🔻پیرمرد و عارف
🏵 پیرمردی در حجره خود در بازار نشسته بود که عارفی از کنار حجره او گذر کرد.
🏵 پیرمرد سریع به بیرون حجره رفت و او را گفت:ای عارف! شرف حضور در حجره ما بر من ببخش و مرا نصیحتی کن.
🏵 عارف اجابت نمود و در حجره داخل شد.
🏵 پیرزنی برای گرفتن شکر به حجره او آمد و سکه کمارزشی داشت که اندازه سکه خود از پیرمرد شکر خواست.
🏵 پیرمرد گفت:
مرا ببخش، سنگ معادل سکه تو ندارم تا شکر بر تو وزن کنم.
🏵 پیرزن ناامید و شرمنده رفت.
🏵 پیرمرد عارف را شربتی مهیا کرده تا برای موعظه او بر منبر رود.
🏵 عارف گفت: ای پیرمرد! امروز دیدم در گذر این همه عمر، از این همه مرگ و نیستی و رهاکردن ثروت دنیا بر وراث، تو هیچ پند و عبرتی نگرفتهای. پس اگر من هم تو را پندی دهم، بیگمان آن را هم نخواهی گرفت.
🏵 تو را سنگی معادل سنگ آن پیرزن نبود که شکر بر او وزن کنی و مرا کلامی هموزن این همه غفلت تو نیست که تو را کمترین پندی وزن کنم و بفروشم.
🏵 تو اگر دنبال آن بودی که مدیون او نشوی، بهجای دست خالی رد کردن او، شکر بیشتر میدادی و از خویشتن میبخشیدی.
#داستان
#پند
#عارف
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
ای کاش بجز رنگ خدا رنگ نباشد،
در ملک خدا فقر و بلا ، جنگ نباشد
ای کاش که در سینۀ کس غصّه نبینند
با این همه نعمت ، دل کس تنگ نباشد
ای کاش وفا جای جفا شیوۀ ما بود
اندیشۀ کج ، حقه و نیرنگ نباشد
ای کاش دلی در قفس نفس نبینی
تاسینه چو آیینۀ پر زنگ نباشد
ای کاش اگر دست نیازی به تو رو کرد
از لطف بگیری ، دلت از سنگ نباشد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئو استوری روزشمار فاطمیه طرح ۱
📆 5 روز مانده تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت ۹۵ روز
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئو استوری روزشمار فاطمیه طرح ۲
📆 5 روز مانده به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🔻آشی برات بپزم که یک وجب روغن روش باشه
آشپز ناصرالدین شاه قاجار، هر ساله آش نذری میپخت و خودش نیز در مراسم پخت آش شرکت میکرد تا ثواب ببرد. تمامی رجال مملکت هم برای پختن آش دور هم جمع میشدند و هر کدام به کاری مشغول بودند.
خلاصه هر کس برای جلب نظر شاه و تملق و تقرب بیشتر، کاری انجام میداد. شخص شاه هم در بالای ایوان مینشست و قلیان میکشید و به کارها نظارت میکرد.
آشپزباشی ناصرالدین شاه در پایان پخت آش، دستور میداد تا به در خانه هر یک از رجال مملکتی، کاسه آشی بفرستند و آنها باید کاسه آش را پر از اشرفی کنند به دربار شاه پس بفرستند. کسانی را که خیلی تحویل میگرفتند، بر روی آش آنها روغن بیشتری میریختند.
کاملاً واضح است، کسانی که کاسه کوچکی آش از دربار دریافت میکردند، ضرر کمتری متقبل میشدند و آن افرادی که یک قدح بزرگ آش با یک وجب روغن رویش دریافت میکردند، حسابی بدبخت میشدند. به همین دلیل، در طول سال اگر آشپزباشی قصر با یکی از اعیان یا ورزا یا دیگر رجال دعوا میکرد، به او میگفت: بسیار خب، حالیات میکنم که این دنیا دست کیست...آشی برایت بپزم که یک وجب روغن روی آن باشد🙂
#داستان
#ضرب_المثل
#آش
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
🔻زن و شوهر صالح
✨💐✨💐✨💐
در میان بنی اسرائیل زن و شوهری صالح و نیکوکاری زندگی می کردند. یک شب مرد در خواب از مدت عمر خود آگاه شد و دید نیمی از عمرش در تمکن و گشایش است و نیمی دیگر در تنگدستی و فقر به سر می برد و از او می خواهد هر کدام را که دوست دارد به عنوان نیمه اول عمرش برگزیند.
او نیز اجازه خواست تا در این باره با همسرش مشورت نماید. فردا صبح خوابش را برای همسرش تعریف کرد همسرش از او خواست نیمه تمکن و گشایش را به عنوان نیمه اول برگزیند.
چیزی نگذشت که دارای ثروت زیادی شدند، همسرش هم از او خواست که ثروت به دست آمده را درجهت رفع حوائج مردم استفاده نماید، او هم چنین کرد.
وقتی نصف عمرش به پایان رسید و زمان تنگدستی فرا رسید، مرد در خواب دید که کسی به او می گوید : به جهت اینکه اموالت در راه انفاق و احسان به دیگران استفاده نمودی خدا نیمه ی دیگر عمرت را نیز با گشایش و تمکن همراه ساخته است!
📚قصص الانبیا، آیت الله سید نعمت الله جزائری
💐✨💐✨💐
#داستان
#پند
#بخشندگی
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا...
قصه وکالت را زياد شنيده ام
اما قصه وکیلی چون تو را نه ...
تو که وکیل باشی همه حق ها گرفتنی است
پرونده ای که تو وکیلش باشی قصه اش ستودنی است
از روزی که ایمان آوردم، تو وکیل منی و تنها پناهم
و تو در این عشق بازی، پرده از رازی بزرگ برداشتی، رازی که اسمش را می دانستم اما رسمش را ...
رازی بنام "توکل" ...
"توکل" قصه ای است که از روز ازل برایمان خواندی و گفتی در هر تاریکی و پیچ و خم دنیا و حتی در تمام لحظات روشنایی،
دستانت در دست من است ...
بنده من، نگران نباش و به من اعتماد کن...
"توکل" ...
و فهمیدم :
" #حسبنااللهونعمالوکیل"🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🔻تجسس
🔸🔷🔸🔷
🔹🔶🔹
🔸🔷
🔹
«حکیمی گفته است: آن که عیب های پنهانی مردم را جست و جو کند، دوستی های قلبی را بر خود حرام می کند.»
#پند
#عیب
#تجسس
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓قشنگ ترین حس زمانیست که یه اتفاق خوب برات میفته و مطمئنی که اون اتفاق خوب یه پاداش از طرف خدا برای تو بوده ...
#سلامعصربخیرونیکی☕️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
♡﹏﹏﹏●•۰◇۰•●﹏﹏﹏♡
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
🔴🔷 امام سجاد(ع):
✍ راضی بودن به سختترین مقدّرات الهی از عالیترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود
📚 مستدرك الوسائل، ج 2، ص 4
#ایمانویقین
〰➿〰➿〰➿
🔴🔷 امام باقر (ع):
✍ هیچکس تا زبانش را نگه ندارد از گناهان در امان نیست.
#گناهزبان
📚 تحف العقول ص 298
〰➖〰➿〰➿
🍀امام صادق عليه السلام:
🌺هر که با خانواده خود خوش رفتار است،
عمرش بسيار خواهد بود.
#خوشرفتاریباخانواده
📚کافي، ج۸،ص۲۱🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
4_5886248096437895804.mp3
361.6K
💧 #جرعه_ای_از_احکام
📍 #بانک
✍️ مرجع: #آیت_الله_مکارم_شیرازی
🔻وقتی نمی دانیم بانک به وظایفش عمل می کند یا خیر،
پولی که در بانک می گذاریم تا سود بهش تعلق بگیره حکمش چیست؟
#احکام_شرعی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
✨يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ
✨مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۱۱۶﴾
✨در حقيقت فرمانروايى آسمانها و زمين
✨از آن خداست زنده مى كند و مى ميراند
✨و براى شما جز خدا يار و ياورى نيست (۱۱۶)
📚 سوره مبارکه التوبة✍آیه ۱۱۶
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
📕داستانی واقعی و زیبا از یک دختر پاکدامن
فواید🌸 #آیةالکرسی 🌸
🌃 شبی دخترک مسلمان از نیویورک آمریکا از دانشگاه به سمت خانه می رفت که پس از مدتی متوجه شد مردی با ژاکت کلاه دار که سعی در پنهان نمودن چهره اش مینمود او را تعقیب می کند.
🔻 دختر بسیار وحشت زده بود
و شروع کرد به خواندن آیت الکرسی
و به الله سبحان و تعالی توکل کرد...
🔸الحمدالله بخیر گذشت و دختر به سلامت به خانه رسید.
ولی فردای آن شب در اخبار شنید که دیشب به دختری در همان محل و همان ساعت تجاوز شده و جسد دختر را در میان دو ساختمان پیدا نموده اند.
🔹پلیس از مردم خواست که اگر کسی شاهد بوده و یا چیزی دیده به اداره پلیس برود تا قاتل را شناسایی کنند.
🚨 دختر به اداره پلیس رفته و ماجرا را به پلیس گفته و از بین مردهایی که صف کشیده بودند از پشت آینه قاتل شناسایی کرد.
پلیس از قاتل می پرسد
که در آن شب یک دختر با حجاب را تعقیب میکردی چرا به او حمله نکردی؟
💥 قاتل گفت من ترسیدم چون دو مرد هیکل دار با او راه میرفتند.
♦️ این است عظمت 🍃توکل به خداوند.❤️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
☘#راندن_سموم_از_بدن
☑️چغندر سرشار از «متیونین» است که به بدن کمک میکند تا از شر توکسینها یا همان سموم خلاص شود.
☑️از این گذشته «بتانین» موجود در آن نیز در سوخت و ساز اسیدهای چرب به کبد کم میکند.
🥙میتوانید چغندر را مانند هویج رنده کرده و به سالادهایتان اضافه کنید.🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
هرگز پلی را که از روی آن
عبور می کنی خراب نکن
حتی اگر دیگر مسیرت به آنجا نمی خورد.
در زندگی از اینکه چقدر مجبور می شوی
از روی یک پل قدیمی عبور کنی، تعجب خواهی کرد!🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🔻 دلبستگی به مال دنیا
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌹
در میان کاروان حج عازم مکه بودم، پارسایی تهیدست در میان کاروان بود.
یکی از ثروتمندان عرب، صد دینار به او بخشید تا در صحرای منی گوسفند خریده و قربانی کند.
در مسیر راه، رهزنان خفاجه (یکی از گروه دزدهای وابسته به طایفه بنی عامر) ناگاه به کاروان حمله کردند، و همه دار و ندار کاروان را چپاول نموده و بردند.
بازرگانان به گریه و زاری افتادند و بیفایده فریاد و شیون میزدند.
ولی آن پارسای تهیدست همچنان استوار و بردبار بود و گریه و فریاد نمیکرد، از او پرسیدم مگر دارایی تو را دزد نبرد؟
در پاسخ گفت: آری دارایی مرا نیز بردند، ولی من دلبستگی به دارایی نداشتم که هنگام جدایی آن، آزرده خاطر گردم.
گفتم: آنچه را (در مورد دلبستگی) گفتی با وضع من نسبت به فراق دوست عزیزم هماهنگ است، از این رو که: در دوران جوانی با نوجوانی دوست بودم و بقدری پیوند دوستی ما محکم بود که همواره بر چهره زیبای او میگریستم، و این پیوستگی مایه نشاط زندگیم بود.
ولی ناگاه دست اجل فرا رسید و آن دوست عزیز را از ما گرفت، و به فراق او مبتلا شدم، روزها بر سر گورش میرفتم و در سوگ فراق او میگریستم.
پس از جدایی آن دوست عزیز، تصمیم استوار گرفتم که در باقیمانده زندگی، بساط همنشینی با افراد و شرکت در مجالس را برچینم، و از ارتباط با دیگران خودداری کنم (و گوشه گیری در حد عدم دلبستگی به چیزی را برگزینم.)
حکایتهای #سعدی
#گلستان
#داستان
#دلبستگی
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
🔻زن و شوهر صالح
✨💐✨💐✨💐
در میان بنی اسرائیل زن و شوهری صالح و نیکوکاری زندگی می کردند. یک شب مرد در خواب از مدت عمر خود آگاه شد و دید نیمی از عمرش در تمکن و گشایش است و نیمی دیگر در تنگدستی و فقر به سر می برد و از او می خواهد هر کدام را که دوست دارد به عنوان نیمه اول عمرش برگزیند.
او نیز اجازه خواست تا در این باره با همسرش مشورت نماید. فردا صبح خوابش را برای همسرش تعریف کرد همسرش از او خواست نیمه تمکن و گشایش را به عنوان نیمه اول برگزیند.
چیزی نگذشت که دارای ثروت زیادی شدند، همسرش هم از او خواست که ثروت به دست آمده را درجهت رفع حوائج مردم استفاده نماید، او هم چنین کرد.
وقتی نصف عمرش به پایان رسید و زمان تنگدستی فرا رسید، مرد در خواب دید که کسی به او می گوید : به جهت اینکه اموالت در راه انفاق و احسان به دیگران استفاده نمودی خدا نیمه ی دیگر عمرت را نیز با گشایش و تمکن همراه ساخته است!
📚قصص الانبیا، آیت الله سید نعمت الله جزائری
💐✨💐✨💐
#داستان
#پند
#بخشندگی
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
animation.gif
18.5K
🔻 کربلایی کاظم ساروقی
📖 قبر مرحوم کربلایی کاظم ساروقی در قبرستان حاج شیخ، نزدیک حرم مطهر است که ایشان به طریق غیر عادی قرآن را حفظ کرده بود.
📖 آیت الله مکارم شیرازی می گوید هر قرآنی به دست کربلایی کاظم می دادیم و می گفتیم فلان آیه، ایشان قرآن را باز می کرد و همان آیه آمده بود!
📖 هر وقت دعوتش می کردند و یک لقمۀ مشتبه ای خورده بود، می گفت که جلویم را پرده گرفت، سیاه شد.
بعد می گفت تو که پولت مشتبه بود، چرا کربلایی کاظم را دعوت کردی؟
📖کربلایی کاظم می گوید ماه رمضانی بود و مبلّغی آمد توی روستای ما، گفت: کسی که زکات ندهد، لباسش اشکال دارد.
📖 من به بابایم گفتم: «بابا زکات بده» گفت: «من ندارم بدهم».
گفتم: پس زمین سهم من را جدا کن. قبول کرد. سهم من را جدا کرد و من شروع کردم زکاتم را می دادم. بعد این جریان برایم پیش آمد!
#داستان
#پند
#قرآن
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
🔻پیرمرد بهشتی
☘انس گوید: روزی در محضر پیامبر (ص) بودیم که اشاره به طرفی کرده و فرمودند: الآن مردی از اهل بهشت وارد میشود. طولی نکشید که پیر مردی از آن راه رسید و درحالیکه با دست راست آب وضوی خویش را خشک میکرد و به انگشت دست چپ، نعلین خود را آویخته بود.
☘او پیش آمد و سلام کرد. فردای آن روز، همچنین روز سوّم، پیامبر (ص) بهشتی بودن او را تکرار کرد.
☘عبدالله بن عمرو بن عاص سه روز در مجلس بود، تصمیم گرفت با پیرمرد سخن گفته و ببیند که چه صفتی دارد؟ روز بعد دنبال او آمد تا به خانهی پیرمرد رسید و گفت: «از پدرم قهر کردهام و قسم یاد نمودهام که سه شبانهروز به خانه نروم؛ اگر موافقت کنی به منزل شما بیایم.»
☘او قبول کرد. عبدالله گوید: سه شب خانهاش بودم؛ ندیدم عبادت خاصّی انجام دهد، فقط موقع پهلوبهپهلو شدن ذکر خدا میگفت و نماز صبح را میخواند و جز حرف خوب چیزی از او نشنیدم.
☘بعد از سه روز نزدم خیلی کوچک جلوه کرد و وقت خداحافظی به او گفتم: با پدرم قهر نکرده بودم، بلکه فقط میخواستم ببینم چه عملی داری که پیامبر (ص) فرمود: تو از اهل بهشتی؟ ولی من چیز خاصی از تو ندیدم!
☘چون چند قدم رفت، پیرمرد گفت: «ای پسر! اعمال ظاهری مرا دیدی، من در باطن نه کینهی کسی را به دل دارم و نه حسد به کسی بردم!»
عبدالله گفت: «همین دو صفت خیلی مهم است که مشمول الطاف الهی و بهشت شدهای.»
📚داستانها و پندها، ج 1، ص 32 -مجموعه ورام، ج 1، ص 126
#داستان
#پیامبر
#بهشت
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
🔻همان کس
📍كافرى، غلامى مسلمان داشت. غلام به دين و آيين خود سخت پايبند بود و كافر، او را منعى نمىكرد.
📍روزى سحرگاه، غلام را گفت: طاس و اسباب حمام را برگير تا برويم.
📍در راه به مسجدى رسيدند، غلام گفت:اى خواجه!اجازت مىفرمايى كه به اين مسجد داخل شوم و نماز بگزارم.
📍خواجه گفت: برو ولى چون نمازت را خواندى، به سرعت باز گرد. من همين جا مىايستم و تو را انتظار مىكشم.
📍نماز در مسجد پايان يافت و امام جماعت و همه نمازگزاران يك يك بيرون آمدند. اما خواجه هر چه مىگشت، غلام خود را در ميان آنها نمىيافت. مدتى صبر كرد؛ پس بانگ زد كه اى غلام بيرون آى.
📍گفت: نمىگذارند كه بيرون آيم. چون كار از حد گذشت خواجه سر در مسجد كرد تا ببيند كه كيست كه غلامش را گرفته و نمىگذارد كه بيرون آيد، در مسجد، جز كفشى و سايه يك كس چيزى نديد .
از همان جا فرياد زد: آخر كيست كه نمىگذارد تو بيرون آيى . غلام گفت:همان كس كه تو را نمىگذارد كه به داخل آيى.
📚 حکایت پارسایان، رضا بابایی
#حکایت
#پند
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
🔻معاشرت پيامبر(ص)
يك بار پيامبر (صلى الله عليه وآله ) اموالى را كه به دست آمده بود بين مسلمانان عادلانه تقسيم كرد، مردى از انصار(كه مى خواست بيشتر به او بدهند) گفت : اين تقسيم موجب خوشنودى خدا نيست .
اين خبر به پيامبر (ص ) رسيد، آن حضرت به قدرى ناراحت شد، كه چهره اش سرخ گرديد فرمود: خداوند برادرم موسى بن عمران را رحمت كند، او از اين بيشتر مورد آزار قرار گرفت و صبر كرد.
پيامبر (ص ) به ياران فرمود: مبادا يكى از شما راجع به هيچ يك از اصحاب چيزى ناروا به من خبر دهد، زيرا شور و اشتياق آن دارم كه به قلبى صاف و دور از هر گونه آلايش و رنجش با شما زندگى كنم .
به اين ترتيب آن حضرت راه و رسم زندگى شيرين را به مسلمانان آموخت كه در پرتو ارتباط دلهاى صاف و نورانى با همديگر پديد مى آيد.
📚داستان های صاحبدلان،محمد محمدی اشتهاردی
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
♦️دوران زندگی آدم را 4 دوره میدونند:
♦️1 ) دوران #ژست:
تا 24سالگی ست.در این دوران آدم هر جا میره هی دماغشو باد میکنه ژست میگیره و فکر میکنه از همه بهتره
♦️2) دوران #قسط:
دورانی ست که تا 50سالگی ادامه داره.و با قسط ازدواج شروع و همینطور فقط باید قسط وقسط و قسط بده
♦️3) دوران #تست:
تو این دوران که از 50تا 60سالگی ست باهجوم بیماریها مواجه میشیم
و هی باید بریم دکتر تست بدیم
♦️4) دوران #فست:
که از 60سال به بالاست.و آدم به فس فس و... میفته
♦️پس منتظر روزگار خوش نباشید.از همین لحظات زندگی لذت ببرید 😃
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
⚠️سبک زندگی شبانه خطرناک است.
بسیاری به خصوص جوانان شب ها کامل بیدار هستند و تا لنگ ظهر در خوابند،
این سبک زندگی به مرور باعث آسیب روانی و جسمی شده و بعد چند سال علائم افسردگی شروع میشود.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🔻خواجه نیکوکار و بنده نافرمان
بزرگی هنرمند آفاق بود/غلامش نکوهیده اخلاق بود
از این خفرگی موی کالیدهای/بدی، سرکه در روی مالیدهای
چو ثعبانش آلوده دندان به زهر/گرو برده از زشت رویان شهر
مدامش به روی آب چشم سبل/دویدی ز بوی پیاز بغل
گره وقت پختن بر ابرو زدی/چو پختند با خواجه زانو زدی
دمادم به نان خوردنش هم نشست/و گر مردی آبش ندادی به دست
نه گفت اندر او کار کردی نه چوب/شب و روز از او خانه در کند و کوب
گهی خار و خس در ره انداختی/گهی ماکیان در چه انداختی
ز سیماش وحشت فراز آمدی/نرفتی به کاری که باز آمدی
کسی گفت از این بندهٔ بد خصال/چه خواهی؟ ادب ، یا هنر، یا جمال؟
نیرزد وجودی بدین ناخوشی/که جورش پسندی و بارش کشی
منت بندهٔ خوب و نیکو سیر/به دست آرم، این را به نخاس بر
و گر یک پشیز آورد سر مپیچ/گران است اگر راست خواهی به هیچ
شنید این سخن مرد نیکو نهاد/بخندید کای یار فرخ نژاد
بد است این پسر طبع و خویش ولیک/مرا زاو طبیعت شود خوی نیک
چو زاو کرده باشم تحمل بسی/توانم جفا بردن از هر کسی
تحمل چو زهرت نماید نخست/ولی شهد گردد چو در طبع رست
حکایتهای #سعدی
#شعر
#بوستان
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