⭕️توسل اهل تسنن به «امام هادی» و «امیرالمومنین» (علیهم السلام)
🔹در جریان ابتلای اهل سامره به وبا، که «آقا سید محمد فشارکی» (از علما و فقهای شیعه ۱۳ و ۱۴ ه.ق) به شیعیان دستور داده بود سه روز روزه بدارند و #زیارت_عاشورا بخوانند، فوجفوج از #اهل_تسنن میمردند و یک نفر #شیعه از دنیا نمیرفت؛ از این رو، بعضی از «اهل تسنن» در صحنِ مقابل ضریح #امام_هادی علیه السلام میایستادند و میگفتند: «یا عَلِیّ الْهادی، نُسَلّمُ عَلَیک مِثْلَ ما یسَلّمُ عَلَیک الشیعَةُ» (ای علی الهادی، همانگونه که شیعه به تو سلام میگویند، ما به تو سلام میگوییم).
🔹ملاحظه میکنید با اینکه #حقانیت روشن بود، ولی ایمان نمیآوردند و ریشه مطلب را که #زیارت_عاشورا بود دنبال نمیکردند. همچنین وقتی #اهل_تسنن به نجف میآمدند، به #امیرمؤمنان علیهالسلام خطاب میکردند: «عَلِی، والِدُ الْحَسَنَینِ أَبُوالْحَسَنَینِ» (علی، والد و پدر امام حسن و امام حسین علیهمالسلام).
📕در محضر بهجت، ج۳، ص۲۳۲
منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت (ره)
#آیت_الله_بهجت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا متوکل «امام هادی» (علیه السلام) را از مدينه به سامرا منتقل کرد؟
🔹#متوكل براى زير نظر گرفتن #امام_هادى (علیه السلام) از روش نياكان پليد خود استفاده مى كرد و در صدد بود به هر وسيله ممكن فكر خود را از طرف حضرت راحت كند. مأمون از طريق وصلتى كه با حضرت جواد (علیه السلام) برقرار كرد، توانست كنترل و سانسور را حتى در درون خانه امام برقرار سازد، و تمام حركات و ملاقات هاى حضرت را زير نظر داشته باشد.
🔹پس از شهادت امام جواد (علیه السلام) و جانشينى #امام_هادى (عليه السلام) به جاى پدر، ضرورت اجراى چنين نقشه اى بر خليفه وقت كاملاً روشن بود، زيرا اگر #امام (علیه السلام) در مدينه اقامت مى كرد و خليفه به او دسترسى نمى داشت، قطعاً براى حكومت جابرانه او خطر جدى در بر مى داشت. اينجا بود كه كوچكترين گزارشى درباره خطر احتمالى #امام، خليفه را به شدت نگران ساخت و منجر به انتقال امام به #سامرا گشت.
🔹توضيح اينكه: «عبدالله بن محمد هاشمى»، فرماندار وقت مدينه، طى نامه اى خليفه را به شدت از فعاليت هاى سياسى #امام (علیه السلام) نگران ساخت و پايگاه اجتماعى آن حضرت را براى #متوكل تشريح كرد؛ [۱] ولى حضرت با ارسال نامه اى براى متوكل ادعاهاى «عبدالله» را رد كرد و از او به متوكل شكايت كرد. #متوكل مانند اغلب سياستمداران جهان، با يك حركت مزورانه و دو پهلو، از يك طرف «عبدالله بن محمد» را از كار بركنار كرد و از طرف ديگر به كاتب دربار خويش دستور داد نامه اى به حضرت بنويسد كه بر حسب ظاهر علاقه متوكل را نسبت به #امام (علیه السلام) بيان مى كرد، ولى در واقع دستور جلب محترمانه! حضرت بود.
🔹نامه بدين مضمون بود: «به نام خدا، پس از حمد و ثناى خداوند، اميرالمؤمنين شما را خوب مى شناسد، شخصيت، بزرگوارى و نسبت و قرابت شما را با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رعايت مى كند، و تنها هدف او جلب رضايت و خشنودى خداوند و شما است. اكنون دستور دادند كه طبق درخواست شما فرمانده جنگ و امام جمعه شهر، عبدالله بن محمد، كه مرتكب خلاف اهانت به شما شده است، بركنار و به جاى او محمد بن فضل منصوب شود. او دستور دارد در برابر امر شما مطيع بوده در تكريم و تعظيم شما نهايت سعى و كوشش را به عمل آورد تا بدان وسيله به خدا و رسول او و اميرالمؤمنين (متوكل) تقرب جويد؛
🔹اميرالمؤمنين مشتاق ديدار شما است تا تجديد عهدى صورت گيرد، اگر مايل به زيارت خليفه باشيد و به آن علاقه داريد مى توانيد به اتفاق خانواده و دوستان و علاقهمندان حركت كنيد. برنامه سفر به اختيار خودتان است، هرجا خواستيد توقف نماييد. در صورت تمايل، خدمتگزار خليفه، «يحيى بن هرثمه»، ملازم ركاب خواهد بود و به خدمتگزارى شما مفتخر خواهد شد، زيرا شما نزد ما محترم هستيد و ما شديداً به شما علاقهمنديم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته». [۲]
🔹بدون ترديد #امام_هادی (علیه السلام) از سوء نيت #متوكل آگاه بود، ولى چاره اى جز رفتن به #سامرّاء نداشت، زيرا قبول نكردن دعوت متوكل سندى در تأييد گفتار سعايت كنندگان مى شد، و باعث تحريك بيشتر #متوكل مى گرديد و بهانه بيشترى به دست او مى داد كه تضييقات و مشكلات فراوانى را براى حضرت فراهم كند. دليل اينكه #امام (علیه السلام) از نيت شوم متوكل آگاه بود و به ناچار به اين سفر اقدام نمود، جملاتى است كه امام بعدها در سامرّاء مى فرمود: «مرا از مدينه با #اكراه با سامرّاء آوردند». [۳] در هر حال امام نامه دعوت را دريافت داشت و ناگزير همراه «يحيى بن هرثمه» عازم سامرّاء گرديد. [۴]
پی نوشتها:
[۱] مجلسى، بحار الأنوار، الطبعه الثانيه، المكتبه الاسلاميه، ۱۳۹۵ق، ج ۵۰، ص ۲۰۰، شيخ مفيد، الارشاد، قم، مكتبه بصيرتى، ص ۳۳۳. علاوه بر عبدالله بن محمد، طبق نقل مسعودى، «بريحه عباسى» نيز، كه مسئول نظارت بر اقامه نماز در حرمين (مكه و مدينه) بود، بارها به متوكل نوشت: اگر احتياجى به حرمين دارى، على بن محمد را از آنجا اخراج كن، زيرا او مردم را به سوى خود دعوت مى كند و گروه انبوهى به او گرويده اند (اثبات الوصيه، الطبعه الرابعه، نجف، المطبعه الحيدريه، ۱۳۷۴ق، ص ۲۲۵).
[۲] مجلسى، همان كتاب، ج ۵۰، ص ۲۰۰
[۳] مجلسى، همان كتاب، ص ۱۲۹
📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ش، ص ۵۷۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_هادی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
⭕️«کلام نور»
🔸«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَ قُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا ۗ وَ لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ».
🔹«ای کسانی که ایمان آورده اید! [هنگام سخن گفتن با پیامبر] مگویید: #راعنا [یعنی: در ارائه احکام، امیال و هوس های ما را رعایت کن] و بگویید: #انظرنا [یعنی: مصلحت دنیا و آخرت ما را ملاحظه کن] و [فرمان های خدا و پیامبرش را] بشنوید. و برای کافران عذابی دردناک است».
📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۰۴
#قرآن #کلام_نور
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منابع تاريخی چگونه از جايگاه رفيع علمی «امام باقر» (علیه السلام) ياد می كنند؟ (بخش دوم و پایانی)
🔹فراوانی و گستردگی روایات #امام_باقر (عليه السلام) در زمینه های فقه، اعتقادات و علوم دیگر اسلامی، سبب شد تا «محدثان اهل سنت» نیز از آن حضرت نقل حدیث نمایند. یکی از معروف ترین آنها «ابوحنیفه» است. او با توجه به این که بیشتر احادیث وارده از طریق اهل سنت را نمی پذیرفت، روایات زیادی را از طریق #اهل_بیت و به ویژه #امام_باقر (عليه السلام) نقل کرده است. [۱]
🔹«ذهبی» درباره کسانی که از #امام_باقر (علیه السلام) روایت کرده اند از «عمرو بن دینار»، «اعمش»، «اوزاعی»، «ابن جریح» و «قرة بن خالد» یاد کرده است. [۲] «ابو اسحاق» وقتی به او مراجعه کرد و مقام بسیار بلند و اعجاب انگیز علمی او را دید، در توصیف آن حضرت چنین گفت: «لَم أرَ مِثلَهُ قَطُّ» [۳] (کسی را مانند او ندیده ام). «ابو زرعه دمشقی» نیز درباره آن حضرت میگوید: «إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَمِنْ أَكْبَرِ الْعُلَمَاء» [۴] (#ابوجعفر عليه السلام از بزرگترین عالمان است).
🔹به جرأت می توان گفت که در میان امامان شیعه پس از امام علی (علیه السلام) سند بخش عمده ای از بیشترین قسمت روایات به #امام_باقر (علیه السلام) و #امام_صادق (عليه السلام) منتهی می گردد، و این به دلیل موقعیت خاص سیاسی جامعه آن روز بود که این دو امام بیش از امامان دیگر فرصت نشر علوم آل محمد (علیهم السّلام) را پیدا کردند. از این روست که در «جوامع حدیثی شیعه»، بخش بزرگی از #روایات_اهلبیت (عليهم السلام) از این دو امام بزرگوار نقل شده است.
🔹همین مسأله سبب شد تا درباره #امام_باقر (عليه السلام) گفته شود: «وَ لَمْ يَظْهَرْ عَنْ أَحَدٍ مِنْ وُلْدِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ مِنْ عِلْمِ اَلدِّينِ وَ اَلْآثَارِ وَ اَلسُّنَّةِ وَ عِلْمِ اَلْقُرْآنِ وَ اَلسِّيرَةِ وَ فُنُونِ اَلْآدَابِ مَا ظَهَرَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» [۵] (از فرزندان [امام] حسن و [امام] حسين علیهم السلام آنچه در زمینه تفسیر، کلام، فتوا و احکام حلال و حرام از آن حضرت صادر شده، از کس دیگری صادر نشده است). نشر این احادیث سبب شهرت عظیم علمی آن امام همام، در آن روزگار به عنوان #عالم، #امام، #فقیه و #محدث بوده است. «ابو زهره» از میان انبوه کسانی که به آن حضرت مراجعه و از محضر او کسب علم کرده اند، به سفیان ثوری، سفیان بن عیینه (محدّث مکه) و ابوحنیفه اشاره کرده است. [۶]
🔹«ابرش کلبی» از «هشام بن عبدالملک» پرسید: «مَنْ هَذَا الَّذِی احْتَوَشَتْهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ يَسْأَلُونَهُ قَالَ هَذَا نَبِيُّ الْكُوفَةِ وَ هُوَ يَزْعُمُ أَنَّهُ ابْنُ رَسُولِ اللهِ وَ بَاقِرُ الْعِلْمِ وَ مُفَسِّرُ الْقُرْآن» [۷] (این کیست که مردم عراق او را در میان گرفته و مشکلات علمی خود را از او می پرسند؟ هشام گفت: این پیامبر کوفه است، خود را پسر رسول خدا و شکافنده علم و مفسّر قرآن می داند). در نقل دیگری آمده است که هشام او را با تعبیر «اَلْمَفْتُونُ بِهِ أَهْلُ اَلْعِرَاقِ» [۸] معرفی کرده؛ یعنی کسی که اهل عراق شیفته او هستند.
پی نوشتها؛
[۱] تذکرة الحفاظ، الذهبی، دارالاحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۲۷. [۲] تذکرة الحفاظ، همان، ج۱، ص۱۲۴. [۳] أعيان الشيعة، دار التعارف، ج۴، ص۲۰. [۴] مناقب آل أبيطالب(ع)، ابن شهر آشوب مازندرانى، چ ۱، ج۳، ص۲۷. [۵] مناقب آل ابیطالب(ع)، همان، ج۳، ص۳۲۷. [۶] الامام الصادق(ع)، ص۲۲. [۷] الکافی، ج۸، ص۱۲۰ «من هذا الذی تداکّ علیه الناس»، (یعنی این کیست که مردم بر او ازدحام کرده اند؟). [۸] نور الأبصار فى مناقب آل بيت النبی المختار (ص)، شبلنجى، المطبعة الیوسفیه، بی تا، ص۱۴۳
📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ششم، ص ۲۸۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_باقر
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
تبیین
⭕️غیب یعنی چه؟
🔹#غیب یعنی «نهان»، «پشت پرده»، یعنی آن چیزهایی که از #حواسّ_ظاهری ما نهان است و «پشت پرده محسوسات» واقع شده است. #قرآن_کریم این کلمه را زیاد به کار برده است، گاهی تنها، مثل اینکه میفرماید: «الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ» [۱] (آنان که به #غیب ایمان دارند)؛ یا میفرماید: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها الّا هُوَ» [۲] (#کلیدهای_غیب نزد خداست و جز او کسی از آنها آگاه نیست)،
🔹و گاهی همراه با کلمه «شهادت» مثل اینکه میفرماید: «عالِمُ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ» [۳] (خداوند هم به غیب آگاه است و هم به شهادت). فلاسفه اسلامی از همین تعبیر قرآنی استفاده کرده، «جهان طبیعت» را #عالم_شهادت و «جهان ملکوت» را #عالم_غیب اصطلاح کردهاند. برای ایمان و اعتقاد ما به «عالم شهادت»، حواسّ ما کافی است.
🔹اساساً این عالم از آن جهت #شهادت نامیده شده است که ما با حواسّ خود با آن سر و کار داریم و محسوس و ملموس ماست؛ علیهذا نیازمند به معرّف و معلّمی برای اینکه به وجود چنین جهانی مؤمن بشویم نیستیم. نیازمندی ما به #معلّم و #تعلیم و #تحقیق، برای آشنا شدن بیشتر با حقایق آن است. امّا این حواس برای ایمان و اعتقاد به «جهان غیب» کافی نیست؛
🔹برای ایمان و اعتقاد به #جهان_غیب، «قوّه عقل» که خود مرتبه غیب وجود ماست، باید دست به کار و فعّالیت بشود، و یا قوّهای نهانتر و مخفیتر از عقل باید غیب را شهود نماید. #پیغمبران، راهنمایان جهان غیباند؛ آمدهاند که مردم را به غیب و ماورای ظاهر و محسوسات، مؤمن و معتقد نمایند.
🔹#پیغمبران به اینکه مردم به وجود غیب ایمان داشته باشند اکتفا نکردهاند، «پیغمبران» آمدهاند که میان #مردم و #غیب رابطه برقرار کنند، حلقه اتّصال میان مردم و جهان غیب باشند، مردم را مؤمن به #مددهای_غیبی و «عنایت های خاصّ» در شرایط خاصّی بنمایند. اینجاست که مسئله #غیب عملًا با زندگی بشر تماس پیدا میکند.
پی نوشتها:
[۱] سوره بقره، آیه ۳
[۲] سوره انعام، آیه ۵۹
[۳] سوره انعام، آیه ۷۳
📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۵۹-۶۱
منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
#شهید_مطهری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️قرآن «توکل پیامبران الهی» در مواجهه با افراد نادان و متعصب را چگونه بیان می کند؟
🔹#انبیاء (علیهم السلام) معمولا از میان اقوامى قیام مى کردند که علاوه بر انحرافات فکرى و عقیدتى، آلوده به انواع #مفاسد_اخلاقى بودند؛ لذا هنگامى که آنها بر ضدّ این عقائد خرافى و آن مفاسد اخلاقى #قیام مى کردند، #شورش بر ضد آنها پیدا مى شد و گاهى در میان یک ملّت، تنهاى تنها بودند، در چنین شرایطى آنچه به آنها توان و نیرو براى پیشبرد اهدافشان مى داد مسأله #توکّل بر خداوند بود، که نمونه آن را در داستان #هود_پیامبر (عليه السلام) مى خوانیم.
🔹#قوم_مشرک و #متعصب و #لجوج به او گفتند: «قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَ مَا نَحْنُ بِتَارِكِی آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَ مَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ». [۱] (گفتند: ای هود! دلیل روشنی [که پسند خاطر ما باشد] برای ما نیاوردی، و ما به گفته تو رها کننده معبودهای خود نیستیم، و ما به تو #ایمان نمیآوریم). «إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ ۗ قَالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللهَ وَاشْهَدُوا أَنِّی بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ». [۲] ([ما درباره تو] جز این نمی گوییم که برخی از معبودهای ما به تو گزند و آسیب [روحی] رسانده اند [به همین سبب سخنان جنون آمیز و بی منطق می گویی]. #هود گفت: من #خدا را گواه می گیرم و شما هم گواه باشید که یقیناً من از آنچه شریک او قرار می دهید، بیزارم).
🔹#هود (عليه السلام) گفت: «مِنْ دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِی جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنْظِرُونِ». [۳] ([آری، از هر معبودی] به غیر او [بیزارم] پس همه شما بر ضد من نیرنگ بزنید، سپس مهلتم ندهید). «إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللهِ رَبِّی وَ رَبِّكُمْ ۚ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ». [۴] (یقیناً من بر #خدا که پروردگار من و پروردگار شماست #توکل کردم؛ هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه او مهارش را به دست [قدرت و فرمانروایی خود] گرفته است، مسلماً #پروردگارم بر راهی راست است).
🔹انسان هنگامى که با مخالفت یک نفر آدم #جاهل و #نادان و #متعصب رو به رو مى شود، غالباً به وحشت مى افتد تا چه رسد به این که بخواهد بر ضد یک «قوم عظیم و منحرف» که داراى تمام این صفات هستند #قیام کند، و یاورى نداشته باشد، که او را یارى کنند، مسلّماً این کار جز با #نیرویی_الهى میسّر نمى شود، نیرویى زاییده از #توکّلى که مولود ایمان به خدا و حاکمیت او در تمام جهان هستى است.
🔹جالب این است که نه تنها نسبت به تهدیدهاى آنها حساسیّت نشان نمى دهد، بلکه تمام قدرت و قوّت آنها را به زیر سؤال برده و تحقیر مى کند، و به آنها مى فهماند که کمترین واهمه اى از آن همه جمعیّت بت پرست و لجوج ندارد، این #توکّل_بىنظیر یکى از ویژگى هاى #انبیاء (علیهم السلام) است.
پی نوشتها؛
[۱] قرآن کریم، سوره هود، آیه ۵۳
[۲] همان، آیه ۵۴
[۳] همان، آیه ۵۵
[۴] همان، آیه ۵۶
📕پيام قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص ۶۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پیامبران #توکل
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
⭕️«کلام نور»
🔸«مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَ لَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ».
🔹«نه #کافران از اهل کتاب و نه #مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیری از سوی #پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالی که خدا هرکه را بخواهد به #رحمت خود اختصاص می دهد؛ و #خدا دارای فضل بزرگی است».
📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۰۵
#قرآن #کلام_نور
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد