eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین
⭕️تحلیل زمانه و عصر امام موسی بن جعفر (ع) 🔹این مقطع سی‌وپنج ساله (از ۱۴۸ تا ۱۸۳ هجری) یعنی دوران امامت حضرت ابی‌الحسن (علیهما السّلام) یکی از مهمترین مقاطع زندگینامه‌ی ائمه (علیهم‌ السّلام) است. دو تن مقتدرترین سلاطین بنی عباس - منصور و هارون - و دو تن از جبّارترین آنان - مهدی و هادی - در آن حکومت می‌کردند. 🔹بسی از قیامها و شورشها و شورشگرها در خراسان، در افریقیه، در جزیره‌ی موصل، در دیلمان و جرجان، در شام، در نصیبین، در مصر، در آذربایجان و ارمنستان و در اقطاری دیگر، سرکوب و منقاد گردیده و در ناحیه‌ی شرق و غرب و شمال قلمرو وسیع اسلامی، فتوحات تازه و غنایم و اموال وافر، بر قدرت و استحکام تخت عباسیان افزوده بود. 🔹جریان های فکری و عقیدتی در این دوران، برخی به اوج رسیده و برخی زاده شده و فضای ذهنی را از تعارضات، انباشته و حربه‌ای در دست قدرتمداران و آفتی در هوشیاری اسلامی و سیاسی مردم گشته و میدان را بر عَلَم‌دارانِ صحنه‌ی معارف اصیل اسلامی و صاحبان دعوت علوی، تنگ و دشوار ساخته بود. 🔹شعر و هنر، فقه و حدیث و حتّی زهد و ورع، در خدمت ارباب قدرت درآمده و مکمل ابزار زر و زور آنان گشته بود. در این دوران، دیگر نه مانند اواخر دوران بنی‌امیه و نه همچون ده‌ساله‌ی اول دوران بنی‌عباس و نه شبیه دوران پس از مرگ هارون که در هر یک، حکومت مسلط وقت، به نحوی تهدید می‌شد، تهدیدی جدی دستگاه خلافت را نمی‌لرزاند و خلیفه را از جریان عمیق و مستمر دعوت اهل بیت (علیهم‌ السّلام) غافل نمی‌ ساخت. 🔹در این دوران، تنها چیزی که می‌ توانست مبارزه و حرکت فکری و سیاسی اهل بیت (علیهم‌ السّلام) و یاران صدیق آنان را مجال رشد و استمرار بخشد، تلاش خستگی‌ ناپذیر و جهاد خطیر آن بزرگواران بود و توسل به شیوه‌ی الهی «تقیه». و بدین ترتیب است که عظمت حیرت‌آور و دهشت‌ انگیز جهاد حضرت (علیه‌ و علی‌ ابائه‌ التحیّة والسّلام) آشکار می‌گردد. بیانات مقام معظم رهبری ۶۸/۰۷/۲۶ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌و‌نشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گفتار علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت «امام موسی کاظم (ع)» چیست؟ (بخش اول) 🔸با مراجعه به کلمات اهل سنت در طول تاریخ پى مى بریم که حضرت (علیه السلام) مورد توجه خاص و احترام ویژه آنان بوده است. در اینجا به نقل برخى از این کلمات مى پردازیم: 1⃣محمد بن ادریس شافعى:  وى مى گوید: «قبر موسى بن جعفر التریّاق المجرّب؛ [۱] قبر موسى بن جعفر (ع) اکسیر تجربه شده اى است). این کلام اشاره به اجابت دعا در کنار قبر حضرت دارد. 2⃣حسن بن ابراهیم، ابوعلى خلال، شیخ حنابله (از علماى قرن سوّم ه.ق): «ما همّنى امر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسّلت به الاّ سهّل الله تعالى لى ما أحبّ؛ [۲] هیچ امرى بر من دشوار نشد جز آن که قصد قبر (ع) را مى نمودم و به او توسل مى کردم و خداوند متعال آنچه دوست داشتم را براى من تسهیل مى نمود». 3⃣محمّد بن ادریس بن منذر، ابوحاتم رازى (ت: ۲۷۷ ه.ق): او درباره (علیه السلام) مى نویسد: «ثقة صدوق، امام من ائمة المسلمین؛ [۳] او ثقه، صدوق، و امامى از امامان مسلمین است». 4⃣عبدالکریم بن محمّد سمعانى (ت: ۵۶۲ق):  «هو موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... و مشهده ببغداد مشهور یزار... زرته غیر مرّة مع ابنه محمّد بن الرضا على بن موسى؛ [۴] بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... مرقد او در بغداد مشهور و محلّ زیارت است... من قبر او و قبر فرزندش محمّد پسر على بن موسى (الرضا) را چندین بار زیارت کردم». 5⃣ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزى (ت: ۵۹۷ ه.ق): «کان یدعى العبد الصالح لأجل عبادته واجتهاده و قیامه باللیل و کان کریماً حلیماً، اذا بلغه عن رجل یؤذیه بعث إلیه بمال...؛ [۵] او را به جهت عبادت و کوشش فراوان و قیام در شب، عبد صالح مى خوانند. او مردى کریم و حلیم بود. هر گاه از کسى به او اذیتى مى رسید مالى براى او مى فرستاد...». 6⃣ابن اثیر جزرى (ت: ۶۳۰‌ ه.ق): «و کان یلقّب بالکاظم لأنّه کان یحسن إلى من یسىء إلیه، کان هذا عادته ابداً؛ [۶] او را لقب داده اند؛ زیرا به هر کس که او را اذیت مى کرد احسان مى نمود و این عادت همیشگى او بود». 7⃣محمّد بن طلحه شافعى (ت: ۶۵۲ ه.ق): «او امامى بزرگ مقدار، عظیم الشأن، مجتهدى بزرگ، کوشا در اجتهاد، مشهور به عبادت، مواظب بر طاعات و مشهور به کرامات بود. شب را تا به صبح به سجده و قیام بیتوته مى نمود، و روز را به صدقه و روزه ختم مى کرد. و به جهت کثرت بردبارى و گذشتش از متجاوزان، او را «کاظم» نامیدند. او انسان بدکار را به احسان خود پاسخ مى داد. و با انسان جنایتکار با عفو برخورد مى کرد. و به جهت کثرت عبادتش، او را عبد صالح نامیدند. و در عراق معروف به باب الحوائج الى الله است؛ زیرا حوائج متوسلین به خدا، به وسیله او برآورده مى شود. کرامت او عقل ها را متحیّر مى کند، و براى او نزد خداوند قدم صدقى است که زائل نشده و زائل نخواهد شد...  و اما مناقب او بسیار است، و اگر چیزى به جز عنایت الهى نسبت به او نباشد، همین منقبت او را بس است...». آن گاه برخى از مناقب آن حضرت را بازگو کرده است. [۷] 8⃣شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان ذهبى (ت: ۷۴۸ ه.ق): «او مردى صالح، عالم، عابد، بخشنده، بردبار و بزرگوار بود». [۸] و در جایى دیگر مى گوید: «او مردى صالح، عالم، عابد و الهى... بود». [۹] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تحفة العالم، ج ۲، ص ۲۲ [۲] تاریخ بغداد، خطیب بغدادى، ج ۱، ص ۱۲۰، به نقل از او؛ المنتظم ج ۹، ص ۸۹ [۳] الجرح و التعدیل، ج ۸، ص ۱۳۸ [۴] انساب السمعانى، ج ۵، ص ۴۰۵ [۵] صفة الصفوة، ج ۲، ص ۱۸۴، ترجمه رقم ۱۹۱ [۶] الکامل فى التاریخ، ج ۶، ص ۱۴ [۷] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۲۰ [۸] العبر، ج ۱، ص ۲۲۲ [۹] تاریخ الاسلام، حوادث وفیات ۱۹۰ - ۱۸۱ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ش، ص ۱۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️دستورالعمل شفای بیماران 🔸حضرت آیت‌ الله بهجت (قدس‌ سره) برای شفای بیماران دستورالعمل ذیل را تأکید می‌فرمودند: 🔹مریض پس از نماز صبح دو رکعت نماز حاجت بخواند و پس از آن سه مرتبه بگوید: «اللَّهُمَ اشْفِنِي بِشِفَائِكَ، وَ دٰاوِنِی بِدَوَائِكَ، وَ عَافِنِی [بِعَافِیَتِكَ] مِنْ بَلَائِكَ، فَإِنِّی عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ». (خدایا، مرا به شفای خود شفا ده و به دوای خود دوا ده و از بلایت عافیتم بخش؛ چرا که من بندۀ تو و فرزند بندۀ توام). پس از آن یک بار بگوید:  «بِحُرْمَةِ الإمامِ الکاظِم علیه‌ السلام». 📕بهجت‌الدعا، ص٣۴٩ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن کریم حقیقت «امامت» را چگونه تبیین مى کند؟ (بخش اول) 🔸با مراجعه به پى مى بریم که براى معناى جامع و کاملى است که مرجعیت دینى و سیاسى از شئونات آن به حساب مى آید، در اینجا به برخى از آیات اشاره مى کنیم: 1⃣امامت عهد الهى است 🔹خداوند می فرماید: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمات فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ» [بقره، ۱۲۴] (و به یاد آر هنگامى که خداوند ابراهیم را به امورى چند کرد و او همه را به جاى آورد، و خداوند به او گفت: من تو را به برگزیدم. ابراهیم عرض کرد: این پیشوایى را به فرزندان من نیز عطا خواهى کرد؟ فرمود: عهد من هرگز به ستمکاران نخواهد رسید). 2⃣جعل امامت به امر خداوند است 🔹از استفاده مى شود که به امر خداست، و آن را براى هر کس که قابل بداند قرار می‌دهد و این به جهت عظمت مقام و  است. در آیه فوق خداوند میفرماید: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمام» (من تو را به برگزیدم). و بدین ترتیب جعل را به خود نسبت مى دهد. 🔹 از زبان (عليه السلام) نقل کرده که فرمود: «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی - وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی - وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی - یَفْقَهُوا قَوْلِی - وَاجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی - هارُونَ أَخِی...» [طه ۲۵-۳۰]؛ ( عرض کرد: پروردگارا! پس شرح صدرم عطا فرما و کار مرا آسان گردان و عقده زبانم را بگشا تا مردم سخنم را فهم کنند. و از اهل بیت من یکى را وزیر و معاون من قرار ده، برادرم هارون را...). 🔹و نیز خداوند می فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُو» (آنان را به جهت آن که صبر پیشه کردند قرار دادیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند). از مجموعه این آیات و آیات دیگر استفاده مى شود که براى ، معناى خاصى ـ غیر از آنچه اهل سنّت مى گویند ـ وجود دارد. 3⃣اطاعت مطلق براى امام به جهت ولایت کلیه الهى 🔹خداوند می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الاَْمْرِ مِنْکُمْ» [نساء، ۵۹] (اى اهل ایمان! از خدا و رسول و  از میان خود اطاعت کنید). فخر رازى در ذیل آیه فوق مى گوید: «صاحبان امر غیر از کسانى دیگر نمى توانند باشند؛ زیرا امر به از غیر معصوم محال است». [۱] ... پی نوشت؛ [۱] تفسیر فخر رازى، ذیل آیه ۵۹ سوره نساء. 📕امام شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد جمکران، چ دوم، ج۱، ص۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن کریم حقیقت «امامت» را چگونه تبیین مى کند؟ (دوم و پایانی) 🔸با مراجعه به پى مى بریم که براى معناى جامع و کاملى است که مرجعیت دینى و سیاسى از شئونات آن به حساب مى آید، در اینجا به برخى از آیات اشاره مى کنیم: 4⃣امامت، روح تمام دستورات اسلام 🔹خداوند متعال میفرماید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ» [مائده، ۶۷] (اى پیامبر! آنچه از خدا بر تو نازل شد به خلق برسان که اگر نرسانى تبلیغ رسالت و اداى وظیفه نکرده اى و خداوند تو را از آزار مردم نگه خواهد داشت). 🔹به اتفاق علماى و طبق نظر جماعت کثیرى از دانشمندان اهل تسنن، این آیه در ، در شأن امیرالمؤمنین (عليه السلام) نازل شد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بعد از نزول آیه، ولایت امیرالمؤمنین را به مردم ابلاغ نمود. از عبارت «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» استفاده میشود که قرآن معناى خاصى از را در نظر دارد، و این معنا غیر از آن است که اهل سنّت به آن معتقدند. 🔹 قائل است که از و روح تمام دستورات شریعت است. این چه معنایى براى امامت است و این چیست که اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را براى مردم نکند گویا هیچ کارى را انجام نداده است؟ آیا غیر از ابلاغ ولایت (عليه السلام) است؟ 5⃣هدایت موجودات توسط امام 🔹خداوند می‌فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ» [سجده، ۲۴] (و از آنان و پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) مى کردند، چون نمودند و به آیات ما یقین داشتند). و نیز می‌فرماید: «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ نافِلَةً وَکُلاّ جَعَلْنا صالِحِینَ - وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ...» [انبیاء، ۷۲-۷۳] (و اسحاق و علاوه بر او یعقوب را به وى بخشیدیم و همه آنان را مردانى صالح قرار دادیم. 🔹و آنان را قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مى کنند و به آنها انجام کارهاى نیک را وحى کردیم...). در این آیه خداوند متعال براى تعدادى از انبیا بعد از و صبر پیشه کردن هنگام بلاها، و هدایت را عنایت کرده است. این امامت و هدایت به طور حتم، و  و تکوینى است نه تشریعى؛ زیرا قبل از رسیدن به مقام امامت، داراى مقام هدایت و امامت تشریعى به جهت نبوّت بوده اند. 📕امام شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد جمکران، چ دوم، ج۱، ص۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گفتار علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت «امام موسی کاظم (ع)» چیست؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸با مراجعه به کلمات اهل سنت در طول تاریخ پى مى بریم که حضرت (علیه السلام) مورد توجه خاص و احترام ویژه آنان بوده است. در اینجا به نقل برخى از این کلمات مى پردازیم: 9⃣یافعى یمنى مکّى (ت: ۷۶۸ ه.ق): «و فیها توفّى السید ابوالحسن موسى الکاظم ولد جعفر الصادق کان صالحاً عابداً جواداً حلیماً کبیر القدر... و کان یدعى بالعبد الصالح من عبادته واجتهاده، و کان سخیاً کریماً. کان یبلغه عن الرجل انّه یؤذیه فبعث إلیه بصرّة فیها الف دینار...؛ [۱] در سال ۱۸۳ آقاى ما ابوالحسن موسى (بن جعفر) کاظم فرزند جعفر صادق وفات یافت. او مردى صالح، عابد، بخشنده، بردبار و بزرگوار بود... او را به جهت عبادت و کوشش فراوانش «عبد صالح» نامیدند. مردى سخى و کریم بود. هر گاه به او خبر مى دادند که شخصى شما را اذیت مى کند، حضرت کیسه اى با هزار دینار براى او مى فرستاد...». 🔟ابوالفداء، اسماعیل بن کثیر دمشقى (ت: ۷۷۴ ه.ق): «وکان کثیر العبادة والمروءة، اذا بلغه عن احد انّه یؤذیه ارسل إلیه بالذهب والتحف؛ [۲] او مردى کثیر العبادة و بامروّت و مردانگى بود. هر گاه به او خبر مى رسید که کسى قصد اذیت شما را دارد براى او طلا و هدایا مى فرستاد...». 1⃣1⃣ابن حجر عسقلانى (ت: ۸۵۲ ه.ق): او از یحیى بن حسن بن جعفر نسّابه نقل کرده که گفت: «کان موسى بن جعفر یدعى بالعبد الصالح من عبادته واجتهاده... ومناقبه کثیرة؛ [۳] موسى بن جعفر را به جهت عبادت و کوشش بسیارش «عبد صالح» نامیدند... و مناقب او بسیار است». 2⃣1⃣جمال الدین یوسف بن تغرى اتابکى (ت: ۸۷۴ ه.ق): «در سال ۱۸۳ ه.ق موساى کاظم فرزند جعفر صادق... وفات یافت. او به جهت عبادتش معروف به «عبد صالح» و به جهت حلمش معروف به «کاظم» بود... او سیدى عالم، فاضل، باارزش، بخشنده، مورد ستایش و مستجاب الدعوه بود». [۴] 3⃣1⃣ابن حجر هیتمى (ت: ۹۷۴ ه.ق): «موسى الکاظم و هو وارثه علماً و معرفة و کمالا و فضلا. سمّى الکاظم لکثرة تجاوزه و حلمه. و کان معروفاً عند اهل العراق بباب قضاء الحوائج عند الله. و کان اعبد اهل زمانه واعلمهم واسخاهم...؛ [۵] موسى کاظم؛ او وارث جعفر صادق در علم و معرفت و کمال و فضل بود. به جهت کثرت حلمش او را «کاظم» نامیدند. او در عراق به «باب قضاء الحوائج عند الله» معروف است. او عابدترین و عالم ترین و سخاوتمندترین اهل زمان خود بود...». 4⃣1⃣شیخ‌محمّد‌بن‌على‌صبّان (ت: ۱۲۰۶ ه.ق): «امّا موسى الکاظم فکان معروفاً عند اهل العراق بباب قضاء الحوائج عند الله، و کان من اعبد اهل زمانه و من اکابر العلماء الأسخیاء... و لقّب بالکاظم لکثرة تجاوزه وحلمه؛ [۶] امّا موسى کاظم؛ او نزد اهل عراق معروف به باب قضاء الحوائج عند الله بود. او عابدترین اهل زمان خود و از بزرگان علماى با سخاوت بود... و به جهت کثرت بردبارى اش او را «کاظم» لقب داده اند». 5⃣1⃣ابن تیمیه حرّانى (ت: ۷۲۸ ه.ق):  «موسى بن جعفر مشهور بالعبادة والنسک»؛ (موسى بن جعفر مشهور به عبادت و عمل صالح بود). او همچنین مى گوید: «و امّا من بعد جعفر، فموسى بن جعفر. قال فیه ابوحاتم الرازى: ثقة امین صدوق من ائمة المسلمین؛ [۷] و امّا بعد از جعفر، موسى بن جعفر است که ابوحاتم رازى او را ثقه، امین، صدوق و از امامان مسلمین برشمرده است». پی نوشت‌ها؛ [۱] مرآةالجنان، ج۱، ص۳۰۵، حوادث سال۱۸۳ ه.ق [۲] البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۱۹۷ [۳] تهذیب التهذیب، ج۸، ص۳۹۳ [۴] النجوم الزاهرة، ج۲، ص۱۱۲ [۵] صواعق المحرقة، ص ۳۰۷ و ۳۰۸ [۶] اسعاف الراغبین در حاشیه نورالابصار، ص۲۴۶ [۷] منهاج السنة، ج۲، ص۱۲۴ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ش، ص ۱۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نقش بانوان در جامعه 🔹ما معتقدیم در هر جامعه‌ی سالم بشری قادرند و می‌باید فرصت پیدا کنند که در حد سهم خود، تلاش و مسابقه‌ی خویش را در های علمی و اجتماعی و سازندگی و اداره‌ی این جهان به عهده بگیرند. از این جهت، میان و هیچ تفاوتی نیست. هدف از آفرینش هر فرد انسان، عبارت از همان هدف آفرینش بشریت است؛ 🔹یعنی رسیدن‌ به‌ و بهره بردن از بیشترین که یک انسان می‌تواند به آن فضائل آراسته بشود. فرقی هم بین زن و مرد نیست. نشانه‌اش در درجه‌ی اول، سلام‌ الله علیها و در درجه‌ی بعد، دیگر زنان بزرگ تاریخ است. بیانات مقام معظم رهبری ۶۸/۱۰/۲۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد احترام به پدر و مادر چیست؟ (بخش اول) 🔸گرچه عواطف انسانى و مسأله ، به تنهایى براى رعایت در برابر کافى است، ولى از آنجا که حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان تأکید در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر مى کند. در مورد آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم: 1⃣در چهار سوره از ، نیکى به ، بلافاصله بعد از مسأله قرار گرفته؛ این هم‌ردیف بودن دو مسأله، بیانگر این است که تا چه حدّ براى و احترام قائل است. در «سوره بقره» آیه ۸۳ مى خوانیم: «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره نساء» آیه ۳۶: «وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره انعام» آیه ۱۵۱ مى فرماید: «أَلاّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره اسراء» آیه ۲۳ نیز، این دو را قرین با هم مى بینیم: «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً». 2⃣اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم و هم صریحاً توصیه مى کنند که حتى اگر و باشند رعایت احترام‌شان لازم است. در «سوره لقمان» آیه ۱۵ مى خوانیم: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوف» (اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به با آنها معاشرت نما!). 3⃣ در برابر و در قرآن مجید، در ردیف شکرگزارى در برابر قرار داده شده، چنان که مى خوانیم: «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ». [لقمان، ۱۴] با این که نعمات خداوند بیش از آن اندازه است که قابل احصاء و شماره باشد، و این دلیل بر عمق و وسعت مى باشد. 4⃣، حتى کمترین بى احترامى را در برابر و اجازه نداده است. در حدیثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانیم: «لَوْ عَلِمَ اللّهُ شَیْئاً هُوَ أَدْنَى مِنْ أُفّ لَنَهى عَنْهُ وَ هُوَ مِنْ أَدْنَى الْعُقُوقِ وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلى والِدَیْهِ فَیُحِدَّ النَّظَرَ إِلَیْهِم». [۱] (اگر خداوند چيزى كمتر از (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهى مى كرد: و از كمترين مراتب شدن است. نوعى از عاق شدن اين است كه انسان به و تيز نگاه كند. (خيره شود)). ... پی نوشت: [۱] «جامع السعادات»، جلد ۲، صفحه ۲۵۸ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️دوری از انسانیت نتیجه عدم تربیت 🔹هر چه درس بخوانيد و بخوانيم، اگر چنانچه به نباشيم و مهار نكنيم خودمان را و مهار نكنيم خودمان را و در اين راه مستقيم نكُشيم نفس را، هر چه زيادتر بشود، از ، انسان دورتر مى‌شود و مشكلتر مى‌شود انسان خودش را برگرداند. بیانات‌حضرت‌امام ۵۸/۴/۱۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه» در باب توحید با چه براهینی به «اثبات خداوند» می‌پردازد؟ 🔹 (عليه السلام) در آغاز خطبه ۱۰۸ ، به سراغ حمد و و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به مهم‌ترين دلايل اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ» (ستايش مخصوص است كه با خود، بر انسان ها تجلى كرده است!). و اين، در واقع اشاره به است كه در جاى جاى آمده است. 🔹گاه دست انسان را مى گيرد و به مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد، و گاه به مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله ، را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود. 🔹از يك سو، هر قدر در عظمت بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در اسرار خلقت آنها و حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ» ( كه با و دليل خود، بر آشكار شده است!). 🔹چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى به قلب و خود باز مى گردد، بانگ و خداشناسى را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد. در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را نام نهاد. 🔹مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِی الضَّمَائِرِ، وَ لَيْسَ بِذِی ضَمِيرٍ فِی نَفْسِهِ» ( را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!). مى دانيم تمام بازگشت به و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد. 🔹يعنى هر چه مى سازد، و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به و و از موجودات اطراف خويش. 🔹آن كس كه تمام افعالش است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها . امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده. 🔹تمام اينها، است، و او يكى از دلايل و و است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️بدان که هر چیزی از عمل تو تابع نماز توست... 🔹من کلام علیه‌السلام: «إعلم أن کل شیء من عملک تبع لصلاتک؛ علیکم بالمحافظة علی الصلوات الخمس فی أوائل أوقاتها و بالإقبال بالکل إلیه تعالی فیها، لا تفوتکم السعادة إن شاء الله تعالی. وفقنا الله و ایاکم لمراضیه و جنبنا سخطه بمحمد و آله الطاهرین صلوات علیهم أجمعین» (بدان که هر چیزی از عمل تو تابع توست؛ بر شما باد به بر در اولین وقت های آنها، و بر شما باد به روی نمودن و توجه با تمام وجود به‌ سوی خدای تعالی؛ [در این صورت] را از دست نخواهید داد إن‌ شاء الله‌ تعالی؛ خداوند ما و شما را بر رضایش موفق بدارد و از ناخشنودیش دور سازد، به حق پیامبر گرامیش محمد و آل طاهرین او که درود خداوند بر تمامی ایشان باد). 📕به‌ سوی محبوب، ص۴۱ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️رسول اکرم صلی الله علیه و آله: 🔸«الأَئِمَّةُ بَعدي بِعَدَدِ نُقَباءِ بَنی إسرائيلَ كانُوا اثنَی عَشَرَ ـ ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلى صُلبِ الحُسَينِ عليه السلام و قالَ: ـ مِن صُلبِهِ تِسعَةٌ أئِمَّةٌ أبرارٌ، وَالتّاسِعُ مَهدِيُّهُم، يَملَأُ الأَرضَ قِسطًا و عَدلاً كَما مُلِئَت جَورًا و ظُلمًا، فَالوَيلُ لِمُبغِضيهِم». 🔹 پس از من، به تعداد اند، که بودند؛ حضرت سپس دست خود را بر شانه علیه السلام نهاد و فرمود: از ، نُه امام پاک پا به عرصه هستی می‌گذارند که نهمین نفر، (عج) آنان است، او زمین را از و داد پر می‌کند، همانگونه که از جور و ستم پر شده است: پس، وای بر کسانی که آنان را دشمن بدارند. 📕مناقب ابن شهر آشوب ۲۹۵/۱ عن سلمان الفارسی @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ دیدگاه اسلام در مورد احترام به پدر و مادر چیست؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸گرچه عواطف انسانى و مسأله ، به تنهایى براى رعایت در برابر کافى است، ولى از آنجا که حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان تأکید در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر مى کند. در مورد آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم: 5⃣با اینکه ، یکى از مهم‌ترین برنامه هاى اسلامى است، مادام که جنبه وجوب عینى پیدا نکند، یعنى داوطلب به قدر کافى باشد، بودن در از آن مهم‌تر است، و اگر موجب ناراحتى آنها شود، جایز نیست. در حدیثى از (عليه السلام) مى خوانیم: مردى نزد (صلی الله علیه و آله) آمده عرض کرد: من جوان با نشاط و ورزیده اى هستم و را دوست دارم، ولى دارم که از این موضوع ناراحت مى شود، فرمود:  🔹«ارْجِعْ فَکُنْ مَعَ والِدَتِکَ فَوَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لاَ ُنْسُهَا بِکَ لَیْلَةً خَیْرٌ مِنْ جِهاد فِی سَبِیلِ اللهِ سَنَة» [۱] (برگرد و با خویش باش، قسم به آن خدایى که مرا به حق مبعوث ساخته است، یک شب با تو مأنوس گردد از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است!). ولى، البته هنگامى که ، جنبه پیدا کند، و کشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى پذیرفته نیست، حتى نارضایتی والدین. در مورد سایر واجبات کفائى و همچنین مستحبات، مسأله همان گونه است که در مورد جهاد گفته شد. 6⃣ (صلی الله علیه و آله) فرمود: «إِیّاکُمْ وَ عُقُوقَ الْوالِدَیْنِ فَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عام وَ لا یَجِدُها عاقٌّ» [۲] (بترسید از این که و مغضوب آنها شوید، زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچ گاه به کسانى که مورد هستند، نخواهد رسید). این تعبیر اشاره لطیفى به این موضوع است که چنین اشخاصى نه تنها در گام نمى گذارند، بلکه در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند و حتى نمى توانند به آن نزدیک شوند. 🔹«سید قطب» در تفسیر «فى ظلال» حدیثى به این مضمون از (صلّی الله علیه و آله) نقل مى کند که: مشغول طواف، را بر دوش گرفته طواف مى داد، را در همان حال مشاهده کرد، عرض کرد: آیا را با این کار انجام دادم؟ فرمود: «نه حتى جبران یکى از ناله هاى او را (به هنگام وضع حمل) نمى کند»! [۳] در پایان این بحث، ذکر این نکته را لازم مى دانیم: گاه مى شود پیشنهادهاى غیر منطقى و یا خلاف شرع به انسان مى کنند، بدیهى است اطاعت آنها در هیچ یک از این موارد لازم نیست، ولى با این حال باید با و انجام وظیفه امر به معروف در بهترین صورتش، با این گونه پیشنهادها برخورد کرد. 🔹سخن خود را در این زمینه با حدیثى از (علیه السلام) پایان مى دهیم؛ کسى نزد (صلّی الله علیه و آله) آمد و از و سؤال کرد؛ فرمود:  «لا یُسَمِّیهِ بِاسْمِهِ وَ لا یَمْشِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لا یَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لایَسْتَسِبُّ لَه» (باید او را با نام صدا نزند [بلکه بگوید پدرم!]، جلوتر از او راه نرود، قبل از او ننشیند، و کارى نکند که مردم به پدرش بدگویى کنند [نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردى!]». [۴] پی نوشت‌ها؛ [۱] «جامع السعادات»، ج ۲، ص ۲۶۰ [۲] همان، ص ۲۵۷ [۳] «فى ضلال»، ج ۵، ص ۳۱۸ [۴] «نور الثقلين»، ج ۳، ص ۱۴۹ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️به مردم باورانده بودند که ما نمی‌توانیم 🔹نوع دوّم [استضعاف در دوره قبل از انقلاب] این بود که به ، به ، باورانده بودند که ما نمی توانیم. در دوران ملّی شدن ، زمان مصدّق، در مجلسِ شورای ملّیِ آن روز بحث شد که بیاییم صنعت نفت را کنیم، از دست بگیریم؛ نخست‌وزیر رژیم شاه ـ حاج‌علی رزم‌آرا که یک سپهبد ارتشی بود ـ آمد در مجلس و گمانم در مجلس این حرف را زد؛ 🔹در ذهنم این هست که آمد گفت «این حرفها چیست که شما راجع به شدن و اداره‌ی پالایشگاه آبادان می‌زنید؟ مگر ما می توانیم؟ ایرانی یک نمی تواند درست کند» شماها نمی‌دانید لولهنگ چیست، ندیده‌اید لولهنگ را؛ لولهنگ یعنی آفتابه‌ی از جنس سفال... یعنی پایین‌ترین و پست‌ترین چیزی که ممکن است یک انسانی درست کند. میگفت ایرانی همان لولهنگ را هم نمی‌تواند درست کند، حدّاکثر لولهنگ درست میکند! 🔹یعنی این‌جوری تلقین میکردند. یعنی این؛ می خواستند بباورانند که توِ قادر نیستی، چرا بی‌خودی اصرار میکنی، چرا تلاش میکنی. لذا در دوره‌ی ، این سالهای آخر که دیگر با شوروی هم ارتباطاتِ نسبتاً بهتری پیدا کرده بودند، از گندم می‌خریدند، سیلویش را شوروی‌ها می‌ساختند! یعنی قادر به ساختن سیلو نبودند، حالا سد و اتوبان و مانند اینها به جای خود محفوظ؛ یعنی وضع این‌جوری بود. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۳/۲۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا از منظر آیات و روایات قابلیت تغییر در اخلاقیات افراد وجود دارد؟ (بخش اول) 🔸آیات و روایات به روشنی بر قابلیّت تغییر در دلالت دارند؛ زيرا: 1⃣نفس مسأله و ارسال رسل و ، و بطور كلّى مأموريّتى كه آنها براى و تربيت همه داشتند، محكم‌ترين دليل بر امكان تربيت و پرورش در تمام افراد است. آياتى مانند: «هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الاُْمِّيِينَ رَسُولا مِنْهُم يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ اِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلال مُبِيْن». [۱] ، [۲] و آيات مشابه آن به خوبى نشان مى دهد كه هدف از مأموريّت (صلی الله علیه و آله) و و و همه كسانى بود كه در «ضَلال مُبِيْن» و بودند. 2⃣تمام آياتى كه خطاب به همه انسانها به عنوان «يا بَنى آدَمَ» و «يا اَيُّها النّاسُ» و «يا اَيُّها الاِْنْسانُ» و «يا عِبادى» مى باشد، و مشتمل بر اوامر و نواهى و مسائل مربوط به و كسب فضائل اخلاقى است، بهترين دليل بر امكان تغيير «اخلاق رذيله» و صفات ناپسند است، در غير اين صورت عموميّت اين خطابها لغو و بيهوده خواهد بود. 🔹ممكن است گفته شود: اين آيات غالباً مشتمل بر احكام است، و احكام مربوط به جنبه هاى عملى است، در حالى كه ناظر به است، ولى نبايد فراموش كرد كه «اخلاق» و «عمل» لازم و ملزوم يكديگر و به منزله علّت و معلول اند و در يكديگر دارند؛ هر سرچشمه اعمال خوب است، همان گونه كه ، اعمال زشت را به دنبال دارد؛ و در مقابل اعمال نيك و بد نيز اگر تكرار شود تدريجاً تبديل به خلق و خوى خوب و بد مى شود. 3⃣اعتقاد به عدم امكان تغيير اخلاق سر از اعتقاد به در مى آورد؛ زيرا مفهومش اين است كه صاحبان اخلاق بد و خوب قادر به تغيير آن نيستند، و چون اعمال آنها بازتاب اخلاق آنها است پس در انجام كار خوب يا بد مجبورند و در عين حال مكلّف به انجام خوبيها و ترك بديها هستند؛ اين عين جبر است و تمام را كه مذهب جبر دارد بر آن مترتّب مى شود. [۳] 4⃣آياتى كه با صراحت تشويق به مى كند و از بر حذر مى دارد نيز دليل محكمى است بر امكان تغيير صفات اخلاقى، مانند: «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَكّيها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّيها» [۴] (هر كس خود را كند، شده، و آن كس كه نفس خويش را با و گناه آلوده سازد نوميد و گشته است). تعبير به «دسّيها» از ماده «دسّ» و «دسيسه» در اصل به معنى آميختن شىء ناپسندى با چيز ديگر است؛ مثل اين كه گفته مى شود: «دسّ الحنطة بالتراب» (گندم را با خاك مخلوط كرده)؛ اين تعبير نشان مى دهد كه بر پاكى و است و آلودگيها و از خارج بر انسان نفوذ مى كند، و هر دو قابل و تبديل است. 🔹در آيه ۳۴ سوره فصّلت مى خوانيم:  «اِدْفَعْ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ فَاِذاَ الَّذى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَاَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِيْمٌ» ( را با دفع كن، ناگهان [خواهى ديد] همان كسى كه ميان تو و او دشمن است، گويى و صميمى [و قديمى تو] است!). اين آيه به خوبى نشان مى دهد كه و دشمنی هاى عميق كه در خلق و خوى انسان ريشه دوانده باشد، با و رفتار شايسته ممكن است تبديل به دوستی هاى داغ و ريشه دار شود؛ اگر قابل تغيير نبود اين امر امكان نداشت. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره جمعه، آيه ۲؛ [۲] آيه ۱۶۴ آل عمران نيز همين مضمون را در بردارد. [۳] ر.ک: الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج‏ ۱، ص ۱۵۵؛ و كشف المراد فى شرح تجريد الإعتقاد، علامه حلی، مؤسسة النشر الإسلامی، بحث قضا و قدر درباره مفاسد مذهب جبر. [۴] همان، سوره شمس، آيه ۹ و ۱۰ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب (ع)، قم، چ اول، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️احساسات اسلامی در مردم 🔸سوال؛ آنهایی که از شما ترس ندارند و من دیدم که الآن اینجا جلوی منزل شما و در تهران هم دیدم که «خمینی، خمینی» می‌کنند. اینها یک احساسی به انسان دست می‌دهد که از یک تعصبی می‌آید. آیا شما این را خطرناک نمی‌بینید برای پیشرفت آدم، رشد انسان؟ 🔹جواب: این تعصب نیست. این آزادی دوستی است. این به اصطلاح شما دمکراسی دوستی است. اینها احساس کرده‌اند که روی مصالح آنها عمل می‌کنیم. احساس کرده‌اند که ما نمی‌ خواهیم ظلم بکنیم. به آنها نمی‌ خواهیم ظلم بکنیم. آنها را نمی‌ خواهیم به زور وادار بکنیم به یک کاری. این احساس که آنها از اسلام دارند و این احساس هم دارند که ما همان تبع اسلام هستیم و مطابق احکام اسلام عمل می‌کنیم. این دو احساس در مردم هست. یکی اینکه اسلام را می‌دانند که رژیمی است که عدالت در آن هست. و ما را هم می‌دانند که ما تابع یک رژیمی هستیم که عدالت هست. و ما می‌ خواهیم اجرا کنیم عدالت را. از این جهت است این احساسات. نه یک تعصب خشکی باشد بدون منطق، بدون مبنا. و من اصلًا هیچ خطری در این، احساس نخواهم کرد بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۷/۰۲ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel