eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨حضرت علی علیه السلام به روایت 💞حضرت (علیه السلام )، از آن نظر محبوب است که پیوند الهی دارد، دل‌های ما به طور ناخودآگاه در اعماق خویش با حق، سرو سر و پیوستگی دارد و چون (ع) را آیت بزرگ حق و مظهر صفات حق می‌یابند، به او عشق می‌ورزند. ⬅️در حقیقت، پشتوانه عشق (ع)، پیوند جان‌ها با حضرت حق است که برای همیشه در فطرت‌ها نهاده شده و چون فطرت‌ها جاودانی است، مهر حضرت (ع) نیز جاودان است. 💫 نقطه‌های روشن در وجود حضرت علی (ع) بسیار زیاد است، اما آنچه برای همیشه او را درخشنده و تابان قرار داده، ایمان و اخلاص اوست و آن است که به وی الهی داده است. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⭕️رخنه فرصت‌‏طلبان 🔹همیشه یک بعد از آن که پیروز شد و یا قبل از آن که پیروز شود، در وقتی که آثار و علائم پیروزی پیدا می‌شود و دوران سختی‌های محض منقضی می‌گردد، فورا که از هر فرصتی استفاده می‌کنند، خودشان را می‌اندازند در نهضت و آنچنان تندتر از دیگران شعار می‌دهند و داد و فریاد می‌کنند که صدای انقلابیون اول را تقریبا تحت‌‏الشعاع قرار می‌دهند و اگر مراقبت نشود و جلو این فرصت‌‏طلب‌‏ها (اعم از افراد فرصت‌‏طلب یا گروههای فرصت‌‏طلب) گرفته نشود قهرا نهضت به خطر خواهد افتاد. 📕آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۲۳۳ منبع: پورتال استاد شهید مرتضی مطهری @tabyinchannel
تبیین
⭕️خود زندگی غیر از شرایط زندگی است‏ 💠علامه شهید آیت الله مطهری (ره): 🔹آیا یعنی نفس کشیدن و هوا را فرو بردن و بیرون دادن؟ نه، این معنی زندگی نیست، اینها برای ما است نه خود زندگی. خود زندگی (به معنی دانایی) و است. ما از آن جهت به خدا حی مطلق می‌ گوییم که دانا و توانای مطلق است، از آن جهت به خداوند تبارک و تعالی حی می‌گوییم که آثار حیات بر وجود مقدس او بار می‌شود. رأفت و رحمت است، رحیم و رحمن است. پس یعنی و ؛ 🔹و برنامه دانایی و توانایی است، همان برنامه‌ای که قرن‌ها آن را در عمل پیاده کرد. پس آن طرز که نتیجه‌اش دانایی یا توانایی نباشد، و نیز طرز تفکری که نتیجه‌اش و و بی‌ خبری و بی‏ اطلاعی باشد، از اسلام نیست. است. دین حیات با بی‌خبری و با ناتوانی و عجز ناسازگار است؛ شما همین را می‌توانید به عنوان یک برای شناخت اسلام همیشه در دست داشته باشید. کوشش و دارد که در خود را وابسته به او معرفی کند، یعنی انسان را متکی به اراده خودش بکند. 🔹 می‌گوید ای انسان! تو به تو بستگی دارد، تو هم به تو بستگی دارد. آیا عمل انسان به چه چیز بستگی دارد؟ به خواست و . در نتیجه انسان یک موجود متکی به خود و متکی به کردار و شخصیت خود می‌شود. آیا فکر می‌کنید این مسئله‌ شوخی است که به بشر بگویند: «وَ انْ لَیسَ لِلْانْسانِ الّا ما سَعی‏». [۱] و از این صریح‌تر دیگر نمی‌شود. برای جز آنچه با و کوشش و به دست آورده چیزی نیست. با یک حصر عجیبی می‌گوید. این خودش است، عامل بیداری و بینایی و توانایی است. پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم، سوره نجم، آيه ۳۹ 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری (نسخه سایت)، ص ۵۵ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حس اعتماد به نفس‏ 🔹امروز علمای و چقدر کوشش می‌کنند که به اصطلاح حس را در انسان بیدار کنند و بجا هم هست. اعتماد به نفسی که در بیدار می‌کند این است که انسان را از هرچه، غیر است از بین می‌برد و به هرچه انسان بخواهد امید ببندد از راه عمل خودش باید امید ببندد، و همینطور پیوند انسان با هر چیز و هر کس از راه است. 🔹شما نمی‌توانید با صلی الله علیه و آله و سلم مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌توانید با علیه السلام مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌ توانید با سلام الله علیها مرتبط باشید جز از راه ؛ یعنی برای پیوند و ارتباط با پیامبر و اهل بیتش همه راه‌ها جز راه عمل را بسته است. 🔹حدیثی از صلی الله علیه و آله الآن یادم آمد و یادم هست که در ۱۷ - ۱۸ سال قبل که این حدیث را خواندم تحت تأثیر آن قرار گرفتم و دیدم براستی در زندگی صلی الله علیه و آله چه تابلوهای عجیبی پیدا می‌شود که در تاریخ زندگی احدی چنین تابلوهایی و چنین و پرمغزی را نمی‌توانید پیدا کنید. 🔹وقتی انسان فکر می‌کند و می‌بیند که یک مرد امّی در چنان محیطی این طور جمله‌ها در زندگی خودش ساخته است غرق در حیرت می‌شود، و جز اینکه به او اقرار کند راه دیگری ندارد. این حدیث را در کتاب‏ داستان راستان‏ هم نقل کرده‌ام. حدیث این است: صلی الله علیه و آله در یکی از مسافرت‌ هایی که با اصحابشان می‌رفتند (نقل نشده که در کدام مسافرت بوده است) موقع ظهر که شد دستور دادند قافله پایین بیایند. 🔹هر کسی از مرکب خودش پایین آمد، صلی الله علیه و آله هم پایین آمدند و جهتی را گرفتند و به آن سو رفتند. اصحاب فکر کردند که لابد حضرت برای قضای حاجت به آن سو می‌روند. ولی دیدند حضرت پس از آنکه مقداری از شتر خودشان دور شدند برگشتند. خیال کردند که حضرت این محل را مناسب فرود آمدن تشخیص نداده‌اند و آمده‌اند دستور دهند که برویم در جای دیگری پایین بیاییم. 🔹حضرت در حالی که به طرف مرکب خودشان برمی‌گشتند با احدی حرف نمی‌‏زدند. آمدند تا به مرکب خودشان رسیدند. اصحاب دیدند که حضرت دست بردند در خورجین و توبره ‏ای که بر شترشان بود و عِقال، یعنی زانوبند شتر را بیرون آوردند و با آن زانوهای شترشان را بستند و بعد دوباره به راه قبلی خودشان رفتند. فهمیدند که این راه دور را حضرت برگشتند که زانوبند شتر را ببندند. کار به این کوچکی!! عرض کردند: یا رسول الله! اگر شما برای انجام چنین کاری برگشتید چرا به ما فرمان ندادید؟! 🔹این اصحابی که فدایی هستند و اگر پیغمبر بگوید در دریا یا آتش بروید فوراً می‌روند، اینها که جلو شمشیرها می‌روند و افتخارشان این است که فرمان صلی الله علیه و آله را اجرا کنند عرض کردند: یا رسول الله! چرا از دور فرمان ندادید که ما این کار را بکنیم؟حضرت فرمودند: «لا یسْتَعِنْ احَدُکمْ مِنْ غَیرِهِ وَ لَوْ بِقَضْمَةٍ مِنْ سِواک»؛ هرگز از دیگران در کارها کمک نجویید، و لو برای یک امر باشد، و لو برای اینکه یک مسواک از دیگران بخواهید. 🔹یعنی را تا آن حدی که برای شما ممکن است و می‌توانید انجام دهید، از دیگری نخواهید که برایتان انجام دهد. ببینید چقدر بجا! حالا اگر همین جمله را یک وقتی بالای منبر گفته بود، اینقدر اثر نمی‏ بخشید. این جمله را در وقتی می‌گوید که خودش اول می‌کند. غرضم این جهت است که یکی از اصول که تفکر اسلامی را زنده می‌کند، عمل و به است. 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری (نسخه سایت)، ص ۵۵ - ۵۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید آیت الله مطهری @tabyinchannel
⭕️معنای «روح علمی» 🔹 یعنی «روح حقیقت جویی»، «روح بی غرضی» و طبعا «روح بی تعصبی»، «روح خالی از جمود» و «روح خالی از غرور». وقتی انسان روایات زیادی را که در موضوع وارد شده است مطالعه می کند، می بیند چقدر تکیه شده است روی این مطلب که یک نباید داشته باشد؛ 🔹یک «عالم» نباید داشته باشد و خیال کند آنچه که او دارد تمام علم همان است، بلکه باید به اصل «وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً» مخصوصاً توجه داشته باشد که انچه ما از حقیقت می دانیم بسیار کم است. 📕تعلیم و تربیت در اسلام، ص ۴۰ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️قرآن کریم 🔹 مثل بعضی کتاب‌ های مذهبی نیست که یک سلسله مسائل رمزآسا در مورد خدا و خلقت و تکوین مطرح کرده باشد، و حداکثر یک سلسله اندرزهای ساده اخلاقی هم ضمیمه کرده باشد و بس، به طوری که مؤمنین ناچار باشند دستورها و اندیشه‌ها را از منابع دیگر اخذ کنند. 🔹 اصول معتقَدات و افکار و اندیشه‌ هایی را که برای یک به عنوان یک موجود «باایمان» و صاحب عقیده لازم و ضروری است و همچنین اصول تربیت و اخلاق و نظامات اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده و تنها توضیح و تفسیر و تشریح و احیاناً تطبیق اصول بر فروع را بر عهده سنت و یا بر عهده اجتهاد گذاشته است. 🔹این است که استفاده از هر منبع دیگر موقوف به شناخت قبلی «قرآن» است. مقیاس و معیار همه منابع دیگر است. ما حدیث و سنت را باید با معیار «قرآن» بسنجیم تا اگر با مطابق بود بپذیریم و اگرنه نپذیریم. 📕آشنایی با قرآن، (نسخه سایت) ج ۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️ترس از مرگ 🔹تو که از می‌ ترسی در واقع از خودت می‌ ترسی، چون همرنگ خود اوست؛ مرگ هر کس مانند آینه ای است که در وقت مرگ، چهره شخص را به خودش نشان می‌ دهد. اگر چهره اش زشت و کثیف باشد، وقتی آن را ببيند ناچار از خودش وحشت می‌ کند. 📕آشنایی با قرآن، ج ۷، ص ۷۰ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️«عبادت» نردبان قرب است... 🔹 «نردبان قرب» است، «معراج انسان» است، «تعالی روان» است، «پرواز روح است به سوی کانون نامرئی هستی»، «پرورش استعداد های روحی و ورزش نیروهای ملکوتی انسانی» است، «پیروزی روح بر بدن» است، «عالی‌ترین عکس العمل سپاسگزارانه انسان است از پدید آورنده خلقت»، «اظهار شیفتگی و عشق انسان است به کامل مطلق و جمیل علی الاطلاق»، و بالاخره «سلوک و سیر الی الله» است. 📕سیری در نهج البلاغه (نسخه سایت) ص ۹۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️هواپرستی نوعی پستی است... 🔹 علیه السلام می فرماید: «وَ هانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ مَنْ امَّرَ عَلَیها لِسانَهُ‏» [۱] (کسى که را بر خود امير سازد شخصيت او تحقير مى شود). آن کسی که خودش را بر خودش غلبه می‌دهد، آن کسی که تابع خودش و است باید بداند که اولین اهانت را به خودش کرده، خودش را کرده است. 🔹 نوعی پستی است. اصلًا در منطق علی (علیه السلام) تمام در یک کلمه جمع می‌شود و آن «پستی روح» و «بزرگوار نبودن» است، و تمام را علی (علیه السلام) در یک کلمه جمع می‌کند و آن «بزرگواری روح» است. 🔹در روح خودتان احساس بزرگواری کنید، می‌بینید هستید، می‌بینید هستید، می‌بینید هستید. در روح خودتان احساس بزرگواری کنید، می‌بینید هستید، الطبع هستید، غیبت نمی‌کنید، هیچ کار پستی نمی‌کنید... پی نوشت؛ [۱] نهج البلاغه، حکمت ۲ 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، (نسخه سایت) ص ۲۰۶ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️زنده کردن امر «ولایت» 🔹وجود مقدس (عليه السلام) به یکی از شیعیان می فرماید: «اَحیوا امرَنا» امر ما را زنده کنید. او عرض می کند: چگونه ما می توانیم احیاء کنیم؟ 🔹دستور می دهد که «حقایق سخنان» ما را، «محاسن کلام» ما را، «سیرت» ما را، «حقایق» ما را برای مردم بگویید و تشریح بکنید. این زنده کردن کار ماست. 📕ده گفتار، (نسخه سایت) ص ۱۴۴ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️عفاف و تقوا 🔹 و بر زن و مرد هر دو است، و بر هر دو ؛ اما خراب شدن حصار تقوا، را بی دفاع و را بلامانع می‌سازد. 📕یادداشت ها (نسخه سایت)، ج ۱۱، ص ۵۲۳ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️روح عبادت، یاد خدا 🔹 یاد پروردگار است. روح عبادت این است که انسان وقتی که می‌کند، می‌خواند، می‌کند و هر عملی که انجام می‌دهد، دلش به یاد خدای خودش زنده باشد: «وَ اقِمِ الصَّلوةَ لِذِکری‏». [۱] می‌فرماید را بپا بدار، برای چه؟ برای اینکه به یاد من باشی. 🔹و در جای دیگر «قرآن کریم» می‌فرماید: «انَّ الصَّلوةَ تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکرِ وَ لَذِکرُ اللهِ اکبَرُ». [۲] در این آیه ذکر می‌شود؛ البته «نماز حقیقی»، «نماز واقعی»، «نمازی که با شرایط و آداب صحیح صورت گرفته باشد». می‌فرماید اگر واقعاً نمازخوان باشد و نمازِ درست بخواند، خود جلو انسان را از کار زشت و می‌گیرد. 🔹محال است که انسان «نماز درست و مقبول» بخواند و دروغگو باشد. محال است که انسان نماز صحیح و درست بخواند و دلش به طرف غیبت کردن برود. محال است که انسان نمازخوان درست و صحیح باشد و شرافتش به او اجازه بدهد که دنبال شراب برود، دنبال فحشاء برود، دنبال هر کار زشت دیگری برود. این، خاصیت است که انسان را به سوی می‌کشاند. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره طه، آیه ۱۴ [۲] همان، سوره عنکبوت، آیه ۴۵ 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۴۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️ادعیه؛ گنجینه‌هایی بزرگ 🔹یکی از آن که در دنیای وجود دارد این . به خدا قسم «گنجینه‌ای» است از . اگر ما هیچ دلیل دیگری نداشتیم غیر از که داریم، از علیه السلام «صحیفه علویه»، از علیه السلام «صحیفه سجادیه»، 🔹یا دعاهای غیر صحیفه سجادیه، اگر ما جز «دعای کمیل» از و جز دعای «ابوحمزه» از علی بن الحسین نداشتیم و در چهارده قرن چیز دیگری نداشت، همین‌ که توسط دو تن از شاگرد های اسلام از آن دنیای بدویت و جهالت چنین دو اثری ظاهر شده کافی است. آنقدر اینها اوج و دارد که اصلًا اعجاز جز این چیزی نیست. 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۶۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️«قرآن» برای همه زمان‌ها و همه مردم نازل شده است 🔹در حدیثی از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمودند: «مَثَل مَثَل خورشید و ماه است و مانند آن دو همیشه‌ در جریان است»، یعنی ثابت و یکنواخت نیست و یک جا میخکوب نمی‌ شود. و یا فرمود: «ظاهِرُهُ انیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیقٌ» ( ظاهرش زیبا و باطنش ژرفاست‏). 🔹در عیون اخبار الرضا از قول (عليه السلام) نقل شده که از (عليه السلام) پرسیدند چه سرّی است که هرچه زمان بیشتر بر او می‌گذرد و هرچه بیشتر تلاوت می‌شود بر طراوت و تازگی‏‌اش افزوده می‌گردد؟ امام (عليه السلام) فرمود: «لِانَّ الْقُرْآنَ لَمْ‏ ینْزَلْ لِزَمانٍ دونَ زَمانٍ وَ لِناسٍ دونَ ناسٍ‏» (برای اینکه تنها برای یک زمان و نه زمان دیگر، و برای یک مردم و نه مردم دیگر، نازل نشده، بلکه برای همه زمانها و همه مردم نازل شده است). 🔹فرودآورنده، آن را طوری ساخته است که در هر زمان با وجود همه اختلاف هایی که در طرز فکر و در معلومات و وسعت اندیشه‌ها به چشم می‌خورد، باز هم بر زمانها و افکار پیشی می‌گیرد. در عین حال که در هر دوره مجهولاتی برای خوانندگان در بر دارد، اما آن قدر و قابل‌ درک و نیز عرضه می‌کند که ظرفیت زمانه را اشباع می‌سازد. 📕آشنایی با قرآن، (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ج ۱ ص ۲۸ و ۲۹ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️چه موقع قطره‌ای اشک برای امام حسین (علیه السلام) یک دنیا ارزش دارد؟ 🔹اگر که ما برای او می‌ریزیم، در مسير هماهنگی ما باشد، روح ما پرواز کوچکی با (عليه السلام) بکند، ذره ای از «همت او»، ذره ای از «غیرت او»، ذره ای از «حریت او»، 🔹ذره ای از «ایمان او»، ذره ای از «تقوای او»، ذره ای از «توحید او» در ما بتابد و چنين از چشم ما جاری شود، آن اشک هرچه دلتان بخواهد دارد. اگر گفتند به اندازه یک بال مگسش هم یک دنیا ارزش دارد باور کنید. 📕حماسه حسینی (نسخه سایت)، ج ۱، ص ۱۰۰ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️تفاوت «تفکر الهی» و «تفکر مادّی‏» 🔹تفاوت و در همین جاست. از نظر یک نفر در حساب عالم هیچ گونه تفاوتی میان راه حق و راه ناحق نیست. عدل و ظلم، حق و ناحق، خوبی و بدی از نظر نظام کلّی و جملی عالم، حساب خاصّی ندارد. گوش جهان به این معانی و مفاهیم بدهکار نیست. 🔹[از نظر یک نفر مادّی] اساساً جهان چشم و گوش و عقل و هوشی ندارد که به این چیزها برسد و آن را که در راه حق و عدالت و اخلاق و انسانیت و نیکوکاری و اخلاص گام بر می‏دارد تأیید کند و آن را که در این راه گام بر نمی‏دارد تأیید نکند. 🔹ولی از نظر ، در حساب‌ کلّی‌ جهان میان این‌دو تفاوت است؛ در کار است و به حمایت مردان راه حق بر می‏خیزد. 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۷۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️ترس از خدا 🔹از خدا ترسیدن، یعنی از قانون خدا ترسیدن، از عدل خدا ترسیدن، از سنت خدا ترسیدن. در دعاها می‌خوانیم: «یا مَنْ لا یخافُ الّا عَدْلُهُ‌» (ای کسی که ترس از او به معنی ترس از اوست). در یک نظام اجتماعی عادلانه هم که واقعا هیچ ظلم و اجحافی نباشد، انسان اگر بترسد از چه می‏‌ترسد؟ 🔹از عدلِ قانون می‌‏ترسد. هم که یک موجود وحشتناک و ترسناک نیست. پس، از ترسیدن یعنی چه؟ یعنی از خودش باید بترسد، و نکند. این است که می‌گویند «ترس از خدا» در نهایت امر به ترس از خود، یعنی به ترس از و خود برمی‌گردد. 📕آینده انقلاب اسلامی ایران، (نسخه سایت)ص ۵۶ منبع؛ وبسایت بنیاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️معتبرترین و مقدس‌ترین منابع بعد از قرآن 🔹معتبرترین و مقدس‌ترین منابع ما، بعد از ، در حدیث، است، یعنی‏ کافی، من‌ لا یحضره‌ الفقیه، تهذیب، استبصار، و در خطب، و در ادعیه‏ ‏ است. اما همه اینها «فرع» بر قرآن‌اند و به اندازه قطعیت صدور ندارند؛ 🔹یعنی حدیث‏ کافی‏ آن قدر می‌تواند معتبر باشد که با منطبق باشد، و با تعلیمات آن جور درآید و اختلاف نداشته باشد. صلی الله علیه و آله و علیهم السلام می‌فرمودند ما را بر عرضه بدارید، اگر بر قرآن منطبق نبود بدانید که ساختگی و جعلی است و آن را به ما بسته‌اند؛ ما چیزی خلاف قرآن نمی‌گوییم. 📕آشنایی با قرآن (نسخه سایت)، ج ۱، ص ۸ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️نماز برای این است که بنده یادش نرود خدایی دارد... 🔹 برای این است که یادش نرود خدایی دارد؛ «نماز» برای این است که ما همیشه یادمان باشد که «بنده» هستیم، یعنی چشم بینایی در بالای سر ما وجود دارد، در قلب ما وجود دارد، در تمام جهان وجود دارد؛ یادمان نرود به موجب اینکه هستیم خلقت ما عبث نیست. «بنده» هستیم پس و داریم. 🔹پس اینکه من می‌خوانم، مرتب می‌گویم: الله اکبر، لا حول و لا قوة الا بالله، سبحان الله، و اعلام عبودیت می‌کنم که من هستم، برای این است که همیشه یاد خدا در دل من باشد. فایده آن چیست؟ در این مرحله فایده‌اش این است: یادمان‏ هست که بنده هستیم، یادمان هست که داریم، یادمان هست که قانون‌ خدایی‌ عادلانه‌ای در دنیا وجود دارد؛ به این قانون باید عمل بشود 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۴۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️قرآن کریم 🔹یک وظیفه «یاد دادن» و «تعلیم کردن» است. در این جهت مخاطب قرآن خواهد بود، و با زبان و با او سخن می‌گوید. اما به ‏جز این زبان، «قرآن» زبان دیگری نیز دارد که مخاطب آن عقل نیست، بلکه است، و این زبان دوم «احساس» نام دارد. 🔹آن که می‌خواهد با آشنا گردد و بدان انس بگیرد می‌باید، با این دو زبان هر دو آشنایی داشته باشد، و هر دو را در کنار هم مورد استفاده قرار دهد. تفکیک این‌ دو از هم مایه بروز و اشتباه و سبب و زیان خواهد بود. آنچه را که ما می‌‏نامیم عبارت است از «احساسی بسیار عظیم و عمیق که در درون انسان وجود دارد و گاهی اسم آن را احساس هستی می‌گذارند»، 🔹یعنی احساسی از ارتباط «انسان» با «هستی مطلق». کسی که زبان دل را بداند و با آن را مخاطب قرار دهد، او را از اعماق هستی و کنه وجودش به حرکت درمی‌آورد. آن وقت دیگر تنها و انسان تحت تأثیر نیست، بلکه سراسر وجودش تحت تأثیر قرار می‌گیرد. 📕آشنایی با قرآن (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ج ۱ ص ۳۶ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️ماموریت انبیاء الهی 🔹 (عليه السلام) نیز را این طور تعریف می‌کند: «خدا را یکی پس از دیگری فرستاد تا اینکه وفای آن را که در نهاد بشر با دست خلقت بسته شده از بخواهند؛ از مردم بخواهند به آن پیمانی که با زبان بسته نشده و روی کاغذ نیامده، بلکه روی صفحه دل آمده، روی عمق ذات و آمده، قلم خلقت او را در سرّ ضمیر، در اعماق شعور باطن بشر نوشته است، به آن باوفا باشند». [نهج البلاغة، خطبه اول] 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۲۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
تبیین
⭕️امام علی (علیه السلام) به سرنوشت انسان های محروم می اندیشید... 💠علامه شهید مرتضی مطهری (ره): 🔹[امام علی علیه السلام] وقتی که خبردار می‌شود که عامل او (فرمانداری که از ناحیه او منصوب است) در یک مهمانی شرکت کرده است، نامه عتاب‌آمیزی به او می‏نویسد که در هست. حال چه مهمانی‌ای بوده است؟ آیا آن فرماندار در مهمانی‌ای شرکت کرده بود که در سر سفره آن مشروب بوده است؟ نه. در آنجا قمار بوده؟ نه. در آنجا مثلًا زنهایی را آورده و رقصانده بودند؟ نه. در آنجا کار حرام دیگری انجام داده بودند؟ نه. 🔹پس چرا آن مهمانی مورد ملامت قرار می‌گیرد و نامه تند نوشته می‌شود؟ می‌گوید: «وَ ما ظَنَنْتُ انَّک تُجیبُ الی‏ طَعامِ قَوْمٍ عائِلُهُمُ مَجْفُوٌّ وَ غَنِیهُمْ مَدْعُوٌّ» (هرگز نمى پنداشتم كه تو دعوت مردمى را اجابت كنى كه را از در مى رانند و را بر سفره مى نشانند). «گناه فرماندارش» این بوده که بر سر ‏‌ای شرکت کرده است که صرفاً اشرافی بوده، یعنی در آنجا شرکت داشته و محروم بوده‌اند. 🔹 علیه السلام می‌گوید: من باور نمی‌کردم که من، نماینده من پای در مجلسی بگذارد که صرفاً از اشراف تشکیل شده است. بعد راجع به خودش و زندگی خودش برای آن فرماندار شرح می‌دهد. درباره خود می‌گوید: را از درد خودش بیشتر احساس می‌کرد؛ درد آنها سبب شده بود که اساساً درد خود را احساس نکند. سخنان علیه السلام نشان داده که او واقعاً و و بوده است. 🔹اما علیه السلام را که اینقدر ستایش می‌کنیم نه فقط به خاطر این است که بوده که پیامبر فرمود: «انَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلی بابُها»؛ بیشتر از این جهت ستایش می‌کنیم که بود، این رکن از را داشت که به «سرنوشت انسان های محروم» می‌اندیشید، غافل نبود، درد دیگران را احساس می‌کرد، چنانکه سایر ارکان انسانیت را هم داشت. 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۲۳۴ و ۲۳۵ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
تبیین
⭕️بی نیاز شدن روح از بدن‏ 🔹انسان در نتیجه به خداوند - و تقرب به خداوند در نتیجه و و خود را فراموش کردن و در نزد پروردگار و در برابر - می‌رسد به این مرحله که در عین اینکه بدنش نیازمند به است، روحش از بی‌نیاز می‌شود، چطور؟ ما الآن، هم نیازمند به بدن‌مان است، هم نیازمند به روح‌مان. الآن اگر آن روح و ما نباشد، این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کاری از او ساخته نیست، نمی‌تواند کاری بکند. 🔹اما آیا همه انسانها همین جورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینکه در نتیجه به خدا و پروردگار، می‌رسند به این حد که لااقل از بدن‌شان بی‌نیاز می‌شود. چطور بی‌نیاز می‌شود؟ یعنی این را پیدا می‌کنند که به اصطلاح را از این بدن تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست)، یعنی همان را در مقابل بدن حفظ می‌کنند. 🔹در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنی را از منفک کنند به طوری که خودش را مسلط بر این بدن می‌بیند. را می‌بیند که در اینجا مثلاً مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر می‌کند، را دارد می‌بیند. شیخ شهاب الدین ، معروف به «شیخ اشراق» عبارتی دارد، می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم، مگر آن وقتی که قدرت داشته باشد بر اینکه خودش را از بدنش خلع کند. 🔹 می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم مگر در آن مرحله‏‌ای که برایش ملکه شده‏ باشد، یعنی هر وقت که اراده کند بتواند روح خودش را از بدنش مستقل و جدا کند. برای ما خیلی این حرفها سنگین و زیاد است. چنین چیزهایی را باور نمی‌کنیم؛ حق هم داریم باور نکنیم، برای اینکه ما خیلی از این مراحل پرت هستیم. ولی از آن بدبینی و باورنکردن‌ های خودتان کمی پایین بیایید... 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۶۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
تبیین
⭕️آزادی معنوی، بزرگترین برنامه انبیاء 🔹 آزادی معنوی است. اصلاً  یعنی ؛ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا - وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا». [۱] (بی تردید کسی که را [از آلودگی پاک کرد و] داد، شد - و کسی که آن را [به ها و امور بازدارنده از رشد] بیالود [از رحمت حق] شد). و بزرگترین خسران عصر ما این است که همواره می‌گویند ؛ 🔹اما جز از سخن نمی‌ گویند؛ از ، دیگر حرفی نمی‌‏ زنند، و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمی‌رسند. در عصر ما یک جنایت بزرگ که به صورت فلسفه و سیستم‌ های فلسفی مطرح شده است این است که اساساً درباره ، و شرافت معنوی انسان هیچ بحث نمی‌کنند؛ «نَفَخْتُ فیهِ مِنْ روحی‏» [۲] (از روح خود در آن دمیدم) فراموش شده است؛ 🔹می‌گویند: اصلاً چنین چیزی وجود ندارد، انسان یک موجود دوطبقه‏‌ای نیست که و داشته باشد، اصلاً  با یک هیچ فرق نمی‌کند!، یک حیوان است، ‏تنازع بقاست! (زندگی را از دست یکدیگر گرفتن)، و جز چیز دیگری نیست! یعنی زندگی جز تلاش کردن هر فرد برای خود و برای چیز دیگری نیست! می‌دانید این جمله چقدر به ضربه وارد کرده است؟! 🔹می‌گویند جز جنگ و چیز دیگری نیست؛ بلکه جمله‌ای می‌گویند که بعضی هم خیال می‌کنند که خیلی حرف درستی است؛ می‌گویند: « گرفتنی است نه دادنی». ، هم گرفتنی است و هم دادنی. اصلًا این جمله که حق را فقط باید گرفت و کسی به تو نمی‌دهد، ضمناً تشویق به این است که تو حق را باید بگیری، نه اینکه حق را باید بدهی؛ صاحب حق باید بیاید، اگر توانست به زور از تو بگیرد، اگر نتوانست که نتوانست. 🔹اما نیامدند این حرف را بزنند. گفتند ، هم گرفتنی است و هم ؛ یعنی و پایمال شده را توصیه کردند به اینکه برو را بگیر، و از آن طرف را وادار کردند علیه خودش قیام کند که را بدهد، و در این کار خودشان هم کامیاب و موفق شدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره شمس، آيات ۹ و ۱۰ [۲] همان، سوره ص، آيه ۷۲ 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۳۷ و ۳۸ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️معنای انتظار ظهور 🔹 یعنی چه؟ «افْضَلُ الْاعْمالِ انْتِظارُ الْفَرَجِ‏» یعنی چه؟ بعضی خیال می‌کنند اینکه ، انتظار فرج است، به این معناست که انتظار داشته باشیم (عجّل الله تعالی فرجه) با عده‌ای که خواص اصحابشان هستند یعنی سیصد و سیزده نفر و عده‌ای غیرخواص کنند، بعد را از روی زمین بردارند، و و کامل را برقرار کنند، آن وقت به ما بگویند بفرمایید!؛ 🔹ما انتظار را داریم و می‌گوییم هم انتظار فرج است! (یعنی بگیر و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، داشتن یعنی انتظار در رکاب امام بودن و و احیاناً ، یعنی آرزوی واقعی و حقیقی در راه حق، نه آرزوی اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همه کارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گیری شد آن وقت من می‌آیم! 📕آزادی معنوی، ص ۱۷۳ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel