eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️معنی چيست؟ (بخش اول) 🔶قبل از توضيح درباره لازم است تا ابتدا راجع به دموكراسی توضيحاتی داده شود: 💠 كه رايج‌ترين اصطلاح در علم سياست است دو كلمه يوناني Demos به معنای مردم و Kratos به معنای قدرت و حكومت آمده و تركيب آن دو، حكومت مردم معني می‌دهد.[۱] اين واژه در دولت‌شهرهای يونان هم مطرح بوده و به معنای حقّ اتخاذ تصميم همگان، درباره مسائل مورد علاقه عمومی و يا به عبارتی به معنای حكومت مردم بر مردم می‌باشد. معيارها و ويژگيهای آن به طور خلاصه از اين قرارند: 🔷الف. مردم با انتخاب خود، نمايندگاني را برای تصميم ‌گيری های كلان انتخاب كنند، اين انتخابات بايد آزاد باشد، يعنی هر شهروندی حقّ رأی دادن داشته باشد و رأی دهنده از طريق مخفی بودن رأی در مقابل ارعاب محافظت می‌شود، ضمن اينكه منتخب او آزادانه بيانش را مطرح كند. 🔷ب. چنين انتخاباتی گزينش مؤثر را امكان‌پذير كند، يعنی گزينش انتخاب كنندگان فقط محدود به يك حزب نباشد و بايد اكثريت آراء در مقابل دولت صاحب قدرت، منجر به تغيير شود. 🔷ج. سومين ويژگی آن است كه نمايندگان برگزيده، حق قانونگذاری، حقّ رأی برای ماليات‌ها و مهار بودجه و استيضاح علنی و بحث و انتقاد و مخالفت با اقدامات حكومت، بدون آن كه مشمول تهديد به مداخله يا بازداشت شود را داشته باشد.[۲] 💠اين توضیحات خلاصه‌ای بود از معنای دموكراسی كه عمدتاً غربيان در اين مورد نظر داده‌اند. امّا اينكه آيا دموكراسی در هست يا خير، توجه شما را به نظريات دو انديشمند اسلامی جلب ميكنيم: 🔷 علامه (ره) در اين مورد می‌گويد: در ... آزادی فردی و وجود دارد، منتها با تفاوتی كه ميان بينش اسلامی و بينش غربی وجود دارد... ؛ در نقطه مقابل دموكراسی و آزادی مدل غربيها، قرار دارد. دموكراسی اسلامی بر اساس است، امّا اين آزادی انسان در آزادی شهوات خلاصه نمی‌شود. پي نوشت ها: [۱] فرهنگ‌جديدسياسی (محمود مهرداد)، چاپ‌انتشارات‌هفته، ص ۵۸ [۲] اوليور استلی‌برس و آلن‌بولك، فرهنگ انديشه نو، ترجمه گروه مترجمان، چاپ مازيار، ص ۳۷۶ منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️معنی چيست؟ (بخش دوم و پایانی) 🔷دموكراسی اسلامی بر اساس است، امّا اين آزادی انسان در آزادی شهوات خلاصه نمی‌شود. از ديدگاه اسلام، آزادی و دموكراسی بر اساس آن چيزی است كه تكامل انسانی انسان ايجاب ميكند، يعنی آزادی حق انسان بما هو انسان است... ؛ 🔷دموكراسی در اسلام يعنی انسانيت رها شده، حال آن كه اين واژه در قاموس غرب معنای حيوانيت رها شده را متضمّن است؛ به عبارت ديگر ، يعنی همان كه امروزه مطرح است، يعنی ارج و ارزش نهادن به رای مردم و معتبر بودن آن؛ البته در چارچوب و .[۱] 🔷آيت الله مصباح يزدی در اين باره معتقد است كه اگر منظور از دموكراسی اين باشد كه مردم در چارچوب احكام الهی و قوانين شرعی در سرنوشت خود مؤثر باشند، چنين تعبيری با دين مخالفت ندارد.[۲] پس ميتوان گفت همان بر اساس است. 🔷اگر هم مشاهده ميكنيم كه اين نوع موضوعات در حال حاضر بيش از پيش مورد بحث قرار ميگيرد، دليل بر اين نميشود كه قبلاً وجود نداشته است؛ زيرا اين تعابير مورد‌ تأييد و تأكيد حضرت (ره) بوده است، به همين خاطر است كه وقتی از ايشان سؤال شد، نوع حكومت شما چيست؟ فرمودند: ، نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه كمتر. 🔷با اين توضيح بايد گفت كه منظور ايشان از كلمه جمهوری اسلامی، است كه مردمسالاری در چارچوب مسايل شرعی و اسلامی را مورد تأكيد قرار می‌دهند. زيرا معنی جمهوری اين است كه زمام امور حكومت به دست نمايندگان ملت باشد و رئيس آن، رئيس جمهور خوانده می‌شود و جمهوری به معنای طرفدار حكومت مزبور استعمال ميشود.