eitaa logo
تریبون مستضعفین
953 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین Www.teribon.ir تریبونی برای آنان که رسانه‌ای ندارند
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕انحصارِ نقد در خدمتِ تحکیم جایگاه جریان‌های قدرت‌پایه 🔻به بدنه حزب‌الله القا شده نقدِ عملکرد یک نهاد، یعنی ضدانقلابی‌گری، یعنی ضدنظام بودن. و این، امکان اصلاح کژکارکردهای نهادی را گرفته و روندهایی خلق می‌کند که هستۀ اصلی تنظیم قدرت، اصلاح را در انحصار خود و تلقی از مفهوم اصلاح را در چارچوبِ نگاهِ انحصاری خود نگه دارد. 🔻با این سیاست، جمعیتی با این دیدگاه که باید از همه چیز دفاع کرد، تولید می‌شود که ماله‌کشیِ «عمل‌کردهای نهادها» را «دفاع از اصلِ نظام» می‌پندارند و تثبیت جایگاهِ جریان‌های قدرت‌پایه را تضمین می‌کنند. 🔻این چنین در انحصار قرار گرفتنِ نقد، منجر به این می‌شود که ناخودآگاه، نهادهای امنیتی و شبه‌امنیتی، دستگاه‌های کنترلی و نظارتی، مجموعه‌های بازرسی و بررسی، و به خصوص بوق‌های رسانه‌ای رسمی‌شان، فرایندهایی را تولید و بازتولید کرده‌اند که منجر به شکل‌گیری نحوه‌ای اخباری‌گری و اشعری‌گری در درک مفاهیم حکمرانی و ایدئولوژیک شده است. 🔻این اشخاص و فرایندهای شکل‌دهنده قدرت، با همین رویکردها، مقدمات یک خطای شناختی را نسبت به «اصل انقلاب»، «آرمان‌های انقلاب«، «مفهوم ولایت»، «جایگاه رهبری» و «چرخه و فرایند حکمرانی» در دستگاه‌های حاکمیتی را فراهم کرده است که ثمره‌اش، نحوه‌ای برداشت سخت از قدرت شده است. چنان که فرایندهای خشک‌ و کنترل‌مبنا، چارچوب‌های انقلابی بودن را کوچک‌تر می‌کنند و بسیاری به بهانه‌های مختلف، رد، دفع و طرد می‌شوند و فقط حوضی کوچک می‌ماند برای فامیل‌های نظام. فامیل‌های نسبی و نسبی و کیف‌کش‌هایی که سال‌هاست نقدی جدی به هیچ چیز نداشته‌اند. 🔻در خدمت به این جریان نیز، بولتن‌نویس‌ها، به بازتولیدِ فهمی بولتنی از سیاست و اجتماع می‌پردازند و مدیرانی بولتن‌مغز پرورش پیدا می‌کنند که علاقه‌ای به شنیدن حرف‌های اساسی برای تنظیم حرکت جمهوری اسلامی بر ریل انقلاب اسلامی ندارند و به همین ترتیب، جریان ورود افراد متنوع به ساختارهای قدرت، محدود شده و گاه در انحصار عده‌ای خاص قرار می‌گیرد. و ضعف، تثبیت می‌شود. @teribon_ir
تریبون مستضعفین
سردسته تندروها... @teribon_ir
‍ ⭕ سردسته تندروها 🔸از احمد به مردم: « باید بخواهید که بودجه در عرض ماه برای چی ها خرج شده. که حتی همه حساب ها برای روشن بشه که آقا یک قرون داده شد مثلا اینقدر گوشت خریدیم. هان!!! من از شما می پرسم چرا باید سپاه اینجا ماهی یک میلیون و خورده ای الی دو میلیون تومان خرج داشته باشه؟ کجا میره این پول ها؟ ببینید برادر؛ من در لباس سپاه، با کارت سپاه، با همه چیز سپاه دارم به شما میگم باید از سپاه بخواهید، باید یک به یک شما بپرسه چرا؟ اینکه شما نپرسیدید، شما ملت (پاوه) در این مورد احساس مسئولیت نکردید، کار به اینجا کشید.» 🔸 حاج احمدم چقدر تند حرف میزنه! انگار حواسش نیست دشمن سواستفاده میکنه! نمیدونه داره تو زمین دشمن بازی میکنه! این حرفا چیه حاجی! انگار نمیدونی در مقطع حساس کنونی قرار داریم؟! انگار نمیدونی در پیچ حساس تاریخی هستیم؟! انگار نمیدونی شرایط، شرایطه تنگه اُحد هست؟! خوب نیست بابا! حالا چهارتا تخلف و کوتاهی و تقصیر و قصوری ام بوده؛ باید بگذریم. الان حکم میکنه چیزی نگیم. نمیگی فردا ترفیع درجه نمیگیری؟ حداقل به فکر آینده خودت باش! از این حرفا بزنی همه طردت میکننا؛ خلاصه از ما گفتن بود. خود دانی. 🔸آخ آخ ببخشید حاجی یادم رفت یه چیز بگم! دیروز حرفاتون از بی بی سی ام پخش شد؛ چقدر بتون گفتم خوراک رسانه ای برا دشمن درست نکنید؛ بنظرم حاجی شما یه کم بی انصافی کردید. دشمن شادمون کردی! تمام اصلاح طلبا از این حرفاتون سواستفاده کردن و دارن جبهه انقلاب رو میزنن! چرا نیمه پر لیوان رو ندیدید؟ چرا به جای اخبار سیاه و ناامید کننده، خبرای خوب رو به مردم نمیگی؟! مردم ناامید می شوند، این همه بچه ها از صبح تا شب سگ دو میزنن و زحمت میکشن!! حالا شما دوتا اشکال‌ دیدی اومدی پشت تریبون داد میزنی؟! قرار نیست که هر واقعیتی رو به مردم بگیم. خودت که میدونی مردمن دیگه؛ نمیتونن تحلیل کن حرفاتو؛ قاطی میکنن و تر و خشک و با هم میسوزونن. دعا میکنم خدا عاقبت رو بخیر کنه. حواست باشه با همین فرمون بری جلو احتمالا جاده خاکی بزنی و از کشتی انقلاب پیاده شی. التماس دعا. یاعلی. @teribon_ir
🔻دو خاطره درباره چرایی بی اعتنایی اصولگرایان نسبت به توهین حسین قدیانی به آیت‌الله مصباح یزدی 🔹انتخابات مجلس زمستان سال نود، اولین اعلام حضور جبهه پایداری در سیاست بود. آن طرف هم جبهه متحد اصولگرایان با محوریت جامعه روحانیت و جامعه مدرسین بود و فعالیت سنگینش علیه پایداری و محور اصلی‌اش یعنی آیت‌الله مصباح. آن زمان جزوه‌ای هشتاد صفحه‌ای با ادبیاتی محترمانه و استدلالی در نقد مشی سیاسی جریان اصولگرایی سنتی و تبیین مشی سیاسی آيت‌الله مصباح توسط حامیان پایداری منتشر شد. ناگهان یک موج رسانه‌ای هماهنگ با محوریت سه سایت جهان نیوز، شفاف و فردا و رسانه‌های اقماریشان با کلیدواژه "توهین پایداری به آیت‌الله مهدوی کنی" به راه افتاد. توهینی رخ نداده بود، اما جوّ "توهین پایداری به آیت‌الله مهدوی کنی" کار دوستان را برای انگ زنی جلو می‌برد. چند هفته بعد در راهپیمایی بیست و دوم بهمن یک نشریه تک برگی توزیع شد با تیتر "عاقبت تندروی" که با استناد به این جمله امام در نامه به آقای مشکینی که " شما از قول من به فرزندان انقلابی‌ام بفرمایید که تندروی عاقبت خوبی ندارد. اگر آنان جذب حضرات آقایان جامعه محترم مدرسین نشوند، در آینده گرفتار کسانی خواهند شد که مروج اسلام آمریکایی اند"؛ با ادبیاتی هتاکانه به جبهه پایداری و آیت‌الله مصباح نسبت به تندروی-یعنی مخالف با جبهه متحد و وحدت مد نظر جامعه روحانیت- و عاقبت آن هشدار داده بود. از ادبیات بی ادبانه مطلب عصبانی بودم و داشتم توی مسیر حرکت میکردم که" آقای م" از ادوار بسیج دانشگاه تهران و فعالین ستادی جبهه متحد را دیدم و گلایه کردم که این چه تیتر و چه مطلبی است علیه آقای مصباح!؟ او هم انتساب نشریه به ستاد را انکار کرد و با خونسردی گفت مال ما نیست، احتمالا بچه‌های کف میدان خودشان درآورده‌اند. جمله‌اش که تمام شد یکدفعه یکی از دوستانش با بغلی پر از آن نشریه از راه رسید و گفت حاجی بریم؟ گفتم عه اینها مال شما و ستاده؟ ‌ گفت آره دیگه. لبخند تلخِ سنگین‌تر از صد ناسزا تحویل "آقای م" دادم و رفتم. او امروز نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است. 🔹انتخابات ریاست جمهوری سال نود و دو، دومین عرصه تقابل جبهه پایداری و جریان سنتی اصولگرایان بود. پس از کنار رفتن باقری لنکرانی، آیت‌الله مصباح و پایداری از جلیلی حمایت کردند و اصولگرایی سنتی از قالیباف. نتیجه این شد که حسن روحانی با هجده میلیون، رای آورد و قالیباف شش میلیون و جلیلی چهار میلیون رای آوردند. اصولگرایان مقصر شکست را جلیلی و حامی اصلی اش می‌دانستند. همان موقع یکی از فعالین رسانه‌ای آنها در گوگل پلاسش آیت‌الله مصباح را به عنوان مقصر این شکست لعن کرد. اقدام زشتش با واکنش شدید همه روبرو شد و او مجبور به حذف و عذرخواهی شد. مدتی پس از انتخابات ، برای تولیدمحتوای تاریخی وارد سایت خامنه‌ای.آی آر شدم. دیدم همان آقای لعن کننده آنجا است و قرار است نشریه‌ای به نام "خط حزب‌الله" راه بیندازد تا در هیاهوی دولت روحانی، به امت حزب‌الله "خط" بدهد! کار را راه انداخت و چندسال بعد با تغییر تیم خبرگزاری فارس، جزو مدیران ارشد آنجا شد. 🔹این دو خاطره، مشت نمونه خروار بود. از سال نود به بعد که آیت‌الله مصباح به مخالفت علنی و صریح با اصولگرایی غیرگفتمانی و قبیله‌گرایانه آقایان پرداخت، سیبل شد و کینه‌اش را به دل گرفتند. برخی بولتن و تحلیل‌های شبه امنیتی حتی وقیحانه مدعی بودند او می‌خواهد رهبری را تضعیف کند وخودش جای ایشان را بگیرد! در کف میدان رسانه هم قلم بدستانشان مک رر می‌گفتند او "مطهری زمان" است، یعنی باید برود با شبهات منحرفین مقابله کند و بیخود وارد سیاست شده و تا توانستند هم روی صحنه و هم پشت پرده علیهش فعالیت کردند. اما نماز غریبانه آقا بر پیکرش در سحرگاه روزهای کرونایی و تمجید کم نظیر از او در پیام تسلیتشان، خیلی چیزها را روشن کرد. نشریه خط حزب‌الله هم برایش تیتر زد "حکیم انقلابی و پارسا"، اما آن آقای لعن کننده توفیق این تیتر را نداشت، چون در خبرگزاری فارس بود. 🔹اینها علت این موضع ضعیف و لایت اصولگرایان در برابر توهین‌های حسین قدیانی به آیت‌الله مصباح است. خیلی هایشان که درباره زمین و زمان موضع می‌گیرند خود را به ندیدن زدند و برخی دیگر زیر فشار مطالبه، یک موضع دو خطی مختصر گرفتند و تمام. آنها که سال نود "نقد سیاست آقای مهدوی کنی" را توهین به روحانیت معرفی کردند و برایش سوگوار شدند،. حالا در برابر فحاشی و هتاکی هم قبیله ای خودشان به آیت‌الله مصباح سکوت کردند. این یعنی مبنای تقوا، سیاست و جناح است! یعنی دینداری باندی! اعضای جبهه پایداری هم که روزگاری همه هویتشان آیت‌الله مصباح بود ترجیح دادند سرگرم سفره‌ی غنیمت دولت منتخب باشند و به روی مبارک نیاورند! ✍ @teribon_ir
⭕مصباح، نجاتمان داد 🔹یکی دو سال اول دبیرستانم بود. دو سه سال آخر دولت اصلاحات بود. جمله‌ای از مرحوم آیت الله مصباح یزدی -فکر کنم در سخنرانی‌های معروفش پیش از نمازجمعه تهران- نقل شده بود با این مضمون که الان در جمهوری اسلامی بانک‌ها رباخواری می‌کنند و... 🔹در یک جمعی گفتم حالا این ادبیات هم خیلی خوب نیست! یکنفر در آن جمع بلند شد و مرا شست و پهن کرد روی دیوار، که تو چه میفهمی و به چه جراتی درباره آیت الله مصباح اینطور حرف میزنی و... 🔹همان فرد که مرید علامه مصباح بود و بعدتر عقدش را هم علامه خواند و علی ما نقل، سر عقد از شوق گریه هم می‌کرده، بعدتر مشایی‌چی شد و مخالف علامه شد و... . اما من اتفاقا سر آن اتفاقا ویرم گرفت که بروم آیت الله مصباح را بشناسم. دوم خردادی‌ها بدجور تخریبش می‌کردند. دبیرستانی بودم اما خوره کتاب و مجله. 🔹از آنجا پایم به کتابهای علامه باز شد. بعدتر که رفتم دانشگاه و فعالیتهای جدی‌تری داشتیم و شبهات جدی‌تری و بحثهای جدی‌تر، بیشتر چنگ میزدم به دامان اندیشه‌های ایشان. 🔹اینها را گفتم که بگویم اگر رگ غیرتمان برای مرحوم آیت‌الله مصباح باد ‌می‌کند مثل پایداری‌هایی که این روزها ساکت شده‌اند تا سر سفره غنیمتی دولت آینده به اندازه یک لقمه هم عقب نیفتند، از سر سیاسی‌کاری نیست! 🔹ما بچه بودیم و اگرچه اینستا و تلگرام و... نبود، اما بالاخره شبهه و وسوسه از هر سوراخی بود راه خودش را پیدا می‌کرد و می‌آمد داخل روح و جانمان. روزهای سختی بود، روزهای دولت دوم خرداد. تا دلتان بخواهد روزنامه داشتند، مجله داشتند، می‌نوشتند، تیتر می‌کردند، روی جلد می‌بردند و آتش می‌انداختن به خرمن اعتقادات ما. و ما را کتابها و سخنرانی‌های نجات داد. 🔹نمی‌ترسید، کم نمی‌آورد، کپ نمی‌کرد، محافظه‌کار نبود، از ترس فحشهای زنجیره‌ای‌های زنجیری در روزنامه‌های فردایشان، تیغ سخنرانی‌های پیش از نماز جمعه تهرانش را کند نمی‌کرد. می‌دید چطور دارند میزنند به ریشه اسلام و انقلاب و چطور ماها داریم دست می‌کشیم به لبه‌های دره تا شاید تکه سنگی، ریشه بیرون زده‌ای، ساقه خمیده‌ای پیدا کنیم و چنگ بزنیم و سقوط نکنیم. 🔹حالا زورمان می‌آید بعد از دوم خردادی‌های علیه ما علیه، یکی به اسم پسر شهید و... بر قبر مطهر او هم اسب براند. اصلا نامردی‌ست اگر آبرویی که او از خود خرج کرد برای نسل ما را فراموش کنیم و بگذاریم هی از اینطرف و آنطرف به او جسارت کنند؛ نمک‌نشناسی‌ست. تازه حرمت عالم و فقیه در اسلام و لزوم دفاع از او هم جای خود. بی‌خیال این هتاکی هم نمی‌شویم. همین. @teribon_ir
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽🚨نیاز قطعی فردای کشور 🔹سوال یک نفر از سعید جلیلی در خیابان: انرژی هسته ای به چه دردی میخورد؟! @teribon_ir
🔴 او در خشت خام چه می‌دید که ما کور بودیم؟! 🔹مقام معظم رهبری ۱۵ سال قبل(سال۸۶) در یک سخنرانی بر این نکته تأکید کردند که اگر دولت ایران به بدگویی برخی "عوامل داخلی" درباره بی‌خاصیتی صنعت هسته‌ای توجه کند و برق هسته‌ای تولید نکند، مجبور به «گدایی برق» خواهد شد. 🔸امام جامعه، سال 86 در جمع دانشجویان استان یزد فرموده بودند: «در داخل کشور خودمان جنجال راه انداختند که آقا انرژی هسته‌ای هزینه بدون سود است؛ چرا دارید این کار را می‌کنید؟ حالا تبلیغات جهانی که این مسئله را کاملاً دنبال می‌کرد و هنوز هم می‌کند؛ اما در داخل کشور خودمان از اولی که این مسئله‌ هسته‌ای مطرح شد(سال۱۳۸۱)، از پنج شش سال قبل از این تا حالا مرتباً این مطلب را گفته‌اند و تکرار کرده‌اند. حتّی عده‌ای نامه نوشتند و گفتند آقا ما فیزیکدانیم. اینکه می‌گویند ما توانسته‌ایم دستگاه‌های سانتریفیوژ را راه بیندازیم، اصلاً واقعیت ندارد! به قدری قرص این را گفتند که ما مجبور شدیم افرادی را بفرستیم و بگوئیم بروند بازرسی کنند، درست ببینند؛ نکند که همینی که اینها می‌گویند، باشد. این، مال پنج شش سال قبل است. رفتند، آمدند گفتند نه آقا! کار، بسیار خوب، صحیح، علمی و محکم دارد انجام می‌گیرد. اول گفتند نمی‌شود، نمی‌توانیم؛ بعد که دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینه‌ای است که سود ندارد، فایده‌ای ندارد. بنده در سخنرانی عمومی عید نوروز سال گذشته مفصل درباره این صحبت کردم و نمی‌خواهم تکرار کنم. چطور فایده‌ای ندارد؟ ما برای بیست سال دیگر حداقل بایستی بیست هزار مگاوات برق از انرژی هسته‌ای به دست بیاوریم. برآوردی که برای مصرف انرژی در کشور و تولید برقِ مورد نیاز کرده‌اند، حداقل بیست هزار مگاوات باید از طریق انرژی هسته‌ای باشد؛ والّا ما باید برق را از دیگران گدایی کنیم؛ یا اگر نتوانستیم گدایی کنیم، یا ننگمان آمد، یا به ما ندادند، از خیر چیزهایی که با نیروی برق می‌چرخد، باید بگذریم؛ از کارخانه، از تولید، از بسیاری از ابزارهای پیشرفت. خب، ما کِی شروع کنیم تا بتوانیم بیست هزار مگاوات را بیست سال دیگر به دست بیاوریم؟ الان اگر دیر هم نشده باشد، قطعاً زود نیست. ممکن است دیر هم شده باشد. ببینید چه مغالطه‌ عجیبی است که "آقا احتیاج نداریم"! یا می‌گویند: شما نیروگاه هسته‌ای که نمی‌توانید بسازید؛ این اورانیوم‌های غنی‌شده‌ سه چهار درصد را برای چه می‌خواهید؟ باز بحث "نمی‌توانید" است. چرا نمی‌توانیم؟ ملتی که بدون کمک و بدون استاد توانست یک چنین مراکز عظیم غنی‌سازی را به وجود بیاورد، چرا نتواند نیروگاه بسازد؟» 🔹بعد از ۱۵ سال، حالا من که آن موقع یک دانشجوی صفر کیلومتر بودم ادعای فعال رسانه‌ای بودن می‌کنم که چیزی بنویسم درباره ! 🔸سال ۹۲، با رای ملت، آنچه که نمی‌بایست، رخ داد... روند هسته‌ای کشور بطور مطلق تعطیل شد! آقایان هسته‌ای که هیچ، حتی توسعه نیروگاه‌های سیکل ترکیبی را متوقف کردند! 🔹طبق اعلام مسئولان هسته‌ای کشور، در حوالی سال‌های 91 و 92، بخشی از برق هسته‌ای ایران وارد مدار شد و تعدادی از چراغ خانه‌ها در ایران با برق هسته‌ای روشن هم شدند. اما این فرایند به دلایلی که یک روز باید مشخص شود،‌ با سرعت لازم ادامه نیافت تا به خاموشی‌های امروز رسیدیم!! ✍️ @teribon_ir