eitaa logo
تفقه
1.3هزار دنبال‌کننده
561 عکس
78 ویدیو
491 فایل
و ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِروا كافَّةً فَلَولَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُم طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا في الدِّينِ وَ لِيُنذِرُوا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَيهِم لَعَلَّهُم يَحذَرُونَ (التوبة/ ۱۲۲) @MehdiGhanbaryan @jargeh @tarikht @halqat
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 بمناسبت آغاز سال تحصیلی ۹۹_۹۸ جامعة المصطفی العالمیه 📖 درس خواندن در حوزه، عبادت است 📖 📚 #درس در حوزه‌های علمیه یك #عبادت محسوب می‌شود. تربیت طلبگی از اوّل این است، درس یك عمل عبادی است. لازمه‌اش این است كه این كار مقدس به حساب بیاید. اساتیدی كه قبل از درس #وضو می‌گیرند تا با وضو بروند سر درس و طلابی كه پیش از رفتن به جلسه‌ی درس وضو می‌گیرند تا با وضو در درس حاضر بشوند، در حوزه‌ها كم نیستند. این یكی از چیزهای معمولی و رائج است كه وضو بگیرند بروند درس. درس را آن روزی كه در حوزه‌ها هیچ امتحانی وجود نداشت و هیچكس از كسی نمی‌پرسید كه شما چقدر درس خواندید و بیا ببینم چی خواندید. درس را در همان روزها هم طلبه‌ی حوزه با #شوق و #رغبت و به صورت #خستگی‌ناپذیر و با فراموش كردن بسیاری از جلوه‌های زندگی دنبال می‌كرد هیچ انگیزه‌ای جز انگیزه‌ی #معنوی و #اخروی و #الهی نمی‌تواند یك طالب علم را آن وقتی كه از او نمی‌پرسند آقا شما چی خواندید و پیش كی خواندی؟ اینجور وادار به درس خواندن نمی‌كند. ما متأسفانه یك تحلیل درست و حسابی از زندگی طلبگی نداریم. 🎙 ۱۳۶۴/۰۹/۲۶  #امام_خامنه_ای #حوزه #درس_خواندن #کانال_طلاب_المصطفی: 🆔 https://eitaa.com/almustafauni
هدایت شده از سیدالعلماء
🔺 مطالبی پیرامون شخصیت مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۱۸ الحرام ۱۴۰۲=۲۴ ۱۳۶۰) بسم الله الرحمن الرحیم "و صلی الله علی اشرف انبیائه و خاتم اوصیائه، صلی الله علیهم اجمعین" 🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 اثرات جلسات معارفی و شروع استفاده از مرحوم علامه طباطبایی 🔹 جلسات و هشداردهنده‌ی مرحوم امام و دیگر اساتید؛ امثال مرحوم استاد شهید و دیگر بزرگان را بسیار آمادگی داد که در جستجوی هر چه بیشتر اساتید باشند. ولذا استاد شهید در سفری به با استاد ؛ مرحوم حاج میرزا علی آقای برخورد کرده و اعتراف کردند که ما با استفاده از آن بزرگوار موفق به شناخت نهج‌البلاغه شدیم و ای کاش ما توفیق شناخت را نیز پیدا کنیم. این خواست و عطش نیز به وسیله‌ی مرحوم علامه طباطبایی (رضی‌الله‌عنه) از الطاف خاصه‌ی الهی برآورده شد و ما طلاب ابتدایی نیز بحمدالله تعالی از این خرمن فیض اگر نه گندم ولی به کاهی رسیدیم و ابتداً -در اثر نداشتن مکان مناسبی- قرار شد روزها در باغی که نزدیک منزل ایشان بود از بیانات تفسیری و اخلاقی ایشان استفاده کنیم. 🔺 بیداری از خواب غفلت و بندگیِ خدای متعال؛ اساس تعلیمات مرحومین قاضی و طباطبایی؛ نقش اساسیِ روایات در تفسیر المیزان 🔹 اساس تعلیمات و تدریسات ایشان که از استاد عالی مقام‌شان مرحوم کسب شده بود، دست‌گیری و دادن و از خواب و توجیه آنان به سوی بندگی و صرف چند روزه‌ی عمر در الهی بود، به طوری‌که تمامی لحظات زندگی حتی برای کسب امور معیشتی یا اداره‌ی پست‌ها و مقام‌ها و یا تشکیل خانواده، دارای بُعد و جنبه‌ی بندگی باشد، آن‌گونه که در ابتدای سوره‌ی در صفحات اول فرموده‌اند: «أن الله سبحانه بیَّن فی مواضع من كلامه: أنَّ ما ليس لوجهه الكريم هالك باطل، و أنه: سيقدم إلى كل عمل عملوه مما ليس لوجهه الكريم، فيجعله هباء منثورا، و يحبط ما صنعوا و يبطل ما كانوا يعملون، و أنه لا بقاء لشی‌ء إلّا وجهه الكريم، فما عمل لوجهه الكريم و صنع باسمه هو الذی يبقى و لا يفنى، و كل أمر من الأمور إنما نصيبه من البقاء بقدر ما لله فيه نصيب، و هذا هو الذی يفيده ما رواه الفريقان‌ عن‌ النبی صلی‌الله‌علیه‌وآله أنه قال: (كل أمر ذی بال لم يبدأ فيه باسم الله فهو أبتر الحديث‌). و الأبتر هو المنقطع الآخر، فالأنسب أن متعلق الباء فی البسملة أبتدئ بالمعنى الذی ذكرناه»¹؛ ایشان درباره‌ی این‌که اولین آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحه که اولین سوره‌ی قرآن است و با آیه‌ی شریفه‌ی "بسم الله" آغاز می‌شود، مطرح می‌کنند که آیا این "باء" به چه فعلی یا اسمی - طبق قاعده‌ی عربیت و ادبیات عرب- تعَلُّق دارد؟ ایشان انتخاب فرمودند به این‌که به فعل "أبتَدِءُ" بر می‌گردد یعنی من ابتدا می‌کنم به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. در صورتی‌که شاید مفسرین و لغت‌شناسانِ‌ دیگر این‌طور نگفته باشند، ولی ایشان در این مسأله که اولین مسأله‌ی تفسیرشان بود، از یک نبوی متابعت کرده‌اند که آن روایت این است که اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرموده‌اند: هر کار مهمی که به نام خداوند ابتدا نشود، انقطاع خواهد یافت، بریده خواهد شد و به سود نخواهد رسید. بنابراین ایشان هم معناً و هم لفظاً اول استفاده‌شان از روایت بوده است و این مطلبی است که شخصاً بنده از ایشان شنیدم و کمتر کسی درباره‌ی تفسیر "المیزان" این مطلب را یادآوری کرده که این تفسیر بسیار ارزنده، طرز استفاده‌اش از با سایر هیچ فرقی ندارد، منتها آن‌ها آیه را بیان می‌کنند و در تفسیرش روایت می‌آورند، ولی ایشان اول به روایات رجوع می‌کند و مطلب آیه را که از روایات به دست آورد، طوری تنظیم می‌کنند که با روایات تطبیق شود و روایاتش هم در آخر ذکر شود تا این افراط و تفریطی که در برخی محدثین و غیر آن‌ها پیدا شده، که قرآن کریم جز با روایات نباید تفسیر شود، این افراط و تفریط جلویش گرفته شود، ولی رهنمودشان را از روایات گرفته‌اند و بهترین شاهد همین مسأله است و از خود ایشان هم - در وقتی‌که خدمت‌شان بودم- شنیدم که فرمود: اگر روایات نبود من در تفسیر چیزی نمی‌فهمیدم. این مطلب ای کاش تکرار می‌شد تا مردم بدانند که برکات تفسیر "المیزان" برکات روایات اطهار (علیهم‌السلام) است. ص ۱ 1⃣ @seyedololama ⬇️
هدایت شده از سیدالعلماء
⬆️ ص ۲ 2⃣ 🔺 ضرورت استفاده از تعالیم مرحوم علامه طباطبایی در اصلاح انقلاب اسلامی 🔹 مرحوم استاد شهید فرمود: تفسیر سال‌ها بعد جلوه شایسته‌اش بُروز می‌کند. در تأیید فرموده‌ی ایشان عرض می‌شود که ببینید در زمان ما که سال‌ها از مقدس اسلامی می‌گذرد، هنوز این مسأله جا نیفتاده و دوره‌ای برای محترم ترتیب داده نشده، چه رسد به و عزیز و زحمت‌کش و دل‌سوز که مانند یک جهش یا و یا با این تفسیر شریف و تفسیر اولین آیه؛ -تفسیر آیه‌ی شریفه- "بسم الله الرحمن الرحیم" آشنا شوند و در نتیجه یک شایسته‌ی این رژیم الهی به وجود آورند. انقلابی که در درون انسان‌ها، مسأله طبیعت و وجهه‌ی الاهیت را چنان پایه‌ریزی کند، که اگر استاد یا متوجه شود که کلاس را گذرانده، و کند. مرحوم علامه این بیت را فراموش نمی‌کرد: اهل دنیا از کهین و از مهین لعنة الله علیهم اجمعین خدا، همان ابتر و منقطع الآخر بودن است که و اسلامی باید به عنوان یک فاجعه‌ی از آن بپرهیزد. (رحمه‌الله) هم درباره‌ی پیروزی در با دشمنان، مسأله‌ی را تکرار می‌کرد. وظیفه همان خدای جهان و انسان است که حضرت (ارواحنافداه) برای گسترش آن در کره‌ی زمین خواهد کرد و انقلاب فرهنگی اسلامی به معنای آشنا کردن و با آن است. آشنایی این فضیلت به این است که تمام ها چه رسد به ها و ها، از افرادی دوره دیده تشکیلات داده شوند. دوره‌ای که از پیش از آغاز شده باشد و به همان شیوه‌ای که با دهان و دندان و نیروهای بینایی و شنوایی آشنا می‌شود، با بندگی انسان و جهان نسبت به پروردگار مهربانش هم آشنا شود. است که و فراگیر در جهان، ریشه در همین مسأله‌ی بی‌خبری از جهان دارد. این ایده و مرام در و معاشرت این‌گونه اساتید به وضوح دیده می‌شد. 🔺 تشکیل جلسات تفسیری مرحوم علامه طباطبایی در ماه مبارک رمضان در حرم مطهر 🔹 [ مرحوم علامه] فرمودند: من یاد ندارم در شب‌های ماه خوابیده باشم. به خاطر دارم در ماه مبارک رمضان سالی، را در حدود بعد از نیمه‌شب، در صحن شریف ترتیب دادند، به طوری‌که پس از درس به مطهر مُشَرَّف شوند و برای صرف غذای سحری برگردند. بنده هم که ظرفیت لازم را نداشتم به این برنامه چند شب عمل کردم که در اثر کم‌خوابی و بی‌توفیقی بیمار شده و از هم محروم گردیدم. 🔺 ظهور قابلیت افراد در إمتحانات الهی 🔹 در همه‌گونه امور برای ارائه‌ی وجود دارد. فرمودند: روزی در حجره تدریس در خدمت مرحوم استاد [ رحمه‌الله] بودیم و بحث را بیان می‌کردند، ناگهان سقف حجره و مدرسه طوری تکان خورد که گویا زمین‌لرزه‌ای رخ می‌دهد. حاضران با عجله در صدد خروج از حجره به‌طور ایجاد مزاحمت با یکدیگر بر آمدند! ولی بعداً با نبودن خطر بازگشت نموده و ایشان [ آیت الله قاضی رحمه‌الله] بعد که از جای خود تکان هم نخورده بود، فرمود: بفرمایید ای آقایان و آشنای با !. 🔺 از اویی و به سوی اویی! 🔹 مرحوم استاد شهید دوره‌ی دروس را به همین منظور برای نسل آماده کرده و بسیار مناسب است که در برنامه‌ریزی های همه‌ی دوره‌های و از آن استفاده شود. در ایشان، جلد دوم صفحه ۸۳ به همین مسائل اصولی اشاره فرموده‌اند. «جهان‌بینی توحیدی یعنی درک این‌که جهان از یک مشیّت حکیمانه پدید آمده است و نظام هستی بر اساس خیر و جود و رحمت و رسانیدن موجودات به کمالات شایسته آن‌ها استوار است. جهان‌بینی توحیدی یعنی جهانْ «یک قطبی» و «تک‌محوری» است. جهان‌بینی توحیدی یعنی جهانْ ماهیت «از اویی» (إِنَّا لِلَّهِ) و «به سوی اویی» (إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ) دارد». جهان مدرسه‌ی است و خداوند به هر انسانی بر طبق و کوشش صحیح و درستش می‌دهد. این همان مسأله مرحوم علامه در مورد منقطع‌الآخر و مورد لعنت قرار نگرفتن است، که همین پی بردن به "انا لله و انا الیه راجعون" و آن را سرلوحه‌ی اعمال قرار دادن و جهاد و علمی، درباره‌ی این‌که لحظه‌ای از آن در هیچ عملی، در هیچ تدریسی و در هیچ قدمی فراموش نشود. درست صد در صد برعکس و بر خلاف های روز ما است، که حتی در کشورهای سران منفور دستور اسلام را به خاطر چند روز عیّاشی به دیده‌ی پذیرش می‌نهند و را رها می‌کنند. ص ۲ 2⃣ @seyedololama ⬇️
هدایت شده از سیدالعلماء
⬆️ ص ۳ 3⃣ 🔺 تعالیم غافلانه و تعالیم بیدارگرانه 🔹 مرحوم احمد و دانشمندانی دیگر در سال‌ها قبل کتابی به نام ترجمه کردند که از گفتارهای درجه‌ی یک است. در یکی از مقالات آن آمده است: در پی از ماشین و استفاده از آن است و به سازنده‌ی آن کاری ندارد. یعنی علوم روز بر اساس سازیِ ها پی‌ریزی‌ شده است. این است یک معنای فراگیریِ جور و ستم در که معنای هم درست مبارزه با آن خواهد بود. [ مرحوم علامه ] از این‌طور توجیهات نسبت به نسل کوتاهی نمی‌کردند، حتی بعضی از کسانی که در - در عصر - تأسیس کرده بودند، می‌آمدند در و دروس نسبتاً خودشان را از ایشان استفاده می‌کردند که بعداً هم به صورت کتابی منتشر شد. بنابراین ایشان همه‌ی توجهش به ؛ چه ، چه ، چه و چه ، بر اساس و و اطاعت از دستورات الهی است، همان سخنی‌که هم داشتند به عنوان این‌که ما باید را تعقیب کنیم و در پی پیروزی نباشیم و از شکست هم دل‌آزرده نشویم، چون ما انجام وظیفه و است. این را باید انقلاب فرهنگی ما، چه در ها، چه ها، چه در اجتماعات، و همچنین برای و دیگر و ها کاملاً جدی روشن کنند که ما وقتی می‌توانیم ادعا کنیم که از بهره برده‌ایم و از اهداف مقدس بانیان آن و خون مقدس قدردانی کرده‌ایم که همه‌ی مسایل با اساس "انا لله و انا الیه راجعون" شروع شود، ادامه یابد و ختم شود. و این مسائل در صفحات اول کتاب مطرح شده است. خداوند را به حق قسم می‌دهیم که این توفیق را به اجتماع ما و افراد ما مرحمت بفرماید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🔺 خاطراتی از مرحوم علامه طباطبایی ❔ حاج آقا خاطره‌ای از علامه دارید؟ 🔹 این‌که درباره‌ی این‌که ایشان به منازل ما چند تا تشریف بیاورند و بعضی روزها مانند ها ناهار هم در خدمت‌شان بودیم و از بیانات‌شان استفاده کنیم، این مسأله بسیار جالب بود. چون آن موقع حتی اتوبوس هم در ظاهراً برقرار نشده بود و ایشان با همان کفش معمولی یعنی نعلین اهل علم، راه نسبتاً طولانی منازل ما را پیاده طی می‌کردند و می‌آمدند و با خودشان هم یک نوشته‌ای یا دفترچه‌ای همراه داشتند. این موضوع نشان می‌داد که ایشان معتقدند به این‌که باید سخنش را قبلاً در نظر بگیرد به طور حضوری، نه این‌که از و استفاده کند تا نکند شاید در بین سخن اشتباهی حاصل شود، ولی اگر انسان خلاصه‌ی مطلب را در حضور داشته باشد، از خطا و اشتباه محافظت می‌شود. و آن‌وقت یک روایتی را و یا یک مطلبی را توضیح می‌دادند. مثلاً در مورد همین بیتی را که ایشان می‌خواندند که: اهل دنیا از کهین و از مهین لعنة الله علیهم اجمعین این را مثلاً وقتی تفسیر می‌دادند، به این مطلب می‌رسیدند که شهرسازی و و مهندسیِ اسلامی با این طرز ساختمان‌های فعلی مناسبت ندارد، چون وقتی انسان به یک ساختمان مرتب و منظمِ عالی نگاه می‌کند، توجه‌اش از آن ممکن است برگردد یا ضعیف شود و مثلاً یا تظاهر خانواده‌ها در مجالس، که خانواده‌ی یک شخص اعیان‌منش یا نسبتاً مستغنی اگر زیاد به خود جواهرات و طلا داشته باشد، خویشان او که این دسترسی‌ها را ندارند یا حاضران مجلس وقتی به منزل بر می‌گردند، نسبت به شوهران‌شان و پدر و مادران‌شان گله‌مند می‌شوند که خانواده‌ی فلانی این‌طور و آن‌طور بودند!. همین مسأله در ساختمان‌ها باید مراعات شود. معماری و مهندسی و شهرسازی نباید بر اساس جلب زیاد افراد به جنبه‌ی شود و از خدا شوند و در نتیجه به کارهای خلاف یا شبه خلاف بپردازند تا درآمدشان را زیاد کنند و از شان باقی بمانند و جدا شوند. این هم از خاطره. ص ۳ 3⃣ @seyedololama ⬇️
هدایت شده از راوی
🌐فقیه ایستاده در میانه جبر و اختیار راوی : از توصیه‌هایش این بود که ریشه همه مشکلات دنیوی، بیماری‌های روحی همچون ریاست‌طلبی و مال‌دوستی است. آفرین بر کسی که به آیه «و ابتغ فیما آتاک الله الدار الآخرة» عمل کند و علم و مال و عزت و مقامی را که خدا به او عطا کرده است، وسیله تحصیل آخرت قرار دهد، نه چیز دیگر. آیت‌الله سید حسین شمس خراسانی که دیشب در سن 94 سالگی در ترکیه درگذشت، متولد مشهد و استاد برجسته حوزه‌های مشهد و قم بود. از حدود 12 سالگی تحصیلات حوزوی را در مدرسه نواب مشهد آغاز کرد و سال‌ها در مشهد، تهران و قم نزد فقهای بزرگی چون حضرات آیات شیخ هاشم قزوینی، سید احمد خوانساری، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، سید حسین بروجردی، امام خمینی، سید هادی میلانی و علامه طباطبایی درس خواند. تأثیرپذیری از مدرسه معارفی میرزای اصفهانی او را از آموختن فلسفه مشاء و صدرا بازنداشت و شرح اسفار و شرح اشارات را محضر آیات سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و دکتر مهدی حائری یزدی آموخت. نقل است که ایشان به همراه استاد سید جلال‌الدین آشتیانی و شخصی دیگر، درس خارج کفایه خصوصی علامه طباطبایی را درک کرده‌اند. بازگشت ایشان به مشهد برای ازدواج و فراهم کردن مقدمات سفر به نجف در اواخر سال 33 با حضور آیت‌الله‌العظمی میلانی در مشهد و آغاز دروس این مرجع تقلید در مشهد همزمان شد که ایشان را از مهاجرت به نجف منصرف کرد. شرکت در درس آقای میلانی او را از شاگردان مورد توجه ایشان قرار داد. بنا بر گفته نویسنده «مشکاة الأصول» در مقدمه کتابی که تقریرات استادش آیت‌الله شمس است، آیت‌الله میلانی مدرسه اصولی استادش آیت‌الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی را برای شاگردش آیت‌الله شمس به یادگار گذاشت. آقای شمس همزمان در این دوران به تدریس سطوح عالی و نیز خارج اصول و مباحث کلامی اشتغال داشت. پس از ارتحال آیت‌الله‌العظمی میلانی به قم رفت، اما پس یک سال به مشهد بازگشت و در نهایت تیرماه سال 59 به قصد اقامت دائمی در قم به آنجا بازگشت و تدریس خارج فقه و اصول و مباحث اعتقادی و تفسیر قرآن را از سر گرفت. تقریراتی از دروس ایشان منتشر شده است که چاپ‌های متعدد دارند. سه کتاب «التوحید بین الفلسفة المادیة و المدرسة العرفانیة»، «التوحید بین براهین الفلسفة و أدلة المتکلمین» در دو جلد و «مشکاة الأصول: محاضرات أصولیة حول تنبیهات الاشتغال و الاستصحاب» در سه جلد، تقریرات انتشاریافته از ایشان به قلم آقای سید ضیاء الخباز برادر آیت‌الله سید منیر الخباز است که از عالمان عربستانی مقیم ایران بوده‌اند. شاید مهم‌ترین کتابی که که آقای شمس نوشته و البته مشهورترین کتاب میان محققان است، «الأمر بین الأمرین» باشد که در 8 فصل تنظیم شده است. فصل اول تا هفتم به تبیین و نقد نظریات اشاعره، حکما، عرفا، عدلیه معتزله و شیعه و بیان ویژه آخوند خراسانی پیرامون جبر و تفویض پرداخته و در فصل هشتم نظریه الأمر بین الأمرین را بر اساس ادله عقلی و نقلی اثبات کرده است. شمس به مثابه فقیهی اصولی که به گفته خودش به جمله معروف «مَن لا أصول له لا فقه له» از آیت‌الله میلانی باور داشت، در مقدمه‌ای که برای «مشکاة الأصول» نگاشته است، مرکب بودن انسان از جسم و روح را مقدمه توجه به اخلاق و اعتقادات در کنار احکام در نظر می‌گیرد و با جستجویی مختصر در آیات و روایات نشان می‌دهد در کتاب و سنت، فقه منحصر در احکام به کار نرفته است. همان‌گونه که عمل به احکام در سعادت و شقاوت انسان نقش دارد، باور داشتن به اصول اعتقادی و کسب فضیلت‌های اخلاقی تعیین‌کننده سعادت و شقاوت آدمی است. او در ادامه با تصریح به این مطلب که فقه از کتاب طهارت گرفته تا دیات بیانگر وظایف ساحت فردی و اجتماعی زندگی انسان بوده که اجرای کامل آن مدینه فاضله و بهشتی کوچک را پدید می‌آورد، اما تا امروز بشر شیرینی کامل اجرای احکام الهی را نچشیده و پیش و پس از اسلام در هیچ دورانی آثار سودمند آن برایش حاصل نشده است. مرحوم شمس باور داشت که اهتمام شارع مقدس نسبت به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر برای پیشگیری و بازدارندگی پیش از تکرار عمل منکر است؛ چرا که تکرار منکر افزون بر مفاسدی که به دنبال دارد، باعث ریخته شدن قبح منکر و از بین رفتن حدود الهی و بی‌مبالاتی نسبت به آن حدود خواهد شد. آیت‌الله شمس شاگردان فراوانی تربیت کرد که برخی از آنها همچون آقایان شهیدی زنجانی، گنجی و مختاری از استادان و محققان شاخص حوزه قم محسوب می‌شوند. وی که چند ماه پیش برای تأسیس یک مرکز دینی شیعه به ترکیه مهاجرت کرده بود، دیشب در سن 94 سالگی در این کشور درگذشت و قرار است مطابق وصیت‌نامه‌اش در نجف اشرف به خاک سپرده شود. @rawinews
📚 ، سال ۱۳۹۷، شماره ۵ ✔️ موضوعات: • حوزه علمیه خواهران؛ اهداف و تحوّل • مرجع تقلید شدنِ زنان • پرونده‌ی عالم محقق و پرتلاش: مرحوم سید جعفر مرتضی عاملی اعلی الله مقامه 🌐 http://jh.isca.ac.ir/issue_4776_4781.html @tafaqqoh
📌 اطلاعیه ثبت نام مراکز تخصصی از طریق سایت سنجش و پذیرش ، آغاز شد. مهلت ثبت نامه از ۳ دی‌ماه الی ۱۵ دی ماه ۱۴۰۱ داوطلبان جهت ثبت نام به سامانه‌ی سنجش و پذیرش حوزه به آدرس زیر مراجعه نمایند: 🌐 http://paziresh.ismc.ir/ @tafaqqoh
🎙 رهبر معظم انقلاب آیةالله خامنه‌ای حفظه الله (۹۴/۱۰/۲۱): فقه متکفّل همه‌ى امور زندگى بشر است؛ ادّعاى فقه این است. فقه متکفّل تبیین شرعى و اسلامى همه‌ى امورى است که مورد ابتلاء است در زندگى و . خب، یکى از همین امور است؛ بایست فقه به این بپردازد. بله، ما به این فکر افتادیم، دیر شروع کردیم؛ این کارها خیلى قبل‌ها باید انجام می‌گرفت. و حالا بحمدالله شماها شروع کرده‌اید و این کار را حتماً متوقّف نکنید و دنبال کنید. امّا این‌که حالا آیا افراد وارد مقوله‌هاى هنرى بشوند یا نه -مثلاً فرض کنید سینما یا تئاتر یا بقیّه‌ى [رشته‌ها]- این البتّه یک حرف دیگر است. بدیهى است طلبه‌اى که وارد حوزه‌ى علمیّه می‌شود، براى مقصودى وارد می‌شود که آن مقصود معنایش سینماگرى نیست، همچنان‌که معنایش تجارت نیست؛ همچنان‌که معنایش معمارى نیست؛ بدیهى است و این لزومى ندارد، امّا منعى هم وجود ندارد که حالا یک نفرى اگر ذوقش اقتضا کرد، برود وارد مقوله‌اى بشود به شرطى که از کار اصلى خودش باقى نماند. بله، یک فقیه برجسته اگر بخواهد در زمینه‌ى مسائل هنرى اظهار نظر بکند، بایستى با مقوله‌ى هنر داشته باشد؛ اگر نشناسد هنر را و نداند که هنر چیست و خصوصِ این مقوله‌ى هنرى چه حدّ و مرزهایى دارد، چه تعریفى دارد، است که بتواند درست را از آب دربیاورد؛ چون یکى از شرایط استنباط درست حکم، است؛ را باید خوب شناخت. اگر موضوع را نشناسیم، حکم به‌درستى به دست نمى‌آید. بنابراین به نظر من جا براى این کار خیلى زیاد است. 🌐 khl.ink/f/31931 @tafaqqoh
تفقه
🗓تقویم شیعه؛ ☑️ سی‌ام بهمن سالروز ارتحال مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیر
🔰 یادی از استاد 🎙️ آیة الله جوادی آملی حفظه الله: 💠 مرحوم از فقهای کم نظیر حوزه بود، یعنی کسی بود که (فهم یعنی فهم)؛ فهمیدن درس او جان کندن می خواست!! خیلی ها می آمدند، می دیدند که نمی فهمند! زیرا قدرت بدنی خوبی داشت، شغل های دیگر را هیچ قبول نمی کرد، مصمّم بود و برای یک درس چندین ساعت مطالعه می کرد؛ لذا غالب اساتید نام آور آن روز شاگرد ایشان بودند. در بعد از مرحوم آقای که یک ریاستی داشت، درسی عالمانه تر و محققانه تر از درس آقای داماد نبود؛ البته اصول امام حساب دیگری داشت! " این آقای داماد " بود. و بی ادّعا هم بود، و درسش هم اینچنین بود. خُب ایشان متاسفانه رحلت کرد، سنّ شریفشان به هفتاد سال نرسیده بود؛ امّا همه این بزرگان خضوع می کردند. این بزرگانی که اسم شان را ما می بردیم، قدر اوّل ستاره آن روز بودند؛ آنهایی هم که هستند، به لطف الهی قدر اوّلند؛ امّا همه در درس ایشان خضوع می کردند. ایشان رحلت کردند، و همه ما را داغدار کردند. در شب رحلت شان یکی از اساتید مسلّم حوزه که از شاگردان ایشان هم هست؛ (حفظه الله)، در عالم رویا با ایشان برخورد کرد، چون یک نسبتی هم با ایشان داشت؛ از ایشان سئوال کرد بر شما چه گذشت؟ (می خواهم عرض کنم احترام به ، حضرت فاطمه معصومه، ذوات قدسی تنها یک ادب دینی و برای دنیا نیست، آن حشر عظیم را در می یابد.) گفت: من دیدم خیلی وضعش خوب است؛ همان روزی که رحلت کرده بود، ما تشییع کردیم؛ همان شبش ایشان را خواب دیدم. گفتم: به شما چه گذشت؟ چون اوّلین بار خیلی سخت می گذرد که انسان وارد یک عالم دیگر بشود! گفت: دو چیز من را نجات داد؛ " یکی " علاقه به " و " احترام به قبّه بیضاء "! این آقای داماد است!! این بزرگوار (حفظه الله) گفت: من صبح که بیدار شدم، خُب درباره زینب کبری (سلام الله علیها) وضعمان روشن بود، امّا نفهمیدم (قبّه بیضاء) چیست! تحقیق کردم، دیدم که قبّه وجود مبارک قبلاً مطلّا نبود، سفید بود؛ شعرای عرب که در مدح حضرت امیر شعر می گفتند، دارند: (یا صاحب القبّه البیضاء فی النجفی)*. " قبّه بیضاء " آن اوائل قبل از اینکه مطلّا بشود، قبّه نورانی حضرت امیر بود. گفت: این دو چیز من را نجات داد! اینها یک امر حقیقی است، تعارف بردار هم نیست! 📌 الذّریعه الی تصانیف الشیعه / جلد ۲۶ / صفحه ۹۳ 📋 درس خارج علوم القرآن 📆 مسجد اعظم قم ؛ ۱۴۰۲/۰۸/۰۳ ☑️ سی ام بهمن؛ سالروز ارتحال حضرت آیت الله سیّد محمّد محقق داماد (رض)، از اساتید حضرت استاد (دام ظلّه) 🆔️ https://telegram.me/ayatollah_javadi_amoli @tafaqqoh