eitaa logo
تاملات
743 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
341 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
📍 یادداشت | نقد مناسک با یک کلیشه مبتذل در نقد دوگانه‌سازی‌های حکومتی/غیر حکومتی در تحلیل حوزه‌های فرهنگی و هنری ✍🏻میثم مهدیار 📂 پرونده : بن‌بست جامعه‌شناسی کلاسیک در فهم آیین دینی 🔹 یکی از پربسامدترین و از این جهت مبتذل‌ترین کلیشه‌هایی که در سال‌های اخیر در میدان جامعه‌شناسی ایرانی ساخته و پرداخته شده دوگانه‌هایی چون «حکومتی- دولتی- رسمی/غیرحکومتی- غیردولتی- غیررسمی» به‌خصوص در تحلیل حوزه‌های فرهنگی و هنری است. از این جهت مبتذل که با گذشت زمان بدون آنکه عمق و بسط نظری خاصی پیدا کند صرفا در قالب‌‌های توییت‌وار تکرار و مناقشه برانگیز شده‌اند. شواهد امر نیز حاکی است به‌دلیل همین عمق نیافتن بحث، مصرف‌کنندگان مدام این کلیشه اغلب به تبعات و تناقضات نظری کاربست آن برای خود بی‌توجهند. ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
📍 یادداشت | نقد مناسک با یک کلیشه مبتذل در نقد دوگانه‌سازی‌های حکومتی/غیر حکومتی در تحلیل حوزه‌های
🔘 بخش 1 از 3 🔹اگرچه در واکنش به این دوگانه‌سازی بارها این پرسش را طرح کرده‌ام که بالاخره «منظور از حکومت (‌دولت/state) در این دوگانه چیست؟ آیا این دوگانه را از منظر «جامعه‌شناسی دولت» طرح می‌کنند یا صرفا درقالب یک رتوریک سیاسی روزمره آن را مصرف می‌کنند؟ یا مثلا آیا منظور از دولتی شدن وجه طبقاتی دولت است؟‌ اگر هست آیا دولت در ایران وجهی طبقاتی دارد؟ یا وجه بروکراتیک دولت منظور است؟‌ و اگر هست آیا آن‌گونه که وبر و دیگر جامعه‌شناسان سیاسی مدرن طرح می‌کنند دولت در ایران نیز واجد خصیصه‌های بروکراتیک اروپامدارانه است؟ و...» اما متاسفانه پاسخی دریافت نکرده‌ام تا بتوان بحث را پیش برد. 🔹 با این همه به‌نظر می‌رسد این دوگانه حاکمیتی - غیرحاکمیتی توسط سه رویکرد نظری خاص بازتولید می‌شود: رویکردی که تحت‌تاثیر رویکردهای شرق‌شناسانه به تاریخ ایران، تضادی دائمی میان «» را در جامعه‌شناسی تاریخی ایران بازشناسی می‌کند. مثال‌واره مشهور آن است که تحت تاثیر ایده «شیوه تولید آسیایی» و انگلس و ذیل پارادایم «» چنین تضادی را جوهر جامعه‌شناسی سیاسی ایران و به تبع آن جامعه‌شناسی توسعه، فرهنگی، اقتصادی و معرفتی آن معرفی می‌کند. 🔹 براساس این ایده به‌واسطه آنکه ایران اقلیمی «خشک و پراکنده» بوده از این رو برخلاف تاریخ اروپای غربی، شکل‌گیری طبقات اجتماعی میانجی دولت و ملت اساسا ممتنع بوده و به‌جای یک حرکت تکاملی و رو به پیشرفت با یک جامعه کلنگی واجد حرکت‌های دوری تکراری «استبداد- انقلاب- استبداد» مواجه بوده‌ و هستیم که در آن حکومت‌ها «فعال مایشا» و عوام هم منقاد و منفعل و فاقد سوژگی خاصی بوده‌اند. 🔹 این ایده شرق‌شناسانه اگرچه فربه‌ترین چتر گفتمانی جامعه‌شناسی دانشگاهی ایران طی عمر حدود ‌۸۰ساله خود بوده و جریان‌های راست و (با تعجب بسیار)‌ چپ دانشگاهی در ایران خود را ذیل آن تعریف کرده‌اند اما با پژوهش‌های تاریخی که یکی دو دهه اخیر در حوزه تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران صورت گرفته کاربست آن برای تحلیل تاریخ ایران به چالش کشیده شده است. ⚜️ @Taammolat74
🔘 بخش 2 از 3 🔹 در حوزه فلسفه سیاسی کسانی چون و و در حوزه علوم اجتماعی پژوهشگرانی چون ، ، در نسل‌های قدیمی‌تر و ، و... در نسل‌های جدیدتر در پژوهش‌های تاریخی و میدانی‌شان تلاش‌های بیش و کمی برای نابسنده نشان‌دادن چنان چهارچوب مفهومی صرف کرده‌ و نشان داده‌اند اگرچه تاریخ ایران به شکل اروپای غربی فاقد یک طبقه اقتصادی میانجی حکومت‌ها و مردم بوده است، اما نهادها و ساخت‌های تاریخی بسیاری در تاریخ ایران قابل شناسایی‌اند که چنان میانجیگری را به طرق مختلف نمایندگی و «تداوم فرهنگی ایران» طی حدود سه‌هزاره اخیر را ممکن کرده‌اند. 🔹از این دیدگاه نهاد دین، خاندان‌های دیوانی و دبیری، بنه‌ها و واره‌ها در کشاورزی و دامداری، اصحاب فتوت، کلان‌تر‌ها، زبان و ادبیات کلاسیک و... در نقش میانجی و تعادل بخش پیوند حکومت‌ها و دولت‌های مختلف با عوام، عمل کرده و همچنین تداوم فرهنگی ایران را تضمین کرده‌اند و از این جهت، تضاد ادعایی وجه صوابی برای تحلیل اجتماعی در ایران ندارد. 🔹دومین رویکردی که احتمالا چنین دوگانه‌سازی کلیشه‌ای را موجه کرده گفتمان «» است که در آن دولت نباید عاملیتی برای صیانت و مراقبت از جامعه به خرج دهد. دولت نه‌تنها باید جامعه را در مقابل هجمه رقابت بازاری بی‌دفاع رها سازد که حتی نسبت به هجمه و تاثیرات و تبعات سیاست‌های توسعه‌ای خودش بر فرهنگ و جامعه هم مسئولیتی ندارد، مثلا اگر دولت در سیاست‌های توسعه‌ای خودش ساخت‌ها، نهادها و فضاهای اجتماعی سنتی و تاریخی که شکل‌دهنده و پیوند‌دهنده جماعت‌های محلی بوده‌اند را تخریب و تضعیف کند حق ندارد با وضع سیاست‌ها و اقداماتی چنان آثار و تبعاتی را جبران کند. در واقع در تناقضی آشکار رویکرد بازاری معتقد است «دولت مدرن» حق تاثیر بر و تخریب بوم و تاریخ و فرهنگ تاریخی و سنت را دارد ولی حق سیاست‌های جبرانی را ندارد. ⚜️ @Taammolat74
🔘 بخش 3 از 3 🔹 در حاشیه بحث بد نیست این ملاحظه را اینجا دوباره تکرار کنم که یکی از گرفتاری‌ها یا بهتر بگوییم طنزهای روزگار ماست که مثلا روزنامه‌نگار، هنرمند، فعال حزبی، جامعه‌شناس یا دیگر اصناف عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی ما که این چند دهه بدون حمایت دولتی داخلی یا بین‌المللی اساسا امکان سرپاماندن نداشته‌اند، طرفدار دوآتشه بازار آزاد هم باشند. همان‌طور که قبلا درباره امثال گفته‌ام از آن عجیب‌تر اینکه کسی، از وجه هستی‌شناختی معتقد به «هستی جامعه» و از وجه معرفت‌شناختی معتقد به «جامعه‌شناسی» باشد ولی خود را به سمپات بازار آزادی‌هایی تنزل دهد که اساسا برای «جامعه» هستی قائل نیستند! 🔹سومین رویکردی که به نظر می‌رسد علاقه وافری به تکرار این کلیشه دارد کسانی‌اند که خود را در چهارچوب مطالعات پسامدرن یا مطالعات فرهنگی چپ لیبرال تعریف می‌کنند. از این نظر این دوگانه، دولت نباید به نفع یک ایده یا جریان وارد رقابت‌های هویتی شود و در مقابل سیاست‌های هویتی خرده‌فرهنگ‌های متکثر را فارغ از اینکه منشا و منبع‌شان کجاست و چه تاثیراتی برای جامعه و فرهنگ دارند، بدون ارزش‌گذاری تضمین ‌کند. 🔹مهم‌ترین مشکل چنین رویکردی انقطاعش از واقعیت اجتماعی جهانی معاصر است. درواقع مهم‌ترین ضعف این مطالبه‌ آن است که گرفتار یک «ملی‌گرایی روش‌شناختی» مفرط است و ایران را نه در یک نقشه جهانی بلکه صرفا در مرزهای سیاسی‌اش محدود می‌پندارد. این یعنی به شکل عجیبی این همه بردارهای فشار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی که در این چند دهه گذشته از سوی نظم و دولت جهانی لیبرال سرمایه‌داری برای تغییر فضای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران بسیج شده‌ را به شکل واضحی نادیده می‌گیرد و درحالی‌که برای خرده‌هویت‌های بی‌تناسب و بی‌ریشه در تاریخ و فرهنگ این بوم امکان مقاومت قائل می‌شود اما برای نظام سیاسی و فرهنگی مستقر هیچ امکانی برای مقاومت و مقابله قائل نیست. در واقع این رویکرد صرفا با تغییر سطح «واحد تحلیل» از ملی به فراملی بحرانی می‌شود و از همین جهت فاقد بسندگی لازم برای کاربست و تکرار چنان دوگانه‌ای است. ⚜️ @Taammolat74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➖ افسوس که شیعه بیشتر بر گریست و کمتر در اندیشید. شیعه عاشورا را نگاه داشت، اما درست نشناساند... هر قطره‌ای از اقیانوس عاشورا، یک شعور ناب قوی و یک محتوای ژرف غنی و یک مکتب آموزنده انسانی، و یک ترتیل خونبار آیات قرآنی، و یک سجده مترتم نورانی، و یک سیال حیات آفرین اخلاقی، و یک حماسه پویا در صیرورت‌های بلند آهنگ بشری است...🏴 علامه محمدرضا حکیمی قیام جاوید ⚜️ @Taammolat74
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع |عاشورا، نهضت مقدس 🎙 سخنرانی حجت‌الاسلام محسن قنبریان جلسه دوم ⏰ دهه اوّل محرّم ۱۳۹۸ ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
13980610_Ashora, Nehzat e Moghaddas.m4a
32.97M
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع |عاشورا، 🎙 سخنرانی حجت‌الاسلام جلسه دوم 🔹هر نهضت وقیامی حتی علیه ظلم و جور ، مقدس نیست. گاه فداکاری و عزت و ذلت ناپذیری هم هست اما چون برای “منافع خود” است نه “مصالح نوع” ، مقدس نیست. 🔹 مقدس یعنی مبرای از “عیب” و “نقص” و “واجد کمالات”؛نهضت حسینی این است. او که از منفعت‌طلبی‌های فردی وگروهی وجناحی و… درآمده نهضتش این رکن نهضت مقدس را دارد. به پول خودش ارزش می دهد، جای خود خوردن و فاضلاب کردن، گرسنگان را سیر و نورش می کند. به علم خود ارزش می دهد وجای هوش سیاه، به تعالی مردم کمک می کند. به جان خود ارزش می دهد ، خون خود را در راه خدا تقدیم و امتی را زنده می کند… 🔹او که زیر سم اسبان لگد مال میشود دارد جریمه روح بزرگ خود را می دهد. برای حسین نباید ذلت بار روضه خواند. یک دهه برسینه زدن برای روح بزرگی چون حسین، باید مارابزرگ کند… ⚜️ @Taammolat74
📍 یادداشت |کارکرد آیین‌های مذهبی در کلانشهرهای مدرن فهم ناصواب از دوگانه مناسک و محتوا در تحلیل آیین‌های مذهبی معاصر ✍🏻 سیدجواد نقوی 📂 پرونده : بن‌بست جامعه‌شناسی کلاسیک در فهم آیین دینی 🔹 آنچه به‌شدت در این سال‌ها فربه شده فرمی است‌ که درباره طرح دوگانه مناسک و محتوا شکل گرفته، به‌گونه‌ای که تصور می‌شود هرچه حجم مناسک وسیع شود و اگر از طرف دخالت حاکمیت هم همراه باشد یک نقطه منفی است و باعث‌ می‌شود شکل و محتوای سنتی و باکیفیت مناسک که سال‌ها در دل تاریخ رقم زده شده، ذبح شود و حتی تفکری مبنی‌بر این نکته که شکلی از کژکارکردی یا انحراف در پس افزایش مناسک با حمایت حاکمیت یا با ترویج حاکمیت ایجاد شده است، اما در‌حقیقت این دوگانه یا این درمقابل هم قرار داده شدن مناسک و محتوا، خیلی نخواهد توانست پاسخگو مسائل طرح‌شده مثل عدم‌کیفیت یا نازل شدن مناسک‌ها را به‌حساب آورد؛ چراکه خود مناسک خنثی نیست و اصلا نمی‌توان این برداشت را به سرعت نشر داد که مناسک ظرفی است که هر متنی را خواهد پذیرفت و مدام می‌تواند فربه‌تر شود و این فربه‌تر شدن با کاهش وسیع محتوا ختم می‌شود! ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
📍 یادداشت |کارکرد آیین‌های مذهبی در کلانشهرهای مدرن فهم ناصواب از دوگانه مناسک و محتوا در تحلیل آیی
🔘 بخش 1 از 2 🔹ماکس تمثیلی از قطار و سوزن‌بان دارد که قطار آنجا فرم یا ماده یا مناسک است و سوزن‌بان در حکم محتوا و ایده کار کرد دارد، وبر معتقد است اگر سوزنبان نباشد قطار نمی‌تواند به راه خود ادامه دهد و اگر قطار نباشد وجود سوزن‌بان دیگر معنی ندارد. از این تمثیل می‌توان فهم کرد که رابطه مناسک و محتوا شکلی از رابطه دیالکتیکی است، یعنی نمی‌توان بدون ایده مدعی شد که صرفا به‌صورتی فرمی خود را می‌تواند در اشکال گوناگون باز‌تولید کند و این باز تولید در شرایط خنثی شکل می‌گیرد. 🔹 چنین تصوری که مناسک حالتی عسلی دارد که به هر شکلی می‌تواند تغییر کند یا به‌صورت دستوری می‌تواند شکل را به‌صورت خاصی ازجمله فرهنگی و اجتماعی هدایت کرد، نوعی تقلیل‌گرایی است که به شکل برساختی قصد دارد به ساحت نظری ورود کند. به‌طور مثال پس از رخداد عید یا با نزدیک شدن به ماه چنین برساخت‌هایی مجددا ظهور می‌کند و به سرعت همان بحث که تصور عسلی از مناسک را دارد طرح می‌کند، اما در‌واقع این طرح بحث یک نکته مهم را متوجه نشده که اگر مناسک صرفا عقاید فکری را به شور و حرارت فربه کند یا شکلی از ایدئولوژی در فهم قرن ۱۹ آن را که نوعی دگماتیسم را ترویج ‌می‌کند دیگر قادر نیست نیروهای تازه‌ای را خلق کرده یا به گسترش نیروهای موجود به‌لحاظ ایده‌ای توجه کند. 🔹 این مناسک کمترین کارکردی که دارد می‌تواند را تقویت کند که این حس و انس جمعی خود به همبستگی و ایضا افزایش هم کمک می‌کند، یعنی به تعبیری خود مناسک به‌جهت آنکه از افق مشترکی و در راستای کمک کردن به حس جمعی است، باعث می‌شود هویت جمعی یا بیشتر به خواسته‌های اجتماعی نزدیک شود و این دقیقا همان موقعیتی است که اصلا خنثی نیست و بسیار کمک می‌کند تا اید‌ه‌های مترقی‌تر در دیالکتیک با مناسک شکل بهتری بگیرد و در کلان به ساحت و سیاست‌ورزی جامعه کمک‌ می‌کند. 🔹 در‌واقع آنچه در طرح دوگانه مناسک و محتوا همیشه در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند یا تعبیر می‌شود گسترش مناسک به‌صورت‌های جدید در باعث اُفت دینداری یا کیفیت آن می‌شود، نه‌تنها دقیق نیست بلکه اگر در راستای فهمیدن رابطه رفت‌و‌برگشتی آن باشد بسیار راهگشاست. ⚜️ @Taammolat74
🔘 بخش 2از 2 🔹از‌جمله موارد دیگری هم که ناقدین به مناسک جدید به آن توجه نمی‌کنند ظهور و بروز مناسک در بافت و ساختار اجتماعی خاص است، برای مثل در کلانشهرهای مدرن که سختی و پیچیدگی زندگی رو به افزایش است و نابرابری به‌وضوح دیده می‌شود بسیاری از هیات‌ها یا خیمه‌هایی که در چهارچوب مناسک فربه شده یا منفی قلمداد می‌شوند، در طول یک دهه انسان‌های گوناگونی با سلایق متفاوتی و از طبقات مختلف به علت‌های گوناگون گرد‌هم می‌آورد که می‌تواند به ساخت روحیه جمعی و حس جمعی ذیل گفتمان عاشورا که نوعی احترام به کرامت انسان‌هاست، کمک کند. 🔹به گفته توماس بندر‌ مردم زمانی حیات دارند که بتوانند کاری را در کنار هم انجام دهند و و قصه‌های مشترکی در پس این همکاری‌ها صورت گیرد، این نگاه دقیقا آن بحثی است که به آن کمتر توجه شده؛ چراکه هنگامی که جماعتی به‌صورت جمعی در پس کاری که تا حد وسیعی وحدت‌نظر دارند شکل می‌‌گیرد، باعث ظهور قصه‌هایی تازه از این تعامل‌ها می‌شود 🔹 حال در آستانه شروع ماه محرم هر‌چند می‌توان به بسیاری از مراسم نقد‌هایی لحاظ کرد، اما یکپارچه‌سازی از مناسک و تهی پنداشتن آنها و ابژه کردن‌شان، نه‌تنها به ختم می‌شود، بلکه بیشتر به‌جای آنکه کمک کند معنا‌های خلق‌شده را وارد بحث کرد، به‌نوعی بیشتر به قضاوت زود‌هنگام دچار شده که تصور می‌شود ما با یک کارخانه به‌صورت یکنواخت روبه‌رو هستیم که هرسال صرفا خود را به تکرار دچار می‌کند. درصورتی‌که‌ بیش از آنکه با یک چنین شرایطی روبه‌رو باشیم با حجم وسیعی از آنچه درحال خلق است اما نمی‌دانیم که چگونه باید در امر اجتماعی از آن بهره گرفت، روبه‌رو هستیم. 🔹رخداد‌هایی مثل و ماه و اربعین هر‌چند تفاوت‌هایی دارند اما به‌لحاظ فرمی و مناسکی قطعا باید به درون ماندگاری آنها و ارتباط‌شان با ایده‌هایی که عامل ماندگاری‌شان هستند، توجه کرد. در دنیایی که جهان را تهی از معنا کرده و مساله دین به سمت خوانش‌های متفاوتی حرکت می‌کند که و را شامل می‌شود، برگزاری مراسم در فرم عمومی و جمعی آن ‌هم حول‌محور آیین و ، آثار و بازتاب اجتماعی متفاوتی را رقم خواهد زد. ⚜️ @Taammolat74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشورا همواره نقطه‌ی آغاز حرکت‌های عظیم در تاریخ اسلام بوده است. عاشورا مشعل بزرگ زندگی و آزادگی است. در حرکت اخیر ملت ایران نیز از نیروی توفانگر عاشورا استفاده بسیار شد، لیکن سخن اصلی عاشورا، یعنی نماز و عدالت، چنانکه باید مطرح نگشت و اگر گاه گفته شد از حد حرف نگذشت. نماز توجه به بی‌نیازهای خداست و عدالت توجه به نیازهای خلق خداست... ما نسبت به عاشورا مدیونیم؛ و ادای دین جز از راه تحقق‌بخشی به اهداف عاشورا عملی نخواهد شد. علامه محمدرضا حکیمی قیام جاوید ، ص 133 ⚜️ @Taammolat74
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع | عاشورا، نهضت مقدس 🎙 سخنرانی حجت‌الاسلام محسن قنبریان جلسه سوم ⏰ دهه اوّل محرّم ۱۳۹۸ ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
13980611_Ashora, Nehzat e Moghaddas.m4a
36.6M
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع |عاشورا، 🎙 سخنرانی حجت‌الاسلام جلسه سوم 🔹” محافظه کار “نیست چون قرار است چیزی از عیب ونقص نداشته باشد. ، یعنی چیزی در وضع مطلوب نباشد، نهضت آنرا دست نزند ودر همان وضع ،حفاظتش کند. این شائبه عیب ونقض می آورد ونهضت را نامقدس می کند. 🔹 سیدمظلومان، مشکل اساسی را یزید وامویان می‌داند و نوک تیز اقدام علیه آنان است لکن در منا ، علماء اسلام را جمع و از “علماء ساکت” و”علماء سوء” نکوهش می کند!اگر این ملاحظه کاری را میکرد نهضتش مقدس نبود. 🔹 تشیع به برکت نهضت حسین و خطبه منا وفریاد سید مظلومان بر علماء ساکت وسوء شکل گرفت که در طول تاریخ علیه استبداد و استعمار وپناه محرومان بودند. در دفاع مقدس به ازاء هر دو شهید از هرصنف، روحانیت ۵شهید دادند. ⚜️ @Taammolat74
📍 یادداشت | بن‌بست جامعه‌شناسی در فهم جنبش دینی ایرانی آیا هر جمع و اجتماعی حول‌محور دین را می‌توان توده‌ای تفسیر کرد؟! ✍🏻 محمدرضا قائمی‌نیک 📂 پرونده : بن‌بست جامعه‌شناسی کلاسیک در فهم آیین دینی 🔹 یکی از موضوعاتی که تقریبا در 10 یا 15 سال گذشته، به‌شدت درمورد تجمعات دینی نه‌تنها در ایران، بلکه در سرتاسر جهان مطرح بوده، حتی شاید بشود صبغه آن را به جنبش‌های توده‌ای تقریبا ربع دوم قرن بیستم یا نیمه‌قرن بیستم و در دوره ظهور نازیسم در اروپا رساند، مساله نسبت جنبش‌های دینی و جنبش‌های توده‌ای است. ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
📍 یادداشت | بن‌بست جامعه‌شناسی در فهم جنبش دینی ایرانی آیا هر جمع و اجتماعی حول‌محور دین را می‌توان
🔘 بخش ۱ از ۳ 🔹نکته اساسی درمورد شباهت جنبش‌های توده‌ای با جنبش‌های دینی این است که معمولا گفته می‌شود جنبش‌های توده‌ای با فراگیری یک ایدئولوژی یکدست و مخصوصا با ظهور رسانه‌ها و با سانسورهای رسانه‌ای، جامعه‌ای توده‌ای یا به‌تعبیر دقیق‌تر جامعه یکدست‌شده‌ای را ایجاد می‌کنند و آن ایدئولوژی باعث حذف خلاقیت‌ها و نفی آزادی‌های فردی می‌شود و شما درنهایت با یک توده بسیار منسجم و یکدست روبه‌رو هستید. 🔹البته این توده یکدست می‌تواند به‌شدت مخرب باشد. آن دسته از متفکرانی که به جنبش‌های توده‌ای و نقد آن پرداختند، مانند اصحاب مکتب فرانکفورت، معتقدند که بخشی از سرشت دنیای مدرن معطوف به یکدست‌سازی است که در جنبش روشنگری و ظهور علم مدرن ریشه دارد. 🔹همان‌طور که می‌دانید، در اثر نقدهایی که در دوره روشنگری نسبت به دین شده بود، مخصوصا بعد از نقد جدی مارکس به دین، به‌مثابه افیون توده‌ها و آه ستمدیدگان، یکی از حوزه‌هایی که در جامعه اروپا به‌شدت به ایده صنعت‌سازی فرهنگ کمک می‌کرد، ایده دین بود، یعنی دین به‌مثابه یکی از ایدئولوژی‌های روبنایی در نسبت با زیربنا به‌عنوان بخش مهمی از فرهنگ، کمک شایان توجهی به توده‌ای ساختن جامعه و گسترش صنعت فرهنگ می‌کرد. به همین جهت از آن دوره به بعد با توجهات چپ‌های نو ازجمله مکتب فرانکفورتی‌ها و نظایر آنها دین تبدیل به یکی از عناصر فرهنگ در صنعت سرمایه‌داری شده بود. 🔹در کتاب دیالکتیک روشنگری، آدورنو و هورکهایمر متذکر می‌شوند، آنچه ما به‌عنوان صنعت فرهنگ‌سازی در این مقاله توضیح دادیم و آنچه ما به‌مثابه فریب توده‌ای به آن اشاره کردیم، و روشنگری را به‌مثابه فریب توده‌ای دانستیم، محصول روایتی از دین است که در دوره روشنگری پذیرفته می‌شود، یعنی نه هر دین و نه هر روایتی از دین، بلکه آن روایتی که در دوره روشنگری از دین صورت‌بندی و پذیرفته می‌شود، به توده‌ای شدن جامعه کمک می‌کند. ⚜ @Taammolat74
🔘 بخش ۲ از ۳ 🔹یعنی در جایی دین تبدیل به ایدئولوژی توده‌ای‌ساز می‌شود که دین خنثی شود و ویژگی خنثی شدن دین این است که همگان آزادند به هریک از کیش‌ها و فرقه‌های موجود بپیوندند. به‌تعبیر دیگر پیوستن به یک فرقه دینی، اساسا ناظر به حق و باطل نیست، بلکه همگان همان‌طور که مثلا کفش و لباس‌شان را کاملا به شکل سلیقه‌ای انتخاب می‌کنند، در جهت رفع سلایق فردی و آنی خود، می‌توانند دیانت را بسازند و مطابق میل خودشان انتخاب کنند. 🔹مساله اصلی این است که ما تقریبا با مساله‌ای که مکتب فرانکفورتی‌ها یا بقیه کسانی که درمورد جنبش‌های توده‌ای نظریه‌پردازی کردند، مواجه هستیم، یعنی با مدرنیته و اقتضائات آن، ازجمله نظام سرمایه‌داری، سانسور فرهنگی و به‌طورکلی آنچه آنها ذیل اقتضائات و مولفه‌های صنعت فرهنگ‌سازی صورت‌بندی کرده‌اند، مواجهیم. 🔹در این معنا مساله ما با تحلیلگرانی که در غرب وجود داشتند، مساله مشترکی ست و احتمال دارد در موارد زیادی، روایت ما از دین و ظهور آن در قالب جنبش‌های دینی و عملکرد بسیاری از افرادی که می‌خواهند از ظرفیت دیانت برای یک جنبش دینی یا جنبش اجتماعی دینی استفاده کنند و اقداماتی را انجام دهند، تنه به تنه مساله‌ای می‌زند که تحلیلگران جنبش توده‌ای در غرب با آن مواجه بودند. 🔹اما پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود و به‌نظر می‌رسد محل تامل است، این است که آیا پاسخ ما یعنی پاسخ سنت اسلامی شیعی ایرانی یا پاسخی که ما از خلال هویت خودمان می‌توانیم به این پرسش بدهیم، لزوما همان پاسخی است که غرب داده است؟ هم از حیث نظری و هم از حیث عملی، یعنی هم از حیث تحلیل آنچه در ایران در قالب این جشن‌ها و عزاداری‌های جمعی صورت می‌گیرد، هم در اقداماتی که مسئولان و فعالان اجتماعی فرهنگی که برای برگزاری این جشن‌ها انجام می‌دهند، می‌تواند پاسخ متفاوتی از غرب را دربرداشته باشد. ⚜ @Taammolat74
🔘 بخش ۳ از ۳ 🔹به این معنا دغدغه‌های افرادی که این جنبش‌ها، جشن‌ها و مراسم را توده‌ای تفسیر می‌کنند، از حیث دغدغه‌مندی و نگرانی درست است. اما از حیث دیگری درست نیست آن هم امکان‌ها و ظرفیت‌هایی است که به‌دلیل اشتباه مسئول یا تحلیلگری، فعال نشده باشد و غفلت آنها این ظرفیت را از بین برده باشد. این ظرفیت‌ها می‌تواند تحلیل ما را به‌سمتی هدایت کند که تشخیص دهیم، امکان توده‌ای شدن وجود دارد یا نه. 🔹یعنی جنبش‌ها، جشن‌ها و عزاداری‌های جمعی، مطلقا و به‌نحو کامل توده‌ای نیست، می‌تواند پاسخ توده‌ای دریافت کند منوط به اینکه مسئولان عملیاتی و اجرایی یا تحلیلگران این پدیده‌ها همان پاسخ‌هایی را بدهند که در صنعت فرهنگ‌سازی پدیده‌ای رقم می‌خورد و می‌تواند توده‌ای نباشد هم از حیث تفسیر و نظریه‌پردازی و هم از واقعیت دینی آن، منوط به اینکه هم فعالان و سیاستگذاران عینی و هم تحلیلگران و نظریه‌پردازان آن را به‌نحو متفاوتی رقم زده و تفسیر و تعبیر کنند. 🔹 به‌نظر می‌رسد اگر به این ظرفیت متفاوت توجه شود، نه‌تنها در واقعیت میدانی صورت این جشن‌ها دیگر توده‌ای نیست و می‌تواند پویایی‌هایی در اشکال متنوع دیگری برای عزاداری‌ها رقم بزند، بلکه تحلیلگران نظری مطابق با آن، تحلیل‌های متفاوتی از آنچه در غرب نسبت به این جنبش‌ها ایجاد و صورت‌بندی‌شده خواهند داشت. 🔹 ما حداقل در آستانه تجربه‌های جدیدی هستیم که نمی‌شود به نحو قطعی درباره آنها صفت توده‌ای یا حتی غیرتوده‌ای به کار برد. این منوط و مشروط به نحوه مواجهه ما از حیث نظر و عمل با جنبش‌هایی است که مردم به‌صورت ناخودآگاه در مواجهه با پدیده‌های معاصر و پای داشتن در سنت گذشته‌شان رقم می‌زنند. ⚜ @Taammolat74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر انساني تا آگاهي به زمان خود نداشته باشد و راه رهايي از طلسم زمانه را نشناسد نمي‏تواند درست زندگي كند. و عظمت (ع) در اين است كه لازم را براي شناخت و تحليل همان عهدي كه در آن زندگي مي‏كنيم به ما مي‏دهد. مَشْي و روش دشمنان ما، مَشْي و روش ترس و رعب و پوچ كردن زندگي و گرم كردن بازار سازش و چاپلوسي بوده است، و تنها راه مقابله با آن، راه اباعبدالله(ع) است، تا بتوانيم حيله‏‌هاي دشمنِ اموي رُمي را با خودآگاهي به شرايط تاريخي خود، درست تحليل كنيم و طعمة نقشه‌هاي او قرار نگيريم، چراكه او واقعاً پيچيده‌تر از آن است كه بتوان با عقل خود و بدون نور حسين(ع) از آن حيله‌ها گذشت. اصغر طاهرزاده کربلا مبارزه با پوچی‌ها ⚜️ @Taammolat74
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع | عاشورا، نهضت مقدس 🎙 سخنرانی حجت‌الاسلام محسن قنبریان جلسه چهارم ⏰ دهه اوّل محرّم ۱۳۹۸ ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
13980612_Ashora, Nehzat e Moghaddas.m4a
34.67M
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع |عاشورا، 🎙 سخنرانی حجت‌الاسلام جلسه چهارم 🔹هر نهضتی(بلکه هر حرکتی) خاستگاهی در “درک” و” درد” انسان دارد. هرچه ایندو برتر ، نهضت از عیب ونقص مبراتر و مقدس تر! 🔹چه کسی مانع ظهور دین حق شد؟ خلفائی که آزادی را از اسلام گرفتند وبه قبیله گی برگرداندند. را از آن گرفتند و امتیازطلبی و جایش نهادند و… 🔹رهبر نه فقط برای مدد گرفتن از خداوند بلکه برای تنظیم عالی و خود با خدانشستن و جمع صفات اخلاقی بسیاری را می خواهد. تا از سر عجله وتعصب خونها هدر ندهد، با غل وغش های درون اولویتها را گم نکند و… ⚜️ @Taammolat74
📍 یادداشت | توهم کفایت در فهم پدیده‌های دینی تحلیل پدیده دینی با مدل دورکیمی خطاست! ✍🏻 مصطفی غفاری 📂 پرونده : بن‌بست جامعه‌شناسی کلاسیک در فهم آیین دینی 🔹 دانش موجود جامعه‌شناسی اغلب این‌طور پدیده‌ها را ذیل عنوان «مناسک» تحلیل می‌کند و این مفهوم برگرفته از کار کلاسیک امیل دورکیم در جامعه‌شناسی دین است. البته خود مفهوم مناسک نباید برای ما تبدیل به بت و تابو شود. اینکه بخواهیم همه پدیده‌هایی که بعضی از ویژگی‌های مناسک دارند را در این چهارچوب آن هم در حد بضاعت جامعه‌شناسی دورکیم ببینیم و معنا کنیم، درست به نظر نمی‌رسد. ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
📍 یادداشت | توهم کفایت در فهم پدیده‌های دینی تحلیل پدیده دینی با مدل دورکیمی خطاست! ✍🏻 مصطفی غفا
🔘 بخش ۱ از ۲ 🔹الزاما هم آن چیزی که در فضای درون‌دینی و متن و نص دین تحت عنوان مناسک یا شعائر شناخته می‌شود، بر چیزی که دورکیمی‌ها تحت عنوان مناسک بیان می‌کنند، قابل تطبیق نیست. برای تبیین این پدیده باید بین اینها تفکیک کنیم و در عین حال از قدرت مفهومی هر یک از اینها استفاده کنیم 🔹مناسک مذهبی و به‌خصوص مناسک سیاسی-‌مذهبی این‌قدرها در فضای جامعه غربی پرتکرار نبوده که بتواند ادبیات آنچنان غنی‌ای را پیرامون خودش ایجاد کند، در‌حالی‌که در «تجربه زیسته جمعی» ما این پدیده‌ها بیشتر رخ داده‌اند و فربه‌تر و پربسامدتر هستند. بنابراین ما از نظر علمی و فکری نیاز داریم به‌عنوان پدیده‌های بومی از حیث جامعه‌شناختی روی آنها تمرکز بیشتری داشته باشیم 🔹یکی از کارکرد‌های مناسک در هر دو وجه خودش -چه وجه جامعه‌شناختی و چه وجه دین‌شناختی- این است که به «تولید و بازتولید معنا» کمک می‌کند؛ یعنی مناسک «معناساز» هستند. البته می‌دانیم که هر چیزی وقتی از حد خودش بگذرد، به ضد خودش تبدیل می‌شود. اگر مناسک‌گرایی بی‌رویه باشد یا طبق ضوابط و قواعد مناسبی اتفاق نیفتد، می‌تواند عکس خودش را تولید کند؛ یعنی می‌تواند از نظر اجتماعی کارکرد معنازدا پیدا کند. در عین حال، نفس تُنُکی یا فربهی مناسک دلالت خاصی از حیث اجتماعی ندارد. 🔹 نمی‌توان گفت فربهی مناسک امر نکوهیده‌ای است یا تنکی مناسک امر پسندیده‌ای است؛ یا بالعکس. این موضوع اگرچه برای برخی تبدیل به مساله جامعه‌شناسی شده، نمی‌توان آن را به خودی خود معیار ارزش‌گذاری اجتماعی قرار داد. ⚜️ @Taammolat74