طلبه هایی که بعد از کلاس فقه و اصول استاد شورگشتی از دم تا کلاس تا خروجی مدرسه، دورتا دور استاد جمع بودند و سوال می پرسیدند تا عطش علمی خود را تسکین دهند.
🌿 عصرها بازار مباحثه گرم بود. توی حیاط، روی صندلی ها، دورتا دور مسجد مدرسه، مَدرَس ها، همه جا پر بود از طلبه هایی که دوتا دوتا، یا سه تایی گرم #مباحثه بودند و صدای فریاد علمی بود که تا ثریا می رفت. واقعا پیدا کردن یک جای خالی برای مباحثه دشوار بود. آنقدر همه گرم مباحثه بودند که اشتیاق به علم در دل هم کم انگیزه ای نیز جوانه می زد.
🍀 این ها، همان طلبه هایی بودند که سحرها گرم #نماز_شب بودند. سحرها جا برای نماز شب پیدا نمی شد و روزها جا برای مباحثه. این طلبه ها شب گرم عبادت بودند و روز گرم علم ورزی؛ مصداق: #رهبانٌ_باللیل و #لیوث_فی_النهار
🌱 این #معصومیه بود....
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#از_معصومیه_ای_که_بود
#بخش_دوازدهم
#بخش_باهنر
🔸🔹 #معصومیه، مدرسه بزرگی است، ساختمان های متعددی دارد و هر کدام را به نام عالم و بزرگی نامگذاری کرده اند، #بخش_باهنر پیش از #دانشجویی شدن، پذیرای طلاب سطح 2 بود، اما با افزایش حجم ورودی طلاب لیسانسه به مدرسه این بخش مختص طلاب لیسانسه شد.
🔸🔹 کوچک بودن بخش و صفای بچه ها باعث شده بود تا جو #صمیمیت خاصی بین رفقا شکل بگیرد . بیشتر بچه ها به اتاقهای همدیگر رفت و آمد داشتند و ناهار یا شام مهمان سفره های ساده و بی ریای اتاق دوستانشان بودند.
🔸🔹 با وجود آنکه مدرسه برای خودش هیئتی داشت اما رفقا تصمیم گرفتند تا #هیئت عاشورائیان را در بخش تاسیس کنند. مراسم هیئت عموما داخل راهرو بخش برگزار می شد. دوستان اتاق مطالعه را هم بنام #حسینیه شهید علمدار نامگذاری کردند و بعضا مراسم هیئت آنجا هم برگزار می شد.
🔸🔹 یکی از شلوغ ترین اتاقها #اتاق_مطالعه بزرگی بود که بعلت شمالی بودن در پاییز و زمستان خیلی سرد بود . اتاق مطالعه در دل شبهای سرد پاییز و زمستان حتی نیمه های شب به نور #مناجات بچه ها روشن می شد و چند نفری از بچه ها که نمی خواستند صدای مناجات هم اتاقی ها را اذیت کند در اتاق مطالعه به مناجات و نماز شب مشغول بودند.
🔸🔹 یکی از نکات جالبی که از این بخش مدرسه شروع شد فروش عطر بدون حضور فروشنده بود. یکی از دوستان شیشه های عطر را داخل مقوایی قرار داده بود و کارتنی را کنارش گذاشته بود تا دوستان وجه عطر را داخلش بیندازند. فروشنده نبود اما خدا حاضر بود....آنچه که برای بعضی جزو آرزوها و ایده آلهاست در معصومیه دیدیم.
🔸🔹 بر خلاف #دانشگاه که سر شستن ظرف دعوا بود، اینجا طلاب برادرانه ظرفها را می شستند. تقسیم بندی ای در کار نبود ولی رفقا هوای همدیگر را داشتند و بعضا برای شستن ظرف از همدیگر سبقت می گرفتند.
💢 جالب اینکه یکی از دوستان که برای ثبت نام دانشگاه مهمان ما شده بود با دیدن این صحنه ها از رفتن به دانشگاه پشیمان شد و رفت دنبال ثبتنام حوزه.
🔰️ (متن و #خاطره از برادر عزیز و فاضلم جناب حجت الاسلام محمد یوسفعلی تبار)
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آیت_الله_فاضلیان
#ورود_به_حرم
🔰️ لحظاتی از حال و هوای ملکوتی مرحوم آیت الله حاج آقا رضا فاضلیان هنگام ورود به #حرم_مطهر
@kashkoolfn
@yadhaa
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
هدایت شده از اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی
🔺نماز آیتالله العظمی گلپایگانی بر پیکر علامه طباطبایی «رحمه الله علیهما»
💥آبان1360، با حضور پرشور مردم و علما، حرم حضرت معصومه (س)
🆔 کانال اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی
🌐 eitaa.com/monzer_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سالگرد_علامه_طباطبایی
💢 توصیف علامه طباطبایی در بیان و کلام مرحوم آیت الله #مرعشی_نجفی
🔰️ بیان سیر علمی و سلسله اساتید #علامه_طباطبایی رحمه الله علیه
✅ پیشنهاد ویژه: حتما ببینید...
@yadhaa
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سالگرد_علامه_طباطبایی
💢 کلیپ زیبایی از مرحوم علامه #طباطبایی
🌱 من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
🌱 ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد
@yadhaa
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 دیدار آيت الله محمدی با مرحوم آیت الله شیخ محسن #محقق همدانی
🔻🔻 حکایت شنیدنی طلبه ای که با #طی_الارض از نجف تا کربلا رفت
🔰️ مرحوم آیت الله محقق از دوستان علامه محمدتقی جعفری بود که دوران تحصیل در نجف اشرف همراه و هم بحث بودند.
🔰️ نثار روح عالمان ربانی #صلوات
@yadhaa
@daneshnameh1399
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#حاج_مهدی_مطلبی
#آخرین_تصویر
#مجاهدت
#خاطره 3
💢 آخرین تصویر من از #حاج_مهدی
🌿 تازه از نماز جماعت مسجد رفعت بیرون آمده بودم. بیرون مسجد، سر کوچه منتظر خانمم بودم تا کلاسش در موسسه نورالزهرا تمام شود، که طلبه ی موتورسواری جلوی پایم تر مز زد. #حاج_مهدی بود، بعد مدتها می دیدمش.
🌿 خیلی گرم با هم احوالپرسی می کردیم که چشمم به #چشماش افتاد. #خستگی خودش را از تو چشماش نشان می داد، بس که خسته بود چشماش یه #کاسه_خون بود.
🌿 خواستم سوال کنم اما پشیمان شدم، می دانستم که این چشمها در اثر کار برای خدا و بیخوابی شده یک کاسه خون. خداحافظی کرد و رفت و این شد #آخرین_قاب تصویر من از حاج مهدی.
(خاطره از برادر عزیزم محمد آقای یوسفعلی تبار)
🔰️ #پی_نوشت:
حاج مهدی از سال 92 و بعد از امضای توافقنامه ننگین #ژنو تقریبا شب و روزش رو وقف نقد و بررسی و روشنگری پیرامون مسئله #هسته_ای کرد. محمدجان تو اون یک قاب رو دیدی، من دو سال مداوم مهدی رو تو این حال و هوا دیدم.
امثال حاج مهدی با همه وجود ایستادند تا عده ای چوب حراج به منافع مملکت نزنند، حالا دوباره #هوس_مذاکره_با_شیطان به سرشون زده.
☘ بنا بر روايت، مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه، حالا اگه کسی دوبار گزیده شد، نتیجه چی میشه...؟ جواب با شما....
#هوس_مذاکره
#عاشقان_برجام
#خسارت_محض
@taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7