eitaa logo
شجر
1.2هزار دنبال‌کننده
765 عکس
38 ویدیو
1.6هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
"برای خودمان بده" یعنی چی؟ این یک درس اخلاق نیست 🔶 اگر برایتان و در ذهنتان حذف رقیب پر رنگ تر از نشان دادن قوت و کارآمدی منتخب خودتان است، و به همین دلیل پرسش از کارآمدی منتخب شما و ضعف هایش را سرسری عبور میکنید، عملا دارید در جان خودتان و در نفس جریان انقلابی روحیه "داغان کنندگی" را بر روحیه "سازندگی" مقدم میکنید. یعنی شما در حال ایجاد یک جریان "بی فایده" در فرآیند "پیشرفت" کشور هستید. 🔶 امر بی فایده باقی نمی‌ماند و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض. نابود شدن یعنی ریزش، یعنی تلفات، یعنی دور کردن مردم از خود، یعنی ایستادن مقابل مردم به جای جهت دادن به آنها. اگر توجهتان به رای آوری کاندیدایتان بیشتر از توجه به رشد مردم است، عملا در حال ایجاد یک جریان دور از مردمسالاری دینی هستید. 🔶 اگر پرداختن به حاشیه ها برایتان جدی است، بدانید عملا دارید در خودتان شخصیتی دور از متن می‌سازید. شخصیتی خاله زنک. نتیجه اش چیست؟ ایجاد یک جریان دور از "عقلانیت" که معمولا "اصل و فرع" را گم می‌کند. اگر خود را در داوری در موضع جهل قرار می‌دهید یعنی به تهمت و دروغ نزدیک می‌شوید و این عملا روحیه ای بی تقوا از ما خواهد ساخت و جریانی اجتماعی دور از معنویت و اخلاق شکل می‌دهد ولو به ظاهر آرمانجو باشیم. 🔶 اگر به دلیل انتخاب و علاقه به یک نفر، در نکاتی که از او آشنایی لازم ندارید خیال پردازانه آن را مطلوب جلوه میدهید، مثلا عملکرد و مدیریتش را نمی‌شناسید اما ذهنی و خیالی آن را برای خودتان مطلوب جلوه میدهید، عملا روحیه ای دور از عینیت و واقعیت و روحیه ای تخیلی و نه حق طلب شکل میدهید، این باعث احساس سرخوردگی و احساس بن بست در ادامه راه می‌شود و عملا رغبت مردم را به مخالفین خودتان بیشتر میکنید. 🔶 اگر اهل دعوا و جدل و اختلاف و شکاف با رفقایتان شده اید، روحیه تان دور از افق نگاه ملی و کلان میشود، و قدرت جامعه و تقابل با دشمن برایتان کم اهمیت می‌شود و این میدانید یعنی چی؟ یعنی" عملا " دوری از رهبری، چون در این افق می اندیشد و از سوی دیگر این "عملا" مدد دهندگی به دشمن است و لو ادعایمان گوش فلک را کر کند‌ مصداق لم تقولون ما لا تفعلون می‌شویم. بی ربط به رهبری و مدد کننده دشمن خواهیم شد. پناه بر خدا. 🔶 اگر اساسا به ضع فهای کاندیدای خود توجهی ندارید و از کنار آن ساده عبور میکنید به مرور زیست با آن ضع ها را می‌پذیرید و از کاندیدای خودتان رنگ میگیرید. و این یعنی چی؟ یعنی عملا ضعف های یک نفر را تبدیل میکنیم به یک پدیده کلان اجتماعی. مثال در این جهت زیاد در ذهن من و شما هست که چطور ضعف های شخص مورد علاقه مان را تبدیل به یک پدیده کلان اجتماعی کرده ایم و چوبش را هم خوردیم و میخوریم، کافی است مرور کنیم. 🔸 : آقای علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
مهم‌تر از انتخاب اصلح! 🔶 «من بارها گفته‌ام که اصل حضور مردم در انتخابات، حتّی از انتخاب اصلح هم مهم‌تر است؛ اگرچه انتخاب اصلح هم بسیار اهمیت دارد.» به نظر شما آیا در این جملات حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ابهام وجود دارد و فاقد صراحت است؟ آیا می‌شود این عبارت‌های سرشار از حکمت و معنا را مورد توجه قرار نداد؟ 🔶 باید منتظر هشتم تیر ماه بمانیم تا ببینیم مشارکت مردم در انتخابات دوره چهاردهم ریاست‌جمهوری چگونه رقم می‌خورد؟ بررسی نتایج نظرسنجی‌های به‌دست آمده گویای آن است که به احتمال زیاد مشارکت مردم در انتخابات پیش‌ رو عدد ۵۰ درصد را پشت سر خواهد گذاشت. آیا جا ندارد پیشاپیش به دلیل این پیروزی و حماسه بزرگ که دفع‌کننده بسیاری از تهدیدات است، در مقابل خدای مهربان سجده شکر سایید؟این رخداد مهم البته تازگی نداشته و منحصر به این انتخابات نیز نیست؛ میانگین مشارکت مردم ایران در انتخابات‌ها با وجود انواع و اقسام چالش‌های داخلی و خارجی از میانگین دموکراسی‌های غربی بالاتر است. در این میان، آمارها به ما می‌گوید که معدل مشارکت مردم در ادوار انتخابات مجلس ۵۸/۸ درصد بوده است. عددی که وقتی در کنار میانگین ۶۶/۶ درصدی مشارکت مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری قرار می‌گیرد، نشان می‌دهد موضوع مشارکت مردم ایران در انتخابات با وجود شدیدترین فشارهای تبلیغاتی و مشکلات اقتصادی که مردم با آن دست به گریبان هستند، فراتر از میانگین نظام‌های دموکراتیک در جهان است. 🔶 به یاد داشته باشیم که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون سیاست قطعی رهبر معظم انقلاب اسلامی، مشارکت حداکثری در انتخابات بوده و رهبری هیچ‌گاه از این سیاست اعلامی عدول نکرده‌اند. رهبر معظم انقلاب را به حق باید بزرگ‌ترین مدافع مردم‌سالاری دینی در ایران دانست که ذره‌ای از این آرمان کوتاه نیامده‌اند. در ماه‌های پایانی دولت مرحوم هاشمی برخی افراد نام‌آشنای جبهه اصلاحات پیشنهاد تغییر قانون اساسی را دادند تا ریاست‌جمهوری مرحوم هاشمی مادام‌العمر شود، اما ایشان با قاطعیت مخالفت کردند. در سال ۱۳۸۸ نیز برخی عناصر و گروه‌های سیاسی کوشیدند تا به شکل دیگری همه قواعد قانونی و مردم‌سالاری را زیر پا بگذارند که باز رهبر معظم انقلاب در مقابل آنان ایستادند. 🔶 بعدها چهره شاخص جریان سیاسی اصلاح‌طلب اعلام کرد، امکان دست‌کاری در انتخابات جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. مردم‌سالاری دینی و مشارکت مردم در انتخابات از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران و خاصه تدابیر و حمایت‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی است و پرچم حماسه ۸ تیر را پیش و بیش از همه باید دلسوزان و علاقه‌مندان نظام جمهوری اسلامی بر سر دست بگیرند و معانی و پیام‌های این رویداد با شکوه را باید آنان روایت کنند، نه کسانی که سابقه عملی‌شان در این زمینه برخلاف ادعاهای‌شان است. 🆔 @tahlil_shjr
مردم‌سالاری دینی ایران مدلی قابل عرضه به جهان 🔶 برخی معتقدند، آمریکا مانند «شهری نورانی بر فراز یک تپه» است و دولتمردان این کشور باید آمریکا را چنان بسازند و قوی کنند تا نگاه سایر دولت‌ها به این شهر و «فانوس هدایتگر دموکراسی» جلب شود؛ اما واقعیت به گونه‌ای دیگر رقم خورده است که تارنمای نشریه آمریکایی «هیل» در گزارشی با اشاره به نتایج نظرسنجی مؤسسه افکارسنجی «پیو» درباره تشدید اختلافات داخلی در آمریکا نوشته است: «فانوس دموکراسی آمریکایی رو به خاموشی می‌رود»؛ چرا که رهبران غرب دیگر به آمریکا به مثابه یک الگو در حوزه دموکراسی نگاه نمی‌کنند. 🔶 این مسئله در میزان مشارکت مردم آمریکا در انتخابات‌های این کشور نیز خود را نشان داده است. آمارها حاکی از آن است که تا پیش از سال 2018 اغلب مشارکت آمریکایی‌ها در انتخابات‌های پارلمانی برابر یا پایین‌تر از 40 درصد بوده است. در فرانسه، برای نمونه دیگری از کشورهای غربی، طی سال‌های اخیر مشارکت زیر 49 درصد بوده است. برخی کشورهای غربی دیگر نیز قوانین خاصی را وضع کرده و مجازاتی را برای شخص غایب در انتخابات در نظر گرفته‌اند. 🔶 شهروندان غایب استرالیایی باید جریمه نقدی بپردازند، در غیر این صورت به زندان خواهند رفت یا در برزیل برای کسانی که در انتخابات شرکت نکنند، گذرنامه صادر نخواهد شد. بنابر قانون اساسی بلژیک، اگر کسی پس از دریافت دعوت‌نامه برای رأی دادن، پای صندوق نرود و عذر موجهی هم نداشته باشد، بین ۲۵ تا ۵۰ یورو جریمه می‌شود. اگر این غیبت دوباره تکرار شود، جریمه بین ۵۰ تا ۱۲۵ یورو افزایش می‌یابد و اگر کسی در چهار دور انتخابات شرکت نکند، علاوه بر چهار بار جریمه، نام او از فهرست رأی‌دهندگان به مدت ۱۰ سال خط خورده و در هیچ مقام و اداره دولتی پذیرفته نخواهد شد و هیچ کمک و امتیازی نیز از سوی دولت دریافت نخواهد کرد. 🔶 اما در جمهوری اسلامی ایران شرایط جور دیگری است. با وجود اینکه هجمه‌های رسانه‌ای تلاش دارد بی اعتباری انتخابات ایران را به ذهن متبادر کند و نیز تحریم‌های متعدد با هدف مأیوس‌سازی، ملت ایران را نشانه گرفته‌اند؛ اما در انتخابات سال گذشته مشارکت بالای ۴۱ درصد را شاهد بودیم. این در حالی است که در ایران مجازاتی برای غایبان در انتخابات نیز وضع نشده است. در انتخابات پیش رو نیز باید بیان کرد رئیس جمهور شهید تراز ریاست جمهوری را تغییر داد و شهادت او باورهای اجتماعی را راسخ‌تر از گذشته کرد؛ به گونه‌ای که به گزارش مرکز تحقیقات صدا و سیما، میزان مشارکت، پس از شهادت شهید رئیسی در مقایسه با قبل از این سانحه، ۱۲ درصد تا کنون افزایش داشته و امید می‌رود از آمار فعلی نیز فراتر رود. از این رو می‌توان مدل مردم سالاری دینی نظام جمهوری اسلامی ایران را به منزله الگویی کارآمد به جامعه جهانی معرفی کرد. 🆔 @tahlil_shjr
مردمسالاری اخلاقی 🔶 برخی دوستان از رفتارهای غیر اخلاقی مدافعین آقای پزشکیان و نزدیکان او ناراحت میشوند، دیدم و شنیدم که عده‌ای دعا می‌کردند که مشارکت بالا نرود و این جریان کذاب و بی اخلاق رای نیاورد، و دولت سوم روحانی روی کار نیاید. اینها متوجه نیستند که مشارکت بالا در این انتخابات و هر انتخاباتی مهمتر از انتخاب کاندیدای اصلح است. همه کاندیداها صلاحیت دارند برای ریاست جمهوری. این تصریح رهبری است. درست هم هست. اما نکته ای مهم را باید دقت کنیم که عرض میکنم. 🔶 بعضی دیگر از دوستان معتقدند اتفاقا این رفتارها خوب است، باعث می‌شود عده‌ بیشتری پای صندوق های رای بیایند، مشارکت بالا برود، اینها استنادشان به نکته ای است که گفتم، یعنی افزایش مشارکت برای کشور بسیار مهم است، چون اقتدار نظام را نشان میدهد، باعث ظهور مشروعیت نظام میشود، تصمیمات ایران در دنیا با قدرت انجام می‌شود، شکل گیری و رشد جریان بی‌تفاوت که برای کشور مثل سم است متوقف میشود و آثار فوق العاده اقتصادی، امنیتی، راهبردی و غیره. اما نکته مهمی هست که در انتها عرض میکنم. 🔶 شبیه این وضعیت را در جبهه آقای جلیلی هم به گونه دیگر هست و قبلا درباره‌اش نوشتم، جریان بلاگر نماینده ها و عادل فردوسی‌پورهای ریشو، که به وضوح مقابل صراحتهای رهبری می‌ایستند، صراحت به حاشیه نساختن، جدال راه نینداختن، لجن پراکنی نکردن و از طنزهای تلخ روزگار اینها انقلابی و ولایی به حساب می آیند، اینها به عنوان نماینده آقای جلیلی از طرف ستاد ایشان این طرف و آن طرف سخنرانی میکنند. آری شبیه این بی‌اخلاقی‌ها در کمپین آقای جلیلی هم هست جریانی که حتی حاضرند با کذب و دروغ با تهمت با توهین، چهره دیگری را خراب کنند که رأی بیاورند، ممکن است کسی بگوید بودن اینها هم خوب است چون باعث می‌شوند بخشی از مذهبی های ناامید از مسئولین مستقر، بالاخره بیایند و رای بدهند، رای سفید ندهند یا هر چه. 🔶 من اما با این سخن موافق نیستم، هر چند با سخن اول هم در مبنا مخالفم، اتفاقا برکت حضور آقای پزشکیان و آقای جلیلی در این انتخابات را نکته مهمتری می‌دانم و حقیقتا دعا میکنم محقق شود. پزشکیان می‌تواند باعث ارتقای جریان غربگرا شود، اگر بر صدق و اخلاقی که در طول زندگی شخصی و سیاسی خود جمع کرده، پای بفشرد. اگر چنین کند هم خودش و هم جماعت گسترده ای ارتقا پیدا می‌کنند. اما این کار بسیار سخت است. اطرافیان و مشاورین و جایگاه او در انتخابات می‌تواند او را به هلاکت برساند و عاقبت به خیر نشود خدای نکرده، مثل کروبی مثل میرحسین و دیگران. اما اگر بر همان مبنای اخلاق و صداقت باقی بماند یک مدد جدی به نظام معنوی و دینی ما داده و آن ارتقای بخش وسیعی از بدنه اجتماعی است. 🔶 جلیلی البته کارش به جهاتی سهل تر است، او اولا خودش قابل مقایسه با پزشکیان نیست. شخصیتی محکم، عاقل، معنوی و هوشمند دارد. نزدیکانش نیز همگی آنگونه که گفتم نیستند بلکه جمع بسیاری از نیروهای نخبه، انقلابی، خالص و مخلص، هستند. اینها به او امکان می‌دهد که وضعیتش با پزشکیان از این جهت قابل مقایسه نباشد، لکن بی اخلاقی در کمپین پزشکیان عیان تر و آشکار تر است و بی اخلاقی در کمپین جلیلی آمیخته به عدالتخواهی و آرمانجویی و انقلابی گری و ریش و تسبیح و امثالهم است و خوب پالایشش به همین دلیل دشوارتر است. 🔶 اما آن نکته ای که گفتم در نهایت می‌گویم این است که: ببینید رفقا! مشارکت اگر چه بالا رفتنش خوب است اما اگر بر اساس بی اخلاقی و جنگ و جدال رشد کند، اثرش کمرنگ و بی‌دوام خواهد بود. ملتی که از سر لجبازی و نه گفتن به دیگری پای صندوق می آیند، اولا ماندنشان پای کار، جدی نخواهد بود ثانیا قدرت را از بین می‌برند مثال خیلی پررنگش، سال ۸۸ است که مشارکت بالای هشتاد و پنج درصدی به دلیل فتنه و دو قطبی بی‌اثر شد، دشمن طمع کرد و خروجی اش شد تحریم، اختلاف، کام مردم را تلخ می‌کند، به حال اخلاقی و معنوی و عقلانی که پس از رئیسی شهید شکل گرفته ضربه میزند و عملا مردمسالاری را که بر بستر وحدت و تعالی کشور شکل می‌گیرد، خراب میکند و اینگونه همه با هم ضرر خواهیم کرد. امیدوارم همگی تمرین کنیم رقابت در بستر مردمسالاری دینی را که رئیسی عزیز با سبک کنشگری‌اش در انتخابات و مدیریتش یادمان داد. 🔸 : آقای علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
همراهی اسلام و جمهوریت؛ نگاهی نو به ضرورت مشارکت مردم در ادارۀ امور 🔰 قسمت اول 🔶 اسلام، از جمهوریت و مردم‌سالاری جدا نیست معمولاً وقتی که از دو بُعد جمهوریت و اسلامیّت نظام صحبت می‌شود، این موضوع طوری مطرح می‌شود که انگار این دو بُعد جمهوریت و اسلامیت از هم جدا هستند و جمهوریت به اسلام اضافه شده است! انگار وقتی اسلام باشد، جمهوریت در آن نیست. یا بعضی‌ها موضوع ولایت را اینگونه مطرح می‌کنند که امر ولایت یا ولایتمداری را باید با مردمسالاری در هم آمیخت، انگار اینها دو جزء هستند که در جامعه ما به هم اضافه شده‌اند. این ظلم بزرگی به اسلام است. اینگونه نگاه کردن به دین، یک غربزدگی مفرط و جاهلانه است. یعنی در اثر یک غربزدگی افراطی و جاهلانه بعضی‌ها تصور کرده‌اند جمهوریت، کشفی است که جوامع غربی انجام داده‌اند و در اسلام چنین چیزی نبوده است. 🔶 مشارکت مردم در سیره نبوی (ص) و علوی (ع) این نگاه واقعاً ظلم به رسول خدا (ص) و ظلم به امیرالمؤمنین (ع) است که ما تصور کنیم در اسلامیت و در ولایت؛ امر جمهوریت و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خودشان، وجود ندارد. حضرت رسول (ص) با اینکه خودشان دانای کل و عقل کل بودند، مدام به مردم می‌گفتند «أشیروا عَلَیَّ»؛ به من مشورت بدهید. ایشان مردم را در تصمیم‌گیری مشارکت می‌دادند. حتی گاهی در اموری که انتظار می‌رفته از طریق وحی و عقل نبوی و علم الهی، موضوع مشخص شود، به مردم مراجعه می‌شده است. در شیوۀ اداره جامعه هم همین‌طور بوده است. پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) برای اجرای یک امر دینی، مردم را مشارکت می‌دادند. البته نحوه مشارکت دادن مردم می‌تواند صورت‌های مختلفی داشته باشد. 🔶 از حق مشارکت در تعیین سرنوشت نمی‌توان صرف نظر کرد اسلام؛ جمهوریت، مردمسالاری و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود را تضمین کرده است. عبارت «جمهوری اسلامی» توضیح می‌دهد که اسلام، برنامۀ جمهوریت، مردمسالاری و مشارکت مردم را اعلام کرده است. اسلام، جمهوریت و مردم‌سالاری را واجب کرده است. جمهوریت برای ما یک امر شرعی است، اما جمهوریت و مشارکت مردم در جایی که دین ندارند، صرفاً یک حق است. فرق «مشارکت مردم» در اسلام با غرب این است که این موارد در غرب یک حق است که می‌توانی از حقّ خودت صرفنظر کنی؛ اما در اسلام یک امر واجب است که حق نداری از آن صرفنظر کنی. اسلام نه تنها جمهوریت را در ضمن خودش دارد، بلکه به صورت بسیار غلیظی به جمهوریت توجه دارد. جمهوریت و مردمسالاری یعنی مردم در ادارۀ امور خودشان دخالت کنند. 🔸 : حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#عدالت #انتخابات #مردم‌سالاری_دینی #اسلام_ناب #جمهوری_اسلامی ✅ همراهی اسلام و جمهوریت؛ نگاهی نو
همراهی اسلام و جمهوریت؛ نگاهی نو به ضرورت مشارکت مردم در ادارۀ امور 🔰 قسمت دوم 🔶 وظیفۀ مردم در برقراری عدالت ما خیلی از اوقات فکر می‌کنیم برپاکردن قسط و عدالت کار حاکمان است. البته حاکمان، انبیاء الهی و اولیاء خدا باید به عدالت رفتار کنند و قسط را برقرار کنند ولی این امر، سهم مردم را در برقراری قسط و عدل از بین نمی‌برد. مردم فقط وظیفه مطالبه‌گری برای عدالت را بر عهده ندارند. در تعبیر قرآن کریم در کنار ذکر رسالت انبیاء، نقش مردم هم برای برقراری قسط و عدالت در جامعه، پررنگ است. از نگاه قرآن کریم اینطور نیست که مردم فقط از حاکمان مطالبه‌گری کنند تا آنها قسط را برقرار کنند، بلکه خود مردم هم برای برقراری قسط و عدل مسئولیت دارند. 🔶 پیامبران آمده‌اند تا مردم عدالت را بر پا کنند قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (سوره حدید، آیه 25). خیلی‌ها فکر می‌کنند پیامبران فرستاده شدند که صرفاً ما را به خدا دعوت کنند. می‌فرماید ما با بیّنات و دلایل آشکار پیامبران خودمان را فرستادیم تا مردم قیام به قسط بکنند و سرنوشت خودشان را تعیین کنند و قسط را در ادارۀ امور به عهده بگیرند. آیه شریفه می‌توانست اینجا بفرماید پیامبران را با کتاب و میزان فرستادیم تا پیامبران به قسط قیام کنند و مردم هم بهره‌مند بشوند ولی اینطور نگفته است. 🔶 اگر مردم برای برپا کردن عدالت اقدام نکنند، جامعه نابود می‌شود اسلامیّت نظام، برنامه و نرم‌افزاری برای جمهوریت است. اینجا هم کتاب و میزان، نرم‌افزاری برای برقراری عدالت است و مردم باید برای برقراری قسط قیام کنند. سهم بیشتر برقراری قسط به عهدۀ مردم است. این وظیفه آن قدر به عهدۀ مردم است که اگر مردم برپایی عدالت را ترک کردند، نبیّ خدا و ولیّ خدا هم این وظیفه را به عهده نمی‌گیرند و اگر مردم قیام به قسط نکردند و در این باره احساس مسئولیت نکردند، اولیاء خدا اجازه می‌دهند جامعه نابود بشود. یعنی اولیاء خدا نمی‌آیند به جای مردم، مسئولیت آنها را انجام دهند. 🔶 این حقیقت ناموسی دین است که مردم باید به قسط قیام کنند. مسئولیتی که مردم در این باره دارند، همان بخش جمهوریت است که آن قدر در نزد اولیاء خدا حساس است و اهمیت دارد که اگر جامعه مسئولیت خود را نشناسد، نابود شده و اولیاء خدا هم کاری نمی‌کنند. 🔸 : حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🆔 @tahlil_shjr
تجلی غدیر در جمهوری اسلامی 🔶 تمدن‌های بشری هیچ گاه بدون حکومت نبوده‌اند. در طول تاریخ، در هر سرزمینی که تمدن و حکومتی شکل گرفته است، حاکمانی در آن اعمال قدرت و حاکمیت کرده‌اند. در این میان، یک سؤال همزاد دولت‌ها شکل گرفته است که «چه کسانی باید حکومت کنند؟» این سؤال همواره ذهن بخشی از حکیمان و فیلسوفان را به خود مشغول کرده و پاسخ‌های متفاوتی به آن ارائه شده است. در یونان باستان، متفکرانی چون افلاطون معتقد بودند، حکومت را باید به فیلسوفان سپرد تا با علمی که به حقیقت اشیاء و امور دارند، بهترین‌ها را برای جوامع تدبیر کنند! 🔶 برخی دیگر از حکومت اعیان و اشراف و ثروتمندان سخن گفته و نظام‌های آریستوکراسی و الیگارشی را پیشنهاد داده‌اند. برخی دیگر معتقد بودند حکومت باید در اختیار جنگ‌آوران و صاحبان قدرت و زور قرار گیرد تا امنیت را برای مردم تضمین کنند. آخرین تدبیر انسان سکولار غربی مبتنی بر عقلانیت ابزاری، سپردن امور کشورداری به نمایندگان مردم است که از آن با عنوان «دموکراسی» یاد می‌کنند. به زبان ساده، در این الگو هر فردی که «اکثریت مردم» وی را برگزینند، می‌تواند در جایگاه حکومت بنشیند. الگویی که عملاً به حاکمیت الیگارشی سرمایه‌داری تبدیل شده و افکار عمومی از طریق ابزار رسانه فریفته شده و...، اما آنچه در این میان ذبح شده، شایسته‌سالاری، اخلاق و عدالت بوده است! 🔶 نگاه اسلام به حکومت با مکاتب غربی تفاوت دارد و بر انسانیت و اخلاق و عدالت استوار است و به این سؤال که «چه کسی حق حاکمیت دارد؟» پاسخ منحصر به‌فردی ارائه می‌دهد. پاسخ این پرسش را می‌توان در ماجرای غدیر دنبال کرد. به فرموده رهبر حکیم انقلاب: «ماجرای تعیین غدیر، ماجرای تعیین ضابطه است، تعیین قاعده است. یک قاعده‌ای در اسلام درست شد؛ پیغمبر اکرم در ماه‌های آخر عمر، این قاعده را وضع کرد؛ آن قاعده چیست؟ قاعده امامت؛ قاعده ولایت (۱۳۹۵/۶/۳۰)». 🔶 حکومت اسلامی را در یک کلام می‌توان حکومت رهبری الهی دانست که به سبب دارا بودن ویژگی‌ها و معیارهایی در این جایگاه قرار گرفته است. این ویژگی‌ها عبارتند از: «فقاهت، عدالت و درایت.» در زمان حضور امام معصوم (ع) مطلق این صفات در امام جمع بوده و رهبری و زمام امور جامعه اسلامی در اختیار اوست؛ اما در زمان غیبت، رهبری در نظام اسلامی در اختیار اسلام‌شناسان عادلِ مدیر است. همان که از او با عنوان «ولی فقیه» یا «رهبری انقلاب اسلامی» در قانون اساسی یاد شده است. 🔶 قرار گرفتن رهبری الهی در رأس نظام مردم‌سالاری دینی و پیوند ناگسستنی آن با مردم در طول این سال‌ها توانسته است کشتی انقلاب را از طوفان‌های گوناگون عبور داده و همه نقشه‌های دشمن را نقش بر آب کرده و در دهه پنجم عمر انقلاب، جمهوری اسلامی را به نماد تحقق عینی «غدیر» در قرن پانزدهم هجری قمری مبدل کند! 🆔 @tahlil_shjr
تفاوت دولت سوم روحانی و دولت دوم رئیسی 🔶 دولت سوم روحانی یا دولت سوم خاتمی یا ادامه دولت مرحوم هاشمی؛ این ها همه عناوین یک نماد است. دولت دوم شهید رئیسی نیز یک نماد است. قبل از هرچیز ذکر این تذکر ضروری است که سخن از مقایسه دو راهبرد برای اداره کشور است. به سخن دیگر دولت سوم روحانی تعریض یا گوشه و کنایه نیست. آنانکه قائل به ادامه دولت مرحوم هاشمی و خاتمی و روحانی هستند نیز تلاش می کنند از این مسیر خدمت کنند. 🔶 اما اینکه آیا این راه موثر است یا نه سخن دیگری است که غرض این متن نیست.این متن صرفا توجه دادن به مقایسه برخی اختلافات راهبردی این دو نماد است؛ دولت سوم روحانی یا دولت دوم رئیسی؟ 1️⃣ نگاه به جمهوریت دو نگاه در موضوع جمهوریت حاکم است. یکی توده گرایی و دوم مردم سالاری. تفاوت ایندو چیست؟ در توده گرایی صرفا انتخاب مردم اهمیت دارد. در مردم سالاری رشد انتخاب مردم. یعنی انتخاب از سر آگاهی و نه هر انتخابی. ثمره نگاه اول در انتخابات، جلب نظر مردم به هر قیمتی است و دومی رشد آگاهی مردم برای انتخاب احسن. 2️⃣ نگاه به نقش مردم نگاه اول به نقش مردم صرفا در انتخابات است و نگاه دوم مشارکت و نقش پذیری. ثمره نگاه اول اینست که مردم انتخاب می کنند و لازم نیست در همه جزئیات تصمیم گیری ها ورود کنند اما در نگاه دوم مردم بعد از انتخابات نقش دارند و باید کنار منتخب شان مشارکت کنند. 3️⃣ نگاه به دنیا در نگاه اول باید قواعد نظم نوین جهانی را پذیرفت و در نگاه دوم می گوید نظم نوین جهانی اصالت ندارد. اصالت هویت ملی ماست. مقایسه ثمره هر دو نگاه در موضوعی شبیه مذاکره اینست که اولی می گوید راهی غیر از مذاکره نیست و دومی می گوید مذاکره موضوعیت ندارد و طریقیت دارد. مذاکره بدون انتفاع بی ثمر است. 4️⃣ نگاه به آزادی در نگاه اول آزادی ضروری است چون انسان آزاد است و خط قرمز جایی است که به دیگران صدمه بزند. در نگاه دوم آزادی ضروری است چون اختیار مقدمه انتخاب و رشد انسان است. لذا ازادی محدود می شود به عقلانیت انسانی نه صرفا صدمه به دیگران. ثمره ایندو نگاه را باید در محدودیت های عقلانی دید. مثل قانون حجاب و فیلترینگ و غیره 5️⃣ نگاه به اقتصاد در نگاه اول اقتصادی رقابت همه چیز را حل و فصل می کند و نگاه دوم معتقد است رقابت به تنهایی منجر به کارامدی و کارایی نیست و نیاز به دولت تنظیم گر و هوشمند و موثر داریم. ثمره نگاه اول در واردات اینست که منطقا وقتی جنسی ارزان تر و باکیفیت تر است راهی جز واردات نیست و در نگاه دوم می گوید تقویت تولید داخلی به جهات راهبردی مهمتر از جنس ارزان و باکیفیت است. 6️⃣ نگاه به عدالت یک نگاه اینست که باید پیشرفت کنیم و هرجا نقصی ایجاد شد با حمایت های اجتماعی انرا اصلاح کنیم و نگاه دوم اینست که عدالت تنها در نتیجه نیست و باید در مبدا و مسیر هم عدالت ایجاد کرد. ثمره ایندو نگاه در اقتصاد اینست که یکی در یارانه ها و اعانه ها متوقف می شود و دومی به رشد و توانمند سازی بیش از یارانه ها توجه می کند. 7️⃣ نگاه به مصلحت نگاه اول به مصلحت اینست که ما در زمانه ای بسر می بریم که نباید بلندپروازی کنیم. نگاه دوم اینست که ما محکومیم به حق گرایی و مصلحت تنها زمانی بکار می آید که در نهایت منجر به حق گرایی شود. ثمره نگاه اول مصلحت سنجی به سبک مرحوم آیت الله هاشمی است و در دومی مصلحتی شبیه نرمش قهرمانانه. 8️⃣ مدیریت برو یا مدیریت بیا در نگاه اول صرفا ساختار سلسله مراتبی است که اداره کشور را بر عهده دارد اما در نگاه دوم مدیرت ارشد خودش جلوتر از دیگران میرود و ساختار را با خود می کشد. ثمره نگاه اول ساختار بروکراتیک است و از نگاه دوم سفر استانی و اقدام جهادی و مهمتر اینکه تربیت خود و نیروی انسانی در سطوح مختلف نتیجه می شود. 9️⃣ ولایت پذیری نگاه اول ولایت پذیر است و می گوید در چارچوب قانون تلاش می کنیم نظر رهبری را پیش ببریم. نگاه دوم می گوید نگاه راهبردی رهبری را می فهمیم و تلاش می کنیم آن نگاه را پیش ببریم. ثمره نگاه اولی اینست که ولایت فقیه مثل خط قرمز عمل می کند که نباید از آن تخطی کرد و نگاه دوم اینست که ولایت فقیه نقش پیش برنده دارد. اولی حداقلی و دومی حداکثری است. 🔟 ارزش های انقلاب نگاه اول در بهترین حالت این است ک ما باید تلاش کنیم ارزش های انقلاب را در کنار دنیا و رفاه مردم محقق کنیم. دومی می گوید دنیا و رفاه را باید از درون ارزش های انقلاب سامان بخشید. ثمره نگاه اول میشود نگاه ضمیمه ای ارزش ها به پروژه ها و ثمره نگاه دوم می شود نگاه ضمیمه ای پروژه ها به ارزش ها. 🔸 : آقای محسن مهدیان؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
َ اسلام، از جمهوریت و مردم‌سالاری جدا نیست 🔶 ولیّ خدا، وظیفه مردم را انجام نمی‌دهد جمهوریت و مسئولیت مردم در ادارۀ جامعه و اصلاح امور خودشان بسیار جدی است. گاهی از اوقات خودِ مردم هم دوست دارند که یک دیکتاتور مصلح بیاید و کارها را بدون رأی و نظر مردم سامان بدهد ولی اولیاء خدا این کار را نمی‌کنند. اتفاقاً ایرادی که خوارج به امیرالمؤمنین علی (ع) می‌گرفتند همین بود که تو چرا حرف ما را گوش می‌دهی؟ تو چرا اینقدر ما را آدم حساب می‌کنی؟ تو چرا اینقدر ما را مسئول می‌دانی؟ اواخر نزاع اینچنین شد که گفتند که ما یک خلیفه‌ای می‌خواهیم که مثل دیگر خلفا فرد قاطعی باشد، تو فرد قاطعی نیستی یا علی (ع)! 🔶 ولایت، نگهبان جمهوریت است آن‌وقت این اسلام و این ولایت را بعضی‌ها در مقابل جمهوریت قرار می‌دهند. جمهوریتی که در اسلام هست، جمهوریتی که در ذات ولایت نهفته است، آن قدر عمیق است که بوی آن جمهوریت هم به مشام جهان غرب نخورده است. جمهوریت در نزد اولیاء خدا آن قدر مهم است که موجب مظلومیت ائمۀ هدی (ع) شده است. اینکه مردم در ادارۀ امور خودشان مسئولیت دارند، این ذات اسلامیّت است. با این نگاه ولایت را می‌توان اینطور توضیح داد که ولایت، نگهبان جمهوریت است. ولایت شاخصی برای تحقق جمهوریت است. 🔶 جامعۀ ایده‌آل ولایی چگونه است؟ خیلی‌ها فکر می‌کنند جامعۀ ایده‌آل ولایی جامعه‌ای است که در آن ولایت ولیّ خدا حاکم شود و همه از ایشان اطاعت کنند. اگر فقط همین دو معیار را در تعریف ولایت در نظر بگیریم، قطعاً غلط است. جامعۀ ایده‌آل ولایی صرفاً دارای این دو معیار نیست. جامعۀ ایده‌آل از نگاه قرآن یک عنصر دیگر هم می‌خواهد. جامعۀ ولایی خوب جامعه‌ای است که آنقدر بصیرت و قدرت تشخیص داده باشد که بدون امر ولیّ خدا هم بداند که چه کار باید بکند. بدون امر ولیّ خدا، ولیّ خدا را نصرت کند، دین خدا را نصرت کند و مسئولیت خود را بشناسد. 🔶 تعبیر قرآن در مورد قدرت تشخیص مؤمن خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ (سوره حدید، آیه 25)». شاخص نهایی‌ ارسال رسل و فرستادن کتاب و میزان، برپایی عدل توسط مردم است تا خدا ببیند و معلوم بشود که چه کسی خدا و پیامبران او را هنگامی کمک می‌کند که پیامبر و ولیّ خدا بالای سرش نیست تا او را کنترل کند و به او بگوید این کار را بکن یا آن کار را بکن. تعبیر کمک کردن «بالغیب» می‌تواند نشان از قدرت تشخیص بالا در زمان عدم حضور پیامبر (ص) و ولیّ خدا باشد. جامعۀ ولایی، جامعه‌ای با قدرت تشخیص بالا در سیرۀ اولیاء خدا این را می‌بینیم که بعضی از اوقات ولیّ خدا هست ولی دستور نمی‌دهد و ما باید تکلیف خود را تشخیص بدهیم. مثلاً در شب عاشورا امام حسین (ع) به اصحاب خود دستور ندادند که بمانید ولی آنها ماندند! حتی به آنها فرمودند که اگر می‌خواهید بروید، بروید ولی آنها ماندند. آنها از قدرت تشخیص خودشان استفاده کردند و امام حسین (ع) دستوری برای ماندن نداده بودند. 🔶 بعضی‌ها الآن منتظرند که امام زمان (عج) بیاید و به آنها دستور بدهد که چه‌کار باید بکنند! تعبیر کمک کردن «بالغیب» برای زمانی است که پیامبر خدا (ص) بالای سر تو نیست و اگر دین خدا را نصرت کردی، هنر کرده‌ای. پس جامعۀ ولایی، یک جامعۀ صرفاً مطیع نیست. جامعۀ ولایی، یک جامعۀ صرفاً با معرفت و با اعتقاد نیست. جامعۀ ولایی جامعه‌ای است که دارای قدرت تشخیص برای اجرای مسئولیت است هرچند ولی خدا بالای سرش نباشد، یا باشد ولی دستور مستقیم ندهد. 🔸 : حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🆔 @tahlil_shjr
سعید 🔶 تلاش برای رای آوردن سعید جلیلی، به دلیل رد و نفی پزشکیان و جریان غربگرا نیست فقط. این فروکاستن ماجرا است. اساسا این رویکرد را مضر هم می‌دانم. من دور اول به قالیباف رای دادم اما به جد معتقدم، سعید جلیلی را نه با رای منفی به پزشکیان بلکه با رای مثبت به همه توانمندی‌های خودش باید انتخاب کرد. 🔶 اولا گفتمان او و طرح و برنامه او رو به آینده است، طرح او منفعل نیست، از منظر ضعف و پر کردن خلأها نیست، بلکه فعال است، او امید حقیقی و ایمانی را تبدیل به طرح عملیاتی کرد از مختصات ویژه او است و اتفاقی مهم و ارزشمند است. 🔶 دیگر اینکه او راه نجات بخش عمده ای از آرمانجویان است. آرمانجویی در این دو دهه اخیر ابتدا با شخصیت احمدی نژاد و سپس جریان عدالتخواهی خوارجی و تخیلی آسیب‌های جدی دیده بود، بارها گفته ام که ما دو نوع گفتمان عدالتخواهی داریم، گفتمان مثبت و امیدبخش پر از مسئولیت، پر از عقلانیت و اخلاق، و گفتمان غلط عدالتخواهی. سعید جلیلی و وحید جلیلی و بسیاری از نزدیکان این دو جزو جریان اول هستند، البته به طور طبیعی جریان عدالتخواهی منفی هم در این انتخابات حول او جمع شد، لکن او با اقتدار در تصمیم و با عقلانیتش، در همین مدت کوتاه گفتمان هوادارانش را به نفع جریان اول ویرایش کرد و این ارزشمند است، این نکته ای است که معتقدم او اگر رای هم نمی‌آورد یا کنار میکشید برای جریان انقلابی یک فرصت ارزشمند بود و هست و باید ادامه دهد. 🔶 نکته دیگر آنکه به جد معتقدم تبدیل مردمسالاری دینی به یک طرح اجرایی که در آن ظرفیت‌های مردمی شناخته می‌شوند و به همه یک ماموریت و یک نقش پرشکوه هماهنگ با نظام اولویت های کشور و مناسبات جهانی و فرصتهای متفاوت امروز، داده میشود، گفتمان و طرح او را حتی از دولت شهید رئیسی هم از این جهت جلوتر قرار داده است. امیدوارم که او در عمل هم موفق شود به اجرای این طرح، اما این، آن اندیشه ای است که به خوبی "عدالت" را بر بستر "پیشرفت" می‌نشاند یعنی در جای درست خود و می‌تواند "اقتصاد مقاومتی" و بر پایه "مشارکت مردم" را که سالها است مورد تاکید رهبری است چند گام جلو ببرد. 🔶 سیمای او اتفاقا برای عموم مردم هم جذاب است اگر مراقب باشیم، و او را وارد دو قطبی با پزشکیان نکنیم، اگر وارد دو قطبی شویم و بر نفی دیگری، بدمیم عملا چهره ای عبوس و جنگ‌طلب و خشک و خطرناک و بی ربط به مردم از او ساخته خواهد شد، حال آنکه جلیلی را با ویژگی عقلانیت، با ویژگی توجه به روستا، با ویژگی مبارزه‌ی غیرتمند با فساد، با ویژگی معنویت انقلابی، با ویژگی آمدن حلقه جوانان در عین استفاده از "ظرفیت" پیرمردها و امثالهم می‌توان به چشم آورد. این ها ارزش‌هایی است که او را مطلوب عموم مردم قرار میدهد. 🔶 کشور ما پر از سرمایه است، کلا صحنه انتخابات را از بستر حیدری نعمتی باید خارج کرد تا انقلاب پیش برود و پیروز شود. باید فضای عاطفی احساسی تبدیل به فضای عقلانیت و معنویتی شود که با خون شهدای خدمت شکل گرفت، صحنه هم امروز صحنه خطیری است. به هر دلیلی در مدد کردن به آقای سعید جلیلی کوتاهی کنیم، در برابر خون شهدای غزه و در برابر مظلومیت مردم کریم ایران، مسئولیم. 🔸 : آقای علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
مشارکت در کجا و چگونه؟! / بازتولید قدرت مردم 🔶 مردم‌سالاری را در «مشارکت‌»های اجتماعی باید جست. مشارکت صرفا شرکت کردن نیست. مشارکت، درگیر شدن به کارهای کشور است و لازمۀ آن، شرکت دادن است. نظامات اجتماعی متعددند. نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام فرهنگی و... در این نظامات اگر مردم شرکت داده نشوند، طبیعتاً از طرف آنها هم مشارکتی نخواهد بود. دعوت به کارهای سیاسی کافی نیست. دعوت به امور فرهنگی و اقتصادی کافی نیست. شرکت دادن لازم است. 🔶 مدل حکمرانی باید بستر شرکت دادنِ آزادانه، فعالانه و از روی اراده و انتخاب در نظامات اجتماعی باشد. در غیر این صورت شما قدرتِ مردم را نخواهید داشت. قدرت و مدد مردم را بایستی در بستر شرکت‌ دادن‌ها تولید کنیم. بخشی از این شرکت دادن‌ها بر دوش دولت‌هاست. اما بخشِ دیگری از آن، بر دوش خواص و تشکل‌هاست. 🔶 رهبری در بحث تحزّب فرمود، احزاب و تشکل‌های بایستی با «مردم» کانال‌کشی کنند. یعنی هر تشکل، یک کانال بزرگ به سمت مردم باید باشد. این تشکل باید مردم را عهده‌داری کند، مردم را شرکت دهد، از مردم، با مردم، برای مردم تولید قدرت کند. 🔶 عهده‌داری و شراکت هم بایستی همه‌جانبه باشد، البته اولویت باید با اقتصاد باشد. در کنار اقتصاد، فرهنگ و سیاست. افول مشارکت سیاسی در نزول عهده‌داری و شراکت در اقتصاد و فرهنگ است. سوراخ دعا را دریابیم. صرفا با دعوت، کار به سامان نمی‌رسد. تواصی لازم است، دعوت لازم است، نصیحت لازم است، اما آنچه اصل است بازتولید قدرتِ نرم مردم در عرصه‌های مختلفِ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با شرکت دادن مردم در ادارۀ زندگی خودشان و نقش‌آفرینی در حکمرانی است. 🔶 مادامی که ما شاهد بی‌محلی به مردم در بستر حکمرانی باشیم، آش و کاسه، همین آش و کاسه است! مشارکت در انتخابات، تنها مسالۀ ما نیست که نزدیک به انتخابات، به دنبال مشارکت بیشتر باشیم. مسأله، قدرتِ مردم به‌ عنوان تضمینِ بقا و تداوم نظام است. آن‌وقت که مردم به استضعاف اجتماعی بیفتند، اثرش را در میادین مختلف از جمله میدان انتخابات خواهیم دید. 🔶 چرا کارگرانِ کارخانه‌های تعطیل و نیمه تعطیلی که احیا شدند، در انتخابات مشارکت می‌کنند؟ شرکت نه، مشارکت، و انتخابات را از خودشان می‌دانند. چون آنها را به حساب آوردیم، به آن‌ها نقش دادیم، عهده‌داری کردیم.‌ غُصۀ قصه‌شان را خوردیم. آنها حس کردند که دیده شدند، دیدند کسی پیدا شد و آنها را گردن گرفت. به زندگی‌شان سامان داد، کسی آمد و دید و پای کارشان ماند. پس گرانیگاه مشارکت بالا، شرکت دادن، نقش دادن و گردن گرفتن مردم در همۀ عرصه‌هاست. 🔸 : حجت الاسلام اسماعیل فخریان 🆔 @tahlil_shjr
انتخابات ایران 1⃣ مردم ایران ظرف چهار ماه در دو انتخابات شرکت کردند. (مجلس و ریاست جمهوری) با وجود اینکه مشکلات اصلی که ریشه در اقتصاد دارد حل نشده بود. 2⃣ روند کاهشی بودن مشارکت در چند انتخابات متوالی تک علی نیست. 3⃣ سطح نامزدها و کیفیت تبلیغات نقش دارد‌. 4⃣ عدم درک امر اجتماعی و غلبه سیاست در فهم مطالبات مردم 5⃣ مساله مشارکت در بازه زمانی کوتاه با روش های فرمایشی قابل حل نیست. 6⃣ در بسیاری از مناطق کشور که امر قومی محلی بر امر ملی غلبه دارد در دوره های قبل با انتخابات شورای روستا و شهر بخشی پای صندوق می آمدند که این دوره به دلیل عدم همزمانی انتخابات شورا و ریاست جمهوری این تحریک رخ نداد. بین پنج تا ده درصد در افزایش مشارکت نقش داشت. 6⃣ البته مورد پنجم علت اصلی و اصیلی نیست برای گول زدن خودمان، اما باید لحاظ شود. 7⃣ موتور محرک و رای ساز در جامعه نسل جوان هستند (دهه هفتاد و هشتاد) در سال های اخیر با گسست فرهنگی از این نسل سیاست زدایی شده است. احساس بی تفاوتی دارند‌. به ویژه در دانشگاه که قطب رای سازی و مرجعیت برای جامعه است. 🔶 عوامل دیگری نیاز قابل شمردن است که بماند برای فرصت ها و گوش های دیگری که بشنوند‌. نظام جمهوری اسلامی خودش اصرار بر مردم و نقش آفرینی آنان دارد. اگر الگو نظام بی مردمی و استبداد بود نیازی نداشت این همه هزینه بپردازد. این انتخابات نیز تکمیل آن فرآیند است که باید مردم را داشت، مردم را آورد و مردم را همراه نمود. اگر از این مشارکت درس گرفته شود و در تمامی لایه ها بازگشت به مردم رخ دهد قطعا در آینده برای کشور و نظام خیر خواهد بود. 🔸 : آقای علیرضا زادبر 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#ولایت_فقیه #نشریه #خط_حزب_الله #امید_به_آینده #انتخابات #هویت #انتخاب_اصلح #مردم‌سالاری_دینی
شماره ۴۵۱ نشریه خط حزب‌الله.pdf
1.27M
✅ مأموریت اساسی دولت چهاردهم 🔶 در آستانه برگزاری دور دوم چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری، خط حزب‌الله در یادداشتی با عنوان مأموریت اساسی دولت چهاردهم، بر اساس بیانات رهبر انقلاب به این سؤال پاسخ داده است که «مسئولان چگونه می‌توانند با بهبود وضعیت اقتصاد کشور، امید را تقویت کنند؟» 🔶 خط حزب‌الله در گزارش هفته این شماره با عنوان «دشمنان صندوق رأی؛ از جکیگور تا لندن» اقدامات ایران‌ستیزان علیه مرزهای شرافت، انسانیت و هویت ملی در انتخابات را بررسی کرده است. 🌷این شماره‌ هفته‌نامه خط‌ حزب‌الله به روح مطهر شهیدان ابراهیم مرمزی و فرهاد جلیل پیران تقدیم می‌شود. 🔸 خط حزب الله؛ شماره ۴۵۱ 🆔 @tahlil_shjr
انتخابات مانع دیکتاتوری! 🔶 سنت الهی در عالم، "مشیت الهی با همت مردم" است: إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ. خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمی‌دهد. مگر اینکه آنان خود را تغییر دهند. (۱۱/ رعد) 🔶 اما صناعت تغلیب و نشستن یکی (یا یک محفل) جای همه، حالت ثانویه ای برای جامعه می سازد که تغییر، از تغییر سلطان و آن یک نفر می گذرد: الإمامُ عليٌّ عليه السلام: إذا تَغَيَّرَ السُّلطانُ تَغَيَّرَ الزمانُ: هرگاه سلطان تغيير كند، زمانه نيز دگرگون شود. (نامه ۳۱ نهج البلاغه) 🔶 وقتی چهره های معترض و مخالف و حتی تحریمی های پس از ۸۸ می آیند و در انتخابات رقابتی دعوت به رای می کنند، رای مردم را موثر می دانند و تغییر را ممکن؛ یعنی اراده سلطانی در کار نیست؛ اراده مردم است بعلاوه تقدیر الهی. این دقیقا بنیادی ترین مبنای الهیاتیِ مردمسالاری دینی است؛ و رساترین اعتراف عملی به بودنش در ایران. 🔶 همان است که رهبر انقلاب در سخنرانی مهم ۲ دی ۱۴۰۲ درون نظام اسلامی ایران تبیین کرد که: "آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری را در کشور می گیرد، انتخابات است" و رقابتی بودن و مشارکتی بودن و ... را برای آن انتخابات شرط کردند. یکبار دیگر جمهوری اسلامی و رهبرش هم بُرد؛ مخصوصا که مشارکت را هم ۱۰ درصدی ترمیم کرد. 🔸 : حجت الاسلام محسن قنبریان 🆔 @tahlil_shjr
غلبه رویکرد مشارکت بر تحریم 🔶 حضور پرشور مردم در انتخابات و غلبه رویکرد «مشارکت» بر «تحریم» از جمله ویژگی‌های انتخابات 1403 بود. اهمیت این مسئله آنجا پر رنگ می‌شود که سلطنت‌طلبان، تجزیه‌طلبان و ... به همراه شبکه صهیونیستی اینترنشنال، بی‌بی‌سی فارسی و... با نسخه‌نویسی سرویس‌های اطلاعاتی برخی از کشورها، به دنبال شرکت نکردن مردم در انتخابات بودند؛ از این رو از سه انتخابات اخیر تمام توان خود را به کار گرفتند تا مردم را نسبت به مردم‌سالاری دینی دلسرد کنند. حماسه مردم در انتخابات ریاست جمهوری خط بطلانی بر سال‏ها فعالیت محور شیطانی بود. از این رو نکاتی مورد توجه است: 1⃣ مروری بر رفتار دشمنان نظام اسلامی نشان می‌دهد، مشارکت اهمیت بسزایی در بالا بردن جایگاه کشور در نظام بین‌الملل دارد و این اتفاق مهم از دل انتخابات اخیر بیرون آمد؛ از این رو نباید از نقش رهبری معظم انقلاب اسلامی و تأکیدات ایشان بر مشارکت غافل شد. این انتخابات برای غرب شکست تمام عیار بود که در یک کارزار دیگری از جمهوری اسلامی ایران شکست خوردند. لبیک امت بر امام به واسطه حضور 50 درصدی در انتخابات، پایان سیاست تحریم حضور بود که در اتاق فکر دشمن طراحی شده بود. 2⃣ انتظار می‌رود دولت چهاردهم با حل مشکلات اقتصادی کشور و توجه ویژه به میدان جنگ نرم، دیگر اجازه کنشگری فعال بر محور عبری ـ غربی برای طراحی سیاست «دلسرد کردن مردم» به بهانه اقتصاد و معیشت را ندهد. تجربه دوران دولت یازدهم و دوازدهم نشان می‌دهد، معطل کردن اقتصاد کشور به واسطه مذاکره و در نتیجه ایجاد دوگانه‌های مخرب مذاکره ـ معیشت و موشک ـ برجام و ... می‌تواند دشمن را در رسیدن به سیاست‌های خود کمک کند. بنابراین، باید از همان روزهای آغازین دولت اجازه گرفتار شدن کشور به این وضعیت را نداد. 3⃣ ادامه راه شهید آیت‌الله رئیسی و در نتیجه تکمیل کردن مسیرهای پیموده شده در دولت سیزدهم، به ویژه در سیاست خارجی و تقویت اقتصاد داخلی می‌تواند در مرحله اول دولت چهاردهم را به دولت عمل‌گرا تبدیل کند و در مرحله دوم نیز مردم آثار آن را به خوبی لمس کنند. بنابراین، امروز وضعیت کشور برخلاف دولت رئیسی، برای دولت پزشکیان هموار است تا بتواند در مدت کوتاهی کشور را به مرحله‌ای از توسعه و پیشرفت همه‌جانبه برساند. واقعیت امر آن است که چالش‌هایی که در زمان آیت‌الله رئیسی در سال 1400 در کشور وجود داشت، در سال 1403 دیگر وجود ندارد یا به مراتب تقلیل داده شده است. امیدواریم دولت آتی دولت خدمتگزار و موفق برای همه مردم نه فقط یک جناح خاص باشد. 🆔 @tahlil_shjr
ما هم مخاطب تذکر رهبری هستیم 🔰 لوازم چهارگانه وحدت 🔶 رهبرانقلاب در دیدار با نماینده ها تاکید کردند "مجلس باید آرامش بخش باشد"."باید از دولت و مجلس صدای واحد شنیده شود". "مجلس نباید منشا تشنج در افکار عمومی باشد." مفهوم "وحدت" در سخنان رهبری انقلاب در چند ماه گذشته بدون شک از پر بسامدترین تعابیر است. ضرورت مساله روشن است و کسی مخالف آن نیست. اما متاسفانه در عمل ماجرا به نحو دیگری رقم می خورد. این مساله نیز تنها منحصر به مجلس نیست. یک نمونه همین روزهای شورای شهر که پیش روماست. بداخلاقی ها و تفرقه افکنی هایی که وبال مردم شده است. در فضای مجازی و رسانه نیز به طریق دیگر. 🔶 این متن توضیح مختصری است مبنی بر اینکه چه کسانی می توانند منشا وحدت باشند و برای وفاق و همدلی چه لوازمی باید مهیا شود تا از حرف به عمل برسیم. واقعیت انیست که وحدت نیازمندی شخصیتی است که 4 ویژگی را در خود ایجاد و رشد و ارتقا بخشیده است. 1⃣ وحدت از منظر اعتقادی است. این فهم باید ایجاد شود که وحدت یک تاکتیک و یا یک خصلت صرف اخلاقی نیست. وحدت یکی از ارکان کلیدی و از ارزش های پایه ای انقلاب اسلامی است. وحدت روی دیگر مردمسالاری دینی است. وحدت ثمره یک نگاه توحیدی به سیاست و توده مردم است. خلاصه فردی که به جهت اعتقادی مساله وحدت برایش حل و فصل نشده است، نمی تواند منشا وحدت باشد. 2⃣ وحدت از منظر اخلاقی است. وحدت و همدلی و مدارا و وفاق و اجماع و غیره هرچند بار معنایی مجزا دارند اما همگی نیازمند یک منش و فضیلت اخلاقی اند. نیازمند یک ملکه روحی. افرادی می توانند در سیاست وحدت ساز باشند و منشا قرابت ذهن ها و دل ها شوند که به جهت فردی نیز اهل تهذیب نفس و در تعامل با دیگران اهل مدارا و خلق حسنه باشند. خیلی وقت ها تکبر و تفرعن و نخوت های فردی است که اجازه بروز و ظهور همدلی و وفاق اجتماعی نمی دهد. 3⃣ وحدت از منظر عقلانیت است. فارغ از اینکه همدلی و وحدت یک منش اخلاقی و یک رویکرد عالی اعتقادی است، وحدت از منظر عقلانیت نیز اهمیت دارد. به جهت دستگاه محاسباتی نیز وحدت کارآمد و محل رجوع است. کسانی که اهل تدبیر و منطق و عقلانیت در سیاست نیستند نمی توانند وحدت ساز باشند. بسیاری از اهل تحجر به همین دلیل عامل تفرقه اند. آنها که روحیه تکفیری و خوارج گونه دارند و از هرگونه تعامل منطقی و گفت وگویی فراری و گرفتار خودحق پنداری هستند نمی توانند عامل وحدت باشند. 4⃣ وحدت از منظر هنر است. عاملان به وحدت باید اهل هنر باشند. اهمیت هنر روشن است، اما هنر در سیاست از این منظر اهمیت دارد که در تخاطب با مردم است. مسئولی می تواند در ارتباط با مردم عامل به وحدت باشد که بتواند هنرمندانه وفاق را با مطالبه و نقد و پرسشگری جمع کند. در غیراینصورت به اسم وحدت عده ای محکوم به انفعال و سکوت می شوند و از سوی دیگر عده ای به اسم عدالتخواهی و مطالبه گری و نظارت و انتقاد پا بر اخلاق و معنویت و وحدت می گذارند. جمع ایندو به جز اعتقاد و اخلاق و عقلانیت، هنر می خواهد. 🔶 حرف تمام است. اگر می خواهیم عامل به تذکر مکرر رهبرانقلاب باشیم، اول از همه هرجا هستیم خود را مخاطب این سخنان بدانیم و در مرتبه بعد این چهار ویژگی را در خودمان تقویت کنیم. 🔸 : آقای محسن مهدیان؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
چیستی و چگونگی تنفیذ 🔰 قسمت اول 🔶 بند نهم اصل یک‌صد و دهم قانون اساسی که مربوط به وظایف و اختیارات رهبری است، از امضای حکم ریاست‌جمهوری پس از انتخابات مردم توسط رهبری سخن می‌گوید که در واقع از مفهوم رسمیت بخشیدن و نافذ کردن «حکم ریاست‌جمهوری» به کلمه‌ی «تنفیذ» یاد می‌شود. 🔶 تدوین‌کنندگان قانون اساسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران در برابر نظام طاغوت در مقام طراحی و ساختارسازی برای نظام سیاسی مبتنی بر نظریه مردم‌سالاری دینی نهادهایی را اساسی‌سازی نمودند و وظیفه‌ی حکمرانی در چارچوب قانون اساسی را به این نهادها واگذار کردند. 🔶 بر اساس اصل ۵۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در چارچوب نظریه استقلال قوا، قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارت‌اند از قوه مقننه قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت اقدام خواهند نمود. در این ساختار رئیس‌جمهور به‌عنوان سکان‌دار مجریه پس از مقام رهبری، عالی‌ترین مقام رسمی کشور و مسئول اجرای قانون اساسی است که به‌صورت مستقیم به وسیله‌ی مردم انتخاب می‌گردد و وظایف بسیار مهمی در پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران بر عهده دارد. 🔶 انتخاب و استقرار رئیس‌جمهور در جایگاه ریاست‌جمهوری بر اساس قانون اساسی و در پی آن قوانین عادی تشریفات مشخصی دارد که نمایانگر اهمیت این جایگاه در نظام جمهوری اسلامی ایران است. امضای حکم ریاست‌جمهوری به وسیله‌ی رهبری که از آن به تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری نیز تعبیر شده است بر اساس بند ۹ اصل ۱۱۰ قانون اساسی و برگزاری مراسم سوگند و یا تحلیف رئیس‌جمهور با حضور رئیس قوه قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان در مجلس شورای اسلامی بر اساس اصل ۱۲۱ قانون اساسی از جمله تشریفات بیان شده در قانون اساسی برای آغاز دوره ریاست‌جمهوری است. 🔶 در خصوص موضوع صلاحیت رهبری در امضای حکم ریاست‌جمهوری تحلیل‌های مختلفی در مجامع علمی و دانشگاهی بیان گردیده است؛ اما تحلیل‌های بیان شده بیش از آن که مبتنی بر مبانی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران باشد گرفتار بررسی حواشی شده و از همین رو ابعاد اصلی این موضوع مغفول مانده. است در این راستا ذیل سه عنوان، چیستی، چرایی و چگونگی ابعاد گوناگون موضوع تنفیذ و یا امضای حکم ریاست‌جمهوری تحلیل خواهد شد. 🔶 الف: چیستی تنفیذ مفهوم تنفیذ یا امضای در ادبیات حقوقی به معنای رسمیت بخشیدن به یک فرایند است و امضای حکم ریاست‌جمهوری به معنای رسمیت بخشیدن به دوره‌ی ریاست‌جمهوری منتخب مردم است. 🔶 در مقام تحلیل ماهیت و چیستی امضای حکم رئیس‌جمهور در قانون اساسی باید بیان نمود که این عمل یکی از فرایندهای حقوقی تعیین شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای رسمیت‌بخشی به فرایند انتخاب رئیس‌جمهور و استقرار او است. به بیان دقیق‌تر به‌نتیجه‌رسیدن یک عمل حقوقی ممکن است نیازمند طی فرایندهای مختلفی باشد که هر کدام از این فرایندها در جای خود دارای آثار و نتایج مشخصی است. برای نمونه لازم‌الاجرا شدن مصوبات مجلس در قالب قانون نیازمند طی فرایندهای مختلفی است که از جمله‌ی آنها ابتکار قانون‌گذاری بررسی و تصویب متن در کمیسیون‌های تخصصی و صحن مجلس تأیید مصوبه به‌وسیله شورای نگهبان از حیث عدم مغایرت با موازین اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. هر کدام از فرایندهای بیان شده دارای آثار مشخصی است و در صورت عدم تحقق آنها اطلاق عنوان قانون بر مصوبه فاقد وجاهت حقوقی است. مبانی تنفیذ به‌عنوان یکی مراحل و فرایندهای رسمیت‌بخشی به دوره ریاست‌جمهوری علاوه بر مبانی حقوقی، ریشه در مبانی نظریه مردم‌سالاری دینی دارد. 🔸 : آقای دکتر عباسعلی کدخدایی؛ عضو حقوقدان و رئیس پژوهشکده شورای نگهبان و استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#حکومت_اسلامی #قانون_اساسی #تنفیذ #مردم‌سالاری_دینی ✅ چیستی و چگونگی تنفیذ 🔰 قسمت اول 🔶 بند نه
چیستی و چگونگی تنفیذ 🔰 قسمت دوم 🔶 در خصوص ریشه‌ها و مبانی تنفیذ در نظریه مردم‌سالاری دینی باید بیان نمود که این فرایند هم تضمینی برای تحقق رکن مردم‌سالاری در جمهوری اسلامی است و هم مشروعیت عملکرد رئیس‌جمهور را محقق می‌نماید. به بیان دقیق‌تر مبتنی بر مبانی نظریه سیاسی اسلام اعمال حاکمیت بر مردم در چارچوب بایسته‌های حکمرانی اسلامی نیازمند مبنا و حجیت است و هیچ فرد و گروهی بدون داشتن مبانی موجه شرعی حق اعمال حاکمیت بر مردم را نخواهد داشت. 🔶 اگر ولی‌فقیه در حکومت اسلامی صلاحیت اعمال ولایت دارد ناشی از مبانی شرعی است که این مسئولیت را به وی سپرده است. از همین رو تنفیذ حکم ریاست‌جمهور به وسیله‌ی ولی‌فقیه در مقام تفویض امور اجرایی کشور به وی و محقق‌کننده رکن مشروعیت این جایگاه خواهد بود دغدغه‌ی ضرورت مشروعیت اعمال حکمرانی به وسیله‌ی رئیس‌جمهور به‌عنوان یکی از ارکان حاکمیت در جمهوری اسلامی در مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی نیز هویدا است و اعضای این مجلس بر ضرورت امضای حکم رئیس‌جمهور در راستای مشروعیت‌بخشی به وی تأکید می‌نمایند از سوی دیگر در خصوص تحقق رکن مردم‌سالاری نیز باید دو نکته بیان کرد: 🔶 اولاً مبتنی بر نظریه‌ی مردم‌سالاری دینی حضور و نقش فعال مردم در امر اداره نظام سیاسی اسلامی از الزامات حکمرانی محسوب می‌گردد و ولی جامعه اسلامی مکلف به مراجعه به مردم و بهره‌گیری از نظرات آنان در اداره امور کشور است. این قالب مشارکت در ادبیات حقوق اساسی امروز در انتخابات تبلوریافته و مردم از طریق حضور در انتخابات مشارکت فعالانه خود در اداره نظام سیاسی را محقق می‌نمایند و انتخابات ریاست‌جمهوری یکی از این مجاری محسوب می‌گردد که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است و رهبری در راستای عینیت‌بخشی به مشارکت فعال مردم اقدام به تنفیذ و امضای حکم رئیس‌جمهور منتخب می‌نماید. 🔶 ثانیاً این فرایند می‌تواند تضمینی بر نحوه عملکرد و استمرار شرایط منتخب مردم در فاصله‌ی میان انتخابات تا برعهده گرفتن مسئولیت نیز باشد عبارت مشترک همه‌ی احکام رؤسای جمهور سابق که بیان می‌دارد تنفیذ و امضای حکم رئیس‌جمهور به پشتوانه آرای مردمی بوده است بیانگر همین دو اصل بنیادین است. 🔶 فارغ از رویکرد ارزشی به موضوع تنفیذ، ذکر این نکته ضروری است که در نگاه حقوقی صرف نیز تنفیذ به‌عنوان یک فرایند تأسیس شده به وسیله‌ی قانون‌گذار، اساسی فرایندی الزام‌آور تلقی می‌گردد و متناسب با بایسته‌ها و الزامات خود در نظام حقوقی تأثیرگذار خواهد بود به بیان دقیق‌تر ازآنجاکه قانون‌گذار اساسی در اصل ۱۱۰ قانون اساسی امضای حکم ریاست‌جمهوری را به منزله‌ی یک فرایند و امر حقوقی موردنیاز برای استقرار رئیس‌جمهور منتخب مردم در نظر گرفته است، نمی‌توان از اراده‌ی وی اثر تشریفاتی و غیرالزام‌آور بودن برداشت نمود. 🔶 ب: چرایی تنفیذ؟ در مقام بیان ضرورت و چرایی تنفیذ حکم رئیس‌جمهور به‌عنوان یکی از صلاحیت‌های رهبری در قانون اساسی ذکر دو نکته حائز اهمیت است: 🔶 اولاً اساسی سازی فرایند تنفیذ و امضای حکم ریاست‌جمهوری محقق‌کننده‌ی ارکان نظری نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌گردد و در صورت عدم تعیین آن مشروعیت اعمال حکمرانی محل خدشه قرار می‌گیرد و از سوی دیگر این فرایند تضمینی بر تحقق اراده‌ی عمومی و پاسداری از رأی و خواست مردم محسوب می‌شود از همین رو قانون‌گذار اساسی ذکر آن را در اصل ۱۱۰ ضروری دانسته است. 🔸 : آقای دکتر عباسعلی کدخدایی؛ عضو حقوقدان و رئیس پژوهشکده شورای نگهبان و استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#حکومت_اسلامی #قانون_اساسی #تنفیذ #مردم‌سالاری_دینی ✅ چیستی و چگونگی تنفیذ 🔰 قسمت دوم 🔶 در خصو
چیستی و چگونگی تنفیذ 🔰 قسمت سوم 🔶 ثانیاً در حکم تنفیذ چارچوب‌ها و الزامات مشی رئیس‌جمهور منتخب مردم نیز تبیین می‌شود و بر اساس رویه‌ی موجود در احکام صادر شده به وسیله‌ی رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران ازآنجاکه اراده مردم در چارچوب قانون اساسی و موازین شریعت مقدس اسلام به انتخاب فردی به‌عنوان رئیس‌جمهور تعلق‌گرفته است؛ رأی ملت تنفیذ و حکم نیز تا هنگامی است که مشی همیشگی وی در پیمودن صراط مستقیم اسلام و انقلاب ادامه داشته باشد و در صورت خروج از چارچوب‌های طراحی شده از مسیر اراده‌ی عمومی و همچنین الزامات مشروعیت‌بخشی خارج می‌گردد براین‌اساس یکی از ضرورت‌های اساسی‌سازی تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری تعیین بایسته‌های استمرار این مسئولیت است. 🔶 ج: چگونگی تنفیذ همان‌گونه که بیان شد تنفیذ یکی از فرایندها و مراحل استقرار رئیس‌جمهور جدید در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است و در پی اساسی بودن آن نیز دارای آثار حقوقی است. 🔶 اولین اثر حقوقی تنفیذ آغاز دوره ریاست‌جمهوری است. به بیان دیگر چون مشروعیت عمل رئیس‌جمهور و تأیید رأی ملت به واسطه‌ی تنفیذ صورت می‌گیرد؛ مبدأ دوره‌ی چهارساله‌ی ریاست‌جمهوری از زمان امضای حکم به‌وسیله رهبری خواهد بود این موضوع در ماده (۱) قانون انتخابات ریاست‌جمهوری مورد تصریح قرار گرفته است. 🔶 به‌عنوان دومین اثر حقوقی تنفیذ باید بیان نمود تا زمانی که حکم ریاست‌جمهوری امضا نشده و فرایند تنفیذ صورت نپذیرفته است؛ منتخب مردم در جایگاه رسمی ریاست‌جمهوری اسلامی ایران قرار نمی‌گیرد و صلاحیت‌های رئیس‌جمهور به وی منتقل نمی‌شود و در صورت عدم تنفیذ و امضا حکم امکان برعهده گرفتن مسئولیت ریاست‌جمهوری را نخواهد داشت. ذکر این نکته ضروری است که اولاً قانون اساسی نسبت به فرایند پس از عدم تنفیذ حکم به وسیله‌ی رهبری ساکت بوده و این امر نیازمند طراحی نظامات حقوقی با بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود در قانون اساسی از جمله تصویب قانون عادی، تفسیر قانون اساسی و یا بهره‌گیری از ظرفیت حل معضل نظام به وسیله‌ی رهبری است که تا کنون در موارد مشابه همانند استنکاف رئیس‌جمهور از امضا مصوبات مجلس و یا عدم امکان برگزاری مراسم تحلیف رئیس‌جمهور به علت عدم انتخاب حقوق‌دانان شورای نگهبان اشاره نمود. 🔶 ثانیاً صلاحیت رهبری در عدم تنفیذ و امضای حکم ریاست‌جمهوری به معنای مخالفت شخصی با فرد برگزیده نیست؛ بلکه وجود مصالح و یا از دست‌دادن شرایط و اموری ازاین‌دست امور می‌تواند عواملی برای عدم امضا حکم باشد؛ کما این که امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۸ اقدام به تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری ابوالحسن بنی‌صدر کردند؛ اما در سال ۱۳۶۸ بیان داشتند «والله قسم، من رأی به ریاست‌جمهوری بنی‌صدر ندادم» اما این عدم تمایل موجبی برای عدم تنفیذ حکم محسوب نشد. شایان‌ذکر است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیرامون فرایند تنفیذ صرفاً به امضا حکم ریاست‌جمهوری به‌عنوان یکی از وظایف و اختیارات رهبری اشاره نموده است؛ اما بر اساس عرف حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران تنفیذ در مراسمی با حضور مقامات رسمی کشور برگزار می‌گردد. 🔸 : آقای دکتر عباسعلی کدخدایی؛ عضو حقوقدان و رئیس پژوهشکده شورای نگهبان و استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران 🆔 @tahlil_shjr
در کدام کشورها حکمی مثل تنفیذ داریم؟ 🔰 قسمت اول 🔶 بند نهم اصل یک‌صد و دهم قانون اساسی که مربوط به وظایف و اختیارات رهبری است، از امضای حکم ریاست‌جمهوری پس از انتخابات مردم توسط رهبری سخن می‌گوید که در واقع از مفهوم رسمیت بخشیدن و نافذ کردن «حکم ریاست‌جمهوری» به کلمه‌ی «تنفیذ» یاد می‌شود. 🔶 شبهه‌ای مطرح است و آن این که وقتی مردم شخصی را انتخاب می‌کنند دیگر چه نیازی به ‌تنفیذ وجود دارد؛ نظر شما در این خصوص چیست؟ بر اساس اصل ۱۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی مصوب سال ۱۳۶۸، رئیس‌جمهور بعد از مقام رهبری، دومین مقام رسمی کشور و اولین مقام اجرایی کشور است. در مقامات سیاسی کشورها، یک رئیس کشور یا head of state و یک رئیس قوه مجریه یا head of government داریم. ایران از‌ جمله کشورهایی است که در آن ریاست کشور از ریاست قوه مجریه تفکیک شده است. در برخی از کشورها مثل نظام‌های ریاستی و نیمه‌ریاستی، ریاست کشور و ریاست قوه مجریه برعهده یک نفر است؛ مانند آمریکا، روسیه، فرانسه و ترکیه که رئیس‌جمهور هم رئیس کشور و هم رئیس قوه مجریه است. در نظام‌های پارلمانی که از این جهت ایران شبیه نظام‌های پارلمانی است، ریاست قوه مجریه برعهده یک نفر و ریاست کشور برعهده یک نفر دیگر است؛ مثلا در انگلستان رئیس کشور ملکه یا پادشاه و رئیس قوه مجریه نخست‌وزیر است، در آلمان رئیس کشور رئیس‌جمهور و رئیس قوه مجریه، صدراعظم است، در ژاپن رئیس کشور امپراتور و رئیس قوه مجریه، نخست‌وزیر است و در ایران رئیس کشور رهبر و رئیس قوه مجریه رئیس‌جمهور است. 🔶 عمدتا در نظاماتی که این تفکیک میان رئیس کشور و رئیس قوه مجریه هست، اختیارات مقام دوم که رئیس قوه مجریه است از مقام اول که رئیس کشور است بیشتر است؛ یعنی اختیارات صدراعظم در آلمان از رئیس‌جمهور آلمان بیشتر است، اختیارات نخست‌وزیر در ژاپن از امپراتور بیشتر است و اختیارات رئیس‌جمهور در ایران از رهبر بیشتر است. رهبری در عید سال ۱۴۰۰ فرمودند که رئیس‌جمهور در کشور ما دارای هزاران مدیریت است و پراختیارترین مدیریت‌ها را دارد. رئیس‌جمهور در مقابل ملت، رهبری و مجلس پاسخگو است و مسئولیت دارد. 🔸 : آقای سید محمدرضا مرندی؛ عضو هیئت‌علمی گروه فقه سیاسی دانشگاه شهید بهشتی 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#رئیس_جمهور #مردم‌سالاری_دینی #قانون_اساسی #تنفیذ #دموکراسی ✅ در کدام کشورها حکمی مثل تنفیذ داری
در کدام کشورها حکمی مثل تنفیذ داریم؟ 🔰 قسمت دوم 🔶 تنفیذ در لغت چندین معنی دارد؛ از جمله اجرا کردن، نفوذ دادن، اعتبار دادن و مشروعیت بخشیدن. قوه مجریه به زبان عربی السلطه التنفیذیه است که سلطه یعنی قوه و ‌تنفیذیه یعنی اجرایی. وقتی گفته می‌شود مقامی یک مقام دیگر را ‌تنفیذ می‌کند، یعنی به او مشروعیت، اعتبار و اجازه انجام کار را می‌دهد و نزدیک ترین معنی، اجازه انجام کار است. طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی از جمله اختیارات مقام رهبری، ‌تنفیذ حکم ریاست ‌جمهوری است؛ یعنی به او اجازه اجرای مسئولیتش را می‌دهد. عمدتاً در نظام‌های تفکیکی و نه تجمیعی این ‌تنفیذ وجود دارد؛ یعنی نظام‌هایی که بین ریاست کشور و ریاست قوه مجریه تفکیک قائل شده‌اند، در نظام‌های پارلمانی و جمهوری اسلامی ایران، رئیس کشور، رئیس قوه مجریه را تنفیذ می‌کند. این تنفیذ از جانب رئیس کشور نسبت به رئیس قوه مجریه انجام می‌شود؛ مانند امپراتور در ژاپن که نخست‌وزیر منتخب مجلس نمایندگان را تنفیذ می‌کند یا ملکه و پادشاه در انگلستان نخست‌وزیر را که منتخب مجلس عوام است، تنفیذ می‌کند یا در ایران، رهبر رئیس‌جمهور منتخب مردم را تنفیذ می‌کند؛ یعنی به این افراد برای شروع مسؤولیت، اعتبار و مشروعیت می‌دهند. 🔶 در نظام مردم‌سالاری دینی، دو پایه برای مشروعیت نظام سیاسی پیش‌بینی شده یکی پایه مردمی و دیگری پایه الهی؛ که پایه مردمی از طریق انتخاب مردم و رأی آنان به رئیس‌جمهوری تأمین می‌شود؛ اما پایه الهی‌اش از طریق تنفیذ رهبری نسبت ‌به انتخاب مردم، احراز می‌شود؛ یعنی پایه مشروعیت الهی در اینجا تنفیذ است و رئیس‌جمهوری با تنفیذ، دارای مشروعیت الهی- مردمی می‌شود. 🔶 پس از دریافت تنفیذ ازسوی رئیس‌جمهور چه الزاماتی برای او به وجود می‌آید؟ زمانی که رئیس‌جمهور تنفیذ می‌شود به اصل ۱۲۲ قانون اساسی می‌رسیم که می‌گوید «رئیس‌جمهوری در حدود اختیارات و وظایفی که به موجب قانون اساسی و یا قوانین عادی به عهده دارد در برابر ملت، رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است»؛ یعنی تنفیذ از یک طرف به او مشروعیت و از طرف دیگر به او مسئولیت می‌دهد و بایستی پاسخگو باشد رئیس جمهور، پس از اینکه تنفیذ شد نسبت‌به رهبری هم پاسخگو می‌شود و باید انتظاراتی را که رهبری در چارچوب قانون اساسی از رئیس‌جمهور دارد برآورده سازد. 🔶 آیا رئیس‌جمهور بدون حکم ‌تنفیذ، امکان شروع فعالیت را دارد؟ از جهت قانونی خیر؛ یعنی در هر جایی که بحث ‌تنفیذ وجود دارد مثل ایران، انگلستان و ژاپن که معنای ‌تنفیذ اجازه اجرای حکم است، هنگامی که این اجازه را نداشته باشد از جهت قانونی و شرعی امکان شروع فعالیت برای رئیس‌جمهور وجود ندارد و این رکن هم باید انجام شود و بایستی رهبری نیز آن را ‌تنفیذ کند. طبق قانون اساسی، رهبری می‌تواند ‌تنفیذ نکند. درست است طی این 45 سال امامین انقلاب ‌تنفیذ کردند ولی ممکن است در شرایطی قرار بگیریم که رهبری ‌تنفیذ نکند؛ چون بعد الهی هم در نظام جمهوری اسلامی فقط جمهوری و فقط اسلامی و فقط مردم‌سالاری یعنی دموکراسی و فقط دینی هم نیست و مردم‌سالاری دینی است و برای تکمیل بعد دینی و اسلامی بودن ‌تنفیذ نیاز است و بدون ‌تنفیذ اجازه شروع مسئولیت به رئیس‌جمهوری داده نمی‌شود. 🔸 : آقای سید محمدرضا مرندی؛ عضو هیئت‌علمی گروه فقه سیاسی دانشگاه شهید بهشتی 🆔 @tahlil_shjr
بازدارندگیِ مردم پایه! 🔶 رهبر انقلاب اسلامی سالها قبل خلاصه جمهوری ما را "خدا" و "مردم" خواند! نظریه مردمسالاری دینی و "سالاری مردم در همه امور جامعه" از همین الهیات برمی خیزد. 🔶 قدرت بازدارنده این کشور هم بعد از خدا و قبل از موشک، "مردم" است. "مطالبه مردم"، "خرج موشک های انتقام" است و قدردانی و "پشتیبانی آنها" بعد از عملیات، "بهترین عامل بازدارنده" از پاسخ دشمن است. برای نمونه این پیمایش مرکز تحلیل اجتماعی متا متعلق به مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع): 🔶 ٪۸۲ مردم ایران در طوفان الاقصی حق را به فلسطین میدهند. این ظرفیت بزرگ طرفداری، تازه قبل از جنایات بی حد صهیونیست ها در غزه و لبنان و تجاوز به حریم و شرف کشورمان است. 🔶 جنایات یکسال اخیر اسرائیل، ایرانیانی که با وجود فشار و تحریم، موافق مخالفت با اسرائیل بودند را از حدود ۶۳٪ به حدود ۶۷٪ افزایش داد. و کسانی که خواهان پایان دادن به مخالفت با اسرائیل بودند را از ۲۹٪ به ۲۲٪ درصد کاهش داد. 🔶 نتیجه اینکه: اقلا ۸۰٪ مردم ایران زمینه و ظرفیت پشتیبانی از وعده صادق ۲ و ساخت "بازدارندگی مردم پایه" را دارند. حتی کسانی که از جنگ می ترسند یا ترسانده شده اند، کسانی که فقط ایران برایشان مهم است، در یک پشتیبانی مستظهر و آشکار می توانند سایه جنگ یا علمیات جدی تلافی جویانه دشمن را از ایران دور کنند. حلقه های میانی باید زمینه ساخت و نمایش این بازدارندگی مردم پایه را همین روزها مهیا کنند. 🔸 : حجت الاسلام محسن قنبریان 🆔 @tahlil_shjr
(ره) ✅ معمار مردم‎سالاری دینی 🔰 قسمت اول 🔶 «فرانسه» مهد جمهوری و دموکراسی غربی، آنجایی است که امام (ره) در سال ۱۳۵۷ در برابر دنیا قرار می‌گیرند و به سؤالات و ابهامات آنان در قبال آینده‌ای که برای ایران‌زمین رقم خواهد زد، پاسخ می‌دهند. یکی از سؤال‌های مطرح آن است که حکومت جایگزین چه نسبتی با دموکراسی دارد؟ چه نسبتی بین اسلام و دموکراسی وجود دارد؟ حکومت اسلامی آیا حکومتی دموکراتیک است یا در آن مردم نقش چندانی نخواهند داشت؟ امام (ره) فرصت را مناسب دانسته و مواضع و دیدگاه خود را در این زمینه شرح می‌دهند و پاسخ‌های درخوری ارائه می‌دهند که شنیدنی است. 🔶 امام خمینی (ره) در سخنرانی‌ها و به ویژه در مصاحبه‌های خود از «دموکراسی واقعی» یا «دموکراسی اسلامی» سخن می‌گویند. برای نمونه، در یک سخنرانی برای جوانان فرانسوی می‌فرمایند: «ما می‌خواهیم اسلام را - لااقل حکومتش را - به یک نحوی که شباهت داشته باشد به اسلام اجرا بکنیم تا شما معنی دموکراسی را به آن‌طوری که هست بفهمید، و بشر بداند که دموکراسی که در اسلام هست با این دموکراسی معروف اصطلاحی که دولت‌ها و رؤسای جمهوری و سلاطین ادعا می‌کنند، بسیار فرق دارد.» حضرت امام (ره) بر این باورند که دموکراسی اسلامی برتر و بالاتر از دموکراسی غربی است و تا محقق نشود، برای انسان غربی قابل فهم نیست، بنابراین در مصاحبه با رادیو و تلویزیون هلند در مواجهه با این سؤال که «برنامه سیاسی شما چیست؟» می‌گویند: «رژیمی که به‌جای رژیم ظالمانه شاه خواهد نشست، رژیم عادلانه‏ای است که شبیه آن رژیم در دموکراسی غرب نیست و پیدا نخواهد شد. ممکن است دموکراسی مطلوب ما با دموکراسی‏هایی که در غرب هست مشابه باشد، اما آن دموکراسی که ما می‏خواهیم به وجود آوریم، در غرب وجود ندارد، دموکراسی اسلامی، کامل‌تر از دموکراسی غرب است.» 🔶 مبانی مردم‎سالاری مدنظر امام (ره) کاملاً با مبانی دموکراسی موجود در غرب و شرق تفاوت دارد. ایشان دموکراسی غیراسلامی را «دموکراسی بدلی» می‌دانند که در نهایت نه به حاکمیت مردم، که به سلطه سرمایه‌داری می‌انجامد! در همین رابطه، در پیام رادیو ـ تلویزیونی پس از انجام همه‌پرسی جمهوری اسلامی، با تأکید بر مبنای دموکراتیک حکومت اسلامی، آن را ماهیتاً متمایز از نوع غربی و شرقی دانسته و معتقدند: «دموکراسی، غربی‌اش فاسد است و شرقی‌اش هم فاسد است. دموکراسی اسلامی صحیح است و ما بعد‌ها اگر توفیق پیدا کنیم به شرق و غرب اثبات می‌کنیم که دموکراسی که ما داریم، این دموکراسی است نه آنکه شما دارید و طرفدار سرمایه‌داران هستید و نه اینکه آنها دارند و طرفدار ابرقدرت‌ها هستند و همه مردم را در اختناق عظیم گذاشتند.» 🔸 : آقای مهدی سعیدی؛ کارشناس مسائل سیاسی 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#اسلام_ناب #مردم‌سالاری_دینی #دموکراسی #امام_خمینی(ره) ✅ معمار مردم‎سالاری دینی 🔰 قسمت اول 🔶 «فرا
(ره) ✅ معمار مردم‎سالاری دینی 🔰 قسمت دوم 🔶 وقتی خبرنگار در پاریس از وی می‌پرسد: «به فرض اینکه شاه بپذیرد کنار رود و یا مجبور به کناره‏گیری شود، چه راهی را باید دنبال کرد تا به جمهوری اسلامی رسید؟ فکر می‏کنید که در طی این راه به هیچ مشکلی برنخواهید خورد؟» پاسخ می‌دهند: «همان مردمی که دست در دست هم دادند و دلیرانه عرصه را بر شاه تنگ کردند، همان‌ها با هدایت کسانی که همیشه دلسوز آنان بوده‏اند، نوع حکومت دلخواه خود را انتخاب می‏کنند و بدیهی است که، چون مسلمانند، در همه مراحل کار، اسلام تنها ملاک و ضابطه نظام اجتماعی و نوع حکومت خواهد بود و بر این اساس من جمهوری اسلامی را پیشنهاد کرده‏ام و به رأی عمومی می‏گذارم و بدیهی است که هر کاری، هرچه مهم‌تر، با مشکلاتی بزرگ‌تر روبه‌رو خواهد شد.» 🔶 امام (ره) مردم‌سالاری دینی خود را متکی بر قواعد و قوانین اسلام بنا می‌گذارند و همین اصل را مبنای تفاوت و برتری آن با دموکراسی می‌دانند. بنابراین، وقتی خبرنگار تلویزیون آلمان از وی می‌پرسد: «منظور شما از (تأسیس جمهوری اسلامی) چیست؟ آیا حکومتی محافظه‌کارانه بر پایه ایده‌آل‌های مذهبی؟ آیا یک رژیم مترقی که در مقابل جهان و نفوذ‌های دنیا باز است؟ یا یک حکومت کمونیستی یا سرمایه‌داری؟» چنین پاسخ می‌دهند: «اسلام یک دین مترقی و دموکراسی به معنای واقعی است و آن رژیمی که می‏خواهیم تأسیس کنیم، یک همچو رژیمی است و با این رژیم‏هایی که الان هستند تفاوت دارد. احکام اسلامی احکامی است که بسیار مترقی است و متضمن آزادی‏ها و استقلال و ترقیات.» ایشان در جایی دیگر تکرار می‌کنند: «حکومت اسلامی یعنی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی و متکی به قواعد و قوانین اسلام.» 🔶 هرچند شاید برخی معتقد باشند دیدگاه حضرت امام (ره) را باید در بین نظریات پیشین جست‌وجو کرد، اما به واقع دیدگاه ایشان، دیدگاهی مستقل است که مبتنی بر یکپارچگی مفهوم مردم‌سالاری دینی ارائه شده و می‌توان ایشان را مبدع نظریه مردم‌سالاری دینی دانست. حضرت امام (ه) در مقام آن نیست که بین دموکراسی و اسلام به نحوی جمع کند، بلکه از الگویی از مردم‌سالاری صحبت می‌کنند که اسلام مولد آن است. آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در انتصاب مفهوم مردم‌سالاری دینی به حضرت امام (ره) می‌فرمایند: «در مورد مردم، مهم‌ترین کاری که امام کردند، این بود که مفهوم مردم‌سالاری را از چیزی ‏که طراحان دموکراسی غربی و عوامل آنها در صحنه‏های عملی می‏خواستند نشان بدهند، به کلی دور کردند. سعی آنها این بود که این‏طور القا کنند که مردم‌سالاری با دین‌سالاری و دینداری سازگار نیست. امام این مفهوم باطل را زایل کرد و مردم‌سالاری دینی - یعنی همان جمهوری اسلامی - را در دنیا مطرح کرد. او به زبان هم اکتفا نکرد؛ صرفاً استدلال فکری هم نکرد؛ عملاً این را نشان داد.» 🔸 : آقای مهدی سعیدی؛ کارشناس مسائل سیاسی 🆔 @tahlil_shjr