#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰قسمت سوم
🔶 سینمای غرب زده و ارزش های زنانه...
1⃣ در دنیای مدرن و عصر جهانی شدن، رسانهها مهمترین و با نفوذترین ابزار انتقال فرهنگ و شکل دهی به سبکهای زندگی میباشند. امروزه ديگر اين بشر نيست كه فكر ميكند چگونه بپوشد، چگونه بخوابد و چگونه زندگي كند؛ بلكه اين رسانههاي جهاني هستند كه اين برنامهريزيها را به عهده گرفتهاند. هم چنین گسترش تعاملات جهانی و برخورد فرهنگها با یکدیگر از یک سو، و تمرکز قدرتهای رسانهای و تبلیغاتی در دست متولیان و حامیان فرهنگ و تمدن غرب از سوی دیگر، باعث شده که سبک زندگی دنیای مدرن به فرهنگ غالب دنیا تبدیل شود. فرهنگی که پایه¬های اصلی آن بر تفکر اومانیستی و لیبرالیستی انسان مدرن بنا شده است و شاید ضرورتا سنخیتی با زمینههای اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف از جمله جامعه ما نداشته باشد.
2⃣ ارزش های زنانه آن دسته از مقولاتی است که در دین مبین اسلام وجود و رعایت آن¬ها برای زنان بسیار توصیه و تاکید شده است که از جمله آنها می توان به ارزش حیا و عفاف، دلبستگی و تن ندادن به عشق¬های مجازی و علاقه و هوس زود گذر میان دو جنس مخالف، رعایت حدود و چارچوب شرعی و دینی در ارتباط با نامحرم، عدم بروز رفتارهای عاطفی آشکار در برابر جنس مخالف، وفاداری به همسر، رعایت حجاب در پوشش، خانواده گرایی، پذیرش قیومیت مرد در ساختار قدرت خانواده و تمکین در برابر او و مواردی از این قبیل میباشد. حیا به عنوان یکی از ارزشهای اساسی و مورد تاکید اسلام برای انسان به ویژه زنان میباشد که کارکرد تقویت و تحکیم پایههای روابط زوجین و خانواده را داشته و از بین رفتن و یا کمرنگ شدن آن در خانوادهها علی الخصوص در زنان باعث ایجاد آسیبهای جدی در مدیریت ارزشی و رفتاری اعضای خانواده میگردد.
3⃣ عشق میان دختر و پسر نامحرم در آثار سینمایی داخل کشور مقوله ای است که به شدت سخیف و سطحی ایجاد می شود و با دو بار گفتگوی کوتاه این دو به یکدیگر وابسته می شوند. گویا عشق سطحی و سست میان دختر و پسر که با یک نگاه و یک تعامل ساده اتفاق می افتد از مفروضات جریان حاکم بر سینماست. این مساله در واقع یکی از مهمترین نقاط آسیب زا در فیلم های سینمایی کشور ما است که به تایید و الغای یک بخش از سبک زندگی روشنفکری و مدرن در جامعه می پردازد. در حالی که واقعیات جامعه گواه بر این حقیقت است که عشق هایی که مبنایی چون شناخت و عقلانیت نداشته و مبتنی بر احساس و نشئت گرفته از یک نگاه زود گذر و یا خاطرات کودکی است چندان اساس محکمی برای تشکیل خانواده و ازدواج نبوده و نیست. با عنایت به این مساله، سریالهای پرمخاطب شبکههای ماهوارهای، با حذف و یا کمرنگ جلوه دادن ارزشهای زنانهای چون حیا در تعاملات میان افراد نامحرم و قبحزدایی از عشقهای خارج از چارچوب زن و مرد متاهل و نیز عادی جلوه دادن مفاهیمی چون خیانت به همسر، سعی در آسیب رساندن به رکن اساسی جامعه اسلامی ایران یعنی خانواده مینمایند. از سوی دیگر در سال های اخیر جریان حاکم بر سینمای کشور که متاثر از دیدگاه های روشنفکری و لیبرال هستند یک نوع هم صدایی با رسانه های غربی را در آثار و ساخته¬های خود صورت می¬دهند که نمونه¬هایی از این دست را می¬توان در آثار و فیلم¬های سینمایی کشور مشاهده نمود.
🔶 یکی از مهمترین عناصر مشترک این دسته از آثار و فیلم ها با گفتمان اصلی حاکم بر رسانه های غربی، مقوله بازنمایی زنان و ارزش های مربوط به زنان است. مسائلی از قبیل عشق های مجازی و دوستی های قبل از ازدواج، روابط باز با جنس مخالف، استفاده ابزاری از زن در جهت ارتقاء جذابیت اثر، سبک مدرن پوشش و حجاب، خانواده ستیزی و... در این آثار به وفور به چشم می خورد.
🔸 #به_قلم_اساتید: ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰قسمت چهارم
🔶 بازنمایی مسائل خانواده در رسانه ملی
🔶 خانواده یکی از نهادهای مهم جامعه بشری است که زیربناییترین و اولین نهاد اجتماع به شمار میرود. تاثیر خانواده بر رشد، تعادل و شکوفایی افراد و جامعه به حدی است که هیچ صاحبنظری نمیتواند آن را انکار کند. از این رو ادیان الهی از جمله دین اسلام بر ضرورت تشکیل و حفظ این نهاد تاثیرگذار، تاکیدات بسیار نموده اند. لذا در یک جامعه ایده آل و مطلوب، محوری ترین کارگزار تعلیم و تربیت و جامعه پذیری افراد، خانواده بوده و افراد در درون خانواده، ارزش ها و هنجارهای متناسب با زندگی اجتماعی را فرا می گیرند.
🔶 از سوی دیگر نقش رسانهها در گسترش و ترویج فرهنگ برخاسته از تحولات مدرنیسم، نیز غیر قابل انکار میباشد و رسانههای دیداری و شنیداری با بازتولید پیامهای فرهنگ و سبک زندگی دنیای مدرن، در جهت دهی روند تحولات خانواده سهم ایفا مینمایند. از جمله این رسانهها، تلویزیون میباشد که می توان گفت تنها رسانهای است که اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه به آن دسترسی داشته و مخاطب آن هستند. در کشور ایران نیز پر بازدیدترین و پر مخاطب ترین رسانه ای که اکثریت قریب به اتفاق مردم و افراد جامعه به آن دسترسی دارند تلویزیون است که نقش بسزایی در فرهنگ سازی و ایجاد گفتمان در میان مخاطبان خود ایفا می کند.
🔶 تلویزیون با تولید برنامه های مختلف از جمله سریال های خانوادگی و اجتماعی که پر بازدیدترین برنامه ها نیز می باشند، به ارائه الگوهای خانوادگی متفاوت پرداخته و به صورت کاملا غیر مستقیم و ناخودآگاه، ذهنیت افراد جامعه را به سمت الگوهای ارائه شده سوق می دهد. به همین دلیل رسانه ملی ایران را می توان تاثیر گذارترین و با نفوذترین رسانه در داخل کشور معرفی کرد.
🔶 مشاهده روند تغییر و تحولات در سبک زندگی و ساختار خانواده های ایرانی و نیز کمرنگ شدن نقش و تاثیر این نهاد در فرایند جامعه پذیری افراد، نشان از نفوذ و تاثیر الگوهای مدرن از خانواده در جامعه ایرانی می باشد که توسط رسانه های مختلف از جمله تلویزیون ارائه و تایید می گردند. خانواده ایرانی امروزه با مسائل اساسی و بعضا بحران آفرین مواجه است.
🔶 امروزه به دلیل غلبه فرهنگ مدرن بر فضای فرهنگ سنتی و اصیل جامعه ما توسط رسانه ها، شکاف نسلی قابل توجهی میان والدین و فرزندان آن ها به چشم می خورد و این مساله زمینه ساز پیدایش بحران های هویتی و رفتاری در میان جوانان گردیده است. از سوی دیگر الگوهای خانوادگی ارائه شده توسط رسانه ملی نیز به نظر می رسد نه تنها پاسخ در خور توجهی به این مساله در میان خانواده های ایرانی نداده است بلکه بر شدت این شکاف و فاصله نیز در بعضی مواقع افزوده است. بهطور کلی روند تولیدات و سریالهای رسانه ملی در دهه اخیر در جهت تقویت سبک زندگی اسلامی – ایرانی از خانواده نبوده و تصویر ارائه شده از خانواده ایرانی دچار معضلاتی چون شکاف نسلی، سبک زندگی مصرفی و مدرن، غلبه ارزش های سکولار و غیر دینی، هسته ای شدن خانواده و خروج از مدل خانواده گسترده و تعاملات محدود فامیلی و خانوادگی، کم رنگ شدن ارزش های سنتی و دینی، ضعف و عدم تدبیر والدین در تربیت و پرورش فرزندان، فرزند سالاری و عدم توجه و احترام به جایگاه والدین و بزرگترها، تضعیف جایگاه مرد در ساختار قدرت خانواده و تاکید بر مدیریت دوگانه و در عرض هم زن و مرد در خانه و مواردی از این قبیل است.
🔸 #به_قلم_اساتید: ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰قسمت پنجم
🔶 زن و کنشگری در رسانه
🔶 نسبت میان زن و رسانه در 3 سطح بروز دارد. سطح اول زن بهمثابه کنشگر است که در نقشهایی چون بازیگر، مجری، نویسنده، کارگردان، تهیهکننده و... ظاهر میگردد. سطح دوم زن بهمثابه مخاطب است که در جایگاه بهرهبردار و مصرفکننده قرار میگیرد و سطح سوم زن بهمثابه موضوع و پیام است. یعنی برنامه یا درباره زن است یا دلالتهای جنسیتی بارز دارد. شاید بتوان گفت که عمده چالشهای ما در حوزه زن و رسانه به سطح اول مربوط است و در سطوح دیگر مسائل ما تابع روندهای اجتماعی جامعه ایران است.
🔶 در سطح اول چالشهای ما در دو حوزه کلان مطرح میشوند. حوزه اول ناظر به مباحث فقهیِ زن و کنشگری در رسانه است. اختلاط با نامحرم، گریم و آرایش زنان، نگاه به نامحرم، جذابیتهای زنانه و... حوزه دوم نیز مسائل مربوط به حضور موثر، کنشگری مستقل و فعالیت زنان در عرصه رسانه و برنامهسازی است که شامل محدودیتهای عرفی، مناسبات صنفی و موانع ساختاری میگردند. برای حل مسائل و چالشهای حوزه اول نیازمند طرح پرسشهای دقیق در زمینه مناسبات زن و رسانه با رویکرد فقهی و فلسفی هستیم. چارچوبهای حضور زن در رسانه بهویژه در قاب تصویر را باید با ارجاع مسالهمحور و دقیق به فقه طراحی کنیم و تعاریف بومی از عناصر جذابیت در رسانه و سازوکار استفاده از ظرفیت زنان را باید با ابزار حکمت و فلسفه ارائه کنیم.
🔶 هردوی این عرصهها در ساحت اندیشهورزی دارای خلاءهای تئوریک جدی هستند و بیش از پیش نیازمند بحث و نظر میباشند. از سوی دیگر مسائل ساختاری و موانع جنسیتی و فرهنگی پیش روی بانوان در زمینه کنشگریِ رسانه به ویژه در سطح تولید و برنامهسازی موثر و مستقل نیز باید به طور جدی مورد چارهاندیشی واقع شده و سازوکار استفاده از ظرفیت زنان در فرایندهای طراحی و ساخت برنامههای تلویزیونی و آثار سینمایی در کشور تسهیل گردد. زیرا هیچ تردیدی در ضرورت حضور موثر زنان در این عرصه به ویژه در نقش نویسندگی و کارگردانی وجود ندارد.
🔸 #به_قلم_اساتید:ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰 قسمت ششم
🔶 ضرورتِ شکستِ هیمنهی روایتِ زن موفق در رسانه
🔶 رسانه در عرصه بازنماییِ تصویر زن مطلوب و ایدهآل تابع و پیرو جامعه است. تصویری که از الگوی مطلوب زن در فضای اجتماعی و ذهنیت نخبگان و مردم وجود دارد در رسانه نیز پمپاژ میگردد. اگرچه رسانه باید در این زمینه حیثیت استقلالی خود را حفظ کرده و خودش برای جامعه نیز تصویر بسازد، اما واقعیت این است که این تعامل بیشتر از سمت جامعه به رسانه هدایت میگردد. لذا روایتی که از زن ایدهآل در رسانه هژمونی دارد و صدای غالب در سینما و تلویزیون به شمار میرود، روایتِ «زن موفق» است.
🔶 زن موفق در فاهمهی جامعه ایرانی در زمانه فعلی چه ویژگیهایی دارد؟ این تصویر براساس کدام مولفههای اصلی و محوری ساخته و پرداخته و بازنمایی میگردد؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا به واکاوی این مفهوم در جامعه بپردازیم. واقعیت این است که زن موفق در گفتمان غالب در جامعه ایرانی به زنی اطلاق میگردد که میان الگوهای سنتی و مدرن در رفت و آمد بوده و انتظارات و الزامات هر دو الگو را توامان برآورده میسازد. در این ذهنیتِ نادرست و نادقیق، زنی که ملتزم به خانواده و نقشهای خانگی خود بوده و فعالیتهای زنانه خود در خانواده را به نحو احسن انجام میدهد و در عین حال حضور پررنگ و حرفهای در جامعه داشته و سهم روشن و محسوسی از مناسبات اقتصادی، علمی، ورزشی و... در فضای کشور را کسب کرده است، زن موفق و الگوی مطلوب و ایدهآل است. این تصویر عیناً در فضای رسانه نیز غلبه یافته و هیمنهای شکستناپذیر دارد.
🔶 این تصویر از زن موفق آشکارا نادرست و غیرمنصفانه است و باعث اخراج بیش از 90 درصد بانوان جامعه از دایره این تصویر شده و عملاً بانوانی که به تعبیر من «ابرزن» هستند امکان رقابت با یکدیگر در عرصه الگوی زن موفق را پیدا خواهند کرد. زیرا بدنه متوسط و معمولی زنان جامعه توفیقِ سازگاری با این تصویر را نداشته و تحت فشار نقشیِ مضاعفی که این الگو برای آنان ایجاد میکند، دچار آسیبها و اختلالات بسیار روانی و جسمی خواهند شد. لذا باید تصویر زن موفق و الگوی ایدهآل و مطلوب از او در رسانه را بازسازی و هیمنه روایت موجود را فرو ریخت. این کار چگونه اتفاق خواهد افتاد؟ با ارائه روایتِ بدیل تحت عنوان «الگوی سوم زن».
🔸 #به_قلم_اساتید:ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰 قسمت هفتم
🔶 از خانواده دینی تا خانواده رسانه ای
خانواده یکی از نهادهای مهم جامعه بشری است که زیربناییترین و اولین نهاد اجتماع به شمار میرود. تاثیر خانواده بر رشد، تعادل و شکوفایی افراد و جامعه به حدی است که هیچ صاحبنظری نمیتواند آن را انکار کند. از این رو ادیان الهی از جمله دین اسلام بر ضرورت تشکیل و حفظ این نهاد تاثیرگذار، تاکیدات بسیار نموده اند. لذا در یک جامعه ایده آل و مطلوب، محوری ترین کارگزار تعلیم و تربیت و جامعه پذیری افراد، خانواده بوده و افراد در درون خانواده، ارزش ها و هنجارهای متناسب با زندگی اجتماعی را فرا می گیرند. مشاهده روند تغییر و تحولات در سبک زندگی و ساختار خانواده های ایرانی و نیز کمرنگ شدن نقش و تاثیر این نهاد در فرایند جامعه پذیری افراد، نشان از نفوذ و تاثیر الگوهای مدرن از خانواده در جامعه ایرانی می باشد که توسط رسانه های مختلف از جمله تلویزیون ارائه و تایید می گردند. خانواده ایرانی امروزه با مسائل اساسی و بعضا بحران آفرین مواجه است.
🔶 امروزه به دلیل غلبه فرهنگ مدرن بر فضای فرهنگ سنتی و اصیل جامعه ما توسط رسانه ها، شکاف نسلی قابل توجهی میان والدین و فرزندان آن ها به چشم می خورد و این مساله زمینه ساز پیدایش بحران های هویتی و رفتاری در میان جوانان گردیده است. از سوی دیگر الگوهای خانوادگی ارائه شده توسط رسانه ملی نیز به نظر می رسد نه تنها پاسخ در خور توجهی به این مساله در میان خانواده های ایرانی نداده است بلکه بر شدت این شکاف و فاصله نیز در بعضی مواقع افزوده است.
🔶 بهطور کلی روند تولیدات و سریالهای رسانه ملی در دهه اخیر در جهت تقویت سبک زندگی اسلامی – ایرانی از خانواده نبوده و تصویر ارائه شده از خانواده ایرانی دچار معضلاتی چون شکاف نسلی، سبک زندگی مصرفی و مدرن، غلبه ارزش های سکولار و غیر دینی، هسته ای شدن خانواده و خروج از مدل خانواده گسترده و تعاملات محدود فامیلی و خانوادگی، کم رنگ شدن ارزش های سنتی و دینی، ضعف و عدم تدبیر والدین در تربیت و پرورش فرزندان، فرزند سالاری و عدم توجه و احترام به جایگاه والدین و بزرگترها، تضعیف جایگاه مرد در ساختار قدرت خانواده و تاکید بر مدیریت دوگانه و در عرض هم زن و مرد در خانه و مواردی از این قبیل است.
🔶 این تصویر ارائه شده از خانواده و سبک زندگی آن در آثار و تولیدات تلویزیونی داخل کشور تحت تاثیر گفتمان هالیوودی حاکم بر جریان سینما و تولیدات ماهواره ای در غرب است. در سینمای هالیوود و تولیدات ماهواره ای نه تنها خانواده به معنای گسترده و سنتی هیچ جایگاهی ندارد بلکه خانواده هسته ای نیز دچار معضلات بسیاری از قبیل خیانت های زن و شوهر به یکدیگر، تاکید بر هم خانگی به جای ازدواج، فاصله و تفاوت ارزشی و گفتمانی نسل جدید با نسل گذشته، عدم توجه به کارکرد تربیتی زن، بی میلی به فرزند داشتن و نیز زن محوری و مرد ستیزی است. در سینمای هالیوود این هویت فردی و مدرن افراد است که جایگزین هویت و اصالت خانوادگی او شده است. این تاثیر پذیرفتن آثار و تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشور ما و جریان حاکم بر آن ها از محتوای رسانه ای و سینمایی غرب و هالیوود نشان دهنده تاثیر جهانی شدن ارتباطات و رسانه ها بر ارزش ها و نگرش های افراد و در نوردیدن مرزهای کشورها و از جمله مرزهای ایران است. این تصویر از خانواده در حالی است که الگوی اسلامی – ایرانی خانواده مبتنی بر ارزش ها و اصولی چون قیومیت و سرپرستی مرد به عنوان مدیر خانه، ارتباط صمیمی و مبتنی بر احترام میان والدین و فرزندان، محوریت زن در خانه و تاکید بر نقش تربیتی وی، تاکید بر خانواده گسترده و تعاملات وسیع فامیلی و خانوادگی، وجود عزت و محبت در تعامل میان همسران و سایر ارزش های دینی و سنتی از این قبیل می باشد.
🔸 #به_قلم_اساتید:ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰 قسمت هشتم
🔶 تطور تصویر زن در سینمای ایران
🔶 تاریخ سینمای ایران براساس تصویری که از زن ارائه کرده است به چهار دوره قابل تقسیمبندی است.
1⃣ دوران پیش از انقلاب که جریان فیلم فارسی بر سینمای ایران غالب است و بازه زمانی 1330 تا 1357 را در بر میگیرد.
2⃣ دوران پیروزی انقلاب اسلامی تا اواسط دهه 70 که جریان سینمای دفاع مقدس غلبه بیشتری دارد.
3⃣ دوران حاکمیت جریان اصلاحات در کشور که سینمای فمینیستی پررنگ شد
4⃣ از اواسط دهه 80 تاکنون
تصویر زن در هر یک از این ادوار تاریخی مختصات خاص خود را دارد که در ادامه به هر کدام اشاره خواهیم کرد.
الف) دوره اول: زنِ منفعل
از ابتدای ورود سینما به ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی، معمولا تصویری که از زن در سینما ارائه میگردد کاملا منطبق با نظم جنسیتیِ جامعه زمان خود است. جامعه ایرانی در سنت فرهنگی خود دارای عرف مردسالار است که در این فضا غالبا مردان در موضع استقلال، برتری و اقتدار نشسته و زنان جایگاهی فروتر، وابسته و انفعالی دارند. سینما نیز به تبعیت از این نظم فرهنگی، تصویری منفعل و وابسته از زن را بازنمایی میکند. تصویر زن در فیلم فارسی با عناصر جذابیت در سینما یعنی سکس و خشونت همنشینی وثیقی دارد و او را به ابژه جنسی، ضعیفه، خالهزنک و... تبدیل نموده است.
ب) دوره دوم: غیبت زن در سینما
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تغییرات فرهنگی جامعه ایران، تنظیمات سینما با محوریت جمله معروف حضرت امام(ره) که فرمودند: «ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم» صورت پذیرفت و از آنجا که در سینمای موجود، بازنمایی تصویر زن با فحشا و امر جنسی عجین شده بود و الگوی بدیلی برای روایت زن در سینما وجود نداشت، عملاً تصویر زن در فرایند سکسزدایی از سینما تا حد بسیار زیادی حذف گردید و ما در سینمای این دوره شاهد غیبت تصویر زن در قاب جادویی هستیم.
ج) دوره سوم: سینمای فمینیستی
همزمان با تحولات سیاسی اواسط دهه 70 در کشور، فضای فرهنگی کشور نیز دستخوش تغییراتی گردید و به تبع آن عرصه برای فعالیت جریانهای فمینیستی در فضای رسانه، مطبوعات و... فراهم گردید. لذا در این دوره تاریخی شاهد طرح مسائل زنان، هویت مستقل و فعال زنان، ستیزهجویی زن و مرد، و موضوعاتی از این دست در سینما هستیم و رویکرد غالب در اکثر آثار این دوره مبتنی بر انگارههای فمینیستی است که توسط کارگردانانی چون تهمینه میلانی، پوران درخشنده، رخشان بنیاعتماد، منیژه حکمت و... پیگیری میشد.
د) دوره چهارم: سینمای اجتماعی
سینمای پس از دهه 80 در کشور بهتدریج به سوی تطبیق الگوی بازنمایی زن مبتنی بر نظم جنسیتی جامعه پیش میرود و همانطور که سینمای قبل از انقلاب در ارائه تصویر زن متاثر از فرهنگ و جامعه زمانه خود بود، سینمای ایران در این دوره نیز زن را براساس کلیشههای فرهنگی و جنسیتی جامعه زمان خود به تصویر میکشد. این زن فردی است که سوژگی خود را در جامعه و خانواده کسب کرده و در این مسیر دارای چالشها و مسائل متعددی است. زن در سینمای اجتماعی ایران میان هویت فردی و ریشههای خانوادگی خود همواره در رفت و برگشت است.
🔸 #به_قلم_اساتید:ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
قسمت نهم
🔶 سرکوب نشانهشناختی خانواده در سینمای ایران
🔶 «مضمون» و «فرم» دو عنصر مهمِّ سازنده یک «فیلم» هستند. لذا اگر چالشهای دراماتیک روایت و تکنیکهای خلق تصویر را از یک فیلم بگیریم، آنگاه فقط با یک «متن» طرف هستیم که درصدد است بدون تکلّف، جهان را برای ما روایت کند. از این منظر میتوان گفت تفاوتی میان فیلم و «فلسفه» وجود ندارد. تلقیِ «سینما بهمثابه فلسفه» ناظر به شکست هژمونی فرم و تکنیک و هویت بخشیدن به «ایده» فیلم است. ایدهای که اگرچه روایت آن بدون لکنت فرمی به منطق سینما نزدیکتر است، اما به خودی خود اصالت دارد.
🔶 تصاویر رسوبیافته در ذهن افراد تبیینکنندهی منطقِ کنش آنان در جامعه است. فهم بینالاذهانی، تبیین و تداوم الگوهای کنش، پیشبینی و بازتولید انواع کنش و... در پیوندی وثیق با این تصاویر ذهنی قرار دارند. همچنین مناقشات گفتمانی، تطورات اجتماعی، تضاد و وفاق در جامعه، گسست فرهنگی و... به نوعی متاثر از تصاویر هستند. بهعبارتی همچنان که تداوم فرهنگ و الگوهای زیست و کنش افراد در یک جامعه معلول موفقیت در انتقال تصاویر است، شکاف میانفرهنگی نیز متاثر از جایگزینی تصاویر متناقض و مخالف در اذهان جامعه است. اهمیت غیرقابل انکار «تصویر» که به تعبیر نورمن دنزین، تکوین و بازتولید جامعه جدید از خلال تصاویر صورت میگیرد(Denzin,1970:124)، تلازمِ میان «سیاستگذاریِ کنش»(Behavior Policy) و «سیاستگذاری بازنمایی»(Representation Policy) را بیش از پیش برای ما آشکار میسازد.
🔶 رسانهها و وسایل ارتباط جمعی مهمترین منابع سازنده تصاویر ذهنی نزد افراد هستند. لذا نهادهای اجتماعی برای تداوم و بازتولید خویش نیاز به خلق تصاویر موّید و سازگار به خود در رسانه هستند. در این میان اما «سینما» جایگاه ویژهای دارد. اگر «فیلم» را در نسبت با سایر تولیدات تصویری، غنیترین و تاثیرگذارترین منبع خلق تصویر در ذهن مخاطب بدانیم(Dayer,2005:63) میتوان گفت سینما اولین و موثرترین رسانه در زمینه ایجاد تصاویر ذهنی نزد افراد جامعه است. از سوی دیگر سینما تنها رسانه جمعیِ رسمی در ایران است که نهادهای نظارتیِ تضمینکنندهی نُرمها و استانداردهای سیاستگذاری بازنمایی در آن ناکارآمد عمل نموده و در سالهای اخیر نسبت به رسانههای رسمی دیگر کمتر در مسیر بازنماییِ تصاویر سازگار با الگوهای نهادینه شده کنش در جامعه ایرانی – اسلامی ما حرکت نموده است.
🔶 با نگاهی به جریان تولید فیلم در سینمای ایران و بررسی آثار 4 دهه اخیر از منظر مضامین و رویکردها، در مییابیم که خانواده سنّتی ایرانی غالبا در جایگاه دیگریِ سینما بوده و تصاویر خلق شده از خانواده و مناسبات آن در سینمای ایران اغلب در راستای سرکوب نشانهشناختی آن بوده است. در روند غالب این آثار، خانواده سنتی بهسان اهریمنی فاقد عقلانیـت و اخـلاق به تصویر در میآید. اساسا مسئله این نیست که خوانش مرجّح این آثار در مقابل این نـوع زیسـتِ خانوادگی موضعی مقابلهآمیز و نقادانه دارند، بلکه مسـئلۀ اهـریمن سـازي از خـانواده سـنّتی ایرانی از یکسو و عدم امکان به سخن درآمدن آن از سوي دیگر است. اگرچه آثار بسیار خوبی نیز خارج از روند مذکور در سینمای ایران خلق شدهاند اما آن چیزی که تصویر غالب از خانواده در سینمای ایران محسوب میشود، نوعی غیریتسازی از خانواده سنتی ایرانی است که سالیان متمادی در جامعه ایران محمل بازآفرینیهای فرهنگی بوده است.
🔸 #به_قلم_اساتید: ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#معنویت_و_اخلاق
#علم_و_پژوهش
#اربعین #اسلام_ناب
#روشنفکری
✅ سوغات اربعینی ها برای جامعه
🔶 برخی تحلیلگران و صاحبان قلم که از پس تحلیل علت این حجم از استقبال مردم به ویژه جوانان از یک سنت دینی در عصر بی دینی برنمی آیند در مرحله دیگر از تصویرسازیهای خود این پرسش را مطرح می کنند که "خب حالا چهار میلیون به پیاده روی اربعین رفتند چه سودی برای جامعه ایرانی به همراه دارد؟" در پسِ این پرسش می خواهند بگویند: بی فایده است. یکی از همین دوستان نوشته بود ادیسون برق را برای بشر به ارمغان آورد که از آن بهره می برند اهل بیت و فی المثل هشتاد کیلومتر پیاده روی سودش چیست؟ مبنای فهم و معرفت بشری اگر صرفا توجه به "سود" با سنجه و ترازو ماده باشد به چنین تحلیلی های می رسند.
🔶 پدیده اربعین پدیده قابل مطالعه و پژوهش است. هزاران هزار سوژه دارد.
۱. جامعه شناختی
۲. انسان شناسی
۳. مردم شناسی
۴. زیبایی شناسی
۵. هنر و رسانه
۶. اخلاق جامعه
🔶 چند دانشکده و اساتید مطرح ما تا به امروز حتی آنانی که اعتقاد به این مسائل ندارند حاضر شده اند این "کیس مطالعاتی" را در حد توجه مورد پژوهش قرار دهند؟
🔶 در عصر تبلیغ بی خدایی، در دنیای ارزش بودن همجنس بازی، در تمدن سکولار، عزیمت بیش از ۲۰ میلیون انسان حول محور امامت قابل مطالعه و اعتنا نیست؟ چند سریال قوی، چند فیلم سینمایی دَرخور از هزاران سوژه اربعین ساخته شده است؟
🔶 آدمهای زیادی می شناسیم که پس از تجربه این سفر متحول شده اند. بی اعتنایی جامعه دانشگاهی، هنری و روشنفکری ما به سنت عظیم پیاده روی اربعین ادامه دارد اما بهرحال روزی خواهد رسید که مجبور به مطالعه این پدیده خواهند شد.
🔶 اربعینی ها سوغات اخلاق مدارانه را برای جامعه به ارمغان بیاورند. صبر، ایثار، کمک، محبت و... جامعه به برق ادیسیون نیاز دارد اما تنها این نیاز جامعه نیست. اخلاق جامعه، روح و روان جامعه نیز اهمیت دارد.
زیارتتان قبول
اربعینی ها
🔸 #به_قلم_اساتید: دکتر زادبر
🆔 @tahlil_shjr
#علم_و_پژوهش
#اغتشاشات #هویت
#روشنفکری #انتخابات
✅ راه رفته و راه تجویز کرده!
🔶 در خصوص انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا که ترامپ و دار و دسته او به آشوبطلبی پرداختند و به نقاط حساس کشور حملهور شدند، ویدئویی در زمان یورش به کنگره وجود دارد که فردی به نام "اتان نوردین" با بلندگو در حال تشویق دیگر مهاجمان است. او اخیرا در دادگاه حاضر شد و ابراز ندامت و طلب عفو کرد، اما قاضی او را به ۱۸ سال زندان محکوم نمود. قاضی "تیموتی کلی" خطاب به اتان گفت که آنها «یک سنت سیاسی قدیمی» را شکستند. اشاره او به «انتقال مسالمتآمیز» قدرت بود که به گفته قاضی اگر آمریکا این را نداشته باشد، دیگر «هیچ چیز» ندارد. به طور کلی باید بر اين نکته تأکید کرد که ایالات متحده بر سر «حفظ اصل نظام» با کسی شوخی ندارد. اما همین آمریکاییها در سطح بالاترین مقامات در داخل ایران برای مردم و سایر نیروهای اجتماعی علنا فرمان آشوب و خشونت تجویز میکنند. و عجیبتر اما افرادی در کشور هستند با ژست روشنفکری و با رنگ و لعاب کردن غرب، خصلتهای آزادیخواهانه نداشته آنها را به رخ مسئولان و مردم در ايران نيز میکشند!
🔶 وارد اینکه چرا بخش قضایی جمهوری اسلامی با عناصر مؤثر فتنه ۸۸ که نه نتیجه انتخابات را پذیرفتند و نه به قانون برای حل مسئله تمکین کردند و بلکه آدرس تجمعات و آشوبهای خیابانی را مخابره کردند، برخورد متناسب نکرده فعلا بحثی وجود ندارد؛ اما این چیزی از یک حقیقت آشکار و تاریخی نمیکاهد که عناصر اصلی یک جریان سیاسی یقینا در دادگاه تاریخ مجرم هستند ولو اینکه دستگیر و محاکمه و زندانی نشدهاند. این خصلت غرب متمدن نما و خشن است که سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی آنها تعدادی از بهترین دانشمندان ایران را چون پای کار پیشرفت ایران هستند ترور و به شهادت میرساند؛ اما استاد دیگری را چون نقش لیدری آشوب و اغتشاش بازی میکند با عملیات روانی به عنوان رئیس کمیته علمی بینالمللی المپیاد جهانی کامپیوتر برمیگزینند.
🔶 به نظر میرسد جمهوری اسلامی باید در قاعده و قانون خود تجدیدنظر کند. اولا جمعیت بسیار زیاد جامعه معلمان مدارس و اساتید دانشگاه که دلبسته به فرهنگ و هویت اسلامی و ایرانی هستند را از آن چه لازمه شئونات و زیست اجتماعی و اقتصادی آنان است برخوردار سازد. از دیگر سو قوانینی بنویسند تا عدهای قلیل از جامعه فکری و فرهنگی کشور با بروز رفتارهای آشوبطلبانه بلندگوهای دشمن در کشور نباشند. برای برخورد با همه کسانی که ساختار و قواعد اجتماعی میشکنند نیز منطق های زیادی وجود دارد؛ اما فعلا همان منطق قاضی "تیموتی کلی" خطاب به "اتان نوردین" و "دومینیک پزولا" کفایت میکند. تیموتی خطاب به آنان که به ۱۸ و ۱۰ سال زندان محکوم شدند یادآور شد که آنان قواعد و سنن سیاسی ایالات متحده را شکستهاند.
🔸 #به_قلم_اساتید: عزیز غضنفری؛ کارشناس مسائل سیاسی
🆔 @tahlil_shjr
#استقلال_و_آزادی
#استعمار #رسانه
#حجاب #روشنفکری
✅ باید به قانون فرانسه احترام گذاشت؟!
🔶 فرانسه و قدم زدن در آن خیابان مشهور پاریس، شانزلیزه، دیدن تئاتر، رفتن به سینما، ادبیات مدرن، کافه های مشهور برای دهه ها آرزوی تازه روشنفکران کشورهای شرقی بود. کمتر روشنفکر ایرانی می شناسید که مست و واله آزادیخواهی فرانسه نباشد. به فرانسه سفر نکرده باشد. در مدح انقلاب کبیر فرانسه چیزکی ننوشته باشد. مدام آزادی در فرانسه را بر سر ما نکوفته باشد. چشمش را بر سر سالها استعمار آفریقایی ها توسط فرانسوی ها بسته باشد و.... اما...
🔶 مدارس در فرانسه بازگشایی شد. امروز در یک خبر خواندم که هفتاد و شش دختر مسلمان روز نخست بازگشایی بدلیل رعایت حجاب( بدون چادر البته ) اجازه ورود به مدرسه و تحصیل را ندارند سال ۱۳۵۳ محمدرضا پهلوی چنین قانونی را طی آیین نامه برای محدوده ای از مدارس به ویژه در تهران اجرا کرد. بماند.
🔶 آیا باید به قانون دولت فرانسه احترام گذاشت و چون قانون است باید پذیرفت؟
فرض کنید حق با دولت فرانسه است. در این صورت باید فهمید:
1⃣ در تمام دنیا چارچوب و قانون وجود دارد.
2⃣ قانون میتواند در امور شخصی افراد که جلوه اجتماعی پیدا می کند دخالت کند!
3⃣ برای تعیین قانون به جنجال رسانه ای نیاز نیست. ساختر تصمیم گرفت و اجرا کرد.
4⃣ قوانین پوشش در تمام دنیا وجود دارد حدود و میزان آن متفاوت است.
5⃣ در اینجا "دین" عامل تعیین کننده پوشش نیست، اما باز عرف جامعه و قوانین اجباری وجود دارد.
6⃣ در ذات هرقانونی عنصر الزام و اجبار وجود دارد. چه اقلیت بپذیرید چه اکثریت نپذیرد.
🔶 حیف
دهه ها روشنفکران ایرانی. رسانه های غربدوست چهره رمانتیکی از مهد آزادی، فرانسه برای ما ایرانی ها ساخته بودند. این تصمیمات، زحمات آنان را بر باد میدهد!
🔸 #به_قلم_اساتید: دکتر زادبر
🆔 @tahlil_shjr
#مرزبندی_با_دشمن
#رژیم_صهیونیستی #فلسطین
#روشنفکری #غرب_شناسی
✅ فلسطین در هاروارد، فلسطین در شریف
🔶 مساله فلسطین در هاروارد و لندن با مساله فلسطین در شریف و تهران فرق دارد و بنظرم طبقهای از جامعهی ایران این فرق را درک کردهاند و برای همین هر قدر هم که برایشان از اعتراض هاروارد و تظاهرات لندن بگویی تکانی نخواهند خورد. طبقهی مذکور اعم از دانشجو و روشنفکر و هنرمند بدرستی متوجه این شده که مسالهی فلسطین در تقابل با کلان روایت دنیای غرب قرار دارد.
🔶 تا اینجای ماجرا البته شرایط با الباقی دنیا تفاوت چندانی ندارد اما در جمهوری اسلامی ایران، یکی از ستونهای کلان روایت نظام همین تقابل بوده است. یعنی چهار دهه است که نظام در ایران فریاد فلسطین میزند و آن را بر سر دشمنان بیرونی خود کوبیده که فلسطین سند دروغگویی نظام سلطه علیه ماست و البته حق میگوید.
🔶 حالا تن زدن به این دریای اعتراض علیه اسرائیل برای آن طبقه از سویی کشیدن خط بطلان بر آن ایدهآلیست که در دنیای غرب جستجو میکرده و از سوی دیگر به منزله تایید موضعی است که نظام خلال چهار دهه اتحاذ کرده. شاید اگر ماجرا فقط خط کشیدن بر روی غرب بود داستان اینقدر معقد نمیبود اما وقتی قرار باشد دوشادوش روایتی قرار بگیری که چهار دهه است خودت را در برابر آن یافتهای، قصه خیلی سخت میشود و من این صعوبت در اتخاذ موضع را درک میکنم. میفهمم که چرا بخشی از دانشجویان و روشنفکران و هنرمندان ما اساسا نمیتوانند موضعی در قبال جنگ غزه داشته باشند.
🔶 ذات غرب ستیزانهی نظام در ایران ولو آن را تنها در خطابات صرف نماز جمعه بدانی و مواضع اعلامی - که اینطور نیست - مساله را چنین میکند. در این میان بسیارند کسانی که اختلاف جوهری با این ذات غربستیزانه ندارند اما در بسیاری از حیطههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی مخالف سیاستهای نظام هستند و چه بسا در صفوف اپوزوسیون نظام تلقی شوند. بنظرم عمده این افراد با همه دلرنجیها و دلخوریهاییکه از نظام دارند بر سر مساله فلسطین اعلام و ابراز همراهی میکنند چه آنکه خوب میدانند ماجرای فلسطین ربطی به دزدی و فساد و کج سلیقگی و ناکارآمدیهای داخلی ندارد.
🔶 فارغ اینکه بخواهم دستهبندی فوق از اپوزوسیون را وزنکشی کنم باورم بر این است که کلیدی برای باز کردن قفل فلسطین برای آن دسته از اپوزوسیون وجود ندارد و خودمان را به آب و آتش هم که بزنیم این جماعت تکانی برای فلسطین نخواهند خورد.
🔶 غربزدگی این جماعت خواص با غربزدگی عمومی مردم متفاوت است. غرب در ذهن عموم مردم همان انسان غربی است که سبک زندگی خاص خود را دارد و بیریا و دغل خود را مینمایاند. برای این دسته وقتی فلان سلبریتی و خواننده غربی را نشان دادی که حامی فلسطین است قصه تمام است. وقتی تظاهرات لندن را نشان دادی که زن و مرد و مسلمان و بی دین و لخت و محجبه همگی فریاد فلسطین میزنند کافیست که بپذیرد دنیا با فلسطین است. اما غرب برای آن طبقه کذایی، نظام سلطهی حاکم است نه پروتوتایپ انسان غربی. نظام سلطهای که محکم ایستاده و میگوید آتشبس بیآتش بس. این غربزدگی حاد است و پیشرفتهترین روشهای درمانی هم برایش چارهساز نیست. وقتمان را تلف چنین بیمارانی نکنیم و رهایشان کنیم.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای سرباز روح الله رضوی
🆔 @tahlil_shjr
#عزت_ملی
#رسانه #روشنفکری #جامعه_اسلامی
#صدا_و_سیما
#پیشرفت #جهاد_تبیین
#روشنگری #جنگ_شناختی
✅ دربارهٔ لکنت رسانهٔ ملی
🔶 شهردار تهران در گفتوگویی ضمن انتقاد از عملکرد صداوسیما گفت این مظلومیت مردم تهران است که رسانهٔ ملی به مسائل اساسی آنها نمیپردازد. واقعیت این است که ماجرا فراتر از پوشش اخبار مدیریت شهری است. چه آنکه احتمالا مدیران رسانهٔ ملی در پاسخ، لیستی از برنامههای مرتبط با شهرداری داشته باشند و بخواهند به رخ بکشند. هرچند در همین بخش نیز نقصها وجود دارد. بلکه رسانهٔ ملی در پوشش عملکرد دولت نیز دچار لکنت است.
🔶 اما حرف اساسی چیست؟ رسانهٔ ملی هنوز نگاه دقیقی به آرایش جنگی جدید دشمن ندارد. دشمن امروز در این هجمهٔ بیرحمانه فقط و فقط ذهن مخاطب را نشان گرفته است. دقیقا با چه هدفی؟ هدف اصلی دو خط بیشتر نیست. اول اینکه «راه طیشدهٔ این ملت به سیاهی گذشته است» و دوم اینکه «آیندهای جز تلخی در پیش روی مردم نیست».
🔶 دشمن اگر بتواند این دو هدف را محقق کند، یک ملت را میتواند زمینگیر کند. ملتی که از گذشتهٔ خود پشیمان و از آیندهٔ خود ناامید باشد، با تلنگری شکست میخورد. هرچند تا امروز در تحقق این هدف ناکام بوده است. این اهداف را هم با سیاهنمایی و بزرگنمایی و تعمیم ناروا و البته دروغهای بزرگ و شاخدار دنبال میکند. در چنین صحنهای از جنگ، نقش رسانه چیست؟ دقیقا حرکت در نقطهٔ مقابل دشمن. یعنی بیان واقعیت؛ مردم ببینند چه مسیری را آمدند و چه داراییهایی دارند و نسبت به آیندهٔ این کشور امیدوار باشند. راه رسیدن به این هدف نیز تنها در بیان هنرمندانهٔ تلاشهاست. ما کم نقص نداریم، اما بدون شک بهسوی قله در حرکتیم. رو به جلو میرویم؛ هرچند نسبت به آرمانهایمان عقب باشیم، اما نسبت به گذشته پیش میرویم. باید حرکت را دید و سرِ دست گرفت. راهبرد امیدافزایی اینجاست.
🔶 امروز پوشش تلاش مدیران و بیان هنرمندانهٔ آن یک فریضه و آرایش جنگی مقابل دشمن است. گذشتْ زمانی که این دست اخبار را در سطح روابط عمومیها و تبلیغاتچیها وزن میدادیم و از کنار آن عبور میکردیم.
🔶 امروز رسانه، پیشانی یک جنگ تمامعیار است. گلایههای نابجا و ضریبدادن به حواشی و بیان سرسری تلاشها و تولید غیرخلاقانهٔ پیام و خدای نکرده ژستهای متعفن روشنفکری برای جلب توجه و خودنمایی، تنها در صحنهٔ رسانه دیگر متوقف نمیشود و هزینهٔ آن در سطح تخریب سرمایههای انسانی یک کشور امتداد مییابد. از این جهت امیدواریم مدیران ارشد رسانهٔ ملی که همگی از دلسوزان نظام و انقلاب هستند، نسبت به این مهم اهتمام جدیتری داشته باشند. این جنگ جدید، سازوکار نوین و سازمان پویا و ذهنهای خلاق و انگیزههای به غایت ایمانی میخواهد.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای محسن مهدیان؛ تحلیلگر
🆔 @tahlil_shjr
طوفان الاقصی مهر پایان پروژه خاورمیانه جدید آمریکایی.pdf
187.9K
#عزت_ملی
#رژیم_صهیونیستی #فلسطین
#طوفان_الاقصی #شکست_غیرقابل_ترمیم
#روشنفکری #دشمن_شناسی
✅ طوفان الاقصی مهر پایان پروژه خاورمیانه جدید آمریکایی
🔶 ما با یک موجودیت مستقل مواجه نیستیم و به همین دلیل است که میگویند اسرائیل ایالت پنجاه و چندم آمریکاست؛ این بر مبنای یک واقعیت ذهنی نیست، بلکه واقعیت عینی است. موجودیتی که در این نقطه ژئوپلتیک حساس و نقطه اتصال ادیان و قارهها و جهان و راههای مختلف در طول تاریخ با همه اهمیتی که دارد کاشتند، مثل پادگان خط مقدم آنهاست که خدمات استراتژیک به بریتانیا و آمریکا ارائه میدهد.
🔶 این پادگان خطمقدم در طول دهههای گذشته کارکردهایی داشته و فضای این منطقه را نظامی-امنیتی کرده و اجازه شکلگیری نظامهای مردمسالار را نداده و همه فضا، فضای نظامی و نظامیگری شده و اجازه رشد و توسعه کشورهای منطقه را نداده است. بزرگترین نشانه اینکه خاورمیانه جدید اتفاق نیفتاده، هفت اکتبر است، از جنگ ۲۰۰۶ نتوانستند زایش خاورمیانه جدید را انجام دهند. گفتند حزبالله را ریشهکن و عراق و سوریه را سه تکه میکنیم که هیچیک از این اتفاقات نیفتاد.
🔸 #گفتگو_با_اساتید: آقای حسین جابری انصاری؛ سخنگوی اسبق و معاون عربی و آفریقایی پیشین وزارت امور خارجه
🆔 @tahlil_shjr