eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تاريخ در مورد موقعيت اجتماعی امام حسن عسکری (ع) چه گزارشاتی داده است؟ 🔹 (ع) اگر چه بسیار جوان بودند، ولی به دلیل موقعیت بلند علمی و اخلاقی، به ویژه و اعتقاد بی‌ شائبه آنان به امام و احترام بی‌ چون و چرای مردم از وی، شهرت فراوانی پیدا کرده بودند. هم‌چنين به دلیل آن که مورد توجه عام و خاص بودند، حاکمیت عباسی جز در مواردی چند، در ظاهر رفتار احترام‌ آمیزی از خود نسبت به آن حضرت نشان می‌ دادند. روایتی طولانی که در بسیاری از منابع نقل شده، حاکی از اهمیّت و عظمت موقعیت روزافزون (ع) در «سامرا» می‌ باشد. اینک به خاطر اهمیت این روایت به ذکر قسمت‌ هایی از آن می‌ پردازیم: «سعد بن عبدالله اشعری از علمای معروف شیعه که احتمالاً به ملاقات امام عسکری (ع) نیز شرفیاب شده [۱]، می‌ گوید: «در شعبان سال ۲۷۸ - هیجده سال پس از شهادت امام عسکری (ع) - در مجلس احمد بن عبیدالله بن خاقان [۲] - که آن روزها مسئولیت خراج قم را بر عهده داشت و به آل محمد و مردم قم نیز عداوت می‌ ورزید - نشسته بودیم، 🔹سخن از طالبیون ساکن سامرا و مذهب و موقعیت آنان در پیش حاکم به میان آمد، احمد گفت: من کسی از علویان را چون (ع) در سامرا ندیده و نشنیده بودم که اینچنین به وقار و عفاف و زیرکی و بزرگ‌منشی در میان اهل بیت خود شناخته شده و پیش سلطان و بنی هاشم محترم باشد، چنان که او را بر افراد مسن و حتی امراء و وزراء و منشیان نیز برتری می‌ دادند. روزی من بالای سر پدرم ایستاده بودم؛ آن روز پدرم برای دیدار با مردم نشسته بود. یکی از حاجبان وارد شد و گفت: ابن الرضا (ع) [۳] در بیرون در ایستاده است. پدرم با صدای بلندی گفت: او را اجازه ورود بدهید و او وارد شد ... وقتی پدرم او را دید چند قدم به سوی او رفت، کاری که ندیده بودم با کسی حتی امرا و ولات عهد انجام بدهد. وقتی به او نزدیک شد، دست به گردنش انداخت و صورت و پیشانی او را بوسید. آنگاه دستش را گرفت و در جای خود نشاند. 🔹پدرم خود روبروی او نشست و با وی به گفتگو پرداخت. در سخنان خود، او را با کنیه - که حاکی از احترام او بود - مورد خطاب قرار می‌ داد و مرتب می‌ گفت: پدر و مادرم فدایت... شب هنگام نزد پدرم رفتم ... و از وی پرسیدم: پدر! آن شخص که امروز آن همه اجلال و احترامش نمودی، چه کسی بود که حتی پدر و مادرت را فدای او می‌ کردی؟ گفت: او ابن الرضا (ع)، امام رافضیان بود؛ آنگاه ساکت شد. چند لحظه بعد سکوتش را شکست و ادامه داد: فرزندم اگر روزی خلافت از دست بنی عباس بیرون رود، در میان بنی هاشم، جز او کسی شایستگی تصدی آن را ندارد. او به خاطر فضل، صیانت نفس، زهد، عبادت و اخلاق نیکو سزاوار مقام خلافت است. اگر پدر او را دیده بودی، مردی بود بزرگوار، عاقل، نیکوکار و فاضل. با شنیدن این سخنان آتش خشم سر تا سر وجودم را فرا گرفت. در عین حال حس کنجکاویم برای شناختن او برانگیخته شد. از هر کس از بنی هاشم، منشیان، قضات، فقها، حتی مردم عادی که درباره‌اش سؤال می‌ کردم او را در نزد آنان در نهایت جلالت و بزرگواری و مقدم بر سایر افراد اهل بیت می‌ یافتم. 🔹همه می‌ گفتند: او امام رافضیان است. از آن پس اهمیت وی پیش من رو به فزونی گذاشت؛ زیرا دوست و دشمن او را به نیکی می‌ ستودند». [۴] این روایت با توجه به راوی آن که خود یکی از معاندان سرسخت اهل بیت علیهم السلام بوده، موقعیت اخلاقی و اجتماعی (ع) را در میان عامه مردم و حتی خواص نشان می‌ دهد. همچنین خادم (ع) می‌ گوید: روزهایی که امام به مقر خلافت می‌ رفت، شور و شعف عجیبی در مردم پیدا می‌ شد. خیابان‌ های مسیر آن حضرت از جمعیتی که سوار بر مرکب‌ های خود بودند، پر می‌ شد. وقتی امام تشریف می‌ آوردند، هیاهو یک باره خاموش می‌ گشت. آن حضرت از میان جمعیت گذشته و وارد مجلس می‌ شد. [۵] طبیعی است که باید بیشترین این افراد از شیعیانی باشند که از مناطق دور و نزدیک برای دیدن امام (ع) به سامرا می‌ آمدند؛ هر چند ارادت سایر مردم نسبت به فرزندان رسول خدا (ص) نیز آنها را برای دیدن امام حسن عسکری (ع) تهییج کرده و سبب فزونی جمعیت می‌ شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] رجال النجاشی، ص ۱۲۶ [۲] پدرش وزیر معتمد عباسی بود. (الكامل فی التاريخ، ج ۷، ص ۲۳۵) [۳] «ابن الرضا» عنوانی است که امام جواد و امام عسکری (علیهما السّلام) هر دو به آن شهرت یافته‌ اند [۴] بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۳۲۵ [۵] الغیبه، طوسی، ص ۱۲۹ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهم‌ السلام)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ششم، ص ۵۴۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آغاز امامت حضرت ولیعصر (عج) - (بخش اول) 🔸اندیشه پیروزی حق بر باطل که برگرفته از متن قرآن کریم است، بارقه ای از نور امید در دل ها تابانده است و همگان منتظر کسی هستند که منادی حق و سفیر نور و کشتی بان هدایت است. قافله سالار رهایی، این شخصیت بزرگ را در روایات اسلامی (عج) می نامد. چنین انتظاری، افضل عبادات شمرده شده است. منتظران واقعی، در حال مهیای جامعه مطلوب هستند. از این رو، برای حضور حضرت شرایطی لازم است که زمینه ساز قدومش باشد و پذیرای حکومت عدل او. در این مقاله، به سیره حکومتی آن حضرت و وظایف منتظران و همچنین به نقش رسانه در دولت مهدوی پرداخته و به صورت کوتاه به آنها اشاره شده است. 💠مقدمه 🔹انـدیـشـه مـهـدویـت در مـذهـب تـشـیـع، بـه دلیـل مـسـئله امـامـت و جایگاه اعتقادی آن، که در فرهنگ شیعه، تداوم رسالت است، جایگاه رفیعی دارد. شیعه امامیه معتقد است ، مقامی است که از و به واسطه پیامبر (ص)، برای امت پس از او قرار داده شده و کسی است که سرنوشت امور دینی و دنیایی مردم در دست اوست. از این رو، شیعیان منتظرند، در دولت کریمه آن حضرت، جامعه اخلاقی را در جهان تجربه کنند و بی عدالتی وجود نداشته نباشد و همه چیز بر پایه عدالت و اخلاق، سامان یابد. انتظار ظهور یک و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار دارد و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی شناسد و به هیچ قوم و ملتی نیز اختصاص ندارد. ازاین رو، همگان براساس فطرت ذاتی خود مایلند، روزی فرا رسد که جهان در پرتوی و آسمانی و با تأیید عنایت پروردگار، از ستم ستمگران نجات یابد و انسان ها از فلاکت موجود و نابسامانی و ناامنی و تیره روزی رها شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانه ای دست یابند. 💠سیری کوتاه در زندگی نامه حضرت 🔹معتمد عباسی، (ع) را در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ ه‍. ق، به شهادت رساند و که رهبری و ولایتش را پیامبر اکرم (ص) و معصومین پس از ایشان وعده داده بودند، آغاز شد. (عج) در شرایطی روی داد که امام یازدهم نیز مانند دیگر ائمه، زمینه ولایت را برای فرزند خود آماده کرده بود. شب پیش از شهادت، ایشان به دور از چشم مأموران خلیفه، نامه های بسیاری درباره این مسئله مهم به شهرهای گوناگون فرستاد. حکومت عباسی از مدت ها پیش، بر اساس سخن رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع) مبنی بر اینکه فرزند امام حسن عسکری (ع) است، امام یازدهم شیعیان را زیر نظر داشتند و مراقب بودند فرزندی از ایشان باقی نماند. با تولد حضرت مهدی (عج) در ۱۵ شعبان سال ۲۵۵ ه‍..ق در سامرا، امام حسن عسکری (ع) با پنهان نگاه داشتن خبر ولادت فرزند خویش، این نقشه را باطل کرد. پس از شهادت امام حسن عسکری (ع)، خبر شهادت ایشان در سراسر سامرا پیچید و مردم در سوگ آن امام همام، عزاداری کردند. 🔹 (عج) مخفیانه بر پیکر مطهر پدر بزرگوارشان نماز خواندند. پس از شهادت امام، (عج) که در آن زمان ۵ سال داشتند، به رسیدند و کم کم خبر وجود فرزندی از سلاله پاک امامت پخش شد که تلاش خلیفه عباسی برای یافتن ایشان بی فایده بود. امامت حضرت حجت (عج) در این دوران را می خواندند. این غیبت از زمان شهادت پدر بزرگوارشان در سال ۲۶۰ ه‍ـ. ق، شروع و تا سال ۳۲۹ ه‍ـ. ق به طول انجامید. چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام (عج) و شیعیان را به عهده داشتند و احکام دین را از ایشان دریافت و در اختیار شیعیان قرار می دادند. این چهار نفر، عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سمری بودند. این غیبت، ۶۹ سال به طول انجامید. پس از غیبت صغرا، آغاز شد. از امامت ایشان تاکنون بیش از ۱۱۸۰ سال می گذرد. جهان در دو مرحله غیبت امام خود، در انتظار عدالت علوی است. در ادامه به برخی ویژگی های حکومت جهانی حضرت اشاره می شود. امید است مقبول نظر جامعه منتظر قرار گیرد. ... نویسنده: سید علی محمدی متکازینی منبع؛ حوزه نت به نقل از مجله  اشارات ایام (اشارات) شماره۱۴۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️وضعیت سیاسی در عصر امام عسکری (ع) و ولادت حضرت مهدی (عج) چگونه بوده است؟ 🔹درباره وضعیت سیاسی عصر (ع) و ولادت حضرت مهدی (عج) بايد گفت: امام حسن عسكرى (ع) در ماه ربيع الاول سال ۲۳۲ هجرى متولد شد و دوران او معاصر با حكومت سه نفر از حاكمان بنى عباس يعنى معتز، مهتدى و معتمد بوده است. معتمد عباسى تعصب و كينه خاصى نسبت به اهل بيت عليهم السلام نشان ميداد، از جمله كارهاى او اين بود كه بعد از شهادت امام عسكرى (ع) دستور داد خانه حضرت را تفتيش كرده تا از وجود فرزند حضرت آگاه شود و اين به جهت سعايتى بود كه جعفر به دستگاه حاكم كرده بود. 🔹داوود بن اسود مى گويد: امام عسكرى (ع) عصايى به من داد و فرمود: اين را به عمروى برسان. در بين راه عصا شكست، ناگهان مشاهده كردم كه در ميان آن نامه اى است؛ خدمت امام كه رسيدم جريان را بازگو كردم. حضرت فرمود: « ... وَ إِذَا سَمِعْتَ لَنَا شَاتِماً فَامْضِ لِسَبِيلِكَ الَّتِي أُمِرْتَ بِهَا وَ إِيَّاكَ أَنْ تُجَاوِبَ مَنْ يَشْتِمُنَا أَوْ تُعَرِّفَهُ مَنْ أَنْتَ فَإِنَّا بِبَلَدِ سَوْءٍ وَ مِصْرَ سَوْءٍ وَ امْضِ فِی طَرِيقِكَ فَإِنَّ أَخْبَارَكَ وَ أَحْوَالَكَ تُرَدُّ إِلَيْنَا فَاعْلَمْ ذَلِكَ؛ [۱] هر گاه مشاهده كردى كه كسى ما را دشنام مى دهد تو به دنبال مأموريتى كه فرستاده شدى برو و مبادا در صدد پاسخ او برآيى يا خودت را به او معرفى كنى؛ زيرا ما در بد شهرى قرار داريم، تو به راه خودت ادامه بده، اخبار و احوال تو به ما مى رسد، اين را به خوبى بدان». 🔹و حتى مشاهده مى كنيم كه امام (ع) به اصحاب خود دستور مى دهد تا هيچ كس به او سلام نكند و با دست به او اشاره ننمايد؛ زيرا در غير اين صورت جانش در امان نخواهد بود. [۲] حضرت (ع) براى ملاقات با شيعيان خود مكانى را معين مى كرد و مى فرمود: «صِيرُوا إِلَى مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا وَ إِلَى دَارِ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ الْعِشَاءَ وَ الْعَتَمَةَ فِي لَيْلَةِ كَذَا فَإِنَّكُمْ تَجِدُونِي هُنَاكَ ...؛ [۳] در فلان مكان و فلان خانه شب هنگام مراجعه كنيد كه مرا در آنجا خواهيد يافت...». 🔹محمد بن عبدالعزيز بلخى مى گويد: «صبح هنگامى در خيابان گوسفندفروشان نشسته بودم كه ناگهان مشاهده كردم امام عسكرى (ع) از منزل خود خارج شده و به سوى خانه عمومى مى رود در دلم گفتم: اگر فرياد زنم كه اين مرد حجت خداست بر شما باد كه او را بشناسيد، مرا خواهند كشت، هنگامى كه حضرت به من نزديك شد با انگشت سبابه خود بر دهان خود اشاره فرمود كه ساكت باش. همان شب حضرت را ملاقات كردم فرمود: «إِنَّهُ هُوَ الْكِتْمَانُ أَوِ الْقَتْلُ فَاتَّقِ اللَّهَ عَلَى نَفْسِكَ؛ [۴] يا بايد كتمان كنى و يا اينكه به قتل خواهى رسيد، در مورد حفظ جانت از دستورات الهی پیروی کن». به همين جهت است كه مرحوم مقدس اردبيلى مى فرمايد: «هر گاه حديثى از «رجل» نقل شد، مقصود امام حسن عسكرى (ع) است». 🔹اين قضايا وضعيت بس دشوار سياسى (ع) و زمان ولادت امام مهدی (عج) را مى رساند و به همين جهت است كه ولادت آن حضرت در اختفاى تام صورت پذيرفت. در اين بين امام عسكرى (ع) دو وظيفه را دنبال مى كرده است: يكى اينكه حضرت در صدد اثبات ولادت و وجود فرزندش بوده است و ديگر اينكه طورى بايد فرزندش را معرفى كند كه جانش در خطر نيفتد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، ج ‏۵۰، ص ۲۸۳، باب ۳، ح ۶۰ [۲] همان، ص ۲۶۹، باب ۳، ح ۳۴ [۳] همان، ص ۳۰۴، باب ۳، ح ۸۰ [۴] همان، ص ۲۹۰، باب ۳، ح ۶۳ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ص ۱۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسن عسكرى عليه السلام:  🔸إتَّقُوا اللهَ و كُونوا لَنا زَينا و لا تَكوُنوا عَلَينا شَينا. 🔹 پيشه كنيد و مايه ما باشيد، نه مايه ما. 📕بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۳۷۲ @tabyinchannel
⭕️احترام به سادات 🔹احترام به و و محبت به آنها، خیلی شده است. بعضی فرموده‌اند بارها اتفاق افتاده با نظر مخالفت نمودم و چوبش را از جای دیگر خوردم. بلکه از این بالاتر، پدری که سید بود نقل می‌کرد: گاهی فرزند خود را به‌عنوان تأدیب کتک می‌زدم، بلافاصله گرفتاری و ناراحتی برایم پیش می‌آمد. 🔹 علیه‌ السلام به شخصی که به یکی از بی‌اعتنایی کرده بود ایراد گرفتند. آن شخص عرض کرد: بی‌ اعتنایی من به او، به‌ خاطر مخالفت او با شما بود. حضرت در جواب فرمود: چون او به ما انتساب دارد، نمی‌بایست چنین می‌کردی!   📕در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اوصاف امام حسن عسکری علیه السلام 💠دانش امام 🔹از احادیث نقل شده از (علیه السلام) آشکار می گردد که آن حضرت همچون امامان دیگر به مدد ارتباط با عالم غیب، از آگاهی و دانشی غیبی برخوردار بوده است و به نظر می رسد آن حضرت بیش از امامان دیگر، از این آگاهی به صورت «ابزار هدایت» استفاده می‌کردند. [۱] چنانچه در بسیاری از روایات نقل شده از آن حضرت، راوی ابراز داشته است که من فلان مطلب به ذهنم رسید یا فلان تقاضا را در ذهن داشتم و امام بدون آنکه من کلامی بگویم در آن مورد چنین گفت یا تقاضای مالی و غیره مرا همانگونه که در ذهن داشتم پاسخ داد. [۲] در مواردی علم آن حضرت در زمینه های مختلف برای دیگران از غیر اصحاب آن حضرت نیز ثابت شده بود. به عنوان نمونه «بطریق» شاگرد «بختیشوع» پزشک مسیحی از استاد خود نقل نموده است که به او درباره آن حضرت گفت: «بدان که او داناترین فرد روزگار ماست که بر زمین زندگی می کند». [۳] 💠عبادت امام 🔹 (علیه السلام) عابدترین فرد زمان خود بود و بیش از همه به اطاعت خداوند و انجام دستورات الهی می پرداخت؛ شبها را با تلاوت قرآن، نماز و سجود برای خدا تا بامداد سرمی کرد. محمد شاکری می گوید: «امام در محراب می نشست و به سجده می رفت و من می خوابیدم و بیدار می شدم، لیکن ایشان همچنان در حال سجده بودند». [۴] 💠جود و بخشش 🔹یکی‌دیگر از صفات‌بارز علیه السلام، سخاوت و بخشش ایشان بود؛ ایشان بخشنده ترینِ مردم بودند و وکلایی در بیشتر مناطق اسلامی تعیین فرموده بودند تا حقوق شرعیه را از مردم وصول کرده به فقیران، تهیدستان و درماندگان بدهند و با آنان عهد کرده بود که این اموال را در راه خیر و حل اختلافات میان مسلمین و دیگر موارد مفید صرف کنند. یکی از موارد بخشندگی امام را مورخان چنین نقل کرده اند: «محمد بن علی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفر می گوید: دستانمان خالی و روزگارمان سخت شده بود، پدرم به من گفت: ما را نزد این مرد - امام حسن عسکری - که وصف بخشش و سخاوت او را شنیده‌ایم ببر؛ 🔹به او گفتم: آیا او را می شناسی؟ گفت: او را نمی شناسم و تا کنون او را هرگز ندیده ام. ما نیز به قصد دیدار امام راه افتادیم در میانه راه پدرم گفت: چقدر خوب است که ایشان به ما پانصد درهم عطا کند؛ دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای خوراک (آرد) و یکصد درهم برای مخارج. من هم با خود گفتم: ای کاش! به من نیز سیصد درهم ببخشد؛ با صد درهم الاغی بخرم و با صد درهم مخارج خود را تأمین کنم و صد درهم دیگر را خرج پوشاک کنم و به سوی منطقه «جبل» بروم. هنگامی که به خانه حضرت رسیدیم غلام ایشان به سوی ما خارج شد و گفت: علی بن ابراهیم و فرزندش محمد داخل شوند؛ 🔹همین که وارد شدیم و بر حضرت سلام کردیم ایشان به پدرم گفتند: یا علی! چرا تا کنون نزد ما نیامده ای؟ آقای من از اینکه شما را با این حال دیدار کنم خجالت می کشیدم. اندکی درنگ کردیم و سپس خارج شدیم. غلام حضرت به دنبال ما آمد و به پدرم کیسه ای پول داد و گفت: این پانصد درهم است؛ دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای خوراک (آرد) و صد درهم برای مخارج. سپس کیسه ی دیگری به من داد و گفت این سیصد درهم است، صد درهم را برای خریدن الاغ خرج کن و صد درهم برای پوشاک و صد درهم برای مخارج. به سوی «جبل» نیز مرو بلکه به «سوراء» [۵] روانه شو. محمد نیز راه سوراء را پیش گرفت و در آنجا وضع مالی او خوب شده از توانگران علوی گشت». [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] طبسی، محمد جواد، حیاة الامام العسکری علیه‌السلام، ص۱۲۱. [۲] رجوع کنید: بحارالانوار، ج ۵۰، بخش مربوط به زندگانی امام حسن عسکری (ع)، باب معجزاته و معالی أموره (ص ۲۴۷-۳۰۶) [۳] بحارالانوار، ج۵۰ ، ص۲۶۰ [۴] دلائل الامامۀ، ص ۲ [۵] سوراء: جایی که گفته میشود کنار بغداد است و خود بغداد نیز گفته شده است. معجم البلدان، ط دار صادر، ج ۳، ص [۶] کشف الغمه، ج ۳، ص ۲ منبع؛ ویکی اهل البیت (علیهم السلام) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماى اهل سنت درباره شخصیت امام حسن عسکرى (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ 🔸با مراجعه به کتب تاریخ و رجال اهل سنت پى مى بریم که (علیه السلام) از احترام ویژه اى نزد برخوردار بوده است. اینک به برخى از کلمات آنان اشاره مى کنیم: 1⃣ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ (ت ۲۵۰ هـ.ق) هنگام مدح و ستایش از ده نفر از مى گوید: « ... هر کدام از آنان عالم، زاهد، ناسک، شجاع، جواد، طاهر و تزکیه کننده اند... این سلسله براى هیچ خانواده اى از عرب یا عجم اتفاق نیفتاده است». [۱] 2⃣محمّد بن طلحه شافعى (ت: ۶۵۲ هـ.ق) مى نویسد: «بدان که و را که خداوند به او اختصاص داده و نمونه آن را بر گردن حضرت آویزان نموده و به او عنایت فرموده و آن را صفت دائمى قرار داده که روزگار آن را کهنه نخواهد کرد، و زبان ها با تلاوت کردنش او را به فراموشى نخواهند سپرد، این است که (محمّد) (علیه السلام) از نسل او و متولّد یافته از او است، و فرزند منتسب به او و پاره تن جدا شده از او است». [۲] 3⃣سبط بن جوزى (ت: ۶۵۴ هـ.ق) مى گوید: «او بن محمّد بن على بن موسى الرضا بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ (علیهم السلام) ـ است؛ او شخصى عالم و ثقه بود...». [۳] 4⃣ابن صبّاغ مالکى مى گوید: « ... هرگز کسى در امامت او شک و تردید نکرده است... او خود و بود... او سید اهل عصرش و اهل زمانش بود. اقوالش محکم و افعالش مورد ستایش بود. هر گاه دانشمندان زمانش قصیده اى مى سرودند آن حضرت در مدح و قصیده آنان وجود داشت... او سواره اى بى همانند در تمامى علوم بود و او بیان کننده مشکلات علوم بود و از بیان آنها شانه خالى نمی کرد و خسته نمى شد. او پرده بردارنده از حقایق به نظر دقیق و واقع بین خود، و ظاهر کننده دقایق به فکر تیزبین خود بود. او از خبر مى داد. او و بود. خداوند او را غریق رحمتش کند و در مکان گسترده بهشت خویش جاى دهد به حقّ محمّد (ص)، آمین». [۴] 5⃣نورالدین على بن عبدالله سمهودى (ت: ۹۱۱ هـ.ق) مى گوید: «امّا فرزند او ـ امام هادى (علیه السلام) ـ است. او شخصى عظیم الشأن بود... هنگامى که معتمد فرزند متوکّل عباسى او را حبس نمود کرامتى جلیل براى او آشکار شد». [۵] 6⃣على جلال الحسینى (ت: ۱۳۵۱ هـ.ق) مى نویسد: «ابومحمّد حسن زکى که به او مى گویند: در سال ۲۳۲ هـ.ق متولد شد. او نمونه زمان خود در و و و بود». [۶] 7⃣خیرالدین زرکلى (ت: ۱۳۹۶ هـ.ق) مى گوید « ... بعد از وفات پدرش با او به عنوان بیعت کردند. او بر روش سلف صالحش بود. مردى و و بود...». [۷] 8⃣عبدالله بن محمّد بن عامر شبراوى شافعى (ت: ۱۱۷۱ هـ.ق) مى گوید: « ...او را از حیث شرف بس است که از اولاد او است. خداوند این بیت شریف و نسب عظیم را خیر دهد. و بس است تو را به این نسبت از افتخار، و بس است تو را به این نسبت از علوّ قدر. آنان همگى کریم النسبند، همانند دندانه هاى شانه متعادلند... خوشا به حال این خانواده عالى مرتبه و بلند مقام... چه بسیار اقوامى که درصدد پایین آوردن منزلت آنان بودند، ولى خداوند آنان را بالا برد... خداوند ما را به محبّت آنان زنده بدارد و بر آن بمیراند، و ما را مشمول شفاعت آنان گرداند...». [۸] 9⃣عباس بن نورالدین مکّى (ت: ۱۱۸۰ هـ.ق) مى گوید: «ابو محمّد ، نسبش مشهورتر از ماه شب چهارده است. او و پدرش معروف به عسکرى اند. و امّا را زبان ها نمى توانند شماره کنند». [۹] 🔟عارف احمد عبدالغنى مى گوید: «کان من الزهد والعلم على امر عظیم...» [۱۰]؛ (او از حیث و در مکانى عظیم قرار داشت...). 1⃣1⃣محمّد بن عبدالغفار هاشمى حنفى مى نویسد: «و کثر اتباعه وذاع صیته واتجهت إلیه الانظار...» [۱۱]؛ (او پیروان بسیار داشت. همه جا را گرفته و همه نظرها را به خود متوجه ساخته بود...). پی نوشت‌ها؛ [۱] رسائل جاحظ، ص ۱۰۶ [۲] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۴۸ [۳] تذکرة الخواص، ص ۳۲۴ [۴] الفصول المهمة، ص ۲۷۹ [۵] جواهر العقدین، ص ۴۴۸ [۶] الحسین (علیه السلام)، ج ۲، ص ۲۰۷ [۷] الأعلام، ج ۲، ص ۲۰۰ [۸] الاتحاف بحبّ الأشراف، ص ۱۷۸ و ۱۷۹ [۹] نزهة الجلیس، ج ۲، ص ۱۸۴ [۱۰] الجوهر الشفاف فى انساب السادة الأشراف، ج ۱، ص ۱۶۰ و ۱۶۱ [۱۱] ائمة الهدى، ص ۱۳۸ • جهت کاهش حجم نوشتار، از آوردن متن عربی روايات صرف نظر گردیده است. 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ ه.ش، ص ۱۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام عسکری (علیه السلام) از امور غيبي نسبت به امامان پيشين بيشتر استفاده کرده است؟ 🔹مى ‏دانيم كه (عليهم السلام)، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از برخوردار بودند، و در مواردى كه اساس حقانيت اسلام يا مصالح عالى امت اسلامى (همچون مشروعيت امامت آنان) در معرض خطر قرار مى‏ گرفت، از اين آگاهى به صورت استفاده مى‏ كردند. پيشگويى ها و (علیهم السلام)، بخش مهمى از زندگينامه آنان را تشكيل مى‏ دهد، اما با يك مطالعه در زندگى (علیه السلام) چنين به نظر مى‏ رسد كه: آن حضرت بيش از امامان ديگر خود را آشكار مى ‏ساخته است. بر اساس تحقيق يكى از دانشمندان معاصر، از و گزارش هاى غيبى و اقدامات خارق العاده (علیه السلام)، «قطب راوندى» در كتاب «خرائج» جمعاً چهل مورد، «سيد بحرانى» در «مدينه المعاجز» صد و سى و چهار مورد، «شيخ حر عاملى» در «اثبات الهدايه» صد و سى و شش مورد، و «علامه مجلسى» در «بحار الأنوار» هشتاد و يك مورد را ثبت كرده اند [۱] 🔹و اين، به خوبى روشنگر فزونى بروز كرامات و از ناحيه آن حضرت مى‏ باشد. به نظر مى‏ رسد علت اين امر و جوّ پر اختناقى بود كه و پدرش امام هادى (علیهم السلام) در آن زندگى مى‏ كردند؛ زيرا از وقتى كه امام هادى (علیه السلام) از سر اجبار به سامرّاء منتقل گرديد، به شدّت تحت مراقبت و كنترل بود، از اين رو امكان معرفى فرزندش (علیه السلام) به عموم شيعيان به عنوان امام بعدى وجود نداشت و اصولاً اين كار، حيات او را از ناحيه حكومت وقت در معرض خطر جدى قرار مى‏ داد. به همين جهت كار معرفى (علیه السلام) به شيعيان و گواه گرفتن آنان در اين باب، در ماههاى پايانى عمر امام هادى (علیه السلام) صورت گرفت، [۲] به طورى كه هنگام شهادت آن حضرت هنوز بسيارى از شيعيان از امامت (علیه السلام) آگاهى نداشتند. [۳] 🔹گويا عامل ديگرى نيز در اين زمينه بى تأثير نبوده و آن اعتقاد گروهى از شيعيان به امامت «محمد بن على»، برادر امام حسن عسكرى (علیه السلام)، در زمان حيات امام هادى (علیه السلام) بوده است. اين گروه بر اساس همين پندار او را در محضر امام هادى (علیه السلام) احترام مى‏ كردند، ولى حضرت با اين پندار مبارزه مى‏ كرد و آنان را به امامت فرزندش (علیه السلام) راهنمايى مى‏ نمود. پس از شهادت امام هادى (علیه السلام) گروهى از خيانتكاران و نادانان، همچون «ابن ماهويه»، اين پندار را دستاويز قرار داده و به اغواى مردم و منحرف ساختن افكار از امامت (علیه السلام) پرداختند. اين عوامل دست به دست هم داده و موجب شك و ترديد گروهى از شيعيان در امامت آن حضرت در آغاز كار گرديده بود، چنانكه برخى از آنان در صدد آزمايش امام (علیه السلام) بر مى ‏آمدند [۴] و برخى ديگر در اين زمينه با امام مكاتبه مى‏ كردند. [۵] 🔹اين تزلزلها و ترديدها به حدّى بود كه (علیه السلام) در پاسخ گروهى از شيعيان در اين زمينه با آزردگى و رنجش فراوانى نوشت: «هيچ يك از پدرانم، مانند من، گرفتار شك و تزلزل شيعيان در امر امامت نشده اند...» [۶] (علیه السلام) براى زدودن زنگار اين شكها و ترديدها، و نيز گاه براى حفظ ياران خود از خطر، و يا دلگرمى آنان، و يا هدايت گمراهان، ناگزير مى ‏شد پرده‏ هاى حجاب را كنار زده، از آن سوى جهان ظاهر، خبر دهد، و اين، از مؤثرترين شيوه ‏هاى جلب مخالفان و تقويت ايمان شيعيان بود. «ابوهاشم جعفرى» يكى از نزديكترين ياران امام بود، مى‏ گويد: هر وقت به حضور (علیه السلام) مى‏ رسيدم، برهان و نشانه تازه ‏اى بر او مشاهده مى‏ كردم. [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] طبسى، شيخ محمد جواد، حياه الامام العسكرى، الطبعه الأولى، قم، دفتر تبليغات اسلامى، ۱۴۱۳ق، ص ۱۲۱ [۲] همان، ص ۲۱۷ [۳] مسعودى، اثبات الوصيّه، الطبعه الرابعه، نجف، المطبعه الحيدريه، ۱۳۷۴ق، ص ۲۳۴ [۴] همان، ص ۲۴۶ [۵] همان، ص ۲۳۸ [۶] حسن بن على بن شعبه، تحف العقول، الطبعه الثانيه، ۱۳۶۳ش، قم، مؤسسه النشر الاسلامى (التابعه) لجماعه المدرسين بقم المشرّفه، ص ۴۸۷ [۷] طبرسى، اعلام الورى، الطبعه الثالثه، دار الكتب الأسلاميه ص ۳۷۵ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ه.ش، ص ۶۴۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام حسن عسکری (علیه السلام) 🔹«ابومحمدحسن‌بن‌علی‌عسکری علیه السلام» (۲۳۱ یا ۲۳۲ - ۲۶۰ ه.ق) پس از شهادت پدر بزرگوارشان در سال ۲۵۴ هجری به رسیدند. سال های امامت ایشان در شهر و غالبا تحت کنترل شدید سپری شد. به نحوی که ارتباط آن حضرت با بسیار محدود و تنها به وسیله آن حضرت بود. آن حضرت در سال ۲۶۰ هجری به وسیله زهری که به دستور به ایشان خورانده شد به رسیدند. (علیه السلام)، پدر حجت خدا بر زمین، (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) می باشند. 💠«کنیه و القاب» 🔹کنیه آن حضرت است و این کنیه را (علیه السلام) بر ایشان نهاده اند [۱] که اشاره به این دارد که فرزند آن حضرت، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که روایات ائمه پیشین ایشان را معرفی نموده بودند. آن حضرت که هر کدام آینه‌ و والای ایشان است، عبارتند از: : ایشان از هر آلایش و پلیدی پاک بودند. [۲] : ایشان و نشانه راهیابی و حرکت در صراط مستقیم برای عالمیان بودند. [۳] 🔹: سامرا یک منطقه نظامی به شمار می رفت و امام را به خاطر اقامت در آنجا (یا محله ای از آنجا) لقب دادند. لازم به ذکر است همانطور که مورخان تصریح کرده اند، اگر در جایی لقب «عسکری» به تنهایی بکار رود مراد است نه پدرشان. [۴] : ایشان شریف ترین و انسان روزگار خود بودند جان و دل خود را پاک کرده در راه اعمال نیک پرورش داده بودند. [۵] 🔹: خداوند ایشان را با و اجابت دعا، ویژه و خاص خود گردانیده بود. [۶] : ایشان خاموش بودند و جز به یاد خدا، تعلیم و حکمت گویی، لب نمی گشودند. [۷] : ایشان بودند در تیرگی ها و مردم را به و تقوا راهنمایی می کردند. [۸] : ایشان انسان زمان خود بودند و بیش از هر کس پاسدار احکام دین و متکی به پروردگار به شمار می رفتند. [۹] : عنوانی است که امام جواد و (علیهم السّلام) هر دو به آن شهرت یافته اند. [۱۰] 💠«شمایل امام» 🔹احمد بن عبیدالله بن خاقان، خصوصیات ظاهری و رخسار حضرت را چنین توصیف می کند: « (علیه السلام)، گندمگون، درشت چشم، نیکو قامت، خوبروی و خوش اندام بود و هیبت و جلالی تمام داشت». [۱۱] همچنین گروهی رخسار امام را گندمگون مایل به سپید دانسته اند. [۱۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] اخبار الدول، ص ۱۱۷؛ بحرالانساب، ص. [۲] همان. [۳] همان. [۴] همان. [۵] تحفۀالانام، ص ۸۷. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶. [۶] تحفۀالانام، ص ۸ [۷] همان. [۸] جوهرة الکلام، ص ۱. [۹] سفینۀالبحار، ج ۱، ص ۲۵۹. [۱۰] بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶. [۱۱] همان. [۱۲] همان، ص ۲۳۸ منبع؛ ویکی اهل البیت (علیهم السلام) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام عسکری (علیه السلام) برای تثبیت امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه تدابیری اندیشیدند؟ 🔸 (عليه السلام) براى تثبيت امامت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از راههاى مختلف استفاده نمود كه در ذيل به آنها اشاره میكنيم: 💠«تعليمات و بيانات» 1⃣موسى بن جعفر بن وهب بغدادى مى گويد: از (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «كَأَنِّي بِكُمْ وَ قَدِ اخْتَلَفْتُمْ بَعْدِي فِي الْخَلَفِ مِنِّي أَلَا إِنَّ الْمُقِرَّ بِالْأَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ الْمُنْكِرَ لِوَلَدِي كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ رُسُلِهِ ثُمَّ أَنْكَرَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله...» [۱] (گويا شما را مى بينم كه در حق من اختلاف خواهيد كرد. آگاه باشيد! هر كس به بعد از (صلى الله عليه و آله) اقرار كند، ولى منكر فرزند من شود، همانند آن است كه به جميع انبياى خدا و رسولان او اقرار كرده، ولى نبوت (صلى الله عليه و آله) را انكار كرده است...). 2⃣احمد بن اسحاق مى گويد: از (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «الْحَمْدُ لِله الَّذِی لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِيَ الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي ...» [۲] (ستايش خداوند را سزاست كه قبل از آنكه از دنيا رحلت كنم بعد از خودم را نشانم داد...). 3⃣در روز سوم ولادت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، پدرش (عليه السلام) او را بر اصحاب خود عرضه كرد و فرمود: «هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِی عَلَيْكُمْ وَ هُوَ الْقَائِمُ الَّذِي تَمْتَدُّ إِلَيْهِ الْأَعْنَاقُ بِالْاِنْتِظَارِ...» [۳] (اين فرزند، و شما بعد از من و من بر شما است؛ او است كه مردم در انتظار او به سر خواهند برد...). 💠«نشان دادن به خواص» 1⃣احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى مى گويد: «خدمت (عليه السلام) رسيدم تا از آن حضرت سؤال كنم؛ حضرت در ابتدا فرمود: اى احمد بن اسحاق! خداوند تبارك و تعالى هرگز را از زمان خلقت حضرت آدم (عليه السلام) تا روز از بر خلق خالى نگذاشته و نخواهد گذاشت؛ توسط است كه را از اهل زمين دفع مى كند، و به واسطه اوست كه نازل كرده و را بيرون مى آورد. آن گاه عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! و بعد از شما كيست؟ حضرت فوراً از جا بلند شد و داخل اتاق گشته، در حالى كه كودكى به مانند ماه پاره با حدود سه سال بر شانه خود داشت بر من وارد شد و فرمود: «اى احمد بن اسحاق! اگر كرامت تو نزد خداوند عزوجل و نزد حجت هاى خداوند نبود اين فرزند را بر تو عرضه نمى كردم ...)». [۴] 2⃣شيخ صدوق از ابى غانم خادم نقل مى كند: «وُلِدَ لِأَبِي مُحَمَّدٍ (عليه السلام) وَلَدٌ فَسَمَّاهُ مُحَمَّداً فَعَرَضَهُ عَلَى أَصْحَابِهِ يَوْمَ الثَّالِثِ وَ قَالَ هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُمْ...» [۵] (خداوند به (عليه السلام) فرزندى عنايت فرمود كه نام او را نهاد؛ در روز سوم از ولادتش او را به اصحابش عرضه داشت و فرمود: اين و شما و بعد از من است...). 3⃣معاوية بن حكيم و محمد بن ايوب بن نوح و محمد بن عثمان عمروى مى گويند: «عَرَضَ عَلَيْنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (عليه السلام) وَ نَحْنُ فِي مَنْزِلِهِ وَ كُنَّا أَرْبَعِينَ رَجُلًا فَقَالَ هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِی عَلَيْكُمْ أَطِيعُوهُ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِي فِي أَدْيَانِكُمْ فَتَهْلِكُوا أَمَا إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ يَوْمِكُمْ هَذَا ...» [۶] (ما با چهل نفر در منزل (عليه السلام) بوديم كه آن حضرت خود را بر ما عرضه كرده و فرمود: اين و شما بعد از من است؛ او را كنيد و بعد از من در اديان خود متفرق نشويد كه هلاك خواهيد شد، بدانيد كه بعد از اين روز هرگز او را مشاهده نخواهيد كرد...). 4⃣يعقوب بن منقوش مى گويد: خدمت (عليه السلام) رسيدم در حالى كه كنار اتاقى كه بر درب آن پرده اى آويزان بود نشسته بودند. عرض كردم: اى آقاى من! صاحب امر [بعد از شما] كيست؟ فرمود: پرده را كنار بزن. كنار زدم، ناگهان كودكى با شمايلى خاص بر ما وارد شد و بر دامان (عليه السلام) نشست. حضرت فرمود: «هُوَ صَاحِبُكُمْ وَ اِمَامُكُمْ بَعْدِي...» [۷] (اين فرزند، و شما بعد از من است...). 📕موعودشناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چ۷ ۱۳۹۰ش ص۲۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام حسن عسکری» (علیه السلام) نماد فضیلت ها (بخش اول) 🔸 (علیه السلام) یازدهمین پیشوای شیعه، رهبری که در تمام عمر کوتاه خویش (۲۸ سال) مدّتی را در پادگانی در ، به همراه پدرش امام هادی (علیه السلام) تحت مراقبت بسیار شدید دستگاه استبدادی قرار داشت، و بعد از شهادت پدر بزرگوارش، این حالت استمرار یافت و نیز بارها به زندان جبّاران زمان، گرفتار شد. 🔹دوران امامت بیش از شش سال به درازا نکشید. امام (عليه السلام) همانند پدرانش به همه و آراسته، و از همه بدی ها پیراسته بود. او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنانِ کینه ورز و سرسخت، به مدح و ستایش او پرداخته اند. برای نشان دادن این حقیقت، به چند نمونه اشاره می شود. 💠تجلّی فضائل 🔹احمد بن عبیدالله بن خاقان ـ که پدرش از مهره های مهم دستگاه خلافتِ ستم پیشه بنی عبّاس و از وزیران آن به شمار می رفت و خود نیز از مخالفان و معاندانِ سرسخت ائمه معصومین (علیهم السلام) بود و که در برهه ای، از طرف حکومت، مسئولیت گرفتن مالیات را در قم، به عهده داشت ـ می گوید: من در سامرّا ندیدم و نشناختم مردی را در میان علویّان، همانند (علیه السلام). 🔹حضرت از جهت وقار، عفاف، بزرگواری و بخشندگی، در میان علویّان، فرماندهان ارشد نظامی، وزراء و همه مردم، و بود؛ و با هر کس سخن می گفتی، او را می ستود و به نیکی یاد می کرد. 🔹روزی (علیه السلام) بر پدرم عبید الله بن خاقان وارد شد، من او را نگریستم؛ آثار و و از سیمای او پیدا بود. پدرم، مقدم او را گرامی داشت و او را بسیار تکریم کرد. من از این روش پدرم، ناراحت و عصبانی شدم، از او سبب این بزرگداشت را پرسیدم، و خواستم که آن شخصیّت را به من معرّفی کند، پدرم گفت: 🔹«او پیشوای شیعیان و بزرگ خاندان بنی هاشم است. او کسی است که شایستگی پیشوایی امّت را داراست، چون خصلت های برجسته ای دارد؛ همچون: فضیلت، پاکی، وقار و متانت، صیانت نفس، زهد و بی رغبتی به دنیا، عبادت، اخلاق نیکو، صلاح و تقوا». آنگاه احمد بن عبیدالله می افزاید: ابومحمّد ابن الرّضا، در نهایت بزرگی و والائی بود». 💠اخلاق وتحوّل آفرینی 🔹حکومت ستمگر بنی عبّاس، (علیه السلام) را نزد شخصی به نام: علی بن نارمش ـ که یکی از عناصر جنایتکار و از دشمنان سرسخت آل ابوطالب بود ـ زندانی کرد. به او گفتند: (علیه السلام) را تا توان داری، آزار و اذیّت ده و او را به قتل برسان. از زندان نمودن حضرت، چند روزی نگذشت، تا اینکه دیدند علی بن نارمش با آن همه دشمنی و عداوت، در برابر (علیه السلام) سر به زیر افکنده و آن چنان جذبه و عظمت و خُلق و خوی (علیه السلام) در او تأثیر نهاده که به حضرت نگاه نمی کند. 🔹وقتی (علیه السلام) از این زندان خلاص شد، علی بن نارمش آن چنان دچار تحوّل روحی و معنوی گردید که دیدگاهش درباره حضرت، تغییر یافت و در گروه شایستگان زمان قرار گرفت. 🔹بار دیگر (علیه السلام) را نزد صالح بن وصیف زندانی کردند؛ او نیز شخصی پلید و بی رحم بود. گروهی از جنایت پیشگان بنی عبّاس نزد صالح بن وصیف رفتند و درباره (علیه السلام) به گفت‌وگو پرداختند. زندان‌بان به آنان گفت: آخر من چه کار کنم؟ دو نفر از بدترین افراد را بر او گماشتم، بعد از گذشت چند روز، با شگفتی دیدم آن دو به نماز، عبادت و روزه روی آورده اند، به آنان گفتم: چه چیز اتفاق افتاده است؟ 🔹گفتند: «ما چه گوییم در پیرامون مردی که روزها روزه و شب ها تا سحر نماز می خواند، کمتر سخن می گوید و به کارهای غیر ضروری نمی پردازد! ما هنگامی که به او می نگریستیم، بدنمان به لرزه می افتاد و توان استقامت در خود نمی دیدیم.» ... نویسنده: ابوالحسن ربّانی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام حسن عسکری (علیه السلام) نماد فضیلت ها (بخش دوم و پایانی) 🔸 (علیه السلام) یازدهمین پیشوای شیعه است، رهبری که در تمام عمر کوتاه خویش (۲۸ سال) مدّتی را در پادگانی در ، به همراه پدرش امام هادی (علیه السلام) تحت مراقبت بسیار شدید دستگاه استبدادی قرار داشت، و بعد از شهادت پدر بزرگوارش، این حالت استمرار یافت و نیز بارها به زندان جبّاران زمان، گرفتار شد. 🔹امام (عليه السلام) همانند پدرانش به همه و آراسته، و از همه بدی ها پیراسته بود. او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنانِ کینه ورز و سرسخت، به مدح و ستایش او پرداخته اند. برای نشان دادن این حقیقت، به چند نمونه اشاره می شود. 💠سخاوت و بخشندگی 🔹 (علیه السلام) بسان اجداد بزرگوارش در بخشندگی و کمک به مردم یگانه روزگار بود. شخصی به نام محمد بن علی همراه پدرش ـ که از خاندان علویان بودند، ولی از گروه واقفیّه به شمار می رفتند ـ در زندگی دچار بحران شدند و در مضیقه مالی سختی قرار گرفتند. وی می گوید: پدرم گفت: برویم نزد این مرد ـ امام حسن عسکری ـ چون او را زیاد شنیده بودیم. 🔹در راه که می رفتیم، پدرم گفت: ای کاش آن حضرت برای برآورده شدن سه نیاز من، کمکم کند! من هم با خود گفتم: ای کاش به سه نیاز من توجّه و عنایت کند! نزد آن حضرت رفتیم، از حال ما پرسید، پاسخ دادیم. هنگامی که با (علیه السلام) خداحافظی کرده و از خانه خارج شدیم، خادم حضرت آمد و به اندازه ای که نیاز داشتیم و آرزو کرده بودیم، کیسه هایی از اشرفی به ما داد. آنان با آنکه از (علیه السلام) کرامت دیدند؛ ولی دست از مرام خود برنداشتند. 💠پاسداشتِ نماز 🔹 (علیه السلام) به بسیار اهتمام می داد و نماز را بزرگ می داشت. ابوهاشم جعفری که یکی از یاران خاصّ و ویژه آن بزرگوار بود، می گوید: نزد (علیه السلام) بودم. حضرت در حال نوشتن نامه بود که وقت اداء فرا رسید، آن بزرگوار نامه را به سوئی نهاد و برای خواندن نماز حرکت کرد. از نماز که فارغ شد، دوباره تشریف آورد و قلم را برداشت و شروع کرد به نوشتن نامه. 💠ترغیب به خدمت رسانی ابوهاشم می گوید: روزی در محضر (علیه السلام) بودم؛ آن حضرت فرمود: «یکی از درب‌های بهشت، بابُ المعروف است. از آن درب کسی داخل بهشت نمی شود، مگر اینکه در دنیا کارهای نیک انجام داده و به کمک و خدمت نماید». تا این را از حضرت شنیدم، خدا را سپاس گفتم و بسی خشنود گردیدم، زیرا یکی از برنامه های زندگی من، خدمت رسانی به مردم و رفع نیاز پابرهنگان و محرومان بود. تا این مطلب در دلم گذشت، حضرت به من نگاه کرد و فرمود: «بله، کسانی که در این جهان به کمک می کنند، در جهان دیگر نیز سر بلند و جایگاه آنان برجسته است. ای ابوهاشم! خدا تو را از این گروه قرار دهد، خدای تو را رحمت کند». نویسنده: ابوالحسن ربّانی منبع: حوزه نت @tabyinchannel