eitaa logo
شجر
1.2هزار دنبال‌کننده
762 عکس
38 ویدیو
1.6هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. تبادل: @shahid_bakrii ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
شجر
#جامعه_اسلامی #زن #ولایت_فقیه #حقوق_خانواده #الگوی_سوم ✅ اما ما مانده‌ایم 🆔 @tahlil_shjr
اما ما مانده‌ایم 🔶 من امروز اینجا بودم. زانوبه‌زانوی دهها زن تحصیل‌کرده، کارآفرین، ورزشکار و فعال فرهنگی. و راوی زنده‌ای که دلش می‌خواست آخر مجلس به دخترش بگوید چشم امید رهبری به ما خانم‌هاست. اما راستش یکه خوردم! درست وقتی که مطالبات زنان را شنیدم. مطالباتی که صرفا تکرار همان گزاره‌های سال‌ قبل بود. درخواست‌هایی برای توجه مضاعف به حقوق زنان و تأمین امنیت‌شان در منزل و جامعه، فراهم‌سازی مشاغل مفید و متناسب با نقش مادری، حفظ حریم خصوصی خانمها در بیمارستانها، شکایت از برگزاری کلاسهای آنلاین و گله از فیلترینگ فضای مجازی... 🔶 با این اوصاف، جوابهای رهبری هم تکرار سخنان سالهای قبل بود چراکه زنان مطالبات جدید و رشدیافته‌ای نداشتند. یا حداقل کسی کمک نکرده بود که مطالبات قبلی جوابی بگیرد و موانع وامانده برطرف شوند. گره‌ها همان بود و درخواست‌ها هم همان. رکود اندر رکود. 🔶 و اینها درحالی اتفاق می‌افتد که رهبری به مسائل مهم‌تر و کلان‌تری اشاره می‌کند. از نگاه دقیق و عمیق، از اراده و تأثیر‌گذاری زن مسلمان در خانواده و جریانات سیاسی و رشد جامعه می‌گوید، از دستی که هم گهواره را تکان می‌دهد و هم جهانی را... 🔶 اما ما مانده‌ایم. نشسته بر همان پله‌های سالهای قبل. دردمان تحمیل امور خانه‌داری‌ست آنقدر که وقت نمی‌کنیم به کار دیگری برسیم، دردمان امنیت، بها دادن، اختیار و اراده دادن است آن هم در جامعه‌ای که رهبر و راهبرش زن را چنین میانه‌دار و اثرگذار می‌بیند. و دردهای تکراری را به اشتباه پیش کسی می‌بریم که نباید. 🔶 و من نمی‌دانم تقصیر از کیست؟ از زنان که منفعل مانده‌اند یا مردانی که راه را چنین محکم سد کرده‌اند؟ فقط یک چیز می‌دانم، جامعه وقتی ساخته می‌شود که زنانش رشدیافته‌تر از روز قبل باشند. 🔸 : خانم فاطمه مرادی 🆔 @tahlil_shjr
مسئله فلسطین و رشد عقلانیت و احساسات اجتماعی جامعه ایرانی.pdf
68.9K
مسئله فلسطین و رشد عقلانیت و احساسات اجتماعی جامعه ایرانی 🔶 مفاهیم ظلم و عدل و مبارزه با ظالم و ظلم در تاریخ فرهنگ ایرانی سابقه‏‌ای به‌اندازه کل تاریخش دارد. در واقع نمی‎توان مفهوم دیگری را به جز مفهوم دین در کل تاریخ ایران پیدا کرد که این چنین گسترده در میان مردمان به شکل‌های مختلف حضور داشته و انسان ایرانی را حرکت داده باشد. ایرانیان این مفهوم را در دوره‏‌های مختلف تاریخی، به فراخور تغییر و تحولات، در شکل‌های مختلف بازتولید و معناهای متفاوت و جدیدی از عدالت را برای فهم موقعیت خود و ارتباط با دیگران ایجاد کرده‎اند و مبتنی بر این مفهوم و معنا، موقعیت خود را فهم کرده و در جهت ساختن جامعه مطلوب از آن بهره گرفته‌اند. 🔸 : آقای دکتر علیرضا مؤمن 🆔 @tahlil_shjr
دربارهٔ لکنت رسانهٔ ملی 🔶 شهردار تهران در گفت‌وگویی ضمن انتقاد از عملکرد صداوسیما گفت این مظلومیت مردم تهران است که رسانهٔ ملی به مسائل اساسی آن‌ها نمی‌پردازد. واقعیت این است که ماجرا فراتر از پوشش اخبار مدیریت شهری است. چه آنکه احتمالا مدیران رسانهٔ ملی در پاسخ، لیستی از برنامه‌های مرتبط با شهرداری داشته باشند و بخواهند به رخ بکشند. هرچند در همین بخش نیز نقص‌ها وجود دارد. بلکه رسانهٔ ملی در پوشش عملکرد دولت نیز دچار لکنت است.  🔶 اما حرف اساسی چیست؟ رسانهٔ ملی هنوز نگاه دقیقی به آرایش جنگی جدید دشمن ندارد. دشمن امروز در این هجمهٔ بی‌رحمانه فقط و فقط ذهن مخاطب را نشان گرفته است. دقیقا با چه هدفی؟ هدف اصلی دو خط بیشتر نیست. اول اینکه «راه طی‌شدهٔ این ملت به سیاهی گذشته است» و دوم اینکه «آینده‌ای جز تلخی در پیش روی مردم نیست». 🔶 دشمن اگر بتواند این دو هدف را محقق کند، یک ملت را می‌تواند زمین‌گیر کند. ملتی که از گذشتهٔ خود پشیمان و از آیندهٔ خود ناامید باشد، با تلنگری شکست می‌خورد. هرچند تا امروز در تحقق این هدف ناکام بوده است. این اهداف را هم با سیاه‌نمایی و بزرگ‌نمایی و تعمیم ناروا و البته دروغ‌های بزرگ و شاخ‌دار دنبال می‌کند. در چنین صحنه‌ای از جنگ، نقش رسانه چیست؟ دقیقا حرکت در نقطهٔ مقابل دشمن. یعنی بیان واقعیت؛ مردم ببینند چه مسیری را آمدند و چه دارایی‌هایی دارند و نسبت به آیندهٔ این کشور امیدوار باشند. راه رسیدن به این هدف نیز تنها در بیان هنرمندانهٔ تلاش‌هاست. ما کم نقص نداریم، اما بدون شک به‌سوی قله در حرکتیم. رو به جلو می‌رویم؛ هرچند نسبت به آرمان‌هایمان عقب باشیم، اما نسبت به گذشته پیش می‌رویم. باید حرکت را دید و سرِ دست گرفت. راهبرد امیدافزایی این‌جاست. 🔶 امروز پوشش تلاش مدیران و بیان هنرمندانهٔ آن یک فریضه و آرایش جنگی مقابل دشمن است. گذشتْ زمانی که این دست اخبار را در سطح روابط عمومی‌ها و تبلیغاتچی‌ها وزن می‌دادیم و از کنار آن عبور می‌کردیم. 🔶 امروز رسانه، پیشانی یک جنگ تمام‌عیار است. گلایه‌های نابجا و ضریب‌دادن به حواشی و بیان سرسری تلاش‌ها و تولید غیرخلاقانهٔ پیام و خدای نکرده ژست‌های متعفن روشنفکری برای جلب توجه و خودنمایی، تنها در صحنهٔ رسانه دیگر متوقف نمی‌شود و هزینهٔ آن در سطح تخریب سرمایه‌های انسانی یک کشور امتداد می‌یابد. از این جهت امیدواریم مدیران ارشد رسانهٔ ملی که همگی از دلسوزان نظام و انقلاب هستند، نسبت به این مهم اهتمام جدی‌تری داشته باشند. این جنگ جدید، سازوکار نوین و سازمان پویا و ذهن‌های خلاق و انگیزه‌های به غایت ایمانی می‌خواهد. 🔸 : آقای محسن مهدیان؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
عظمت زنانه، عزت مجاهدانه.pdf
104K
عظمت زنانه، عزت مجاهدانه 🔰 شخصیت و جهاد بزرگ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 🔶 «در عاشورا، در حادثه‌ی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود... این حادثه نشان داد که زن در حاشیه‌ی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد.» ۱۳۸۹/۰۲/۰۱ 🔶 رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره‌ی حضرت زینب (سلام اللَّه علیها) این شخصیت برجسته‌ی اسلام و تشیع سخنان زیادی را مطرح کرده و ابعاد مختلف شخصیت و مجاهدت ایشان را تبیین نموده‌اند. 🆔 @tahlil_shjr
زن ایرانی؛ حفظ توامان فعالیت اجتماعی و رسالت خانوادگی.pdf
96.6K
زن ایرانی؛ حفظ توامان فعالیت اجتماعی و رسالت خانوادگی 🔶 زن در نگاه اسلام می‌تواند در سایه همت و عمل به تکالیفش به همه فضایل انسانی دست یابد؛ برخورد اسلام با زن، متناسب با برخورد با یک موجود کامل است و تکالیف زن را بدون محدود کردن نقش اجتماعی او، در حفظ عفت و خانواده‌محوری می‌داند. مواجهه با مطالبات زنان شاغلی که به مقام مادری نائل شده‌اند و دهه دوم کاریِ خود را می‌گذرانند نشان می‌دهد که دغدغه غالب این زنان حول محور ترس از فرسودگی شغلی، امکان کار نیمه‌وقت آن‌ها در ادارات و یا بازنشستگی‌های پیش از موعد است. 🔸 : سرکار خانم زهره‌ سادات لاجوردی؛ عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی 🆔 @tahlil_shjr
زوجیت و نظریه اجتماعی امامت- امت 🔶 انبیای الهی درصدد ساخت جامعه‌ای بودند که «امت واحده توحیدی» نامیده می‌شود و تعاملات انسانی در آن مبتنی بر «مودت» است. مودتی که براساس آگاهی و اختیار که در صور مختلف زبانی و رفتار جلوه نموده و حیات را در رگ‌های جامعه جاری می‌سازد. در چنین جامعه‌ای، مردم به هدف نهایی آفرینش انسان در زندگی زمینی دست یافته‌اند و از تمامی حیات به معنای کامل آن بهره‌مندند. بنابراین با در نظر گرفتن عامل آگاهی مردم که در قالب رسالت انبیای الهی تامین شده و هم‌چنین عامل اختیار مردم، شکل‌گیری چنین جامعه‌ای فرایندی زمان‌بر بوده و تاریخی طولانی را طی کرده‌است. 🔶 از دیگر سو به دلیل این ضرورت که امور در نظام انسانی باید از مجرای اسباب الهی محقق شوند (کافی، ج1: ص 183)، این شکل از جامعه باید در نهادی تحقق یابد که مودت به صورت طبیعی در ارتباطات انسانی وجود دارد. تنها نهادی که چنین ویژگی‌ای دارد «خانواده» است. نهادی که در آن براساس قواعد نظام طبیعت، درون مایه روابط، مودت است (روم: آیه 21) و براساس قواعد نظام شریعت در مطلوب‌ترین شکل آن ساخته می‌شود. نهادی که از مجموع قواعد طبیعی (تکوینی) و تشریعی با هم بهره‌مند است. لذا نقطه عزیمت ساخت جامعه‌ای مودت محور، «خانواده» است. 🔶 از همین رو در نظریه اجتماعی اسلام، خانواده «سلول بنیادین جامعه» است (مقام معظم رهبری:14/10/1401). حال باید دید این سلول بنیادین چه مسیری را طی می‌کند تا پیکره منسجم «جامعه امامت- امت» را بسازد. در قدم اول هر زن و مردی مبتنی بر سنخیت و با هدف مشترک رفع نیازهای متنوع‌شان در قالب مطلوب شریعت– عقد نکاح_ با یکدیگر پیوند زوجیت می‌بندند. در نتیجه، اولین مولودِ زوجیت به جمع خانواده اضافه شده و فضای خانواده را لبریز از آرامش می‌کند. این مولود «سکونت» نام دارد که به شکل گیری رابطه عاطفی ناشی از آرامش یافتن زوجین در کنار یکدیگر اشاره دارد. 🔶 با این رویه، این رابطه وارد دومین مرحله خود شده و «زوجیتِ سکونت» شکل می‌گیرد. صورتی از زوجیت که زمینه انس‌ورزی را فراهم می‌سازد تا پس از تأمین غرایز که انگیزه بخشی آن عمری کوتاه دارد، آن چه مایه دوام زندگی است و مطلوب انسانیت انسان است به زندگی افزوده شود. نتیجه این سکونت، بروز مودت و رحمت است. حالا خانواده آماده است تا در آغوش گرم خود، «فرزندپروری» کند و نقش پدری و مادری به نقش همسری اضافه شود و مرتبه سوم زوجیت یا همان «زوجیتِ فرزندآوری» به وجود آید. از اینجا به بعد خانواده‌ها مبتنی بر روابط نسبی و سببی شبکه ارحام را می‌سازند. 🔶 از آنجا که این شبکه مبتنی بر کفویت ایمانی برخاسته از رعایت آداب شریعت شکل گرفته، در این مرحله در حقیقت مرحله چهارم جامعه‌سازی محقق شده ‌است. این مرتبه را «زوجیت ایمانی» می‌نامیم. چنین جامعه‌ای از عنصری به نام «آرامش اجتماعی» بهره‌مند است و می‌تواند تنش‌های اجتماعی را کنترل کرده و در هماهنگی اعضا با یک‌دیگر مسیر تکامل خود را طی کند. مادامی که چنین جامعه‌ای به حرکتی هماهنگ و منسجم در راستای رفع نیازهای فردی و اجتماعی دست یابد، به طول خواهد انجامید و وابستگی تامی با میزان آگاهی و اختیار در هم راستایی با اراده الهی دارد. 🔶 از آن‌جا که ایمان همان عامل تأمین امنیت بوده و عامل امنیت، زمینه‌ساز شکل‌گیری روابط سالم است (کنز العمال، ۷۳۸)، در چنین جامعه‌ای مودت یا همان اساسی‌ترین پیشرانه انگیزشی روابط انسانی، فرصت بروز پیدا می‌کند. محصول این سیر، شکل گرفتن جامعه‌ای است که در آن هم رعایت حدود شرعی موضوعیت دارد و هم روابط محبت محور عاری از زورگویی و منفعت طلبانه. چنین جمعی با انسجام در مسیر رفع نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی حرکت می‌کند و به همین جهت در سیر تکامل انسانی پیش می‌رود و بنابر قواعد نظام رحمت الهی، در طول زمان توسعه یافته و به «جامعه اخوت» منجر می‌گردد. 🔶 در این جامعه توجه افراد به نیازهای یکدیگر و تأمین آن، تلاش برای پوشاندن نواقص و رفع آن به صورتی که وجهه اجتماعی حفظ شود و تلاش برای استفاده از امکانات فردی در جهت رشد جمعی و حرکت همگانی، تبدیل به رویه عمومی می‌شود. در این مرحله، زمان زوجیت مرتبه پنجم فرا می‌رسد. چرا که «جامعه اخوت ایمانی» همان جامعه‌ای ست که شایستگی بهره‌مندی از جامعه امامت یا همان امت واحده انبیاء و اولیای الهی (انبیا: آیه 92) را یافته‌است. به همین جهت در این مرتبه متکامل‌ترین شکل حیات اجتماعی بشری در پیوند جامعه امت با جامعه امامت متولد می‌شود. همان جامعه‌ای که وعده شکل‌گیری آن در عصر ظهور داده شده‌ است. 🔸 : سرکار خانم دکتر انسیه برومندپور 🆔 @tahlil_shjr
بی تفاوت نباشیم❗️ 1⃣ امیرالمومنین (ع) در ماجرای غارت انبار توسط سفیان بن عوف غامدی: "به من خبر رسيده مهاجمى از آنان بر زن مسلمان و زن در پناه اسلام تاخته و خلخال و دستنبد و گردن بند و گوشواره او را به يغما برده، و آن بينوا در برابر آن غارتگر جز كلمه استرجاع و طلب دلسوزى راهى نداشته، آن گاه اين غارتگران با غنيمت بسيار باز گشته، در حالى كه يك نفر از آنها زخمى نشده. و احدى از آنان به قتل نرسيده. اگر بعد از اين حادثه مسلمانى از غصه بميرد جاى ملامت نيست، بلكه مرگ او در نظر من شايسته است." (خ۲۷)  2⃣ در سال ۵۳ه که ربیع بن زیاد حارثی فرماندار خراسان بود خبر کشتن حجر بن عدی توسط معاویه را شنید؛ بسیاری از مورخین علت مرگ او را تاثیر کشته شدن حجر بن عدی ذکر کردند. وی از کشته شدن حجر بسیار خشمگین بود تا آن‌جا که می‌گفت: پس از حجر همواره عربان را خواهند کشت و اعدام خواهند کرد، اگر هنگام کشته شدن او اعراب جنبیده بودند، حتی یک مرد از آن گروه اعدام نمی‌شد، اما تسلیم این کار و خوار و زبون شدند. 🔶 پس از این سخن، یک هفته گذشت تا روز جمعه فرا رسید. وی خطاب به مردم گفت: ‌ای مردم من از زندگی ملول شدم، دعایی می‌کنم آمین بگویید، پس از نماز، دست برافراشت و گفت: پروردگارا اگر مرا در پیشگاه تو خیری هست هر چه زودتر مرا پیش خویش ببر، و مردم آمین گفتند و چون از آن جا خارج شد، هنوز جامه‌هایش از دیده‌ها پنهان نشده بود که به زمین افتاد، او را به خانه‌اش بردند پسر خویش را به قائم مقامی ‌خود گماشت و همان روز درگذشت. (طبری ج۵ص۲۹۱/ ترجمه الغارات ص۴۰۸) 3⃣ آرون بوشنل نظامی جوانی، مقابل سفارت رژیم صهیونیستی در واشنگتن خودسوزی کرد و بر اثر جراحات وارده جان باخت! او در ابتدای ویدئویی که در آن روند خودسوزی را ضبط می‌کند، می‌گوید: "من یکی از اعضای نیروی هوایی آمریکا هستم. نمی‌توانم به همدستی در نسل‌کشی ادامه دهم. خودسوزی من نسبت به نسل کشی که در غزه می شود هیچ نیست." این جوان وقتی خود را به آتش می کشد، فریاد آزادی فلسطین را سر می دهد. 4⃣ آیت الله العظمی بهجت: "چه قدر رحمت خداوند شامل کسانی است که بی‌تفاوت نباشند و برای رفع این همه ابتلائات و بلاهایی که برای مسلمانان و بر اهل ایمان وارد می‌شود، گریه و تضرع و ابتهال کنند! خداوند می فرماید: «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا؛ ای کاش آن هنگام که گرفتاریی از جانب ما به سوی آنان می‌آمد تضرع و زاری می‌کردند» 🔶 اگر مسلمانی در چین مبتلا بشود، ابتلای او ابتلای ما است و ما باید خود را مثل او گرفتار بدانیم! (در محضر بهجت، ج۱ص۱۸۷ نکته ۲۷۸) 🔸 : حجت الاسلام محسن قنبریان 🆔 @tahlil_shjr
✅ این انتخابات گذشت ولی خب باید قبول کنیم 🔶 اکثر ما حزب اللهی ها یا با دایره معاشرین (اعم از اقوام و نزدیکان و همشهریان خود) رابطه عمیق و گرمی نداریم و به همین جهت است که توان اثرگذاری بر روی آنان را نیز از دست داده ایم. 🔶 البته شاید دلیل عمده این بحران مهم، آن باشد که ما نیز همچون سایر مردم در زندگی ماشینی خود گیر افتاده ایم و اساسا سالی به دوازده ماه هم خبر نزدیکان و اقوام خود را نمی گیریم. حال آنکه اولیاء الهی و درصدر همه آنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) همواره از حال نزدیکان خود باخبر بودند و اگر کسی از اجتماع مسلمین فاصله می گرفت و حضرت ایشان را برای مدتی نمی دیدند فورا جویای حال و اوضاعش شده و اگر بیمار بود به عیادتش می رفتند و اگر مشکلی داشت درصدد حل مشکلش برمی آمدند. در احوالات آیت الله العظمی بهجت (ره) نیز چنین می خواندم: هر روز ظهر قبل از صرف ناهار، از طریق خانواده شان، جویای احوال نزدیکان می شدند؛ در این اثناء اگر متوجه بروز مشکلی برای فرد یا افرادی می شدند سریعا پیگیری می کردند تا مشکل حل شود. 🔶 به هر حال عمده ما حزب اللهی ها چنین نیستیم و لذا در ایام منتهی به انتخابات برای اینکه جامه عمل بر ندای رهبری بپوشانیم، راحت ترین کارها (نظیر پیام دادن به افرادی که خودشان رای می دهند!! به اشتراک گذاشتن کلیپ های انگیزشی در فضاها و بسترهایی که عمده مخاطبینش شرکت کنندگان در رای گیری هستند!!! و اموری از این دست) را انتخاب می کنیم!!!! و لذا قدرت تاثیرگذاری بر روی حتی مرددین را هم نداریم. با این همه مشخص می شود راهکار حل این بحران یک چیز است و آن هم برگشت به اسلام و مبانی اسلام؛ باید واقعا و حقیقتا دغدغه دوستان و نزدیکان خود را داشته باشیم و همانند رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، طبیبی دوار برای معاشرین خود باشیم. 🔶 بی تردید اگر چنین شد (یعنی به دامان اسلام ناب بازگردیم) شک نداشته باشید که در تمامی بزنگاه ها (اعم از انتخابات و...) می توانیم آنگونه که امام جامعه انتظار دارد، تاثیرگذار باشیم. 🔸 : آقای محمد باغچقی 🆔 @tahlil_shjr
تاریخ تکرار می شود 🔶 مهم‌ترین کارکرد «امام» تنظیم‌گری و محرکیت است. تنظیم جامعه، تنظیم مردم. حرکت دادن مردم به سمت ارزش‌ها و اهداف. طبیعتاً او بهتر از همه، موانعی که در مسیر هست را می‌شناسد. او بهتر از بقیه اقتضائات حرکت در یک مسیر طولانی را بلد است. او مثل یک ناخدای کاربلد عمل می‌کند، حواسش به همه‌جا و همه‌چیز و همه کس هست. به موقع هشدار می‌دهد، به موقع انگیزه می‌دهد، به موقع تشویق می‌کند، به موقع تشر می‌زند و در صورت لزوم تنبیه هم می‌کند. 🔶 او اهل «تکرار» مکررات نیست، بلکه چون میدان را می‌شناسد، تمام گفته‌های او دقیق و نقطه‌زن است. توجه به نقشۀ او موجب پیشرفت و بی‌توجهی به آن ما را عقب می‌اندازد. در این میان، عده‌ای به جای آنکه خود را با شاقولِ امام تنظیم کنند، امام را با خواسته‌های خود می‌سنجند. او را به «آنچه می‌فهمند» تطبیق می‌دهند. در اینجا امام می‌شود «ضربه‌گیر» اینها. پشت برش‌هایی از الفاظ و عبارات امام قایم می‌شوند تا بتوانند به خواسته‌هایشان برسند. البته اشتباه نشود! خواسته‌های اینها لزوما دنیا و پول و زر و منصب و مقام نیست. گاهی خواسته‌هایشان خیلی رنگ و لعاب مقدسی هم دارد. از قضا گاهی عناوین خواسته‌هایشان همان مطالبات امام است، لکن با قالبی که اینها دوست دارند. 🔶 با چهارچوبی که اینها تشخیص می‌دهند. یعنی اینها تمامِ امام را یا نمی‌خواهند یا قبول ندارند. اینها بخشی از امام را می‌پسندند. آن بخشی که طبق میل اینهاست. مثل بعضی از دورو بری‌های امیرالمومنین علیه‌السلام که همه‌چیزِ علی را نمی‌خواستند. آن‌قدر «عدالت» را نه! آن‌قدر «توجه به تقوا و معنویت» را نه! آن‌قدر «عقلانیت» را نه! یک علیِ معمولیِ یه ذره بهتر از بقیه! آن علی‌ای را می‌خواستند که بتوانند از قِبَل او به آنچه می‌خواهند برسند! اینها شعارهای امیرالمومنین را هم داد می‌زدند اما نه همۀ شعارها را و نه همیشه! ملاک خودشان بودند نه «امام». 🔶 چون تاریخ تکرار می‌شود پس می‌توان همان دست از آدم‌های عجیب اما به ظاهر دوست‌دار امیرالمومنین را هم الآن دید. 🔸 : حجت الاسلام اسماعیل فخریان 🆔 @tahlil_shjr
چرا برای غزه کم تحرکـیم؟ 🔶 تصمیم گرفتم اولین و دومین یادداشت امسال رو برای غزّه بنویسم و نه حتی برای شعار سال! بعد از یادداشت «غزه؛ و البته هزاران مناسبت تقویمی و موسمی جور و واجور!!» که در آن به نقد رفتار فرهنگی دوستان حزب‌اللهی‌مان پرداخته بودم، برخی از دوستان گفتند که مردم ایران حاضر به همراهی با مردم غزه نیستند و افکار عمومی ما کشش طرح مسئله کمک به غزه را ندارد! 🔶 بگذارید همین ابتدا نظر خودم را عرض کنم. این تحلیل از مردم ایران از اساس یک تحلیل غلط، انحرافی و تقلیل گرایانه است. مردم ایران همواره در طول قرنها جزو عدالت‌طلب‌ترین ملتها بوده‌اند و برای رسیدن به آن، هزینه‌های هنگفت داده‌اند. چطور می‌شود که چنین ملتی که حتی مخالفین حکومتش هم برای همراه کردن مردم ناچارند که بر روی عدالت‌طلبی دست بگذارند و حجاب قانونی را مصداق ظلم نشان دهند تا بتوانند جوانان و نوجوانان را برای مقابله با حکومت به خیابانها بکشانند، به یکباره چنان تحولی پیدا می‌کند که نسبت به یکی از بزرگترین جنایت‌ها و نسل‌کشی‌های آشکار تاریخ معاصر کرخت و سرد شوند؟! این تحلیل غلط اندر غلط است ... 🔶 ریشه عدم تحرک کنونی مردم ایران را باید در جایی دیگر دنبال کرد؛ اولین ریشه‌ی این بی تحرکی در فراگیر شدن این تلقی است که «الان کمک به غزه یک کار تخصصی و نظامی است که مردم عادی نمی‌توانند نقشی در آن داشته باشند»؛ دومین ریشه این بی عملی را باید در این تلقی دنبال کرد که «راهپیمایی‌های کلیشه‌ای دردی از مردم غزه دوا نمی‌کند و اقتضائات بیرونی و میدانی به حدی قدرتمند است که این راهپیمایی‌های داخلی، تأثیری بر روی تصمیم گیری مسئولین سیاسی و نظامی کشور در مواجهه با مسئله غزه نمی‌گذارد.» 🔶 حاصل جمع این دو تلقی این است که مردم ایران علیرغم تأسف و تأثری که از جنایتهای بی حد و مرز اسرائیل دارند و احیانا اشکی که شبها پای اخبار کودک‌کشی‌ها و زجرکشیدن‌های مردم غزه می‌ریزند، راهی را برای کمک در جلوی خود باز نمی‌بینند و ناگزیر برای فرار از فشار روحی آن، خود را به بی‌خیالی می‌زنند. خیلی فرق است که کسی بی‌خیال مسئله‌ای باشد و کسی از روی ناچاری و بن بست عملی و قاعدتاً برای فرار از فشار شکننده‌ی روحی مسئله‌ای، خود را به بی‌خیالی بزند؛ حال اکثر مردم ایران، حال دومی است. 🔶 از اینرو، راه برافروخته نگه داشتن ابر مسئله‌ای به نام فلسطین در جان و فکر و رفتار مردم ایران، پخش عکس‌های جنایت‌های شنیع اسرائیل و نسل‌کشی‌ها و کودک‌کشی‌ها و رنج‌ها و زجرهای فلسطینیان نیست، بلکه راه اصلی «بازآفرینی فناوریهای اجتماعی استحصال اراده جمعی مردم ایران در راستای حضور واقعی در واقعه فلسطین» می‌باشد. 🔶 ‌خلاصه اینکه: ▫️امروز مشکل مردم ایران «نبود تحریک» نیست، بلکه مشکل، «فقدان بستر تحرک» است. ▫️ امروز مشکل مردم ایران «ندانستن ظلم اسرائیلیان» نیست، بلکه مشکل، «نداشتن راهی برای حضور و تأثیر واقعی» است. ▫️امروز مشکل مردم ایران «نخواستن کمک به غزه» نیست، بلکه مشکل، «تصور ناتوانی از کمک کردن» است. 🔶 گسست زبانی با منطقه و جهان، بیرون بودن از مناسبات عربی و ترکی، بیگانگی با اقتضائات جامعه اهل تسنن، فشل بودن سامانه خبر در کشور و البته انسداد ذهنی خواص شتاب‌دهنده‌، همه و همه دست به هم داده‌اند تا فناوری‌هایی زنده‌ی چند دهه‌ی گذشته‌ی جامعه‌ی انقلابی ایران یعنی راهپیمایی به امری صرفا داخلی و کلیشه‌ای تنزل یابد و تخلیه معنایی شود ... 🔶 اگر راهی برای تحرک مردم ایران هست که حتما هست، آن را باید در بسترسازی کنش عمومی، از طریق احیاء فناوری‌های اجتماعی با سابقه و یا خلق فناوری‌های اجتماعی جدید جستجو کرد... 🔸 : حجت‌الاسلام علی محمدی؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
تحلیل سیاسی 🔶 این چند جمله را با دقت بخوانید، چند باره بخوانید؛ رهبر انقلاب حجت خدا را با ما تمام کرده است... 🔶 خدا را شکر میکنیم که ملت ما بیدار است. خدا را شکر میکنیم که جوانان ما بیدارند. خدا را شکر میکنیم که شما دانشجویان بیدارید. اما دانشجویان! بیدار بمانید. این وضعِ دانشگاهی که امروز هست، من به شما صریح بگویم: من این وضعیت را نمیپسندم. 🔶 "دانشجویی که اصلاً نفهمد در دنیا چه میگذرد، این دانشجو، دانشجوی زمان خودش نیست؛ مرد زمان خودش نیست. دانشجو باید احساس سیاسی داشته باشد، درک سیاسی داشته باشد، تحلیل سیاسی داشته باشد." بنده در قضایای تاریخ اسلام این مطلب را مکرّراً گفته‌ام که، "چیزی که امام حسن مجتبی علیه‌السّلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود." مردم، تحلیل سیاسی نداشتند. 🔶 چیزی که فتنه خوارج را به‌وجود آورد و امیرالمؤمنین علیه‌السّلام را آن‌طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن‌گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود واِلّا همه مردم که بی‌دین نبودند. تحلیل سیاسی نداشتند. یک شایعه دشمن می انداخت؛ فوراً این شایعه همه جا پخش میشد و همه آن را قبول میکردند! 🔶 چرا باید این‌طور باشد؟! اگر ملت، هوشیاری لازم را داشته باشد، شایعه دشمن مثل برف و یخی زیر آفتاب است. "چه کسی باید این کار را بکند؟ شما جوانان باید بکنید. بنده با شما جوانان عزیزمان، حجّت خدا را تمام میکنم." من به شما عرض کردم و گفتم. 🔶 پروردگارا! من از این ملت این‌گونه احساس میکنم. خود من هم این‌گونه‌ام؛ ما از راه و اراده و خواست تو، به خاطر خواستِ دشمن، بر نخواهیم گشت. این ملت، این‌طور دارد حرکت میکند و من این را مشاهده میکنم. ما با قدرت این ملت، در مقابل هیچ قدرت بزرگ جهانی، احساس ضعف نمیکنیم. 🔶 بنده میبینم دشمن میخواهد با ترساندن، کار خودش را پیش ببرد. ما به اتّکای قدرت الهی که مجسّم در قدرت ملت بزرگ ماست، از دشمن مستکبرِ متکبّر، نمیترسیم. معتقدیم کاری نمیتواند بکند. «انّ کید الشیطان کان ضعیفاً.» این، قرآن است. قرآن را باید باور کرد. کید شیطان، ضعیف است. اگر روزی در قرآن این را میخواندیم و از روی ایمان و تعبّد، فقط قبول میکردیم، خدایا تو شاهدی که امروز این را از روی تجربه هم قبول کرده‌ایم. تجربه هم همین را نشان می دهد. 🔶 بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان، ۱۳۷۲/۰۸/۱۲ 🆔 @tahlil_shjr
فهم در جبهه سازی 🔶 یکی از ویژگی های مهم حاج قاسم، جبهه سازی است. او توانست «هسته های مقاومت» را تبدیل به «جبهه مقاومت» کند و امروز آثارش را داریم میبینیم. امروز به موازات فشار اقتصادی دچار یک جنگ رسانه ای فرهنگی و شناختی هستیم. دشمن فقط جبهه ای مقابل ما نساخته بلکه یک محیط زندگی مجازی درست کرده که ویژگیش دو قطبی سازی و اختلاف افکنی است. چگونه میتوان در این محیط، زیست اختلاف ساز زیست و آن را تغییر داد، و از آن ضربه نخورد؟ 🔶 یک لازمه اش فعال کردن ساحت اندیشه است. اهل فکر و عقلانیت شدن. عقلانیت برای همه خواسته های ما لازم است، از جمله همین وحدت، شبکه سازی، جبهه سازی. بگذارید چند مثال بزنم: 🔶 وقتی بنی اسرائیل با گوساله سامری به سمت شرک (حیاتی ترین آرمان جبهه حق) سوق پیدا کردند، هارون (ع)، مراقب وحدت بود و نگذاشت وحدت جامعه از بین برود. «إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ» چون این وحدت را باعث اصلاح امت و تقابل با مفسدین میدانست.« وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ». 🔶 مثال دیگر ماجرای قرآن سر نیزه کردن لشکر معاویه و درخواست وحدت حول کتاب خدا است، اینجا مسیر امیرالمومنین با خوارج ظاهرگرا جدا شد. او میگفت این وحدت دشمن پسند است ظاهرش وحدت است و باطنش اختلاف و پاشیدگی جبهه حق. 🔶 در فتنه سال ۸۸ عده ای آدم های خوب دم از وحدت خواص میزدند. عده دیگری دم از دوتایی اصولگرایی و اصلاح طلبی میزدند. حال آنکه هر دو خطا بود، ملاک روشن بود. نه اصلاح طلبی مهم بود دیگر و نه اصولگرایی، مهم این بود که مقابل این نقطه روشن یعنی مقوله فتنه، هر کس چه موضعی میگیرد. چه کسی صریح است. چه کسی سکوت کرده، چه کسی صدایش کم رمق است. ملاک اراده رهبری بود. ملاک اراده دشمن بود. 🔶 در ماجرای کمک ایران به سوریه و بشار اسد، بدنه جدی از جبهه اسلامگرایان مخالف اسرائیل حتی، با ایران مخالف شدند. بخش جدی از جریانات دنیای اسلام با ایران اختلاف پیدا کردند. حاج قاسم با روسیه هماهنگ شد اما با این جریانات اسلامی اختلاف پیدا کرد، نه فقط داعش و جبهه النصره بلکه بسیاری از جریانات اخوانی و سلفی و سنتی و غیره مقابل ما شدند، ملاک ضربه به اراده اسرائیل بود و رشد و اصلاح امت و اراده رهبر جبهه. 🔶 رهبری پس از انتخابات مجلس بارها بحث اختلاف و وحدت را مطرح کرد. دلیلش هم با توجه به منتخبین جدید روشن است. اما برخی معتقدند «گفتمان امید» را رها کنیم یا نقد «گفتمان آرمانجویی و عدالتخواهی بی عقل و بی اخلاق» را رها کنیم که اختلاف نسازیم. گفتمان را نقد کردن که البته غیر از نقد این و آن است. و این کاری است که رهبری هم میکند در دیدار با دانشجویان هم دوباره چنین کرد. جبهه سازی باید مقابل طرح دشمن باشد پس طرح دشمن را باید دانست، هماهنگ با حرکت اصلاحی رهبری باید باشد پس طرح رهبری را هم باید دانست. و الا خودش یک «وحدتگرایی خوارجی» و ظاهرگرا خواهد بود در خدمت دشمن. 🔶 انسان های جبهه ساز و جریان ساز باید اندیشه ای راهبردی داشته باشند تا بتوانند «سعه صدر» حقیقی و مخلصانه پیدا کنند یعنی وجودشان گسترده شود که به قول امیرالمومنین (ع) ابزار اصلی جلودارها و پیشروها است. «آله رئاسه سعه الصدر» 🔸 : آقای علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
شریعت مستضعف 🔶 چند روز پیش رهبری در گفتگوی با کارگزاران نظام به صراحت نظرشان را درباره ضرورت رعایت حکم شرعی و قانونی حجاب بیان کردند، روز عید فطر هم درباره حکم شرعی روزه و روزه خواری در منظر عموم سخن گفتند. رعایت احکام شرعی و غیرت دینی روی این احکام مدت ها است مورد تاکید ایشان و کم توجهی عده‌ای است. واقعیت آن است که رویکردهای خاصی به شریعت باعث استضعاف شریعت می‌شود. 🔶 شریعت خشک: رفتار انسانها دارای روح و معنا است و‌ با توجه به آن روح و معنا واقع میشود. شریعت هم که صورت دین است اینگونه است. ظاهر خالی از معنا و مقصد و روح، بی خاصیت است. امام میگوید این ظاهر مطعون است کنار باید برود. این شریعت جذاب و خواستنی هم نیست. انسان و جامعه آن را پس میزند. مثلا حجاب یک معنای معنوی دارد. حال حجاب مثلا حال خوش عزم و عزت و کرامت و معنویت و روحانیت است. این احساس حجاب مهم است. خانمها بیش از آقایان عطش کرامت دارند و با حجاب آن را در جان خود مینشانند. 🔶 شریعت منفعل: عده ای شریعت را تابع سیاست میدانند. به تعبیر رهبری دینشان سیاسی است نه سیاستشان دینی. مصلحت که میگویند مرادشان انفعال مقابل خواست عرفی و عمومی است. عرف و عمومی که فکرشان تحت مدیریت و حکومت دشمن است. صدرا در کتاب الشواهد الربوبیه توضیح میدهد که نبوت (معنا و عمق انسان کامل) روح شریعت است و شریعت روح سیاست است. سیاست دینی بنا است شریعت را محقق کند و مصلحت را برای تحقق شریعت در جامعه به کار میبرد اما عده ای همین مفهوم مصلحت را برای انفعال شریعت و عقب نشینی آن به کار میبرند لذا روز به روز کوتاه میآیند. جریان انفعال مقابل طاغوت (استکبار در چهره تمدن غرب) یک شاخصه اش همین است. دین حداقلی در واقع دینی که گام به گام عقب مینشیند مقابل پیکره تمدن غیر الهی و طاغوتی. 🔶 شریعت مرده: اقامه شریعت نیاز به قدرت دارد. همانطور که بیان شد سیاست به شریعت جسد میدهد، امام فرمود حکومت فلسفه عملی همه فقه است. بدون قدرت شریعت محقق نمیشود. لذا مساله حکومت و ولایت اساس و محور اصلی شریعت است. حالا کسی که نظام ولایت و تقابلش با نظام طاغوت را نمیفهمد، شریعت لمس و مرده و ناشدنی را طلب میکند. شریعت انتزاعی. این شریعت اجرایی نیست. زمان و مکان نمیفهمد. اولویت و تقدم و تاخر نمیفهمد. برایش مهم نیست دشمن چرا روی یک حکم شرعی متمرکز میشود برایش مهم نیست طرح ولی و جبهه حق برای تحقق شریعت چیست. لذا فقط نق میزند اگر هم حاکم شود به سرعت ناکارامدیش روشن میشود و کنار میرود. اتفاقی که در عربستان میافتد را ببینید همانطور تغییری که در طالبان رخ داد و همینطور انزوای برخی اندیشه های حوزوی موجود در شیعه، اینها همه اش محصول شریعت لمس شده است. شهید مطهری میگفت غرب اسلام را لمس شده میپسندد. یعنی خالی از اقامه، خالی از ولایت، خالی از قدرت و سیاست. 🔶 شریعت خشک و بی روح، شریعت منفعل و رو به حداقل، شریعت لمس و مرده و انتزاعی، اینها میتوانند تبدیل به زاویه نگاه و سپس فرهنگ خاصی شوند، که شریعت را مستضعف میکند، آنگاه آن را وحید و طرید نگه میدارد، فریادهای ولی و امام جامعه را درست نمیشنود و نمیتواند محقق کند. شریعت و فقه را هم مستضعف میکند ولو عمامه به سر باشد، ولو خود را متدین بداند. 🔸 : آقای علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
دیدار اخیر دانشجویان با رهبر معظم انقلاب 🔰 قسمت اول 🔶 یک مسئله‌ی مهمی که در همه‌ی دیدارهای رهبری با دانشجویان و از جمله در دیدار امسال، فرامتن فرمایشاتشان می‌باشد، ضرورت احساس مسئولیت فضای دانشجویی نسبت به شرایط کشور است. رهبر انقلاب در دیدار اخیر، این نکته را در دو جا بیان کردند و یک نوع انتظار "ابراز نظر ایجابی سازنده‌ی قابل استفاده در دستگاه تصمیم‌گیری کشور" را داشتند و اشاره کردند که رسالت یک جوان، فقط شعار دادن نیست بلکه فکر و اندیشه و ارائه‌ی راهکار برای حل معضلات کشور است. 🔶 این احساس مسئولیت بسیار مهم می‌باشد چون معنای آن، اقدام و عمل است و پشت آن نیز مختصاتی وجود دارد که باید تلاش کنیم رفتارها و کنش‌های فعلی جنبش دانشجویی، بیش از آنکه جنس تماشاگرانه داشته باشد، از جنس بازیگرانه باشد؛ چرا که در میدان بودن و نقش‌آفرینی کردن، ماجرای دیگری دارد و بین کسی که بازی می‌کند و کسی که تنها تحلیل و تماشا می‌کند، تفاوت‌های بسیاری وجود دارد. 🔶 در همین دیدار و نیز در دیدارهای قبلی، ایرادی که رهبری از مسئولین گرفتند بر جنبش دانشجویی نیز وارد است و آن مربوط به "گفتمان رشد" می‌باشد. رهبری خطاب به فلان مسئول می‌فرماید: وظیفه امروز را باید انجام داد و فلان کار را برای صندلی آینده نباید کرد. جنبش دانشجویی نیز جایی نیست که اقدام و برنامه‌ریزی برای آینده شخصی صورت گیرد؛ هرچند کسی که در میدان باشد، رشد می‌کند اما این، ربطی به آن ندارد که ما میدان نقش آفرینی را به زمین تمرین یا عرصه تماشاچی بودن تقلیل بدهیم. 🔶 طبق بیانات رهبری که در این دیدار نیز به عنوان مطالبه آرمانی فرمودند، "ما می‌خواهیم کشور را بر مبنای تعالیم دینی اداره کنیم". ما امروز در مقطع خاصی قرار داریم و در نقطه‌ای هستیم که مهم می‌باشد جمهوری اسلامی برای مسئله‌های مختلف، چه پاسخی را انتخاب می‌کند و در سطح گفتمانی، انتخاب‌ها را بر اساس مبنا و شریعت انجام می‌دهد یا صحنه را به گفتمان‌ها و مبانی غربی و غیراسلامی واگذار می‌کند. 🔶 یکی از موارد مهم دیگر در فرمایشات رهبری، تاکید بر مسئله معرفت، مبانی و مباحث فکری موضوع می‌باشد. مسئله دیگر، توجه به دانشگاه است و مسئله مهمتر، سازنده‌بودن و رو به جلو بودن رفتار فضای دانشجویی و نیز مماس شدن با مسائل کشور و اعلام موضع و نظر و تبیین می‌باشد. 🔸 : آقای مرتضی فیروزآبادی 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#جامعه_اسلامی #نقش_آفرینی #جنبش_دانشجویی #اندیشه #آرمان ✅ دیدار اخیر دانشجویان با رهبر معظم انقلا
دیدار اخیر دانشجویان با رهبر معظم انقلاب 🔰 قسمت دوم 🔸بطور کلی مقوله اثرگذاری جنبش دانشجویی، به درون مایه و قوّت درونی تشکل برمی‌گردد؛ یعنی میزان تاثیرگذاری تشکل در دانشگاه و کشور، نقطه قوّت آن تشکل است. در شرایط کنونی، قوّت برای تشکل دانشجویی دو جزء دارد: 1⃣ بحث تشکیلات 2⃣ فکر (که بخش مهمتر و اثرگذارتری می‌باشد) سلاح جنبش دانشجویی در دانشگاه و جامعه برای یادگیری و ارتباط با مردم، "فکر" است. تشکل باید بتواند حرف بزند و همراهی کند. 🔶 کار مهم فضای دانشجویی در شرایط کنونی این است که حرف خود را بگوید. آن نقطه ای که جنبش دانشجویی باید از لحاظ فکری خود را در آن قوی کند (غیر از مبانی که مهم است) میدان های مبارزه با جبهه مقابل (غرب) است که بطور خلاصه سه آرمان مشخص برای آن وجود دارد؛ عدالت، استقلال، مردم. این سه عنصر از گذشته تا کنون، محل نزاع ما با جریان غرب و شرق بوده و این دعوا ادامه هم خواهد داشت. 🔶 این مهم است که تشکل بتواند در این زمینه، نگاه و تحلیل و حرف برای گفتن داشته باشد. دانشجو بطور پایدار با "اندیشه" جذب خواهد شد. اگر ما اندیشه‌ای متناسب با شرایط امروز و متناسب با ذهنیت و تصویر دانشجو داشته باشیم، جذب و اثرگذاری بر افکار آنان، به خوبی انجام می‌گردد. 🔶 برای اینکه تشکل دانشجویی بتواند به خوبی "فکر" کند، ابتدا باید از "شنیدن" غنی باشد؛ یعنی ارتباط خود با مراکز فکری و اندیشه‌ای متنوع را قطع ننماید و نظرات مخالفین و موافقین را به خوبی بشنود. سپس توان تحلیل خود را بالا ببرد و توان انتخاب صحیح و جمع بندی و تحلیل درست از حرف‌های مختلف را داشته باشد. اگر اینطور نباشد، جنبش دانشجویی به جای فعال بودن، منفعل فضای سیاسی می‌گردد و یا مسئله‌ها را از جریان رقیب انقلاب و جریان غرب وارد می‌کند و منحرفانه به آن می‌پردازد. 🔶 از یک تشکّل، سه توقع اساسی می‌رود: 1⃣ وجود یک محفل مستمر مباحثه و فکر (داشتن بساط فکری در دانشگاه برای شرکت عموم) 2⃣ وجود یک زبان منظم و مستمر (زبان بیان و اثرگذاری مستمر بر همه‌ی اقشار و اذهان) 3⃣ فعالیت و کار میدانی و جهادی (نظیر اردوی جهادی، راهیان نور و...) 🔸 : آقای مرتضی فیروزآبادی 🆔 @tahlil_shjr
(ع) ✅ مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای هیئت علمی پنجمین کنگره‌ی جهانی حضرت رضا (علیه السّلام) 🔶 تشکیل این کنگره و این گردهمایی کار بسیار خوبی است؛‌ ماها در زمینه‌ی معرفت ائمّه نقایص زیادی داریم. ما به عنوان مجموعه‌ اهل تشیع، یکی از وظایف بزرگمان این است که ائمّه‌ خودمان را به دنیا معرفی کنیم حالا بعضی از ائمه(ع) مثل امام حسین (ع) و امیرالمؤمنین (ع)، به دلایلی معرفی‌شده هستند لکن اکثر ائمه(ع) ناشناخته‌اند. 🔶 درباره ابعادی از زندگی ائمه(ع) که راجع به آنها باید کار بشود 1️⃣بُعد معنوی و الهی ☝️یعنی جنبه‌ قداست ائمّه (ع)؛ 💎درباره‌ این باید متقن صحبت بشود ✨باید جنبه‌ ملکوتی، معنوی و عرشی ائمّه(ع) را بیان کنیم. این جزو چیزهایی نیست که ما درباره‌اش بخواهیم تقیّه کنیم یا مثلاً مخفی کنیم. ❇️مسئله‌ معصومیّتشان ❇️ارتباطات آنها با خدای متعال ❇️ارتباطات آنها با فرشته‌ها ❇️ولایت آنها به آن معنای معنوی‌اش 🔺اینها را باید بگوییم ♦️از این جنبه باید یک کار عالمانه‌ی قوی خوبی انجام بگیرد 2️⃣کلمات و درسهای ائمه(ع) 👈در زمینه‌های مختلف؛ مسائل زندگی، مسائل گوناگونِ مورد نیاز انسان: 🔸اخلاقیات 🔹معاشرت 🔸دین 🔹احکام 🔶ائمّه‌ی ما حرف دارند، مکتب دارند که باید بیان بشود. ⏪بعضی از این جنبه‌ها که ما خیلی هم به آن توجّه نمیکنیم، در دنیا موضوعیّت دارد؛ مثلا: 🏷مسئله‌ حمایت از حیوانات 🏷موضوع معاشرتها،‌ مضامینی که درباره‌ ارتباط با غیر شیعه و غیر مسلمان هست 🔍اینها از میان کلمات ائمّه باید بیان بشود و منتقل بشود 📍باید به زبان روز، به زبان فنّی، 📍با شیوه‌های درست 📡به دنیا منعکس بشود 3️⃣مسئله سیاست ⁉️سیاست ائمّه چه بود؟ ❇️هدف عمده‌ی آنها هم ایجاد جامعه‌ی اسلامی بوده؛ که ایجاد جامعه‌ی اسلامی بدون ایجاد حاکمیّت اسلامی امکان‌پذیر نیست؛ پس دنبال حاکمیّت اسلامی بودند. 🌟امامت یعنی ریاست دین و دنیا، ریاست مادّه و معنا. ↙️خب مادّه‌اش عبارت است از همین سیاست و اداره‌ کشور و حکومت 🔺بدون استثنا همه‌ ائمه دنبال این بوده‌اند؛ ♻️منتها با شیوه‌های مختلف، ♻️در فصول مختلف، ♻️با روشها و اهداف کوتاه‌مدّت مختلف؛ ✅امّا هدف بلندمدت یکی بود. 🔶 حالا شما در این باب ببینید نقش امام رضا (ع) چیست؟ مسئله‌ قبول ولایتعهدی امام رضا... در واقع یک مبارزه‌ای بود بین مأمون عاقل و زیرک و بسیار باهوش، و امام رضا و حضرت در این جنگ مأمون را خُرد و خمیر کرده؛ طوری که مأمون مجبور شده حضرت را به قتل برساند. 🔶 بنابراین این سه بخش در زندگی حضرت امام رضا (ع) و بقیه‌ ائمه باید تبیین بشود. 🏷هنر شما این است که این سه بخش را 📌اوّلاً استخراج کنید 📌ثانیاً اینها را از زیاده‌گویی‌ها و حرفهای غیر متقن تخلیص کنید؛ 📌ثالثاً با زبان مناسب، با زبان روز، با زبان قابل فهم برای مخاطب غیر شیعه و حتّی شیعه چون دوری بعضی از جوانهای خودمان هم از این معارف، کمتر از دوری غیر شیعه و غیر مسلمان نیست و اطّلاعی ندارند بیان کنید اینها را. 🔶 اگر این کار انجام بگیرد، فقط صِرف یک گردهمایی و سخنرانی و مانند اینها دیگر نخواهد بود؛ یعنی یک فایده‌ محسوسی بر آن اتفاق می‌افتد. 🆔 @tahlil_shjr
هویت اسلامی ایرانی به امام رضا(ع) پیوند خورده است.pdf
91.1K
(ع) ✅ هویت اسلامی ایرانی به امام رضا (ع) پیوند خورده است 🔶 هویت اسلامی ایران مردم ایران به امام رضا علیه‌السلام پیوند و گره خورده است که فکر میکنم ما کمتر از این بُعد هویت‌ساز به امام رضا علیه‌السلام نگاه کرده‌ایم و می‌توان بیان داشت امام رضا علیه‌السلام به طور خاص یک نقش ‌هویت‌ساز برای جامعه‌ی ایران دارد. سه محوری که رهبر انقلاب درباره کنگره جهانی حضرت رضا علیه‌السلام تعیین کردند خیلی اهمیت دارد. آن جنبه‌ی معنوی اهل بیت علیهم‌السلام، جنبه‌ی اخلاقی اهل‌بیت علیهم‌السلام، جنبه‌ی قدسی اهل‌بیت علیهم‌السلام امروز در سطح جهانی یک گمشده است. 🔸 : حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سیّدسعیدرضا عاملی؛ دبیر پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا علیه‌السلام 🆔 @tahlil_shjr
حجتی برای تاریخ 🔸 : استاد رحیم‌پور ازغدی 🆔 @tahlil_shjr
حجتی برای تاریخ.pdf
3.8M
✅ حجتی برای تاریخ 🔰 تبیین خطبه تاریخی امام حسین (ع) در آستانه قیام عاشورا 🔶 این خطبه در آستانه قیام عاشورا و در زمان اوج اقتدار حکومت معاویه مطرح شده است؛ ۲۰ سال است که پس از شهادت امیرالمومنین (ع) و براندازی حکومت امام حسن (ع)، معاویه کل جهان اسلام را تحت سلطه دارد (۱۰ سال در زمان امام حسن (ع) که سرانجام ایشان را با کمک خوارج و کسانی که از نزدیکانشان بودند به شهادت رساندند و ۱۰ سال هم که فرمانده و رهبر این جبهه سیدالشهدا (ع) بوده است) منتها شرایط و امکان برای قیام مسلحانه آماده نیست و درگیری ادامه دارد. در واقع همه می‌دانند که یک دو قطبی ایجاد شده و خط امیرالمومنین (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) با خط این‌ها متفاوت و متعارض است. معاویه که به مدت ۲۰ سال بر جهان اسلام مسلط شده و در حال زمینه چینی برای به قدرت رساندن یزید به عنوان جانشین خودش است به نام خان المومنین و داعی مومنین شناخته می‌شود. او ظواهر مذهب را رعایت می‌کند اما در پشت صحنه هر کاری را انجام می‌دهد. 🔸 : استاد رحیم‌پور ازغدی 🆔 @tahlil_shjr
َ اسلام، از جمهوریت و مردم‌سالاری جدا نیست 🔶 ولیّ خدا، وظیفه مردم را انجام نمی‌دهد جمهوریت و مسئولیت مردم در ادارۀ جامعه و اصلاح امور خودشان بسیار جدی است. گاهی از اوقات خودِ مردم هم دوست دارند که یک دیکتاتور مصلح بیاید و کارها را بدون رأی و نظر مردم سامان بدهد ولی اولیاء خدا این کار را نمی‌کنند. اتفاقاً ایرادی که خوارج به امیرالمؤمنین علی (ع) می‌گرفتند همین بود که تو چرا حرف ما را گوش می‌دهی؟ تو چرا اینقدر ما را آدم حساب می‌کنی؟ تو چرا اینقدر ما را مسئول می‌دانی؟ اواخر نزاع اینچنین شد که گفتند که ما یک خلیفه‌ای می‌خواهیم که مثل دیگر خلفا فرد قاطعی باشد، تو فرد قاطعی نیستی یا علی (ع)! 🔶 ولایت، نگهبان جمهوریت است آن‌وقت این اسلام و این ولایت را بعضی‌ها در مقابل جمهوریت قرار می‌دهند. جمهوریتی که در اسلام هست، جمهوریتی که در ذات ولایت نهفته است، آن قدر عمیق است که بوی آن جمهوریت هم به مشام جهان غرب نخورده است. جمهوریت در نزد اولیاء خدا آن قدر مهم است که موجب مظلومیت ائمۀ هدی (ع) شده است. اینکه مردم در ادارۀ امور خودشان مسئولیت دارند، این ذات اسلامیّت است. با این نگاه ولایت را می‌توان اینطور توضیح داد که ولایت، نگهبان جمهوریت است. ولایت شاخصی برای تحقق جمهوریت است. 🔶 جامعۀ ایده‌آل ولایی چگونه است؟ خیلی‌ها فکر می‌کنند جامعۀ ایده‌آل ولایی جامعه‌ای است که در آن ولایت ولیّ خدا حاکم شود و همه از ایشان اطاعت کنند. اگر فقط همین دو معیار را در تعریف ولایت در نظر بگیریم، قطعاً غلط است. جامعۀ ایده‌آل ولایی صرفاً دارای این دو معیار نیست. جامعۀ ایده‌آل از نگاه قرآن یک عنصر دیگر هم می‌خواهد. جامعۀ ولایی خوب جامعه‌ای است که آنقدر بصیرت و قدرت تشخیص داده باشد که بدون امر ولیّ خدا هم بداند که چه کار باید بکند. بدون امر ولیّ خدا، ولیّ خدا را نصرت کند، دین خدا را نصرت کند و مسئولیت خود را بشناسد. 🔶 تعبیر قرآن در مورد قدرت تشخیص مؤمن خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ (سوره حدید، آیه 25)». شاخص نهایی‌ ارسال رسل و فرستادن کتاب و میزان، برپایی عدل توسط مردم است تا خدا ببیند و معلوم بشود که چه کسی خدا و پیامبران او را هنگامی کمک می‌کند که پیامبر و ولیّ خدا بالای سرش نیست تا او را کنترل کند و به او بگوید این کار را بکن یا آن کار را بکن. تعبیر کمک کردن «بالغیب» می‌تواند نشان از قدرت تشخیص بالا در زمان عدم حضور پیامبر (ص) و ولیّ خدا باشد. جامعۀ ولایی، جامعه‌ای با قدرت تشخیص بالا در سیرۀ اولیاء خدا این را می‌بینیم که بعضی از اوقات ولیّ خدا هست ولی دستور نمی‌دهد و ما باید تکلیف خود را تشخیص بدهیم. مثلاً در شب عاشورا امام حسین (ع) به اصحاب خود دستور ندادند که بمانید ولی آنها ماندند! حتی به آنها فرمودند که اگر می‌خواهید بروید، بروید ولی آنها ماندند. آنها از قدرت تشخیص خودشان استفاده کردند و امام حسین (ع) دستوری برای ماندن نداده بودند. 🔶 بعضی‌ها الآن منتظرند که امام زمان (عج) بیاید و به آنها دستور بدهد که چه‌کار باید بکنند! تعبیر کمک کردن «بالغیب» برای زمانی است که پیامبر خدا (ص) بالای سر تو نیست و اگر دین خدا را نصرت کردی، هنر کرده‌ای. پس جامعۀ ولایی، یک جامعۀ صرفاً مطیع نیست. جامعۀ ولایی، یک جامعۀ صرفاً با معرفت و با اعتقاد نیست. جامعۀ ولایی جامعه‌ای است که دارای قدرت تشخیص برای اجرای مسئولیت است هرچند ولی خدا بالای سرش نباشد، یا باشد ولی دستور مستقیم ندهد. 🔸 : حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🆔 @tahlil_shjr
عواقب ریاست طلبی 🔶 امام حسین (ع)، یکی از یاران خود به نام «بریر بن حضیر» را نزد «عمر بن سعد» فرستادند تا او را نصیحت کند. عمر سعد در پاسخ به نصایح بریر گفت: «می دانم هر کسی که با حسین بجنگد و او را بکشد در آتش است !» بریر پرسید: «پس چرا می خواهی با او بجنگی؟!» عمر سعد پاسخ داد: «ای بریر! آیا می خواهی حکومت ری را رها کنم تا آنجا به کس دیگری برسد؟!» بریر نزد امام حسین برگشت و گفت: «عمر سعد می خواهد برای رسیدن به حکومت ری، شما را بکشد!» الفتوح ، جلد ۵ ، صفحه ۱۷۱ 🔶 حُب و شهوتِ ریاست آخرین و قدرتمندترین شهوت انسان است که او می تواند بر آن مسلط شود، فهمیدن محرم و امام حسین (ع) یعنی در جامعه اسلامی جاه طلبی و ریاست خواهی معنا ندارد. 🔸 : آقای دکتر علیرضا زادبر 🆔 @tahlil_shjr
اما بعد ..... 🔰 قسمت اول 🔶 بعد از شهادت رئیسی مظلوم، بارها با این پرسش مواجه شدم که حکمت شهادت او چه بود؟ او که داشت گره ها را دانه دانه باز میکرد، مشکلات ایران در حال حل شدن بود، در منطقه در حال قدرت‌نمایی آنچنانی بودیم، چرا اینطور شد؟ چرا باید در انتخابات به چنین نتیجه‌ای میرسیدیم؟ 🔶 به نظرم پیروزی ایران باید با رشد حقیقی مردم محقق شود. خدا وقتی مردمی را دوست دارد، رشد آنها را رها نمیکند، او امکانات جدیدی می‌دهد تا رشد کنند، بنا نبود با وجود این همه ضعف هایی که داریم، به نتیجه برسیم. پس باید اول ضعف هایمان را میدیدم و میشناختیم، ثانیا امکانات بیشتری برای رفع آن ضعفها به دست می‌آوردیم. خون شهید رئیسی این هر دو را به ما داد. ضعف هایمان را امروز بالعیان می بینیم. کدام ضعف ها؟ نیش و کنایه های آنانکه دولت شهید رئیسی را کوتاه قامت میدانستند، مخبر را کذاب می‌نامیدند، جهت‌گیری دولت را نئولیبرال و غیر انقلابی نام نهادند، در کنار سکوت و بی خیالی برخی دیگر. یادتان هست، آن روز که رهبر گفت امیدآفرینی، عمیقترین و فوری ترین جهادتان است، تبلیغ نکنید اسلام سیلی میخورد، و ما این کار را "گفتار درمانی" بی فایده دانستیم، آری ما همین بودیم که الان می‌بینید. همین آدمهایی که امروز به چهره هم پنجه میکشیم، یقه میگیریم، مچ میگیریم، یکی را فاسد مینامیم و دیگری را متحجر. تا دلمان خنک شود. 🔶 خدا خواست رئیسی مظلوم را ببرد شاید راحت تر او دست ما را بگیرد و بلندمان کند. او اگر شهید نمیشد چه میشد؟ با این وضعیت ما شاید اصلا دور دوم دولتش رای هم نمی‌آورد یا رای می‌آورد و ریزش آرا مردم خیلی بیشتر از اینها بود، و بدتر آنکه ما هم بنای تغییر نمیداشتیم و زشتی‌های پنهان شده‌مان هم آشکار نمیشد مثل انتخابات مجلس که رهبری بارها گفت تلخ نکنید کام مردم را، و ما توجهی نکردیم. آری او با شهادتش خودش و دولتش سنجه و الگویی شد برای ما، او دوباره نشاط و شور سیاسی را حیات بخشید، نگاه منفی و سیاهی که نسبت به مدیران کشور ساخته بودیم و به آن عادت کرده بودیم تغییر داد، نگاه خوش به کارگزاران نظام ایجاد کرد. خدای متعال این امکانات را با خون شهید و نمایش ضعفهایمان به ما داد که برخیزیم. 🔶 بیایید برگردیم سخنان اخیر رهبری با مجلسیان را مرور کنیم، راه همان است که او گفت. بس کنیم دشمنی با رئیس جمهور جدید را. بس کنیم تحجر و فساد را. تحجر یعنی ظاهرگرایی و کنار گذاشتن باطن، باطن چیست؟ عقل و اخلاق و ولایت. این سه، اساس عمق و باطنند، بشکنیم این ظاهرگرایی و تحجر را. اصلی ترین فساد هم یعنی ضربه زدن به نظام انقلابی به خاطر خودخواهی و حزب‌خواهی‌ها و رفیق بازیهایمان، چگونه؟ با دوقطبی های غلط که باعث ضعف همه‌مان میشود، با جابجا کردن اصل و فرع ها نه آنگونه که رهبر میگوید، و اینها یعنی جهت و قدرت را بگیریم، فساد یعنی دلمان را از کینه مسئولین جدید خالی نکنیم و موفقیت منتخب مردم را موفقیت خود نبینیم. این ما هستیم که باید تغییر کنیم، جای دیگر خبری نیست. بیایید به مدد و شکرانه خون پاک شهید رئیسی مظلوم قد بکشیم. پیروزی اصلی این است رفقا. 🔸 : آقای علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
نماز میّت به‌مثابه نقطۀ عطف در فقاهت شیعه! 🔶 پس از تلخیِ خبر شهادت اسماعیل هنیّه در تهران، خبر جالبی که امروز منتشر شد، «اقامۀ نماز میّت بر پیکر ایشان توسّط رهبر معظّم انقلاب» است. این احتمالاً اوّلین‌بار در تاریخ شیعه است که یک فقیه برجستۀ شیعه بر پیکرِ یک نفر از اهل‌سنّت نماز میّت اقامه میکند! این از نظر فقهی وقتی جالب‌تر می‌شود که میدانیم قرار است رهبر انقلاب برای ایشان از خداوند طلب رحمت و مغفرت نماید! 🔶 این موضوع که نشان از فتوای خاصّ ایشان دربارۀ اهل‌سنّت دارد، قطعاً نقطۀ عطفی در نگرش و فتاوای فقهای آیندۀ شیعه نسبت به اهل‌سنّت خواهد بود. چیزی شبیه فتوای امام خمینی (رضوان الله علیه) به حلّیت شطرنج... ماجرا وقتی جالب‌تر میشود که توجّه کنیم شهادت اسماعیل هنیّه در تهران، علاوه‌بر پیام ناامن‌بودنِ تهران (به‌ویژه برای افراد ضدّصهیونیسم)، افکار عمومیِ جهان عرب را دچار شبهه دربارۀ ارادۀ حاکمیّت ایران بر محافظت از جانِ ایشان کرده بود... 🔶 امّا حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (سایه‌اش مستدام) که تبحّر در تبدیل تهدیدها به فرصت دارند، با این تصمیم، هر دو موضوع را منحلّ کردند. این یعنی عمق تازه‌ای اخوّت شیعه و سنّی که دیگر هیچ چیز (حتّی جنایت وحشتناکی همچون ماجرای پاراچنار) نمیتوانند در آن خدشه کنند... 🔸 : آقای علیرضا ملااحمدی 🆔 @tahlil_shjr
تشبیهِ غزّه با کربلا؛ سهل و ممتنع! 🔶 نوحه بر غزه و مقایسه‌اش با کربلا، برخی میراث‌گرایان را نگران کرده است! متوقف‌کردنِ عاشورا در سال ۶۱ هجری و دفنِ کربلا در کربلا هم عده‌ای از انقلابیان را برآشفته است! و باز دعوا و برچسبِ «افراطی‌ها/ هیئت سکولار» و غیره رونق گرفته است! 🔶 ادعا: نه کسی با اهل‌بیت علیهم‌السلام قابل مقایسه است (لا یُقاس بآل محمد (ص) من هذه الأمّة أحد) و نه هیچ‌روزی -حتی شهادت ائمهٔ اطهار- در عظمت مصیبت، روزِ حسین علیه‌السلام می‌شود (لا یوم کیوم الحسین)؛ لکن غزه، کرب‌و‌بلای حسین (ع) را ارث برده است! 🔶 آیا مقایسه‌ناپذیریِ کسی با امیرالمؤمنین علیه‌السلام مجوّز است که حکومت و حکمرانی‌ای غیرعلوی اختیار کند؟! اینکه عظمت مصیبت هیچکس به «رتبه»ی مصائب حسین (ع) نمی‌رسد، آیا مجوّز است که تشابه و تشبّه به او (با مقیاس‌کردنش) واجب نباشد؟! حسین (ع) بلندترین «قله»ی فداکاری برای خداست که هم «دامنه»ی پیروان را بالا کشیده و هم «سلسله‌جبال»ِ تأسّی و تشبّه در قبل و بعد از خود را موجب شده است! 🔶 پیامبرانی که پیش از او گذرشان به کربلا افتاده و پیش‌آمد و خون‌آمدی به خود دیده‌اند؛ از خدایشان شنیدند که: «فسال دمُک مؤافقة لدمه»: خونت برای تشبّه به خون حسین (ع) جاری شد! عجب از کسانی که قمه‌زنی با دستان خود -بدون هیچ نصّ شرعی- را تشبّه به شمشیرها بر حسین (ع) می‌شمارند؛ اما تشبّه و تشابه‌خواندنِ خون‌های ریخته‌شدهٔ تأسّی‌کنندگان به حسین (ع) را مقابل یزیدهای زمان، برنمی‌تابند! 🔶 برخلاف مبنای فقهیِ توقیفی‌بودن شعائر، خودزنی با قمه را تشبّه به حسین (ع) می‌شمارند؛ اما بر مبنای وجوبِ تأسّی به سیّد مظلومان و شهید و کشته‌ دادنِ زنان و فرزندان، تشبّه به امامِ شهید نمی‌دانند؟!!وقتی پوست سر و صورت اسماعیل صادق‌الوعد را کندند، در پاسخ به فرشته‌ای که برای مدد آمده بود گفت: لي أسوة بما یصنع بالحسین (ع): برای من تأسّی به آن چیزی است که با حسین (ع) می‌کنند! اسماعیل به عظمت مصیبت حسین (ع) نرسید اما اگر به کرب‌و‌بلای حسین (ع) هیچ شباهتی نیافته، پس تأسّی چه معنا دارد؟! 🔶 ابوذر غفاری وقتی در غربت و تنهایی در تقابل با جریان استئثار (ویژه‌خواریِ أموی) و استبداد به تبعید رفت، تبعیدش را با روز حسین (ع) مقایسه کرد و دوستانِ اندکش را چنین تسلّی داد: ما أیسَر هذا و لکن کیف أنتم إذ قتل الحسین (ع) قتلا (یا: ذبح ذبحاً) والله لایکون فی الإسلام بعد قتل الحسین أعظم قتلا منه: این (تبعید و غربت) آسان است اما شما چه می‌کنید وقتی حسین (ع) را آن‌گونه بکُشند یا ذبح کنند؟! به خدا قسم قتلی بزرگ‌تر از آن در اسلام نیست. 🔶 حافظانِ میراث جا دارد نگران باشند تا کسی در «رتبه» با اهل‌بیت (ع) و «روزی در عظمت مصیبت» با روز حسین (ع) مقایسه نشود؛ چون آن مصیبتِ عظما در عالم بالا هم اثر کرده -به حسب روایات صحیح- و آسمان و زمین و همهٔ مخلوقات بر آن گریسته‌اند! امتدادبخشی به میراث هم جای نگرانی دارد تا مبادا حسین (ع) در ۶۱ هجری دفن شود و الگو و بالتّبع «شبیه‌ساز» نشود! که وگرنه؛ گریه‌کنانِ امروز با گریه‌کنانِ روز عاشورا بر تلّی در همان کربلا، و در حالِ نظاره بر کشته‌شدن حسین (ع) فرقی نمی‌کنند! 🔶 از همین‌رو بود که شهید مطهری فریاد می‌کرد «شمر زمانت را بشناس» و رهبر انقلاب اسلامی از «کربلای غزه» می‌گوید و امام موسی صدر در کتاب ارزشمند «سفر شهادت» بین عاشورا و فلسطین پیوند می‌زند. امام رضا علیه‌السلام در روایت معروف «ریّان بن شبیب» هر دونگرانی را برای‌مان به‌زیبایی جمع کرده است: «إنّ یوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذلّ عزیزنا بأرض کرب و بلاء و اورثنا الکرب و البلاء إلی یوم الانقضاء» 🔶 روز حسین (نه روزها و مصائب دیگر) است که پلک‌های ما را مجروح و سیل اشک از چشمان ما جاری کرده است [همان لقد عظمت الرزیّة و جلّت و عظمت المصیبة] اما هم‌او در ادامه می‌فرماید: به ما «کرب و بلا» تا روز انقضاء (فرج) ارث داده شده است! یعنی همان مضمون: کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا (که سخن مشهوری است و روایت نیست). این کرب و بلا، «ارث» حسین بر حسینیان است؛ همان کرب و بلاست تا ارث‌بودن درست باشد؛ لذا شبیه خواندنش انحراف از میراث نیست. تا وقتی وارث حسین (عج) در مرتبهٔ غیبت و «الذین استضعفوا» است، فرج و گشایش برای مظلومان و مستضعفان نیست و آنها در کرب و بلایند. 🔶 غزه بدین معنا، چرا کرب‌و‌بلای حسین (ع) نباشد؟! ملّتی که در مقابل ضَیم (ظلمِ ننگ‌آمیز) ایستاده، به سیّد اهل إبای از ضیم-یعنی حسین بن علی (ع)- تأسّی کرده است. این نکتهٔ سهل و ممتنعِ تشبیه غزه با کربلاست! آنچه غزّه از مصیبت می‌بیند، ارثِ کرب‌وبلای ننگ‌ناپذیریِ حسین (ع) است؛ ولو هیچ‌روزی در «رتبه»، روزِ حسین در «عظمت مصیبت» نمی‌شود! 🔸 : حجت الاسلام محسن قنبریان 🆔 @tahlil_shjr
مسلمان‌زیستن چگونه ممکن است؟ 🔶 آیا ممکن است زندگیِ یک یهودی یا مسیحی، مسلمانانه‌تر از یک مسلمان باشد؟! آیا ممکن است زندگیِ یک اهل‌سنّت، شیعه‌وارتر از یک شیعه باشد؟ 📗 نکته‌ای قابل‌تأمّل از گفتار ۲۸ کتاب «طرح کلّی اندیشۀ اسلامی در قرآن»: «آیا در ولایت طاغوت مسلمان زیستن ممکن است؟ [معنای] مسلمان‌زیستن چیست آقا؟ 🔶 مسلمان‌زیستن یعنی تمام امکانات و انرژی‌ها و نیروها و قدرت‌ها و استعدادهای یک انسان دربست در اختیار خدابودن؛ همه چیزشان، مال‌شان، جان‌شان، فعالیت و حرکت روزانه‌شان، خواب شب‌شان، اندیشه و فکرشان در اختیار خدا... 🔶 آیا مثالی میتوانید برایش بزنید؟ بله ... مثل جامعۀ مدینه در زمان حیات پیغمبر. در زمان حیات پیغمبر جامعه، مدینه یک جامعۀ بنده خدا بود؛ یک جامعۀ مسلمان بود. آنجا هر قدمی که برمی‌داشتی در راه خدا بود. آنجا یهودی و مسیحی هم تحت فرمان اسلام اگر زندگی میکرد، زندگی‌اش زندگیِ اسلامی بود. در جامعۀ اسلامی، یهودیِ تحت ذمّه هم، مسيحیِ تحت ذمّۀ اسلام هم، در راه اسلام حرکت می‍‌کند. از لحاظ اعمالِ شخصی، یهودی‌ست؛ اما از لحاظ یک عضوِ اجتماعی، یک مسلمان است. خیلی مسلمان‌تر از آن مسلمانی که در نظام طاغوتی زندگی می‌کند!» 🔸 : حجت الاسلام علیرضا ملااحمدی 🆔 @tahlil_shjr