⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️
☄
⭕️مردم و حکومت اسلامی (بخش اول)
💠 #نقش_مردم در نظام #مردم_سالاری_دینی (شکل گیری و استمرار)
🔷بررسی جایگاه و نقش مردم در حکومت اسلامی، در گرو تبیین مبنای مشروعیت حکومت در نظام اسلامی است. در بینش اسلامی، منبع و سرچشمه #مشروعیت_حکومت، #الهی بوده و از ولایت تشریعی و یا اراده تشریعی خداوند سرچشمه می گیرد، زیرا اساسا هیچگونه ولایتی جز با انتساب به #اذن_الهی مشروعیت نمی یابد. «بر اساس اعتقاد توحیدی، خداوند رب و صاحب اختیار هستی و انسان هاست، چنین اعتقادی ایجاب می کند که تصرف در امور مخلوقات با اذن خداوند صورت گیرد،
🔷و از آنجا که حکومت و تنظیم قوانین، مستلزم تصرف در امور انسان هاست، این امر تنها از سوی کسی رواست که دارای این حق و اختیار باشد، یا از طرف او مأذون و منصوب باشد. وقتی #خداوند که منشأ حقوق است، #حق_حکومت و ولایت بر مردم را به #پیامبر(ص) #امامان_معصوم(ع) و یا #جانشین_معصوم واگذار نموده است، او حق دارد #احکام_الهی را در جامعه پیاده کند، چون از ناحیه کسی نصب شده است که همه هستی و حقوق و خوبی ها از اوست».[۱]
🔷بنابراین همانگونه که گذشت مشروعیت حکومت در نظام اسلامی از ناحیه خداوند است و مشروعیت حکومت پیامبر(ص) و ائمه اطهار و فقهاء در زمان غیبت، ناشی از اذن خداوند است. حال این سؤال مطرح می شود که #نقش_مردم در حکومت اسلامی چیست؟ در پاسخ باید گفت از آنجا که مشروعیت در نظام اسلامی وابسته به خداوند است و از او منشا می گیرد، نقش مردم در مقام فعلیت بخشیدن به این نظام مؤثر است، و در حقیقت مردم در #مقبولیت، #عینیت_بخشی و کارآمدی حکومت اسلامی نقشی اساسی دارند؛
🔷چرا که حاکمیت دین حق و نظام اسلامی، مانند هر نظام دیگری با آرزوها تحقق نمی پذیرد، بلکه #حضور_مردم و اتحاد آنان بر محور حق را می طلبد. #مردم با پذیرش #دین اولا، و پذیرش #ولایت_حاکم اسلامی ثانیا، #دین_خدا را در جامعه متحقق می سازند. اگر مردم در صحنه نباشند و حضور جدی نداشته باشند، حتی اگر رهبر آنان در حد وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام باشد، نظام اسلامی موفق نخواهد بود. بنابراین حکومت اسلامی هیچ گاه بدون خواست و اراده مردم محقق نمی شود.[۲] #ادامهدارد...
پینوشتها
[۱] محمد تقی مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۰
[۲] عبدالله جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت فقه و عدالت، ص ۸۲-۸۳
منبع: وبسایت پرسمان
#حکومت_اسلامی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️
☄
⭕️مردم و حکومت اسلامی (بخش دوم)
💠 #نقش_مردم در نظام #مردم_سالاری_دینی (شکل گیری و استمرار)
🔷امیرالمومنین امام علی(ع) میفرماید: «پیامبر(ص) به من فرمود: ای پسر ابوطالب! ولایت امت من برعهده تو است. پس اگر به سلامت قدرت را به تو سپردند و در مورد زمامداری تو، با خشنودی اتفاق کردند، سرپرستی امورشان را برعهده گیر؛ ولی اگر در مورد تو رأی دیگری ابراز داشتند، آنان را به حال خود رها کن». [کشف المحجة، ص ۱۸۰] این روایت نشان میدهد: ۱) #امام_علی(ع) از سوی #پیامبر_اکرم(ص) به ولایت منصوب شده است؛ بنابراین #اصل_ولایت وابسته به رأی مردم نیست. ۲) اعمال ولایت آن حضرت، به مقبولیت و پذیرش مردمی مشروط است.
🔷بنابراین وقتی کسی از سوی #خداوند، به ولایت منصوب میشود، #ولایتش - بدون توجه به استقبال یا عدم استقبال مردم - #همواره_پابرجا است و جامعه، وظیفه دارد از او پیروی کند؛ اما تشکیل عملی حکومت از سوی «ولی امر» به آرای عمومی و وجود شرایط و بستر مناسب اجتماعی، مشروط است. به عبارت دیگر، همانطور که جامعه به پیروی از ولی امر موظف است، #ولیّ_منصوب نیز وظیفه دارد، مسؤولیت سنگین اداره و رهبری جامعه را انجام دهد. شرط اعمال این رسالت، وجود موقعیت و بستر مناسب اجتماعی است که «پذیرش و مقبولیت مردمی» مهم ترین رکن آن به شمار می آید.
🔷امام خمینی(ره) درباره #ولایت_فقیه میفرماید: «اگر برای فقها امکان اجتماع و تشکیل حکومت نباشد، هر چند نسبت به عدم تأسیس حکومت اسلامی معذورند، ولی #منصب_ولایت آنان ساقط نمی شود؛ با اینکه حکومت ندارند، بر امور مسلمین و بلکه بر نفوس مسلمین #ولایت دارند». [امام خمینی، البیع، ج۲، ص۴۶۶] بر این اساس، رأى، رضایت، کمک و همدلى مردم، باعث به وجود آمدن و تحقق عینى #حکومت_اسلامى مى شود. امیرالمومنین (ع) میفرماید: «اگر حضور بیعت کنندگان نبود، و با وجود یاوران، حجّت بر من تمام نمى شد... رشته کار [حکومت] را از دست مى گذاشتم». [نهج البلاغه، خطبه۳].
🔷همچنین مى فرماید: «لا رأى لمن لا یطاع؛ کسى که فرمانش پیروى نمى شود، رأیى ندارد». [همان، خطبه۲۷] این سخنان همگى بیانگر #نقش_مردم در پیدایش، تثبیت و کارآمدى حکومت الهى، خواه حکومت رسول الله(ص) و امامان معصوم(ع) و خواه حکومت فقیه در زمان غیبت است. حکومت اسلامى بر اراده تشریعى الهى استوار است و رأى خدا در همه جا مطاع بوده و اعتبار #رأى_مردم تا وقتى است که با دین تنافى نداشته باشد. بنابراین «مقبولیت مردمى» با «مشروعیت الهى» نه تلازمى دارد و نه تنافى.
🔷در مقابل، در نظام های غیر الهی، مشروعیت نظام سیاسی برخواسته از خواست و اراده مردم است و لازمه آن این است که اگر مردم حکومتی را نخواستند آن حکومت نامشروع باشد، هر چند در پی مصالح مردم باشد و اگر مردم خواستار حکومتی بودند آن حکومت مشروع می گردد، هر چند خلاف مصالح مردم حرکت کند و ارزش های اخلاقی را رعایت نکند. [محمد تقی مصباح یزدی، حقوق و سیاست در قرآن، ج۱، ص ۱۰۳-۱۰۴]
منبع: وبسایت پرسمان
#حکومت_اسلامی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️
☄
⭕️مردم و حکومت اسلامی (بخش سوم)
💠 #نقش_مردم در نظام #مردم_سالاری_دینی (شکل گیری و استمرار)
🔷با روشن شدن جایگاه مردم در نظام اسلامی این سؤال مطرح می شود، که اگر مردم در مشروعیت بخشیدن به حکومت در نظام اسلامی نقشی ندارند، #جایگاه_اکثریت در #نظام_اسلامی کجاست؟ و آیا اکثریت و رأی آنها در نظام اسلامی اعتبار دارد یا نه؟ در پاسخ باید گفت #شعار_اسلام، با شعار حکومت های بشری و به ویژه غربی متفاوت است.
🔷 #شعار دین و #حکومت_اسلامی #پیرویازحق است و شعار حکومت های بشری و دموکراسی غربی پیروی از اکثریت است؛ البته در #نظام_اسلامی در بعضی موارد و مراحل «اکثریت» معتبر است و جایگاه ویژه ای دارد، که همان مقام «تشخیص حق است، نه تثبیت حق»؛ یعنی #حق را #وحی_الهی تبیین و تثبیت می کند، و در مقام اجرای حق، رأی اکثریت سازگار است،
🔷و گاهی در مواردی که تشخیص حق دشوار باشد، و صاحبنظران با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند، رأی اکثریت معیار است. تفاوت اساسی اکثریت در نظام دموکراسی غربی با اکثریت در نظام اسلامی، در این است که در #حکومت_اسلامی #حق و #قانون، #پیشازاکثریت و مقدم بر آن است و اکثریت کاشف حق است، نه مولد و به وجود آورنده آن، ولی در نظام دموکراسی و غیر دینی، اکثریت، پیش از حق و قانون و به وجود آورنده آن است». [۱]
🔷بنابراین در #نظام_دینی و اسلامی دو نوع رأی اکثریت محترم و معتبر است: یکی در مقام اجرا و عمل، و دیگری در مقام تشخیص قانون الهی، که توسط وحی و دین ارائه گردیده است. #قانون_شناسان را با رأی اکثریت تعیین میکنند، و قانون شناسان با رأی اکثریت خود، #قانون_الهی را می شناسند. [۲]
پینوشتها
[۱] عبدالله جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت فقه و عدالت، ص ۹۰-۹۱
[۲] همان، ص ۹۲
منبع: وبسایت پرسمان
#حکومت_اسلامی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️
☄
⭕️مردم و حکومت اسلامی (بخش چهارم)
💠 #نقش_مردم در نظام #مردم_سالاری_دینی (شکل گیری و استمرار)
🔷واژه #مردم_سالاری_دینی اصطلاح تازه ای در گفتمان سیاسی دنیاست که - بر خلاف واژه هایی چون جمهوری اسلامی، پارلمان اسلامی و.. که همگی ترکیب هایی هستند از یک مفهوم غربی به علاوه یک قید اسلامی - در بستر #مبانیسیاسیاسلام، و متأثر از آموزه های نبوی و علوی روییده، و بر آن است تا ضمن پاسداشت حقوق مردم در حوزه سیاست و اداره امور جامعه و پرهیز از الگوهای حکومتی استبدادی، رعایت اصول و مبانی ارزشی را بنماید و بدین ترتیب #نظام_اسلامی را از #الگوهایسکولارغربی تمیز دهد.
🔷برای این منظور در #حکومت_اسلامی، روش نوینی مورد توجه قرار گرفته که نه استبدادی و نه لیبرالی است. #مقام_معظم_رهبری از این روش حکومتی به #مردمسالاریدینی تعبیر نموده اند، [۱] و در توضیح آن می فرمایند: «این مردم سالاری [دینی] به ریشه های دمکراسی غربی مطلقاً ارتباط ندارد؛ این یک چیز دیگر است. اولاً #مردم_سالاری_دینی دو چیز نیست؛ اینطور نیست که ما #دمکراسی را از غرب بگیریم و به دین سنجاق کنیم، تا بتوانیم یک مجموعه کاملی داشته باشیم؛ نه، خود این #مردم_سالاری هم متعلق به #دین است.
🔷مردم سالاری هم دو سر دارد... یک سر آن عبارت است از اینکه #تشکل_نظام به وسیله اراده و #رأی_مردم صورت بگیرد؛ یعنی #مردم نظام را انتخاب می کنند؛ دولت را انتخاب می کنند؛... این همان چیزی است که غرب ادعای آن را می کند و البته در غرب این ادعا واقعیت هم ندارد. ...این حرف متکی به نظرات و حرفها و دقتها و مثال آوردنهای خود برجستگان ادبیات غربی است... #انتخاب_مردم یکی از دو بخش #مردمسالاریدینی است. مردم بایستی انتخاب کنند، بخواهند بشناسند و تصمیم بگیرند تا تکلیف شرعی درباره آنها منجز بشود.
🔷بدون شناختن و دانستن و خواستن، تکلیفی نخواهند داشت. سر دیگر قضیه مردم سالاری [دینی] این است که حالا بعد از آن که من و شما را انتخاب کردند، ما در قبال آنها وظایف جدی و حقیقی داریم...»، [۲] و در جای دیگر می فرمایند: «مردم سالاری دینی ... یک حقیقت واحد در جوهره نظام اسلامی است، چرا که اگر نظامی بخواهد بر مبنای دین عمل کند، بدون #مردم نمی شود، ضمن آنکه تحقق حکومت #مردمسالاریواقعی هم بدون #دین امکان پذیر نیست...». [۳] #ادامهدارد...
پینوشتها
[۱] مردمسالاریدینی (سید علی فیاضی) کتابنقد، ش ۲۰ و ۲۱، ص ۴۳
[۲] دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام ۷۹/۹/۱۲
[۳] دیدار با اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت ۷۹/۱۰/۱۳
منبع: وبسایت پرسمان
#حکومت_اسلامی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️
☄
⭕️مردم و حکومت اسلامی (بخش پنجم و پایانی)
💠 #نقش_مردم در نظام #مردم_سالاری_دینی (شکل گیری و استمرار)
🔷به طور خلاصه در تبیین مفهوم مردمسالاری دینی می توان چنین بیان نمود: #مردمسالاری_دینی ناظر به مدلی از حکومت است، که بر #مشروعیت_الهی و #مقبولیت_مردم استوار بوده، و حاکم در چارچوب مقررات الهی، حق مداری، خدمت محوری و ایجاد بستری برای رشد و تعالی مادی و معنوی ایفای نقش می کند. [تبیین نظریه مردم سالاری دینی در قیاس با دمکراسی غربی، محمدجواد نوروزی، چکیده مقالات همایش مردم سالاری دینی ص۶۹] و این مدل بر دو پایه استوار است: ۱) از سویی ریشه در #آموزههای_وحیانی دارد. ۲) این آموزه ها را از رهگذر خواست، و اراده مردم دنبال می کند. لذا در نظام مردمسالاری دینی، نظام سیاسی بر دو رکن #الهی و #انسانی استوار است، و این نظام با در نظر داشتن اصول اعتقادی اسلام، رابطه مردم و حکومت را تبیین می کند.
🔷 #اصول #مردمسالاری_دینی عبارتند از: ۱) فضیلت محوری، ۲) هدایت محوری، ۳) حاکمیت الهی، ۴) ایمان دینی، ۵) انتخاب مردمی، ۶) آرمان گرایی، ۷) تکلیف محوری، ۸) شایسته سالاری، ۹) قانون محوری، ۱۰) رضایت مندی، [مردم سالاری دینی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری، محسن مهاجرنیا، پیشین، ص۶۵] وجوه اشتراک و افتراق مردم سالاری دینی، با مردم سالاری غیردینی و دموکراسی غربی عبارتند از: الف. #وجوه_اشتراک: ۱) ذی حق دانستن #مردم و حرمت نهادن به ملت. ۲) زمینه سازی برای #مشارکت_مردمی در تمام مراحل تصمیم گیری سیاسی و اجتماعی. ۳) تعیین #انتخابات به عنوان طرق قانونی اعمال مردم سالاری. ۴) الزام به رأی اکثریت در امور اجرایی. ۵) احترام به آزادی های فردی و جمعی. ۶) توسعه همه جانبه و رشد و شکوفایی خلاقیت ها در پرتو تضارب آراء و تعامل افکار.
🔷ب. #وجوه_افتراق: ۱) در مردم سالاری سکولار، حاکمیت ملی بطور مطلق پذیرفته می شود، ولی در مردم سالاری دینی، با پذیرش #حاکمیتمطلقخداوند، حاکمیت ملی، نسبی خواهد بود. ۲) مردم سالاری سکولار، رأی اکثریت را به صورت مطلق ملاک عمل قرار می دهد، اما در مردم سالاری دینی، در بعد قانونگذاری، رأی اکثریت در چارچوب شریعت پذیرفته می شود. ۳) در مردم سالاری سکولار، حاکمیت، اولاً و بالذات از آن مردم است، ولی در مردم سالاری دینی، #حاکمیت اولا و بالذات از آن #خداست، و حاکمیت مردم در طول حاکمیت خداوند است، نه در عرض آن. ۴) در مردم سالاری سکولار، دین صرفاً امری شخصی و مربوط به حوزه فردیست، اما در مردم سالاری دینی، #دین حوزه فردی و اجتماعی مردم را در بر می گیرد. ۵) مردم سالاری سکولار، با مردم سالاری دینی، در ارائه تعریف از بشر و حقوق آن، در پاره ای از موارد دیگر با هم اختلاف دارند. [مردم سالاری دینی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حسین جوان آراسته، پیشین، ص۱۷]
🔷و نکته دیگر اینکه، سه بحران در طرح نظریه مردم سالاری دینی مؤثر بوده اند: ۱) بن بست تئوریک اندیشه سیاسی غربی، ۲) بن بست دمکراسی در مقام عمل، ۳) بحران معنویت و دین. [محمدجواد نوروزی، پیشین، ص۶۹] در هر صورت «امروزه #مردمسالاری_دینی، در نظام #جمهوری_اسلامی حرف نو و جدیدی است که توجه بسیاری از ملت ها، شخصیتها و روشنفکران عالم را به سوی خود جلب کرده است.» [مقام معظم رهبری، روزنامه کیهان ۷۹/۸/۲۹] البته منظور از جدید بودن مردم سالاری دینی، نو بودن آن در ادبیات سیاسی جهان است، اما درونمایه آن، که برخاسته از #دین است، ریشه های عمیق و دیرین دارد.
🔴نتیجه آنکه، #مردمسالاری_دینی نه تنها به معنای تأیید شیوه دموکراسی نمی باشد، بلکه درست در نقطه مقابل آن می باشد، به این معنا که صرفا با ابتنای بر #حاکمیت_دین_اسلام، و در چارچوب تعالیم آن، حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی شان به رسمیت شناخته می شود. بر این اساس ما به دموکراسی، رنگ دین نزده ایم، بلکه این #دین است، که #مردم_سالاری را تبیین، و جایگاه مردم در حکومت را برای ما مشخص می کند. از این رو چنین شیوه ای که برخواسته از #تعالیم و #آموزههای_اصیل_اسلامی است، به #مردمسالاری_دینی تعبیر می شود و دیگر «دین مردم سالار» که آموزه های دینی را در خواست و نظر مردم منحصر نماید، معنا و مفهومی ندارد. [مردم سالاری دینی ایران و لیبرال دموکراسی غرب، سید خدایار مرتضوی، فصلنامه راهبرد، ش۲۸، ص۲۰۰]
منبع: وبسایت پرسمان
#حکومت #دین #حکومت_اسلامی #مردمسالاری #حاکمیت #مردمسالاری_دینی #جمهوری_اسلامی #مردم #مشارکت_مردمی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد