💥☄💥☄💥☄💥☄💥
☄
⭕️چه عواملی سبب شد که #امام_حسن (ع) #پیشنهاد_صلح معاویه را بپذیرد؟ (بخش دوم)
🔷 #امام_حسن (ع) در جای دیگری فرمود: «وَ رَأَیْتُ أَهْلَ الْعِراقِ، لَایَثِقُ بِهِمْ أَحَدٌ أَبَداً إِلَّا غَلَّبَ؛ اهل عراق مردمانی هستند که هر کس به آنها اعتماد کند، مغلوب خواهد شد»؛ زیرا هیچکدام با دیگری در فکر و خواسته ها، موافقت ندارند. آنان نه در خیر و نه شر، هیچ قصد جدی ندارند. [۱] با چنین مردمی، امکان برپایی جنگی با اهل شام، که اتحادی کامل داشته و هدف و نیت مشخصی داشتند، وجود نداشت. #مردمی_پراکنده، #مذبوب و #فاقد_اراده.
🔷نگاهی به سخنان دردناک امام علی (ع) که در سالهای ۳۹ و ۴۰ هجری خطاب به مردم ایراد شده، هر منصفی را قانع می کند که راهی جز واگذاری عراق به شام وجود نداشت. #امام_حسن_مجتبی (ع) نمی توانست با #دست_خالی، خود و شماری از شیعیانش را تسلیم شامیانی کند که فرمانده آنها، «بسر بن ارطاة» خونخوار بود. اکنون با #صلح، بهانه ای برای #حفظ_عراق از چپاول و غارت وجود داشت. این ممکن بود #امام (ع) با شماری اندک از سپاهیانش بایستد و به شهادت برسد؛ اما نتیجه آن چندان روشن نبود.
🔷 #معاویه با طرح خونخواهی عثمان، فضای مسمومی ایجاد کرده بود. او علاوه بر شام، اکنون مصر و بسیاری از نقاط دیگر را در اختیار داشت. در برابر او #امام_حسن (ع)، با آن همه سابقه و نفوذ کلام، کاری از پیش نبرده بود و این دلیلی جز زبونی عراق در برابر شام نداشت، در #چنین_وضعیتی #شهادت_امام نیز لوث می شد. این چهره ای است که همه از #معاویه می شناسند و در شناسایی آن، نیازی به اصرار و اثبات نیست. گاه به خطا گفته شده است که #امام (ع) از خونریزی بیزار بود. چنین چیزی درست نیست، او در طول جنگ «جمل» و «صفین»، خود در صحنه نبرد حضور داشت، سیره پدر را هم کاملا تأیید می کرد. آنچه #امام_حسن (ع) نمی پذیرفت، #خونریزی_بیحاصلی بود که نتایج سیاسی روشنی نداشته باشد. #ادامهدارد...
پینوشت
[۱] الكامل فی التاريخ، ابن الأثير، عزالدين أبو الحسن على بن ابى الكرم، دار صادر، بيروت، ۱۳۸۵ق، ج ۳، ص ۴۰۵
برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_حسن #امام_حسن_مجتبی #صلح_امام_حسن #صلح #جنگ #معاویه #اسلام #حفظ_اسلام
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (ع) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره نزدیک بودن «مرگ» چه فرموده است؟
🔹#امام_علی (ع) در بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه - که به امام حسن (ع) نوشته شده - اهل اين جهان را به #مسافرانى تشبيه كرده كه به سوى #سرمنزل_مقصود در حركتاند ميفرمايد: «كَأَنْ قَدْ وَرَدَتِ الْأَظْعَانُ؛ گويا اين #مسافران به منزل رسيده اند [و پايان عمر را با چشم خود مى بينند]». «يُوشِكُ مَنْ أَسْرَعَ أَنْ يَلْحَقَ؛ سپس مى افزايد: نزديك است كسى كه سريع حركت ميكند به #منزلگاه [مرگ] برسد». منظور از «مَنْ أَسْرَعَ» همه #انسانها هستند نه گروه خاصى؛ زيرا همه باسرعت به سوى #سرمنزلنهايى كه همان #پايان_زندگى است میرسند.
🔹حضرت تشبيه جالبى درباره مردم جهان میكند و میفرمايد: «وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ مَنْ كَانَتْ مَطِيَّتُهُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ، فَإِنَّهُ يُسَارُ بِهِ وَ إِنْ كَانَ وَاقِفاً، وَ يَقْطَعُ الْمَسَافَةَ وَ إِنْ كَانَ مُقِيماً وَادِعاً؛ پسرم بدان آنكس كه مركبش شب و روز است، او را #مىبرند و در #حركت است، هرچند خود را ساكن پندارد و پيوسته قطع مسافت میكند، گرچه ظاهراً ايستاده است و استراحت ميكند». اشاره به اينكه حركت به سوى #پايان_عمر حركتى اجبارى است نه اختيارى؛ دست #تقدير_پروردگار همه را بر مركب راهوارِ زمان سوار كرده و چه بخواهند يا نخواهند با سرعت آنها را به سوى نقطه پايان مى برد، هرچند #غافلان از آن بى خبرند.
🔹تعبيرهاى ديگرى در ساير كلمات #امام_علی (ع) در اين زمينه ديده میشود از جمله ميفرمايد: «أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيَامٌ؛ [۱] #اهل_دنيا همانند سوارانى هستند كه مركبشان را به پيش مى برند و آنها در خوابند». در جاى ديگر ميفرمايد: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ؛ [۲] #نفسهای_انسان هربار گامى به سوى سرآمد زندگى است». حضرت در حديث دیگری میفرمايد: «إنّ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ يَعْمَلَانِ فِيكَ فَاعْمَلْ فِيهِما وَ يَأْخُذانِ مِنْكَ فَخُذْ مِنْهُما؛ [۳] شب و روز در تو اثر میگذارند [و از عمر تو میكاهند] تو هم در آنها از خود اثرى بگذار و كارى كن؛ آنها از تو چيزى ميگيرند تو هم چيزى از آنها بگير».
🔹ابن ابى الحديد در اينجا داستان جالبى از يكى از اساتيد خود نقل ميكند میگويد: «ابوالفرج محمد بن عباد (ره) از من خواست كه اين وصيّتنامه را براى او بخوانم، و در آن روز من جوانِ كم سن و سالى بودم آن را از حفظ براى او خواندم؛ هنگامى كه به اين بخش از وصيّتنامه رسيدم استادم فريادى كشيد و به زمين افتاد، در حالى كه كسى بود كه به اين زودى تحت تأثير واقع نميشد». [۴] در تعبيراتِ حضرت در اين فقرات، #انسانها به #مسافرانى تشبيه شده اند كه بر #مركبی_تندرو سوارند و اين مركب آنها را به سوى #منزلگاه_نهايى پيش مى برد.
🔹شكی نيست كه گروهى از اين #مسافران در ايستگاه هاى وسط راه پياده مى شوند و گروه ديگرى به راه خود همچنان تا پايان عمر طبيعى ادامه ميدهند و عجب اينكه هيچ كس نميداند در #كدام_ايستگاه او را پياده مى كنند. دو چيزِ اين سفر مسلّم است: #بدون_اختيار بودن آن و اينكه #پايان_مقررى دارد. گروهى اين #سفر را در حال #خواب مى پيمايند و #عدّهای_بيدارند و بعضى گاه خواب و گاه بيدار؛ آنها كه #بيدارند پس از پياده شدن #نعمتها و بركات فراوانى كه در هر ايستگاه موجود است و به آن نياز دارند تهيه ميكنند و آنها كه در #خوابند و يا موقعيت خود را نمى دانند به مفهوم «اَلنّاسُ نِيامٌ إذا ماتُوا اِنْتَبِهُوا» [۵] #دست_خالى به مقصد میرسند.
🔹#انبياء و #رسولان_الهى مأمورانى هستند كه پيوسته در مسير راه به #مسافران هشدار مى دهند و بر #خواب_آلودگان فرياد میزنند كه برخيزيد و از توقفگاه هاى وسط راه آنچه نياز داريد #برگيريد؛ چراكه وقتى به #مقصد رسيديد در آنجا تهيه وسائل مورد نياز ابداً امكان ندارد و از آن مهم تر اينكه #بازگشت در اين مسير نيز ممكن نيست. گروهى اين سخنان را #باور میكنند و از جان و دل مى پذيرند و گروهى #انكار میكنند يا ناباورانه به آن گوش میدهند و هنگامى كه به #مقصد رسيدند به واقعيّت تمام آن سخنان پى مى برند و فرياد وا حسرتاه سر میدهند و نعره «يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ» [۶] از آنها شنيده میشود؛ ولى چه سود؟
پی نوشتها؛
[۱]نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، چ۱ ص۴۷۹ (حکمت ۶۴)؛ [۲]همان ص۴۸۰ (حکمت ۷۴)؛ [۳]غررالحكم و دررالكلم، تميمى آمدى ص ۲۵۴؛ [۴]شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، ج۱۶ ص۹۱؛ [۵]بحارالانوار ج۴ ص۴۳ باب۵؛ [۶]سوره انعام، آيه۲۷
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ۱، ج۹، ص۶۱۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مرگ #غفلت #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد