↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹المسألةُ ۴۸،الحروف التی تشبهُ”لیسَ“ فی المعنی و العمل:ما، لا،لات و إنْ.
💥حروفی در زبان عربی داریم که دقیقا مثل "لیس" هستند،یعنی معنای نفی دارند و رفع به اسم و نصب به خبر میدهند.مثل"ما زیدٌ قائما"
#در خصوص حرف ما اهل حجاز قائلند که علاوه بر معنای نفی،عملش هم دقیقا عین لیسَ هست،ولی "بنی تمیم"قائل به عمل برای ما نیستند.
#معنای نفی در ما(چه اهل حجاز،چه بنی تمیم) در حالت بدون قرینه،نفی حال است،"یعنی الان زید قائم نیست"مثلا.
💥شرایط عمل "ما"
إ.بعد از ما،إنْ زائده نیاید.
ب.بر خبر"الّا"نیاید.
ج.ترتیب اسم و خبر باید رعایت شود،البته اگر خبر"ظرف "یا "جار و مجرور" باشد،ایرادی ندارد که خبر مقدم شود بر اسم.
د.معمول خبری که "شبه جمله نیست" بر اسم مقدم نشود بنابر این،صحیح نیست"ما الأَحمقَ العاقلُ مصاحبا" ولی ""ما العاقلُ مصاحبا الأَحمقَ " صحیح هست.
هـ."ما"تکرار نشود،پس عملی ندارد،وقتی ما تکرار شود.
#خلاصه صفحه ۴۸۴ تا ۴۸۷
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹حکم معطوف بر خبر ما شبیه به لیسَ🔹
💥أ-اگر حرف عطف از مواردی بود که مابعدش مثبت میشود،مثل "لٰکِنْ" و "بَلْ"واجب است رفع دادن به معطوف
مثل"ما زیدٌ قائما لٰکِنْ قاعدٌ"،"ما زیدٌ قائما بَلْ قاعدٌ"
#اعراب قاعدٌ در هر دو مثال،خبر برای مبتدای محذوف است( لٰکِنْ هُوَ قاعدٌ)
دو کلمه"لٰکِنْ و بَلْ" دگر حرف عطف نیستند بلکه در این حالت حرف ابتدا هستند.
💥ب-اگر حرف عطف به صورتی است که ما بعدش مثبت نیست یعنی"معطوف" مشابه "معطوف علیه"هست در حرکات اعراب،نفی و اثبات آن،مثل "واو و فاء"،در این حالت "نصب" و "رفع" معطوف جایز است مثلِ"ما أنتَ قاسیاً و عنیفاً علی الضعیفِ" یا ما أنتَ قاسیاً و عنیفٌ علی الضعیفِ"
#رفع دادن به معطوف به خاطر مراعات اصل خبر است قبل از ورود "ما نافیه"
#خلاصه صفحه ۴۸۷ تا ۴۸۹
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹زیادةٌ و تفصیلٌ🔹
💥أ-عطف اسم منصوبی بر خبر ”ما“شبیه "لیسَ"،در صورتی که عاطف،"بلْ یا لکنْ" باشد،صحیح نیست،زیرا این حروف مابعدشان مثبت است و"ما"در کلام مثبت عمل نمیکند.
#حروف دیگری(إنْ،لا) که شرط عملشان این است که نفی خبرشان از بین نرود توسط "الّا"دقیقا مانند "ما"هستند،سابقا گفته شد وقتی "الّا"بر سر خبر"ما"بیاید دگر هیچ عملی ندارد زیرا مثبت میشود معنی
مثلِ"ما زیدٌ الا شاعرٌ"
#پس عطف اسم منصوب بر خبر این حروف وقتی عاطف "بَل یا لٰکنْ" باشد،نیز صحیح نیست.
💥ب-مناسب ترین رای این است که،حذف "ما"به تنهایی،یا به همراه معمول هایش،یا حذف خود معمولهایش جایز نیست.
💥ج-زمانی داخل شود همزه استفهام بر ما شبیه به لیسَ،احکامش تغییر نمیکند.
#خلاصه صفحه ۴۸۹ تا ۴۹۰
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹 دومین حرف از حروف مشبهة به لیس”لا نافیه“ میباشد🔹
💥اهل حجاز برای این"لا" عملی مثل لیس قائلند ولی بنی تمیم مخالف عملش هستند.
#در معنای نفی این"لا" همیشه دواحتمال وجود دارد،مثلا در جمله"لا رجلٌ فی الدار" احتمال اول،نفی جنس یعنی هیچ مذکری در خانه نیست، احتمال دوم،نفی وحدت،یعنی یک مرد در خانه نیست.
💥شرایط عمل"لا"شبیه به لیسَ
💥۱.اسم و خبرش نَکره،یا در حکم نکره باشد مثلِ"لا مالٌ باقیاً مع التبذیر"
#منظور از در حکم نکره،خبر "جمله"یا "شبه جمله" است.
💥۲.ترتیب بین اسم و خبر رعایت شود،و همچنین معمولی که غیر ظرف و جار و مجرور است،مقدم بر اسم نشود مثلِ"لا حصنٌ واقیعاً الظلمَ"
💥۳.نفی خبر،توسط"الّا"از بین نرود،پس نصب "خبر" در مثلِ"لا سَعیٌ الا مثمرٌ"صحیح نیست.
💥۴."لا" تکرار نشود،یعنی اگر لا تکرار شود و منظور از دومی نفی بود،لا عملی ندارد،چون منفی در منفی مثبت میشود.
💥۵.نباید نص در نفی جنس باشد،اگر نص در نفی جنس باشد،عملش مثل "إنَّ" میشود.
#حذف خبر این"لا" زیاد است،مثل اینکه به مریض گفته شود"لا بأسٌ" که خبر "علیک" بوده
🔹ملاحظه:اگر همزه استفهام،بر "لا"داخل شود احکامش تغیر نمیکند.
#خلاصه صفحه ۴۹۰ تا ۴۹۳
@talcheslkotob
🏴ای قیمتی ترین "گُهَر دین" بگو چرا
سهمت مزار خاکی از این روزگار شد؟
شهادت امام باقرالعلوم، بر شیعیان آن امام بزرگ تسلیت باد
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹حرف سوم از حُروف مشبهة بلیسَ"إنْ نافیه است"🔹
💥معنای "إنْ"،نفی خبر است در زمان حال و البته عمل و اهمال"إنْ"یکسان هست و اگر کسی برایش عملی قائل است،باید شرایط "ما نافیه" را مراعات نماید،جز اینکه إنْ "زائده" هرگز بعد إنْ "نافیه" نمی آید.
#به کمک قرینه"إنْ"برای نفی "ماضی" و "مضارع"می آید.
مثل"إنْ زیدٌ ضارباً امسِ" یا "إنْ زیدٌ ضارباً غداً"
💥حرف چهارم از این حروف"لاتَ"است که در نفی خبر مانند إنْ است و همچنین هرگز بعد او إنْ "زائده"نمی آید.
#شرایط عمل این حرف علاوه بر آنچه در "ما نافیه"گفته شد این است که،اسم و خبر دلالت بر زمان کنند،و اینکه یکی از آنها دائما حذف شود که غالبا محذوف اسم است،و اینکه آنچه ذکر میشود،نکره باشد
مثل"لاتَ حینَ سهوٍ"که در اصل "لاتَ الحینُ حینَ سهوٍ"
#خود لاتَ دو نوع ترکیب دارد،اول اینکه"لا نافیه"که مثل لیس عمل میکند،تَاء در"لاتَ"برای تانیث لفظ است
ترکیب دوم،"لاتَ"کلا یک کلمه مبنی بر فتحه.
#خلاصه صفحه ۴۹۳ تا ۴۹۴
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹زیادةٌ و تفصیل🔹
💥أ-لاتَ در بعضی استعمالات قدیمی به صورت مُهمَل(بی عمل)وارد شده است،در این صورت دلالت بر نفی مُجرد دارد،البته این استعمال سَماعی است،و امروزه چنین استعمالاتی نداریم
مثل"یَبغِی جوارُک حینَ لاتَ مجیرٌ"
#لاتَ حرف نفی مجرد،مجیرٌ فاعل برای فعل محذوف یا مبتدایست که خبر آن حذف شده است.
💥ب-حکم عطف بر خبر "لاتَ" چنین است که اگر عاطف از مواردی باشد که مابعدش مثبت است(مثل بَلْ و لکنْ)،فقط رفع جایز است مثلِ"لاتَ حینَ سامةٍ بلْ حینُ صبرٍ"
ولی اگر عاطف اقتضا ندارد که ما بعدش مثبت باشد(مثل واو)،هم رفع جایز است و هم نصب
مثلِ"لاتَ حینَ راحةٍ و حینَ یا حینُ استجمامٍ"
💥ج-هَنَّا که اسم اشاره و ظرف مکان است در استعمالات قدیمی بعد از"لاتَ" آمده مثل"حَنَّتْ نوارُ و لاتَ هَنَّا حَنّتْ"
#لاتَ،حرفی برای مجرد نفی و مُهْمَل،"هَنَّا"خبر مقدم،حَنّتْ فعل و فاعل،که بر این فعل"أنْ مقدره"وارد شده،و او را تاویل به مصدر برده و محلا مرفوع مبتدای موخر است.
#خلاصه صفحه ۴۹۴ تا ۴۹۵
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹ورود باء زائده بر خبر حروف مشبهة بلیسَ🔹
💥گذشت که"باء الزائده"بر خبر افعال ناقصه در صورتی که منفی باشد وارد میشود البته غیر"مازال و اخواتش"
و گفتیم بیشتر جایگاه ورود "باء زائده" خبر لیسَ است.
💥اکنون میگویم از بین حروف مشبهة بلیس،بیشترین جایگاهی که "باء زائده" می اید،خبر "ما" است مثلِ"مَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ"
#گاه بر خبر"لا عامله" هم باء زائده می آید،درسایر موارد ورود "باء زائده" سماعی است.
#خلاصه صفحه ۴۹۵ تا ۴۹۶
@talcheslkotob
#جرج جرداق مسیحی:ای علی،اگر بگویم تو از مسیح بالاتری،دینم نمی پذیرد،اگر بگویم او از تو بالاتر است، وجدانم نمیپذیرد، نمیگویم تو خدا هستی،پس خودت به ما بگو،ای علی تو کیستی.؟
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹زیادةٌ و تفصیلٌ🔹
💥أ.از جمله اقسام عطف،عطف بر توهم است،مثلِ "لِیسَ زیدٌ عالماً و شاعرٍ"
علت جر "شاعرٍ"به این خاطر است که توهم شده بر"عالماً"حرف جری وارد شده،و شاعرٍ به آن "عالمٍ" که توهم شده،عطف شده است.
#مصنف:بسیار عجیب است چیزی که واقعا وجود ندارد،آن را فرض کردند،و برای او اثر قائل شدند،مثلِ باء حرف جر،که بر عالماً وارد نشده بود،
در ادامه میفرماید:واجب است از چنین عطفی صرفه نظر نمود، و اگر در اسلوب قدیم از چنین عطفی استفاده شده،به همان مواردش اکتفا کنیم و این عطف را قیاسی ندانیم.
💥ب.زمانی که بعد از خبرِ"لیسَ"یا خبر"ما" اسم مشتق و معطوفی ذکر شود،سه صورت دارد.
🌟۱.اسم مشتقی که عطف شده بر خبر این دو(ما و لیس)،وصف "عاملی" باشد که معمول "سببی" ای دارد،مثلِ"لیسَ المستعمرُ أمیناً و لا صادقاً وعدُه"
#در صادقاً علاوه بر نصب،جَر نیز جایز است بنا بر عطف بر توهم،اگر صادق را به صورت منصوب یا مجرور بخوانیم،اسم مرفوع بعد"فاعل" است.
و همچنین رفع صادق جایز است،بنا بر اینکه "مبتدا وصفی" باشد و مابعد فاعل بی نیاز کننده از خبر،یا اینکه "خبر مقدم باشد" و اسم مرفوع "مبتدای موخر" باشد.
🌟۲.معطوف به خبر وصفی باشد و بعد این وصف،اسم اجنبی بیاید، مثلِ"لیس محمودٌ حاظراً و لا غائباً حامدٌ"،کلمه غائباً عطف شده به حاظراً و کلمه حامدٌ عطف شده به کلمه محمودٌ
#جایز است که،این وصف،مرفوع و خبر مقدم شود و"اسم اجنبی"مبتدای موخر شود،و جمله دوم عطف به جمله اول شود.
🌟۳.در صورتی که این وصف،قبلش ما شبیه به لیس باشد و بعدش اسم اجنبی باشد،واجب است این وصف را رفع بدهیم و اسم اجنبی مبتدا موخر است،چه خبر"ما"مجرور باشد چه منصوب،مثلِ"ما محمودٌ حاظراً یا بحاظرٍ و لا غائبٌ حامدٌ"
#منظور از سببی یعنی اسم بعد از وصف ضمیری یا مثل ضمیری داشته باشد،منظور از اجنبی،این است که اسم خالی از ضمیر باشد.
#خلاصه صفحه ۴۹۶ تا ۵۰۰
@talcheslkotob