[۳] 🔷امام امت در معنای می‌فرمايد:... اينكه ما جمهوری اسلامی می‌گوئيم، اين است كه هم شرایط منتخب و هم احكامی كه در ايران جاری می‌شود، اينها بر متكی است، لكن انتخاب با ملت است و طرز جمهوری هم همان جمهوری است كه همه جا هست. بنابراين بايد گفت كه اين مباحث در بطن انقلاب ما و جمهوری اسلامی وجود داشت و به صورت بالقوه در درون آن نهفته بود، ولي در سالهای اخير ظهور و بروز بيشتری پيدا کرده است. پي نوشت ها: [۱] پيرامون انقلاب اسلامی (مرتضی‌مطهری) ص ۹۹ الی ۱۰۴ [۲] پرسشها و پاسخها (آیت‌الله‌مصباح‌یزدی) از ص ۳۷ الي ۴۱ [۳] علل گرايش به ماديگری (مرتضی‌مطهری) ص ۶۵ منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️مردم و حکومت اسلامی (بخش پنجم و پایانی) 💠 در نظام (شکل گیری و استمرار) 🔷به طور خلاصه در تبیین مفهوم مردمسالاری دینی می توان چنین بیان نمود: ناظر به مدلی از حکومت است، که بر و استوار بوده، و حاکم در چارچوب مقررات الهی، حق مداری، خدمت محوری و ایجاد بستری برای رشد و تعالی مادی و معنوی ایفای نقش می کند. [تبیین نظریه مردم سالاری دینی در قیاس با دمکراسی غربی، محمدجواد نوروزی، چکیده مقالات همایش مردم سالاری دینی ص۶۹] و این مدل بر دو پایه استوار است: ۱) از سویی ریشه در دارد. ۲) این آموزه ها را از رهگذر خواست، و اراده مردم دنبال می کند. لذا در نظام مردم‌سالاری‌ دینی، نظام سیاسی بر دو رکن و استوار است، و این نظام با در نظر داشتن اصول اعتقادی اسلام، رابطه مردم و حکومت را تبیین می کند. 🔷 عبارتند از: ۱) فضیلت محوری، ۲) هدایت محوری، ۳) حاکمیت الهی، ۴) ایمان دینی، ۵) انتخاب مردمی، ۶) آرمان گرایی، ۷) تکلیف محوری، ۸) شایسته سالاری، ۹) قانون محوری، ۱۰) رضایت مندی، [مردم سالاری دینی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری، محسن مهاجرنیا، پیشین، ص۶۵] وجوه اشتراک و افتراق مردم سالاری دینی، با مردم سالاری غیردینی و دموکراسی غربی عبارتند از: الف. : ۱) ذی حق دانستن و حرمت نهادن به ملت. ۲) زمینه سازی برای در تمام مراحل تصمیم گیری سیاسی و اجتماعی. ۳) تعیین به عنوان طرق قانونی اعمال مردم سالاری. ۴) الزام به رأی اکثریت در امور اجرایی. ۵) احترام به آزادی های فردی و جمعی. ۶) توسعه همه جانبه و رشد و شکوفایی خلاقیت ها در پرتو تضارب آراء و تعامل افکار. 🔷ب. : ۱) در مردم سالاری سکولار، حاکمیت ملی بطور مطلق پذیرفته می شود، ولی در مردم سالاری دینی، با پذیرش ، حاکمیت ملی، نسبی خواهد بود. ۲) مردم سالاری سکولار، رأی اکثریت را به صورت مطلق ملاک عمل قرار می دهد، اما در مردم سالاری دینی، در بعد قانونگذاری، رأی اکثریت در چارچوب شریعت پذیرفته می شود. ۳) در مردم سالاری سکولار، حاکمیت، اولاً و بالذات از آن مردم است، ولی در مردم سالاری دینی، اولا و بالذات از آن ، و حاکمیت مردم در طول حاکمیت خداوند است، نه در عرض آن. ۴) در مردم سالاری سکولار، دین صرفاً امری شخصی و مربوط به حوزه فردیست، اما در مردم سالاری دینی، حوزه فردی و اجتماعی مردم را در بر می گیرد. ۵) مردم سالاری سکولار، با مردم سالاری دینی، در ارائه تعریف از بشر و حقوق آن، در پاره ای از موارد دیگر با هم اختلاف دارند. [مردم سالاری دینی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حسین جوان آراسته، پیشین، ص۱۷] 🔷و نکته دیگر اینکه، سه بحران در طرح نظریه مردم سالاری دینی مؤثر بوده اند: ۱) بن بست تئوریک اندیشه سیاسی غربی، ۲) بن بست دمکراسی در مقام عمل، ۳) بحران معنویت و دین. [محمدجواد نوروزی، پیشین، ص۶۹] در هر صورت «امروزه ، در نظام‌‌ حرف نو و جدیدی است که توجه بسیاری از ملت ها، شخصیتها و روشنفکران عالم را به سوی خود جلب کرده است.» [مقام معظم رهبری، روزنامه کیهان ۷۹/۸/۲۹] البته منظور از جدید بودن مردم سالاری دینی، نو بودن آن در ادبیات سیاسی جهان است، اما درونمایه آن، که برخاسته از است، ریشه های عمیق و دیرین دارد. 🔴نتیجه آنکه، نه تنها به معنای تأیید شیوه دموکراسی نمی باشد، بلکه درست در نقطه مقابل آن می باشد، به این معنا که صرفا با ابتنای بر ، و در چارچوب تعالیم آن، حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی شان به رسمیت شناخته می شود. بر این اساس ما به دموکراسی، رنگ دین نزده ایم، بلکه این است، که را تبیین، و جایگاه مردم در حکومت را برای ما مشخص می کند. از این رو چنین شیوه ای که برخواسته از و است، به تعبیر می شود و دیگر «دین مردم سالار» که آموزه های دینی را در خواست و نظر مردم منحصر نماید، معنا و مفهومی ندارد. [مردم سالاری دینی ایران و لیبرال دموکراسی غرب، سید خدایار مرتضوی، فصلنامه راهبرد، ش۲۸، ص۲۰۰] منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دستاوردهای انقلاب اسلامی (بخش سوم) 🔸 را بی شک بايد يکی از مهم ترين و تاثيرگذار ترين انقلاب های جهان دانست، که آثار آن هم در درون مرزها و هم فراتر از مرزها بسيار عميق بوده است؛ به گونه ای که با توجه به اين تحولات و دستاوردهايی که به صورت مستقيم يا غير مستقيم از اين انقلاب ناشی شده است، می توان آن را انقلاب به معنای واقعی کلمه دانست؛ يکی از ويژگى هاى اين تحولات و دستاوردها اين است که در اکثر زمينه ها حاصل شده است، به گونه ای که شاهد يک تحول عظيم و فراگير در کل ساختارهای کشور بوده ايم. هدف اصلی در اين مقاله اين است که برخی از را مورد تحليل و ارزيابی قرار دهيم. 💠دستاوردهای سياسی 3⃣تحقق حاکميت مردم بر سرنوشت سياسی خويش، که وقوع نخستين گام در اين راستا بود، در واقع يکی از ويژگى هاى مهم اين انقلاب اين بود، که در کنار نيروهای فعال انقلابی همچون رهبران و عناصر سياسی انقلاب، نيز با آگاهی های حاصل شده، خواستار انقلاب بودند، و به همين دليل اين با حضور پرشور و يکپارچه ملت به پيروزى رسيد، و پس از آن نيز برای استقرار نظام جديد از مردم نظرخواهی شد، و به همين ترتيب تمام ارکان نظام جديد با خواست و اراده مردم شکل گرفت. در واقع اراده مردم در جهت تغييرات در سرنوشت سياسی خود بر اين قرار گرفت که با انقلاب خود، نظام منحط و پوسيده استبدادی را ريشه کن، و به جای آن نظامی جديد مبتنی بر الگوی پی ريزى نمايند که حضور و در ساختارها و ارکان آن کاملاً نمايان باشد، و اين يعنى حاکميت مردم بر سرنوشت سياسی خويش. 🔹در اين زمينه معتقدند: «در طول تاريخ ما، هيچ حادثه‌ای مثل حادثه‌ پيروزى انقلاب اسلامی و حوادث بعد از آن نبوده است که در آن، نقش مستقيم داشته باشند. در انقلاب اسلامی مردم آمدند؛ ... با اينکه متکی به قدرت و زور هم نبودند، سلاح هم نداشتند، اگر هم داشتند، به کار نمی‌بردند، اما در عين حال توانستند يک رژيمِ تا دندان‌مسلحِ متکی به قدرت‌های استکباری را بکلی از پا در بياورند و را پيروز کنند. منتها نکته‌ اساسی در انقلاب ما اين بود که نقش مردم با پيروزى انقلاب تمام نشد؛ ... در گذشته هميشه می گفتند کشور صاحب دارد؛ منظورشان اين بود که فلان امير و فلان حاکم و فلان سلطان صاحب کشور است! مردم نقشی نداشتند، کاره‌ای نبودند. امروز به برکت انقلاب اسلامی، مردم ميدانند کشور صاحب دارد؛ صاحب کشور هم خود مردمند». [۱] يکی ديگر از شواهد اين دستاورد عبارت است از نقش مردم در انتخاب مسئولان نظام، تا جايی که به قول مقام معظم رهبری «امروز در جمهوری اسلامی همه‌ مقاماتی که به نحوی در کار مردم دخالت دارند، مستقيم يا غيرمستقيم منتخب خود مردمند؛ حتّی رهبری». [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بيانات مقام معظم رهبری ۹۰/۰۷/۲۰ [۲] بيانات مقام معظم رهبری ۷۰/۱۱/۱۳ نویسنده؛ سید روح الله لطیفی منبع؛ وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel